صفحه 1:
درس هفتم جلسه دوم
صفحه 2:
صفحه 3:
َو آنزلنا هذّا الفرآن علی جبل ره خاشفا مَتَصَدعا من حَشْيَة
اللهوسوره ۵۹: الحشر
صفحه 4:
ea رک ماما tae ی
oie 5 dis مُدحل صذق وأخرجنی مخرج صذق واجعل لی
من لذنک سلطائا نصیرا « ۸۰» وفل جاء الحق وزهق الباطل Gf
الباطل کان هوق« ۸۱» وننّل من القرآن ما هو شفاء وَرحمه
للمومنین ول یزید الظالمین الا خسازا ۸۲۱ » وا عَنا علی
اسان dia Tag ails lig apt ال کان ینوا +4۸۲ قل
Jay شاكلته فرُع غلم بن هو أهَى سبيلا Ab).
Sinema ا
و نزديك بود (بانیرنگ و توطنه) تو را از اين سرزمین بلغزانند, تا از آن بیرونت کنند!و
هرگاه چنین مکردند, (گرفتار مجازات سخت الهی شده,) و پس از تو, جز مدت کمی
باقی نصماندند! (76)
این سنت (ما در مورد) پیامبرانی است که پیش از تو فرستادیم: و هرگز بای سنت ما
تغییر و دگرگونی نخواهی یافت! (77)
نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکی شب ( ن
همچنین قرآن فجر ( نماز صبح) راز چا که قرآن فجر ۱
است! )78(
و پاسی از شب را (از خواب برخیز, و) قرآن (و نماز) بخوان! این يك وظیفه اضافی برای
توست: امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش بر
و بگو: «پروردگارا! ما (در هر کارء) با صداقت وارد کن, و با صداقت خارج ساز! و از
سوی خود, حجتی یاری كننده برايم قرار دد!» (80)
و بگو: «حق آمد. و باطل نابود شد: یقینا باطل نابود شدنى است!» (81)
و از قرآن, آنچه شفا و رحمت است برای مومنان, نازل مسکنیم: و ستمگران را جز خسران
او زیان) نصافزاید. (2)
هنگامی که به انسان نعمت صبخشیم, (از حق) روی سگرداند و متکبرانه دور مشود: و
هنگامی که (کمترین) بدی به او ممرسدء (از همه چیز) مایوس مگردد! )83(
بگو: «هر کس طبق روش (و خلق و خوی) خود عمل ممكند: و پروردگارتان کسانی را كه
راهشان نیکوتر است, بهتر مشناسد.» (84)
و از تو درباره «روح» سوال سکنند, بگو: «روح از فرمان پروردگار من است: و جز اندکی
از دانش, به شما داده نشده است!» (85)
و اگر بخواهیم. آنچه را بر تو وحی فرستادهایم, از تو مسگیریم: سپس کسی را نصیابی
كه در بربر ماء از تو دفاع کند... (86)
شب) برپا دارز و
صفحه 5:
صفحه 6:
صفحه 7:
تركيبات
صفحه 8:
| براك دریافت ترجمه : روی ترکیبات کلیک
صفحه 9:
35
1)إن TA] نا اسان عدوا Lao
ی
صفحه 10:
صفحه 11:
صفحه 12:
thas a كان ن عليك
صفحه 13:
طوفانی در دربا ؛ طوفانی در دل
مسلمانان مکّه را فتح کردند و پيامبر اکرم (ص) هم مردم اين شهرء به جز جندنفر راء مورد بخشش
قرار داد. عکرَمّه یکی از آن جند نفر بود؛ زیرا دین خدا و پیامبر را مسخره کرده و مسلمانان را بسیار
آزار داده بود. از اين روء بس از فتح مكّهء از این شهر فرار کرد و راه کوه و بیابان در پیش گرفت. او
از ترس جانش شبها راه میرفت و روزها پنهان میشد و همواره در فکر این بود که جگونه میتواند از
دست مسلمانان جان سالم بهدر برد.
صفحه 14:
طوفانی در دربا ؛ طوفانی در دل
روزی به کنار دریا رسید. سوار بر کشتی لپا خود گفت : بالاأخره نجات پیدا کردم» جون كشتى به
وسط دریاً رسید شب شده بود و تاریکی همه جا را فراگرفته بود. اب و باد و دریا به هم پیجیدند. ستارگان
ناپدید شدند و رعدو برقی ترسناک دزگرفت. گشتی در دل موجها از اينسوبه آن سومیرقت. مسافران
از ترس فریاد میزدند و کمک میطلبیدند. سرانجام یکی از آنان گفت : «اى مردم, بيايبك در اين دل
شب. بتها را رها کنیم و دست به دامان لطف «خدا» بزنيم که از آن خدایان ساختگی و بتها کاری
Meas,
صفحه 15:
طوفانی در دربا ؛ طوفانی در دل
همزمان با طوفان دریا؛ در قلب عکرمه نیز آشوب و طوفانی بهپا شد. او هم از گذشتة خویش pol
و پشیمان گشت. در این حال گفت : «خدایا؛ من با توعهد و پیمان میبندم که اگر مرا از این طوفان
نجاتدهی» به سراخ محمّد بروم و به ايین او ایمان اورم؛ جرا که او بسیار مهربان و کریم است.»
آن شب, سرانجام خدا به سرنشینان کشتی رحم کرد و عکرمه نیز نجات یافت. خدمت پیامبر اسلام
آمد, اظهار پشیمانی کرد و مسلمان شد. پیامبر نیز با مهربانی او را پذیرفت و از گناهانش درگذشت. در
اين هنكام ی زیر نازل شدا :
صفحه 16:
نيهم موح خالظلل دعو له قل د .
cee
له
له ی لقمان: ۳۲
<G* 571 uae تشر ورد
و جون (دردا طوفلنى شيدي) موع هلي بلند حمجون لبرها
آنها (میدم) یل فراگیرد هر آن حلل خدلرلبا اخلاص مى خولنند.