صفحه 1:
صفحه 2:
«روزی گرسنه و با عجله به یک رستوران رفتم
صفحه 3:
در رستوران محل دنجی را انتخاب کردم » چون می خواستم
از این فرصت استفاده کنم تا هم غذایی بخورم و هم سری به
.اینترنت بزنم
صفحه 4:
.کباب برگ سفارش دادم
لپ تاپم را که باز کردم صدایی
از پشت سر مرا متوجه
.خودکرد
صفحه 5:
صفحه 6:
صندوف ست آلکترونیعی من پر از ار ۳ و از خوندن
پیامهای با جویب ات Gl» SS Oo. > BS
«دريافتى به كلى الود p23 048 54 Ip
صفحه 7:
0
.دم افتاد که اون کوچولو پیش من نشسته
باشه » ولى اول اجازه بده به كارم برسم. من-
Sos ane ce
صفحه 8:
۱
كارسون كفت اكه لا مزاحمه بيرونش كنم؟
.بذار بمونه و براش نان و یه چلوکباب خحوش مزه بیار
صفحه 9:
صفحه 10:
صفحه 11:
صفحه 12:
0 er
eS en ea
1 q
۱ 1 2 سايشن حورم
صفحه 13:
منياى_جازعجائيه كه در ايوننموشه جميزورو لسركرد » ولى-
هر چیکه دوسداريم اونجا هسترویاهامونرو اینجا میسازیم و
en ١ .شكرجنيا رو
.چه عالی 0
صفحه 14:
صفحه 15:
1 eee
ملديم تدام روز ازيؤيييند بيرينه و تووكاركام خياطىكار مى-
een pee RC eyes rr
2
صفحه 16:
صفحه 17:
صفحه 18:
من اون روز a. و خالصانه ترين لبخندهاى زندكيم را
۳ needs
صفحه 19:
: اونجا و در اون لحظه » من بزرگترین درس زندگيم رو گرفتم
اونقدر در مجازها غرق نشیم که بسیاری از حقایق دنیای پیرامون مون
«رو نبینیم و درک نکنیم
دنیای مجازی
.روزی گرسنه و با عجله به یک رستوران رفتم
در رستوران محل دنجی را انتخاب کردم ،چون می خواستم
از این فرصت استفاده کنم تا هم غذایی بخورم و هم سری به
.اینترنت بزنم
.کباب برگ سفارش دادم
لپ تاپم را که باز کردم صدایی
از پشت سر مرا متوجه
.خودکرد
ع4مو م4یش44ه ک44میپ44ولب444ه م4ن-
ن44ه ک44وچولو ،پ44ولز4یاد4یهمرا4هم
ی
ب44د-؟
.ن44یست
ف قطاونقدرکه ب تونم ی ه ن ون-
رات ی-
م
ب اشه ب
صندوق پست الکترونیکی من پُر از ایمیل بود و از خوندن
پیامهای زیبا ،جوک های خنده دار و دیدن عکس های
.دریافتی به کلی از خود بی خود شده بودم
عمو می شه بگی کره و پنیر هم بیارن؟
.یادم افتاد که اون کوچولو پیش من نشسته
باشه ،ولی اول اجازه بده به کارم برسم .من-
خیلی گرفتارم ُ ،خب؟
غذای من رسید و برای پسرک هم کباب سفارش دادم.
گارسون گفت اگه اون مزاحمه بیرونش کنم؟
.گفتم نه مشکلی نیست
.بذار بمونه و براش نان و یه چلوکباب خوش مزه بیار
.آنوقت پسرک روبروی من نشست
ی-
ع4مو چ4یکار م4یک44ن ؟
.ا4ی4میلهام رو م4یخ4ون4م -
ا4ی4میلچ4یه؟ -
.پ444یام هایا44لکترو4ن4یکیک44ه م4رد4م از ط4ری4قا4ی4نترن4تم4یف44رس4تند -
4ای اینکه دوباره سئوالی نپرسه گفتم
:متوجه شدم چیزی نفهمیده و بر
برای
او4نف444قطی44کن4ام4ه ا4س4تک44ه ب44ا ا4ی4نترن4تف44رس4تاد4ه- 4
ش44ده4
ی-
4نترر4ن4تدار 4؟
ع4مو ،ت44و ا4ی4نت
4یای4مروز خ4یلی-
ب444له در د4ن ا
.ض44رور4ی4ه
ا4ی4نترن4تچ4یه ع4مو؟ -
کامپیوتر خیلی چیزا رو دید -
اینترنت جائیه که توش می شه با کامپیوتر4
4ف زدن با دوست ها ،خواندن
شنید ،اخبار ،موسیقی ،حر
حرف
و شنید4
چیزای دیگه
.و نوشتن ،رویاها ،کار و یادگیری و خیلی چیز4ای
.و خالصه همة اینا وجود دارند ،ولی در یک دنیای مجازی
م4جاز4یی44عنیچ4یع4مو؟ -
تصمیم گرفتم جوابی
ساده و خالی از ابهام بدم
غذام رو با
تا بتونم غذام4
.آسایش بخورم
د4ن4یایم4جاز4یج4ائ4یه ک44ه در او4نن44میش44ه چ4یزیرو ل44مسک44رد ،و4ل4ی-
هسترو4یاهامونرو او4ن4جا م4یس44از4ی4م و
هر چ4یک44ه دو4س4تدار4ی4م او4ن4جا .
.ش44کلد4ن4یا رو او4ن4طور4یک44ه دو4س4تدار4ی4م ع4وضم4یک44نیم
.چ4ه ع4ا44لی ،دو4س4تشدار4م -
ک44وچولو ف444همیدیم4جاز4ی-
چ4یه؟
!آر4ه 4ع4مو ،م4نم ت44وید4ن4یایم4جاز4یز4ندگ4یم4یک44نم -
م4گه ت44و ک44ام4پیوتر -
ی
دار 4؟
م4ثلو4ن4ه ...م4جاز4ی-
.ن44ه و4ل4ید4ن4یایم4نم ا
م4ادر4م ت44مام روز از خ4ون4ه ب444یرو4ن4ه و ت44ویک44ار4گاه 4خ4یاط4یک44ار م4ی-
4غلبو4نو ن44میب444ینیم
.ک44نه ش44بها هم د4یر ب44رم4یگ44رد4ه 4و ا ا
خواهرر 4بزرگترم هم از صبح زود توی خونه مردم کار می کنه و -
خواه
.اونم هیچ وقت نمی بینم
پ44در4م س44ا44له4اس4تک44ه -
ز4ندا4ن4ه
و م4نهمیشه پ444یشخ4ود4م همة خ4انواد4ه 4رو ت44ویخ4ون4ه دور هم -
4ی
ت44صور م4یک44نم ،ب44ا ی44ه ع4ا44لمه غ4ذا و ی44ه ع4ا44لمه ا4س4بابب44از .
.م4در4س4ه هم م4یر4م آ4خ4ه دو4س4تدار4م ی44ه روز د4ک4تر ب44زر4گ4یب444شم
م4گه م4جاز4یهمینن44یستع4مو؟ -
را
بچکند ،لپ تاپم ر4ا
هام روی صفحه کلید بچکند4
قبل از اونکه اشک ه4ام
.بستم
من اون روز یکی از زیباترین و خالصانه ترین لبخندهای زندگیم را
:همراه با این جمله پاداش گرفتم
.م4منون4م ع4مو ،ت44و م4علم خ4وب4یهستی-
:اونجا و در اون لحظه ،من بزرگترین درس زندگیم رو گرفتم
اونقدر در مجازها غرق نشیم که بسیاری از حقایق دنیای پیرامون مون
.رو نبینیم و درک نکنیم