صفحه 1:
صفحه 2:
اختلافات > یی پساز حضرت محمد
صفحه 3:
از هجرت, و جند ماه يس 1
باز کشت از حتةالود ‘eb بيمار شد 5 ظهن روزم دوشنبه در ربرعالاو
بسال(13 مطادف با زوتن ۷ سال ۶۳۲۵ در خانق سر الم
شهر مدینه در خالی که ۶۳ سال داشت درگذشت.گروهی از مردم به
سقیفه بنی ساعده رفتند, با اینکه همث مسلمانان يا نمايندكان همه
لها 4 ١ شور شرت تداشفلد (۱ ۱ جل اس عموه OPA
علی بن اسطالب داماد ایشان) تا در مورد جانشینی محمد گفتگو کنند. این
امر درحالی بود که هنوز بدن پیامبر دفن نشدهبود و علی as همراه طلحم
wis 9 جمعی از خویشان و صحابة محمد, مشغول خاکسپاریاش
بؤقائلة؛ ننتیجهم گزدهمایی مسلماثان دز سنقشه,, انتخاب انونکر بهعتوان
جانشین محمد بود.
مجلسی محمدياقر يجار الانو
339210
صفحه 4:
*کووی از انصار در سقيفه ساعده از
سعد بن عیاده حمایت میکردند, اما مهاحران اين
را نپذیرفته و خود را از لحاظ خویشاوندی نزدیکتر
به محمد میدانستند. در میان مهاجران عدهای نیز
به sua علی و شامل yy طلحه,
عباس 5 عد المطلب, اتذاذ ۳ فارسی,
اوذر قفاری و عمارین ناسر, We وارث
مشروع محمد میدانستند.
مجلسیرمحمدباقربجلربللانو
المج 10 دص 439
صفحه 5:
بوناوالا معتقد است تاریخنگاران مسلمان اتفاق نظر دارند
که بحران موجود در این برهه. aa سب تن از مهاجران
مشهور به نامهای ابویکر و عمر و ابوعییده جراجح برطرف
کل MEI Ur جمع کرده و به آنها ابویکر را تحمیل
کردند. حسادت بین دو قبیلق مهم انصار به نام اوس و
خزرج و عدم فعالیت ننیهاشم در تبلیغ نظرشان, موفقیت
این سه تن را تسهیل نمود.
مجلسیرمحمدباقربجلربللانو
پیج 10 نص 439
صفحه 6:
اب ای یاس اختلاف. بین قوادارآن ایویکر و
1 ران! غل#5ثن.«ظرفداران على#قائل بودند که
على توسط شخص محمد به جانشينى منصوب
شدهاست و بنابراين ن مقام خلافت بايد از آن وى
تاد بر گطبری در تاریخ خدد نقل کردهاست
glia dG Mas Sas ابویکر از جمله زییر در خانة
فاطمه گرد آمدند و عمر با تهدید یه آتتش زدن خانة,
آن زا بلزون کشاند.
مجلسیرمحمدباقربجلربللانو
پیج 10 نص 439
صفحه 7:
علق aS rad so So loss اگر چهل یاور داشت
قيام مىكرد.به نوشته يوناوالا على و بنىهاشم تا
قبل از مرگ فاطمه (حدود شش ماه) از بيعت با
ا نت9 زدند. علي بر روی حقش پافشاری
ننمود, چرا که تمایل نداشت امت نوپای اسلام دچار
کشمکش گردد. بدین ترتیب به تدریج نهاد خلافت
پدید آمد که در خارج از جهان اسلام معادلی ندارد.
خلیفه از منزلت رهبری و حق گزینش زمامداران
برخوردار بود. . انتصاب به خلافت نوعی قرارداد بود
كه تعهدات متقابلى را بين خليفه.و اتباع وى (cs!)
پدیدمیآورد.
مجلسیرمحمدباقربجلربللانو
پیج 10 نص 439
صفحه 8:
ee از آحرين
سفر حج خود (به عردى: حَجّهُ الوداع) از سوی خدا مأمور
شد و آیه جیا نا الشول لغ ما الزل |لیک من ریک و إن
لَمْ تفعل قما بلفت رسالتَة و الل Studs من الاس ان
الله لا sag الى /الكافرين» در طورد اغدیر نازل شدء که
براى خود جانشينى انتخاب كند. در كنار جاهى به نام
غدر خم او ضمن خواندن خطبهای علم:را به جانشینی
خود منصوب کرد.
مجلسیرمحمدباقربجلربللانو
پیج 10 نص 439
صفحه 9:
روايتى كه اهل سنت نیز آن را نقل کردهاند و شیعیان
جانشينى محمد را با استناد به لذن مختص على مىدانند اين
است: «هر کس من مولای اویم. زین پس علی مولای
اوست is از ابلاغ aul «لوم تفس الذین کقژوا من
دييِكُق قلا تخشؤ وم و اخشون. الْيَوْمَ أكملت لكمْ دِيتكُمْ 3
1 ]02-1 وترضیت کم لالم دينآ» نازل شد 3
خداوند دس اسلام را در اين روز و پس از ابلاع ولایت ule
کامل شده دانستهاست. Jol Lol تسنر, به خلاف معتقدند
ال ل ل برای خود جانشینی
ger ass Song a a Sl, byl شنار خلا
ly So! ow Si’ به عنوان جانشین انتخاب کردهاند.
مجلسیرمحمدباقربجلربللانو
پیج 10 نص 439
صفحه 10:
محمد ده سال پس از هجرت, و چند ماه پس از بازگشت از حجةالوداع, بیمار
شد و ظهر روز دوشنبه در ربیعالاول ۱۲ سال ۱۱ مصادف با ژوئن ۷ سال م۶۳۲۲
در خانق همسرش عابشه در شهر مدینه در حالی که ۶۳ سال داشت
إدركذشتث. مردم در اطراف خانم oS gor poly بودند و میخواستند
مَظَمْئنَ شود مِحمد واقعا فوت شدهاست. غمر بن خطاب خبر درگذشت محمد
را تکذیب میکرد و هرکس که این خبر را میگفت او را به مرگ تهدید میکرد.
این شرایط گذشت تا ابویکر در مسجد التب, سخنرانی کرد وگفت: «اگر کسی
از ميان شما محمد را میپرستیدهاست. محمد pe see خدا را
میپرستیده او هیچگاه نمیمیرد»1 و سپس آیف-۱۴۴ از آل عمران را خواند: و
مجمد جز فرستادهای که پیش از او [هم] پیامبژانی [آمده و] گذشتند نیست با
اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمیگردید و هر کس از عقیده خود
بازگردد هرگز هیچ زیانی به خذا نمیرساند و به زودی خداوند سپاسگزاران را
پاداش میده.
صفحه 11:
يس از اين سخنرانی مردم از سردرگمی خارج شدند و
001 تن مركي مامد نا قبول "كرد و بلافاصله
سقیفه بنی ساعده رفتند تا در مورد جانشینی محمد
کنند. اين امر درحالی بود که, علی به همراه طلحه و زبیر
و عمعلی ارا خویشان 9 aro luo مشغول
خاكسيارىاش يودند, نتيجه كردهمايى مسلمانان در سقيفه
. انتخاب ابوبكر بهعنوان جانشين محمد بود.
مجلسی محمدباقریبحلر
. الانورايج 31 ندص 355
صفحه 12:
زگره ۰ ۲ از انصار در سقیفه i ساعده از سعد بن عیاده
حمایت میکردند. اما مهاحران اين را نپذیرفته و خود را از
لحاظ خویشاوندی نزدیکتر به محمد میدانستند. در ميان
مهاجران عدهای نیز به رهبری علی و شامل زبیر, طلحه.
عباس بن عندالمطلب, مقداد, سلمان فارسی, 2391 غفارى و
عما بن ياسر. علی را وارث مشروع محمد مىدانستند.
بون إلا 1 للش تاریخنگاران مسلمان اتفاق نظر دارند که
بحران موجود در اين برهه, توسط سه تن از مهاجران مشهور
به نامهای ابوبکر و عمر و ایفییده حلا یر ظرف كرذيد) انان
اتصاز [| لع کرده وه آن ۳۹( کر کردنظ ماوت
بين دو قبيلة مهم انصار به نام اوس و خذرج و عدم فعاليت
يني هاشم در تبليغ نظرشان, موفقیت این سه تن را تشهيل
نمود.
مجلسىرمحمدباقر بحل
للانورلیج1 3 تیص 355
صفحه 13:
اين انتخاب باعث اختلاف بین هواداران ابوبکر و طرفداران
علی شد. طرفداران علی قائل بودند که علی توسط شخص
محمد به جانشينى منصوب شدهاست و بنابراین مقام
ub calle ان لَنْ 'وَى باشد. علاوه بر آن, طبرى در تاريخ
خود نقل کردهاست که گروهی از مخالفان ابوبکر از جمله
زبیر در خانف,فاطمه گرد آمدند و عمر با تهدید به آتش زدن
خانه, آنها را بیرون کشاند. علی بعداً مکررمیگفت که اگر
چهل یاور داشت قیام میکرد. به نوشته پوناوالا علی و
بنیهاشم تا قبل از مرگ فاطمه (حدود شش ماه) از بیعت
با او یار زدند. علی بر روی حقش پافشاری ننمود؛
چرا که تمایل نداشت امت نوپای اسلام دچار کشمکش
,29955
tla مقر جر
الانورلیج 1
صفحه 14:
به نوشته وبلفرد مادلونگ پس از واقعه سقیفه و
انتخاب ابوبکر به عنوان جانشین محمد. وضعیت
خلیفه_در ابتدا تسیار ناپایدار بود و اين صرفاً به
خاطر سر باززدن قبایل نبود. عمر در مدینه با کمک
بت gual lad apa كلترل] خیابانها را بر
عهده گرفت و مسوول بیعت ستاندن از:مردم شد:
زبیر به همراه جمعی از مهاجرین در خانه فاطمه
بود. عمر تهدید کرد که خانه را نكم تس میکشد
لكر اكه آنها سرون iis eR al Uy Biel
مجلسی محمدباقریبحلر
. الانورايج 31 ندص 355
صفحه 15:
زبیر با شمشیر در دست بیرون آمد؛ ولی لغزید و
شمشیر را از دست داد و همراهان عمر بر روی او
افتادند و او را دستگیر کردند یا به قول طبری شمشیر
او را قبضه کردند. استفاده از زور در مورد زیر تنها
موردی بودهاست که منابع اشاره کردهاند. شواهدی
وجود دارد که خانه فاطمه مورد تفتیش قرار گرفت.
950201 على بعذها باإرها كفتعوبود كه اكر
gene) conan ae داشيك اوگاه شوگ کرّد.
مجلسی محمدباقریبحلر
تال نورلیج 31 درو و
صفحه 16:
1 سادلون ی گرازشهای تادر ار کاربرد زور علیه
بنىهاشم را احتمالاً بايد مردود دانست و تهدید به استفاده از
زور معمولاً برای بیعت گرفتن از کسانی که متمایل نبودند
کافی بود. به گفته وی بدون شک ابوبکر داناتر از ol بود که
علیه بنیهاشم به زور متوسل شود. زیرا اين کار حس اتحاد
SEMIS Le زا برمیانگیشت؛ گروهی که ابوپکر بع
ال آها باز لالم سيلاست| ليك ههان ای بنیهالتيم تا
حد ممکن بود و در نهایت بنی هاشم که خود را در شرایطی
مشابه محاصره اقتصادی شفثت آ طاألن میدیدند بعد از
شش ماه (به همراه علی) با ابوبکر بیعت کردند.
مجلسی محمدباقریبحلر
. الانورايج 31 ندص 355
صفحه 17:
گزارش شدهاست که محمد ابزار نوشتن خواسته
لا اش انیم ای که مانعاز گمراه شدن ملت
مسلمان میشود. poe ياسخ داد: «ؤست نكم
داریی او دار كذياق ممأأكويط 4 كنا ظذا sli لأ
كافى است.» اين رويداد در هر دو سنت شيعه و
سنی اشاره شدهاست و رویداد یکی از بزرگترین
مصیبتهای تاریخ اسلام نامیده شدهاست:
صفحه 18:
واف مدي اكه مما جين كوف نی نمی مر گرم
بود و دن ails عدملی ol اصحاب ol
0 فرمود
براى من كنف و دواتى (قلم و كاغذ) بياوريد تا براى شما متنى
بنویسم که پس .از آن گمراه نشوید. عمر گفت: «بیماری بر پیامبر
(ص) غالب آمده (هذیان میگوید). کتأب خدا ماارا بس است!».
افرادی که در خانه حضور داشتند در این موضوع اختلاف داشتند و
با 4 كر راع كردن بعسیهاگت ple ازفید تا ze sta
شما یک بیانیه بنوبسد که پس از آن شما گمراه نخواهید شد»: دز
حالی که دیگران آنچه که عمر گفت را باور.داشتند. چون اختلاف و
نزاع زياد شد, پیامبر فرمود: «از کنار من برخيزید, نزاع و درگیری
ae اه رت
صفحه 19:
a ae ae ee
:الحديد در شرح حلل عم نوشتهلند
اک | وطح aS) Jaks ladon ميان اینعباس و
عمر درگرفت, عمر گفتا:
«پیامبر تصمیم داشت که به هنگام بیماریاش,
تصریح به نام او (علی بن ابیطالب) کند.[علی را
هنگام بیماری انتصاب کند]. ولی من نگذاشتم.»
صفحه 20:
در مدینه. يسن از حجة ا دا و واقعه pyro خم. محمد دستور داد
سپاهی تجت فرمان اسامة ین زید قرار گیرند. او دستور داد که همة
اصحاب, به جز اهل بيتش» همراه اسامة برای انتقام شکست
مسلمانان در ننرد مذنه به سوریه بروند. محمد عَلم اسلام را در روز
صفر سال ۱۱ هق به اسامة داد. ابوبکر و عمر از جمله کسانی
بودند که محمد دستور داد تا به ارنش اسامة ملحق شوند.
با این حال, ابویکر و عمر از قرمانبری اسامة سر باز زدند. زیرا فکر
میکردند که اوء که ۱۸ با ۰ سال داشت, برای رهبری یک ارتش
زیادی جوان بود. به رغم تعالیم محمنذ که, میگفت سن و موقعیت
افتشاصی لزوما براک فرمانده خوت و09 بر 2
صفحه 21:
«ای اعراب, شما بدبخت هستید؛ زیرا من اسامة را
به عنوان فرماندة شما انتخاب کردهام و در حالی که
او واجد شرایط است که شما را در جنگ هدلیت کند,
تردید میکنید. من میدانم شما همان مردمی هستید
که همین تردید را درمورد پدرش مطرح کردید.
بواسطة خدا, اسامة سای کی فرماندهی شما را
دارد, همانطور که پدرش شايستة فرماندهی بود.
اکنون از دستورهای او اطاعت کنید و بروید.»
صفحه 22:
هرزمان که محمد احساس آسودگی از بیماری
وخیمش میکرد: LI] aS sos ارتش اسامة به
سوریه رفتهاست؛ و همچنان برای حرکت اصحابش
به سمت سوريه يافشارى م ىكرد. محمد حتى
«ارتش اسامة باید فوزا حرکت ,کند. خداوند آن
مردانی را که با او نمیروند لعنت کند.»
صفحه 23:
Jb oll زمانیکه چند تن از اصحاب آمادم برای
پیوستن به ارتش اسامة بودند, بسیاری دیگر از
اصحاب, از جمله ابوبکر و عمر, دستورهای محمد را
نادیده گرفتند. همچنین ذکر شدهاست که این تنها
جنگی بود که محمد از اصحاب خود خواست تا بدون
هیچ استننایی به جنگ بروند. برای جنگهای دیگر, اگر
کسی قادر به رفتن به جنگ نبود. محمد اجازه میداد
آنها در خانه باقی بمانند. در تاريخ 455 شدهاست که
اين واقعيت كه محمد به اصحاب خود. بجز اهل
بيتش, دستور داد كه مدينه را ترك كنند. درست
زمانی که میدانست اواخر عمرش است؛اثبات
میکند که" او قصد ندارد که اصحابش دربارة
جانشینی بعد از او تصمیم بگيرند.
صفحه 24:
محمد. مدت کوتاهی قبل از مرگش, همه مسلمانانی را که در
ججذالوداع او را همراهی کرده بودند. در محلی a نام غد wrt خم گرد
آورد. محمد يى alas طولانی خواند؛ در بخشی از آن میگوید:
ای مردم! در قرآن تفکر کنید و آیات آن را بفهمید. به آیات واضح و
مبرهم آن نگاه کنید و از بخشهای مبهم و دوپهلوی آن (asl purrs)
پیروی نکنید؛ از طرف ند هیجکس قادر به توضیح دادن هشدارها و
اسرار آن نیست, و هیجکس نمیتواند تفسیرش را روشن کند, غیر از
آنوی لو دستش وا در دست گرفتم. او زا در کنار: خودم آورژم (و
بازونش را بلند کردم), آن شخضی که من به شما اطلاع میذهم که
هرکسی: که من مولای او هستم, این علی مولای او است؛ و او علی بن
wl طالب, برادر من و وص من است, که منتصب شده به عنوان
سرپرست شما و زهبر فرستاده شده بر ه
قویالعزیز است. (بسیار قدرتمند و با شکوه).
صفحه 25:
پیامبر اکرم به صور مکرر, ازجمله در روزهای آخر
عمر خود, میفرمود: ل
Jil 5 dos $e alll tis ula! 359 SU Ul...
یی ما ان تمسکتم lag ن تصلوا تدا و Lag
يَفتَرقا حَتّى يردا عَلَممَ الكوض
«من در ميان شما ۳( میگذارم؛ OLS
aR 1ل كرس لدي CO
بجویید هرگز گمراه نمیشوید و اين دو هرگز ازهم
جدا نمیشوند تا اينکه در حوض کوثر بر من وارد
ke Sen صحیح مسلم. مسلم دن جلي
wily Tein poole oy
شملره 2408 مسلم
نیش
ری
صفحه 26:
gle