علوم انسانی و علوم اجتماعیادبیات و زبان

نگاهی به نمايشنامه های ويليام شكسپير

صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
نگاهي ‎a‏ نمایشنامه هاي )» ‎Macheth 4.55‏ شاه لير جدع1 ‎king‏ اتللو 110عط]ه ‎hamlet alo»‏

صفحه 4:

صفحه 5:

صفحه 6:
عکبت (ط01ظ»2]) کوتاه‌ترین تراژدی و یکی از محبوب‌ترین آثار شکسپیر است که در سال ۱۶۰۶ م نوشته شده. اساس تراژدی مکبث, وقایع تاریخی اسکاتلند است؛ اما شکسپیر موافق ذوق و طبع خویش, در آن تغییراتی داده و

صفحه 7:
سردار مکیث و سردار بانکو پس از شکست سپاهیان نروژی , در راه بازگشت به اسکاتلند. با جادوگران روبه رو می‌شوند. آنان از آینده خبر می‌دهند و در حالی که امير کادور زنده است, مکبث را سالار کادور می‌خوانند. سپس به او می‌گویند که به شاهي خواهد رسید. هم چنین ساحران به بانکو می‌گویند: فرزندان تو به پادشاهی می‌رسند. دو سردار غرق در شگفتی از ساحران جدا می‌شوند. مکبث در راه بازگشت توسط پیک دانگن: پادشاه اسکانلند. باخبر فی‌شود که امتر کادور به جرم بق کفایتی به اعدام محکوم شده و ولایت کادور نصیب او گردیده. اين پیام تکان دهنده درستی پیشگویی افسونگران را بر او ثابت می‌کند. دانکن برای سپاسگزاري از سردار پیروز (مکبت)» به قصر او وارد می‌شود تا شب را در کاخ او سر کند؛ غافل از آنکه مکبث با وسوسه همسرش, لیدی مکیث؛ فرجامین شب زندگی او را تدارک دیده‌اند. دانکن در خوابگاه به قتل می‌رسد و دستان مکبث و روان لیدی مکبث به خون ear ad 35 é = ‏كل‎ 2

صفحه 8:
هدف بعدی, مکداف » سالار فایف است که او نیز از اسکاتلند گريخته و به جمع مخالفان مکبث پیوسته. مکبث کاخ مکداف را به آتش می‌کشد و زن و فرزندان سالار فایف را با قساوت به دیار عدم روانه می‌کند. اکنون مکبث و لیدی مکیث را چاپلوسان و بزدلان دوره کرده‌اند و هرآن کس که اندکی شجاعت و غیرت دارد, دو راه پیش رو مي بیند: گریختن از اسکاتلند یا پذیرش مرگ. جوّ هولناکی بر اسکاتلند حاکم شده و حتی مردان بزرگ نیز غالباً از ترس جان به جنگل پناه می‌برند. لیدی مکبث که در آرزوی تاج و تخت, مبتلای جنون شده, گرفتار عذاب وجدان می‌گردد. پیوسته در سرسرای کاخ راه می‌رود و در برابر ندیمه و دیگران افشای راز می‌کند که چگونه دستشان را به خون آلوده کرده‌اند. از این رو مکبث به ساحران متوسل می‌شود تا از آنها بشنود که آینده چگونه خواهد بود. ساحران در دومین دیدار: او را امیدوار می‌کنند که حکومتش و جانش پابرجاست.

صفحه 9:
اما در این میان, مخالفان مکبث به سرکردگی مکداف و مالکوم: در پي حمله به اسکانلند هستند. لیدی مكبث در اوج جنون به سر می‌برد و سرانجام جان می‌سپارد. سربازان تحت امر فرماندهان مخالف مکبث, درختان جنگل بیرنام را قطع کرده و با استتار خود در پس آنها به سوی مقر حکومت مکبث حمله می‌برند. مکداف, مکبث را مي کشد. سپاهیان وارد کاخ می‌شوند و مالکوم را به پادشاهی اسکاتلند برمی‌گزینند.

صفحه 10:

صفحه 11:
لیرشاه یا شاه لیر (۵25] 10) نمایشنامه ای تراژیک اثر ویليام شکسپیر است که آن را یکی از بزرگ‌ترین و ارزنده‌ترین تراژدی‌های وی مئدانند. اين اثر به احتمال

صفحه 12:
شاه ليرء پادشاه دیرینه روز بریتانیاء در پایان عمر خویش به سر مي برد و قصد دارد که قلمرو حکومت را میان سه دخترش, گانریل - ركان و کوردلیاء تقسیم کند. پس چنین مي گوید که هر دختري که وي را بيشتر دوست داشته باشدء نصیب بيشتري از سرزمین هاي فرمانروا خواهد داشت. گانریل, دختر بزرگ: «سرورم! من شما را بیشتر از آن چه کلمات قادر به بیان آن باشند, دوست دارم.» رگان» دختر مياني: « آن چه را که حقیقتا گوياي عشق من است, خواهرم گفت. فقط آن چه گفت, كافي نبود...» لیرشاه» شادمان از پاسخ دو دخترش, سرزمین هايي به آنان بخشید. اما گقعهي ضادقانه‌بي گوزدلیاه دععر کوچكت بادشامین وي گزان آهدو موجب شد که از قلمرو پادشاه بریتانیاء چيزي جز خشم و تندي پدر نصیبش نشود. او گفت:

صفحه 13:
پس از چندي, رفتار گانریل که اکنون در ‎Tol‏ قدرت و شکوه به سر مي برد با پدر تغییر کرد؛ چنانکه روز به روز با وي» بیش از پیش سردي و بي اغثنايي مي نمود. سرانجام پادشاه سالخورده از کردار دختر بزرگش برافروخته گشت و راهي قصر رگان, دختر دیگرش شد. چون در او هم اثري از مهر نمي بيندء ترکش مي کند و در طوفان ناپدید مي گردد. بعد از اتفاقاتي, کوردلیا به ياري پدر مي شتابد. پدري که اکنون در ‎cules‏ سرخوردگي و بي كسي, دیوانه وار زندگي مي کند و از رفتارش نسبت به دختر کوچکش بسیار پشیمان و آزرده است. اما كوردلياي پاکدل, از گناه لیرشاه مي گذرد و آغوش محبت به سوي او مي گشاید. گانریل در گیر و دار يك ماجراي عشقي, به خواهرش, رگان زهر مي دهد و او را از بین مي برد. پس از آن نیز خودكشي مي کند. از سوي ديكّرء لیرشاه و کوردلیا اسیر شده اند. این جاست که كوردلياي بي كناه به قتل مي رسد. يس از آنء شاه لیر نیز از شدت غصه و غمء تسليم مرك مي شود...

صفحه 14:

صفحه 15:
أیللو نمایشنامه‌ای عاشقانه و تراژیک اثر ‎ells‏ ‏شکسپیر است که در حدود سال‌های ۱۶۰۳ - ۱۶۰۴ میلادی نوشته شده‌است. در این نمایشنامه شکسپیر به مضمون خیانت در عشق می‌پردازد. در این ترازدی, /تللو» شخصیت مرد داستان, به تحریک یکی از زیردستانش» به همسر خود, دزدمونا شک می‌کند و بی آنكه مسئله را با زن در ميان بكذاردء بی‌رحمانه او را می‌کشد. اما بعد از قتل, به بی‌گناهی همسر وفادارش پی مى برد ؛ درنتيجه دست به خودكشى می‌زند.

صفحه 16:

صفحه 17:
‎Sls Slab ule (Hamlet) alas‏ اثر ویليام شکسپیر است که در سال ۲ نوشته شده و یکی از مشهورترین نمایش‌نامه‌های تاریخ ادبیّات جهان به شمار می‌آید. ‏داستان اين نمايش نامه از آنجا آغاز می‌شود که هملت شاهزاده دانمارک, پس از سفر آلمان, به قصر خود در هلسینبورگ دانمارک بازمی‌گردد تا در مراسم خاک سپاری پدرش شرکت کند. پدرش به گونه مرموزی به قتل رسیده و کسی از چند و چون قتل شاه آگاه نیست. ‏در همان زمان» هملت درمی‌پابد که مادر و عمویش باهم پیمان زناشویی بسته اند. وسوسه‌ها و تردیدهای هملت هنگامی آغاز می‌شود که روح شاه مقتول بر او نمودار می‌گردد. روج بازگو می‌کند که چگونه به دست برادر خود کشته شده؛ سپس از هملت می‌خواهد انتقام این قتل مخوف و ناجوانمردانه را بازستاند. هملت درمی‌یابد که پدر معشوقه‌اش, اوفلیا نیز در قتل پدرش دست داشته‌است. ‏اوفلیا از نقشه‌های هملت آگاه می‌شود. پس از آگاهی از مرگ پدرش مجنون می‌گردد و خود را در رودخانه‌ای غرق می‌کند. سرانجام هملت انتقام پدر را از عمو می‌گیرد و در پایان نمایش هر دو کشته می‌شوند. ‎ ‎

صفحه 18:
موتولوگ مشهور: "بودن یا نبودن؟سوال ابتجاست آیا شایسته تر آن است که به تیر و تازیانه ي تقدیرٍ جفاپیشه تن دردهیم. وبا رید وبا راب ار مات سکیم وب نان بایان دهم بمیریم؛ به خواب رویم و دیگر هیج. و در این حواب دریابیم که ونج‌ها و هزاران رجری که اين تن حاکی می‌کشد. به پایان آمده. این سرانجامی است که مشتافانه بایستی آرزومند آن بود. مردن» به خواب رفتن, به خواب رفتن» و شاید خواب دید ها! مشکل همین جاست؛ زیرا اندیشه ي اینکه در اين خواب مرگ پس از رهایی از این پیکر فانی» چه رویاهایی پدید می‌آید مارا به درنگ وامی‌دارد؛ و همین مصلحت اندیشی است که این گونه بر عمر مصیبت می‌آفراید. وگرنه کیست که خقت و ذلّت زمانه, ظلم ظالمء اهانت فخرفروشان, رنج‌های عشق تحقیرشده» بی شرمی منصب داران

صفحه 19:
و دست ردی که نااهلان بر سینه شایستگان شکیبا می‌زنند, همه را تحمل کند؛ در حالی که می‌تواند خویش را با خنجری برهنه خلاص کند؟ کیست که این بار گران را تاب آورد» و زیر بار این زندگی زجرآور ناله کند و خون دل خورد؟ اما هراس از آنچه پس از مرگ پیش آید, از سرزمینی ناشناخته که از مرز آن هیچ مسافری بازنگردد, ارادة آدمى را سست تمايد. وهای ار سای ک میت های توش را نان ادر نه اینکه به سوی آن چه بگریزیم که از آن هیچ نمی‌دانیم. وان آگاهی است که ماه را چبون(برسو) ساحته, و اين نقش مبهم اندیشه است که رنگ ذاتی عزم ما را بی‌رنگ می و از اين رو ‎tal‏ جرئت و جسارت ما از جربان ایستاده و ما را از عمل بازمی‌دارد. آه دیگر خاموش, اوفلیای مهربان! ای پری زیباء در نیایش‌های خویش, گناهان مرا نیز به یاد آر." ياد آر.

صفحه 20:
Ham, To be,ornot tobe, I there's the peint, To Die, tofleepe,is that all? Ialls No,tofleepe,to dreame, I mary thereit goes, For in that dreame of death, when wee awake, And borne before an euerlafling Tudge, From whenceno paflenger euerretur nd, The ‏ی و‎ country, at whofe fight The happy finile,and the accurfed damn d, But for this,the ioyfull hope of this, Whol'd beare the cornes and flattery of the world, Scorned by the right rich, the rich curffed ofthe poore?

صفحه 21:

صفحه 22:
رومئو و ژولیت تراژدی نوشته‌شده به قلم وبلیام شکسپیر در اولیل کار اوست. این تراژدی کششی به داستان‌های عاشقانه دوران باستان دارد. درون‌مایه اثر براساس داستانی ایتالیایی است که به صورت‌شعربا نام تاربیخ باستانی رومئو و ژولیت توسط ارتور برووک در سال ۱۵۶۲ و به صورت نثر در سال ۱۵۹۱ توسط ویلیام پینتر نوشته شدند. شکسپیر از هر دو لثر استفاده کرد. ولی برای گسترش داستان. شخصیت‌های مکمل داستان به خصوص مرکوتیو و پاریس را دچار تی نمود. لین نظر وجود دارد که نمایشنامه بین سال‌های ۱۵۹۱ ۱۵۹۵ نوشته شده. و برای نخستین‌بار در قطع وبع کاغذ در سال ۱۵۹۷به چاپ رسید. لین نسخه کیفیت پایینی داشت و نسخه‌های بعدی اصلاح‌شده و با اصل اثر شکسپیر مطابق استفاده شکسپیر از ترکیب دراماتیک. به خصوص اثرات تعویض بين کمدی و تراژدی و گسترش کشمکش‌ها. گسترش کاراکترهای فرعی. و استفاده از درون‌مایه‌های فرعی و زیبا نمودن آن. به عنوان نشانه‌های اولیه توانایی‌های او مورد توجه است. نمایشنامه شکل‌های شاعرلنه مختلفی به کاراکترهای مختلف می‌بخشد و گاهی اوقات شکل کاراکترها نیز تغییر می‌کند.

صفحه 23:
رومشو و ژولیت بارها درسالن‌های تثاتر. فیلم. موسیقی و اپرا مورد استفاده قرارگرفته‌است. لین لثر در دوران بازگرداندن پادشاهی انگلستان دوباره زنده‌شد و به طورکلی توسط وبلیام داونلنت اصلاح‌گشت. در نسخه قرن ۱۸ام چنمین صحنه اصلاح. و مواردی که شاید زشت پنداشته‌می‌شدند حذف گشتند و نسخه اپرایی جورج بندا بسیاری از اقدامات را حذف‌کرده و یک پایان خوش به آّن اضافه کرد. اجراهای قرن 1۹ شامل اجرای شارلوت کوشمان, لثر اصلی را بازیلبی نموده و بيشتر برروی رثالیسم تمرکزنمود. نسخه 1۹۳۵از جان گیلگود بسیاربه لثر شکسپیر نزدیک‌بود. از لباس‌ها و صحنه‌های دوران الیزلبت استفاده کردتا درام را ارتقابخشد. درقرن ۲۰ و ۰۲۱ نمایشنامه با نسخه‌های جدید و گوناگینی. چون تولید ۱۹۳۶ جورج کوکور. نسخه 1۹۶۸ فرانک زفیرللی نسخه الهام‌گرفته 1۷177 رومنو و ژولیت در سال ۱۹۹۶ توسط باز لورمان و نسخه غیرشکسپیری ۲۰۱۳ توسط کارلو کارلی نمونه‌هایی از این بودند.

صفحه 24:
قهرمانان این نمایشنامه دختر و پسری از دو خانواده بزرگ در شهر ورونا هستند که با یکدیگ دشمتي دبرینه دارند روملو که از خاندان مونشگیو است. به امید ملاقات با رزالین. دختر مسیویش, به صیافت لرد کپیولت می‌رود؛ آنجاست که ژولیت» دختر لرد کیپولت را ملاقات می‌کند و رزالین را از یاد مي برد رومئو و ژولیت پس از نخستین دیدار و دلدادگي دوسویه, در تلاش برای وصال, راه به جايي نمي برند. در این میان خانواده‌های آن دو که کینه‌ای دیرینه از هم دارند. آتش اختلافاتشان بالا می‌گیرد . رومئو ناخواسته باعث مرگ تیبالت از خانواده کپیولت می‌شود و وضعیت را ملتهب تر مي کند. حاکم ورونا دستور می‌دهد که رومئو شهر را ترک کند. ژولیت که از یک سو غم دوری از رومئو و از سوی دیگر غم از دست رفتن تیبالت, قلبش را می‌فشرد, سخت اندوهگین می‌شود. خانواده ژولیت که از ازدواج مخفیانه او با رومئو که با وساطت راهب صورت گرفته بی خبرند, ژولیت را مجبور می‌کنند که با خواستگارش, کنت پاریس ازدواج کند. ژولیت نزد راهب می‌رود و از او چاره جویی می‌کند. راهب

صفحه 25:
ژولیت ناامید از تحقق عشقش وبا هدف تنبیه و هشدار دیگران» مایعی را که راهب‌به او داده . می‌نوشد و مدتی همچون مردگان به خواب عمیقی فرومی‌رود. خبر مرگ ژولیت در شهر می‌پیچد و مجلسی که برای ازدواج ژولیت با كنت پاریس برپا شده بود. به مجلس عزا بدل می‌شود. در لين ميان نقشه ی راهب برای ارسال خبربه رومئو ناکام می‌ملند؛ زیرا پیک خبررسان وی. پیش از َن که بتواند پیغام راجه رومئو برساند. در خانه‌ای که نوعی بیماری مسری در آن شیوع یافته وبه لمر حاکم قرنطینه شده. گرفتار مىشود. روشو ۰ كه داسان بی لاع است. خبر نادرست مرگ ژولیت را دریافت می‌کند. سمی را از یک داروساز می‌خرد و رهسپار ورونا می‌شود. رومئوی دل‌شکسته و بی‌خبر. برای حضور درکنار پیکر ژولیت که در انتظار برگزاری مراسم تدفین. در کلیسا گذاشته شده حاضر میگردد. در آن جابا کنت پاریس درگیر عی شود و او رابه قتل می‌رساند. رومئو جسد پاریس رابه داخل مقبره کپیولت‌ها می‌کشاند و در آن جا با پیکر ظاهرا بیجان معشوقش روبرو می‌شود. رومئو سم را می‌خورد و در دم جان می‌دهد.

صفحه 26:
دیری نمی‌گذرد که چهل و دو ساعت پابان بافته و ژولیت از خواب بر می‌خیزد و چون با جسد بی جان رومئو روبرو می‌شود. با خنجر رومئوبه زندگی اش پایان می‌دهد. لرد مونتگیو, لرد کپیولت و حاکم ورونا سر صحنه حاضر می‌شهند و راهب کل ماجرا را برای آن‌ها توضیح می‌دهد. حاکم که‌با جسد کنت پاریس- که از خویشاوندلنش است- روبرو شده رد منتگیو و لرد کپییفت را سوزنش می‌کند. لّن دو که سخت اندوهگین آند . سرانجام با یکدیگر دست دوستی می‌دهند و نفرت دیرینه دو خاندان با مرگ رومئو و ژولیت پایان می‌یابد.

صفحه 27:
۷ طلوع: ۱۵۶۴ میلادی غروب: ۱۶۱۶ میلادی انگلستان ‎v‏ هنر: شاعر و نمایشنامه نویس

صفحه 28:
آٌتللو- مکبث- هملت - ژولیوس سزار- رومئو و ژولیت- شاه لیر -تاجر ونیزی - رویای شب نیمه تابستان - هنری ششم- دو نجیب‌زاده ورونایی- تیتوس آندرونیکوس- کینگ جان- هنری چهارم- کمدی اشتباهات- هیاهوی بسیار برای هیچ- هنری پنجم- تروئیلوس و كريسدا- آنتونیوس و کلئوپاترا- تیمون آتنی- پربکلس - کوریولانوس- حکایت زمستان- هنری هشتم- رام کردن زن سرکش-آنچه به نیکی پایان پذیرد نیک است-تلاش بیهوده عشق- طوفان

صفحه 29:
اشعار غنایی شکسپیر از شاهکارهای شعر و ادبیات انگلیسی است. از آن جمله می‌توان به منظومه‌های زیر اشاره کرد: مجموعه غزلیات شکسپیر ونوس و آدونیس

صفحه 30:
فايل 0م اين اثر, با نام: ‎nls‏ به نمايشنامه هاى ويليام شكسيير ‏در سايت ‎٠‏ به نشانی زیر: ‎m.ketabesabz.com ‎

صفحه 31:
لامنابع: www.wikipedia.com" http://jomalatziba.blogfa.com" "شاه لیر- از کتاب «شاه لیر. مکبثت» ویلیام شکسپیر» ترجمه: نسرین پوربهروز

صفحه 32:
Nino Rota 1 Rom

به نام خدای هنر آفرین نگاهي به نمايشنامه هاي ويليام شكسپير ( (William shakespeare مكبث Macbeth شاه لير king lear اتللو othello هملت hamlet رومئو و ژوليت romeo and juliet کاری از: محمّـد سلگـی مکبث َم کِبـث ( )Macbethکوتاه‌ترین تــراژدی و یکی از محبــوب‌ترین آثار شكسپير است که در سال ۱۶۰۶م نوشته شده. اســاس تــراژدی مکبث ،وقــایع تــاریخی اســکاتلند اســت؛ امــا شکســپیر موافــق ذوق و طبــع خــویش ،در آن تغیــیراتی داده و حوادث جنگ‌ها را به هم آمیخته‌. سردار مکبث و ســردار بــانكو پس از شکســت ســپاهیان نــروژی ،در راه بازگشت به اسکاتلند ،با جادوگران روبــه رو می‌شــوند .آنــان از آینــده خــبر می‌دهنــد و در حــالی کــه امــیر کــادور زنــده اســت ،مكبث را ســاالر کــادور می‌خوانند .سپس به او می‌گویند کــه بــه شــاهي خواهــد رســيد .هم چــنين ساحران به بانکو می‌گویند :فرزندان تو به پادشاهی می‌رســند .دو ســردار غرق در شگفتی از ساحران جدا می‌شــوند .مکبث در راه بازگشــت توســط پیک دانکن ،پادشاه اسکاتلند بــاخبر می‌شــود کــه امــیر کــادور بــه جــرم بی کفایتی به اعدام محکوم شده و والیت کــادور نصــیب او گرديــده .این پیــام تکان دهنده درستی پیشگویی افسونگران را بر او ثابت می‌کند. دانکن بــرای سپاســگزاري از ســردار پــیروز (مکبث) ،بــه قصــر او وارد می‌شود تا شــب را در کــاخ او ســر کنــد؛ غافــل از آنکــه مکبث بــا وسوســه همسرش ،لیدی مکبث ،فرجامین شب زندگی او را تــدارک دیده‌انــد .دانکن در خوابگاه به قتل می‌رســد و دســتان مکبث و روان لیــدی مکبث بــه خــون هدف بعدی ،مکـداف ،سـاالر فـایف اسـت کـه او نـیز از اسـکاتلند گریخته و به جمع مخالفان مکبث پیوسته‌ .مکبث کــاخ مکــداف را بــه آتش می‌کشد و زن و فرزندان ساالر فــایف را بــا قســاوت بــه دیــار عــدم روانــه می‌کنــد .اکنــون مکبث و لیــدی مکبث را چاپلوســان و بزدالن دوره کرده‌اند و هرآن کس که اندکی شجاعت و غــیرت دارد، دو راه پیش رو مي بيند :گریختن از اسکاتلند یا پــذیرش مــرگ .جـّو هولناکی بر اسکاتلند حاکم شده و حــتی مــردان بـزرگ نـیز غالبـًا از ترس جان به جنگل پناه می‌برند. لیدی مکبث که در آرزوی تاج و تخت ،مبتالی جنون شده ،گرفتــار عذاب وجدان می‌گــردد .پيوســته در سرســرای کــاخ راه می‌رود و در برابر نديمه و ديگران افشای راز می‌کند که چگونــه دستشــان را بــه خون آلوده کرده‌اند. از این رو مکبث به ساحران متوسل می‌شود تا از آنها بشــنود کــه آینــده چگونــه خواهـد بــود .سـاحران در دومين دیــدار ،او را امیـدوار می‌کنند که حکومتش و جانش پابرجاست. امــا در این ميــان ،مخالفــان مکبث بــه ســرکردگی مکداف و مالکوم ،در پي حملــه بــه اســکاتلند هســتند. لیدی مکبث در اوج جنون به ســر می‌بــرد و ســرانجام جــان می‌ســپارد .ســربازان تحت امــر فرمانــدهان مخالف مکبث ،درختان جنگل بیرنـام را قطـع کـرده و با اســتتار خــود در پس آنهــا بــه ســوی مقــر حکــومت مکبث حمله می‌برند. مکداف ،مکبث را مي كشد. ســـپاهیان وارد کـــاخ می‌شـــوند و مـــالکوم را بـــه پادشاهی اسکاتلند برمی‌گزینند. شاه لیر لیرشاه یا شاه لــیر ( )King Learنمایشــنامه ای تراژیــک اثر ویلیام شکســپیر اسـت کــه آن را یکی از بزرگ‌تـرین و ارزنده‌ترین تراژدی‌های وی می‌دانند .این اثــر بــه احتمــال زیاد در سال ۱۶۰۵میالدی نوشته شده‌است. شاه لير ،پادشاه ديرينه روز بريتانيا ،در پايــان عمــر خــويش بــه ســر مي برد و قصد دارد كه قلمرو حكومت را ميان سه دخــترش ،گانريــل – رگان و كوردليا ،تقسيم كند .پس چنين مي گويد كه هر دختري كــه وي را بيشــتر دوســت داشــته باشــد ،نصــيب بيشــتري از ســرزمين هــاي فرمانروا خواهد داشت. گانريل ،دختر بزرگ« :سرورم! من شما را بيشتر از آن چه كلمات قادر به بيان آن باشند ،دوست دارم». رگان ،دخــتر ميــاني « :آن چــه را كــه حقيقتــا گويــاي عشــق من اســت، خواهرم گفت .فقط آن چه گفت ،كافي نبود»... ليرشاه ،شادمان از پاسخ دو دخترش ،سرزمين هايي به آنان بخشيد. اما گفته ي صادقانه ي كوردليا ،دختر كوچك پادشاه ،بر وي گران آمد و موجب شد كه از قلمرو پادشاه بريتانيا ،چــيزي جــز خشــم و تنــدي پــدر نصيبش نشود .او گفت: پس از چندي ،رفتار گانريل كه اكنون در اوج قدرت و شكوه به ســر مي برد ،با پدر تغيير كرد؛ چنانكه روز به روز با وي ،بيش از پيش ســردي و بي اعتنــايي مي نمــود .ســرانجام پادشــاه ســالخورده از كــردار دخــتر بــزرگش برافروخته گشت و راهي قصر رگــان ،دخــتر ديگــرش شــد .چــون در او هم اثري از مهر نمي بيند ،تركش مي كند و در طوفان ناپديد مي گردد. بعد از اتفاقاتي ،كوردليا بــه يــاري پــدر مي شــتابد .پــدري كــه اكنــون در نهايت سرخوردگي و بي كسي ،ديوانه وار زنــدگي مي كنــد و از رفتــارش نسبت به دختر كوچكش بسيار پشيمان و آزرده است .اما كوردلياي پاكدل، از گناه ليرشاه مي گذرد و آغوش محبت به سوي او مي گشايد. گانريل در گير و دار يك ماجراي عشقي ،بــه خــواهرش ،رگــان زهــر مي دهد و او را از بين مي برد .پس از آن نيز خودكشي مي كند. از سوي ديگر ،ليرشاه و كوردليا اسير شده اند .اين جاست كه كوردلياي بي گناه به قتل مي رسد .پس از آن ،شاه لــير نــيز از شــدت غصــه و غم، تسليم مرگ مي شود... اتللو ُاِتللو نمایشــنامه‌ای عاشــقانه و تراژیــک اثــر ویلیــام شکســپیر اســت کــه در حــدود ســال‌های ۱۶۰۴ - ۱۶۰۳ میالدی نوشته شده‌است .در این نمایشــنامه شکســپیر به مضمون خیانت در عشق می‌پردازد. در این تــراژدیُ ،اِتللــو ،شخصــیت مــرد داســتان ،بــه تحریک یکی از زیردستانش ،به همســر خــود ،دِزِدمونــا شــک می‌کنــد و بی آنکــه مســئله را بــا زن در میــان بگذارد ،بی‌رحمانه او را می‌کشد. اما بعد از قتل ،به بی‌گنــاهی همســر وفــادارش پی می‌برد ؛ درنتیجه دست به خودکشی می‌زند. هملت َه مِلت ( )Hamletنمایش‌نامه‌ای تراژیک اثر ویلیام شکسپیر است کــه در سال ۱۶۰۲نوشته شده و یکی از مشهورترین نمایش‌نامه‌های تاریخ ادبّیات جهان به شمار می‌آید. داســتان این نمــایش نامــه از آنجــا آغــاز می‌شــود کــه هملت شــاهزاده دانمــارک ،پس از ســفر آلمــان ،بــه قصــر خــود در هلســینبورگ دانمــارک بازمی‌گردد تا در مراسم خاک سپاری پدرش شرکت کنــد .پــدرش بــه گونــه مرموزی به قتل رسیده‌ و کسی از چند و چون قتل شاه آگاه نیست. در همــان زمــان ،هملت درمی‌یابــد کــه مــادر و عمــویش بــاهم پیمــان زناشویی بسته اند .وسوسه‌ها و تردیــدهای هملت هنگــامی آغــاز می‌شــود که روح شاه مقتول بر او نمودار می‌گردد .روح بازگو می‌کند که چگونه بــه دست برادر خود كشته شده؛ ســپس از هملت می‌خواهــد انتقــام این قتــل مخوف و ناجوانمردانه را بازستاند .هملت درمی‌یابد که پــدر معشــوقه‌اش، اوفلیا نیز در قتل پدرش دست داشته‌است. اوفلیا از نقشه‌های هملت آگاه می‌شود .پس از آگــاهی از مــرگ پــدرش مجنون می‌گــردد و خــود را در رودخــانه‌ای غــرق می‌کنــد .ســرانجام هملت انتقام پدر را از عمو می‌گیرد و در پایان نمایش هر دو کشته می‌شوند. مونولوگ مشهور: "بودن یا نبودن؟سوال اینجاست آیا شایسته تر آن است که به تیر و تازیانه ي تقدیِر جفاپیشه تن دردهیم. و یا تیغ برکشیده و با دریایی از مصائب بجنگیم و به آنان پایان دهیم؟ بمیریم؛ به خواب رویم و دیگر هیچ. و در این خواب دریابیم که رنج‌ها و هزاران زجــری کــه این تن خــاکی می‌کشــد ،بــه پایان آمده. این سرانجامی است که مشتافانه بایستی آرزومند آن بود. مردن ،به خواب رفتن ،به خواب رفتن ،و شاید خواب دیدن... ها! مشکل همین جاست؛ زیرا اندیشه ي اینکه در این خواب مرگ پس از رهایی از این پیکر فانی ،چه رویاهایی پدید می‌آید ما را به درنگ وامی‌دارد؛ و همین مصلحت اندیشی است که این گونه بر عمر مصیبت می‌افزاید. وگرنه کیست که خّف ت و ذّلت زمانه ،ظلم ظالم، اهانت فخرفروشان ،رنج‌های عشق تحقیرشده ،بی شرمی منصب داران و دست ردی که نااهالن بر سینه شایستگان شکیبا می‌زنند ،همه را تحمل کند، در حالی که می‌تواند خویش را با خنجری برهنه خالص کند؟ کیست که این بار گران را تاب آورد، و زیر بار این زندگی زجرآور ،ناله کند و خون دل خورد؟ اما هراس از آنچه پس از مرگ پیش آید، از سرزمینی ناشناخته که از مرز آن هیچ مسافری بازنگردد، اراده آدمی را سست نماید. و وامی‌داردمان که مصیبت‌های خویش را تاب آوریم، نه اینکه به سوی آن چه بگریزیم که از آن هیچ نمی‌دانیم. و این آگاهی است که ما همه را َج بون(ترسو) ساخته، و این نقش مبهم اندیشه است که رنگ ذاتی عزم ما را بی‌رنگ می‌کند. و از این رو اوج جرئت و جسارت ما از جریان ایستاده و ما را از عمل بازمی‌دارد. آه دیگر خاموش ،اوفلیای مهربان! ای پری زیبا ،در نیایش‌های خویش ،گناهان مرا نیز به یاد آر". رومئو و ژولیت رومئو و ژولیت تراژدی نوشته‌شده به قلم ویلیام شکسپیر در اوایل ک ار اوس ت .اين تراژدي ی عاشقانه دوران باستان دارد .درون‌مایه اثر براساس داستانی ایتالیایی است کششی به داستان‌ها ‌ که به صورت‌شعر با نام تاریخ باستانی رومئو و ژولیت توسط ارتور ب رووک در سال ،۱۵۶۲و ب ه صورت نثر در سال ۱۵۹۱توسط ویلیام پینتر نوشت ‌ه شدند .شکسپیر از هر دو اثر اس ولی برای گسترش داستان ،شخصیت‌های مکمل داستان به‌خصوص مرکوتی تفاده کرد، و و پاریس را دچار تغییراتی‌ نمود .این نظر وجود دارد که نمایشنامه بین سال‌های ۱۵۹۱تا ۱۵۹۵نوشته شده ،و برای پ رسید .این نسخه کیفیت پایینی داش نخستین‌بار در قطع ربع کاغذ در سال ۱۵۹۷به چا ‌ تو ق گشتند. نسخه‌های بعدی اصالح‌شده و با اصل اثر شکسپیر مطاب ‌ استفاده شکسپیر از ترکیب دراماتیک ،به‌خصوص اثرات تعویض بین کمدی و تراژدی و گس ترش کشمکش‌ها ،گسترش کاراکترهای فرعی ،و استفاده از درون‌مایه‌های فرعی و زیبا نمودن آن ،ب ه ی شاعرانه مختلفی ب ه عنوان نشانه‌های اولیه توانایی‌های او مورد توج ‌ه است .نمایشنامه شکل‌ها ‌ کاراکترهای مختلف می‌بخشد و گاهی‌ اوقات شکل کاراکترها نیز تغییر می‌کند. رومئ و و ژولیت بارها درسالن‌های تئ اتر ،فیلم ،موس یقی و اپ را م ورد اس تفاده قرارگرفته‌است .این اثر در دوران بازگرداندن پادشاهی انگلستان دوباره زنده‌ش د و ب ه طورکلی توسط ویلیام داونانت اصالح‌گشت .در نسخه قرن ۱۸ام چندین صحنه اص الح ،و مواردی که شاید زشت پنداشته‌می‌شدند حذف گش تند و نس خه اپ رایی ج ورج بن دا بسیاری از اقدامات را حذف‌کرده و یک پایان خوش به آن اضافه‌کرد .اجراهای قرن،۱۹ شامل اجرای شارلوت کوشمان ،اثر اصلی را بازیابی نم وده و بیش تر ب رروی رئالیس م تمرکزنمود .نسخه ۱۹۳۵از جان گیلگود بسیار به اثر شکسپیر نزدیک‌ب ود ،از لباس‌ها و صحنه‌های دوران الیزابت استفاده‌کرد تا درام را ارتقابخشد .درقرن ۲۰و ،۲۱نمایشنامه با نسخه‌های جدید و گوناگونی ،چون تولی د ۱۹۳۶ج ورج کوک ور ،نس خه ۱۹۶۸فران ک زفیرللی ،نسخه الهام‌گرفته MTVرومئو و ژولیت در سال ۱۹۹۶توس نسخه غیرشکسپیری ۲۰۱۳توسط کارلو کارلی نمونه‌هایی از این بودند. ط باز لورمان و قهرمانان این نمایشنامه دختر و پسری از دو خانواده بــزرگ در شــهر ورونــا هستند که با یکدیگر دشمني دیرینه دارند .رومئو که از خاندان مونتگیــو اســت، به امید مالقــات بــا رزالین ،دخــتر محبــوبش ،بــه ضــیافت لــرد کــپیولت می‌رود؛ آنجاست که ژولیت ،دختر لرد کیپولت را مالقات می‌کند و رزالین را از يــاد مي برد. رومئـو و ژولیت پس از نخسـتين ديـدار و دلــدادگي دوسـويه ،در تالش بـرای وصــال ،راه بــه جــايي نمي برنــد .در این میــان خانواده‌هــای آن دو کــه کینه‌ای دیرینه از هم دارند ،آتش اختالفاتشان بــاال می‌گــیرد .رومئــو ناخواســته بــاعث مرگ تیبالت از خانواده کپیولت می‌شود و وضعيت را ملتهب تر مي كند .حــاکم ورونا دستور می‌دهد که رومئــو شــهر را تــرک کنــد .ژولیت کــه از یــک ســو غم دوری از رومئو و از سوی دیگر غم از دست رفتن تیبالت ،قلبش را می‌فشرد، سخت اندوهگین می‌شود. خــانواده ژولیت کــه از ازدواج مخفیانــه او بــا رومئــو کــه بــا وســاطت راهب صورت گرفته بی خبرند ،ژولیت را مجبــور می‌کننــد کــه بــا خواســتگارش ،کنت پاریس ازدواج کند .ژولیت نزد راهب می‌رود و از او چاره جویی می‌کند .راهب ژولیت ناامید از تحقق عشقش و با هدف تنبیه و هشدار دیگران ،مایعی را ک ه راهب ب ه او داده ،می‌نوش د و مدتی همچون مردگان به خواب عمیقی فرومی‌رود .خبر مرگ ژولیت در شهر می‌پیچد و مجلسی که برای ازدواج ژولیت با کنت پاریس برپا شده بود ،به مجلس عزا بدل می‌شود. ّ در اين ميان ،نقشه ي راهب برای ارسال خبر به رومئو ناکام می‌ماند؛ زیرا پيك خبررسان وي ،پیش از آن ک بتواند پیغام را به رومئو برساند ،در خانه‌ای که نوعی بیماری مسری در آن شیوع یافته و به امر حاکم قرنطین شده ،گرفتار می‌شود. اط ـ رومئ و كه از داس ه ه تان بي الع است ،خبر نادرست مرگ ژولیت را دریافت می‌کند .سمی را از یک داروساز می‌خرد و رهسپار ورونا می‌شود. رومئوی دل‌شکسته و بی‌خبر ،برای حضور درکنار پیکر ژولیت که در انتظار برگزاری مراس م ت دفین ،در کلیسا گذاشته شده حاضر میگردد .در آن جا با کنت پاریس درگير مي شود و او را ب ه قت ل می‌رساند .رومئ و جس د پاریس را به داخل مقبره کپیولت‌ها می‌کشاند و در آن جا با پیکر ظاهرًا بیجان معشوقش روبرو می‌ش ود .رومئ و سم را می‌خورد و در دم جان می‌دهد. دیری نمی‌گذرد که چهل و دو ساعت پایان یافته و ژولیت از خواب بر می‌خیزد و چون با جسد بی جان رومئو روبرو می‌شود ،با خنجر رومئو به زن دگی اش پایان می‌ده د .لرد مونتگیو ،لرد کپیولت و حاکم ورونا سر صحنه حاضر می‌شوند و راهب کل ماجرا را ب رای آن‌ها توضیح می‌دهد .حاکم که با جسد کنت پاریس -که از خویشاوندانش است -روب رو شده لرد منتگیو و لرد کپیولت را سرزنش می‌کند .آن دو ک ه س خت ان دوهگین ان د ، سرانجام با یکدیگر دست دوستی می‌دهند و نفرت دیرینه دو خاندان با مرگ رومئ ژولیت پایان می‌یابد. وو آشنایی با شکسپیر طلوع 1564 :میالدی غروب 1616 :میالدی ملیت :انگلستان هنر :شاعر و نمایشنامه نویس آثار :نمایشنامه ها ُاتللو -مکبث -هملت -ژولیوس سزار -رومئو و ژولیت -ش اه لیر-ت اجر ونیزی -رویای شب نیمه تابستان -هنری ششم -دو نجیب‌زاده ورونایی- تیتوس آندرونیکوس -کینگ جان -هنری چهارم -کمدی اش تباهات- هیاهوی بس یار ب رای هیچ -ه نری پنجم -تروئیل وس و کریس دا- آنتونیوس و کلئوپاترا -تیمون آتنی -پریکلس – کوریوالنوس -حک ایت زمستان -هنری هشتم -رام کردن زن سرکش-آنچه ب پذیرد نیک است-تالش بیهوده عشق -طوفان ه نیکی پایان آثار :اشعار اشعار غنایی شکسپیر از شاهکارهای شعر و ادبیات انگلیسی است. از آن جمله می‌توان به منظومه‌های زیر اشاره کرد: مجموعه غزلیات شکسپیر ونوس و آدونیس زائر پرشور فایل pdfاین اثر ،با نام: نگاهی به نمایشنامه های ویلیام شکسپیر در سایت کتاب سبز به نشانی زیر: ‏m.ketabesabz.com منابع: ‏www.wikipedia.com ‏http://jomalatziba.blogfa.com ‏شاه لير -از كتاب «شاه لير ،مكبث» ،ويليام شكسپير ،ترجمه :نسرين پوربهروز فراهم آور: محّمد سلگی موسیقی: Romeo and Julietاثر Nino Rota دی 1394

51,000 تومان