صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:

صفحه 4:
پیشگفتار در اين کتاب مي خواهیم تابلو کوچك از جهان در عصر بعثت ترسیم کنیم, عصري که قران ان را ررگمراهي اشکار)) مي داند. ناگفته پیداست که مستوليتي سنگین است و راهي طولاني, اما در هر حال ,بحثي است لازم. چون تا وضع جهان را در ان روزگار نشناسیم رنمي توانیم به خوبي نیاز جامعه ي بشري را به نیضت بزرگ اسلامي دريابیم و نقش وتاثیر اسلام را در برانداختن اين فساد وگمراهي بدانیم .از این پس ما سعي مي کنیم تا انجا که ممکن است حوادث و اوضاح هر يك از کشورهارا در قرن ششم واوایل .قرن هفتم ميلادي را در عصر بعثت است بیان کنیم با وجود این از حوادث پیشین ,مخصوصا فرون چهارم و پنجم ميلادي تا انجا که به عصر بعثت بوط است

صفحه 5:

صفحه 6:
:شبه جزبره عربستان عربستان ,بزرگترین شبه جزیره دنیا در جتوب غربي اسیا است و از طرف شمال ریگزار هاي وسیع آن را پوشانده و به عراق و اردن محدود مي شود. این شبه جزیره عموما دریا است وحاشیه باريکي از سرزمین هاي مسكوني ,اطراف ان را فرا گرفته وغالبا محصور به دریاست وبدین ترتیب علاوه بر صحرا هاي ریگزار,نواحي كوهستاني معتدل وقسمتهاي ساحلي گرم ومرطوب هم دارد.

صفحه 7:
:مردم عربستان #3 4/3 مردم عریستان شهرنشین بودند که بیشتر درنواحي جنوب ودر مت شمل و3۰2 غربي حیره وغسان بسر مي بردند ودر حجاز هم سه شهر مكه,يثرب وطايف وجود داشت . دیگر ساكنين عربستان ,اعراب صحرانشين وبيابانكرد بودند وبه طور كلي شهرنشينان عرب هم خمير مايه ي اخلاق وروحيات خود را از صحرا نشيني ونظام قبیله اي گرفته بودند. جزبعضي نواحي شمال وجنوب ,ديكر سرزمينهاي عربستان كمتر مورد توجه غارتكران بين المللي بود, از اين رو ناحيه ي حجاز استقلال وانزواي خود را حفظ كرده بود وكمتر تحت تاثير افكار وزندكي وتمدن ديكران قرار مي كرفت . عرب بادیه,تابع نظم وفرمانروي وتسلیم در برابر قدرت نیست ,به خود وافراد قبيله اش متكي است وبا دیگران همان مي کند که ناسيوناليستهاي افراطي ونژادپرستان بادیگر تژادها وملتها می کنند. باوجود این مهمان نواز است و با قناعت و سخت کوش و جنگجو زندگي مي کند. دلخوشيهاي عرب باديه شتر,شمشير و شعر است.

صفحه 8:
اعراب تابع حكومتي نبودند ونظم سياسي نداشتند واساس ملیت و جامعه انان را قبیله تشکیل مي داد . قبیله مجموع چند خانواده وقوم و خویشاوند است که تحت ریاست شيخ قبیله رکه معمولا کهنسالترین افراد قیله است ,بسر مي برند. شیخ قبیله موقعیت خود را در اثر تدبیر وجوانمردي وشجاعت بدست اورده وبیشتر در زمینه ي جنگي رهبري را به عهده دارد .ونیز در كارهاي عمومي قبیله ورفع دعوي بین افراد قبیله نظر مي دهد. ریاست شیخ کاملا جنبه ي استبدادي ندارد و در امور مهم با انجمني که از بزرگان قوم وسران خاندانها شکیل شده آست مشورت مي کند. انتساب قبیله در اثر روابط خويشاوندي است.لفراد مي توانستند تحت شرليطي وابسته ي قبیله اي باشند وانان را ((دخيل قبيله)) مي نامند.

صفحه 9:
: تعصب قبیله اي قوم وقبیله واحد مستقلي بود که باید درهمه چیز به خود متكي باشد ,چون تمام اقوام وقبایل اکن > ‎Sa py‏ هتری راحزمی ارطر ۱۸ ۱ ۲ نداشتند, مگر ایکه با قبیله اي پیمانداشته باشند که ان هم معمولا با يك جسارت کوچف از طرف يكي از افراد ان قبيله نقض مي شد وبهانه براي حمله ي مجدد بدست مي امد.

صفحه 10:
: جنگ قبایل جنگ قبیله ها گاهي براي بدست لوردن چراگاهها ,و بیشتر زاییده ي تعصب وخونخولهي است .این جنگها معمولا از يك برخورد ساذه دو فرد از دو قبیله شروع مي شود وگاهي همچون جنگ ((بسوس)) چیل سال طول مي کشد تا وفتیکه تقریبا مرد جنگجويي دردو ... قبیله باقي نمي ماند وبا دخالت دیگران کار به صلح مي کشید هر قبيله ,زن ومال وجان دیگران را شکار قانوني خود مي داند وازطرفي قبیله اي که مورد تجاوز قرارگرفته است حاضر است براي انتقام حتي تمام افراد قبیله ي متجاوز را از . بین ببرد .صحرانشینان مي گفتند : خون را جز خون نمي شوید

صفحه 11:
زطرد عضو قبیله از بزركترين مصيبتهاي يك فرد ان بود كه قبيله او را طرد يا خلع كند. .واودیگر از قبیله نبودو هیچ قدرت وقانوني پاسدار جان ومال او نبود le: غارت از راههاي رسمي امرارومعاش بود , اموال دیگر قبایل احترام قنوني ندارد واین رسم تقریبا عمومي بود. اما در غارت حتي الامکان خونريزي مجاز نبود ,عرب جاهلي در قصاید خود کشتار وغارت دیگران را از سندهاي افتخار خود مي شمرد

صفحه 12:
زن وخانواده ازدواج خيلي زود انجام مي شد ورضایت پدر و پرداخت بهاي عروس شرط اساسي ازدواج بود . تعدد زوجات بدون هيج قيد وشرطي رواج دلشت. زن كالايي بود كه جزو دارايي يدر يا شوهر يا بسر بشمار مي رفت و او را با اموال وثروتي كه باقي مي ماند به ارث مي بردند ازاين رو ازدواج با زن يدر منع قانوني نداشت .البته ازدواج با محارم مثل مادروخواهر ممنوع بود. دختر دادن به افراد قبيله اي ديكر ممنوع بود ,جز قريش كه حق داشتند از ساير قبايل دختر بكيرند . .بعضي از قبايل عرب مخصوصارإبني اسد)) و ((تميم) دختران خود را زنده بكور مي كردند و از داشتن دختر عار داشتند.

صفحه 13:
:ماههای‌حرام اعراب براي اينکه ارامشي داشته باشند تا در پناه آن بتوانند به تجارت و خرید و فروش و زیارت وعبادت خود برسند , جنگ وخونريزي را در چهار ماه سال ممنوع کرده بودند وانها عبارتند از :ذیقعده ,ذیحجه ,محرم و رجب. اگر جنگي درلین ليام اتفاق اتفاق بیفتد ,ان را به نام ((حرب الفجار)) نامیدند. :سبعه ي معلقه این قصاید مربوط به قرن ششم ميلادي ومحصول انجمن ادبي بازار (( عکاظ )) است. دراین بازار بهترین قصیده هاي سال انتخاب مي شد وان را بر حریر مصري با حروف طلايي مي نوشتند وبه دیولر کعبه مي اويختند. سالار شعرا امروالفیس است .

صفحه 14:
:بازارها وادبیات عریب عرب در نقاط مختلف ده بازار داشت که در ایام مختلف سال برپا مي شد .در اين بازارها خوتريزي ممنوع بود . بازار ((عكاظ)) مهمترين بازار ها بود كه در ماههاي حرام نزديك شهر طايف بريا مي شد . بازار ((عكاظ)) نمايشكاه شعر وأدب هم بود. شاعر عرب نقش عمده ي علم و ادب و تبليغات را به عهده داشت و همجنين شعرا با سخنان مهيج خود اتش فتنه را دامن مي زدند , وبا تجديد خاطره ها اتش كينه توزي شعله ور مي شد. غالبا اشعار جاهلي افق محدود محلي و قومي داشته است وعرب هركز يك منظومه ي حماسي ملي نداشته است.

صفحه 15:
:دين عربستان حدود (0©قرن قبل از ميلاد ,ابراهيم به فرمان بروردكار فرزند خود, اسماعيل ومادرش هاجر را در نقطه اي كوهستاني و بي اب و علف منزل داد .بيدايش زمزم جمعي از باديه نشینان را به اين نقطه کشاند چندي بعد ابراهیم مامور شد که به كمك فرزندش اسماعیل خانه ي کعبه را بنین کند.با ساختن .این خانه شهر مکه به وجود امد عدنانیها که نولده ي ابراهیم اند ,ابتدا با دین حضرت ابراهیم خو گرفته بودند واثاري که تا عصر بعثت لز عقيده به ((الله) و ((قيامت)) واعمال حج وقرباني باقي بود از يادكاري هاي ان .دوره است يهود كه جمعي لز انان از سيزده قرن قبل از ميلاد ,زمان حضرت موسي در حجاز بودند ,يس از خرابي اور شلیم نیز به حجاز مهاجرت کردند ومردم یمن وجمعي از مردم حیره و غسان .یهودیت را پذیرفتند.احترام به کعبه واعمال حج ازطرف بهود هم تایید شد

صفحه 16:
نخستین هینت مسيحي كه به جنوب عربستان رفت ,به وسيله امپراتور کونستانتینوس به ریاست تئوفیلوس بود.همانگونه که هنوز معمول است ,در اعزام این گروه انگیزه ,سیاست جهاني بود. آنچه که جلوي پیشرفت مسیحیت. را مي گرفت وزمینه را براي بت پرستي اعراب مساعدتر مي کرد: |)-كارشكني هاي يهود عليه دين مسيح. ‎١‏ -اختلافاتي كه فرق مسيحي در كشور هاي امبراتوري روم شرقي واروياي غربي وشام ومصر و... درباره ي حضرت مسيح داشتند دامنه ي اختلافات به مسيحيان شام وحيره وحبشه كه ارتباط ‏عرب با مسيحيت بود ,كشيده شده بود. ‏ايت يرستي دين رايج عرب بود وبه صورت هاي گوناگون در بين انان نفوذ داشت. معروفترین خدایان کعبه ((هبل)) شد که به شکل انسان ساخته شده بود. ©-((لات)) به صورت سنگي چهار گوش بود . ‎

صفحه 17:
©-((عزي)) خداي بسيار عزيز كه معادل نتاره ي زهره بود ,در شرق مكه قرار داشت وبيش از ديكر بت ها اعتبار داشت. 6((مناة)) خدلي قضا وقدر بود. ©-رربعل)) مظهر روح جشمه ها و ابهاي زير زمين بود. 6ررغار)) ©ررذات انواط)) مك ررذوالشري)) ©-(رروح زمين قابل كشت)) با وجود اين با نام ((الله)) اشنا بودند وبعضي از انان تصور خداي خالق را داشته اند وبت هارا بدان اميد كه واسطه و شفيع انان بيش (االله) باشند پرستش مي کردند .اما هدف اصلي در :يرستش این واسطه ها گم شده بود

صفحه 18:
:تجارت وپرده داري قریش سرزمین حجاز ومخصوصا مکه ,اب وهواي حاصلخیز نداشت و لذا مردم مکه مجبور بودند براي تهیه ي ضروریات زندگي و امرار معاش به شهر ها وممالك متمدن براي تجارت سفر .خانه کعبه مهمترین وسیله ي امرار معاش وادامه مي زندگي وموقعیت قريش بود ترتیب ساختمان خانه هاي مکه به نسبت اهمیت قبایل بود.خانه ي قریشیان گرداگرد مکه و پس . از ان خانه هاي دیگر قبایل مکه هم به عادت قبایل عرب مستقل مي زیست ودر فکر وحدت با دیگر قبایل وتشکیل قدرت . بزرگ نبود رقابت بین ((فرزندان امیه)) و (زبني هاشم)) دانعا برقرار بود وهر جه موقيت بني هاشم افزون مي شد ,اتش حسد (ربني امیه)) بیشتر افروخته مي شد واین خود مایه ي اختلافات بود

صفحه 19:
تسلط بیگانگان پس از کشتار بیرحمانه ذونواس (مردم نجران را به دين يهود دعوت كرد ,يس از سربيجي مردم رهمه ي مسیحیان را در خندقي لتشین سوزاند) يكي از مسیحیان که جان به در برده بود به دربار امپراتور روم یوستینیانوس ,در قسطنطنیه رفت واز کمك خواست که از ذونواس انتقام بگیرد. روم از یمن فاصله ي زيادي داشت.از اين رو ,وي به نجاشي پادشاه حبشه نامه نوشت . حبشه مسيحي بود وبا روم شرقي رابطه ي دوستانه داشت .نجاشي سپاهي به فرماندهي اریاط فرستاد. وي جنگید ویمن را به تصرف حبشه دراورد وحاکم یمن شد. پس از چندي ابرهه(يكي از سپاهیان حبشه) اریاط را کشت وبه جایش حاکم شد.ابرهه همان است که برنفوذ وموقیت مذهبي ولقتصادي مکه حسد مي کرد و سرانجام باسپاهي که در پیشاپیش آن فيلي در حرکت بود براي خراب کردن کعبه به راه افتاد.وپیش از ان که به هدف خود برسد ,پرندگان از جانب دریا به حرکت درامدند وسنكريزهايي به سرشان ریختند وانان را خرد

صفحه 20:
يس از ابرهه فرزندانش به سلطنت رسیدند وظلمها کردند ومردم در فشار وبدبختي قرار گرفتند.اما سیف بن ذي یزن (از نژلد پادشاهان حمیر بود) به همراهي نعمان بن منذر (از جانب لیران حاکم حیره وعراق بود) پیش خسرو پرویز امدند وکمك خواستند .او سپاهي به فرماندهي وهرز فرستاد که قدرت حبشیان رادر یمن در هم کوبید . مردم خوشحال بودند که از تسلط نفرت انگیز حبشه پس از (26" سال بیرون امدند. اما مردم یمن زود متوجه شدند که در چنگ ایرانیان افتاده اند وارباب عوض کرده اند . بدین ترتیب تمدن وشوکت سابق یمن ,جاي خود را به ویرانیها و طغیانها و رقابت قدرتهاي بزرگ داده بوده.

صفحه 21:
: حیره وغسان : دو کشور کوچك در اطراف صحراي شام وجود داشت . كه نزديكيكوفه بود ((حيره))-0 .لنجا كه لمروز به مشرقاردزمعروفاست((غساز))- © تابع دولتووم بسودن((حیرم)) دولتعربي‌بود که تابع. دولتلیران‌شد وپادشاهان((خای) حیره از جانبلمپرلطوران‌ایرانتسعيين‌مي‌شدند. دولتلیران‌از حیره براي‌جلوگیریاز حمله ي قبایل‌عرب‌مرز هایلیران‌حمايتمي‌کرد.ونیز در هنگام جنكليرانباروم مردم حيرم كمكمي .كردند

صفحه 22:
در حیره نظم سياسي بیشتر بر اساس روابط عشايري و قبیله اي استوار بود .قبایل مجاور حیره تابع امیر حیره بودند.وقتي امراي کوفه مسيحي شدند , مسیحیت در عربستان به وسيله ي انان پیش رفت .مسیحیان حیره ((نسطوري)) بودند وکم وبیش بر اعراب مجاور ایران اثر مي گذاشتندبد واز انان ساختن قلعه هاي محکم ,فنون جنگي ودیگر ثار تمدن رد اموختند , تا از ان براي حمايت روم عليه ايران استفاده كنند . در غسان نظم سياسي بيشتر بر اساس روابط خويشاوندي و قبيله اي بود. قبايل اطراف هم تابع امراي غسان بودند .

صفحه 23:

صفحه 24:
کشور ابران علاوه بر امکانات فراوان خود در اثر موقیت ترانزيتي كه ميان غرب وشرق جهان داشت ومي توتنست به منزله ي پلي جهت انتقال کالا و علوم و فنون میان کشور هاي متمدن شرق وغرب باشد ,ارج و اعتبار خاصي به خود گرفته و روزنه ي قابل توجهي در سیاست جهان به شمار مي رفت. اينك ما دور نمايي از وضع ایران زمان طلوع اسلام را ترسیم مي کنیم.

صفحه 25:
نوع حکومت ایران مانند اکثریت, ساطنت ومثل خيلي از حکومت ها ,کاملااستبدادي بود. تخت وتاج ايران را همزمان با طلوع خورشید اسلام خسرو پرویز در لختیار داشت .موقيتهاي نظامي فراواني که خسرو پرویز در مرزهاي شرق وغرب کشور بدست اورد در روحیه اش اثر نامطلوب گذاشت. سلاتین ساساني خود را از نژاد خدا معرفي مي کردند , گر چه روحانیان انان را ببر عادي مي دانستند. دست انان در مورد اموال و ثروت کشور به كلي باز بود وابدا حساب وکتاب وقید وشرطي ندا

صفحه 26:
:مذهب هنكام ظهور اسلام ,دين رسمي ايران ((دين زرتشتي)) بود ولي ادیان (رنصرانیت)) و((يهودي)) و((مانوي) و ((مزدكي) نيز در ايران هر يك بيرواني داشتند. : دين زرتشتي بيش از ظهور ززتشت ظاهرا ايرانيان همان ايين بوداهاي هندوستان را داشتند . زرتشت با همه ي اختلافاتي كه در تاريخ و محل تولد او.وجود دارد ,به احتمال قوي در حدود هفت قرن قبل از ميلاد مسيح در غرب ايران به دنيا لمد. زرتشت چون در زادگاه خود موفقيتي بدست نياورد , به مشرق ايران بيش شاه كشتاسب رفت.شاه يس از ديدن معجزات دين او را يذيرفت و اين دين در يي يك سلسله حوادث به صورت دين رسمي كشور و مورد حمايت قدرت هاي وقت درامد.

صفحه 27:
:اوستا وگاتاها ((گاتاها)) اصیلترین ومعتبرترین بخش معارف ديني زرتشتیان است که امکان دارد در زمان خود زرتشت تمام یا قسمتي از ان به قلم خودش یا توسط شاگردانش تنظیم شده باشد. ((ارستا)) که درزمان زرتشت يا بعد از او تتظیم شده وبه قولي روي دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود , يك یا دو نسخه از ان تا زمان حمله ي اسکندر در سال ©©© قبل از میلاد وجود داشته ولي دراثر ان حمله به كلي مفقود شده است.

صفحه 28:
: خدا در تعالیم زرتشت دین زرتشت در ابتدا بر اساس توحید بوده است.زرتشت واقعا پيغمبري بوده ودین آن اسماني باشد ولي انچه مسلم است تعلیمات اصیل و واقعي زرتشت به مرور زمان تحریف شده وقسمت اعظم آن به كلي نابود شده است .زیر رفته رفته که اين مذهب دين سياسي ايران ودر مسير منافع طبقات حاكم قرار كرفت به ميل انان توحيد ان تبديل به شرك و مقررات ان پراز خرافات گردید. داراي خدایان باستاني متفاوتي بودند كه شماره ي انها به صدها وهزارها مي رسيد.

صفحه 29:
: کیش ماني ماني در سال 06ميلادي در يكي از دهات بابل به دنیا امد.پس از گزراندن تحصیلات مرسوم روز مدتي ,مطالعه خود را به عنوان همان پيفمبري که حضرت مسیح بشارت او را داده معرفي کرده است په نظر مي رسد ماني مطالعات وسيعي در ادیان موجود ان روز کرده واز هر يك جزني را که موافق با سلیقه ي او بوده برگزیده وسپس در سال 0*0ميلادي مجموعه اي مرکب به عنوان دین جهاني به جهان عرضه داشته است مذهب ماني اصولا بر خلاف مذاهب اسماني داراي روح فرصت طلبي وسازش با محیط وسخت اتعظا ف پذیر بود,که در هر جا به اقتضاي محیط رنگ وشکل عوض مي کرد وبه همین جهت با سرعت عجيبي در .سراسر اروپا واسیا منتشر شد وپیروان فراواني بدست اورد. بهرام اول تحت فشار روحانیون زرتشتي او را به محاکمه کشید وبه قتل رساند. پس از مرگ او مبلغان در شرق وغرب کیش اورا منتشر كردندولي در ايران غير قانوني اعلام شد. ودرجامعه ي اسلامي ایران منحل

صفحه 30:
: مزدکیه پا درست دینان شخصي به نام زرتشت یا ((بوندس)) از پیروان ماني بود در روم به عنوان اصلاح دین ماني مذهب جديدي به نام((درست دینان)) به وجود اورد وبه ليران برگشت ومشغول تبلیغ شد.دو قرن بعد مزدك که مرد پشتکاردار عجيبي بود با استفاده از زمینه ي مساعد جامعه ي ایران که مملو از فساد وظلم وتبعیض ونارضايتي اکثریت بود ,انقلاب عظيمي علیه طبقات اشراف به راه انداخت . پادشاه وقت قباد (کواذ) از او پشتيباني ‎AS‏ در زمینه ي اجتماعي ,(مزدکیه)) علاج تمام رتجها وفسادها ي اجتماع را لیجاد عدالت کامل در میان انسانها از لحاظ بهره برداري از مواهب طبيعي مي دلنند. مزدکیان در همه جا نفوذ کردند وکم کم يك سازمان ديني وروحاني تحت ریاست اندرزگر که خود مزدك بود تشکیل دادند وهرج ومرج در ایران به وجود اوردند.

صفحه 31:
سرانجام قباد به کمك انوشیروان ,نقشه ي وسيعي براي نابود کردن مزدکیان طرح واجرا کرد وانان را قتل عام نمود.باقي مانده ي انان به صورت مخفي فعالیت داشتند تا ان زمان که ظهور اسلام وعدالت انساني ان شعار انقلابي را لز دستشان گرفت وبساطشان برچیده شد.

صفحه 32:
:عیسویان ایران تا وقتي که در روم دولت رسمي مسيحي وجود نداشت , حکومت ایران در خصوص مسیحیان حساسيتي ابراز نمي كرد.ولي با تشکیل امپراتوري مسيحي در زمان شاپور دوم وجلب توجه بحیان موقیم ایران نسبت به مرکز حکومت مسيحي روم , دولت ایران نسبت به عیسویان بد گمان شد ومحدودیت هاي شديدي نسبت به انها اغاز گردید. در دوران سلطنت خسرو پرویز عواملي از جمله [»پناه بردن خسرو به قیصر روم ()-حمایت قیصر موریکوس از او در راه رسیدن به سلطنت (-ازدواج او با ماریا شاهزاده خانوم مسيحي رومي ر و-عشق شدید او به شیرین که کیش مسيحي داشت . باعث شد که عیسویان مورد حمایت حکومت واقع شوند واز لمکانات فراواني برخوردار گردند . اما بار ديكر با تيره شدن روابط ایران وروم در اثر حمله ((هرقل)) به ایران , روابط ايران ونصارا اتيره شد وفشار وزجر تجدید گردید.

صفحه 33:
سازمان جامعه تبعیض ولمتیازات فرلوان و غلط در اجتماع ایران آن روز به چشم مي خورد . همه ي مردم ایرآن بر اساس فامیل طبقه بندي شده بودند , وهر طبقه امتیازات خاصي داشت طبقه بندي به چندین صورت وجود داشت و وجه مشترك تمام ان ها عدم مساوات افراد . وطبقات است مقام وموقعیت وحدود هر طبقه کاملا مشخص وانحصاري بود وفردي از طبقه ي پایین تر :نمي توانست به طبقه ي بالاتر وارد شود.مردم به چهار دسته طبقه بندي شده بودند روحانیاز(لسرولن) -) نظاميان(ارتيشتارار)-© كارمنداندولت(دبيران .© تودم مردم(ولستریوشار) -) . هر طبقه در داخل خود گروهها وشاخه هاي متعددي داشتند

صفحه 34:
:طبقه ي روحاني در زمان ساسانیان پیشوایان مذهب زرتشتي داراي قدرت ونفوذي عمیق واز امتیازات بي حدي برخوردار بودند ومي شود گفت در شکم دولت خود دولتي مستقل ومقتدر بودند , گر چه معمولا با دولت هي وقت در يلك جبهه ودر یله صف قرار داشتند ولقش حامي حکومت ها را بازي مي کردند . مقامات روحاني ثروت كلاني از مجاري حقوق مالي ثابت ديني انباشته بودند و بسياري از املاك حاصلخیز کشور را در دست داشتند . تربیت وتعلیم به طور كلي توسط روحانیان اجرا مي شد وهيج طبقه ي ديگري حق دخالت در ان نداشت . انتخاب شاه جديد بستكي شديدي به نظر موبد داشت .دستگاه قضايي با همه ي اعتبار وارزشي که داشت در اختیار روحانیان بود. ای دیگر از ‎Ua daly sy Galea weet‏ مخصرس تنك فا وستایش وپرستش وعبادات به عهده ي انان بود .اين فرقه را ((هيربد)) كه در ((اوستا)) به (آنیراپات)) یا خادماتش تعبیر شده مي خواندند.

صفحه 35:
در نظام خانواده ي ليران‌ساساني,مرد ریاست مطلقداشتوررکذك خوذلع) (کدخدا) -1) .از لحاظ تعداد زنانيكمرد محدوديتينداشتوفقط بستكويه لمكاناتمرد داشت © رسم حجابدر میان‌زنان‌اشرافیسه شدتوولج داشترولی‌زنانکارگر وطبقاتپایین‌که -() .مجبور بسودند کار کنند بدون‌حجاببودند

صفحه 36:
:ازدواج با محارم " در زمان ساسانیان و قبل از ان ازدواج با محارم از قبیل دختر ,خواهر وخواهر زلده ومانند این ها در زرتشتیان مورد تشویق بوده وتا اندازه اي رواج داشته است. گر چه زرتشتیان امروز سعي دارند که ان را منکر شوند ولي آنقدر دلیل وبرهان بر اين مطلب وجود دارد که قابل انکار نیست,در منابع اصیل زرتشتیان لزدواج با محارم عبادت به شمار مي رفت وبا وعده ي تواب واجر تشویق مي شد .

صفحه 37:
: علوم وفنون در اکثر رشته هاي علوم وفنون متداول ان عصر,کشورایران از سرزمین هاي متمدن وبزرگ جهان عقب بوده . محققین علت این عقب افتادگي را 1)- نفوذ شدید موبدان. - استبداد دستگاه حاکم. (- انحصاري بودن تحصیلات . معرفي کرده اند نه از بي استعدادي مردم ایران به دلیل اينکه ایرانیان در رشته هايي که در مسیر خواسته ومیل ولازمه ي عياشي وخوشگذرانيهاي زمامداران بوده از قبیل فنون نظامي , اسلحه سازي , هنرهاي موسيقي ورقص واواز ومعماري ,ساختن ابزار تجمل وخوشگذراني خوب پیشرفت دلشته اند . به علاوه همین ایرانیان در دوره ي اسلامي استعداد خود را بر سایر ملل از این جهت تشان داده اند واين خود دلیل قاطعي است بر این که علت عقب افتادگي ایرانیان ان دوره بي استعدادي ایرانیان نبوده است .

صفحه 38:
: تعلیم وتربیت منبع اکثر ذخیره هاي علمي وفلسفي حتي طب ونجوم وطبيعي, ((اوستا )) وتفاسير ان بود وسر ننه علوم وتحصیلات در دست پیشوایان مذهبي قرار مي گرفت لته رشته ماب فا وجنگي در اختیار متخصصین دیگر قرار داشت ولي روي هم رفته هم تدریس وهم تحصيل به افراد وطبقات مشخص ومعيني تعلق داشت . ومردم عادي معمولا بیسواد پودند . پيشرفتي که در فلسفه وتحصیلات عالیه در جامعه ي ایران هنگام ظهور لسلام وجود داشت سر رشته ي ان بدست میاجران مسيحي بود که از روم امده بودند وريشه ي ان در مکاتب هند ویونان قرار داشت وحتي دانشگاه معروف ((گندي شاپور)) که مایه افتخار لیران ساساني است محصول فعالیت وافکار عبسویان است که در روم تحت تعقیب قرار گرفتند وبه ایران وحکومت الوشيروان پده اوزدند وباعث توسعه ي طب در ایران شدند :اما در علوم وفنوني که مربوط به زننگي نشرافي ویا كشورداري وکشور گنايي لدبت بید گفت که ایران اگر مالک متمدن وبزرگ ان روز جهان جلوتر نبوده قطعا عقب هم نبوده است.

صفحه 39:
در كشاورزي , معماري , اسلحه سازي ,مجسمه سازي , فلز كاري ,بافندگي ,انواع موسيقي ورقص , سازمان اداري ونظامات وتاكتيكهاي جنگي و... خيلي پیشرفته ودلراي ابتکارات فراوان بوده اند واین خود مي رساند که اگر وضع حکومت ایران ایجاب مي کرد ملت ایران در استعداد ال و رد از سار ملل جهان عقب نبوده است بعضي از افراد خام از بین رفتن آثار علمي وفلسفي ایران را به دست مسلمانان مي دانند اما نمي توانند حتي نام جند كتاب ويا مركز علمي وفلسفي وادبي را كه به قول ان ها به دست عرب ها انابود شده باشد ذكر کنند وناچار سوزاندن ((اوستا )) وبخش هاي كتب مذهبي را به رخ مسلمانان ۱

صفحه 40:
مسلمین به خاطر لينکه در قران کریم وهم از پیغمبر كلماتي که دلالت بر اسماني بودن اصل دين زرتشت دارد با زرتشتيان ايران به حكم اهل کتاب رفتار مي کردند ودر لین صورت عقيده به اسلام كه تنها محرك جنكهاي مسلملنان بود به انان اجازه ي اتش زدن كتبي كه حداقل احتمال اسماني بودن انها بوده نمي داده لست. جالب اين است كه همان ها كه مي نويسند عرب ها ذخاير ملي ايران را سوزاندند در جاي ديكر كتاب هاي خود اعتراف مي كنند كه , مسلمان ها فرهنك قوي ونيرومند ويرمايه تحويل ايرانيان دادند وبا ترجمه ي كتاب ها واثار يونان وهندوستان وروم تقريبا تمام علوم و فنون متداول شرق وغرب را در ايران رواج دادند.

صفحه 41:
امپراتوري روم شرقي

صفحه 42:
:امپراتوري روم شريقي قسطنطنیه -استانبول فعلي- عظیمترین ومجللترین شهر جهان با همه ي ساختمان ها وکلیسا هاي عظیم ودر راس همه ي کلیسا ها (رایا صوفیا)) که عظیمترین کلیسا ي جهان بود ,مرکز امپراتوري شرق شده بود. اين امپراتوري كشورهاي غربي امپراتوري را تا لسپانیا از ان خودمي دانست وسراسر رومية الصغري- یونان وترکیه كنوني ,شام فلستین,مصر وقسمتهايي از لفریقا را در تصرف داشت وگاه وبیگاه به قلمرو پادشاه ساساني تجاوز مي کرد. قسطنطنیه از ابتدا شهري مسیحي بود , (قسطنطین)) خود در سال 000 مسيحي شد و امپراتوري روم را به طرف مسیحیت سوق داد .

صفحه 43:
قهرمان معروف امپراتوري این قرن (بو ستینیانوس» است که به كمك ملکه وهمکار ومشاور معروفش «تنودورا): 38 سال حکومت کرده لست , وي در طول حکومتش بیش از 50جنگ کرد وشهرهاي زيادي را با خونريزي فراوان به چنگ اورد و بسیار سعي کرد که سراسر روم ومتصرفات خود را متحد ...کند .در اغاز سلطنت او خزانه پربود اما به هنگام مرگ خالي بود علي رغم همه ي كوششهاي او براي وحدت این امپراتوري عظیم ,پس از مرگش همه جا گرفتار هرج ومرج شد بقانون هاي خشن ملتهاي تسخیر شده را به زودي ناراضي کرد وحکومت او با فساد اداري الوده شده بوداز این رو پس از مرگ او .مردم ناراضي بارتش تحلیل رفته ,خزانه ي خالي موخرابي هاي ناشي از جنگهاي پي در پي انحلال امپراتوري را انحلال کردند

صفحه 44:
به قول ((البرمال) بس ازظهوراسلام ,مرتدان ملت يرست شرق كه ازقانون ((يوستينيانوس)) تازيانه مي خوردند بر مسلمانان اغوش كشودند ودرسايه قران سعادتمند شدند وچنانچه مي دانيم :سوريه, فلستين ,مصر,افريقا واسيانيا در حوزه ي اسلام در امد .

صفحه 45:
بت پرستي ومسیحیت پیش از لنکه مسیحیت دین رسمي گردد ,سراسر امپراتوري به شدت الوده به بت پرستي بود با طنتین امپراتوري روم به مسیحیت گرایید بنه بدان معني که بت پرستي در برابر خدا پرستي مسیحیت , خاضع شود بلکه مسیحیت تسلیم بت برستي عميق شد.

صفحه 46:
:ماهیت عيسي مسیح مهمترین وعظیمترین مساله فلسفي ومذهبي مسیحیت که قرن ها ي متمادي توجه علماي بزرگ کلیسا وشورا هاي جهاني مسيحي را به خود مشغول دلشته بود واساس ایجاد فرقه هاي گوناگون وحتي أكشمكش ها وكشتارهاي فراوان شد , بحث درباره ي حقيقت ذات ((عیسي)) بود. در انجيل (رمرقس)) که قديمي ترین و کوتاه ترین انجیل است , عيسي موجودي مافوق بشر وررفرزند انسان)) است که خدا او را در هنگام تعمید به فرزندي برگزید .او مسیح حقيقي وفرزند یگانه خداست اميختگي بت پرستي ومسیحیت از يك طرف وفلسفه یونان وروم با مسيحيت از طرف ديكر باعث شد :که درباره ي مسیح عقاید زیر به وجود اید .مسیح فقط لنسان‌لست|) و (رلبم) و «رروح اسقدس) صورت‌هیی‌گوناگون‌هستند که خدا بسه لین‌صورتها خود را رل -() الشكار كردم لست خدا كه يدر لستدر صورتررروح اقدس) يايينلمد ودر (مريم)) به صورت .لنسانيمجسم شد و از ((مريم )) باه صورتدرعيسي» زاده لست

صفحه 47:
-(رابن)) مانند رراب)) ازلي نیست , مقام او از پدر پایین تر است ودر برلبر او خاضع است. ۳( روح للقس ) اقنومي نیست . ()-جمعي هم ((مریم )) را خدا دانستند , همانگونه که ((مسیح)) را خدا مي دانستند. مهمترین مساله مسیحیت مناقشه در ذات ((مسیح ) بود واين موضوع کلیه مسائل علمي وفلسفي واجتماعي را تحت الشعاع قرار داده است ولز اینجا راز مبارزه ي شدید ومکرر قران را عليه بسر داشتن خدا واينكونه عقايد شرك اميز درك مي كنيم.

صفحه 48:
تفکيك دین از قانون و حکومت ملل قدیم حقوق را پیرو مذهب مي دانستند ودر ایران وهند و یونان و روم ونیز در بین يهود, هميشه قانون را از كتب ديني استتباط مي کردند.ازحدود پنج قرن پیش از میلاد روابط حقوق وقانون با مذهب سست شد.بدین ترتیب مسیحیت به صورت ديني , اخلاقي و روحي تعلیم محبت مي کرد وبا قوانین ومقررات اجتماعي وحقوقي كاري نداشت.

صفحه 49:
برخي از تعالیم عهد :جد ید در روح تعالیم عهد جدید که در بین مسیحیان رایج است , بي اعتنا يي شديد به دنيا , عدم مقاومت , محبت حتي نسبت به دشمن , اعتراف به گناه, تفكيك حکومت از مذهب و غيره Be yale

صفحه 50:
:رابطه ي کلیسا وامپراتور با اينكه ظاهرا مقامات كليسايي رسما در كارهاي حکومت دخالت نمي کردند وخود را موظف مي دانستند که کار قیصر را به قیصر وا گزارند ,با وجود این بسياري از شورش ها وحبس وتبعید ها وحتي كشتارهايي را که به وقوع مي پیوست ,در باطن انان رهبري مي کردند .البته امپراتور در برخي از موارد عامل اجراي خواسته هاي رهبران مسیحیت بودودر موارد دیگر مقامات كليسايي خود برگزیده ي حکومت بودند بوحتي گاهي براي اشغال مقام ((پاپي)) زدوبند هايي به وقوع مي پیوست.

صفحه 51:
:قانون نامه ي یوستینیانوس گفتیم که مسیحیت مسئولیت قانونگذاري را از خود سلب کرد . بدين ترتيب زمينه براي جعل قوانین فراهم شد. مهم ترین لقدام یوستینیانوس قانونگذاري اوست که اهمیت ان به مراتب بيشتر لز فتح هایش لست. اين مجموعه, امتيازات طبقاتي قبلي را دوباره برقرار ساخت : مردم ازاد به دو طبقه تقسيم مي شدند: )- شریفان - ضعیفان . حقوق اين دو دسته با يكديكر تفاوت بسياري داشت .برخي از مواد اين قانون رعيتي يا عبوديت كشاورزان را رسميت مي داد.

صفحه 52:
: تمدن روم شرقي .تجارت وصنعت- از قرن پنجم به بعد قسطنطنیه بزرگترین و مرکز کشتیر انی جهان بود دهتانان - درزمان یوستینیانوس دهقانان مي توانستند مالك زمین باشند اما بسياري از دهقانان به علل گوناگون از قبیل خشكسالي وسیل ورقابت ومالیات هاي سنگین یا جنگ , به تابعیت . زمين داران بزرگ در مي لمدند بردگان وکارگر ان - بیشتر کارگران صنعتي ازاد بودند. يعني براي فرار از گرسنگي اجبارا . تن به کار با مزد کم مي دادند .بردكان - کار داخلي خانواده ها وصنعت نساجي کار مي اكردند طبقات - اشراف از راه مالکیت زمین ,وبازركانان بزرك از راه معاملات بزرگ ,چندان ثروتمند شدند که پیش از ان , تنها برلي معدودي از مردم روم میسر شده بود, در حالي که ,طبقات دیگر گرفتار مالیات هاي سنگین , مزد کم , گراني قیمت ها وزندگي ناگوار بودند .رن وروابط جنسي - روابط نامشروع جنسي شایع بود

صفحه 53:
:مصر کشور مصر سي سال بيش از ميلاد مسیح در قلمرو امپراتوري روم در امد. در اواسط قرن اول ميلادي ((مرقس)) تعالیم مسیح را در مصر رواج داد. اما رومي ها بارواج مسیحیت در مصر به بر ی کرد مصر با ان سوابق درخشان علمي که داشت در پنجه ي رومیان ويونانياني قرار گرفته بود.

صفحه 54:
:اوضاع اجتماعي در دوره ي تسلط روم, مصریان حق نداشتن که به مقامات عالي حکومت برسنداین تحمیلات کمر شکن مایه ي ضعف وانحطاط مصریان رافراهم کرد وانان را نسبت به دولت روم خشمگین ساخت ونیز اختلافات ديني ونتایج ان باعث شد که مصر در زمان «خسرو پرویز» به دست ایران بیفتد وان ده سال خسرو پرویز کلیسا هارا ویران ساخت وثروت واثار هنري ان ها را به ایران برد , ودوباره مصر یه دست روم برگشت ,چنین بود که زمینه براي فتح اسلامي فراهم شد.

صفحه 55:
...بهود فرزندان یعقوب از زمان یوسف در مصر ساکن شدند. حدود چهارصد سال بعد نوادگان یعقوب - بني اسرائیل - که قومي بزرگ را تشکیل داده بودند رفته رفته تحت شکنجه فرعون درامدند.حدود سیزده قرن قبل از میلاد , خدا حضرت موسي را ازبين اين قوم برانگیخت , تا نان را نجات بخشد . موسي این قوم را از درياي احمر عبور داد ودر صحراي سينا به طرف كنعان - فلسطين - حرکت کردندازاین پس ماجرا هاي ديني واجتماعي این قوم اغاز مي شود: توقعات بیجا انحرافات ديني بحيله كري .. از كروه بت برستي كذشتند وهوس بت برستي كردند واز موسي تقاضاي بتي كردن . روزي كه به شهر ((اريحا)) نزديك شدند وبنا شد قوم بت يرست و جبار ان شهر را برانند وخود اسكونت كنند . سستي كردند وجنين توقع داشتند كه خدا وموسي با هم به جنك مردم ان شهر روند وشهر را تصرف کرده در لختیارشان گذارندلم نا شد بهپداش این توقع نا بجامچهت سال در بیابان تید سرگردان باشند.

صفحه 56:
سرانجام این قوم نتوانست خداي واحدي را که حضرت موسي معرفي مي کرد .به خوبي بشناسد . بقاياي این طرز تفکر تا عصر بعثت باقي بود که تتها خود را دوستان خدا مي پنداشتند وفیض ولطف خدا را مخصوص خود مي دانستند . این طرز تفکر خاص به انان اجازه مي داد که حقوق ملتهاي دیکر را ناچیز پندارند وحتي توانستند اموال دیگران را با غارت يا حيله گري تصاحب کنند . قران دهها مورد عذاب وبلا نقل مي كند كه همه به جرم پیمان شكني »ادم كشي ء فساد ودنيا دوستي براي ان ها بيش امده است . سال ها يس از دوران اواركيء شهر نشيني انان شروع شد ودر زمان دلود وسليمان فلستين در اختيار انان بود. بين المقدس وسط سلیمان ساخته شد.جنگ وگریزها ادامه داشت. تا سیزده قرن که تا ظهور عيسي لدامه داشت . هرزمان که آنان به رشوه خواري ودنیا پرستي وفساد وتجاوز وحیله بازي توده ي مردم دچار مي شدند » پيغمبري براي انان مي امد. اما گویا این يك سنت جاري بود که خون پیامبران را بریزند .

صفحه 57:
جنگ وگریز قتل عام شدن؛ حمله, خوي این مردم شده بود . وبا وجود همه ي فراز ونشیب ها تا سال ()ميلادي در فلستین بودند. پس از محاصره ي تیتوس سردار رومي مهاجرت واوارگي یهود شروع شد.

صفحه 58:
: خصومت یهود ومسیحیان با انکه مکرر در کتب ديني یهود از مسیح موعود بیان شده بود وحضرت عيسي از میان همین قوم براي تکمیل دین یهود وجلوگيري از انحرافات آن ها امده بود؛ اما از همان اول به مخالفت وي برخاستند. پس از 000 ميلادي که قسطنطین دین مسيحي را دین رسمي دولتي روم كرد » مخالفت شدت يافت. مسيحيان كه قدرتي عظیم واختيارتي سياسي در روي زمين بيدا كردند» وقتي ملاحظه كردند كه يهود هنوز در برابر مسيحيت مقاومت مي كند »دشمني وآزار بيش كرفتند. واين جدال در سراسر قرون وسطي روز افزون بود و منشا خونريزيها و جنك ها مي شد. تا انجا كه يهود منتظر امدن پیغمبر موعود بودند که انان را نجات دهد و اوس وخزرج بس از آكاهي از ظهور بيغمبر اسلام بيشدستي كردند وان حضرت را به مدينه دعوت كردد اما يهوديان با انکه خود مژده امدن ان حضرت را داده بودند» بزرگترین عنضر مخالف داخل مدینه را تشكيل دادند.

صفحه 59:
تحولاتي که در زندگي بهود طي قرن ها به وجود امد ایجاب مي کرد که براحكام تورات شرح وتفسير هايي نوشته شود. درحدود هزارسال طول کشید تا قانون شفاهي گرد امد وشکل پذیرفت و به نام ((میشنا )) معروف شد » وان مجموعه اي در شش باب است . نزديك یکصد وپنجاه تن از علماي بني اسرائیل در تحریر ان شرکت داشتند وسپس قرن ها از راه مناظره »توضیح وشرح مطالب میشنا مجموعه ي ((گمارا )) در اواخر قرن پنجم ميلادي تلمود از مجموع میشنا و گمارا به وجود امد و مهمترین وسایل وحدت ومایه ي دلبستگي قوم يهودي است ودر واقع مشتمل بر کلیه معارف ديني ان هاست. علماي یهود به اصلاح تلمود بابلي پرداختند در استانه ي بعثت .این مجموعه نماینده ي کلیه ي احکام وساخته ها و خرافات قوم یهود است.

صفحه 60:
براي نمونه به يك نکته ازاحکام ومعارف تلمود اشاره مي کنیم : ای طدود شبه به اسان است مت مي وررد متفرمی نود کشمگیر مگر ی 7 مي كريد » يشيما ن مي شود وهرروزسه با رتورات مي خولند . اين مجموعه بارها ما نند كتب شيطا ني وسحروجادوبه حکم حاکمان ۰ محکوم به فتاشده ویا اوراق آن راپاره کرده وبه آب ريخته اند . اما درهرحال نسخه هاي مانده آن براي یهودیا نمایه حیات و دلخوشي ادنك ‎(١‏ شرل ابر لقن , مشهره ‎Ei‏ حودشان مستمل رحکمت وس رفت است

صفحه 61:

صفحه 62:
هندوستان . شبه قاره هن . باتمدني که سابقه اش تاسي تاچهل قرن پیش ازمیلا دمي رسد. سرزمین وعجایب است.کیشها ومکتب هايي به خوددیده که تمام مراحل راازخرافي ترین صورت فكري گرفته تا لطیف ترین وروحانیترین عرفاني ویکتا پرستي طي کرده اند . درآن روزگاري که خورشیداسلام ازافق تاريك شبه جزیره ي عاري ازفرهنگ وتمدن عربستان طلوع کرد ۰ دربهنه ي هند وستان مظاهرفراواني لزتکامل درآن جا وجود داشت .

صفحه 63:
حکوست 7 به دنبال حمله هونهاي وحشي . هندوستان هم مثل بخشي از اروپا ونقاط دیگر آسیا به ويراني كشيده شدوبيش ازيك قرن درشکست وفسا دغوطه وربود وتمدن پرعظمت امپراطوري بزرگ گوپتاها در آستانه ي نابودي ومحوقرارگرفته بود. تقریباهمزمان با ظهوراسلام شخصي به نامه «هارشاتواردهلنا» ازخاندان گوپیا دراولئل فرن هفتم میلاً دي ‎٠‏ درشمال هندوستان حکومت مقتدر وجللب که پایتخت آن شهر کانوج بودبوجود آوردنوع حکومت هاي هد سلطنت استبدادي بودبولي حکومت هارشااستبداد درخدمت خلق بوده است. زیرااوفرمانروايي دانشمند وادیب وشاعرونویسنده ونیکوكاروداراي جذابیت ذاتي و قوي الارده بود.

صفحه 64:
در هیچ كشوري به اندازه هند دین نتش اساسي در زندگی مردم نداشته و چون معمولاً مذاهب رایج هند مردم را دعوت به دوري از علایق مادي مي کردند. اوایل قرن هفتم هم مثل سابق تعدادي ادیان و مذاهب در هندوستان وجود داشته » ولي تقريباً تمام انها فروعي از سه دين لصلي هند كه آنها نيز به نوبة خود به يك ريشه مي رسیدند بودند. سه دين رايج هند عبارت بود از: [)-هندوئيسم. ©-جينيسم ©-بوديسم. تاریخ ظهور و همچنین آورندة هند وئیسم معلوم نيست؛ مورخين آن را قديميترين دين موجود شبه قارهُ هند مي دانند.

صفحه 65:
رواج فساد و انحراف در جامعة هندوئیسم و مخصوصاً برهمان و پیشوایان مذهب. زمينه يك انقلاب را به وجود آورد و در نتیجه اواسط قرن ششم پیش از میلاد دو آئین بودیسم و جینیسم که هر دوانقلايي درهندوئیسم به شمار مي آیند ظهور نمودند.در حیاط بودا معارف او در كتابي جمع نشد و پس از او يكي از شاگردانش به نام (( سوب هادا )) که بهتر است آنین بودايي را از او بدانیم گامهاي بلندي در تنظیم و ترتیب و تحریر معارف بودا بر داشت. گفته هاي بودا در سه جلد کتاب به نام تري پيتاکي که مهمترین کتاب مقدس بودانیان است آمد. بودا راء که خود ادعاي نبوت هم نداشت. پیروانش رفته رفته به مقام الوهیت رسانیدند و مورد پرستش قرلر دادند و مسلكي که روزي خود براي اصلاح انحرافاتن آئین هندو بوجود آمده بود» خود دچار هزارها رشته لنحراف و فساد گردید.

صفحه 66:
شاهزاده ررناتا پوتا وارد هامانا )) که (قهرمان بزرگ) خوانده مي شود؛ نیز مثل بودا آنین جینیسم را که واكنشي در مقابل نابساماني ها هندونیسم به حساب مي آيدء به هندوستان عرضه داشت» لو و بودا هر دو هدف و مقصد خود را براي رساندن مردم به (ر نیروانا )) معرفي مي کردند. مهاویرا طرفدلر تحمل رياضتهاي سخت براي رسیدن به سعادت بود؛ ولي بودا راه و روش معتدلي را توصیه مي کرد. هندوئیسم سرانجام بودیسم و جینیسم را از رونق انداخت و خود با تغییرات بسياري در اصول و فروع » بار دیگر در افکار هندیان نفوذ کرد و تقریباً ‏ مذهب رسمي و حاکم بر اکثریت گردید. در زماني که لسلام » در جزيرة العرب که عاري از فرهنگ و تمدن بود» توحید خالص و عمیق را مي آموخت؛ در هندوستان يك مکتب توحید خالص در اختیار لفکار عمومي نبود.

صفحه 67:
در کتب مقدس هندونیسم کلمات و جملاتي که توجه نویستدگان آنها را به حقیقت واحد محیط بر جهان مي رساند وجود دارد؛ ولي به صورت مکتبه و عمومي و عقیده اي مرسوم نبوده لست. هتدونینسم چریان آفرینش و ادارف جهان را به سه مرحلفه لصولي آفرینش و ادازه و الهدام تیم مي کرد اما در مرحله پرسستش به اندازه سطح این عمل مقدس را پایین آورده اند که کمتر موجودي است » براي یکبار هم شده مورد پرستش هندوها قرار نگرفته باشد . هندوها ۰ معتقدند که روح خدا در بسياري از موجودات حتي حیوانات وحشرات مي رود وخدليي مي کند .

صفحه 68:
: مقررات اجتماعي أثين فرقه أي - هندوئيسم نظام طبقاتي را كه از حدود قرن هفتم بيش از ميلاد در هند به وجود آمده » به فلسفه اي که خود براي افرینش جهان بافته متكي مي کند » و در نتیجه ان را يك امر حتمي غير قابل اجتناب تصور مي نماید.وسپس طبقات چهار گانه ي بشر را به نحو زيرءاز منو به وجود اورد : - برهمتان از سر منو . (- کشتریا (پادشاهان وپهلوانان) را از دستان او . (- وایسیا (صنعتگران وپیشه وران) را از رانش . بقیه ي مردم را از پاهاي او . (- پاریاها یا نجسها.

صفحه 69:
هریک از لين فرقه ها دارای امتیازات وحدود وتکالیف خاصی بودند وتبعیضات بسیار ظالمانه ای در جامعه ی هند رواج داشت. :چند نمونه از تبعیضها زن- با اينکه برای زنان هندوستان در طول تاریخ فراز ونشیبهایی پیش امده است , به طور کلی در مکتبهای هندی وضع زنان رضایت نبوده وتبعیضهای ناروایی در مورد انها وجود داشته است قانون نامه ی مانو در عین اینکه دستور محبت ونیکی نسبت به زنان می دهد ,انان را در .درجه ای پست تر از مردها می داند ازدواج از طرف زن,حتی پس از مرگ شوهر ,پیوندی ناگسستنی وابدی محسوب می شد بواز جانب مرد به بهانه های بسیار وخیلی اسان قابل گسستن بود.

صفحه 70:
ریاضت- ریات گر چه تا حدود مشخصی جزء عوامل تربیت و تکامل روح ونفس است و می تواند در سیر وسلوک وپرورش فضائل مورد استفاده قرلر كيرد ,ولى هندوستان در لین خصوص انچنن افراط کرده که ان را به صورت اعمالی خرافی ,ان هم خرافه ای وحشتناک در اورده است. :اینک نمونه هایی از ریاضتهای رایج هند تیه خورشید نگ میک ردند کا کور شوند 1 بسا پسایرهنه ‎al ile‏ می‌رفتتد. 0 . خويشرا در قفسزندلنومىكردند تا بميرند- © فلسفه - هندوها بيش از تمام ملتها به فلسفه عشق مى ورزيدند ,واز همه ى كشورها مكتب فلسفى ادر هند بيشتر بوده وبه نظر ويل دورانت بسيارى از فلسفه ى يونان ,از جمله افلاطون . وفیثاغورث و پارمنیدس ,تحت تاثیر فلسفه ی هند بودند

صفحه 71:
هنر وادبيات - رسم نوشتن وتعلیمات کتبی در هند قدیم رواج نداشت روبیشتر ‎١‏ 20 شام ‎pein,‏ برد وش های هدی ‎Tem‏ به سور ۱ .می شد .مواعظ وپندهای هندیان بیشتر به صورت حکایتهای تمپیلی واز زبان حیو انات تنظیم می شد تعلیم وتربیت - اموزش وپرورش تقریبا در اختبار برهمنان بود ودر درجه ى اول فرزندان انها وسپس به تدریج فرزندان طبقات بعد از آن بهره مند بودند ولی طبقه ی نجسها به .کلی از ان محروم بودند

صفحه 72:

صفحه 73:
بسیاری از مورخان اعتقاد دارند که روی هم رفته تاريخ كشور بزرك جين در مقايسه ى با تاریخ کشورهای دیگر جهان افتخار امیزترین امتیازات را دارد روچینیان در پشت سر خود عظیم ترین وعمیق ترین وانسانی ترین نوع تمدن را دارند . تقریبا همزمان با بت پیغمبر اسلام مردی از خاندان تانگ به نام ((کاتوتسو)) حکومت چین را در دست كرفت ويس از نه سال سلطنت در سال 002 به نفع فرزند بیست ویک ساله اش ((تای تسونگ)) کناره گرفت . خاقان جدید با پشت کار وخشونت عجیبی سلطه ی حکومت مرکزی را بر سراسر خاک وسیع چین گسترش دلد , بربریان را از کشور بیرون کرد وتجزیه طلبان را سرکوب نمود. تای تسونگ پس از تحکیم موقعیت خود وتثبیت وضع حکومت مرکزی ,ناگهان تغییر روحبه داد وبعد از ان جوش وخروش در ((چامگاهم)) پایتخت کشور چین زندگی ارام وفیلسوفانه ای را شروع کرد ومشغول مطالعه ی اثار کنفوسیوس ونشر انها شد ,وسخت متوجه معنویات وپرورش روح گردید.

صفحه 74:
ودست از تجمل وخوشگذرانی کشید. به موجب دستور ائین کنفوسیوس ب» مردم لزادی کامل در عقیده و انتخاب دین داد» و در نتيجه مبلغان مذاهب بودایی و زتشتی و عیسوی و تمام فرق دیگر؛ در همه خاک چین آزادانه به تبلیغ و نشر افکار و عقاید خویش پرداختند» و هیئت های تبلیغی از کشورهای دیگر برای نشرادیان مختلف به چین آمدند ملی این دوران عظمت بیش از پنجاه سال طول کشید.

صفحه 75:
حکومت - از لحاظ نظری» شخص خانان با حقی الهی کراسی حکومت می نمود» و او را (( بغپور)) قرزند آسمان- نماینده خدا- در روی زمین می دانستند. فرمانهای او قانون بشمار می رفت. آخرین قضاوت با او بود و جانشین خود را شخصا" تعیین می کرد. یک مقام بسیار معتبر به نام ((دستگاه تفتیش)) وجود داشت که تمام مقامات کشور و منجمله شخص خاقان را زیر نظر داشت و می توانست از اعمال او انتقاد نماید» و اگر برخلاف مصالح خلق رفتار می کرد نمایندگی آسمان از او سلب مى شدء و سركوبى اوء كه قبل از انحراف از مصالح ملت گناهی بزرگ محسوب بود» جایز می گردید.

صفحه 76:
در اثر وسعت خاک و فاصله زیاد شهرها از یکدیگر و وجود کوهها و بیابانها و رودهای غیر قابل کشتیرانی و فاقد پل» و نبودن وسائل سریع حمل و نقل؛ و عدم امکان ایجاد ارتشی بزرگ و جتاسب باوضع کشور. بمنط كامل سلطه مرکز به مراسر کشور امکان نداشت؛ و از این ‎Cig‏ ‏یک نوع خود مختاری در ایالات مختلف چین وجود داشت. در چین بیش از آنچه به فرد اهمیت مى دادند» جامعه مورد توجه بوده و تمام مردم در صنفی با آداب و رسوم محکم و غیر قابل تخلف قرلر داشتند. و تخلف آداب اجتماع باعث سقوط شخصیتها می گردید.

صفحه 77:
مشاغل و مقامات دولتی ارثی نبود و برای تمام آحاد ملت رسیدن به آنها آزاد و امکان پذیر بود. تقریبا" در تمام خاک چین و حتی در روستاها آموزشگاه های عمومی وجود داشت. و همه طبقات حق ورود به آموزشگاه و آماده کردن خود جهت امتحان هر نوع مقام دولتی را داشتند. گرچه عملا" بسیاری از فقرا و تهیدستان از تحصیل و امتحان محروم بودند؛ ولی از لحاظ قانون مانعی برای احدی وجود نداشت» و اصولا" چینیان معتقد بودند كه اگر مردم عادی به مقامات دولتی راه نداشته باشند و حکومت آن در انحصار طبقات مشخصی باشد, نکبتهای بسیار پدید می آید.

صفحه 78:
مهب - تاريخ یک مذهب و دین چینی الاصل ثبت نکرده است. البته بودیسم و مسیحیت و اسلام و اديان ديكرء در جين نفوذ کرده و هریک مخصوصا" بودیسم» پیروان فراوانی داشته و دارنده ولی هیچ یک از آنها آنین چینی نیستند. و تور فاروخی تن > انيدى عه نترابا" بيست و ببح فرنه به استهای دور ۸ ۰ خاصء مورد قبول اکثریت مردم چین بوده» آئین کنفوسیوس است. کنفوسیوس در سال 60600 پیش از میلاد در ایالت ((لو)) درا متولد شده و پس از گذراندن دوره تحصیلات مدتی در مشاغل دولتی کار می کرده و حتی مدتی وزیر بوده است. با مطالعه آثار ‎ees‏ تشعر و تمیق فراوان از رجود كود حکیمی فرزانه ر لستلی یم شا ,۱۳2۲ 1 مرش پرورش سيان حلش عبیقی ابچاد کرد از اطراف چین و ستران عم ر فسرا] به سوی او رو آوردند و سرانجام مکتب او به وجود آمد.

صفحه 79:
در سال 0010 پیش از میلاد ((دوک چنگ)) ,م«م!) 424 اولين خاقان بزرك جين جون سنن وآداب موجود را مانع اج ای اهداف خود می دید تمام آثار علمی و فرهنگی و اجتماعی قدیم از جمله آثار کنفوسیوس را آتش زد ولى يس از فوت او در زمان سلطنت ((هان)) بار دیگر آثار و افکار کنفوسیوس با وسعتی چند برابر پیش» رواج گرفت و در جریان تجدید حیلت» تحولات و تغییرات و لنحرافات زیادی در آن رخ دلد. در قرن اول میلادی بودیسم از هندوستان به چین رفت. و چون بر خلاف کنفوسیانیسم با مسائلی از قبیل معجزات و ارتباط باغیب که هميشه در رواج ادیان نقش مهمی داشته اند همراه بوده در مدت کوتاهی نفوذ و توسعه ای عجیب یافت. و پیروان کنفوسیوس تحت تاثیر آن؛ تغییرات دیگری در مکتب خویش دادند» آن معلم اخلاق و حکیم دانشمند را که خود ادعایی نداشت» به صورت عنصری آسمانی و فوق بشر و دارای اعجاز و کرامات جلوه داد.

صفحه 80:
پس از بعثت پیغمبر اسلام به فرمان ((تای تسونگ)) خاقان چین؛ در سراسر خاک چین معابد فراوانی به نام کنفوسیوس بنا شد و به طور رسمی او را از سطح معلم فلسفه و اخلاق به سطح پیغمبر خداء و از مدرسه و کلاس درس به معابد کشاندنده و روز به روز بر عمق و وسعت اين فکر افزوده شد. معاد - چون کنفوسیوس ادعای پیامبری و رسالت الهی و رهبری دینی نداشته؛ و تلاش و کوشش خود را برای اصلاح انحرافات و فساد اجتماع از دیدگاه فکری خویش معرفی می کرده» طبیمتا* مسائل مربوط به معاد را کمتر مطرح می نمود. بر اثر لينکه کنفوسیانیسم کاملا صورت یک مذهب را نداشت. پیروان او مانعی از گرویدن به سایر ادیان نداشتند. و به همین جهت اکثر مردم چین در عین پیروی از کنفوسیوس مذهب بودا را هم دارند.

صفحه 81:
ساختسان اجتماع - مقررات چینی چهار طبقه برای مردم شناخته است: 0 دانشمندان ©- کشاورزان (- صنعتگران بازرگانان و کسبه. رژیم طبقاتی وآئین فرقه ای» بدان صورت که در هندوستان و ایران وجود داشته» در چین نبوده است. اساس اقتصاد چین کشاورزی بوده و در ‎Cue‏ حال فقیرترین و محرومترین طبقات اجتماع چین؛ همان کشاورزان بودند. تجار و کسبه از لحاظ ريشه و مقام اجتماعیء از همه طبقات پایین تر بودند ولی وضع مالی و اقتصادی آنها بهتر از کشاورزان و کارگران بود. رژیم بردگی در جين وجود داشت. يتيمان و دختران را در مواقع قحطی و احتیاج به بردگی می فروختند ولى شيوع اين عمل به وسعت و شیوع آن در يونان و روم و ليران و هند نبود.

صفحه 82:
زن- زن جينى به خاطر آوردن پسر که مورد احتیاح جامعه جين بود ارزش و اعتباری داشت ولی مقررات ظالملنه ای او را در اجتماع چین از بسیاری حقوق انسانی محروم می ساخت. مرد در داخل خانواده قدرت فوق العاده ای داشت و می توانست زن و فرزندان خود را به کنیزی بفروشد و یا بکشد. در چین تا اواخر قرن نوزدهم مانند هند. رسم هليى رواج داشت كه به موجب ن زنان پس از مرگ شوهر خودکشی می کردند. تعداد زوجات بطور نامحدود جلیز و یج بود:اولیاه اطفال» کودکان را در سنین کودکی به قید ازدواج در می آوردند و کمتر اجازه می دادند که ازدواج جوانان در لثر عشق و علاقه صورت کر

صفحه 83:
آموزش و پرورش - زبان و خط چینی از عجایب ادبیات جهان لست. نه الفبا داشت و نه هجی کردن و نه دستور و نه طبقات و نه تقسیمات. فقط روح سرسخت سنت پرستی و حفظ آداب و رسوم چینیان توانسته است این خط را که ( به استثنای خط مصری قدیم) قدیمترین خط جهان است با همه مشکلاتش حفظ کند. با این زبان مشکل و پیچیده» آموزش و پرورش در چین عمومی بود. در روستاها و شهرها مدارس و معلم به اندازه کافی وجود داشت. بر خلاف ایران و هند. تحصیل و تدریس هر دو عمومی و برای همه کس آزاد بود. گرچه فقرا عملا“ از ورود به صحنه تحصیل و تدریس محروم می ماندنده اما منع قانونی در کار نبود. زنان طبقات بالا و اشراف تحصیل می کردنده ولی زنان عامه مردم بی سواد بود

صفحه 84:
اختراعات - چین باستان بیشتر از سایر ملت های بزرگ در جهان قدیم اختراع داشته و ممکن است که این موقعیت در لثر آزادی و دموکولسی آن باشد. این اختراعات و ابتکارات و علوم و فنون آنطور که شروع شنده بود توسعه نیافت. فنون و هنرها- ابتکار و سلیقه ای که درچین داشتند ملیه اعجاب و تحسین باستانشناسان جهان انت. اما فن معماری در چین:قديم رولق وپیشرفتی نداشته.

صفحه 85:

صفحه 86:
حگومت - سیستم حکومت ژاپن در عصر بعثت ساطنت به همان شکل, معمول در اکثر نقاط جهان بود. اذابنيها امبراتوران خويش را از تسل ((اما تراسو)) الهه ی خورشید ومقدسترین خدابل ژاپن می دانستند و به ۱ همین جهت ممقام سلطنت رنگ متدس راسمائی داشت وعلاوه بر سلطه واقتدار معمول سلاطین ان زمان .نفوذ معنوی از رهگذر علایق مذهبی نیز داشت.

صفحه 87:
. مذهب - مذهب اصلی وبومی ژاین رزشین تو)) است اين لفظ چینی است ومرگب از دو کلمه (زشین) و ری به معنای راه خدا می باشد و تعبیر ژاینی .آن ((گامی نومی چی)) است اين مذهب مثل مذلهب دیگر دارای پیامبر وکتاب ومقررات ومراسم نبوده وفقط افسانه های دوران توحش ژاپن وپرستش نیاکان وسلاطین وبتها ویک سری اعتقادلت واعمال جنون امیز ,اسکلت این به اصطلاح ائين را تشکیل می داد وبه قول جان ناس ,افسانه ی رزشین تو)) عبارت است از یک .مجموعه ی اوهام دیرین درباره ی الهه ی ان کشور

صفحه 88:
این که چندر زمان داري میم تست آن را چگونه مي گذراني مهم است.

صفحه 89:

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
29,000 تومان