فرقه های ضاله (وهابیت)

صفحه 1:
فرقه های ضاله وهابیت 

صفحه 2:
* فرقه ‎a‏ معتاي دسته و گروه است که به اختلاف انديشه و عقیده از يك جدا مي شود. در هر آثين و ديني پس از رحلت بنیان گذار آن, اختلاقاتي میان پیروان آن رخ مي دهد و اين اختلاف ها گاه به قدري عمیق است که سبب پیدایش فرق و مذاهب مختلفي مي گردد, موضوعات این اختلاف‌ها متعدد است. ولي مهم ترین آنها اختلاف عقيدتي است. پیدایش فرق اسلامي نیز پس از رحلت پیامبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - به وقوع پیوست و مسلمانان در مسایل بسياري با هم اختلاف پیدا کردند که موجب تفرقه و از هم پاشيدگي وحدت آنان گردید. این اختلاف ها گاهي چنان شدت مي یافت که حتي برخي فرقه ها طرف مقابل را یکسره کافر به شمار مي آوردند و از آنها برائت مي چستند. از آن نمونه در صدر اسلام که در سال هاي 36 و 37ه رخ داد. پیدایش فرقه خوارج بود. فرقه مرجنه و معتزله نبز در واکنش به آراي خوارج شکل گرفتند سومین اختلاف, مسأله جبر و اختیار انسان بود که به پدید آمدن فرقه جبربه و قدریه انجامید و هم چنین در طول تاریخ گروه ها و فرقه هاي زيادي پدید آمده است 

صفحه 3:
5 معنای واژه ضاله * ضالّة: ضلاات. ضالة: ضال. كمراهي؛ كمراه و راه كم كرده را كويند. هم جنين بر دور شدن از حق و متحرف شدن از رأه مستفيم دين نیز گفته شده أست: «الحكمة ضالة المؤمن. حكمت گمنده مومن است» نیز از اين باب مي باشد يعني از حكمت دور شد و رأه رسيدن به آن را كم كرده است. «ضالة» به معناي ضد رشد و هدايت تيز آمده است. جنان كه قرآن كريم مي فرمابد...وْرِةُ الشَبْطَانْ أن بُكِلهمْ ضلالا تعبةا. اا شيطان ميخواهد آنان را كمراء كند. ويه ببراهههاي دور دستي ييفكند». يعني آنها را از هدايت و رشد دور کنند * امير مؤمنان علي عليه السلام - تيز فرموده است: «ما اختلف دعوتان إلا كانت احداهما ضلالة» اكر دو مكتب با يكديكر اختلاف داشتند. خواه ناخواه يكي از آن دو كمراهي است. بسء معناي #«ضاله» اكر كمراهي, دور شدن از خق. بر خلاف هدايت و رشد باشد. فرقه ضاله به قرقه و كروهي كفته مي شود که گمرام شده و از راه حق دور شده و راه خلاف هدايت و رستكاري را در بيش كرفته است. درباره انواع فرقه ضاله با توجه به آن جه كه بیان شد. مي توان گفت هر فرفه اي که از راه مستقیم دین مبین اسلام دور شده باشد. از فرقه ضاله به حساب مي آید ولي با اين وصف این عنوان بر برخي از فرقه ها اطلاق مي شود. بنابراین برخي از فرفه هاي اسلامي اگر چه به معناي وافعي کلمه از اسلام واقعي فاصله گرفته و گمراه شده, لکن در عین حال بر اين فرفه ها در اصطلاح عنوان «ضاله» اطلاق نمي شود و همه آنها از زیر مجموعه دين اسلام به شمار مي آیند. پس عنوان «ضاله» بر فرفه هاي اطلاق مي‌شود که در دامن اسلام به وجود آمده و كاملا يا در برخي اركان از اسلام خارج شده اند مانند غاليان, ‎cat,‏ و امثال آنها 

صفحه 4:
۰ فرقه های ‎allio‏ درطول تاریخ: * در طول تاریخ فرفه هاي ضاله زيادي به وجود آمده و منقرض شده اند که به برخي از آنها اشاره مي شود: ۳ 1. اسحاقیه» اين گروه از پیروان اسحاق بن زید است که امام علي ‏ علیه السلام - را در نبوت با رسول خدا - صلي الله عليه و آله و سلم - شريك مي دانستند. 2. ایوبیّه. از فرقه ضاله اران جالوت قمي است که امام را کامل دانسته و مي گویند كمال او سيب مي شود که خدا در او حلول کند و او به زبان خدا سخن بگوید. 3 حبیبیه, فرقه اي از صوفيه است كه حبٌّ الهي را راقع هر تكليف مي داند. اعمال نامشروع را وسیله قرب الي الله مي دانند. 4 مشب گروهی است که امام علي - علیه الشتلام - را در آسمان مي داند وی مي گوید آن حضرت در آقتاب اي دارد. 5 واصلیه, اين فرقه از فرقه هاي صوفیه است که مي گویند: چون عارف به حق واصل شد. دیگر تکالیف شرعي از كردن او ساقط مي شود. هر عمل حرامي را انجام بدهند. گناه محسوب نمي شود هم چنین گروه دیگر از صوفیه,بنام «ولاتیه» این گروه ولایت عارف و صوفي را بلاتر از ولایت امام و نبي مي دانند و... هر کدام اين فرقه ها و گروه ها, تحت تأثیر اندیشه و عقیده انحراف قرار گرفته و از مسیر حق خارج شده اند در حقیقت ملاك ضاله بودن هم آن است که فرقه هاي اسلامي تحت تأثیر اندیشه و عقیده هاي وارادتي عقاید بهود. نصارا: مسیحیت و ثنویت زردشتي و هم چنین تصوف و صوفي گري که بر گرفته از عقاید انحرافي است قرار گرفته باشد لذا دارندگان اين عقاید را ضاله مي گویند. چون از حقیقت دور شده و راه گمراهي را در پیش گرفته اند 

صفحه 5:
© فرقه های ضاله در ایران : ۰ فرقه هاي مه ی : فرقه ضاله ‎ee‏ 

صفحه 6:
۶ ارتباط اهل تسنن با وهابیت * اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی, حنبلی, شافعی و مالکی تقسیم می‌شوند که به مرور زمان برخی از اين شاخه ها به ده‌ها زیرشاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به 1-7 ا عتاردى خاص تتبديل شدند. وهابيت نيز يكى از فرق ها ۰ ۳۲ را منتسب به حنبلی‌ها می‌دانند؛ بدین معنی که وهابیت بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل و آراء و عقاید وی گرفته‌اند. با اين حال بسیاری از علمای حنبلی نیز 1 ای جوا ار خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن ور | 96129 11 

صفحه 7:
* پیشینه ی فکری و سیاسی وهابیت eee ec els oe ar hid sens nas ‏رهب‎ aan GF goin ‏یه یل‎ eos seen Nate ‏اقا‎ ‏سل‎ ae a lites he Glo loca dead tas eon Gh as aR aa ae ‏اك‎ ‏مقس که مق بای نب هم جوز و‎ erring na cls he Unt oe ers lye ‎Sete tlle abe:‏ بو مر اس ‎dee oe tage pie ol ‎ ‎ 

صفحه 8:
. تاسیس فرقه ی وهابیت و وجهه ی تسمیه آن: * محمد ابن عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازه‌اي را تاسیس کرد. در اینجا رو ات و تسه واژه وفابی براى فرقه ساختكى محمد ابن عبدالوهاب روشن شود كلنه وما آر نام پدر موسس فرقه وهابی یعنی عبدالوهاب گرفته شده است. اما خود وهابيان اين تسبت را صحيح نمىدانند. * سید محمود شکری آلوسی از طرفدارن وهابیت می‌گوید: نسبت وهابی را دشمنان وهابی‌ها به ایشان اطلاق کرده‌اند. اين نسبت صحیح نیست, بلکه ‎ub‏ به محمد كه نام بيشواى ایشان است, نسبت داده شود و به آنان وگو امد امین نویسنده معروف مصری, در اين باره مى كويد: محمد این عبرالوهات و وال خود را موحدین می‌نامیدند و نام وهابی را دشمنانشان بر آنها اطلاق کردند. سپس این نام بر زبان‌ها افتاد.... خود وهابیان. فرقه وهابیت را مذهب تازه‌ای نمی‌دانند بلکه می‌گویند این مذهب, سلف صالح است و از اين رو, خود را سلفیه می‌نامیدند... علت اينکه خود را سلفیه می‌نامیدند این بود که مدعی بودند در اعمال و افعال و معتقدات خود تایع سلف صالح یعنی اصحاب پیامبر اکرم و تابعین هستند 

صفحه 9:


صفحه 10:
* ابن تيميه كه بود ؟ * ابن تيميه: * احمدبن تيميه. در دهم ربيع الاول 0661.ق ينج سال يس از سقوط خلافت عباسيان در بعداه در یکی از مناطق شام به نام حرّان متولة شد. اين شهر در سالهاء بلس آر تولد وی و در دوران کودکی‌اش مورد هجوم مغولان قرار گرفت. بنابراین, مردم شهر از جمله عبدالحلیم پدر ابن تیمیه مجبور شدند شهر را به قصد دمشق ترک کنند. * احمد بن تیمیه به عنوان فقیه. محدث و متکلم حنبلی, ضد هر آزاد اندیشی و نوگرایی ‎PLS‏ ‏کرد و اقدامات وی باعث انحطاط و عقب‌ماندگی بیش از پیش مذهب حنبلی شد. در ارات قير رارى دراره مذاهب أهل سنت ار عصر اين نميه به دورن اب ۱ سستى كرفتن تفكر فلسفى و استدلال منطقى و قرن روى آورى مسلمانان اعم از اهل شيف و اهل سنت به طواهر دين و توجه سطحى به معارف خشى و مدكين باد ده 

صفحه 11:
. مهم ترین مواردی که علما بر اين تیمیه ایراد گرفتند : ۰ مهمترین مواردی که علما بر اين تیمیه ایراد گرفته‌اند؛ عبارت بود از: . برای خداوند چسم قائل شده است. ذات خداوند را بسان اجسام؛ مکان‌دار دانسته است. . خداوند را به اجسام و مخلوقات تشبیه کرده است. . عظمت معتوی پیامبر را پس از رحلت وی انکار کرده است. . زبارت و شفاعت پیامبر و اولیا و صلحا را انکار کرده است. . به اصحاب پیامیر اهانت کرد . مهمتر از همه اینکه تمام مسلمانان را کافر خوانده است. انز با باه ها ها ند * سلفيه كه پیشوای یشان این نیمیه است, می‌گفتند: هر عملی که در زمان پیامیر اسلام وجود نداشته و انجام نمی‌شده است, بعدا یز باید انجام بشود. ابن تيميه از اين اصل كلى سه قاعده دیگر استخراج و استتتاج کرد؛ ۰ 2 هیچ فرد نیکوکار با دوستی از دوسنان خدا را نبايد وسيلهاى براى نزديك شدن يه خداوند قرار دادء ۰ 2. به هیچ زنده با مرده‌ای نیاید پناه برد و نباید از هبجکس باری خواست. ۰ 3. به قبر هیچ پیعمیر با فرد نیکوکاری نباید تبرک جست و تباید تعظیم کرد 

صفحه 12:
۶ محمد بن عبدالوهاب: ' 2 ابن عبدالوهاب: * هرچند با مرگ ابن تیمیه. دعوت سلفی‌گری و احیای مکتب سلفی در عقاید به فراموشى کی و در لابلای کتاب‌ها و گوشه کتابخانه‌ها بافی مائد تا رو ۰ ۳ اين عبدالوهاب نجدی ظهور کرد و به نبش قبر آثار دفن شده و فراموش شده او پرداخت و گفته‌ها و نوشته‌های او را با بیان فریبنده برای مردم مطرح ساخت. 10 وهای در سال 1115 هی در شهر عیبه ولد یاف در وی مر ۳۳ "شولمان قرقوزی" از نسل یهودیان ترکیه به نام "یهود دوغه" بود. اين گروه با سابقه ‎segs‏ به اسلام #رويدتد ويه ظاهر مسلعان شديد. نا شابد در حكومة ای رت نفوذ كنند يا شايد هم اسلام را به صورتى ديكر مشکوک و مشوش سازند. 

صفحه 13:


صفحه 14:
: ‏شولمان قرقوزی‎ ٠ ۰ شولبان جد عبدالوهاب. در شهر پورسا به خرید و فروش هندوانه و خریزه مشتول بود. اما چون از شتلش راصی نبود. هیانند برخی دیگر از بهودیان مسلمان شده به تجارت دین و دین‌فروشی متمایل می‌شود. او تصمیم می‌گیرد که به سلک علمای دین در بيايد و به صورت رسمى ‎alle‏ دين شود تا نقود و مقامی باید. او رهسیار سوریه شده اما پس از مطرح کردن مسائل جدید و ‎Com Ue‏ عازه شور و متبوز می‌شوو نا لز آنجا به مضزه سپس مکه و بعد به مدیند مروت بش از اقا کل از 1212 رهسپار نجد می‌شود و در آنجا کاملاً ماهبت خود را مخفی کرده و خود را به عنوان #سلاله" از قبیله "ربیعه" جا زده و نام عربی لمان را برق خود برم ی گرینوت: Gilkey ‏بار يود ذر شور قينيه امور شرعی. قضایی و تدویس را بر عهده دالشت. محمد از کودکی به ملاله کنب تفسیر ود‎ ١ ‏سنت علاقه داشت و فقه حنبلی را نزد بدرش که خود از علمای حنبلی محسوب می‌شد, فرا گرفت.‎ ‎٠‏ عبدالوهاب به تحصيل علوم دينى می‌پردازد و به شعل قصاوت مشغول می‌شود. محمد فرزند عبد الوهاب يس از بایان دروس مقدمانی برای تحصیل راهی مدینه می‌شود. در دوران تحصیل در مدینه گه گاه مطالبی بر زبانش جاری مى شد كه از عقايد خاضى حكايت داشت. به طلورى كه اساتيد وى نسبت به آيندداش نكران شده و م ىكفتند اكر او خود به تبلين دين بهردازد كروهى را كمرك خواهد كرد. يس از مدتى به بصره سفر نمود و در آنجا عقايد و رسومات اسلامى مردم را به سخره كرفت و به قدرى بر اين عمل خود بافشارى كرد كه اهل بصره او را از شهر اخراج كردند. غالب شرج حال نويسان درياره محمد بن عبدالوهاب يادأور مى شوند كٌ از همان جوانی سخنان زننده‌ای از او شنیده می‌شد و غالبا به مطالعه زندگی‌نامه کسانی که مدعی نبوت شده بودند مانند مسیلمه کذاب و سجاح و اسود و عنسی و طلیحه اسدی علاقه خاصی داشت. ‎ 

صفحه 15:


صفحه 16:
‎al 9‏ گذاری وهابیت ‎ ‏+ آغاز ماموزیت جاسوس‌های انگلیسی در دولت‌های اسلامی ‏* در سال 1710 میلادی وزارت مستعمرات انگلیس به 9 نفر از افراد کاردان و زيرك ماموریت داد تا براي جاسوصي در دولت‌هاي اسلامي بروند. از آنها فقط پنح تفر به لتدن بازگشتند که يکي از نها هرد خيره‌اي به نام «همقر - هلاه بود. ماموزیت لو در كشور تركيه بود همقر به تركية اص ‏و نامل لأ مسبد كراشت و بسياري قز مسائل و علوم اسلامي و فرآن را فرا كرفت- ‏تومين بار قو به عراق رقت. در اين سفر با محمد ابن عبد الوهاب ملاقات نمود و جون دانست كه عيدالوهاب جوانى جاوطلب و از جود راشي فسن ‏و از مَدَِب و اعتفادات مصلماتان عيبدجوبي ميكند. يسبار خوشحال شد و اطمينان يافت كه دو وظيفداي كه ذولت يرينانيا به أو مسول کرنه بو ‏وا ۵ وس أو فذقي تعیب أولين ديتور: شورائدن مردم در مقابل مولت عنماني و دومين دستور فتدماتكيزي بين مسلحقتان با تفسيين مدفيي ‏دید بو ‎7 ge Lae Eg BR ee Se Shar Sy ‏وه سر صييي هد و بافی‌دو‎ ced ee ‏خلافه مذاهب نطر مي‌داد او را تشویق مي‌کرد. ‏لاجقر به دروغ به مسمد ابن عبدالوهاب كفت: عواب دييمام بيشمير بر متيزي تبعت و يرق علا سمرایی می‌کره در لن هگلم بسا( ‏عتالوهاب )با سیماني موراني مارد شدي و پیشمبر از جاي شود برخاست و تو را به اغوش کشبد و بر پيشانيانت بوسه ود و كفي في وجو 92 ‎ ‏وارث حقیفی من در تمام امورات ديتي و دتبوي مسلمین مي‌باشي. و تو در آن لحظه گفتي: با رسول‌الله من نمي‌توانم علم و عقیده خود را برای مردم پر ملا کنم و از شر مردم مي‌ترسم. پیامبر فرمود: اي محمد! تو از شناحتي که بر خویشتن داري برتر هستي و هیچ ترسي به حود راه ند ‏محمد این عبدالوهاب بعد از شنیدن این دروع بدون آنکه فكري کند حوشحال شد و يعد از آن بر تاسيس مذهبي جديد مصمم كشت. همقر محمد ابن عبدالوهاب را به حالتي كه دلخواه انگلیس بود در آورد. ‎ 

صفحه 17:
7 دستورات وزارت انگلیس به محمد: * وزارت مشتعمرات انگلیس به همقر دستور داد تا 6 مورد دیگر را در مفز محمد بگنجاند نا او این موارد رأ دير يا زود بين مردم اجرا کند: ۰ 1. فتوا دهد كسي که مذهب محمد ابن عبدالوهاب را نپذیرد کافر شده و جهاد با او فرض خواهد شد ۰ 2. تخریب خانه خدا ۰ 3. شوراندن اعراب علیه حکومت عثماني ۰ 4. انهدام گنبدهاي بار گاه اولباء ۰ 5. ایجاد هرج و مرج در سرزمين‌هاي اسلامي ۰ 6. چاپ قرآن تحریف‌شده - همفر توانست چهار مورد را در افکار محمد این عبدالوهاب جاي دهد و در دو مورد ناموفق بود. انهدام خانه خدا و تغییر قرآن: زیرا محمد این عبدالوهاب از اجراي این دو مورد بسیار مي‌ترسید. 

صفحه 18:
تاسیس فرقه ی وهابیت و وجه تسمیه آن: * محمد ابن عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازه‌اي را تاسیس کرد. در اینجا رو ات و تسه واژه وفابی براى فرقه ساختكى محمد ابن عبدالوهاب روشن شود كلنه وما آر نام پدر موسس فرقه وهابی یعنی عبدالوهاب گرفته شده است. اما خود وهابيان اين تسبت را صحيح نمىدانند. * سید محمود شکری آلوسی از طرفدارن وهابیت می‌گوید: نسبت وهابی را دشمنان وهابی‌ها به ایشان اطلاق کرده‌اند. اين نسبت صحیح نیست, بلکه ‎ub‏ به محمد كه نام بيشواى ایشان است, نسبت داده شود و به آنان وگو امد امین نویسنده معروف مصری, در اين باره مى كويد: محمد این عبرالوهات و وال خود را موحدین می‌نامیدند و نام وهابی را دشمنانشان بر آنها اطلاق کردند. سپس این نام بر زبان‌ها افتاد.... خود وهابیان. فرقه وهابیت را مذهب تازه‌ای نمی‌دانند بلکه می‌گویند این مذهب, سلف صالح است و از اين رو, خود را سلفیه می‌نامیدند... علت اينکه خود را سلفیه می‌نامیدند این بود که مدعی بودند در اعمال و افعال و معتقدات خود تایع سلف صالح یعنی اصحاب پیامبر اکرم و تابعین هستند 

صفحه 19:
محمد این عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 3 مذهب تازه اي را تاسيس کرو 

صفحه 20:
۳ فرقه ی وهابیت از مذهب حنبلی به وجود آمد * فرقه وهابیت از مذهب حنبلی پدیدار شد و همه پیشوایان وهابیت و بطور کلی عموم کسانی که از ابتدا زیارت قبور و توسل و استغاثه به پیامبر اعظم(ص) را منع کرده‌اند. از علمای حنبلی بوده‌اند. ابو محمد بربهاری, ابن بطه, ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم و محمد ابن عبدالوهاب همه از علمای حنبلی محسوب می‌شدند و به همین علت وهابیان از ابتدا خود را حنبلی می‌دانسته و هنوز هم خود را پیرو احمد ابن حنبل می‌دانند.محمد بن عبداللطیف, یکی از نوادگان محمد ابن عبدالوهاب می‌نویسد:«مذهب ما مذهب احمد ابن حنبل است». 

صفحه 21:
میزان پيشروي وهابیت و حکومت این یمود جریان وهابیت در عربستان First Saudi State 

صفحه 22:
. پیشگویی پیامبر ازظهور وهابیت * با مراجعه به روایات نبوی که در اصح كتب اهل سنت آمده بى مى بريم كه بيامبر اکرم(ص) از ظهور وهابیان در ‎Olio‏ امت خود پیشگویی کرده است. * بخاری در صحیح خود از رسول خدا نقل کرده که فرمودند:«مردمانی از طرف مشرق زمین خروج کنند که فرآن می‌خوانند ولی از حنجره‌های آنان تجاوز نمی‌کند. آنها از دين خارج می‌شوند همانگونه که تير از کمان خارج می‌گردد. نشانه آنان تراشیدن سر است». قسطلانی می‌گوید:«مقصود از طرف مشرق جهت شرق مدینه همانند سرزمین نجد و مابعد آن است». می‌دانیم که نجد مرکز وهابیان و موطن اصلی آنان بود که از آنجا به دیگر شهرها منتشر شدند. همچنین تراشیدن موی سر و بلند گذاشتن ریش از شعارها و نشانه‌های آنان است. زینی دحلان که معاصر ظهور وهاییان بوده می‌نویسد: «احتیاجی به تألیف در رد وهابیان نیست, بلکه در رد آنها کفایت می‌کند گفتار رسول خدا که فرمود: نشانه آنان تراشیدن سر است؛ زیرا از بدعت‌گزاران کسی به جز وهابی‌ها چنین تشابهی ندارند». 

صفحه 23:
* تشابه وهابیت و خوارج * تشابه وهابیت و خوارج؛ * ظاهرا اولین کسی که به شباهت اندیشه‌ها و عقاید محمد ابن عبدالوهاب با خوارج توجه کرد, برادرش شیخ سلیمان نجدی بود. او در پرتو همین توجه خطاب به برادرش می‌گوید: «ابن عباس خطاب به مسلمانان می‌گفت: همانند خوارج نباشید که آیات نازل شده درباره ‎oles‏ را به مسلمانان تأویل می کردند و با اين جهالت عالم مابانه, خون مسلمانان [ می‌ريختند. اموالشان را غارت می‌کردند و پیروان سنت پیامبر را به گمراهی نسبت می‌دادند. پس بر شماست که موارد نزول قرآن را به طور دقیق تشخیص دهید...». ۰ در ذیل به بررسی وجوه مشترک هر دو گروه می پردازیم. 

صفحه 24:
۶ کج اندیشی و فهم نادرست از دین: ۰ .کج اندیشی و فهم نادرست از دین: ۰ خوارج با برداشت انحرافی از قرآن و قهم نادرست از دین, استدلال به ظاهر آیه شریفه «..ٍن الحکم الا له...»(انعام:57) مى نمودند و قائل بدين بودتد كه حكومتى جز حكومت خدا نيست. به همین دلیل, حکمیت در صقین را باطل و عین کفر پنداشتند. همچنین خوارج. آیاتی را که درباره كاقران و مشركان نازل شده بود. شامل مسلمانان و مومنان می‌دانستند. * وهابیت نیز درخواست شفاعت, استغائه, توسل و نذر را برای غیر خدا جایز نمی‌دانند و آن را بدعت در دین قلمداد می‌نمایند. همچنین وهابی‌ها با استدلال به آیاتی که درباره کافران و مشرکان وارد شده است. مومنان و مسلمانان را مشرک و کافر قلمداد می‌کنند. در حالی که طبق تص صریح قرآنی و روایی, مسلمین می‌توانند پیامبران و اولیای الهی را شفبع خود قرار دهند و به آنها متوسل شوند. دکتر عبدالملک سعدی می‌گوید: «هرگاه کسی بگوید: آللهم ای توسلت |لیک بجاه نب آو صالح؛ کسی تباید در جواز آن شک کند؛ زیرا جاه همان ذات کسی نیست که به او توسل شده, بلکه مکانت و مرتبه او نزد خداوند است. این حاصل و خلاصه اعمال صالح او است. خداوند متعال در مورد حضرت موسی می‌فرماید: «و کان عند الله وجیها: و نزد خدا آبرومند بود...»» 

صفحه 25:
۰ ستیز با مسلمانان و دوستی با کافران: ۰ ستیز با مسلمانان و دوستی با کافران: یکی دیگر از شیاهت‌های وهابیت به خوارج. کشتن مسلمانان و جهاد علیه آنان و وانهادن کفار و مشرکان و دوستی با آثان است. خوارج معتقدند می‌توان دارالاسلام را در صورتی که ساکنان آن مرتکب گناه کبیره شوند. دارالحرب تامید. لذا خوارج. مسلمانان را به خاک و خون می‌کشیدند و اموال آنان را به غارت می‌بردند و ناموس آنها را بر خود حلال و مباح می‌شمردند. پیامبر اسلام در روایتی درباره خوارج می‌فرماید: « آنان مسلمانان را می‌کشند و بت‌پرستان را به حال خود رها می‌کنند». عبدالله ين عمر در وصف خوارج می‌گوید: «اینان آیاتی را که در شأن کفار نازل گشته می‌گرفتند و بر مومنین حمل می‌نمودند». در هیچ تاریخی نقل نشده است که وهابیان با کافران بجنگند با چشرکی را بکشند: کاقی است کشتار مردم کربلاء طائف» یمن. حجاز و ... را از نظر بگذرانيم. هیأت فتوای وهابیان می‌تویسد: «به ازدواج درآوردن دختران اهل سنت به فرزندان شیعه جایز نیست. و در صورت وقوع ‎tal‏ ‎cls‏ باطل است؛ زیرا آنچه از شیعه معروف است این که آنان اهل بیت را صدا زده و به آنها استغائه می‌کنند و اين شرک اکبر است». اين در حالی است که آنها ازدواج با اهل کناب را جایز می‌دانند و می‌گویند:« جایز است برای مسلمان که با زن بهودی یا نصرانی ازدواج کند در صورتی که محصنه بوده و آزاد و عقیف باشد». 

صفحه 26:
0 مقدس مابی و قشری گری: ۰ مقدس مآبى و قشرى كرى: ۳۲ ‏اء. سا قشرى. كوتادنظر بودتد, يمكونداى كه ار درن ىك تا‎ ee ‏سر راه اجتناب می‌ورزیدند و آن را حرام می‌دانستند. از مشخصه‌های ظاهرى خوارج اين‎ ‏بود كه سرهایشان را می‌تراشیدند و عده‌ای از مردم به آنها «سر تراشیدگان»‎ ‏می‌گفتند. وهابیان نیز سرهای خود را می‌تراشند و حتی زنان را مجبور می کنند که‎ ‏سرهایشان را بتراشند.‎ 

صفحه 27:
۰ ظاهر گرایی: ۰ ظاهر گرایی: خوارج در شبهه‌ها و باورهای انحرافی‌شان, به ظاهر برخی از آیات استناد جسته‌اند. ونان بر از ظاهر آیات فرآنی برداشت‌هانی می‌کنند که هیچ انسان خردمندی ی انا انیا اسر مات اعتقاد به جسمیت خداوند یا تفسیر ظاهریینانه عرش فلم ال کرسی, برزخ, رویت خداوند و نسبت دادن دست و پا و اعضا و جوارح داشتن به خداوند و .ها مظلت ریگ 

صفحه 28:
* اختلاف نظر هاى وهابیت و اهل سنت : > 2. به اعتقاد وهانيان هركاء کسی شهادنین را بر زان جاری ‎iS‏ ولی بدان عمل نکند ارزشی ندارد و چنین کسی کافر و مشرک است و خون و مال او حلال است. در مقایل مسلمانان هنگی ‎gla‏ مسبقدید که هرکسی شهاین را بر زبان جارى كبد مال م خويش محفوظ و معترم ات * 2 وهببان به اسل اجنهادآزاد معنقد هسیید و تفلید از مداهب چهارگنه رازم نمی‌داند.بلکه بر علاف آن مذامب اجتهادمی‌کند.مجمد آين اساعل سسانی از مماصیان اب عبدالوهاب و از بنباتكناران مدهب وهابيت ممنويسد: ‎alga‏ مذاهب اريعه اجتهاد بر خلاف أن مدهب را جابر نمی‌شمارید ولی این سختی اننت نادرست كه جر شفس جاهل وا انادان لب به أن نمى كشاين ‎cable +‏ وهابيان بر خلاف مذاهب جهاركانه (حنقى, مالكى, حتبلى و شافصى) قائل ‎cll a‏ باب اجتهاديد و حرف فقدهاى مذاهب جهاركاته را كه مىكوييد اجتهاد بعد از جهار ‎ole one‏ بسن باقل مى تماردد. ‏* 3 وهانى ها با اسندلال به ظاهر برعى آبات و روابات: جسم و جهت براى خداوند اثبات كرده وبه رويت حسى غداوند قاللند. در مقابل علماى اهل سنت؛ اعتفاد نه نخسم ذا و رعیت جسی عذاوید را جابز اند ‏+ 4 ۰ محمد امن عبدالوهاب ممتقد يود كه نمام اعمال مسلمانان به جد شرك رسيده است و از اين رود وى مسلیابان ‎rte‏ و شيعداى را که دیدگاههای او زا قبول بشید نکش مف كود در سورنى که ات اهل ضنت به یه ابونیقد تكقير ‎clas Jal‏ را جايز تمى شیارید ‏* 3. وهاببان زيارت قبر انبيا و أوليا و سعر بد قصد زيارت قبور آن يزركواران را حرام مى داننذء ولى مذاهب جهاركانه بالآنرين لواب را براى زیارت قبر تبی و مساهرت ‎ay‏ ‎vals‏ ‏* 6. سوكيد دادن خدلويد به حق مغام اولب از نطر وهابی ها عرام و موجب بشری اسنتء ولی جبعی‌ها و شاهن‌ها ابن امر را مکروه وه خرام و شرک می‌باند. 7 وهان‌ها ندز برايمردگان و لهل قبور و الا را شرک می‌دانند. در حالی که اهل سنت مىكوييد أكر نذر براي بت نید لازم الوا است. ‏8 توسل» شفاعت, تيرك جستن ار يبامير, اسنفانه و لب جاچت از يبامبران و لوليا و جشن كرفتن ميلاذ ببامبر اكرم قز نظر وهابيت جايز بيست ولى ‎cate al‏ همه ابنها را ‎alee ie‏ ‏9 وهایی‌ها ساخت بن بر قبوز را حرام ولی اهل سنت آن را مکروه می‌زاند. ‎ 

صفحه 29:
‎٠‏ مواضع علمای شیعه وتسنن در برابر وهابیت: ‎ ‎ ‏+ هنگامی که محمد اين عبدالوهات عقايد غود را ابزاز و مردم را نه بديرش آنها دعوت كردء كروه زيادى از علما به مسالفث با عقاید و پرداند از اولین کسانی که بهمعالعت با ود پرداتند پدر و برادرى وى بود. سليمان ابن عبدالوهات, در رد ععايد وى كتانى بانام ضواعق الالهنه فى الرد على الوهايه تأليف كرد. دكثر عبدالله محمد صالح مىتويسيدة * علما ين طول زمان بيش ازدو هرار جلد كنات و رسال عليه افكار اين تيميه و ابن عبدالوهات بوشتداند كه مناسهاته به دلابلى تمداد زيادى انها جنان قز ميان رفتداند كه فقطط اسمى قز ها ‎eg lola al‏ ابن جالء اكنون ثبز جدود جهارصد تسحه کناب و رساله از علمات اسلام در دست داريم كه در موزءهاء كتانجانةهاء كلكسيون شخصى و سابر جاها از كلكتة نا لنين. براكنده اند. متاسعاته در يك و نیم فری اخبر به علت فشارهای معتلف سالی و صیاسی و نيز يه علب عقلت مسلمانان براي جاب و تطبر أنها اقدام نشده ‎lng Loe Py cca‏ در عرای: ‎line‏ به متالفت با وهابيت برماعتلد و انار وبادى رايه رشته تخوير در أوردداند. تعستين كتابي كم عالمى شيعه در رد عقايد محمد ابن عبدالوهاب ‎YL ae mits‏ شيع جعفر کاشف ‎a‏ انس جالب این است که در ابن مبارزه و مجالعت,علمای اسلامی چنانانعا‌نطر و وجدت رویهداشنه اد که بای بعصی از صاحب‌نطران, میه نگفنی و حبرت نشده است. جنک پژوهشگر دقیق ار سوری دکترعندالهمحمد سالع. در ان ارم مى كوي متارزح با فرفمجا و تحلدجای نجراهی, معیولا کی از مونع وحرتسلن گرایی‌های ققهی - خذهبی بوده ست. چنان كه در تاريع ديده مى شود زياد ‎lal last‏ که علماى بكي از مذاهب با گروهی معالعت و مبارزهکرده‌اند و علبای متلهب ذیگر سکوت پا حتی گاهی از آن خمایت کرد‌ان در موزد جهمته و حشوبه مر از این فراربوه است. ما بکمال تعجب می‌بينیم در مخالفت و مارزه با وهایت و تفکر وهان‌گری, وحدت نطر عجنى ‎(SLE Gln‏ ملعب مختلف اسلامى ديده می‌شود. سوای عده بسبار محدودى ار ختيلى هاء علماق يفيه مذاهب اسلامي به اتفاق تفكر و عقايد وهانى را مردود و باطل دانسته وبا أن به صارز. برخاست‌اند. جنان که همین ‎jo pe lal‏ مخالقت با احمد ابن ثيميه, بتباتكدار اصلى ابن تفكر نه خویی آشکاز است. در آن رمان علمای تسام مذاهت اسلامی در بریر تعکر او ‎sat‏ ‏و برحی اندیشههای او از جمله تحسم خداوندى, رويت حسى ذات أو را كفر و زتدقه معرفى ‎SaaS‏ ‏* مدبی است که در عرسستان از علمای اهل سبت افرادی پا شنجاید که با دروی‌های سلهی‌ها و وهاییان مخالعت کرده و در باب كزافذكويى ‎clean gl‏ جمله ابن انتخا (ن تقر حالف لحت لد ‎saan‏ الصا كرصي تتريسي عدييض ‎shy phe Ss‏ اوعد فالتی سن بهد بردم مماففتة يا قط جات بجر كدي وتان إل واد كرف با سخنات و كتابوايش به مقابه با آنان برداحت. بعد از انتشار كنابهايش, وهابيان لو را محاكمه و محكوم به اعدام تموديد. ايشان در يكى ار كتاستهاييش مث نويد جما بد كسانى میب شددايم که در وزیع كفر و شرى و سادر كردن احكام با القات و اوساف غير سحيع تخصص داز اوضافى که لابق مسلمان شهادتتهيدة به توحيد و تيوت وباميز انلام بيصميه مل ابتك برعى لز آنان به افرادى كه مخالف خود در رأى و مذهب مى باشند عنوان تحري ف كتيده...دجال... شجيدمباز...يدعتكذار و در أغر مشرى... و كافر را اطلاق م كتية. لبيكونه از ‎ ‎ ‎ ‎Sohal ‏كسانى‎ gerne ike LL ‏سعنهان می‌شنويم که نضورت كسترده امثال ابن دشنامها و فحش ها بو القاط فببع را نه كار مى بريد, القاملى كه ننها از اقراد كوجه و‎ one ‏دعوت و طريقه اذب در مباخله را ب حوس تمى دانيد». جالب اث كه علماى اهل سنت, مدروى هات وحابيت را عاملى براق گسترش نشیع در جهان اسلام میناد‎ ‎ 

صفحه 30:
* فتوا های علمای وهابی: ۰ جهاد نکاج : ‎٠‏ جنگ سوریه سبب شد تا نخستین بار واژه‌ای به نام جهاد نکاح به ادبیات گروه‌های سلفی وارد شود؛ جهادی که فقط مخصوص زنان است و در آن برای آسودگی خاطر سلفی‌ها, زنان خود را در اختیار آن‌ها می‌گذارند. نخستین بار هم یک روحانی وهابی سعودی این حکم را داد و بعدها منکرش شد. عمده رسانه‌ها, شروع ماجرای "جهاد النکاح" را فتوای منسوب به شيخ محمد عریفی مبلغ مذهبی اهل عربستان معرفی کرده‌اند. گفته می‌شد که شیخ عریفی در توییتر خود فتوا داده که زنان و دختران به "جهاد نکاج* بییوندند 

صفحه 31:
به گزارش دویچه وله, اوج اين ماجرا زمانی بود که بیستم سپتامبر پارسال. موضوع از سطح گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای خارج شده و یک مسوول دولتی در اين زمینه ابراز نظر کرد. لطفی بن جدو, وزیر کشور تونس, در برابر اعضای پارلمان این کشور خبر داد که ‎miles Bla Olja oil‏ ۱۳ ‎Sel ala aig: at, api‏ بازگشته‌اند. روزنامه تونسی «الشروق», روز ۲۲ سپتامبر. گزارشی از جهاد نکاحج منتشر کرد که در آن. با برخی دختران بازگشته از سوریه مصاحبه شد يود أبن رورا ‎SO oe‏ أز دخترانى برداخته كه به تازكى ار شورية بازگفته است. 

صفحه 32:
° شستشوی مغزی وهابیون * الشروق به تقل از یک منعامنیشی تونسي نوشت: «زنانی بین ۴۰ نا ۵۰ ساله با رینده در مساجد. فروشگاههای لباس مدهبی, دانشگاه‌ها و دستشویی‌های خاشية شهرهاء دكتران را به كلاسهاى مذهبى دعوت كرده تا بس از كذراندن دورهاى سه ماهه: به سوريه اعزام كنند. س.م. بس از بازكشت از سوریه ميكويد كه به همراه ‎٩‏ دختر ديكر بعد از دیافت ۱۲۰۰ دلار وبا وعده دریافت مبلقی ۵ برابرآن به سوریه اعزام شده است». ۰ این روزنامه تونسی در بخش دیگری از گزارش خود می‌نویسد: «پدر یکی از دختران که به یدز مبلا شده می‌گوید که دخترم حاملهبازگشت. او ‎Mine jae a‏ شده و ما کاری نمی تونیم انجام دهیم مگر اينکه منتظر مرگ او باشیم». عبدالرجمن الراشد. سردیر نشریه «شرق الاوسط» گنته است: «وهاببون با شستضوی مغزی دختران و وعده‌های بهشت و حوریان بهشتی آنان را به عدوان پرده چنسی به سوریه می‌فرستند تا در خدمت سربازان باشند؛ اما این اقدام پیش از اين. در دو دهه آشفتگی الجزایر نیز وجود داشت؛ همان طور که القاعده نیز چنین باوری را ترویج می‌کرد و از تمام امکانات خود از جمله سکس برای عضوگیری جوانان استفاده مى کرد. همین تندروها امروز وارد بحران و هرج و مرج سوريه شده و زنان و مردان را اققال ميكنند». * غادة عويس بكي از سرشناس ترين خبرنكاران و كويندكان خبري شبكه الجزيره قطر است. او جندي بيش با هدف بوشش اخبار حوادث جاري در سوريه به ابن كشور سفر كرد اما جند روز بعد رسانههاي عربي خبر دادند كه توسط جنكجوبان تروريست مورد تجاوز جنسي قرار كرفته است. ابن خبر بلافاصله توسط شبکه خبري الجزيره تكذيب شد اما اكنون و بعد از كذشت جند روزء كروهك تروريستي جبهة النصره با صدور بيانيهاي رسمي فاش كرد كه غادة عوبس مورد لجاوز قرار تكرفته باعه به طور داوطليانه خود را در اغتبار جنكجويان قرار داده أسث. به ؟فته جبهة التصره , غادة عويس در واقع يه جهاد تكاج نن دادة نا بتواند نيازهاي جنسي جنگجویان مغالف حکومت بشار آسد رئیس جمهور سوريه را تأمين كند. ابن بيانيه افزود: خبرنكار الجزيره با يكي از رهيران جبهة النصره هم بستر شده و جهاد نكاح را به جا آورده از همين رو اين اقدام ثواب بسيار زيادي دارد و مایه افتخار وي است. 

صفحه 33:
‎ules alle 6‏ که بازخورد جهانی داش ‏| ی سیم وهایی در سخترانی خود در شبکه ماهواره ۱ ۳۳۱۰ 2 55 :هات جهادى تندرو در سوریه است. از انفار۱ ۳۲۱۲ ‎clone lee‏ گله کرده بود. این شيخ وهابى اجاره دار كه مجاه ا کل و ها عات زنان مجاهد تامحرم با مارم خی ۳ ۳۱ 1 !]! سان ناضر العمر بازتاب گسترده‌ای در تحافل دس اهكان عمومی جهان اسلام داشت, به گونه‌ای که همگان بر مشمئز کننده بودن 1 مان تاكبد داشييد واراين شيخ وهابى خواستد فواف جود را 000 ‏۰ لازم به ذکر است, فتواهای عجیب تنها محدود به ازدواج جهادی و ازدواج با محارم نمی‌شود و این افراد با استناد به رای و حکم شیوخ سلقی با ‎ 

صفحه 34:
5 جنايات وهابيت در تاريخ ۰ حمله به طائثف ۰ حمله به كربلا و نجف * تخريب قبور مكه و مدينه 1366 ‏كشتار حجاج ايراني در سال‎ ٠ 

صفحه 35:
بارگاه ملکوتی ائمه بقیع علیهم السلام قبل از تخريب به دست وهابيون ملعون 

صفحه 36:


صفحه 37:
۰ پیامبر اکرم (ص): ‎Je‏ الدّينُ إلا الث وَالبُغض ؟! قالَ اللّهُ عز و جل : فل ‎BES of‏ ییون ‎alll‏ قالیغونی بعكم اللّة» , ‏* آياا دين » جیری جر دوست داشتن و دشمن داشتن است؟۱ خداوند عر و( و قرا : < كو :1ك خدا را دوست مى داريد» بش از من روت کت۳ خدا نيز شما را دوست بدارد» .