صفحه 1:
صفحه 2:
هبه در قانون مدنی چه مفهومی دارد؟
Kay? در لغت به معنای عطاء بخشش و دادن چیزی به کسی بدون دریافت مالی در قبال
آن است. در مفهوم حقوقی هم. هبه چندان از لین مفهوم دور نیفتاده است. هبه در حقوق
«قراردادی است که در لن شخصی مالی را به صورت مجانی به تملیک شخص دیگر در
میآورد». در اصطلاح حقوقی به شخص اعطاکننده «راهب». به شخص دریافت کننده
arg Ka» مالی که به دیگری بخشیده شده است «عین مرهیبه» گفته میشود. در اینجا
برای آشنایی بیشتر با این قرارداد به برخی ویژگیهای کلیدی و مهم ن اشاره میکنیم و
میبینیم که هبه در قانون مدنی چه مفهومی دارد.
صفحه 3:
ویژگیهای قرارداد هبه
*در مورد هبه پیش از هر چیز باید به یک مسئله توجه کرد: هبه یک عقد و قرارداد است و
به رضایت هر دو طرف. قرارداد نیاز دارد: نه تنها شخص «للف» باید بخواهد که مللی را به
تملك دیگری درآورد بلکه شخص «ب» هم بلید لين خواستهی او را قبول کند. شلید به نظر
دا(
نس کند اما بلاد ترجه داشت که هممی افراه آزاد و مستقل هستید ر هیچ کس حی تاره
بدون رضایت دیگری او را وادار به کاری کند و بر او و داراییاش مسلط شود. بنابرلین هبه
مانند هر قرارداد دیگری به دو اراده» و رضایت هر دو طرف قرارداد احتیاج دارد و در غیر این
صورت واقع نخواهد شد.
صفحه 4:
ويذكى ديكر قرارداد هبه لين است كه هبه قراردادی است رایگان و مجانی. به عبارت دیگر در
قرارداد هبه. معاوضه صورت نمیگیرد. در واقع واهب در مقلبل مالی که به دیگری میبخشد
مابازلثی دریافت نمیکند. البته بلید توجه داشت که واهب میتولند هبه را به دریافت مال یا به
شرط خاصی مشروط بکند اما این امر قرارداد را به معاوضه (یا خریدوفروش) بدل نمیکند بلکه
بت لت اسانی درا ان دار و واه کرد مس لین حله رابه امیس
به شرط اينكه زبان فرانسه را به من بياموزيد (هبهی مُعَوّض).
*موضوع قابلتوجه ديكر لين است كه هبه يك قرارداد «تمليكى و عينى» است. به لين معنى كه
slant Meal, لین فرردات در وق مالک تال مررد حشتی یه مکی منعل رت اما ای
مالکیت تنها زملنی ولقع میشود که مال در اختبار شخص متهب قرار گرفته باشد. به عبارت بهتر
جه صرف اینکه طرفین قصد انعقاد قرارداد هبه را داشته باشند. لین عقد کامل نمیشود؛ بلکه لازم
است در عمل مال موردنظر در احتیا مت اند فرار plo. عفد تکمیل شود پساز
اينکه مال موردنظر به شخص داده شد. مالکیت آن نیز از واهب به متهب منتقل میشود.
صفحه 5:
lke? چیزهایی که ارزش مالی دارند و در اصطلاح حقوقی
«مال» محسوب میشهند. میتوانند موضوع هبه قرار بگيرند. به
عنوان مثال هم میتوان یک ماشین را به دیگری هبه کرد هم
میتوان طلبی را که از فرد دیگری دارید به عنوان هبه به او
ببخشید. اگر قصد انعقاد عقد هبه را دارید -به عنوان واهب یا
متهب- مانند سایر قراردادها بهتر است لن را در یک دفتر ثبت
اسناد رسمی به ثبت برسانید؛ بهویثه هبهی مال غیرمنقول حتما
بليد به ثبت برسد و در غير لين صورت در مراجع اداری و دولتی
يا دادگاهها به رسمیت شناخته نخواهد شد.
صفحه 6:
رجوع از هبه
اگرچه بازگشت از بخشش ممکن است از نظر اخلاقی چندان کار پسندیدهای نباشد اما
قانون به دلیل پارهای مصلحتها و ازجمله برای حفظ حقوق واهب در مقابل بخششهای
تسنجیده و احساسی این امکان را به واهب داده است تا از هبه رجوع کند و در واقع بخشش
خود را پس بگیرد.
*رجوع یک عمل حقوقی است که تنها به ارادمی واهب احتیاج دارد؛ برخلاف خود قرارداد
هبه که نیازمند تراضی و رضلیت هر دو طرف است. به لین ترتیب اگر واهب پس از انعقاد
قرارداد هبه, به هر دلیلی خواستار بازپسگيري مال خود از متهب شد. میتولند قصد رجوع
خود از هبه رابه او اعلام کند و متهب هم بلید مال رابه او چس بدهد. با لين وجود لين حق
ابی دارد و واهب هميشه حق رجوع ندارد.
صفحه 7:
#در موارد زیر واهب امکان رجوع از هبه را ندارد
اگر فردمالی را به خویشان نزدیک خود -پدره مادر یا فرندان خود- هبه کردهباشد.
امکان رجوع از هبه را نخواهد داشت.
اگر هبه. معوض باشد و عوض نیز با تراضی طرفین قبول و دریافت شده باشد. رجوع
از هبه ممکن نیست.
اگر عين مال مرهوبه از بین رفته باشد و دیگر مالی وجود نداشته باشد که واهب
بتواند آن را پس بگیرد.
صفحه 8:
دامه
؟اگر مالکیت مال منتقل شده باشد؛ به عنوان مثال متهب مال را به دیگری فروخته باشد هم.
حق رجوع از واهب سلب میشود. به همین شیوه اگر مال مرهوبه به رهن یا اجاره داده شود
هم. واهب دپگر حق رجوع نخواهد داشت.
*با فوت هریک از طرفین قرارداد -واهب یا متهب- حق رجوع از بين مىرود. در واقع اين
حق تنها براى شخص واهب ايجاد مىشود و به ورثدى او نمىرسد.
“اكر كسى از ديكرى طلبى دارد واز دين خود میگذرد و به عبارتی دين مديون را به او هبه
میکند هم. حق بازگشت و رجوع از اين هبه را ندارد.
صفحه 9:
*در پایان بلید به لین نکته توجه داشت که «صدقه» هم در واقع نوعی هبه است
که با قصد تقرب به درگاه الهی برای کمک به نیازمندان و مستمندان انجام
میگیرد. امکان رجوع از صدقه هم به دلیل اينکه مغایر اخلاق است. وجود ندارد.
*مطللب لین نوشته برگفته از کتاب «حقوة شب ؛ مشار کتهاء عطليا» به
سس 3 ee }3 و عطلیا» ب
قلم دکتر ناصر کاتوزیان است.
صفحه 10: