صفحه 1:
ها ا sf sa نمایشی
نمایش و سایز هنرها در کناز هنرهای دیگری چون نقاشی و
موسیقی و... از جمله هنرهای هستند که در ادوار مختلف,به
همت انديشة هنرمندان و اديبان زيادتى به ابعاد و اشكال "
مختلف موجوديت خود را در عالم هنر اعلام نموده اند و جای
تعجب نیست که این هنرها نیز در بسیاری از موارد وجوه
مشترکی داشته Bel ارتباط داده های حسی و مشترکات آن
در خلق هنرهاء از موضوعات موثر هنرمندان قرن "١ xe aim
باشد. موضوع هنرهای نمایشتی در میان عناصر هنرهای ۰
تکانه و نطابق عواجل مشترک ین این هنرها می تواندجه
ee Bll لن هاگ s+ BLUGR SS Guilty Roy cats
مندان. زیادی کوشیدند میان هنرها و سایر علوم ارتباط
ا ps ee Cl ها هم ود
صفحه 2:
كك 0311 كيد NEAR ~s
شهار مت میت اری تك بعد اسمة SAE Gla
عکاسی دو بعدی اما هنر تک بعدی موسیقی است و بعد موسیقی
زمان است. زمان و مکان دو غیر تهادی از دنیا هستند. موسیقَ
متحرک است البته موسیقی هنر,یعنی تعالی بخش و موسیقی هتر
واره و دارای سیر قهقرایی و وجه موسیقی سمعي ریاضی تجریدی
است.(فلامکی: 1381) هنز که به نوعی عمیّق ترین تجربیات ادرا
کی هنرمند را بیان می کند, همسو با تغییرات زندگی و دریافت های
ذهتی.انسان, شکل های نو و تازة ای به خود می گیرد. در دهه های
اخیر این هنزها با عنوان هثرهای نو و سپش هنرهای جدید, نقاشی
cls آنتزاعی و فجیت مه های قدرنء تا آنواع "هنرهای دیجبتالتی او
wo Joli ly sl ably شوند که با استفاده از فناوری های"جدید:
روز به روز نمود تازه ای می يابند. با اين تحولات, آثاز هنری نیارّمند
فضاهایی می شوند که با شکل هنرهای جدید هماهنگ بوده و معرف
ذات پویای آنها باشند.(عینی فرء 1392)
صفحه 3:
* تماین کالفکی برای ندی 0 [وندی برلی نات و شیوم ای ب9ای برگردانیدن
مفاهیم انتزاعی به شرایط ملموس انسانی است. این هنر اجتماعی ناگزیر از
تشکیل واخدی از یک قوم و فلت است و"عمنقاً به چنین تجازب جفعی"متکق aul
تا قادر به تجربه نمودن,هویت خوییش باشید(اسلین, 1379),هنزهای نمایشی, از
جمله هنرهایق انست که در حضور جمع به جرا در می آیند؛ و یا به عبارت"دیگر با
گروه تماشاگران سترق کار دارند و نه به تک تک افراد. هانند هبر تثاتر کنهخود
مزکب از چند هنر مختلفآمتی باشتد؛ ادبیات(متن نمایش), نقاتفي (دکور. لباس7
گریم): موسیقی, رقص و نمایش or بدن (حركات موزون): معمارى (دكورهاق
دارای حجتم) وسینما (هتر هفنم): از این رو در برخورد اولیه با این هنر ابتدا به
ae ke. ونش تر رنما تمس اق Lato yay tu نی و جایگامبل در ترا خراه ]ا
پرداخنت(نوشیین: 7 بازیگری ینم افچزاشست. شاب دافوان گف ترس با
طبیعت گرا و نمایش,پازی نشانه هاست, در نمایش همه دریافت بیننده از بازی و
احساس بازیگر است اما در سینما, این تصاویر هستند که معناقی عمیق تری به
بازیگزمی بخشند. و بهتر:داستان:نمایشناقهرا اقا می کنند.:نمایش همیشه لانگ.
شات است. اما در سینما حتی صحنه هایی که بازیگز ندارند نیز می تواننذ معانی
عمیقی به بیننده منتقل کنند.
صفحه 4:
در سینماء لباس و دکور و صحنه اهمیت بسیاری دارد
اما تمایش را با تساده ترین دکور و لباس های نامربوط
نیز می شود بازی و معنای واقعی نمایشنامه را به
بیننده منتقل کزد. بازیگرهای نمایش همیشه دز حال
تمُرین هستند و روز به روژ به تجربیاتشان افزوده مُّی
شود. اما چنین.روندی در سینما چندان رایج نیست.
مزیت های سینما در این است که مسی توان از
بازیگرهای متعدد و لوکیشن:های متفاوتی برای ضبط
تصوير استفاده کرد. حتی,می توان ازجلوه های ویژه
نیز برای ارتباط بیشتر بیننده به تصویر اضافه کرد.
صفحه 5:
jim © نمایش یکی از هنرهایی است که بر پایه اجرای زنده استوار
اتب لاش نویه یت لزنم .در لال اده دام
اجرای نمایش مي پردازند." در همه جای دنیا هميشه تضاد زیادی
ميان سینما و نمایش وجود دارد: هنرمندان و بازیگرها با هنرمندان
سینما کاملا فرق دازند. بازیگران نمایش آموزش دیده a Gril
خرت رزند ۳و با کشترین: مبرآن» کطا ور نمایت وانستا رن یرت ما
در میاه تازیگرها روشک است شتا قاک بشیا ری 5اآشته باشند و
این مستاله در روند کار آنها خللی ایجاد نمی کند. زیرا روند فیلم
برداری قطع و از نو فیلم برداری می شود. نمی توان گفت کدامیک
از هترهای نمایش و سینما پر یکدیگر برتری دارند. هر کدام از آنها
مزایا و معایب خود را دارند. همچنین, طرفداران آنها نیز با یکدیگر
فرق 12913 از ركابي كا ضعت تببيتقة روفو so GROSS [Sy اد 2
حو ا رد ا يش نيا Mao [Sale
کم شد.
صفحه 6:
sa MPO ails MAS انقوف انكر cc MG Nae eee
عمق-احساس و ورای دنیای فیزیکی می برد. درک صحبت ها
و متن نمایشنامه از زبان بازیگرهای نمایش به صورت زنده و
درک کلمات آنها حس خوبی به بیننده می بخشد. در نمایش به
خوبی می توان حس تک تک کلمه های که ادا می شوند را
احساس کرد و بیننده حس نزدیک تری به داستان و بازی ها
با اعتباشات متفه ated دارکجه طور کلیناید گفت نمایش
درگیر است و به همین دلیل"بیشتر می تواند روی آنها اثر
بگذازد.اینگونه مواژد را در تلویزیون و سینما نمی توان, به طوز
pe Ma | Re بيخت کید نانک
هر اندازه و میزانی که مایل هستیم داشته باشیم اما آن حس
ارتباط نزدیک,با احساس بازیگر را نمی توان در سینما تجربه
کرد.
صفحه 7:
eae Mam و مهار سگگات IS ge بصفی کل کاب
گفت, تلویزیون و سینما تفاوت های بسیاری با نمایش دارد. به
خصوص بازیگری در صحنه نمایش کاملا از بازیگری سینما
مجزالشت. شاید بتوازا گفت, سیتما ظبیعت گرا ونمانش بازی نشان
هاست. دتشایش قم توافت ند هازسنافی ولاحار مار يكلم
اسّت اما در سینماء این تصاویر هنستند که معنای"عمیق تری به بازی
بازیگر فك ابحشنة :و تود اسان نمايكشاكه را العا جک کنند. تمایش
nacubic lay SN radian 1م سنيها ججاوة تهاى لصتويرق» موعن
دارد. نمايش تا حدى اغراق آميز است و در بيشتر مواقع فقط بازی
ناز ويا شب کوج توخو نی کتاآمازدر تینما اصی صتت Ale
كوابازيكر كدازند فيز مَى كوانتد#طعاني عقيف نيزا بم بينتوة ميقل
کنند. در سینما, لباس و دکور و صحته اهمیت بسیاری دارد اما
Lalas ال تن وروی lng itl 0-017 ره
بازی و معنای واقعی نمایشنامه راابه بیننده منتقل کرد
صفحه 8:
* هنز آدمی راربه مهمانی کشف می برد در هنر هم بیروتی است هم
درونی هم شخصی است هم اجتماعی, ما سره وتان اب
برد این کشف بزرگ ترین راهنما مي شود از اين رو در دنیای نمایش
مارا برای جذب تماشاگر باید او را به مکاشفه ببريم هر چه بتوانیمٌ
ب زرق و برق تراباشیم هر چهآبی چیز تر باشیم می توانیمآبی
واسطه تر با تماشاگر روبرو شویم و در نتیجه او را به مکاشفه ای
إشدني دعوت کنیم.:تمایش کونتیشی آستت برای با آفریتی یک داستان
که وضعیتی ست انسانی. وضعیتی واقع با ممکن برای انسان به
منظور انتقال همه جاتبه آن وضعیت به همین دلیل هنرهای نفایشل
همچون هر هنر دیگری در برابر زوال تجربه ها ورفراموشی که چبر
كار اولك مع كدوقت كود فونه ها را و3 حفطء مخ
cs GS Aer ON GCP» OMe Aa CR Sw
عملکرد فضاها و نبازهای فضایی و مساحتهای مورد نیاز
صفحه 9:
۴ بناها در حوزه هندسه اقلیدسی ساخته می شوند اما فضایی که
تجربه می کنیم از قوانین هندسی. در می گذرد معماری با وارد
کردن مفاهیم هستی شناسانه به فضای اقلیدسی فاقد معنا» Ol
ah, بست كلاسا ما مياه gf [isle aS SIS
lees LL Ate 4 اركح وو CS, Habel 5° Lah
ties Say برج جلك جك سوه ار وت ssh Neh)
عینی"و فضای عینی"و فضای ذهنی؛ واقعیت و انعکاس ذهنی Ul
در.تجریه فضا خاطرات و روياها, ترس ها و خواسته هاء ارزش
ها و مفاهیم همه ,با ادراکی که,از واقعیت می آید پیوند می
خورند. فضای تجربه شده فضایی است که به شکلی جدا
مي زندگی فرد تلقیق می شود(خوش بخت,
1388
صفحه 10:
صفحه 11:
" نمایش و ادبیات
*- اس وزمان )ا اجات المائشت: وی وله جدا اسهم فده وف
Bibs esas Seb) tee |S
با هم نیز نیستند: کم نیست آثار شاخص تئاتر و سینما که با بهره
متدیو القتفاهه خلقانه ازونک اثر ادنیوییگه ی اند گاوی جود ا
قواهمکرد انذ* دییات بر MELE رباك لكف الستوولن Mey
شکل روایی و مستقیم و زنده به کار می گیرد. معمولاً بخش های
مستقیم گفتگو های یک داستان یا رمان بخش زنده و نمایشی آن به
حسات نی آید لین افدان مغناسی که عناضر اولیگهیمایش تا جده
در کاشتانیه مان اطم اوجود2داردتفاوت فابل ککر آنرانشت که
زان مجاوره؟ای/هلستفيم کا اه اقتضانات ۶ الزاعات برخها موفعیت.
های تلتگل؛گرفته در یات داستتانی*کارتری بیدا هي اکند: بعنی ag
عنوان بخش هایی عيني و دراماتیک در بطن شاکله روایی اثر قرار
می گیرد (پارسایی, 1388 ص. 4).
صفحه 12:
* در تاریخ نمایش, نمایشنامه های زیادی بر اساس داستان
هاء مان ها, افسانه هاء اسطوره ها و روایات تاریخی:
اجتماعی, مذهبی و سیاسی نوشته شده اند با
موضوعات Lgl با الهام از اذبیات شکل"گرفته اند؛ و
خصوصیات بارز این آثاد ادبی برای اجرای روی صحنه
همانا قابلیت ها و داشته های دراماتیک و بصری آنهاست
که به کمک ساختاری منسجم قابلیت آن را دارند که ,دو
عنصر« اندیشه» و « عینیت» را به طور همزمان وبا
ارجاع مداوم یه همدیگر,,روی صحنه,نمایش به هم
مرتبط سازند و تماشاگران را با یک روند هدایتگر به
تشریک عاطفی و ذهنی امور ترغیب و وادار نمایند.
صفحه 13:
VU
به عبارتی حامل شاخصه 500 eS
های هر دو گونه« ادبی» و « هنری» هستند که در آّن جنبه
هنری برتری یافته است. پس به عنوان یک هنز نيز بايد مورد
توجه باشند. ارسطو در قرن چهارم قبل از میلاد تقسیم بندی
دو گانه, ای برای هتر فاثّل,بود و لن را تحت عنوان هنرهای"
پدیداری و نمایشی و هنر شاعری طبقه بندی نمود. بر اين
یا نمایش زا جزو هنرهای پدیذاری و نمایشیق pili اساس هنر
آورداین نشان مق دهد متون تمایشی از همان Clas as
دوران و چه بسا بسیار پیش از لن از اهمیت بسزایی
پرخوزداربود6 است"(سطیعی گنلانی, 1378 ص»70)
صفحه 14:
* متون تمایشی با توجه به اين خصوصیات دز کنار جنبه
های آموزشی شان دارای 3اده های تارزیخی, روان
شناختی و حتی سیاسی هم هستند و به ماندگازی
فرهنگ مدد می رسانند. نمایش همواره ادبیات Yel
خود را در قالب وانموده ها, نمایه ها/ و صحنه های
عینی اژائه می. دهد و چون ارتباط آن با-تماشاگر os
واسطه و مستقیم است کارکرد بازخورد فرهنگی ,به
بهترین و باوربذیرترین شکل ممکن محقق مي شود
(پارسایی, 1388, ص. 6).
صفحه 15:
صفحه 16:
* کاندینسکی در مورد رقص چنین می نویسد هنر رقص وسیله ای است که
چها چوب زمان و مکان و معنای حقیقی حرکت را بیان می کند گسترش
pads Gam قالب مراسم دیتی خداا را به یک "عنصر FR) wing GLU
اين دو با هم شکلی هنژی به خود می گیزند(کولگر, 1379)
* رقص هنرمندانه و نمایش متعلق به,یکدیگرند. چون ريشه آنها یکی است.
ژندگی(کتضاعی اتسانها پر است از عمادهای گوناگون و به نع آن زبان رقصن
نیز بان نشانه است و»تمات رقص به عتوان یکی .از هترههای مردمی Gil
ویژه و متحصز به خود را دارد و زباني است sly بیان شیوه زیشتی خاص
یعتی یه ظهور رساندن " فرهنگ مردمی ویه " که نشانه بینش آنها در باه
oda) است. به,عبارث دیگ رقض تنها-عرصه ای است که نجوو زندگی او
زیست در عالی ترین و خالص ترین سطح به بیان می:رسد. مهم ترین چنبه
هاى رقص بیان خوش بینانه انسان نسبت به زندگی به آینده, به حیات و به
بقا اسّت. رقض علاوه بر اینکه شکلي از"هنر است نوعی رَفتار اجتماعی هم
هست و در حفظ و اشاعه فرهنگ و آشنایی ملل تأثبر زیادی دارد.
صفحه 17:
۴ آز نمژانی که هب رقص با نکود به ارمغاق می آورد
ایجا نشاط و شادابی در افراد است و ايّن امر باعث
تقویت فرهنگ شادی و تبسم در جامعه می شود و
جامعه شناسان معتقدند که ترویج چنین فرهنگی از
میّزان جرایم مّی کاهد؛ ول ارو pe a
انفعللات خشوتت تار,رویصی آورند:بلن "هایی که
معتقدند شادی در اقتصاد و توسعه و عمران نقش
آفرین است. در:واقع رقص تيك آيين استء آیین مقدش
و,آیین اجتماعی در هر رقصی یک خصیصه دو گانهرا
که ل ا اه
صفحه 18:
تال st اخساسات) نماد وشن ate) اساسات) از به انیب ام قل و طق بايد عبور كت
ليان انديشه) بر اساس حركت و وحدت ليان اتديشه) در قاب حركات
SAS pe et رقص متحرك انث
تمايش را می توا با اصطلاحاتى جه
ارقص را می ون با اصطلاحات يعون تعامل: ريتم توصيف كر
رقص سه بعدى اسث bs 5
صفحه 19:
* ارتباط موسیقی و نمایش. قدهت و سابقه دیرینه دارد؛
موسیقی در بین دیگر هنرها در ماهیت وءذات مشتقل.از
واقعیت و نشأت گرفته از یک سبری ایده های بسط داده شده
است و در راستای نیل به یک,هدف خاض که مدنظر به وجود
آورده ان است؛ مستقیم و بدون واسطه بر روج و جان آدمی
تاثیر مي گذارد و از سوي دیگر توع دخالت عقل و منطق بةٌ
هنگام خلق اثر هنری نیز موسیقی را از سایر هنرها متمایز می
Dylan زیرا,خالقایک اثر هرا ابتدا باید تََیلات و إذراكاكة
خویش را از یک,صافی به نام « عقل و منطق» عبور دهد؛,اما
موسیقی را می توان بیان بی واسطه تاثرات زوحی هنرمند
els :ل سا PE saline LI
می
صفحه 20:
* موسیقی را از بعد «خیال» به واقعیت نزدیک دانست. موسیقی را
می توان با اصطلاحاتی چون ملودی, هارمونی و زیتم توصیف کرد.
ترکیبات مختلف موسيقيايي با تأکید بر هر یک از این سه عنصر به
وجود می آید.موسیقی به بياني خود به تنهايي بازگو کننده
احساسات بشری است. حال توأم شدن آن باءنمایش وترکیب Gil
دو به رشد و القای تفکر خاص مستقر شده در نمایش کمک می
کند.« موسیقی در فیلم » يا « موسیفی در تثاتر»؛ از دیگر جلوه
های تصویری موسیقی و کاربرد لن در نمایش اثری است که
موسیقی می تواند دز زمان و مکان نمایش داشته باشد؛ همچنین
با ایذه های مناسب موسیقیایی و رنگ آمیژی موسیقی/ می توان
a شخصیت پرداژی و تحلیل رفتارها و اعمال بازیگران پرداخث و
نیز با احساسات آنها عجین شد ویا باعث ایجاد حس"دراماتیک در
مورد موضوعی خاص گردید (آستین, 1370, ص. 80):
صفحه 21:
* بسیاری از مردم موسیقی را خالصترین هنر یا هنر انتزاعی می
دانتد. که چندان از دنیای خارج یعنی طبیعت, جامعه و تاریخ تاثیز
نمی پذیزد لیکن تاریخ موشیقی با این گفته مغایرت دازد. آنچه
موسیقی را از ساير هنرها متمایز می سازد بیان صریح و بذون
#اساظة Wiel <5 ZLMSss GLLGet كام ها د آقعار ها
ذهنی و عواطف و احساسات هنرمتد را به دیگران آسانتر می
سازد(کیانی, 1383)
* معماری. مجسمه سازی سه بعدی است و نقاشی و گرافیک و
عکاشی دو بعدی "اما هنر تک ابعدی موسیقق است و بعذ
موسیقی زمان است. زمان و مکان دو غیر نهادی از دنیا هستند.
موسیقی متحرک است البته موسيقي هنر یعنی تعالی بخش و
موسیقی هنر واره و دارای سیر قهقرایی و وجه موسیقی
سمعی ریاضی تجریدی است (فلامکی,1384,ض 97).
صفحه 22:
در قالب اصوات -(موسیقیبه کمک صوت ان احساس ميكتد). ین نیش در قالب حرکات
Sp lt er است.
عوسيفى را ميتوان ب اصطلاحاتى جون ملودى. هارموى. رش وصیف کرد ۰ | مایش وا Beg a pet SN Se AN کرد
موی تسیا وس نیش ipa
صفحه 23:
شنم یکی از هبرگ تاست کم بت راجرای »یو Lgl دی
رن لقان نم زان اک Bila al Slcidk oie hes Dot toec
شور رارك كاز همه Pius: plein a ost; sas cowl staid
وجغ ات اردر هنزمندا تانق بازیگوها باالقترمندان قیینمااکاماا_فرو[دار تا
بازیگران نمایش آموزش دیده اند تا به صورت زنده و با کمترین میزان
كا 8# زخایش واستان ویر از ند اما هلما كبار كوو مكل “اسك
استبَاكات لستتارى انهم بالشتد نو اي كباله كرتزوند كاد آنهًا خلاي اباد
تمی کند: زیرا روند.فیلم برداری قطع و از نو فیلم بردازی می شود. نمي
توان,گفت کدامیک از,هنرهای نمایش و سینما بر یکدیگر برتری دارند: هر
کدام از آ ناتراک و حکاین هد گزا دارند. للفعليق طركداراقتازوادنيز 1
یکیگر فرق دارند: از زمانی که صّنعت سینما روثق پیدا کرد و تا"حد
زیادی خود را در دل مردم جا کرد. نقش نمایش میان مردم عادی تا حدی
كم all sles ln eG te ووستت شاوی لزنا ای مایت ای رب
واه قیرشنده رك Sigh ae eM olan
صفحه 24:
۷ و dorm
گفت, تلویزیون و سینما تفاوت های بسیاری با نمایش دارد. به
خصوص بازیگری در .صحنه نمایش کاملا از بازیگری سینما
aa Sil مجزالفت: هایدبتواق گفت(سیما اظبیعت گرا ونمایش
توافت بندهازسنامی ولاحشایی ایک ae هاست. دزشنایش
کشتندرکه گعفای میج ترك نكازي pokes esl Weta ol, Oa!
بازیگر مق بخشند و بهترداستان نمایشنامه را القا می کنتد. "تماینش
متفه لانگ قات تسم اهاز سشها مجلوه های زتضویری» معدو عو
دارد. نمایش تا حدی اغراق آمیز است و در بیشتر مواقع فقط بازی
Ale ناز طاسب کوج توخو نی کتاآمازدر تینما اصی صتت
كوابازيكر كدازند فيز مَى كوانتد#طعاني عقيف نيزا بم بينتوة ميقل
کنند. در سینما, لباس و دکور و صحته اهمیت بسیاری دارد اما
ره 0-017 lng itl ال تن وروی Lalas
بازی و معنای واقعی نمایشنامه راابه بیننده منتقل کرد
صفحه 25:
بیشک سینماً به عنوان یکی از هنرهای هفتگانه, از |
زمات بيدايش تا کنون جز مهمترین فعالیتِ هاى
فزهنگی - هنری شناخته مقشود. تاثیر هنری سینما که
خود زایده دوران مدرن میباشد, به مراتب بیشتر اژ
هترهای دیگر مّیباشد, که شاید اصلیتژین علت آن"در
دسترس بودن این هنر میتوان ذکر کرد. مردمی بودن
سینما و نزدیکی به علایق مردم موجب. شده است که
امزوزه پیشتر از هر روزگاز دیگری موزد توجه قراز
گیرد.( خاوزیان: 1391)
صفحه 26:
* آنچّه سینما را به معماری و معمارق را به سینما نزئیک می سازد, البته
lela, Jess ح رک زین بلكة gles اگری نز يمن ری
درگیرند. این عناصر از ابعاد زیباشناختی در هر دو هترء از پایگاه
مشترک و جایگاه ویژه ای برخوردارند که زمان و فضا مهم ترین و
عناضر دیگری از جمله ریتم, زنك و.نور, .بافت, حرکت و تداوم و.*:
موثرترین آنهابند. سینما پا ترکیب عناصری چون رنگ و نور. زاويه ديد و
حت#ولوین دا فورلگهت ایجاد راقطورای متفنحگم ل Bag oS
تسهیل سفر ذهنی او به درون فیلم دست به فضاساژی مي زند. در
حالی که جوهر معماری قضاست. در سینما فیلم ساز به طور ذهنی به
don فضاسازی خودرمی رسد و درمعماری. معماربه فضا عینیت مق
تخنید؟ در قطنم نبینند؟ بهگوله ای بافضاقت فیک مواته گقوگود که
شرایط روانی تماشای فیلم و رولیت او را با خود به درون gf le ad
در توی فیلم می کشاند, و در معماری, آنسان (تماشاگر) در فضا محاط
است, یعنی فضا او را در بر می گیرد(رحیمیان» 1389(
صفحه 27:
(نتال مفاهیم و احساسات) از به صافی به نام عقل و منطق
(انتقال مفاهيم و احساسات) طبيعت گرا
بايد عبور HS
(بيان انديشه) جلوه هاى تصويرى البيان انديشه) در قالب حركات
سینما متحرک است تمايش متخرى است
سینما را می توا با اصطلاحاتى جون حركت ريت رنگد و
تور.بافت. حرکت و تداوه
توصیف کرد
نمایش را می توان با اصطلاحانی چون حرکات.
زاویه دید و صحنه. تدوین و صدا 2 Ea
تضویر و > shes
سيئما سه بعدى است ( زمان). نمایش سه یمدی است.
صفحه 28:
عکاشی ثبت لحظه های درخشانی از یک مَوضوع است:
اين موضوع درنمایش تحرک بیشتری دارد. مثل عکاسی
مستتند اجتماعی و خبری جژیانی از زندگی است که
SWB toa, Me Cele WHEE cq lel Maal cele
نوع .عکاسی بار تصویری جامعه را بر دوش دارد؛ کسی
و ME ae Oe ee
سی به کار فته در هنر:های نمایشی با سایر رشته
ها تفاوت دارد در عکاسی,نمایش شما باید در بعضی
زمینه ها تبحر داشته باشید مثلاً بتوانید عکاسی سرعتی
انجام بدهید. یعنی مدلی از عکاسی خبری هم .هست.
صفحه 29:
هاک خل قابة و هترمدایه اع او یگ اجراهتمایش اس
که در پس زمینه اش باید از عکاسی چیزهای دیگزی
هم بدانید و آميخته ای از چند نوع عکاسی است:
عكاسي و تئاتر پیوند دیژینه دارند و با نگاهي آبه
عکس فای مانيس قاف اج رش ۳ ja سالی عاق -انتطار
نمایشخانهها .و گالريها - که دیوارکوب شدهاند -
ميتواند خاطره؛ نوستالوزيك يك اثر نمايشي را هموازه
زنده نگاه داشت. این فريمهاي زنده. مدبومهايي
هستند که وظیفه ماندگاري و بقاي حس و حال آن را
به عهده دارند (رحیمی: 1371,.ص: 43).
صفحه 30:
(انتقال مفاهيم و احساسات) از يه صافى به نام عقل و
(انتقال مفاهيم و احساسات) ثبت لحظه ها
منطق باید عبور کند
(بیان اندیشه) خاطره ا(بيان انديشه) در قالب حركات
عكاسى ثابت است نمایش متحرک است
عکاسی را می توان با اصطلاحاتی چون ماندگاری و | نمایش را می توان با اصطلاحاتی چون حرکات
بقاى حس., و حال رنگ و ور توصیف کرد ریتمیک, تصویر و ... توصیف كرد
عکاسی دو بعدی است ( زمان) نمایش سه بعدی است
صفحه 31:
* هیچکدام از هنرهای هفتگانه بر یکدیگر برتری ندارند. عکاسی هنر ثبت لحظه
ها ناب می باشد: خلاقانه و هنرمندانه از خاطرات ماندگار و تمایش پیشتر با
gf js vail lak ast دزد و تشر دی قوان در وق ند هد انب رگد ال
پاشتد) هترهای نمایشی, در حضور جمععآیه اجرا در می آنند؛ وا به عبازت
کیگر با کرو اشاگران سر او دازنن وانه بتک کک افزاد ستقا میتیوانه
چون نقاش رنسانسی که با شگرد های کوتاه سازی و دراز سازی خطوط و
ژرف نمایی آنها سفر دیدگانی تماشاگر به.سوی افق را تندتر یا کندتر کند: در
سینما از بازیگرهای مثعدد و لوکیشن های متفاوتی برای ضبط تصویر استفاده
می شود و حتی می توان از جلوه های وپژه نیز برای ارتباط بینتده به تصویر
بهره آیزد. سینما یکی از زمان پیدایش آنا کنون جزء مهترین فعالیت های
فرهنگی - هتری شتاخته میشود. در سینما صداو تضویر را به خوبی در هر
اندازم زع زات eet deals: peut lila eS آنا لن "خسن تارتباط تردیگ با
احساس باژیگر را نمی توان در سینما تجربه کرد, موسیقی پبان صریح و بدون
واسطه با مخاطبان دارد که انتقال پیام ها و عواطف و احساسات هنرمتد را به
سایرین را بر عهده دارد
صفحه 32:
۳ نیقی مستَفيم و بدون واشطه بر uso. pti Geos
بو و منطق به هنگام خلق اثر هنری نیز
موسیقی و رکش وس ان موسیقی می باشد موشیقی
خالص ترین هنز یا هنر انتزاعی که چندان از طبیعت,
جامعه و تاریخ:تاثیر نمی پذیرد. همه ي:هنرها به طور
عرضی با همدیگر ارتباط دارند, چرا که منشا همه ي آنها
تجلی زیبایی است موسیقی بیشتر در بعد زمان معنادار
ro شود و معماري در بعد ,مکان. در حقیقت معماري
همان موسیقی است که در مکان اتفاق می افتد و
موسیقی همان معماري است که در زمان اتقاق می افتد
تنها بستر وقوع معماري و موسیقی با هم فرق می
کند(صادقپور: 1390)
صفحه 33:
* رقص نحوه زندگی و زیست در عالی ترین و خالص ترین سطح به ole
ete, ug انسان تسیز گه زندگی بم ید39 به جیاتوییه کف ایست. زبانه
پرقطرن تین زبان,تشانم ایسی, و اتفام- رقضن آروهنر های مزدمي زا ی بویزه نو
منخصر برای بیان شٌبوه زیستی خاص که نشاثه بینش آنها در باره زندگی
اسکلادتیات بو عتهترزبان متکی السشت و لن را لو شکل ووابی
ستقيم و قرب کار هی کتر9!بتاختار ذهی؟اتقمان ازجهان ole DIEM
تررقو کند! چیزی کهای8اصوزت ستأختاز-هنیآطرحواره ازژیک معقارگ بع
هتگام ورود به یک ساختمان آغاز می شود در طول زمان,تکامل می یابد و
به ساختار ذهنی غنی از بخش هاء bad ها و زوابط درونی آنها منتح می شود.
ماوت درگ Galaga توت راق قلق Oe Ceol pie
نفططوبكر در ذفن التطاق نفس رمق بتقطربر اساسانداوملآژن جریان3حر کنش
زمان و درک نسبی انسان را از فضاي اطرافش متحول مى كند,ء و سرانجام
تناوب و توالی مواجهه انسان با یک مکان, وابستگی های فیزیکی آن کم رنگ
تر و احساس وابستگی,و دلٌ بستگی قابه انذیشه عامی که فضا .و ملحقات
آن در ما بر مق انگیزد, بیشتر و"بیشتر می ثتود (شقیعی کدکنت: 1۳۷۵)
صفحه 34:
معماژی, سینما و رقص سه بعدی می باشد و ادبیات و
عکاشی دو بعدق اما هنر تک بعدی موشیقی است؛
عتاصر مشترک و کلی این هنرها مانند فرم. رنگ, خظ,
بعد مکان و زمان» حرکت. ریتم» نوز. بافت. حرکت و
تذاوم, زاویه دید و صحنه. تدوین و صداء زبان, تناسب.
نماد.و تشانه, ملودی, هارمونی, تصوير ثابت و متحرک
ازز عوامل اصلی تشکیل دهنده هنرهای هفتگانه می
باشند.
صفحه 35:
ترکب بدی مار
رض ريصي
صفحه 36:
آستتین و. ( 1370). تارسخ جامع موسیقی. جاپ چهارم . مترجم باشی ب.
تهران؛ انتشارات آگاه:
gal wl م. (1379). تمایش چیستت.ترجمه تعاونی ش. تهران؛ انتشاراث
نمایش.
افضل طوسی, عفتي السادات: 1393: تأثیر سب کهاي موسيقي بر طراحي
گرافیک؛ )مطالعة موردی: طراحی جلد آثار موسیقایی( ؛ جلوه هنر شماره
a
پارسایی ح. (1388): متون نمایشتی و جایگاه آنن دز ادبیات. مجله نماینش,
مرداد و شهریور, شقاره 120-119. ض15-3.
Salis) Sl ol ابولعضتل, 1391 Jeol b داخلی شتما oe نهر اند
پایاننا
فزار تا فلوم تحقیقات 8 قیاو ری * دانشگاه هنز - داتشکدو مکفاژی
خوش بخت؛ احسان. ۰1388 معماری سلولوید, حرقه هنرمنشد. کتابکده
تخصضی معماری و شهزسازی. مشهد.
صفحه 37:
رحیمی ح. (1371). عکاسی تثاتر. فصلنامه تماش, شماره44-42 .ص 44-42
رحیمیان, م (1383), « سینما : معماری در خرکت ». انتشارات شسروش, تهران.
lor) مهدی. 1389. سینما : معماری در حرکت. انتشارات سروش le
دوم” قوران:
سمیعی گیلانی, ۱. (1378). ادبیات داستانی. جلد شماره:50. تهران؛ انتشارات
سوره مهر.
توق یرت کون سوت 92 لبیل رانظه تا متا
تمایش دز هترهای جدید, نشریه هنزهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره 18
شمارة 1 بهار.
* فلامکی م. (1384). معماری بومی. تهران: انتشاراث تشر فضًا.
* کوگلر ه: (1379). رقصو تناتر. ترجمّه فزهودی س-."مجله نمایّش شقّاره
76 95-88
کباننی+س(383 ۰0 موهتیعی نی ابراز: ac Lao کقاب هاه هس شمان 85
6 .ص3.
صفحه 38:
کیانی م. (1383). مقسیقی ستنتیتایرانی. آمله کناب ماه نز
شماره 65 , 66 .ص3.
گارسیا لورکا ف. (1377). اقتدار تثاتر. تزجمه قایخلو آ: نشریه
صحنه شماره 1. ص 48-45.
نوشین ع. (1387) . هنر تثاتر. چاپ آول ۰ تهران: انتضارات اسّاطیر"
كدكنى: محمدرضا (1375), ضور خیال در شعر پارسی
(تحقیق انتقادی در تظوّر ایماژهای شعر پارسي و سیر نظریّةّ بلاغت
دراسلام و ایران )» انتشارت voll
صتادقیور فیروزآبادي: ابوالفضل و خلیلزاده مقدم/ مریم .1390.
زبان مشترك در معماري و موسیقی و بررسی آن در هنرهاي
ایران,تشربه کتآب ما هنر: شماره 162 AAT Gao
فلامكى, منصور. 1369. دیباچه, کتاب مجموعه مقالات معماري و
موسیقی, نشر فضاء چاپ سوم؛ ۰ صص 14.