صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
مقدمه
وقوع انقلاب اسلامی در کنار فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جمله حوادثی است که تأثیر فوق العاده و
شگفت آوری در ورای مرزها و نظام بين الملل بر جای گذارده است. تحولات و وقایع فوق, عناصر درونی
صفحه 4:
یران بهعنوان یکی از بزرگ تریندارندگان منایع گاز و نفت مرز مشترک2500 کیلومتری با یکی از ای
هاى نظام دو قطبی در دوران جنگ سرد, جایگاه ایران در کمربند اسلامی به عنوان یکی از قوی ترین مراکز
قکری و فرهنگی اسلامی و همچنین برخورداری از موقعیت بی نظیر استراتژیک در تاریخ مدرن ایران, این
نخستين مرتبه ss در آن تحول عمده ای رخ داده که مرکز دغدغه بین المللی شده است
پیچیدگی رفتار متقابل
غرب و ایران فارغ از
عنصر زمان, ناشی از
عواملی ازاين دست
_بوده است
صفحه 5:
تاریخ رقابت روسیه تزاری با انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی با امریکا در ایران از اواخر قرن
۰ میلادی, به خوبی منافع و دغدغه های غرب را در این کشور نمایان می سازد
با وجود تمام رخدادهای تاریخ معاصر
در ایران, آن طور که وقوع انقلاب
اسلامی غرب را نگران ساخته و به
عبارت بهتر به هراس واداشته و متحیر
و متاثر ساخته, هیچ حادثه دیگری تا
.اين حد اثركذار نبوده است.
در یک نگاه کلی می توان بازتاب وتاثیرات انقلاب را در سه سطح گسترده و جند سطح كوجكتر مورد
صفحه 6:
iw ۲
٩۲ iy 8 ۰
۸5 ۱۱ 1 8
۴
bE
صفحه 7:
تا پیش ازاین انقلاب, دیدگاه علمی غالب در زمینه انقلاب
این بود که دستیابی به توسعه - که از اهداف انقلابهای
معاصر است . باسکولاریزه شدن فرهنگی همراه است؛
چنانکه خانم هاناآرنت درکتاب انقلاب, یکی از ویژگی های
.مرسوم انقلاب ها را دنیوی بودن آنها می داند
اين در حالى بود كه انقلابى در ايران شكل كرفت كه خود در واکنش به سکولاریزه شدن جامعه به وقوع
.يبوسته و خواهان بريايى دولتى بر مبانى دينى بود
اراین روانقلاب اسلام با ماهت دینی حودر اعتبار جنین نظربه ها را خرف دار کرد این انقادی
ایدئولوژی انقلابی جدیدی راکه شامل نقاط مثبت سایر ایدئولوژی های انقلابی معاصر نیز بود.
صفحه 8:
در واقع, آنها تصور ۳
| این ماهیت و ایدئولوژی رانداشتند,
آن هم در دنیایی که غالبا انقلاب های
مارکسیستی یا لیبرال مسلک در آن روی
صفحه 9:
+( انقلاب اسلامی از چند جنبه, انتقادات وارده برمدرنیته را مورد
قرارداد؛ به گونه ای که اندیشمندان
پسامدرنیسم آن را نشانه ای بر عبور بشر از مدرنیسم به پسامدرنیسم دانستند
میشل فوکو, فیلسوف پست مدرن که در زمان وقوع انقلاب
اسلامی به ایران سفر کرد و ازتزدیک تحولات ایران را گزارش می
نمود. مشاهدات خود ازانقلاب ایران را تاییدی بر نگاههای جدید
خود به تریغ وقدرت قرار داد از نظر او قدرت برخلاف تصدور
همكان ازيالا به بابي اعمال نمى شود و تتها در تسلیحات ونیروهای
نظامى دولتها خلاصه نمى كرد بلكه در همه اجزا leads
.اجتماع كسترده و براكنده است و به موقع, خود را آشكار مى كند
به نظر وی, در مطالعه قدرت باید از الگوی هابز در کتاب لویاتان" پرهیز کرد و پایه های تحلیل
خود درباره قدرت راء بر مطالعه شیوه ها وتاکتیکها استوار ساخت
صفحه 10:
به دلیل نقش مذهب در ایران و نیکاراگوئه زمینه ظهور نسل جدیدی از نظریه های انقلاب فراهم
شد, جک گلدستون در دسته بندی نظریه های انقلاب در قرن بیستم از توالی سه نسل توصیفی,
تعمیمی و ساختاری سخن گفته است
در سل اول که مربوط به دهه های نخست قرن بود, نظریه ها تنها به توصیف انقلابها K
می پرداختند و از تبیین علمى سر باز مى زدند, مانتدنوشته های ادواردز, پتی" و
بريسون 2
در نسل دوم که مربوط به اواسط قرن بیستم بود, نظریه هاى 8
انقلاب خصلت تعمیمی گرفتند. مانند نظریه های سیستمی و
.روانشناختی
در نسل سوم - که مربوط به دهه های پایانی قرن بیستم به ویژه دهه۱۹۷۰ میشود - نظریه ها, ساختاری
شدند؛ مانند نظريه تدااسكاجيوله در اين نظريه ها به نقش ساخت هایی مانند محيط بين المللی و
ساخت دهقانی توجه میشود که خصلت جبری دارند و اما نقش عناصر ایدئولوژی و رهبری در درجه
دوم اهمیت قرار میگیرد
صفحه 11:
وقوع انقلاب اسلامی در پایان دهه ۱۹۷۰ نظریه های نسل سوم و از جمله نظریه اسکاچپول را زیر
سوال برد؛ به گونه ای که ویدر سال ۱۹۸۲ در مقاله ای با عنوان «دولت تحصیلدار و اسلامشیعی
در انقلاب ایران», اين گفته پیشین خود را که «انقلاب هاساخته نمی شوند, بلکه به وجود می
آیند», در مورد انقلاب ایران رد نمود
او با فاصله گرفتن از دید کاملا ساختاری خودچنین نوشت
كه «اگر در دنیا یک انقلاب وجود داشته باشد که یک
حرکت انقلابی آگاهانه آن را ساخته است, آن انقلاب,
انقلاب ایران است.» او بدین گونه, نقش عناصر
ایدئولوژی و رهبری رامورد تأکید قرار داد
صفحه 12:
شاید به همین دلایل بود که جان فوران و جک
گلدستون از نسل جهارم نظريه های انقلاب سخن
.راندند
به نظر فوران, رخداد دوانقلاب ایران و نیکاراگوئه راه را برای ورود به نسل چهارم نظریه های
انقلاب هموار کرد؛ یعنی نسلی که خود رااز دید ساختاری محض و جبرگرایی رهانیده و
درمقابل, عناصر متعددی مانند فرهنگ و ایدئولوژی, بسیج منابع, توسعه نامتوازن و... را مورد
توجه قرارداده است
تا کنون تقسیمبندیهای متفاوتی از نظریههای انقلاب در قرن بیستم ارایه شده است. برای مثال,
:تدا اسكاجيول نظريههاى معاصر انقلاب را به طور عمذه در چهار دسته تفسیعبندی کرده است
صفحه 13:
تدا اسکاچپول نظریههای معاصر انقلاب را به طور عمده در چهار دسته
تقسیمبندی کرده است
نظریه های مارکسی و مارکسیستی
نظریههای روانشناختی تودهای
نظریههای ارزشی که انقلاب را پاسخ خشونتبار
جنبشهای عقیدتی به تابرابریهای اجتماعی مد
نظريههاى منارةسياسى
صفحه 14:
SS BSG
iS Si
و oft
0
۰ دستهبندی دیگر در اين زمینه مربوط به راد آیا (۸۵ 600) میباشد. وی نظریه های انقلاب را در سه تم
الگوی توطئه, آتشفشان و سیاسی دستهبندی کرده است.
از دیگر نظریه های معتبر که بر اساس ره یافت علمی نویسندگان نوشته شده اند
« روانشناختی
صفحه 15:
57
و از ديكر نظريه هاى معتبر كه بر اساس ره يافت علمى تويسندكان نوشته و تقسيم بندى شده اند
0
تأکید اصلی روی عوامل جامعهشناختی مانند طبقات,
قشربندیها و نظام اجتماعی است. مانند نظریه کارکردگرا-
اما راشتاری چا لهزز,جانضونیت افراد و
ال ترا ریشت لكوت كت
مارکسیستها معتقدند) ويا اقتصاد عامل
ast اصلى در كلطركمقرإصاب alas Sat نهاده شده
م حاست. مانند نظریه توسعه نامتوازن ساموئل هانتینگتون و نظریه
7 | ۱ ۱ | ae ۱ aw
صفحه 16:
بازتاب انقلاب اسلامی بر مسائل راهبردی قدرت های بزرگ انقلاب اسلامی در زمان جنگ سرد - بین
بلوک شرق کمونیست به رهبری اتحاد شوروی, و بلوک غرب به رهبری آمریکابهاتفاق افتاد. در آن زمان
.مسائل جهانی و راهبردهای دولتها عموما باتوجه به این واقعیت جهانی جریان می یافت
ب درراستای استراتژی مهار یا سد نفوذ اتحاد جماهیر شوروی, تعدادی پیمان زنجیره ای شامل ناتو,
سنتو و سیتو را درمحدوده جغرافیایی اروپا تا آسیای جنوب شرقی در اطراف شوروی پدید آورده بود كه ايران
غرب علیه هر یک از اعضای کمونیست این پیمان به وجود آورده بود.
صفحه 17:
آفزون بر اين, پس از شکست آمریکا در ویتنام (۱۹۷۵) آمریکا به دلیل مخالفت افکار عمومی خود دیگر توان مداخله
نظامى عليه حركتهاى انقلابى را در خودن
به موقعیت استراتژیک خاص ایران, يتانسيل قدرت lel ويكى هاى
شخصى محمدرضا شاه و اينكه ايران كشورى عربى نبود و از مناقشه lel
و اسرائیل فاصله داشت, شاه ایران را ژاندارم خود درمنطقه کرد و در مدتی
اندک قرارداد فروش میلیاردها دلار اسلحه را با ایران امضا نمود
در این راستاء ایران به نیابت از آمریکا شورشیان کمونیست ظفار در عمان را سرکوب, و از گسترش این
حرکت کمونیستی طرفدار مسکو در شبه جزیره عربستان جلوگیری نمود.
صفحه 18:
وقوع انقلاب ايران ابتدا راهبردهای منطقه ای دو ابرقدرت رادستخوش تغییر کرد و سپس
باعث تغییراتی در راهبردهای جهانی آنها شد. در رابطه با بلوک غرب, انقلاب اسلامی
درکشوری که ژاندارم آمریکا در منطقه خوانده می شد . یعنی کشوری که باید در مقابل حرکت
های ضدغربی بایستد - اتفاق افتاده بود و اين امر از اين رو بلافاصله یک خلا آشکار قدرت
در ضمن, ایران پس از پیروزی انقلاب از پیمان سنتو خارج شد و باعث فروپاشی آن گردید؛ به
گونه ای که بین پیمان های ناتو و سیتو فاصله افتاد
صفحه 19:
در مورد بازتاب انقلاب اسلامی در مسایل راهبردی اتحاد شوروی باید گفت با پیروزی انقلاب اسلامی امنیت
داخلی و منافع جهانی این کشور تحت الشعاع قرار گرفت.اندیشه ی انقلابی به رغم کنترل شدید سازمان
های امنیتی.از دیوارهای آهنین گذشت و بر جمهوری های مسلمان نشین اتحاد شوروی تأثیرگذارد.
افزون بر این انقلاب اسلامی با تغییر ایدئولوژی و ماهیت
حرکتهای انقلابی در جهان اسلام- که بسیاری از نها پیش تر
کمونیستی بودند پا گرایش به شوروی داشتند- نفوذ بین
المللی اتحاد شوروی را تضعیف کرد. از این روریکی از عوامل
فروياشى شوروى را بايد بزتاب انقلاب اسلامی دانست.
مقاومت سرسختانهمردم افغانستان در مقابل هجوم شوروى به آن کشور, که جهاد با کفار خوانده
شد,و شکست روسها که با الهام از انقلاب اسلامی ایران صورت گرفت نیز در فروپاشی اتحاد
1 :كا فج
صفحه 20:
صفحه 21:
چگونگی توزیع قدرت بعد از جنگ جهانی دوم. سب شکل گیری ساختار نظام بين الملل دو قطبى و
باعث تشدید وابستگی ساختاری کشورهای ضعیف به کشورهای قوی شده و در نتيجه کشورها به دو
قسمت استثمارگر و استثمارشونده تقسیم شدند و کشورهای استثمارگربرای دخالت در دیگر کشورها
این ساختار پس از جنگ جهانی دوم و در چارچوب جنك سرد ميان دو ابر قدرت آمريكا و شوروى بر نظام بين
الملل سايه افكند. براين اساس, هري از كشورها با توجه به عضويتشان در يكى از بلوك بندى هاى قدرت در
نظام بين الملل و ايجاد ييمان ها و اثتلاف های منطقه ای, مواضع منسجم و همكونى را در برخورد با قطب ديكر
ات کید
صفحه 22:
در چنین ساختاری انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت و نحوه توزیع قدرت را به چالش کشید و آن راب
شعار و سیاست «نه شرقی و نه غربی» زیر سؤال برد؛ زیرا از نظر انقلاب اسلامی ایران, آنچه در
ساختار سیاسی عینی نظام پین الملل رخ داده, ناشی از روابط سیاسی نابرابر, اعمال سلطه, نفوذ
انقلاب اسلامی با تأثیری که بر مجاهدین افغانی در مقابله شجاعانه با شوروی ها و بر نظامیان مسلمانی
که از آسیای مرکزی و قفقاز به افغانستان آورده می شدند و انتقال و گسترش این تأثیرات به جامعه آن
کشور داشت, زمینه های فروپاشی شوروی را فراهم کرد.
صفحه 23:
غرب نیز پس از انقلاب اسلامی با از دست دادن ایران, فروپاشی پیمان های منطقه ای
سنتو و سیتو و در نتیجه فراهم شدن زمینه های رشد حرکت های استقلال خواهی,
اسلام گرا و ضدغربی, قدرتش در منطقه با چالش جدی مواجه شد.
صفحه 24:
[ در نتیجه قدرت سومی به رهبری انقلاب اسلامی در جهان شکل گرفت که قدرت شرق و غرب را به
| چالش کشید. به گونه ای که منطقه گرایی, دموکراسی گرایی و افول سکولاریسم, یعنی چیزی که
انقلاب اسلامی از ابتدای ظهور خود در پی آن بود, در جهان و منطقه گسترش پیدا کرد. به عبارت
دیگر, مهم ترين نوآورى انقلاب اسلامى اين بود كه ساختار نظام بين الملل را که عمدتاً بر اساس ابزار
قدرت مادى شكل كرفته بود, با تكيه بر ابزار معنوى قدرت برهم زد و نشان داد كه مى توان با تكيه بر
.ارزش هاى اسلام , و حرکت هاي توده مردم به قدرت رسيده و جامعه را اداره كرد
صفحه 25:
انقلاب اسلامی با ارائهالگوی رفتاری جدید برای ملل تحت ستم, در ایجاد اعتماد و بیدارسازی آنها نقش
مؤثرى را ايفا كرد و تلاش كرد تا افکار عمومی آنها را رای ایجاد تغییر و تحول در ساختار بين الملل تحت تأثير
قرار دهد. به علاوه, حمایت ایران از ملت های محروم و تحت ستم, باعث فعال شدن و تقويت حركت ها و
.جنبش های اسلامی و آزادی بخش در جهان و منطقه نٌ
در این میان تأثیر انقلاب اسلامی بر ملت فلسطین و
1 لبنان پیش از همه چشمگیر است در جنگ 33 روزه,
نظام سلطه امیدواری زیادی داشت که با شکست و
نابودی حزب الله در حقیقت ضربه ای جدی به حرکت
و جنبش در حال رشد سلطه ستیزان به رهبری ايران
اسلامی وارد نماید که با ناکامی جدی مواجه گردید, به
صفحه 26:
کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس که بعد از جنگ جهانی Jal و در نتیجة فروپاشی امپراتوری
عثمانی تأسیس شدند, در مقایسه با بسیاری از کشورهای منطقه از منظر مبانی هویت ملی و پیشینه
تاریخی فاقد مولفه هایی برجسته و عناصری پیوسته و قوی هستند . اين مسأٌله در مواردی این کشورها را با
چالش ها و مسا
آمریکا با ترغیب به تشکیل شورای همکاری خلیح فارس در سال ۱۹۸۱, به تقویت بنیه نظامی اين کشورها به ویژه
عربستان پرداخت. پرکردن خلا قدرت در خلیج فارس مهمترین دلیل و مداخله نظامی روسها در افغانستان و
ترس کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از محاصره شدن توسط کمونیستها با کشورهای وابسته بهاتحاد
شوروی به سیب حضور روسها در یمن جنوبی, اتیوپی و افقانستان از عوامل دیگر اين اقدام به حساب می آید.