صفحه 1:
درس جهارم جلسه یک
صفحه 2:
صفحه 3:
يك
جبل لرایته
صفحه 4:
۲ «تلفظ حرف «ح الل
حرف Se
حرف «حاء» با كرفتكي خاصي در حلق, ایجاد
مي شود؛ مانند كسي كه بخواهد مثلاً يوست
تخمهاي را که در حلق كيرٍ كرده با فشار هوا خارج
كند. الحَمّد . حَمِيد . حسناً. حتَفاءَ. نَحسّات. نُخيي
س
الریاح
صفحه 5:
soap Ig و از يوسف وبرادرش جستجو كنيد: و از رحمت خدا مايوس نشويد: كه تنها كروه كافران.
از رحمت خدا مايوس صشوند!» (40)
delay ts Sa Cais tl Weal blll aie Ig hs
هنگامی که آنها بر او( يوسف) وارد شدند, گقتن: «ای عزیز! ما و خاندان مارا تاراحتی فا گرفته, و متلع
كص (براى خريد مواد غذايى) با خود آوردهايم: بيماته را رای ما كامل كن: و بر ما تصدق و بخشش نما که
اث خداوند بخشندگان را باداش صدهد!» (44)
sits gle Ja J (ans
وَهَذَا أخى قد Cig, 9 56. 1 قالو نک لانت Aa»
گفت: «اآيا داتستيد با يوسف و برادرش جه كرديد, آنكاه كه جاهل بوديد؟1» (45)
كفتند: «آيا تو همان يوسفى؟!» كفت: «آرى ) من يوسفم. و اين برادر من است! خداوند بر ما منت
َو له یناه من ی ویضبر فان له بيع ial
US Sfp Gale او له لقذ آترک ال > a:
شیاه ی تاه و عدر سانا
peo
كذارد: هر كس تقوا بيشه كند. و شكيبايى و استقامت تمايد. (سراجامپیروز مشودد)چرا که خداوند
باداش نيكوكاران را ضایع نصکند!» )٩-(
كفتند: «به خدا سوكند, خداوند تو را بر ما برترى بخشيده: و ما خطاكار يوديم!» (51)
(یوسف) گفت: «امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست! خداوند شما را مبخشد: و او
مهربانترین مهربنان است! )44(
این پیراهن مرا ببرید, و بر صورت بدرم بيندازيد, ببنا ممشود! و همه نزديكان خود را نزد من بياوريد!» (55
هنگامی كه كاروان (از سرزمين مصر) جدا شدء يدرشان ١ يعقوب) كفت: «من بوى يوسف را احساس
مكنم اكر مرابه ناداتى و كم عقلی تست تدهید!»(0٩)
صفحه 6:
صفحه 7:
صفحه 8:
صفحه 9:
صفحه 10:
صفحه 11:
>
00 مثلنمونه كامل كنيد
هركاه به آخر كلمه ايى ین یا ون
اضافه شود ان كلمه بصورت جمع
معناًهمى شود.
ركتبا
كرون مت
5
صفحه 12:
J هل غلمثم ما فعلثم بیوسف و آخیه اذ انتم
جاهلون
صفحه 13:
انس با قرآن ie ۳
فالوا آءنک لانت وسفن
صفحه 14:
صفحه 15:
انس با قرقك] ,* الله لا بذ 7 اجر
آل