صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
نگاهي a نمایشنامه هاي
)»
Macheth 4.55
شاه لير جدع1 king
اتللو 110عط]ه
hamlet alo»
صفحه 4:
صفحه 5:
صفحه 6:
عکبت (ط01ظ»2]) کوتاهترین تراژدی و یکی از محبوبترین
آثار شکسپیر است که در سال ۱۶۰۶ م نوشته شده.
اساس تراژدی مکبث, وقایع تاریخی اسکاتلند است؛ اما
شکسپیر موافق ذوق و طبع خویش, در آن تغییراتی داده و
صفحه 7:
سردار مکیث و سردار بانکو پس از شکست سپاهیان نروژی , در راه
بازگشت به اسکاتلند. با جادوگران روبه رو میشوند. آنان از آینده خبر
میدهند و در حالی که امير کادور زنده است, مکبث را سالار کادور
میخوانند. سپس به او میگویند که به شاهي خواهد رسید. هم چنین
ساحران به بانکو میگویند: فرزندان تو به پادشاهی میرسند. دو سردار
غرق در شگفتی از ساحران جدا میشوند. مکبث در راه بازگشت توسط
پیک دانگن: پادشاه اسکانلند. باخبر فیشود که امتر کادور به جرم بق
کفایتی به اعدام محکوم شده و ولایت کادور نصیب او گردیده. اين پیام
تکان دهنده درستی پیشگویی افسونگران را بر او ثابت میکند.
دانکن برای سپاسگزاري از سردار پیروز (مکبت)» به قصر او وارد
میشود تا شب را در کاخ او سر کند؛ غافل از آنکه مکبث با وسوسه
همسرش, لیدی مکیث؛ فرجامین شب زندگی او را تدارک دیدهاند. دانکن
در خوابگاه به قتل میرسد و دستان مکبث و روان لیدی مکبث به خون
ear ad 35 é = كل 2
صفحه 8:
هدف بعدی, مکداف » سالار فایف است که او نیز از اسکاتلند گريخته و به
جمع مخالفان مکبث پیوسته. مکبث کاخ مکداف را به آتش میکشد و زن و
فرزندان سالار فایف را با قساوت به دیار عدم روانه میکند. اکنون مکبث
و لیدی مکیث را چاپلوسان و بزدلان دوره کردهاند و هرآن کس که اندکی
شجاعت و غیرت دارد, دو راه پیش رو مي بیند: گریختن از اسکاتلند یا
پذیرش مرگ. جوّ هولناکی بر اسکاتلند حاکم شده و حتی مردان بزرگ نیز
غالباً از ترس جان به جنگل پناه میبرند.
لیدی مکبث که در آرزوی تاج و تخت, مبتلای جنون شده, گرفتار عذاب
وجدان میگردد. پیوسته در سرسرای کاخ راه میرود و در برابر ندیمه و
دیگران افشای راز میکند که چگونه دستشان را به خون آلوده کردهاند.
از این رو مکبث به ساحران متوسل میشود تا از آنها بشنود که آینده
چگونه خواهد بود. ساحران در دومین دیدار: او را امیدوار میکنند که
حکومتش و جانش پابرجاست.
صفحه 9:
اما در این میان, مخالفان مکبث به سرکردگی
مکداف و مالکوم: در پي حمله به اسکانلند هستند.
لیدی مكبث در اوج جنون به سر میبرد و سرانجام
جان میسپارد. سربازان تحت امر فرماندهان
مخالف مکبث, درختان جنگل بیرنام را قطع کرده و
با استتار خود در پس آنها به سوی مقر حکومت
مکبث حمله میبرند.
مکداف, مکبث را مي کشد.
سپاهیان وارد کاخ میشوند و مالکوم را به
پادشاهی اسکاتلند برمیگزینند.
صفحه 10:
صفحه 11:
لیرشاه یا شاه لیر (۵25] 10) نمایشنامه ای تراژیک
اثر ویليام شکسپیر است که آن را یکی از بزرگترین و
ارزندهترین تراژدیهای وی مئدانند. اين اثر به احتمال
صفحه 12:
شاه ليرء پادشاه دیرینه روز بریتانیاء در پایان عمر خویش به سر
مي برد و قصد دارد که قلمرو حکومت را میان سه دخترش, گانریل -
ركان و کوردلیاء تقسیم کند. پس چنین مي گوید که هر دختري که وي
را بيشتر دوست داشته باشدء نصیب بيشتري از سرزمین هاي
فرمانروا خواهد داشت.
گانریل, دختر بزرگ: «سرورم! من شما را بیشتر از آن چه کلمات قادر
به بیان آن باشند, دوست دارم.»
رگان» دختر مياني: « آن چه را که حقیقتا گوياي عشق من است,
خواهرم گفت. فقط آن چه گفت, كافي نبود...»
لیرشاه» شادمان از پاسخ دو دخترش, سرزمین هايي به آنان بخشید.
اما گقعهي ضادقانهبي گوزدلیاه دععر کوچكت بادشامین وي گزان آهدو
موجب شد که از قلمرو پادشاه بریتانیاء چيزي جز خشم و تندي پدر
نصیبش نشود. او گفت:
صفحه 13:
پس از چندي, رفتار گانریل که اکنون در Tol قدرت و شکوه به سر مي
برد با پدر تغییر کرد؛ چنانکه روز به روز با وي» بیش از پیش سردي و بي
اغثنايي مي نمود. سرانجام پادشاه سالخورده از کردار دختر بزرگش
برافروخته گشت و راهي قصر رگان, دختر دیگرش شد. چون در او هم
اثري از مهر نمي بيندء ترکش مي کند و در طوفان ناپدید مي گردد.
بعد از اتفاقاتي, کوردلیا به ياري پدر مي شتابد. پدري که اکنون در
cules سرخوردگي و بي كسي, دیوانه وار زندگي مي کند و از رفتارش
نسبت به دختر کوچکش بسیار پشیمان و آزرده است. اما كوردلياي
پاکدل, از گناه لیرشاه مي گذرد و آغوش محبت به سوي او مي گشاید.
گانریل در گیر و دار يك ماجراي عشقي, به خواهرش, رگان زهر مي
دهد و او را از بین مي برد. پس از آن نیز خودكشي مي کند.
از سوي ديكّرء لیرشاه و کوردلیا اسیر شده اند. این جاست که
كوردلياي بي كناه به قتل مي رسد. يس از آنء شاه لیر نیز از شدت
غصه و غمء تسليم مرك مي شود...
صفحه 14:
صفحه 15:
أیللو نمایشنامهای عاشقانه و تراژیک اثر ells
شکسپیر است که در حدود سالهای ۱۶۰۳ - ۱۶۰۴
میلادی نوشته شدهاست. در این نمایشنامه شکسپیر
به مضمون خیانت در عشق میپردازد.
در این ترازدی, /تللو» شخصیت مرد داستان, به
تحریک یکی از زیردستانش» به همسر خود, دزدمونا
شک میکند و بی آنكه مسئله را با زن در ميان
بكذاردء بیرحمانه او را میکشد.
اما بعد از قتل, به بیگناهی همسر وفادارش پی
مى برد ؛ درنتيجه دست به خودكشى میزند.
صفحه 16:
صفحه 17:
Sls Slab ule (Hamlet) alas اثر ویليام شکسپیر است که در سال
۲ نوشته شده و یکی از مشهورترین نمایشنامههای تاریخ ادبیّات جهان به
شمار میآید.
داستان اين نمايش نامه از آنجا آغاز میشود که هملت شاهزاده دانمارک, پس
از سفر آلمان, به قصر خود در هلسینبورگ دانمارک بازمیگردد تا در مراسم
خاک سپاری پدرش شرکت کند. پدرش به گونه مرموزی به قتل رسیده و کسی از
چند و چون قتل شاه آگاه نیست.
در همان زمان» هملت درمیپابد که مادر و عمویش باهم پیمان زناشویی بسته
اند. وسوسهها و تردیدهای هملت هنگامی آغاز میشود که روح شاه مقتول بر او
نمودار میگردد. روج بازگو میکند که چگونه به دست برادر خود کشته شده؛
سپس از هملت میخواهد انتقام این قتل مخوف و ناجوانمردانه را بازستاند.
هملت درمییابد که پدر معشوقهاش, اوفلیا نیز در قتل پدرش دست داشتهاست.
اوفلیا از نقشههای هملت آگاه میشود. پس از آگاهی از مرگ پدرش مجنون
میگردد و خود را در رودخانهای غرق میکند. سرانجام هملت انتقام پدر را از
عمو میگیرد و در پایان نمایش هر دو کشته میشوند.
صفحه 18:
موتولوگ مشهور:
"بودن یا نبودن؟سوال ابتجاست
آیا شایسته تر آن است که به تیر و تازیانه ي تقدیرٍ جفاپیشه تن دردهیم.
وبا رید وبا راب ار مات سکیم وب نان بایان دهم
بمیریم؛ به خواب رویم و دیگر هیج.
و در این حواب دریابیم که ونجها و هزاران رجری که اين تن حاکی میکشد. به
پایان آمده.
این سرانجامی است که مشتافانه بایستی آرزومند آن بود.
مردن» به خواب رفتن, به خواب رفتن» و شاید خواب دید
ها! مشکل همین جاست؛ زیرا اندیشه ي اینکه در اين خواب مرگ
پس از رهایی از این پیکر فانی» چه رویاهایی پدید میآید
مارا به درنگ وامیدارد؛ و همین مصلحت اندیشی است
که این گونه بر عمر مصیبت میآفراید.
وگرنه کیست که خقت و ذلّت زمانه, ظلم ظالمء
اهانت فخرفروشان, رنجهای عشق تحقیرشده» بی شرمی منصب داران
صفحه 19:
و دست ردی که نااهلان بر سینه شایستگان شکیبا میزنند, همه را تحمل کند؛
در حالی که میتواند خویش را با خنجری برهنه خلاص کند؟
کیست که این بار گران را تاب آورد»
و زیر بار این زندگی زجرآور ناله کند و خون دل خورد؟
اما هراس از آنچه پس از مرگ پیش آید,
از سرزمینی ناشناخته که از مرز آن هیچ مسافری بازنگردد,
ارادة آدمى را سست تمايد.
وهای ار سای ک میت های توش را نان ادر
نه اینکه به سوی آن چه بگریزیم که از آن هیچ نمیدانیم.
وان آگاهی است که ماه را چبون(برسو) ساحته,
و اين نقش مبهم اندیشه است که رنگ ذاتی عزم ما را بیرنگ می
و از اين رو tal جرئت و جسارت ما
از جربان ایستاده
و ما را از عمل بازمیدارد.
آه دیگر خاموش, اوفلیای مهربان! ای پری زیباء در نیایشهای خویش, گناهان مرا نیز به
یاد آر."
ياد آر.
صفحه 20:
Ham, To be,ornot tobe, I there's the peint,
To Die, tofleepe,is that all? Ialls
No,tofleepe,to dreame, I mary thereit goes,
For in that dreame of death, when wee awake,
And borne before an euerlafling Tudge,
From whenceno paflenger euerretur nd,
The ی و country, at whofe fight
The happy finile,and the accurfed damn d,
But for this,the ioyfull hope of this,
Whol'd beare the cornes and flattery of the world,
Scorned by the right rich, the rich curffed ofthe poore?
صفحه 21:
صفحه 22:
رومئو و ژولیت تراژدی نوشتهشده به قلم وبلیام شکسپیر در اولیل کار اوست. این تراژدی
کششی به داستانهای عاشقانه دوران باستان دارد. درونمایه اثر براساس داستانی ایتالیایی است
که به صورتشعربا نام تاربیخ باستانی رومئو و ژولیت توسط ارتور برووک در سال ۱۵۶۲ و به
صورت نثر در سال ۱۵۹۱ توسط ویلیام پینتر نوشته شدند. شکسپیر از هر دو لثر استفاده کرد.
ولی برای گسترش داستان. شخصیتهای مکمل داستان به خصوص مرکوتیو و پاریس را دچار
تی نمود. لین نظر وجود دارد که نمایشنامه بین سالهای ۱۵۹۱ ۱۵۹۵ نوشته شده. و برای
نخستینبار در قطع وبع کاغذ در سال ۱۵۹۷به چاپ رسید. لین نسخه کیفیت پایینی داشت و
نسخههای بعدی اصلاحشده و با اصل اثر شکسپیر مطابق
استفاده شکسپیر از ترکیب دراماتیک. به خصوص اثرات تعویض بين کمدی و تراژدی و گسترش
کشمکشها. گسترش کاراکترهای فرعی. و استفاده از درونمایههای فرعی و زیبا نمودن آن. به
عنوان نشانههای اولیه تواناییهای او مورد توجه است. نمایشنامه شکلهای شاعرلنه مختلفی به
کاراکترهای مختلف میبخشد و گاهی اوقات شکل کاراکترها نیز تغییر میکند.
صفحه 23:
رومشو و ژولیت بارها درسالنهای تثاتر. فیلم. موسیقی و اپرا مورد استفاده
قرارگرفتهاست. لین لثر در دوران بازگرداندن پادشاهی انگلستان دوباره زندهشد و به
طورکلی توسط وبلیام داونلنت اصلاحگشت. در نسخه قرن ۱۸ام چنمین صحنه اصلاح. و
مواردی که شاید زشت پنداشتهمیشدند حذف گشتند و نسخه اپرایی جورج بندا
بسیاری از اقدامات را حذفکرده و یک پایان خوش به آّن اضافه کرد. اجراهای قرن 1۹
شامل اجرای شارلوت کوشمان, لثر اصلی را بازیلبی نموده و بيشتر برروی رثالیسم
تمرکزنمود. نسخه 1۹۳۵از جان گیلگود بسیاربه لثر شکسپیر نزدیکبود. از لباسها و
صحنههای دوران الیزلبت استفاده کردتا درام را ارتقابخشد. درقرن ۲۰ و ۰۲۱ نمایشنامه با
نسخههای جدید و گوناگینی. چون تولید ۱۹۳۶ جورج کوکور. نسخه 1۹۶۸ فرانک
زفیرللی نسخه الهامگرفته 1۷177 رومنو و ژولیت در سال ۱۹۹۶ توسط باز لورمان و
نسخه غیرشکسپیری ۲۰۱۳ توسط کارلو کارلی نمونههایی از این بودند.
صفحه 24:
قهرمانان این نمایشنامه دختر و پسری از دو خانواده بزرگ در شهر ورونا
هستند که با یکدیگ دشمتي دبرینه دارند روملو که از خاندان مونشگیو است.
به امید ملاقات با رزالین. دختر مسیویش, به صیافت لرد کپیولت میرود؛
آنجاست که ژولیت» دختر لرد کیپولت را ملاقات میکند و رزالین را از یاد مي
برد
رومئو و ژولیت پس از نخستین دیدار و دلدادگي دوسویه, در تلاش برای
وصال, راه به جايي نمي برند. در این میان خانوادههای آن دو که کینهای
دیرینه از هم دارند. آتش اختلافاتشان بالا میگیرد . رومئو ناخواسته باعث
مرگ تیبالت از خانواده کپیولت میشود و وضعیت را ملتهب تر مي کند. حاکم
ورونا دستور میدهد که رومئو شهر را ترک کند. ژولیت که از یک سو غم
دوری از رومئو و از سوی دیگر غم از دست رفتن تیبالت, قلبش را میفشرد,
سخت اندوهگین میشود.
خانواده ژولیت که از ازدواج مخفیانه او با رومئو که با وساطت راهب
صورت گرفته بی خبرند, ژولیت را مجبور میکنند که با خواستگارش, کنت
پاریس ازدواج کند. ژولیت نزد راهب میرود و از او چاره جویی میکند. راهب
صفحه 25:
ژولیت ناامید از تحقق عشقش وبا هدف تنبیه و هشدار دیگران» مایعی را که راهببه او داده . مینوشد و مدتی
همچون مردگان به خواب عمیقی فرومیرود. خبر مرگ ژولیت در شهر میپیچد و مجلسی که برای ازدواج ژولیت با
كنت پاریس برپا شده بود. به مجلس عزا بدل میشود.
در لين ميان نقشه ی راهب برای ارسال خبربه رومئو ناکام میملند؛ زیرا پیک خبررسان وی. پیش از َن که بتواند
پیغام راجه رومئو برساند. در خانهای که نوعی بیماری مسری در آن شیوع یافته وبه لمر حاکم قرنطینه شده. گرفتار
مىشود.
روشو ۰ كه داسان بی
لاع است. خبر نادرست مرگ ژولیت را دریافت میکند. سمی را از یک داروساز میخرد و رهسپار ورونا میشود.
رومئوی دلشکسته و بیخبر. برای حضور درکنار پیکر ژولیت که در انتظار برگزاری مراسم تدفین. در کلیسا گذاشته
شده حاضر میگردد. در آن جابا کنت پاریس درگیر عی شود و او رابه قتل میرساند. رومئو جسد پاریس رابه داخل
مقبره کپیولتها میکشاند و در آن جا با پیکر ظاهرا بیجان معشوقش روبرو میشود. رومئو سم را میخورد و در دم جان
میدهد.
صفحه 26:
دیری نمیگذرد که چهل و دو ساعت پابان بافته و ژولیت از خواب بر میخیزد و چون با
جسد بی جان رومئو روبرو میشود. با خنجر رومئوبه زندگی اش پایان میدهد. لرد
مونتگیو, لرد کپیولت و حاکم ورونا سر صحنه حاضر میشهند و راهب کل ماجرا را برای
آنها توضیح میدهد. حاکم کهبا جسد کنت پاریس- که از خویشاوندلنش است- روبرو
شده رد منتگیو و لرد کپییفت را سوزنش میکند. لّن دو که سخت اندوهگین آند .
سرانجام با یکدیگر دست دوستی میدهند و نفرت دیرینه دو خاندان با مرگ رومئو و
ژولیت پایان مییابد.
صفحه 27:
۷ طلوع: ۱۵۶۴ میلادی
غروب: ۱۶۱۶ میلادی
انگلستان
v
هنر: شاعر و نمایشنامه نویس
صفحه 28:
آٌتللو- مکبث- هملت - ژولیوس سزار- رومئو و ژولیت- شاه لیر -تاجر
ونیزی - رویای شب نیمه تابستان - هنری ششم- دو نجیبزاده ورونایی-
تیتوس آندرونیکوس- کینگ جان- هنری چهارم- کمدی اشتباهات-
هیاهوی بسیار برای هیچ- هنری پنجم- تروئیلوس و كريسدا-
آنتونیوس و کلئوپاترا- تیمون آتنی- پربکلس - کوریولانوس- حکایت
زمستان- هنری هشتم- رام کردن زن سرکش-آنچه به نیکی پایان
پذیرد نیک است-تلاش بیهوده عشق- طوفان
صفحه 29:
اشعار غنایی شکسپیر از شاهکارهای شعر و
ادبیات انگلیسی است. از آن جمله میتوان به
منظومههای زیر اشاره کرد:
مجموعه غزلیات شکسپیر
ونوس و آدونیس
صفحه 30:
فايل 0م اين اثر, با نام:
nls به نمايشنامه هاى ويليام شكسيير
در سايت ٠ به نشانی زیر:
m.ketabesabz.com
صفحه 31:
لامنابع:
www.wikipedia.com"
http://jomalatziba.blogfa.com"
"شاه لیر- از کتاب «شاه لیر. مکبثت» ویلیام
شکسپیر» ترجمه: نسرین پوربهروز
صفحه 32:
Nino Rota 1 Rom