صفحه 1:
Se ee hee ee
الرحیم
نا ررس: فرهيّك اقواع
نا هررس: سرکار فان تيلوبيها
معقق: میری تعهری
موضوعكنفرائس؛ فرهئّك قوم قزوين
رانشّلاه بنيار شهير و امور ايثاركران
تاریخ: ۱۳۹۷/۰۹/۰۷
صفحه 2:
گویش و لهجه قزوینی
یکی از لهجههای زبان لهجه قزوینی
فارسی است که توسط مردم شهر
بدان تکلم میشود. لهجه قزوینی
86 از ee
مختص خود را دارد. همچنین arg) yl
شباهت زیادی به گویشهای شمال
.شرقی ایران دارد
صفحه 3:
به عقیده مادربزرگهای uses اگر در این شب ننه سرما گریه کند
باران میبارد, اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر
...گردنبند مرواریدش پاره شود
شب چله مردم استان قزوین نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی, اين
آیین کهن رابا رفتن به خانه بزرگ ترها میگذرانند. به عقیده
بزرگترها صرف میوههای مختلف خشک و تر و میوههای سرح فام
که به «شب چره» معروف است, همراه با خوراکیهای دیگر شگون
داشته و زمستان پربزکتی را نوید میدهد. در بعضى مواقع كه
مادربزرگها در آوردن تنقلات تاخیر میکنند کوچک ترها شعر «هرکه
نیارد شب چره- انبارش موش بچره» سر میدهند, که مادربزرگ در
.آوردن «شب چره» تعجیل میکند
در اين شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهی دودی و
سپس هندوانه, انار اتواع تنقلات از و تخمهء
آجیل مشکل گشا و انجیرخشک, شب نشینی خود را به اولین صبحٌ
زمستانی گره میزنند. یکی دیگر از آداب و رسوم «شب یلدا»
فرستادن «خونچه چله» از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای
عروس است. در این خونچه برای عروس پارچه, جواهرء كله قند و لا
نوع میوه مثل گلابی» هندوانه, خربزه» سیب و به با تزئینات خاصی
صفحه 4:
موسیقی رایج در شهر قزوین تفاوت چندانی با موسیقی
دستگاهی ایران ندارد. تنها در گذشته این آوازها و دستگاه ها
که در مکتب های متفاوت اجرا می شد از جمله مکتب
خراسان» مکتب تهران و . هکتبی نیز وجود داشته به نام
مکتب قزوین که امروزه فراموش شده است. اين مکتب تا
اواخر دوران قاجاریه رایج بود, در آن زمان هنرمندانی مانند:
ف alas als از اساتی مسلم آواز
۲ ان به حساب مى آيد از قزوين به شهر تبربز مهاجرت 777168
صفحه 5:
انار 9
ذو بخش تارم اواخر شهريور ماه يا اوابل مهر بك روز از قبل تعيين مى شود نا در أن رود
اهالی روستا دسته جمعی به مزارع انار بروند و به همراه نواختن دایره و یا سرنا و دهل
شروع به چیدن انار کنند. نا قبل از اين روز کسی حق ندارد اناری بچیند.جشن فندق
رودبار شهرستان از جمله مناطقی است که فندق به طور عمده کشت می گردد. در بسیاری
از روستاهای این ناحیه در اواسط مرداد ماه چشن فندق به پا می کنند و به مانند انار چینی
همه با هم به مزارع می روند در ایتدا شخصی با خواندن اشعاری که بیشتر به صورت بداهه
می پاشد و دیگران اشعار آو را واگویه می کنند سپس همه شروع به چیدن فندق می کنند
دوشیزگانی که نامزد شده اند برای همسران خود از هسته فندق رشته ای به مانند گردنبند
درست می کنند به این صورت که زمانی که هسته هنوز خشک نشده با سوزن آنها را سوراخ
مف كنت و نة زان مه گدوانت و در يايان 5و شمر نع را ,داهم كر مت Giles len ais
گردنبند " گلوانه " می گویند و آن را نگه داشته تا در فصل زمستان به شوهرانشان هدیه
nips.
صفحه 6:
این نوع کشتی که از قدیمی ترین انواع کشتی محسوب می *
شود هنگام مراسم عروسی انجام می گیرد. بدین صورت که
دو نفر در كنار يكديكر به يشت مى خوابیدند و پاهای خودر را
eer Ne areas alee)
کردند و شروع به زور آزمایی می کردند. شخصی که دارای
نیروی بیشتری بود می توانست پای رقیب خود را زود تر از
ين + سس لوا ماس سح
Tia Sa Oo ماه نم فد امه نب ag
صفحه 7:
اهریمن خشکسالی یکی از قدیمیترین دشمنان ایران زمین است. ایرانیان برای
مبارزه با اين دیو علاوه بر کارهای عملی همچون حفر قنات و ساخت آب اتبار دست
به یک سری مناسک اعتقادی نیز می زدند که مراسم کوسه گلین از آن نوع است.
این مراسم که به اشکال مختلف در ایران اجرا می شده در متطقه قزوین نیز به چند
شیوه اجرا می شده است؛ بدین صورت که پیر زنی بوسیله پارچه و لباسهای کهنه,
عروسکی کوچکه درست می کنده آنرا دست گرفته و در کوچه ها به راه می افتد و
بچه ها نیز پشت سر او حرکت می کنند آنها به هر خانه که می رسند صاحمء خانه از
وسایل تهیه آش چیزی به آنها می دهند مانند نخود, رشته و ... همه آنها را جمع می
کنند و آشی می بزند و بین اهللی تقسیم می کتند مردم معتقدندکه پس از چندی
آمد. | سالع خشکسا
صفحه 8:
نوعی دیگر از مراسم طلب باران است و آن بدین صورت است
که داخل یک قدح آب می ریزند و آن را به پشت بام می برند و
با یک چمچمه کم کم آب داخل آن را به طرف آسماد wae
.پاشند Sis
صفحه 9:
در بیشتر روستاهای استان قزوین یکی از سرگرمیهای جوانان
2 در روز عروسی, چوب جنگ می باشد. جوانان با در دست
گرفتن چوب در حین اجرای رقص پا به طور نمایشی با یکدیگر
.به مبارزه می پردازند
صفحه 10:
هر ساله بعد از ظهر روز نوزده اردیبهشت. پنجاهمین روز سال, از
زمانی که زهر آفتاب ظهردم گرفته می شود مردم قزوین منازل خود
es eae ais ees تمس ند اب لاد با رگا عماعد
جنوب شرقی شهر واقع شده است در گذشته در این مکان یک آب انبار
کبک مه هدفه که تما مارآ اتسار ایکا مانده
است.تیرگان(تیر ماه سیزده)
این جشن که همان جشن تیرگان ایران باستان می باشد در روز
سیزدهم تیرماه برگزار می شد.
این های _ببوگواری شامل: سبزدهم محرم و درحت حوتبار می بات
صفحه 11:
استفاده از کلاه در گذشته بین مردان بسیار متداول بود و هر شخص به فراخور شغل و نبز وضعیت اقتصادی
از نوعی کلاه استفاده می کرد.
پیرآهن ها معمولا به زنگ سبفید و ساده تهيه من كرديد و تكمة یقه آن بر شانه چپ بسته هی شد. در میان
نسينه جب از شانه تا زیر سینه چاکی داشت. پس از آن پیراهن هایی با بقه های بلند به نام یقه قزاقی متداول
شد و سبس يقه ملايى جاى أن را گرفت. تن يوش ديكرى كه مردان فزوينى استفاده وى كردند, ار خالق
بسیار بلندی بود که تا انتهای پا می رسید. یقه آن ایستاده و جلو باز بود. در ناحیه کمر تنگ, و دامن آن بسیار
گشاد بود و در دو پهلو دارای چاک که تا کمر می رسید. شلوار افراد کم در آمد از کرباس به رنگ آبی یا
مشکی بود. بلند و گشاد و در لیغه آن از بند استفاده می کردند. بند تنبان از نخ پنبه بافته می شد. اشخاص
آعیان از شلوارهای دکمه ای استفاده می کردند.
اغلب مردان در گذشته گیوه به پا داشتند به نامهای جوراب و آجیده که در فصل تابستان مورد استفاده قرار
دمن گرفت. اشخامن اعیان گیوه های بسیار ظریف و مرغوب تزیمی پوشیدند که به گیوه ملکن معروف بود
صفحه 12:
در گذشته زنان قزوینی زیر پیراهن خود شلیته به پا می کردنده به طوری که یک وجب و یا حنی کمتر از دامن"
بیرون می آمد. جنس پارچه آن اغلب ململ» چیت کرباس و در انواع ساده و متنوع گلدار و یا مشکی انتخاب
می شد. جوانان اغلب روی شلیته با نخهای رنگی گلدوزی می کردند. شلینه گلدار جوانان دارای سجاف بهن
بوده است و انواع دیگر به جای سجاف لیفه دار بوده و برای شلیته لبفه دار از پارچه ای ضخیم و
مخمل ترمه و تافته ابریشمی و ... استفاده می کردند.
قسمت پایین شلیته را با دست دوخته و به حالت تزیین بوده که به آن دالیر و دندان موشی گفته مي شد.
یل یا نیم تنه قزوینی که حدوداً صد سال پیش در بین اعیان متداول بوده با استفاده از پارچه ترمه با آستری
از پارچه تافته به رنگ کرم تهیه می شده که در قسمت جلو هیجده دکمه فلزی بی در پی روی آن دوخته می
شد. زنان در زیر شلینه خود شلوارهایی به رنگ مشکی می پوشیدند که دمپای آن ننگ بود و بالای آن فراخ.
اين شلوار داری یقه بود و آن را با بند تنبان می بستند. پاپوش زنان نیز به فراخور وضع مالی خانواده دارای
انواع مختلف بوده که در تابستان گیوه های ظریف می پوشیدند. زنان اعبان از کفشهای چرمی با مدلهای
متداول در زمان خویش استفاده می کردند.
بع جز انوا پوستسی که دکر آتها رفت. اتواع دبگر تبز در متطعه استفاده مي تسده است- از جمله: کونیتگ
range زاس نک کول جوا فرقره تمبون» Gaal ۱۳05۳7
مانند
صفحه 13:
خوراک
قیمه نثار, دم کباب قیمه آب دارء ديماج» رشته پلو با ماهی,
آش شله قلمكارء آش آلى آش دوع» آش شيرين» آش دندان