صفحه 1:
جلسه / هفته
جلسه ششم فرهنگ و رسانه : رابطه ای دوسویه بر مبنای ارتباطات
talaei-com
شرح درس
صفحه 2:
معدمه
بین فرهنگ و رسانه ارتباطی دوسویه برقرار است» این پاسخ پرسش دانشجویانی است که در خصوص
اهمیت تدریس درس مدیریت مراکز فرهنگی در رشته ی تخصصی خود پرسش می کنند. مفهوم
فرهنگ و رسانه در فرایند تولید وانتقال معنا از مجرای ارتباطات با یکدیگر پیوند می یابند و این
ضرورتی است که دانشجویان عکاسی را وادار به یادگیری مفهوم فرهنگ و سازمان های فرهنگی
می کند. در اين جلسه در نظر داريم به تبيين ارتباط بین مفهوم فرهنگ و رسانه بپردازیم.
فرهنگ در متداول ترین معنی خود مجموعه ای از تمامی توانایی های اکتسایی یک جامعه در طول تاریخ
آن است که البته تمام توانایی ها و شناخت های مادی و انباشت های معنوی را در بر می گیرد. در
حالی که عمر واژه رسانه بسیار کمتر از واژه فرهنگ است و زمان تولدش به حوالی سالهای پس از
جنگ جهانی دوم باز می گردد؛ اما هر کدام از اين دو واژه مفاهیم عمیقی را در بر دارند که با تمام
جنبه های حیات بشری بالاخص علم» فلسفه» هنر» دين و سنت به طرز آشکاری پیوند خورده اند.
بررسی هر کدام از اين واژگان» ارتباط آن ها با یکدیگر و تأثیر پذیری و تأثیر گذاریشان برهم موضوع
این جلسه ی تدریس ما است. مد است که دانشجويان عزيز در لبن جلسه ى تدريس با مفهوم
فرهنگ و رسانه و تاثیر این واحد درسی بر آینده شغلی و کاری خود بهتر و بیشتر آشنا گردند و
ضرورت یادگیری این مفهوم را درک کنند.
صفحه 3:
فرهنگ و ارتباطات در
روابط همزیست و در عمل
دو مفهوم فرهنگ و ارتباطات بی شک بایکدیگر ارتباط جدی | انفکاک ناپذیرند بر این
دارند. اصولا پدیده های اجتماعی و فرهنگی چونکه اشیاء و | اساس هر رفتار و عمل
رویدادهای مادی نیستند. بلکه مفاهیمی معنادارند» می بایست | فرهنگی رویدادی ارتباطی و
در شبکه از روابط تعریف گردند و انتقال یابند. انسانها بدون| هر کنش ارتباطی رویدادی
ارتباطات توانایی زندگی را ندارند وبدون آن ساختن جامعه | فرهنگ محسوب می شود
ممکن نیست. بین فرهنگ و ارتباطات رابطه ای دو سویه
وجود دارد و به جرات می توان گفت که فرهنگ بدون
ارتباطات دوام و بقا نمی یابد و ارتباطات نیز بدون فرهنگ
از محتوا و پیامد بی بهره هستند. در حقیقت فرایند تولید و
انتقال معنا در ارتباطات و فرهنگ بر محور رسانه به
همدیگر پیوسته است همان گونه که در شکل نشان داده می
شود این دو مفهوم بر محور رسانه در چرخه های به هم
پیوسته مکمل همدیگرند.
ایشطات ول نمی لسع رهم سک را وی ها سا ازور
صفحه 4:
جرخة به هم پيوستة فرایند تولید و انتقال معنا در فرهنگ و ارتباطات
صفحه 5:
در اين فرايند بهم پیوسته فرهنگ و ارتباطات» رسانه ها نقش تعیین کننده بر عهده دارند
و در قلب این فرایند قرار دارند. در حقیقت رسانه ها بر شناخت و درک عموم از
جهان تاثير مى كذارند به اين معنا که آگاهی و ذهنیت مردم نسبت به جهان بستگی
به محتوایی دارد که از رسانه ها دریافت میکنند» زیرا رسانه ها فراگیرترین نهاد
تولید» بازتولید و توزیع معرفت و آگاهی در جهان جدیدند. رسانه ها راه را هموار
می سازند تا مردم با استفاده از آنها درباره جهان پیرامون خود آگاهی یابند. رسانه ها
از جمله تلويزيون» زمینه ساز نگرش های اجتماعی هستند و تاثیری اساسی در
ساخت فرهنگی» سبک زندگی» گسترش آگاهی و مفهوم سازی دارند.
صفحه 6:
امروزه رسانه های جمعی به ویْه رسانه های تصویری همچون تلویزیون
و ماهواره» بر روی بخش بزرگی از فرهنگ هر جامعه تاثیر مى
گذارند. رسانه یک نهاد نوین اجتماعی است که با تولید و توزیع
آگاهی ارتباط دارد و از وی گی مهم آن تولید» اشاعه» سازمان دهی»
تتظیم اجتماعی و هدایت پیام بسوی توده مخاطبان ناشناس است.
رسانه در كنار كا ركرد تفریحی» کا رکردی آموزشی و نیز اطلاعاتی
بر عهده دارد. امروزه رسانه های می توانند نقش های کیفی منفی و
مثبت داشته باشند که فرهنگ پذیری» جامعه پذیری درست»
آموزش» یادگیری و صدور ارزش ها برخی از آنهاست. از دیدگاه
اندیشمندان رسانه ها از راه تخاب مطلب و پخش آّن در جامعه به
واقعیت های اجتماعی منفرد و جداگانه» جنبه اجتماعی و همگانی
می بخشند. رسانه» پدیده ای را که فقط افرادی در جامعه از وجود
آن آگاهی داشته اند به پدیده ای اجتماعی» تبدیل و با این کار توجه
همه افراد را به آن جلب می کنند بنحوی که موضوع بحث و گفتگو
و گاه اشتغال فکری افراد جامعه می شود. لذا رسانه ها از عرصه
های مهم فرهنگی جامعه هستند که برجسته سازی موضوعات
اجتماعی» به امر آموزش و درونی سازی فرهنگ بعنوان مهمترین
رسالت اجتماعی خود می پردازند.
صفحه 7:
فرهنگ از شش لایه مججزا و در عین حال مرتبط با یکدیگر تشکیل شده است. سه لايه
نخست هسته ی فرهنگ و سه لایه بعد پوسته ی آن را تشکیل می دهد. لايه نخست
(باورها) به معنای جهان بینی و اعتقادات و نوع نگرش به خداء انسان و جهان است.
لایه ی دوم(ارزش ها) به معنای باید ها و نباید ماست. لایه سوم(هنجارها) به معنای
الگو های رفتاری برآمده از ارزش هاست. لایه چهارم(نمادها و اسطوره ها) شامل
سرود؛ پرچم» مشاهیر و شخصیت های علمی و فرهنگی یک کشور است. لایه
پنجم(آیین ها و آداب و رسوم) به معنای رفتارهای اجتماعی را شکل می دهد ومنجر
به جامعه پذیری و درونی کردن عادات و علائق اجتماعی می شود. لایه ششم را
فناورى ها؛ مهارت ها و توآورى ها تشکیل می دمند و ناظر بر محیط و فضای نوینی
هستند که فرهنگ عمومی در بستر آن شکل می گیرد و مظهر تعامل و تبادل کنش
های اجتماعی و الگو های ارتباطی به شمار مى آید.
صفحه 8:
رسانه نمى توانددر سه لايه نخست تحول و
تغير ايجاد كند بلكه بيشتر تلاش دارد از
رهكذر انديشه بردازى» ارزش كذارى و
هنجار سازى» به تعميق و تثبيت باورهاء
ارزش ها و هنجارها در فرايند تعليم و
تربيت اجتماعى مبادرت ورزد. با وجود
این رسانه از قابلیت ایجاد تحول در پوسته
فرهنگ شامل نمادها و اسطوره هاء آيين
ها و رسوم و فناوری ها از رمگذر
نماد سازی» جامعه پذیری و الگوسازی رفتاری
برخوردار هستند.
تیب» تلاش رسانه برای
نهادینه سازی سه لایه نخست در
راستای فرهنگ پذیری قلمداد
می شود و اهتمام رسانه برای
ایجاد تحول در سه لایه بیرونی»
فرهنگ سازی و فرهنگ AS
محسوب كردد.
صفحه 9:
فرهنگ سازی را می توان فرایندی دانست که موجبات محتوا سازی» ساختاریابی؛ اصلاح بخشی و
مشارکت دهی اجتماعی را از رهگذر تعامل گرایی جوامع فراهم می سازد. فرهنگ سازی از طریق
واسطه های فرهنگی در سه مرحله تولید» توزیم و مصرف محصولات فرهنگی مربوط به خلا
های بشری در عرصه هنر و دانش صورت می پذیرد که موجب تغییر ذهنیت Le اعتقادهاء؛
ایدنولوژی ها و انتقال اطلاعات و شیوه های زندگی در فرایند تطابق افراد با محیط پیرامون می
شود. فرهنگ سازی از طریق رسانه به معنای انتقال محتویات فرهنگی شامل اعتقادهاه تصاویر:
برداشت ها؛ افکار» مفاهیم و ارزش هایی است که بر رفتاره پوشش هاء سنت ها و سبک زندگی
افراد در جامعه تاثیر می گذارد.
فرهنگ سازی از طریق رسانه ها به واسطه روش هایی از قبیل تبیین واقعی» جامع و هوشمندانه وقایع روز در زمینه |
های معنا بخش؛ فراهم آوردن امکان تبادل تفاسیر و انتقادات در جهت احقاق حقوق مردم؛ ارائه تصویری نماینگر
از گروه های تشکیل دهنده جامعه؛ ین و ایضاح اهداف و ارزش های اجتماعی؛ فراهم کردن دسترسی کامل
همگان به اطلاعات روز آمد و قرار دادن آنان در معرض اطلاعات و اخبار صحیح صورت می گیرد. ۱
فرهنگ پذیری از طریق فناوری های رسانه ای به شیوه ای صورت می يذيرد كه ارزش هاء ايده ها؛ سنت ها و
سبک های شاخص به عنوان بنیاد هی فرهنگ؛ تداوم؛ استمرار و تبیت یابند.
رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون با توجه به محو كردن ابعادزمانى و مكانى موجبات تغيير در پوسته فرهنگ از
جمله الكو هاى تماس» نحوه ی صحبت کردن» خوابیدن» تفریحات؛ الگوهای مصرف و شیره های ارتباطات
| عمومی را فراهم می آورند.
صفحه 10:
منظور از فرهنگ پذیری فرایندی دائمی» پایدار و پویا نه مقطعی یا موقتی است.
فرهنگ پذیری متضمن پذیریش انتقال عناصر قوی فرهنگ دیگری از جمله
باورها و مقدسات آن و نیز اخذ مدل های فکری فرهنگ دیگر است که تغییر
در«شیوه ی تفکر» را موجب می شود.
فرهنگ پذیری به مجموعه پدیده هایی اطلاق می شود که از تماس دانم ومستقیم
بین گروه هایی از افراد یا فرهنگ های جوامع مختلف نشات می گیرد ومنجر به
تغییراتی در الگوهای فرهنگی اولیه گروه ها یا جوامع مزبور می شود
رسانه ها با تاثیرات فرا مرزی خود امروزه این توانایی را دارند که با
در اختیار گرفتن ابزارها و تکنولوژی های نوین بخش خاصی یا کل
فرهنگ یک جامعه را هدف تهاجم خود قرار داده و باورها و
مقدسات آن جامعه را دچار تغییر و تزلزل سازند
صفحه 11:
در خصوص فرهنگ گرایی به معنای تغیر پوسته فرهنگ در ۰ رسانه ها قابلیت آن را
اثر تماس فرهنگ گیرنده با فرهنگ دهنده» باید اذعان ۱ د ميد
داشت که فرایند مزبور با توجه به جنبه تحول پذیر لايه
بیرونی فرهنگ» از رواج بیشتری برخوردار است به طوری
که در اثر تماس دائم فرهنگ ها با یکدیگر بر اساس شرایط
و تعاملات زمان و مکان» موجبات تغییر در «شیوه
زندگی» فرهنگ عمومی میزبان در اثر ورود و رخنه
فرهنگ میهمان فراهم می آید.
فرهنگ گرایی را می توان فرایندی ناشی از نسبی گرایی
فرهنگی دانست که در آن فرهنگ میهمان به اخذ برخی
عناصر رفتاری و شیوه های زندگی فرهنگ میزیان در اثر
تعامل الگوها و مدل های زندگی اجتماعی مبادرت می
B99)
صفحه 12:
ارتباطات رسانه ای یکی از عوامل فرهنگ پذیری است که به صورت یک سویه شکل
می گیرد. رسانه های جمعی از ابزارهای انتقال فرهنگ هستند که در جامعه
کنونی» گاه نقشی بیش از خانواده ایفا می کنند. امروز ارتباطات همه حوزه های
فرهنگی زندگی انسان را حتی در دور افتاده ترین نقاط در برگرفته است و انتقال
فرهنگ تنها به شکل سنتی صورت نمی پذیرد. در عصر وسایل ارتباط جمعی؛
آموزش» از مدرسه و خانواده خارج شده و انتقال سینه به سینه دانسته ها جای خود
را به انتقال پیام از راه کتاب و فن آوری بخشیده است. وسایل ارتباط جمعی بویژه
رادیو و تلویزیون؛ بزرگترین سهم را در انتقال میراث فرهنگی و فکری بشر به
عهده گرفته و تعالی فرهنگ انسانی را موجب شده است. امروز رسانه محفظ تنگ
آموزش کلاسیک را گشوده و راهی نو در برابر جهان بشر باز کرده اند که امروزه
با نام آموختن برای زیستن از آن یاد می کنند.(ساروخانی»۱۳۹۷:۷۲)
صفحه 13:
سنت بخش مهمی از فرهنگ را تشکیل می دهد» زیرا سنت در حقیقت همان میرائی
است که یک جامعه از گذشتگان خود به درست یا به غلط در اشکال مثبت یا منفی
دریافت کرده است و اينکه هر فرهنگ معاصر تا چه حد توانسته باشد سنت هاى
گذشته و مثبت خود را حفظ وبه روز کند ون رابا زندگی کنونی اش انطباق دهد و
بر عکس تا چه حد توانسته باشد سنت های منفی جامعه خود رابه کنار گذاشته و آنها
را با روش های مثبت جایگزین کند» در سرنوشت و موقعیت کنونی آن جامعه تاثیر
بسزایی دارد. در کشوری همچون هند ما هنوز شاهد آنیم که سنت «کاستی» به نظام
های اجتماعی - سیاسی اش ضربه می زند. در کشورهایی مثل افعانستان» عراق »
کشورهای عربی منطقه خاور میانه سنت های قبیله ای و قومی هنوز از موانع مهم بر
سر راه شکل گیری نظام های سازماندهی جدید برای اداره امور به روش های
عقلانی هستند و حتی در خود ایران ما هنوز در بخش هایی از کشور با سنت های قبیله
ای - طایفه ای سر وکار داریم که مانع رشد و بهبود زندگی در آنها است؛ اين ها سنت
های منفی هستند. اما برعکس» تمام فرهنگ ها سنت های بی شمار مثبت دارند که
اغلب آنها را به نام مدرنیته نادیده گرفته و تحقیر می کنند.
صفحه 14:
در دورافتاده ترین نقاط کشور ما سنت های بسیار معنوی و حتی توانایی ها و دانش
های فناورانه ای وجود دارد که به نظر ما هنوز حتی در پایه های اولیه شان مورد
استفاده بهینه قرار نگرفته اند. در این میان رسانه ها می توانند نقش بسیار مهمی ایفا
کنند. تصور کنید» نظام های رسانه ای جدیدی همچون روزنامه ها» اینترنت و غیره
تا چه حد می توانند این سنت های از یاد رفته مثبت را به ما و به تمام متخصصان در
حوزه های مختلف بشناسانند و بر عکس نسبت به وجود سنت های منفی و اثرات
زیان بار آنها ما را آگاه کنند. البته برای این کار نیاز به مدیریت های قوی وجود
دارد. اينكه ما سنت را به امری مطلقا مثبت یا مطلقا منفی تبدیل کنیم غلط است و
مارا به بیراه می کشد. در كنار سنت البته ما ميراث معنوى بزركى به نام دين داريم
که گستره و تاثیر و میزان قابلیت های آن در حوزه فرهنگ بسیار بیشتر از سنت است
و به باور ما » از این میراث نیز استفاده ناچیزی شده است و استفاده ها بیشتر در
سطح شکلی و صوری بوده است تا در سطح محتوایی و عمیق. اینجا هم رسانه ها و
به ویژه رسانه های ارتباط جمعی می توانند نقش بسیار مهم و مثبتی داشته باشند
همانگونه که می توانند نقشی منفی داشته باشند: نقش مثبت انتقال محتواهای عمیق
این میراث است و نقش منفی بسنده کردن و محدود کردن خود به اشکال و صوری
گرایی در اين میراث که محتوا را به زیر سئوال می برد.
صفحه 15:
رسانه ها خود جزئی از فرهنگ هرجامعه بحساب می آیند
رسانه ها از مجرای مفهوم ارتباطات تاثیر در انتقال و تغییر فرهنگ دارند.
رسانه ها در مود هسته ی فرهنگ(باورها» ارزش ها هنجارها) از توان تعلیمی و تثبیتی
در فرهنگ سازی برخورداند.
رسانه ها در مورد پوسته ی فرهگ(نمادها آیین ها و فناوری ها) دارای توان تغییر
رفتار اجتماعی و تحول الگوهای اجتماعی هستند. و میتوانند بر احساس ها و شیوه
های نگریستن به مسائل نوین فرهنگی تاثیر بگذارند.
رسانه های جمعی به عنوان نیروی تاثیر گذار در فرآیند آموزشی میتوانند ضمن تثبیت
افکار» اعتقادات؛ اصول» معانی» ارزش هاء هنجارها و اخلاقیات» موجب اصلاح در
نگرش های عمومی نسبت به سنت هاء آداب و رسوم اجتماعی» روند ها و رویه ها»
تفریح و کار» رفتارهاء ابداعات» دانش هاء ابزارهاه سبک زندگی و .. را فراهم آورند.
صفحه 16:
رسانه ها از طریق تغییر الگوهای رفتاری» فرایند جامعه پذیری ارزش ها»
تهیج احساسات» جهت دهی به افکار عمومی» شکل دهی به باورها؛
تصاویر و ذهنیات اجتماعی از توان مهندسی فرهنگی برخودارند.
رسانه ها با اطلاع رسانی مناسب همانند مایعی میان بافتی در بین اجزای
مختلف نظام اجتماعی به فرهنگ سازی می پردازند.
رسانه ها به دلیل تعامل گسترده با مردم از توان شناسایی نیاز ها و خلا هاى
فرهنگی جامعه برخوردارند.
و نهایتا برای تا کید دوباره باید اذعان داشت که تاثیرات رسانه بر فرهنگ
نمی تواند بدون درک این نکته باشد که رسانه ها و تحولات رسانه ای
خود محصول و مخلوق فرهنگ به شمار می آیند.
صفحه 17:
دراین حلسه سعی گردید که به پیوند مفهوم فرهنگ و رسانه و تاثیرات
رسانه بر فرهنگ اشاره گردد. بی شک ارتباطی که بين اين مفاهيم و
ضروت آشنایی با آن وجود دارد بر هیچ كس نهفته نیست .