صفحه 1:
صفحه 2:
روزی از روزها گروهی از
صفحه 3:
—
ws AL
و نمیافتادند وگرنه بازنده بودند
اين برج بنج قسمت داشت
جهار قسمت به ارتفاع سر
او
قسمت آخر به ارتفاع دو متر
صفحه 4:
ما ۱
"۷ 1 قورباغهها یکی یکی به برج رسیدند
و تلاش شروع شد
ile
صفحه 5:
ر داشت
قورباغههائى به آن كوجكى
بتوانند از جنين ارتفاعى بالا بروند
و
کم کم صدای شعارهای منفی
شنيده مى شد
نمى تونيد » نمى تونيد
صفحه 6:
/ قورباغهها که شعارهای دل سرد کننده
ريا مىشنيدند يكى يكى نا اميد شده
و میافتادند
... » اولی » دومی
صفحه 7:
we
AIX
همه افتادند بجز یکی که باز تلاش میکرد
صفحه 8:
3
صفحه 9:
و از a مى 55
چجوری؟
رو
صفحه 10:
نکنه دوپینگ کرده؟
صفحه 11:
قورباغهها
صفحه بعد
روزی از روزها گروهی از قورباغهها تصمیم گرفتند با هم مسابقه
دو بدهند،هدف آنها رسیدن به باالی یک برج هفت متری بود
صفحه بعد
قورباغهها باید از آن باال میرفتند
و نمیافتادند وگرنه بازنده بودند
این برج پنج قسمت داشت
چهار قسمت به ارتفاع یک متر
و
قسمت آخر به ارتفاع دو متر
صفحه بعد
قورباغهها یکی یکی به برج رسیدند
و تالش شروع شد
صفحه بعد
قورباغهها
میپریدند و می افتادند
کسی باور نداشت
قورباغههائی به آن کوچکی
بتوانند از چنین ارتفاعی باال بروند
و
کم کم صدای شعارهای منفی
شنیده می شد
نمی تونید ،نمی تونید
صفحه بعد
قورباغهها که شعارهای دل سرد کننده
را میشنیدند یکی یکی نا امید شده
و میافتادند
، ...اولی ،دومی
صفحه بعد
همه افتادند بجز یکی که باز تالش میکرد
صفحه بعد
ناگهان اتفاقی عجیب افتاد
قورباغهای کوچک
با پرشی بلند
به باالی برج رسید
صفحه بعد
همه دور قورباغه قهرمان حلقه زدند
و از او می پرسیدند
چجوری؟
?
صفحه بعد
?
?
?
آخه میخواستند بدونند چطوری موفق شده؟
شاید کفشهایش مخصوص است؟
نکنه دوپینگ کرده؟
?
صفحه بعد
اما قهرمان داستان ما سئواالت
آنها را نمی شنید
……
پایان
……
چون
ناشنوا بود
!...پس