صفحه 1:
صفحه 2:
مفهوم مزاج
. از دیدگاه متفكران
جواد غفارى 1
اسفند ٩۷
صفحه 3:
ابن سينا
لبن سينا مزاج را در قانون چنین تعریف می کند : مزاج كيفيتى است كه از درهم كنش (تعامل)
سا متفك (خشكى: ترى. سردى و كرمى) حاصل مى شود مزاج هر عناصر ييزيى جنم عامل
می شودتا بیشترین تماس میان بیشترین تعداد لین اجزاءبا یکدیگر ممکن شود..پس !۱ و تأثر
کیفیات لين اجزاء در یکدیگر. در نهلیت.یک کیفیت واحد یکسان در همه اجزاء حاصل می شود که
این کیفیت. همان مزاج است. (ابن سیناء ۱۴۲۶ه ج ۸ ص ۲۵-۲۴)
در نظر شيخ الرئیسب مزاجبه حصر عقلی. بر دو قسم است : مزاج معتدل و مزاج غیر معتدل (يا مزاج
سوء). وی بر لین باور است که طبیبان در مقام تعریف مزاج معتدل و غیر معتدل, می بلید از تعریفی
که در حکمت طبیعی ارلئه شده است. استفاده کنند ون را مسّم گيرند. بر اساس لين تعريف. مزاج
معتدل لنه مزاجی است که کیفیات چهارگلنه اصلی در تن کاملا باهم مساوی باشند. بلکه) مزاجی
است که کیفیات چهارگلنه.به گونه ای لکه] شايستة.آن جسم است,با هم ترکیب شده باشند و مزاج
غیر معتدل بر خلاف این است (همان. ص ۲۵).
=
صفحه 4:
ملاصد را ۱
ملاصدرا در مجموعه رسائل فلسفی مزاج را کیفیتی بسیط معرفی حی کند که حاصل کسر و انکسار و
درگیری این عناصر اربعه تا رسیدن به اعتدال است :
المزاج کیفیه بسیظه ملموسه هن جنس اوائل المحسوسات متوسطه بین الاربع
متشابهه الاجزاء المقداریه فهي بالقیاس اٍلی الحراره بروده و بالقیاس ٍلی البروده
حراره و بالقیاس إلى الرطوبه يبوسه و بالقياس إلى اليبوسه الرطوبه (صدرالدين
شیرازی» ۱۴۲۲ق الف» ص ۲۰۷).
هر جه جسم معتدلتر باشد. قلبل پذیرای صورت کلمل تری می شود؛ مانند انسان که ترکیب عناصر
در او معتدل بوده. لذا صورت انسانیت را پذیرفته است. هر گاه لین چهار عنصر در وجود انسان کم و
زیاد شوند. انسان مریض می شود. (مصباح یزدی, ۱۴۱۰ه ج ۸ ص ۲۸)
هشیم
صفحه 5:
علامه طباطبایی
عمل انسان مترتب بر شاکله اوست. میان صفات درونی و نوع ترکیب بنیه بدنی انسان
یک نحو ارتباط خاصی است. پارهای از مزاجها خیلی زود عصبانی میشوند و طبعاً
خیلی به انتقام علاقهمندنده پارهای دیگر شهوت شکم و غریزه جنسی در آنها زود فوران
میکند و آنان را بیطاقت میسازد. آدمی به هر شاکلهای که باشد» اعمالش بر طبق
همان شاکله و موافق با فعلیات داخل روحش از او سر میزند و اعسال بدنی او هسان
صفات و فعلیات روحی را مجسم میسازد؛ همچنان که انسان متکیر این صفت
روحیاش از سراپای گفتار و سکوت و حرکت و سکونش میبارد و شخص خوار و
ذلیل از تمامی حر کات و مکناتش ذلت به چشم میخورد (طباطبایی: ۰۱۳۶۷ ج ۰۱۳
ص ۳۲۲).
مع
صفحه 6:
علامه مصباح یزدی
مزاج را در دو حوزه می توان بررسی کرد : اول در حوزه طبیعیات قسیم و دیگر در حوزه
جدید؛ طبیعیات قننیم زیرمجفوعه فلسفه به معنای اعم است ... لعا در علوم جدید. طبيعيات شاملا
علوم تجوبی می شود که از فلسفه به معنای اخص آن ... جدا شده است. (مصباح یزدی. ۱۳۸۲ ج ۱
ص ۷۶)
در طبیعیات قدیم اعتقاد بر لین بود که عناصر اربعه (لآب. خاک. آتش و هوا) در همه اجسام وجود
دارد و همه اشیای عللم ماده متشکل از لین عناصر هستند. هر کدام از لین عناصر ویژگی خاصی
دارند. لب دارای رطوبت و سردی. خاک دارای ببوست و سردی. لتشم دارای حرارت و خشکی و هوا
دارای حرارت و رطوبت است. (مصباح یزدی, ۱۴۱۰ ق. ج ۰۸ ص ۲۸)
مزاج در طبیعیات جدید در علوم روان شناسی مطرح شده است. بعث از مزاج در طبیعیات جدید.
مطالعه ای میان رشته ای است میان رشته های فلسفه و روان شناسی. در علم روان شناسی با دو
رویکرد اسلامی و غربی مواجه هستیم. در رویکرد اسلامی. علم روان شناسی اسلامی و در رویکرد
غربی علم روان شناسی شخصیت. هر کدام به نوعی به مسئله مزاج توجه کرده اند.
A منبع
صفحه 7:
علامه مصباح یزدی
روان شناسان اسلامی-با استفاده از قرن کریمبه مسئله ورود کرده اند. علی اصغر احمدیبا استناد
به آیه ۸۴ سوره اسراء (قل کل یعمل علی شاکلته) می نویسد :
شاکله عبارت است از ساخت و هیثت رولنی انسان که در لثر تعامل ورلشت و محیط و اختیار شکل
گرفته»به گونه ای که محرکات محیطی را منطبقبا خود تفسیر کرده و در مقلبل آنها به شیوه ای
خاص پاسخ می دهد. (احمدی. ۱۳۷۴ ص (VV
شاهد بر مطلب ما از سخنان ایشان. همان مسئله ورلئت است که مزاج هم مسئله ای است که با
ورلشت قلبل انتقال است و معمولا در هر شخص عامل ورلئت تعیین کننده مزاج اوست. همچنین به
تأثير مزاج بر نحوه عملکرد انسان اشاره دارد. ایشان خلق و خوی انسان را ازییک سو محصول ورائت
و محیط انسان و از سوی دیگر تحت ختیار می داند.
ا
صفحه 8:
دیدگاه این عر هی (خر وش - مزاج)
تعریف خیر و شر از دیدگاه ابن عربی:
لبن عربی در فصوص الحکم. خیر رانبه لمر مولفق.با هدف و ملاليم-با طبع و مزاج و شر رابه امر غير
موافق با هدف و ناملايم با طبع و مزاج تعريف كرده است.