علوم انسانی و علوم اجتماعیعلوم اجتماعی و جامعه‌شناسی

چگونه با نظریه‌های گوناگون روبرو شویم؟

صفحه 1:
چگونه با نظریه های گوناگون روبرو شویم؟

صفحه 2:
:# جامعه شناسی فقط توصیف نیست بلکه تبیین هم هست. تببین بدون ذخیره نظری ناممکن است. ##پژوهشهای اجتماعی نیز بدون نظریه ناممکن است.

صفحه 3:
هشت پیش فرض

صفحه 4:
تعریف پسینی به جای تعریف پیشینی. #اغلب تحقیقات نظری تحت تاثیر یک يا چند دبدگاه نظری هستند. واقعیات اجتماعی واقعیاتی بیرونی هستند. #معیار راه گشا بودن نظریه #جامعه شناسی را نمی توان به کفتارهای ایدئولوژیک با کفتمان قدرت تقلیل داد. جامعه شناسی علم شناخت تعلیلی -تحلیلی است. #ذخیره نظری در خدمت به پژوهشکر ترکیب نظری

صفحه 5:
منتقدان نظریه های جامعه شناسی

صفحه 6:
# ریشه های فکری و خاستگاه #مصباح در مقابل سروش #ایدئولوژی جامعه شناسانه. #دکتر سید جواد طباطبائی. #پیروان مکتب انتقادی. #ارزیابی انتقادی از نظریات موجود. 4 یوسفعلی اباذری

صفحه 7:
طبقه بندی چهار گانه نظریه ها

صفحه 8:
‎at‏ دسته اول (نظریه های رایج یا متداول) ‏#نمونه هاء | #محرومیت نسبی تاخر فرهنگی توسعه نامتوازن بسیج منابع... #ویژگی های اصلی و نسبت آنها با جریان اصلی جامعه شناسی: #تبیین عمده ترین مسائل جامعه. ‏##قابليت ارزيابى تجربى. | ‏#از شاخه های فربه جریان اصلی نظریه ورزی.

صفحه 9:
* دسته دوم (نظریه های کلان) #نمونه هاد :<جامعه سرمایه داری مارکس جامعه ارگانیک دورکیم عقلانی شدن وبر جامعه بحرانی هابرماس جامعه باز اندیشانه گیدنز جامعه نظارتی فوکو جامعه ریسکی اریک بک جامعه شبکه ای کاستلز ... #ویژگی های اصلی و نسبت آنها با جریان اصلی جامعه شناسی: #نببین ريشه های بنیادی جهان مدرن و روندهای اصلی آن. :از لحاظ تحربی راه کشا بودن آن مورد توجه است. #از شاخه های فربه جریان اصلی نظریه ورزی.

صفحه 10:
* دسته سوم (مکاتب یا مدرسه ها) #نمونه هاء #وفاق تضاد کنش متقابل نمادی انتقادی پدیدارشناسی روش شناسی مردمی مبادله انتخاب عقلانی ساخت یابی فمینیستی ... #ویژگی های اصلی و نسبت آنها با جریان اصلی جامعه شناسی: #تبیین معماهای پنجگانه. - پوزیتویسم در مقابل تفهم - توافق يا تضاد - عاملیت یا ساختار - ريشه های جوامع مدرن؟ تحول ذهن یا تغییر روابط معیشتی؟ - علت بنیادی تبعیض جنسیتی؟ ساختار زیست شناسانه یا ساختار اجتماعی؟ میزان اقبال اندیشمندان از سرمشق های آنها. #از شاخه های فربه جریان اصلی نظریه ورزی. ... .

صفحه 11:
‎He‏ دسته چهارم (جریانات فکری معاصر) ‏#نمونه هاء #پساختار گرایی مطالعات فرهنگی پسا استعماری فمینیستی پست مدرنی دين كرايافه ... ‏#ویژگی های اصلی و نسبت آنها با جریان اصلی جامعه شناسی: ##اغلب در بیرون جریان اصلی جامعه شناسی قرار دارند. ‏با نگاه انتقادی و هنجاری قابل ارزبابی هستند. ‏؟#غلب بدبین به نظریات جریان اصلی جامعه شناسی. ‏حتی از دوره دیگری بنام پسامدرن و پساجامعه شناسی اسم می برند.

صفحه 12:
تفاوت و تشابه نظریات اجتماعی و جامعه شناختی

صفحه 13:
# تفاوت اول #نظریات اجتماعی ریشه در مطالعات بین رشته ای و سایر رشته های علوم اجتماعی درند ولی نظریات جامعه شناختی ریشه در فعالیت دپارتمانهای جامعه شناسی دارند. #تفاوت دوم: #نظربه های جامعه ناختی تجربی ترند ولی نظریات اجتماعی انتزاعی ترند. #تفاوت سوم: #باره ای از نظریات اجتماعی از لحاظ معرفت شناختی با خردورزی و عقلانیت گرایی متفکران کلاسیک جامعه شناسی مشکل دارند. ‎He‏ تفاوت چهارم. #تأثیر بر یکدیگر.

صفحه 14:
علل تنوع نظریات متاخر جامعه شناسی

صفحه 15:
دليل اول #تاثیرات فکری نظریه پردازان کلاسیک بر نظریه پردازان متاخر. #دلیل دوم: ‎i‏ ‏#اثرپذیری از ببرون جامعه شناسی. د لیا ‎eli 1 | | 2p.‏ ‎washes‏ تأثیر گذار در زندگی نظریه پرداز متاخر #۶ دلیل چهارم. ‎HTL‏ ‏:#عوامل اجتماعی خارج از زندگی متفکر.

صفحه 16:
چهار چوب نظری راه گشا و رفع تکلیفی

صفحه 17:
# اول #فقط فهرست علل ذکر نمی شود بلکه علل موثر مهم است. + دغدغه اصلی تفکیک علل اصلی از زمینه ای نیست. دوم: کفایت ذهنی نظریات و فرضیات. +عدم کفایت ذهنی و پیچیده و بی معناء # سوم: #استفاده از جند روش تجربی برای نشان داده ‎CALS‏ عینی. +صرفا نمایش جداول آماری 2# جهارم. ##انتظار روشن از هر كدام از نظريات جهاركانه. + چهار چوب تر کیبی نامناسب

صفحه 18:
# پنجم #کار آبراهامیان با استفاده مدرسه تضاد و 4 کلان جامعه در حال توسعه. + پژوهشهای وزارتخانه ای و کارهای پایان نامه ای. #۴ ششم: #علاقه محقق به رائه در عرصه عمومی. +تحقیقات آرشیوی. #هفتم: #لزوما به نفع و مصلحت محقق تمام نمی شود. +معمولا با مقاومت روبرو نمی شود.

صفحه 19:
مروری بر نگاه کلاسیک الف - نظريه اجتماعى كلاسيكء فمينيسم و مدرنيته

صفحه 20:
#۶ د رآمد مدرنیته پیشرفت اجتماعی و یکبارچگی اجتماعی 4 تردید نسبت به سلامت و عدالت جامعه + بدنبال تغییر( اصلاح و انقلاب)

صفحه 21:
* پروژه دور کم: پیشرفت اجتماعی با استفاده از خرد جامعه شناختی + پیشرفت به سمت نظم اجتماعی نه رهایی افراد انسانی * بازسازی انسجام اجتماعی و وفاق اخلاقی در جهان صنعتی + جامعه شناسی مبنای شناخت مناسب برای رسیدن به جامعه سالم

صفحه 22:
* رهیافت نظری دورکم: اهمیت نظم اخلاقی * مهمترین نیز فرد- کنترل شدن و نظارت اخلاقی # بی نظمی و فلاکت * اجتماعی شدن ----- نظم و وضایت افراد * ماهیت عینی هنجارها و ارزش ها ----- جامعه شناسی ساختاری * واقعیت های اجتماعی(هنجارها و ارزش ها به منزله اشياء * جامعه به شکل یک نظام اجتماعی عمل می کند(کار کردگرایی) * استفاده از تکنیک ها و روش های علوم طبیعی

صفحه 23:
۶ مدرنیته به مثابه یک نظم اجتماعی پیچیده تر ** تقسیم کار اجتماعی- تمایز میان جامعه سنتی و صنعتی تکامل از همبستگی مکانیکی به همبستگی ار گانیکی #۶ جوامع ابتدایی ---- تکه تکه » گروههای خویشاوندی ۶ خود بسندگی ------ انسجام کم

صفحه 24:
+ تکامل جامعه--- ظرفیت بیشتر برای انسجام با ثبات تر و پیچیده تر ** تکامل اجتماعی - تمایز یابی اجتماعی -نهادهای تخصصی * نظام اخلاقی انعطاف پذیر # رقابت اقتصادی آشفته و بی نظم- ریشه تضاد و تخاصم طبقاتی + پاداشهای نابرابر به موقعیتهای منفاوت-تضاد + علل بیماریهای فردی و اجتماعی- فقدان نظم هنجارین(آنومی)

صفحه 25:
* الگوی جامعه شناسی علمی دور كم --- مطالعه خودكشى + استفاده از همبستگیهای آماری قح تأثیر عوامل اجتماعی تا گرایش های فردی گرایش به همبستگی اجتماعی خودکشی- آنومیک خودخواهانه ایثار گرانه ‎te‏ شناخت قوانین جهانشمول به جای تحلیل تاریخی

صفحه 26:
مار کس--- مدرنیته به مثابه آزادسازی ظرفیت های انسانی * تبیین ماتریالیستی تاریخ * دولت بازتاب مناسبات تاریخی طبقاتی * تحلیلی اقتصادی - سیاسی از سرمایه داری

صفحه 27:
* بحران های سرمایه داری و راه حل های آن از نظر ماركس --- * تضاد و نبرد طبقاتی - مناسبات تولید استثماری +سازمان اجتماعی جدید » عدالت از طریق پایان دادن به استثمار از خود بیکانکی - مناسبات اقتصدی سرمایه داری +مناسبات اقتصادی سوسیالیستی بیگانگی از کار - نیروی کار کالایی قابل خری و فروش

صفحه 28:
بحران های سرمایه داری و راه حل های آن از نظر ماركس --- بیگانگی کار گر از کالاهایی که می سازد الکیت و کنترل ابزار تولید در دست کارفرماست +پایان دادن به تقسیم کار سخت و طاقت فرسا به ویژه کار فیزیکی و ذهنی + بیگانگی از انسانهای دیگر ابودی همکاری +رشد کامل استعدادهای هر شخص - کار گران از کنترل کار خد و خلاق بودن منع می شوند 2 شکست در انباشت سرمایه»انحصار به جای رقابت» موثرتر شدن مقاومت کار گران < کاهش فرخ بهره» جایکزینی سرمایه های بز رکه اتحاد طبقات کار گر +انقلاب و ایجاد نظام سوسیالیستی

صفحه 29:
ماکس وبر + نگرانی نسبت به آینده + عدم بر آوردن نیازهای انسانی در حین پیشرفت ‎HE‏ اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری ‏اهمیت نظام های باور و جهان بینی های دینی در زندگی اجتماعی ‏© پیوریتنیسم

صفحه 30:
ماکس وبر: نظریه کنش اجتماعی ‎Ht‏ کنش در مدرنیته شاخصه کنش ها در زندگی اجتماعی مدرن انواع کنش ها: + سنتى + عاطفى © معطوف به ارزش # عقلانى به اعتقاه وبر مدرنبته مستلزم فائق آمدن عقلانیت محدوه بر دیگو----- اشکال کنش بود.

صفحه 31:
* ماکس وبر: نظریه کنش اجتماعی © نمونه بارز عقلانی شدن---- برو کراتیزاسیون + قفس آهنین بروکراسی ‎Ht‏ طاعون زندگی یعنی عقلانی شدن همه گیر درمان ندارد

صفحه 32:
# ماکس وبر: فواید و مشکلات عقلانی شدن و مدرنیته و راه حل آنها #افزایش قدرت انسان ‎Sop =‏ و اسارت انسان در اشکال جدید سلطه کنترل بیشتو بر طبیعت و جامعه و حق انتخاب بیشتر < کنتول غیر شخصی بر افراد» قدرت بروکراسی _ +کنتول بروکراسی از طریق مجلس؛ حکومت منتخبان #عرفی شدن» آزادی از باورهای تحمیلی . . . . - بحران باوره از دست رفتن معنای زندگی و قواعد اخلاقی +علاقه به ارزش های لیبرالی + خرد عقلانی» پایان ایمان غیر انتقادی زش هاء تنزل اهداف غایی» سلطه اهداف مادی و دنیوی ‏ +وفاداری به ارزش هاء پیشبرد معرفت علمی اخلاقی» رهبران کاریزماتیک

صفحه 33:
+ ماکس وبر: فواید و مشکلات عقلانی شدن و مدرفیته و راه حل آنها ظهور خود بازتابی» فردیت - برخورد با دیگران به عنوان ابزار +دفاع از خلاقیت فرد انسانی #رویکرد عقلانی به ذهن و بدن - کاهش شهوت انگیزی » جسمانیت لذت جنسی +حمایت از زندگی و امیال شخصی و خصوصی #توسعه پویای سرمایه داری - سلطه نیروهای بازار

صفحه 34:
# فمینیسم: نظریه اجتماعی و مدرنیته #اهمیت سیاسی و اقتصادی مناسبات جنسیتی نظریه های اصلی فمینیست ها +نظریه لیبرالی کلاسیک +نظریه اجتماعی مدرن + نظریه های پساساختارگرایی و پسامدرن

صفحه 35:
‎He‏ نظریه فمینیستی و نظریه لیبرالی کلاسیک #در سده هجدهم ظهور کرد. دغدغه اصلی: آزادی فردی برای زنان همانند مردان ‏+ فقط موجودات عقلانی می توانستند آزادی را تحربه کنند . اما مساله این بود که زنان به اندازه مردان عقلانی محسوب نمی شدند. ‏2 اندیشمندان کلاسیک لیبرال ظرفیت های فکری و اخلاقی زنان را بسیار متفاوت و کمتر از مردان می دانستند. ‏* ماری ولستونکرافت: غیر عقلانی است این عقلانیت را شامل حال زنان ندانيم. 9 ‎

صفحه 36:
‎He‏ نظریه فمینیستی و نظریه لیبرالی کلاسیک ##نظام آموزشی به شدت تفکیک يافته تا مردان را جذب کنند. ‏# راه حل: ارائه آموزشهای غیر تفکیک شده و کمک به زنان برای برز استعداد و توانایی هایشان. ‏+ سده نوزدهم: مبارزه برای حق رای زنان در آمریکا و انگلیس.

صفحه 37:
‎He‏ نظریه فمینیستی و نظریه اجتماعی مدرن ‎o bi‏ محصول جامعه. ‏* دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ‏قاکید بر قدرت جامعه در شکل دهی به ارزش ها و رفتار فرد. ** تمایز میان تفاوت های جنسی و جنسیتی ‏# تحت تاثیر رادیکالیسم نابرابری. ‏شعار اصلی: امر شخصی امری سیاسی است.

صفحه 38:
# فمینیسم لیبرال #بتی فریدان محدودیت به عرصه خصوصی- افسردگی و اعتباد برای زنان * بار اشتغال و نان آوری بر دوش مردان- عدم لذت کامل از زندگی + بنابراین ارزش ها و هنجارهایی که در بين مردان و زنان درونی شده اند باید به شکل انعطاف پذیری توزیع شود. + راه حل: اصلاحات حقوقی در عرصه های نظام آموزشی» سیاست و بازار کار.

صفحه 39:
فمینیسم رادیکال تا کید بر سرکوب نظام مند و جمعی زنان از سوی مردان تقسیم بندی رایج میان عرصه عمومی و خصوصی را بکار می گرفتند عرصه خصوصی به حوزه ای تبدیل شده بود که به شدت سیاسی بود. ‎ae‏ نظام مردسالار الگویی برای اشکال بعدی استثمار و سرکوب. ** مهمترین ویژگی جامعه: کنترل مردسالارانه رفتار جنسی زنان و فرزندآوری آنهاء

صفحه 40:
+ فمینیسم مار کسیستی ##ستم دیدگی زنان یکی از نشانه های بیماری سرمایه داری است. #6 ميشل برت خانواده بصورت بنیادین از طربق نيازهاى سرمايه دارى شكل ميكيرد. خانواده محملی مهم براى فرودست كردن زنان است. #۶ ويشه ستمديدكى زنان: كار بدون دستمزد زنان در خانه و با دستمزد در بيرون از خانه.

صفحه 41:
۶ فمينيسم سوسياليستى: #دتركيب عناصر فمينيسم راديكال و ما ركسيستى. #نیروهای مردسالاری و سرمایه داری توامان نظریه نظام های دوگانه: مردسالاری و نظام سرمایه داری را دو شکل مجزای سر کوب زنان می دانست. + نظریه نظام های یکپارچه: نظامی واحد و یکپارچه

صفحه 42:
ضعف ها و مشکلات نظریات فمینیستی مدرن: #عدم موفقیت در برقراری تعادل میان آزادی /محدودیت» ساختار /عاملیت. ##بدبینی نسبت به آرمانهای مدفیته و میراث روشنگری(عقلانیت خرد)

صفحه 43:
* رهیافتی جدید به تلفیق نظری تحلیل خرد و کلان: در تحقیقات عملی ساده است. #تبیین ساختار اجتماعی؛ فرهنگ و رفتار با نظریه های عامتر و انتزاعی * مساله: ایجاد ساز گاری میان تبیین های سطح جمعیتی یا اجتماعی با قبیین های رفتری و فردی است. . نتيجه # شكاف بين خرد و كلان ناسازگاری علوم اجتماعى

صفحه 44:
# عاملیت و ساختار: #عاملیت: اراده آزاد انسانی. ساختار: کنش انسانی به شدت تحت تاثیر عوامل ساختاری و فرهنگی این دو نکرش متضاد نیستند. #۶ ابهام * آمیختگی عاملیت-ساختار با مسائل خرد-کلان

صفحه 45:
* افتونی گیدفز: #۴ ساختار: قواعد و منابعی که کنشگران در عمل از آنها استفاده می #۴پی بر بوردیو: #مفهوم عادتواره: شیوه ها و روال های افراد در طبقه بندی» شناخت» فهم و رفتر بهجایگاهشان مخصوصا در نظام طبقائی مربوط است. * کنش های افراد این ساختارها را تقویت می کند. + ارتباط میان ساختار و عاملیت به واسطه عادتواره برقرار می شود -.

صفحه 46:
+ تمایز میان ذهنی و عینی: ذهنی: جیزی است که در سر انسان می گذرد--- عاملیت و اراده. #عینی: چیزی است که خارج از سر انسان قابل مشاهده است-ساختار. #فرض باطل: نمی توان بطور عینی امر ذهنی را مطالعه کرد. + پیشرفت علوم در تصویرسازی ذهنی و ترسیم عصب شناسی مغز.

صفحه 47:
# جهان چند بعدی: #از کنش و سامان(فظم) تشکیل شده است. جفری الکساندر: میان کنش و سامان تفکیک قاثل می شود. #کنش: عقلانی و غیر عقلانی. #سامان: تضاد و وفاق. + با ارجاع به دوگانه های کهنه ای نظیر عاملیت-ساختار» عقلانی -غیر عقلانی» عینی-ذهنی» کنش-سامان و غیره تمایز خرد و کلان از لحاظ نظری حل نخواهد شد.

صفحه 48:
استراتژی هایی برای پر کردن شکاف میان خرد و کلان: #خرد گرایی افراطی. فرض: جهان خرد برای تبیین نظری مقدم است. #ساختار: ساخته ذهن جامعه شناسان. #تنها مساله قابل مشاهده: افراد در گیر رابطه و مواجهه رو در رو. * سنجش فرایندهای خرد. ‎ELL‏ ی ها ها

صفحه 49:
استراتژی هایی برای پر کردن شکاف میان خرد و کلان: # کلان گرایی افراطی. ؟#فرض: نیروهای محدود کننده کنش هاء ساختار: تاثبر گذار بر ميزان و نوع كنش ها. جيزهاى تحت تملك ساختارها قابل فرو کاستن به امر خرد نیستند.

صفحه 50:
استراتژی هایی برای پر کردن شکاف میان خرد و کلان: #تخته پرش های مفهومی. #پیشروی مفهومی از خرد به کلان. #جامعه شناسی صوری: به جای توجه به ماهیت واحدها باید بر خود رابطه و متعلقات آن و پویش شناسی توجه کنیم. #تقلیل گرایی استنتاجی: 5 پایه ها و اصول بنیادین فرایندهای خرد در راس دستگاهی استنتاجی قرار می گیرد و قوانین ساختار اجتماعى از دل اين اصول استنتاج مى شود.

صفحه 51:
وهيافتى جايكزين برای پل زدن میان خرد و کلان: #نظریات خرده میانه کلان. هم تحلیلی و هم واقعیتی اجتماعی هستند. #واقعی در سه سطح ظاهر می شود و ما هم باید به دنبال ‎of‏ هایی برای مفهوم پردازی برای ویژگی ها و پویش شناسی هر کدام از ابعاد واقعیت باشیم. #واقعیت اجتماعی: تحت نفوذ نبروهای پایه و بنیادینی است که در سه سطح خردءميانه و كلان عمل می کنند.

صفحه 52:
تعداد مطلق» نرخ رشده تركيب و توزيع انسانها جمعيت گردآوری منابع محیطء,تبدیل ‎ete‏ به كالاها و سرويس ها براى تسهيل قو ليد گردآوری و تبدیل 2 احداث زیرساخت هایی برای انتقال منابع؛ اطلاعات و انسانها در مکان و فق + استفاده از ظام های مبادله برای توزیع منابع» اطلاعات و انسانها نوز زاد و ولد اعضای جدید یک جمعیت و انتقال فرهنگ به این اعضاء باز تولید استقادة از اخبارء ساختارهای اجرایی و داری» از مق ۵ مادی و نمادها برای کنتر اعضاى يك جمعيت و ميزان ‎wires ee‏ قدرت و پایه های قدرت

صفحه 53:
ایجاد واحدهای رسته ای در راستای اهداف سازمان ‎as‏ ایجاد واحدهای دسته ای و قرار دادن افراد در دسته های مختلف ‎pas‏ حفظ خدود و مر رها انتگاه حشيدى بهازوابظ درون واحدهاف انس‌ها سته ای و دسته ای؛ اننظام بخشیدن به روابط ميان واحدهای رسته چام ای و دسته ای

صفحه 54:
Shay ترس خشم» ناراحتی و خوشحالی. حرد تحکیم "خود» مبادله مثبت؛ اعتماد و پیش بینی پذیری» وافعیت مندی» شمول گروه. نمایش و خوانش حرکات (ابجاد و فهم نقش): جایابی و ارزیابی افراد در موقعیت ها در مقایسه با موقعیت های دیگر. تعداد افرادی که باهم زندگی می کنند» فشردگی و حرکات آنهاء و معانی که به آنها نست داده می شود. حدود» تقسیمات و ویژگی های مکان و معانی مربوط به آن عواطف نیازهای پیوند جویانه بايكاه جمعیت شناسی بوم شناسی

صفحه 55:
فرهنگ حوزه های نهادی بش های اصلی حوزه های مختلف ایدئولوژی هایی که مقدمات ارزشی را به حوزه های خاص ترجمه می کنند هنجارهای نهادی برای حوزه ها فرهنگ واحد رسته ای 2 1 فرهنگ واحدهای دسته ای ایدئولوزی ها و قواعدی که اقندار/منزلت ۷ اجتماعی,دسته.ها و طبقه پندی اجتماعی:و پیوندمیان موقعيت ها را.دن واحدهاى رسته ا خاصن مشخصن تعاريف دسته ها و طبقه بندى اجتماعى و انتظاراتى که درواحدهای دسته ای قرار دارند و رتبه بندی دسته های اجتماعی از لحاظ ارزش ها و هنجارها ع ع هنجارين كردن مواجهه مكلف وى مهس كرو حی‌های دخلل ر یل حدت مناسکی کردن: رشته های کلیشه ای حرکات و اشارات مورد استفاده ارتباطات: اشکال حرکات اشارات کلامی و غیر کلامی طبقه بندی: میزان نسبی رابطه نزدیک و محتوای کاری-عملی.آیینی و اجتماعی احساس: انواع و سطوح عواطف و احساساتی که تجربه و بزار می شوند

صفحه 56:
# جامعه شناسی خرد: # آلفرد شوتسی: پیدا رشناسی جهان اجتماعی رشت بين الاذهانى: #تجربه های زیسته مشابه, ##توجه به بافت و زمینه. #«تثبيت معنا و تفسير معنا: # كار كرد دلالتى و بيانى ن #معنای عینی و معنای ذهنی فشانه. #افکار به تدریج شکل میگیرند و بتدريج هم تفسیر میشوند. #جهان زندگی معاصران و گذشتگان -

صفحه 57:
# جمع بندی: زمینه-معنای ارتباط #علت یابی و انگیزه یابی. #طرح و انگیزه دانسته و علی. #معنای ذهنی و عینی: تولید و اثر + نقطه شروع تفسیرگر تجربه در مورد جسم زنده و دستاوردهای تولیدی دیگری.

صفحه 58:
پیتر ال بركر و تاممى لاکمن: ساخت اجتماعی واقعیت *#ريشه های شکل گیری نهادهاء #تکرار کنشی. ----- الکو ** نهادی شدن زمانی اتفاق می افتد که نمونه سازی متقابل کنشهای عادی شده از جانب تیبهای کنشگران موجود باشد. نمونه سازی های مشترک در دسترس همه * نهادها تعبین مى کنند که کدام کنشها را کدام کنشگران باید انجام دهند #نهادها نشانگر تاریخمندی و کنترل هستند.

صفحه 59:
#بخشی از کنش انسانی نهادینه است. ------ بخشی از کنش انسانی به کنترل اجتماعی در آمده است. # دیگر مکانیسم های کنترل فقط وقتی به کار می ایند که فرایندهای نهادی شدن با موفقیت عمل زنای با محارم 2# نمونه سازی متقابل حتی در بین دو نفر ‎sit‏ نقطه شروع. ----- دو شخص از دو دنیای متفاوت #الف دیدن کنشهای ب ‏نسبت دادن انگیزه به کنشهای ب ‏دسته بندی انگیزه های تکرار شونده

صفحه 60:
بینی فرجام کنشهای ‏ ب الف تصور می کند که ب در تعامل با او نیز این کنشها را انجام خواهد داد. % در جریان کنش نمونه سازیها 1------ ایجاد الگوهای کنش یعنی الف وب نقشهایشان را در برابر یکدیگر و در ارتباط با همدیگر انجام می دهند. مهمترین وجه ------- پیش بینی کنش طرف مقابل دوری از اضطراب و نگرانی و صرفه جویی در وقت و هزینه ؟ ویژگی بارز زندگی مشترک آنها وجود حوزه گسترده ای از امور عادی و بدیهی است.

صفحه 61:
:#قلمروهایی همچون کار» جنسیت و سرزمین از جمله کانونهای نمونه سازی و عادتمند شدن هستند. خصلت عینیت -- پدرسالاری جهان نهادی در آگاهی افراد ثبات و استحکام بيدا ميكند. # مراحل اولیه جامعه پذیری کودکان * برای کودکان این جهان بطور کامل قابل فهم نیست--- واقعیتی بیرونی + عینیتی که کودکان تجربه میکنند بر تجربه خود والدین در مورد جهان اثر میگذارد. امور دنیا همواره به این روال بوده است..

صفحه 62:
:* نهادها در خارج از فرد و اراده او قرار دارند و سرپیچی از آنها با مقاومت مواجه می شود.. نهادها-----قدرت الزام آوری دارند درک نهادها از طریق شهود و درون نگری امکان پذیر نیست بلکه باید وارد جامعه شد.. # عینیت جهان نهادی محصول فعالیت انسان می باشد---- عینیت یابی #* فرایند دیالکتیکی تحقق بيرونى a ینیت یابی ** درونی سازی

صفحه 63:
‎drole‏ ساخته دست انسان است--- جامعه واقعیتی عینی است-س- انسان محصول جامعه است. ‏به سیب تاریخمند شدن و عينيت يافتن نهادها رشد و كسترش مجموعه مشخصى از كنترل هاى اجتماعى نيز ضرورت مى يابد.

صفحه 64:
اروینگ كاف ایش خود در زندگی روزمره * باور فرد به نقشى که اجرا میکند #جدی گرفتن نقش * تصور خود فرد در مورد اثو يا تصويرى كه از واقعيت برای تماشاگران خلق میکند چیست؟ * کلبی مسلک #صادق روى صحنه #: صحنكه آرابى # روی صحنه شخصی----- حضور و حالت # همسازی بین حضور و حالت و صحنه آرایی

صفحه 65:
تحقق نمایشی # برجسته سازی واقعیت #نمایش دادن با برخی جایگاهها مشکل ندارد- مشت زنان حرفه ای» جراحان» نوازندگان ویولن و مامورین نیروی انتظامی # نمایش دادن با برخی جایگاهها مشکل است- پرستارا بخش درمانی» صاحبین بنگاه» مامورین کفن و دفن» تاجران ‎He‏ دوراهی کنش و نمایش

صفحه 66:
# آرمانی کردن ‎oe‏ تطابق نقش با ارزشهای مطلوب جامعه ‏#خود بشری و خود اجتماعی ۳ ,اسطه انضباط اجتماعی نوعی نقاب منش در ما درونی می شو ‏به وا باط اج ‎se‏ بازنمایی‌غلط ‏حق مشروع اجرای نقش #توانایی اجرای نقش

صفحه 67:
‎He‏ هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین ‏#موضع روش شناختی مکتب کنش متقابل نمادین ‏# کاوش و تبیین یا توصیف و تحلیل روشهای اساسی مطالعه مستقیم جهان اجتماعی ** مطالعه مستقیم جهان اجتماعی تجربی---کنش متقابل نمادین ‏مکتب کنش متقابل نمادین از مجموعه اى از اصول از ب ‎ ‎ ‏ن فرضيه را رد ميكند كه علمى بودن لزوما به معنى تبعى تعیین شده بزوهش ميباشد ‏* محقق زندگی گروهی انسانها و کنش اجتماعی را چگونه مطالعه میکند.

صفحه 68:
هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین #چهار ایده محوری ۱- افرد چه به شکل فردی و چه بصورت جمعی بر اساس معنای چیزهایی که جهان آنان را تشکیل میدهد دست به کنش میزنند. ۲- رابطه افراد الزاما در قالب فرايندى است كه طى آن نشانه هايى را با يكديكر رد و بدل میکنند و نشانه هاى همديكر را تفسير ميكنند. ۳- کنشهای اجتماعی خواه فردی و خواه جمعی از طریق فرایندی شکل میگیرند که طی آن کنشگران به بررسی» تفسیر و ارزیابی موقعیت هایی میبردازند که با آن مواجه میشوند. ۴- روابط در هم تنیده کنشها که زمینه شکل گیری سازمانها و نمادها و تقسیم کار و شبکه های وابستگی متقابل را فراهم میسازند اموری پوبا و متحرک هستند نه ایستاء

صفحه 69:
# هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین جامعه به مثابه کنش متقابل‌نمادین واکنش صرف نه بلکه تفسیر # محرک تفسیر پاسخ # مفهوم خود نزد مید انسان مخاطب کنشهای خود #شتوانایی مخاطب قرار دادن خود---- ارتباط با جهان‌لطراف تك از طریق‌نشانه گذاری چیزها برای خود

صفحه 70:
* هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین #جامعه به مثابه کنش متقابل نمادین مید معتقد است که شکل گیری کنش بشری در فرایند تعریف و تفسیر چیزها همواره در متنی اجتماعی انجام میگیرد. ۶ کنش گروهی اساسا چیزی نیست جز کنشهای افرادی که با یکدیگر همسو و سا زکار شده اند. ایفای نقش دیگران ----- دیگری تعمیم يافته

صفحه 71:
* هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین #سه پیش فرض اصلی: جامعه بشریعتشکل از افرادي است که دارای خود هستند یعنی چیزها را برای خود تعریف و تفسیر میکنند. * کنش فردی امری خلق الساعه نیست, بلكه برساخته میشود یعنی فرد از طريق تعريف و تفسير ويزكيهاى وضعيتى كه در آن قرار دارد به كنش شکل ميدهد. كنش كروهى يا جمعى جيزى نيست جز كنشهاى فردى همسو و هماهنك و اين خود ريشه در تعريف و تفسيرى دارد كه فرد از كنشهاى ديكران به دست ميدهد.

صفحه 72:
* آثار فوکو #جنون و تددن ** شرايط تاربخى حبس و طرد كروههاى مختلف جذامیان در قرون وسطی ديوانكان در عصر رنسانس و فقرا و دیوانگان ۳ انس و ثقرا و دیوانگان و بی 85 رویکرد طرد مکانی نوعی تکنولوژی قدرت برای دسته بندی اقشار مختلف مردم بود. * تاريخ يبدايش تيمارستانشرايط تاريخى ث ‎ALLL ALS‏ هس تن تعازشعان: ر رايط تار يخي شكل كيزي علو ‎eg cata‏ و روانپزشکی ‎i‏

صفحه 73:
* آثار فوکو #تولد درمانگاه * دیرینه شناسی دانش پزشکی فاصله گیری از خرافات و روی آوردن به حقیقت عینی بدن در قرن هیجدهم چگونه پزشکی مدرن انسان را به ابژه دانش بدل کرده است. # تاريخ پیدایش تیمارستان-شرایط تاریخی شکل گیری علوم انسانی و پزشکی و روانپزشکی

صفحه 74:
‎He‏ یورگن هابرماس ‏#توجه به حوزه ‎:(PUBLIC SPHERE) gaqae‏ ۱- تعریف حوزه عمومی: ‏از نظر هابرماس, حوزه عمومی عرصه ای است که در آن افراد به منظور مشار کت در مباحث باز و علنی گرد هم می آیند. به عبارت بهتر» افراد در حوزه عمومی(عرصه اجتماعی) از طریق مفاهمه و استدلال و 7 شرایطی عاری از هر گونه فشار اضطرار با اجبار درونی(خودخواسته) با بیرونی(قیری) و بر مبنای آزادی و آگاهی تعاملی و در شرابط برایر برای تمام طرفهای مشار کت کننده در حوزه عمومی مذکور» مجموعه ای از رفتارهاء مواضع و جهتگیری های ارزشی و هنجاری را تولید می کنند که در نهایت به صورت ابزاری موثر برای تاثیر گذاردن بر و رفتار و عملکرد ل 1 لاتق شا خسن قذر تاذو لت عمل أملى)'كنندا ‎ ‎ ‎

صفحه 75:
انواع علم علوم طبيعي (نجرب ي- تحليلي) علوم تاريخي ‏ - اجتماعي (هر منوتيكي) علوم انساني تداوم روابط اجتماعي زبان یا کنش متقابل(تعامل) 0 0 Ne ini ا

صفحه 76:
تقلیل کنش خودافریننده نوع بشر به کار کار آزاد و خلاقانه(انسانى) ایجاد یک جامعه کمونیستی که در آن تحریف نشده بوچود آید حذف موانع(سرمایه داری) موجود بر سر کار تحریف نشده تمایز میان کار و کنش ابل و تاکید بر کنش ارتباطی ارتباط تحریف نشده و بدون اجبار ایجاد یک جامعه ای که در رفع موانع موجود بر سر راه ارتباط آزادانه

چگونه با نظریه های گوناگون روبرو شویم؟ * جامعه شناسی فقط توصیف نیست بلکه تبیین هم هست. *تبیین بدون ذخیره نظری ناممکن است. *پژوهشهای اجتماعی نیز بدون نظریه ناممکن است. هشت پیش فرض * تعریف پسینی به جای تعریف پیشینی. *اغلب تحقیقات نظری تحت تاثیر یک یا چند دیدگاه نظری هستند. *واقعیات اجتماعی واقعیاتی بیرونی هستند. *معیار راه گشا بودن نظریه *جامعه شناسی را نمی توان به گفتارهای ایدئولوژیک یا گفتمان قدرت تقلیل داد. *جامعه شناسی علم شناخت تعلیلی-تحلیلی است. *ذخیره نظری در خدمت به پژوهشگر * ترکیب نظری منتقدان نظریه های جامعه شناسی * ریشه های فکری و خاستگاه *مصباح در مقابل سروش *ایدئولوژی جامعه شناسانه. *دکتر سید جواد طباطبائی. *پیروان مکتب انتقادی. *ارزیابی انتقادی از نظریات موجود. * یوسفعلی اباذری طبقه بندی چهارگانه نظریه ها * دسته اول (نظریه های رایج یا متداول) *نمونه ها: *محرومیت نسبی تاخر فرهنگی توسعه نامتوازن بسیج منابع... *ویژگی های اصلی و نسبت آنها با جریان اصلی جامعه شناسی: *تبیین عمده ترین مسائل جامعه. *قابلیت ارزیابی تجربی. *از شاخه های فربه جریان اصلی نظریه ورزی. * دسته دوم (نظریه های کالن) *نمونه ها: *جامعه سرمایه داری مارکس جامعه ارگانیک دورکیم عقالنی شدن وبر جامعه بحرانی هابرماس جامعه باز اندیشانه گیدنز جامعه نظارتی فوکو جامعه ریسکی اریک بک جامعه شبکه ای کاستلز ... *ویژگی های اصلی و نسبت آنها با جریان اصلی جامعه شناسی: *تبیین ریشه های بنیادی جهان مدرن و روندهای اصلی آن. *از لحاظ تجربی راه گشا بودن آن مورد توجه است. *از شاخه های فربه جریان اصلی نظریه ورزی. * دسته سوم (مکاتب یا مدرسه ها) *نمونه ها: *وفاق تضاد کنش متقابل نمادی انتقادی پدیدارشناسی روش شناسی مردمی مبادله انتخاب عقالنی ساخت یابی فمینیستی ... *ویژگی های اصلی و نسبت آنها با جریان اصلی جامعه شناسی: *تبیین معماهای پنجگانه. پوزیتویسم در مقابل تفهم توافق یا تضاد عاملیت یا ساختار ریشه های جوامع مدرن؟ تحول ذهن یا تغییر روابط معیشتی؟ علت بنیادی تبعیض جنسیتی؟ ساختار زیست شناسانه یا ساختار اجتماعی؟*میزان اقبال اندیشمندان از سرمشق های آنها. *از شاخه های فربه جریان اصلی نظریه ورزی. * دسته چهارم (جریانات فکری معاصر) *نمونه ها: *پساختارگرایی مطالعات فرهنگی پسا استعماری فمینیستی پست مدرنی دین گرایانه ... *ویژگی های اصلی و نسبت آنها با جریان اصلی جامعه شناسی: *اغلب در بیرون جریان اصلی جامعه شناسی قرار دارند. *با نگاه انتقادی و هنجاری قابل ارزیابی هستند. *اغلب بدبین به نظریات جریان اصلی جامعه شناسی. * حتی از دوره دیگری بنام پسامدرن و پساجامعه شناسی اسم می برند. تفاوت و تشابه نظریات اجتماعی و جامعه شناختی * تفاوت اول *نظریات اجتماعی ریشه در مطالعات بین رشته ای و سایر رشته های علوم اجتماعی درند ولی نظریات جامعه شناختی ریشه در فعالیت دپارتمانهای جامعه شناسی دارند. *تفاوت دوم: *نظریه های جامعه ناختی تجربی ترند ولی نظریات اجتماعی انتزاعی ترند. *تفاوت سوم: *پاره ای از نظریات اجتماعی از لحاظ معرفت شناختی با خردورزی و عقالنیت گرایی متفکران کالسیک جامعه شناسی مشکل دارند. * تفاوت چهارم. *تاثیر بر یکدیگر. علل تنوع نظریات متاخر جامعه شناسی * دلیل اول *تاثیرات فکری نظریه پردازان کالسیک بر نظریه پردازان متاخر. *دلیل دوم: *اثرپذیری از بیرون جامعه شناسی. *دلیل سوم: *عوامل اجتماعی تاثیرگذار در زندگی نظریه پرداز متاخر. * دلیل چهارم. *عوامل اجتماعی خارج از زندگی متفکر. چهارچوب نظری راه گشا و رفع تکلیفی * اول *فقط فهرست علل ذکر نمی شود بلکه علل موثر مهم است. +دغدغه اصلی تفکیک علل اصلی از زمینه ای نیست. * دوم: *کفایت ذهنی نظریات و فرضیات. ‏iدم کفایت ذهنی و پیچیده و بی معنا. +ع * سوم: *استفاده از چند روش تجربی برای نشان داده کفایت عینی. +صرفا نمایش جداول آماری * چهارم. *انتظار روشن از هر کدام از نظریات چهارگانه. +چهارچوب ترکیبی نامناسب * پنجم *کار آبراهامیان با استفاده مدرسه تضاد و نظریه کالن جامعه در حال توسعه. +پژوهشهای وزارتخانه ای و کارهای پایان نامه ای. *ششم: *عالقه محقق به رائه در عرصه عمومی. +تحقیقات آرشیوی. *هفتم: *لزوما به نفع و مصلحت محقق تمام نمی شود. +معموال با مقاومت روبرو نمی شود. مروری بر نگاه کالسیک الف -نظریه اجتماعی کالسیک،فمینیسم و مدرنیته * درآمد * مدرنیته * پیشرفت اجتماعی و یکپارچگی اجتماعی * تردید نسبت به سالمت و عدالت جامعه * بدنبال تغییر( اصالح و انقالب) * پروژه دورکم :پیشرفت اجتماعی با استفاده از خرد جامعه شناختی * پیشرفت به سمت نظم اجتماعی نه رهایی افراد انسانی * بازسازی انسجام اجتماعی و وفاق اخالقی در جهان صنعتی * جامعه شناسی مبنای شناخت مناسب برای رسیدن به جامعه سالم * رهیافت نظری دورکم :اهمیت نظم اخالقی * مهمترین نیاز فرد= کنترل شدن و نظارت اخالقی #بی نظمی و فالکت * اجتماعی شدن -----نظم و رضایت افراد * ماهیت عینی هنجارها و ارزش ها -----جامعه شناسی ساختاری * واقعیت های اجتماعی(هنجارها و ارزش ها) به منزله اشیاء * جامعه به شکل یک نظام اجتماعی عمل می کند(کارکردگرایی) * استفاده از تکنیک ها و روش های علوم طبیعی * مدرنیته به مثابه یک نظم اجتماعی پیچیده تر * تقسیم کار اجتماعی= تمایز میان جامعه سنتی و صنعتی * تکامل از همبستگی مکانیکی به همبستگی ارگانیکی * جوامع ابتدایی ----تکه تکه ،گروههای خویشاوندی * خود بسندگی ------انسجام کم * انسجام اجتماعی مبتنی بر هنجارهای سختگیرانه * وجدان جمعی درونی شده * تکامل جامعه=== ظرفیت بیشتر برای انسجام با ثبات تر و پیچیده تر * تکامل اجتماعی= تمایز یابی اجتماعی=نهادهای تخصصی * نظام اخالقی انعطاف پذیر * رقابت اقتصادی آشفته و بی نظم= ریشه تضاد و تخاصم طبقاتی * پاداشهای نابرابر به موقعیتهای متفاوت=تضاد * علل بیماریهای فردی و اجتماعی= فقدان نظم هنجارین(آنومی) * الگوی جامعه شناسی علمی دورکم=== مطالعه خودکشی * استفاده از همبستگیهای آماری * تح تاثیر عوامل اجتماعی تا گرایش های فردی * گرایش به همبستگی اجتماعی * خودکشی= آنومیک خودخواهانه ایثارگرانه * شناخت قوانین جهانشمول به جای تحلیل تاریخی * مارکس=== مدرنیته به مثابه آزادسازی ظرفیت های انسانی * تبیین ماتریالیستی تاریخ * دولت بازتاب مناسبات تاریخی طبقاتی * تحلیلی اقتصادی – سیاسی از سرمایه داری * بحران های سرمایه داری و راه حل های آن از نظر مارکس=== * تضاد و نبرد طبقاتی = مناسبات تولید استثماری +سازمان اجتماعی جدید ،عدالت از طریق پایان دادن به استثمار * از خود بیگانگی = مناسبات اقتصدی سرمایه داری +مناسبات اقتصادی سوسیالیستی * بیگانگی از کار = نیروی کار کاالیی قابل خری و فروش +پایان دادن به کاالیی شدن کار و تولیدات iهای سرمایه داری و راه حل های آن از نظر مارکس=== * بحران * بیگانگی کارگر از کاالهایی که می سازد = مالکیت و کنترل ابزار تولید در دست کارفرماست +پایان دادن به تقسیم کار سخت و طاقت فرسا به ویژه کار فیزیکی و ذهنی * بیگانگی از انسانهای دیگر = نابودی همکاری +رشد کامل استعدادهای هر شخص * بیگانگی از ظرفیت انسان برای فعالیت سازنده و خالق = کارگران از کنترل کار خد و خالق بودن منع می شوند * شکست در انباشت سرمایه،انحصار به جای رقابت ،موثرتر شدن مقاومت کارگران = کاهش نرخ بهره ،جایگزینی سرمایه های بزرگ ،اتحاد طبقات کارگر +انقالب و ایجاد نظام سوسیالیستی * ماکس وبر * نگرانی نسبت به آینده * عدم برآوردن نیازهای انسانی در حین پیشرفت * اخالق پروتستان و روح سرمایه داری * اهمیت نظام های باور و جهان بینی های دینی در زندگی اجتماعی * پیوریتنیسم * ماکس وبر :نظریه کنش اجتماعی * کنش در مدرنیته * شاخصه کنش ها در زندگی اجتماعی مدرن * انواع کنش ها: * سنتی * عاطفی * معطوف به ارزش * عقالنی * به اعتقاد وبر مدرنیته مستلزم فائق آمدن عقالنیت محدود بر دیگر اشکال کنش بود. * ماکس وبر :نظریه کنش اجتماعی * نمونه بارز عقالنی شدن==== بروکراتیزاسیون * قفس آهنین بروکراسی * طاعون زندگی یعنی عقالنی شدن همه گیر درمان ندارد iوبر :فواید و مشکالت عقالنی شدن و مدرنیته و راه حل آنها * ماکس *افزایش قدرت انسان = بردگی و اسارت انسان در اشکال جدید سلطه *کنترل بیشتر بر طبیعت و جامعه و حق انتخاب بیشتر = کنترل غیر شخصی بر افراد ،قدرت بروکراسی +کنترل بروکراسی از طریق مجلس ،حکومت منتخبان *عرفی شدن ،آزادی از باورهای تحمیلی = بحران باور ،از دست رفتن معنای زندگی و قواعد اخالقی +عالقه به ارزش های لیبرالی *خرد عقالنی ،پایان ایمان غیر انتقادی = نسبی شدن ارزش ها ،تنزل اهداف غایی ،سلطه اهداف مادی و دنیوی +وفاداری به ارزش ها ،پیشبرد معرفت علمی اخالقی ،رهبران کاریزماتیک * ماکس وبر :فواید و مشکالت عقالنی شدن و مدرنیته و راه حل آنها *ظهور خود بازتابی ،فردیت = برخورد با دیگران به عنوان ابزار +دفاع از خالقیت فرد انسانی *رویکرد عقالنی به ذهن و بدن = کاهش شهوت انگیزی ،جسمانیت لذت جنسی +حمایت از زندگی و امیال شخصی و خصوصی *توسعه پویای سرمایه داری = سلطه نیروهای بازار * فمینیسم :نظریه اجتماعی و مدرنیته *اهمیت سیاسی و اقتصادی مناسبات جنسیتی * نظریه های اصلی فمینیست ها +نظریه لیبرالی کالسیک +نظریه اجتماعی مدرن +نظریه های پساساختارگرایی و پسامدرن * نظریه فمینیستی و نظریه لیبرالی کالسیک *در سده هجدهم ظهور کرد. * دغدغه اصلی :آزادی فردی برای زنان همانند مردان * فقط موجودات عقالنی می توانستند آزادی را تجربه کنند .اما مساله این بود که زنان به اندازه مردان عقالنی محسوب نمی شدند. * اندیشمندان کالسیک لیبرال ظرفیت های فکری و اخالقی زنان را بسیار متفاوت و کمتر از مردان می دانستند. * ماری ولستونکرافت :غیر عقالنی است این عقالنیت را شامل حال زنان ندانیم. * نظریه فمینیستی و نظریه لیبرالی کالسیک *نظام آموزشی به شدت تفکیک یافته تا مردان را جذب کنند. * راه حل :ارائه آموزشهای غیر تفکیک شده و کمک به زنان برای برز استعداد و توانایی هایشان. * سده نوزدهم :مبارزه برای حق رای زنان در آمریکا و انگلیس. * نظریه فمینیستی و نظریه اجتماعی مدرن *فرد محصول جامعه. * دهه 1960و 1970 * تاکید بر قدرت جامعه در شکل دهی به ارزش ها و رفتار فرد. ‏iیتی * تمایز میان تفاوت های جنسی و جنس * تحت تاثیر رادیکالیسم نابرابری. شعار اصلی :امر شخصی امری سیاسی است. * عرصه خصوصی و عرصه عمومی * فمینیسم لیبرال *بتی فریدان *محدودیت به عرصه خصوصی= افسردگی و اعتیاد برای زنان * بار اشتغال و نان آوری بر دوش مردان= عدم لذت کامل از زندگی * بنابراین ارزش ها و هنجارهایی که در بین مردان و زنان درونی شده اند باید به شکل انعطاف پذیری توزیع شود. * راه حل :اصالحات حقوقی در عرصه های نظام آموزشی ،سیاست و بازار کار. * فمینیسم رادیکال *تاکید بر سرکوب نظام مند و جمعی زنان از سوی مردان *تقسیم بندی رایج میان عرصه عمومی و خصوصی را بکار می گرفتند * عرصه خصوصی به حوزه ای تبدیل شده بود که به شدت سیاسی بود. * نظام مردساالر الگویی برای اشکال بعدی استثمار و سرکوب. * مهمترین ویژگی جامعه :کنترل مردساالرانه رفتار جنسی زنان و فرزندآوری آنها. * فمینیسم مارکسیستی *ستم دیدگی زنان یکی از نشانه های بیماری سرمایه داری است. *میشل برت * خانواده بصورت بنیادین از طریق نیازهای سرمایه داری شکل میگیرد. * خانواده محملی مهم برای فرودست کردن زنان است. * ریشه ستمدیدگی زنان :کار بدون دستمزد زنان در خانه و با دستمزد در بیرون از خانه. * فمینیسم سوسیالیستی: *ترکیب عناصر فمینیسم رادیکال و مارکسیستی. *نیروهای مردساالری و سرمایه داری توامان * نظریه نظام های دوگانه :مردساالری و نظام سرمایه داری را دو شکل مجزای سرکوب زنان می دانست. * نظریه نظام های یکپارچه :نظامی واحد و یکپارچه * ضعف ها و مشکالت نظریات فمینیستی مدرن: *عدم موفقیت در برقراری تعادل میان آزادی/محدودیت، ساختار/عاملیت. *بدبینی نسبت به آرمانهای مدنیته و میراث روشنگری(عقالنیت خرد) * رهیافتی جدید به تلفیق نظری تحلیل خرد و کالن: *در تحقیقات عملی ساده است. *تبیین ساختار اجتماعی ،فرهنگ و رفتار با نظریه های عامتر و انتزاعی * مساله :ایجاد سازگاری میان تبیین های سطح جمعیتی یا اجتماعی با نتیجه تبیین های رفتری و فردی است. * شکاف بین خرد و کالن * ناسازگاری علوم اجتماعی * عاملیت و ساختار: *عاملیت :اراده آزاد انسانی. *ساختار:کنش انسانی به شدت تحت تاثیر عوامل ساختاری و فرهنگی * این دو نگرش متضاد نیستند. * ابهام * آمیختگی عاملیت-ساختار با مسائل خرد-کالن * انتونی گیدنز: *ساختار :قواعد و منابعی که کنشگران در عمل از آنها استفاده می کنند. *پی یر بوردیو: *مفهوم عادتواره :شیوه ها و روال های افراد در طبقه بندی ،شناخت، فهم و رفتار به جایگاهشان مخصوصا در نظام طبقاتی مربوط است. * کنش های افراد این ساختارها را تقویت می کند. * ارتباط میان ساختار و عاملیت به واسطه عادتواره برقرار می شود. * تمایز میان ذهنی و عینی: *ذهنی :چیزی است که در سر انسان می گذرد ---عاملیت و اراده. *عینی :چیزی است که خارج از سر انسان قابل مشاهده است-ساختار. *فرض باطل :نمی توان بطور عینی امر ذهنی را مطالعه کرد. * پیشرفت علوم در تصویرسازی ذهنی و ترسیم عصب شناسی مغز. * جهان چند بعدی: *از کنش و سامان(نظم) تشکیل شده است. *جفری الکساندر :میان کنش و سامان تفکیک قائل می شود. *کنش :عقالنی و غیر عقالنی. *سامان :تضاد و وفاق. * با ارجاع به دوگانه های کهنه ای نظیر عاملیت-ساختار ،عقالنی-غیر عقالنی ،عینی-ذهنی ،کنش-سامان و غیره تمایز خرد و کالن از لحاظ نظری حل نخواهد شد. * استراتژی هایی برای پر کردن شکاف میان خرد و کالن: *خرد گرایی افراطی. *فرض :جهان خرد برای تبیین نظری مقدم است. *ساختار :ساخته ذهن جامعه شناسان. *تنها مساله قابل مشاهده :افراد درگیر رابطه و مواجهه رو در رو. * سنجش فرایندهای خرد -------تبیین ساختارها. * استراتژی هایی برای پر کردن شکاف میان خرد و کالن: *کالن گرایی افراطی. *فرض :نیروهای محدود کننده کنش ها. *ساختار :تاثیرگذار بر میزان و نوع کنش ها. * چیزهای تحت تملک ساختارها قابل فروکاستن به امر خرد نیستند. * استراتژی هایی برای پر کردن شکاف میان خرد و کالن: *تخته پرش های مفهومی. *پیشروی مفهومی از خرد به کالن. *جامعه شناسی صوری: * به جای توجه به ماهیت واحدها باید بر خود رابطه و متعلقات آن و پویش شناسی توجه کنیم. *تقلیل گرایی استنتاجی: * پایه ها و اصول بنیادین فرایندهای خرد در راس دستگاهی استنتاجی قرار می گیرد و قوانین ساختار اجتماعی از دل این اصول استنتاج می شود. * رهیافتی جایگزین برای پل زدن میان خرد و کالن: *نظریات خرد ،میانه کالن .هم تحلیلی و هم واقعیتی اجتماعی هستند. *واقعی در سه سطح ظاهر می شود و ما هم باید به دنبال راه هایی برای مفهوم پردازی برای ویژگی ها و پویش شناسی هر کدام از ابعاد واقعیت باشیم. *واقعیت اجتماعی: * تحت نفوذ نیروهای پایه و بنیادینی است که در سه سطح خرد،میانه و کالن عمل می کنند. نیروهای سطح کالن تعداد مطلق ،نرخ رشد ،ترکیب و توزیع انسانها جمعیت گردآوری منابع محیط،تبدیل منابع به کاالها و سرویس ها برای تسهیل گردآوری و تبدیل تولید احداث زیرساخت هایی برای انتقال منابع ،اطالعات و انسانها در مکان و استفاده از ظام های مبادله برای توزیع منابع ،اطالعات و انسانها توزیع زاد و ولد اعضای جدید یک جمعیت و انتقال فرهنگ به این اعضاء بازتولید استفاده از اجبار ،ساختارهای اجرایی و اداری ،بهره گیری از مشوق های مادی و نمادها برای کنترل اعضای یک جمعیت و میزان تمرکز هریک از آنها و پایه های قدرت قدرت نیروهای سطح میانه ایجاد واحدهای رسته ای در راستای اهداف سازمان تقسیم ایجاد واحدهای دسته ای و قرار دادن افراد در دسته های مختلف تمایز حفظ حدود و مرزها،انتظام بخشیدن به روابط درون واحدهای ‏iیدن به روابط میان واحدهای رسته رسته ای و دسته ای ،انتظام بخش ای و دسته ای انسجام نیروهای سطح خرد ترس ،خشم ،ناراحتی و خوشحالی. عواطف تحکیم ”خود“ ،مبادله مثبت ،اعتماد و پیش بینی پذیری ،واقعیت مندی، شمول گروه. نیازهای پیوند جویانه نمایش و خوانش حرکات (ایجاد و فهم نقش). نقشها جایابی و ارزیابی افراد در موقعیت ها در مقایسه با موقعیت های دیگر. پایگاه تعداد افرادی که باهم زندگی می کنند ،فشردگی و حرکات آنها ،و معانی که به آنها نسبت داده می شود. جمعیت شناسی حدود ،تقسیمات و ویژگی های مکان و معانی مربوط به آن بوم شناسی فرهنگ حوزه های نهادی ارزش های اصلی حوزه های مختلف کنند می کنند ترجمه می خاص ترجمه های خاص حوزه های به حوزه را به ارزشی را مقدمات ارزشی که مقدمات هایی که ایدئولوژی هایی ایدئولوژی هنجارهای نهادی برای حوزه ها فرهنگ واحد رسته ای ایدئولوزی ها و قواعدی که اقتدار/منزلت اجتماعی،دسته ها و طبقه بندی اجتماعی و پیوند میان مشخص خاص مشخص ای خاص رسته ای واحدهای رسته در واحدهای را در ها را موقعیت ها موقعیت می کند. فرهنگ واحدهای دسته ای تعاریف دسته ها و طبقه بندی اجتماعی و انتظاراتی که درواحدهای دسته ای قرار دارند و رتبه بندی دسته های اجتماعی از ل?حاظ ارزش ها و هنجارها فرهنگ مواجهه ها مواجهه کردن مواجهه هنجارین کردن هنجارین اسکلت بندی :مشخص کردن چیزهای دخیل و قابل حذف مناسکی کردن :رشته های کلیشه ای حرکات و اشارات مورد استفاده کالمی غیر کالمی کالمی وو غیر اشارات کالمی حرکات اشارات اشکال حرکات ارتباطات :اشکال ارتباطات: طبقه بندی :میزان نسبی رابطه نزدیک و محتوای کاری-عملی،آیینی و اجتماعی احساس :انواع و سطوح عواطف و احساساتی که تجربه و ابزار می شوند * جامعه شناسی خرد: :iپیدارشناسی جهان اجتماعی *آلفرد شوتس *سرشت بین االذهانی: ‏iابه. *تجربه های زیسته مش *توجه به بافت و زمینه. *تثبیت معنا و تفسیر معنا: * کارکرد داللتی و بیانی نشانه. ‏iانه. *معنای عینی و معنای ذهنی نش ‏iسیر میشوند. *افکار به تدریج شکل میگیرند و بتدریج هم تف *هستی گوینده و شنونده منوط به مکالمه است. *قلمرو واقعیت اجتماعی مستقیما تجربه شده *جهان زندگی معاصران و گذشتگان * جمع بندی :زمینه-معنای ارتباط *علت یابی و انگیزه یابی. *طرح و انگیزه دانسته و علی. *معنای ذهنی و عینی :تولید و اثر * نقطه شروع تفسیرگر تجربه در مورد جسم زنده و دستاوردهای تولیدی دیگری. iالکمن :ساخت اجتماعی واقعیت iبرگر و تامس * پیتر ال *ریشه های شکل گیری نهادها. -------iالگو *تکرار کنش ‏iای ‏iادی شدن زمانی اتفاق می افتد که نمونه سازی متقابل کنشهای عادی شده از جانب تیپه * نه کنشگران موجود باشد. * نمونه سازی های مشترک در دسترس همه iباید انجام دهند ‏iادها تعیین می کنند که کدام کنشها را کدام کنشگران * نه *نهادها نشانگر تاریخمندی و کنترل هستند. *بخشی از کنش انسانی نهادینه است ------بخشی از کنش انسانی به کنترل اجتماعی درآمده است. iفرایندهای نهادی شدن با موفقیت عمل * دیگر مکانیسم های کنترل فقط وقتی به کار می ایند که نکنند ........زنای با محارم * نمونه سازی متقابل حتی در بین دو نفر * نقطه شروع -----دو شخص از دو دنیای متفاوت *الف دیدن کنشهای ب * نسبت دادن انگیزه به کنشهای ب * دسته بندی انگیزه های تکرار شونده *پیش بینی فرجام کنشهای ب * الف تصور می کند که ب در تعامل با او نیز این کنشها را انجام خواهد داد. * در جریان کنش نمونه سازیها ------ایجاد الگوهای کنش یعنی * الف و ب نقشهایشان را در برابر یکدیگر و در ارتباط با همدیگر انجام می دهند. * مهمترین وجه --------پیش بینی کنش طرف مقابل * دوری از اضطراب و نگرانی و صرفه جویی در وقت و هزینه * ویژگی بارز زندگی مشترک آنها وجود حوزه گسترده ای از امور عادی و بدیهی است. * زمینه مشترک -----تقسیم کار ---نوآوری ----عادت های جدید *قلمروهایی همچون کار ،جنسیت و سرزمین از جمله کانونهای نمونه سازی و عادتمند شدن هستند. * خصلت عینیت -----پدرساالری * جهان نهادی در آگاهی افراد ثبات و استحکام پیدا میکند. * مراحل اولیه جامعه پذیری کودکان * برای کودکان این جهان بطور کامل قابل فهم نیست ---واقعیتی بیرونی * عینیتی که کودکان تجربه میکنند بر تجربه خود والدین در مورد جهان اثر میگذارد. * امور دنیا همواره به این روال بوده است.. * نهادها در خارج از فرد و اراده او قرار دارند و سرپیچی از آنها با مقاومت مواجه می شود.. * نهادها-----قدرت الزام آوری دارند * درک نهادها از طریق شهود و درون نگری امکان پذیر نیست بلکه باید وارد جامعه شد.. * عینیت جهان نهادی محصول فعالیت انسان می باشد ----عینیت یابی * فرایند دیالکتیکی * تحقق بیرونی *عینیت یابی * درونی سازی *جامعه ساخته دست انسان است ---جامعه واقعیتی عینی است--- انسان محصول جامعه است. * به سبب تاریخمند شدن و عینیت یافتن نهادها رشد و گسترش مجموعه مشخصی از کنترل های اجتماعی نیز ضرورت می یابد. * اروینگ گافمن :نمایش خود در زندگی روزمره * باور فرد به نقشی که اجرا میکند *جدی گرفتن نقش * تصور خود فرد در مورد اثر یا تصویری که از واقعیت برای تماشاگران خلق میکند چیست؟ * کلبی مسلک *صادق ‏i * روی صحنه iآرایی * صحنه iشخصی -----حضور و حالت * روی صحنه iآرایی * همسازی بین حضور و حالت و صحنه * تحقق نمایشی * برجسته سازی واقعیت ،i * نمایش دادن با برخی جایگاهها مشکل ندارد– مشت زنان حرفه ای ،جراحان نوازندگان ویولن و مامورین نیروی انتظامی * نمایش دادن با برخی جایگاهها مشکل است– پرستارا بخش درمانی ،صاحبین بنگاه، مامورین کفن و دفن ،تاجران * دوراهی کنش و نمایش * آرمانی کردن * تطابق نقش با ارزشهای مطلوب جامعه ‏i *خود بشری و خود اجتماعی شده * به واسطه انضباط اجتماعی نوعی نقاب منش در ما درونی می شود. ‏iلط * بازنمایی غ * حق مشروع اجرای نقش *توانایی اجرای نقش * هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین *موضع روش شناختی مکتب کنش متقابل نمادین * کاوش و تبیین یا توصیف و تحلیل روشهای اساسی مطالعه مستقیم جهان اجتماعی * مطالعه مستقیم جهان اجتماعی تجربی---کنش متقابل نمادین * مکتب کنش متقابل نمادین این فرضیه را رد میکند که علمی بودن لزوما به معنی تبعی از مجموعه ای از اصول از پیش تعیین شده پژوهش میباشد * محقق زندگی گروهی انسانها و کنش اجتماعی را چگونه مطالعه میکند. * هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین *چهار ایده محوری -1افرد چه به شکل فردی و چه بصورت جمعی بر اساس معنای چیزهایی که جهان آنان را تشکیل میدهد دست به کنش میزنند. -2رابطه افراد الزاما در قالب فرایندی است که طی آن نشانه هایی را با یکدیگر رد و بدل میکنند و نشانه های همدیگر را تفسیر میکنند. -3کنشهای اجتماعی خواه فردی و خواه جمعی از طریق فرایندی شکل میگیرند که طی آن کنشگران به بررسی ،تفسیر و ارزیابی موقعیت هایی میپردازند که با آن مواجه میشوند. -4روابط در هم تنیده کنشها که زمینه شکل گیری سازمانها و نهادها و تقسیم کار و شبکه های وابستگی متقابل را فراهم میسازند اموری پویا و متحرک هستند نه ایستا. * هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین ‏iمادین *جامعه به مثابه کنش متقابل ن * واکنش صرف نه بلکه تفسیر * محرک تفسیر پاسخ ‏iوم خود نزد مید * مفه * انسان مخاطب کنشهای خود ‏iطراف ‏iنایی مخاطب قرار دادن خود ----ارتباط با جهان ا ‏iوا *ت ‏iشانه گذاری چیزها برای خود iاز طریق ن * iاین مکانیسم در تفسیر کنشهای دیگران نیز موثر است. * * هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین *جامعه به مثابه کنش متقابل نمادین * مید معتقد است که شکل گیری کنش بشری در فرایند تعریف و تفسیر چیزها همواره در متنی اجتماعی انجام میگیرد. * کنش گروهی اساسا چیزی نیست جز کنشهای افرادی که با یکدیگر همسو و سازگار شده اند. * ایفای نقش دیگران -----دیگری تعمیم یافته * هربرت بلومر:مکتب کنش متقابل نمادین *سه پیش فرض اصلی: iاست که دارای خود هستند یعنی چیزها ‏iتشکل از افرادی * جامعه بشری م را برای خود تعریف و تفسیر میکنند. * کنش فردی امری خلق الساعه نیست ،بلکه برساخته میشود یعنی فرد از طریق تعریف و تفسیر ویژگیهای وضعیتی که در آن قرار دارد به کنش شکل میدهد. * کنش گروهی یا جمعی چیزی نیست جز کنشهای فردی همسو و هماهنگ و این خود ریشه در تعریف و تفسیری دارد که فرد از کنشهای دیگران به دست میدهد. * آثار فوکو *جنون و تمدن * شرایط تاریخی حبس و طرد گروههای مختلف * جذامیان در قرون وسطی دیوانگان در عصر رنسانس و فقرا و دیوانگان و بی خانمانها در عصر کالسیک. * این رویکرد طرد مکانی نوعی تکنولوژی قدرت برای دسته بندی اقشار مختلف مردم بود. * تاریخ پیدایش تیمارستان—شرایط تاریخی شکل گیری علوم انسانی و پزشکی و روانپزشکی * پرده برداری از رابطه میان دانش و قدرت * آثار فوکو *تولد درمانگاه * دیرینه شناسی دانش پزشکی * فاصله گیری از خرافات و روی آوردن به حقیقت عینی بدن در قرن هیجدهم * چگونه پزشکی مدرن انسان را به ابژه دانش بدل کرده است. * تاریخ پیدایش تیمارستان— شرایط تاریخی شکل گیری علوم انسانی و پزشکی و روانپزشکی * پرده برداری از رابطه میان دانش و قدرت * یورگن هابرماس *توجه به حوزه عمومي(:)PUBLIC SPHERE -1تعريف حوزه عمومي: از نظر هابرماس ،حوزه عمومي عرصه اي است که در آن افراد به منظور مشارکت در مباحث باز و علني گرد هم مي آيند .به عبارت بهتر، افراد در حوزه عمومي(عرصه اجتماعي) از طريق مفاهمه و استدالل و در شرايطي عاري از هر گونه فشار ،اضطرار يا اجبار دروني(خودخواسته) يا بيروني(قهري) و بر مبناي آزادي و آگاهي تعاملي و در شرايط برابر براي تمام طرفهاي مشارکت کننده در حوزه عمومي مذکور ،مجموعه اي از رفتارها ،مواضع و جهتگيري هاي ارزشي و هنجاري را توليد مي کنند که در نهايت به صورت ابزاري موثر براي تاثير گذاردن بر رفتار و عملکرد دولت به ويژه در عقالني ساختن قدرت دولتي عمل مي کنند. مضامين انواع علم علوم نيازهاي عالئق نوع رسانه حوزه يا کارکردي شناختي شناخت (واسطه قلمرو بقاء مادي و عالئ ق فني، ط-بيعي(تج-رب بازتوليد ي -تحليلي) اجتماعي علوم تاريخي – اجتماع-ي(هر نظارت فني يا ابزاري يا فني سلطه کار ي ا کنش طبيعت ابزاري بر طبيعت تداوم روابط اجتماعي شناخت اجتماعي) عمل تفسيري – شناخت زبان ي ا کنش عالئق تفس يري يا متقابل(تعامل) عملي هرمنوتيکي تاريخ منوتيکي) علوم انساني آرزو تحق ق جامعه بخش استقالل رهايي بخش – رهايي بخش اجتماع-ي(انت اتوپيايي براي عالئ ق رهايي شناخت اقتدار خودآگاهي مناسبات يا جامعه -2بازسازي نظريه مارکس: مارکس نظريه پرداز هابرماس مفاهيم ومضامين مساله عمده تقلي ل کنش خودآفريننده نوع بشر به کار مبناي تحليل کار آزاد و خالقانه(انساني) هدف سياسي ايجاد ي ک جامعه کمونيستي که در آن کار تحريف نشده بوجود آيد اقدامات اساسي حذف موان ع(سرمايه داري) موجود بر سر کار تحريف نشده تماي ز ميان کار و کنش متقاب ل و تاکي د بر کنش ارتباطي ارتباط تحريف نشده و بدون اجبار ايجاد ي ک جامع ه اي که در آ ن ارتباط تحريف نشده برقرار گردد رف ع موان ع موجود بر سر راه ارتباط آزادانه

51,000 تومان