صفحه 1:
صفحه 2:
6 فصل ٠
؟ درد مزمن
صفحه 3:
° مقدمه
* نظریه پردازان شناختی- رفتاری از میان
مشکلات مزمن پزشکی بیش از همه درباره ی
جنبه های شناختی- رفتاری درد مزمن و درمان
آن بحث کرده اند (به پنسن و همکاران, ۱۹۹۱؛
اسپنس , ۶۱۹۹۳ کلی, ۱۹۹۹؛ کیفه, یاکوپس و
ادوارد. ۱۹۹۷ تانه و لوشیت, ۱۹۹۷ رجوع
کنید).
صفحه 4:
٠ درمان شناختی رفتاری در سطوح گسترده
مورد ارزیابی قرار گرفته و اثربخشی این
درمان با توجه به تأثیر آن بر بسیاری از .
متغیرهای زیستی, روانی و اجتماعی مورد تأیید
پژوهشی قرار گرفته است (مورلی, اکلستون
و ویلیامز, ۱۹۹۹).
صفحه 5:
* در همه ی بیماری هایی که یکی از ویژگی های
انها درد مزمن است, چندین موّلفه و موضوع
مشترک وجود دارد. ولی با اين حال درمانگر
بايد ارزیابی, مفهوم پردازی و مداخلات خود را
به شكل اختصاصى با عناصر سبب شناختى و
يديدارشناختى تجربه ى خاص هر بيمار از درد
مزمن منطبق كند.
صفحه 6:
۰ اين مقلفه های سبب شناختی و پدیدار شناختی
بسته به این که بیمار از ز آرتروز, میگرن,
کمردرد و يا اختلالات شغلی مربوط به استفاده
ی بیش از حد از یکی از اعضای بدن, مثل رگ
به رگ شدنهای مکرر مفصل رنج می برد.
صفحه 7:
۰ درد مزمن معمولا به مشکلات روانی مهمی در
اران منجر می شود و بر تمام جنبه های
زندگی آنها تأثیر می گذارد. ممکن است
بیماران افسرده شوند, از آینده بترسند, از
کارهای روزانه ی خود کمتر لذت ببرند و حتی
درباره ی درد مزمن احساس درماندگی کنند..
صفحه 8:
8 اين مشکلات روانی به نوبه ی خود به مشکلات
مربوط به كيفيت زندكى مانند مشكلات
حركتى و كاهش تعاملات اجتماعى به ويزه در
سالخوردگان منجر مى شود (وايدنر و
زیکر,۱۹۹۳)
صفحه 9:
* در اين فصل عناصر اصلی درمان شناختی-
رفتاری برای بیماران مبتلا به درد مزمن توضیح
داده می شود. همچنین در موارد لزوم توضیح
داده می شود که درمانگران در کار با بیماران
خاص چگونه باید این اجزای اصلی را تعدیل
صفحه 10:
* ارزیابی
٠ بیماران مبتلا به درد مزمن باید احساس کنند
که کادر درمانی, آنها را درک می کنند. ارزیابی
شناختی - رفتاری بهترین شیوه ی جمع آوری
اطلاعات است و درمانگران را قادر مى سازد
این نکته را به بیماران منتقل کنند که مشک
درد کشیدن او را درک می کنند.
صفحه 11:
٠ اکثر بیماران مبتلا به درد مزمن قبلا این رویکرد
ارزیابی را تجربه نکرده اند و درمانگران در
طی فرایند ارزیابی نه تنها باید حوزه های
عمومی را که قبلا توضیح داده شدء بررسی
کنند, بلکه باید درباره ی عوامل اختصاصی درد
نیز اطلاعاتی کسب کنند. ارزیابی باید تجربه ی
کنونی, الگوهای احساس درد و عوامل محیطی
موثر بر تجربه ی درد را شامل شود. اين
عنصر مهم شناختی- رفتاری با استفاده از
یادداشت روزانه DIS به بهترین وجه انجام
=. oe
صفحه 12:
* یادداشت روزانه ی درد
* ارزیابی شناختی- رفتارى بايد با كامل كردن یادداشت
روزانه ى درد اغاز شود كه اين يادداشت شامل اطلاعاتى
درباره ى شدت دردء ميزان كنترل درد و مصرف داروهاى
مسكن مى شود. يادداشت روزانه ى درد بسيار مهم
است. زيرا در بسيارى از مداخلات درمانی, بیماران باید از
تغییرات شدت درد به عنوان نقطه ی آغاز اجرای
راهبردهای مقابله ای و یا ارزشیابی افکار مربوط به درد
استفاده کنند. ارزیابی بايد وضعيت جسمى را كه در ان
فرد احساس درد مى كند و نيز ماشه جكانهاى درد را
صفحه 13:
۰ یادداشت روزانه ی درد حداقل باید یک متفیر روانی را
شامل شود, حتی اگر این متغیر روانى فقط فعا
رفتاری باشد. اکثر بیماران مبتلاً به درد مزمن حداقل از
یک داروی مسکن استفاده می کنند و باید میزان و زمان
مصرف دارو را در پایش روزانه ثبت نمایند. بررسی
دردی که در اعضای مختلف بدن بروز می کند. ممکن
است قسمت زیادی از جلسه ی ارزیابی اولیه را به خود
اختصاص دهد. پرداختن به این موضوع بسیار مهم و
اساسی است, زیرا درمانگران با اين کار به بیماران
نشان می دهند که تجربیات آنان از درد مهم است.
صفحه 14:
۴ همچنین در بعضی از موارد لازم است که برگه های
یادداشت روزانه ی درد به منظور انطباق با
متفیرهای مختص اختلال مانند غذا خوردن درباره ی
بعضی از سردردها) و مراحل چرخه ی قاعدگی در
بعضی از خانم های مبتلا به درد مزمن) یا عوامل
محیطی مانند تغییر الگوی کاری یا حضور یکی از
بستگان یا اشنایان تغییر یابند. درجه بندی شدت درد
معمولا با استفاده از یک مقیاس ۱۰ درجه ای انجام
میشود (گاهی اوقات به صورت نمودار نشان داده
صفحه 15:
8 چنانچه بیماران تعریف مشخصی از درجات
اصلى داشته باشند sly) مثال. صفر نشان
ميدهد كه اصلا درد نداريد و ٠١ نشان دهنده ى
شديد ترين دردى است كه مى توانيد تصور
کنید), به راحتى مى توانند از اين مقياس
استفاده كنند. نحوه ى تعريف درجات انتهايى
به ترجیح درمانگر و ویژگی های بیمار بستگی
دارد.
صفحه 16:
۶ اگر درجه ی ۱۰ به عنوان شدید ترین دردی که
بیمار تجربه کرده است تعریف شود, بعضی از
بیماران برای تمام دردهایشان از این درجه
استفاده می کنند. در اين موارد بهتر است
درمانگر درجه ی ۱۰ را به عنوان شدیدترین
دردی که بیمار می تواند تصور کند. مشخص
نماید. بعضی از بیماران در یادداشتهای روزانه یا
در پاسخ به سوالات دردشان را در تمام ساعات
بیداری با حداکثر شدت درجه بندی می کنند.
صفحه 17:
wl * شیوه ی پاسخ دادن به درجه بندی های
شدت درد, درمانگر را با مشکلاتی مواجه می
کند. Vol بعید است که شدت درد اين قدر زياد
سوگیری شناختى است که استدلال ۳
نامیده مى شود. در اين مواردء بیماران در
هنگام joy درد به شدت ناراحت می شوند و
بنابراین تجربه ی درد خود را به عنوان شدید
ترين دردی که می توانند تصور کنند پردازش
صفحه 18:
گاهی اوقات, متمایز کردن عناصر جسمانی و
روانی - اجتماعی تجربه ی درد تغییری در درجه
بندی درد ایجاد نمی کند. استفاده از نوسانهای
درد, بیماران را قادر می سازد تا از تغییرات
شدت درد به عنوان نشانه ای برای به کار
گیری راهبردهای درمانی استفاده کنند.
همجنين به انان کمک no کند تا بعد از درمان
در شدت درد تغییراتی ایجاد کنند.
صفحه 19:
* درمانگر می تواند بر متغیرهایی تمرکز کند که
در یادداشت - های روزانه, نوسان درد بیمار را
نشان می دهند (متلا کنترل ادراک شده یا
میزان مصرف دارو) و يا پيشنهاد می کنند که
مقیاس درجه بندی درد باید تغییر يابد. امد
که بیماری شدت اکثر دردهای خود را ٩یا -
تيت عور كن عن توا ار لو WS cas ope
بین ٩ و ۱۰ درجه بندی sl بیشتری ایجاد کند.
این کار به او کمک می کند بین بعضی از
تغییرات شدت درد تمایز قائل شود.
صفحه 20:
* یادداشتهای روزانه ی درد اطلاعات زیادی
فراهم می کنند و به بسیاری از سوالات
دراگ و بسا رواسخ هی صقط با روما اين
هست که درد احساس نشود؟ این موقعیتها یا
زمانها کدامها هستند؟ درد با وضعیت خلق
بیمار چه ارتباطی دارد؟ ایا زمان هایی وجود
دارد که درد شدیدتر می- شود؟
صفحه 21:
* عامل احتمالی تشدید درد چیست؟ آیا زمانهای
دیگری که درد تشدید می شود اين عامل
وجود دارد؟ همچنان که درمان پیش می )9
درمانگران می توانند بیمار را تشویق کنند که
پادداشتهای روزانه ی خود را بررسی نمایند, از
دیگران بخواهند , به محتوای یادداشت های
روزانه ی خود نگاه کنند
صفحه 22:
* مقیاس های خود گزارشی
۰ با توجه به فزونی ادبیات تحقیق درباره جنبه
های شناختی- رفتاری درد مزمن,. حيرت اور
نیست که تعداد زیادی مقیاس های
خودگزارشی برای بررسی جنبه های روانی -
اجتماعی درد مزمن طراحی شده است. در
اين قسمت چهار مقیاس رایج توضیح داده می
شود.
صفحه 23:
* پرسشنامه ی راهبردهای مقابله با درد
۰ این پرسشنامه ی 44 ماده ای (رزنتیل و کیفه
(yaar از فهرستی از پاسخ های مقابله heal
ber ode Sue ait استفاده
کنند. تشکیل شده است. از آزمودنی ها
وه سم او استفاده از هر یک از
راهبردها را مشخص کنند (صفر "هرگز انجام
نمی دهم" تا 6هميشه این کار را انجام می
دهم)
صفحه 24:
۰ خرده مقیاس cul sl» پرسشنامه
عبارتند از: تغییر توجه, تفسیر مجدد
احساس درد ,فاجعه سازی, بی توجهی
نسبت احساسها, دعا کردن یا امیدوار بودن»
خودگویی های مقابله ای و افزايش فعالیت
های رفتاری.
صفحه 25:
* علی رغم فقدان داده های هنجار شده, این
ای فرد در مقابل درد سودمند است. به
خصوص خرده مقیاس فاجعه سازی بسیار
است و اغلب در مفهوم پردازی واکنش sl
هیجانی به درد نقش عمده ای را بازی می کند
و بايد مورد هدف برنامه های درمانی قرار
گیرد.
صفحه 26:
* درمانگران می توانند از یک يا از مجموعه ای
از ماده ها براى ارزشیابی پیشرفت درمانی
استفاده كنند. اين يرسشنامه در قسمت "درد
و رفتارهاى مربوط به درد" مقياس هاى روان
همکاران, 1990(
صفحه 27:
* پرسشنامه درد مگیل - ملزاک (MMPQ)
۰ ۳۵ از نقاشیهایب_دنتشکیلشده اسن(ایک
خلفیبدن. از بیمارانخواسته میشود که نقاط
درد بدنخود را مشخصکنند. بیمارانتشویقمی
شوند از میان فهرستیاز کلماتصفتی را لنتخاب
کنند که دردشانرا به بهترینصورنقوصیفمی
کند اما اگر هیچ یکاز کلماندرد را توصیفنمی
صفحه 28:
* این مقیاس به ویژه به عنوان عنصر اول
ارزیابی بسیار مفید می uh به خصوص در
مواردی که بیمار از ملاقات با یک روان
درمانگر احساس نگرانی می کند. استفاده از
۵۵ به بیماران نشان می دهد که جنبه های
جسمانی درد انها (مانند نقاط درد و نحوه ی
تجربه ی درد) بخش مهم شناخت تجربه ی
بیماران است.
صفحه 29:
* همچنین واژه هایی که بیماران برای توصیف
درد انتخاب می کنند نقطه ی آغاز خوبی را
برای بررسی هیجانها, افکار و رفتارهای مرتبط
با درد فراهم میکند.همچنین درمانگر می تواند
از بیمار سوّال کند که چرا اين کلمه را به یکی
دیگر از ز کلقات ol گروه ترجیح eal است نا
هنگامی که این کلمه را انتخاب مى كرد جه
افکار, احساس ها و تصویرهایی به ذهنشان
خطور می کرد.
صفحه 30:
پرسشنامه ی باورهای مربوط به کنترل درد
اين.مقيانين (براون و.نيكاسيو.'13/17) :ير التنانين
مفهوم منبع کنترل ادراک شده تدوین شده است. اين
مقياس از ماده هايى تشكيل شده است كه در ان
بيماران بايد ميزان موافقت خود را با هر يك از ماده
ها با استفاده از يى مقياس ليكرت 6 درجه sl
مشخص کنند (یک, کاملا مخالف و شش کاملا
موافق) و از خرده مقیاس های "عوامل درونی"
(باور به اين که درد به وسیله ی عوامل درونی کنترل
ro شود), و تقدیر تشکیل شده است.
صفحه 31:
پرسشنامه ی مراحل تغییر درد (۳5۵)
درمانگران می توانند از اين پرسشنامه (کرنز و همکاران,
۷ در بسیاری از ارزیابی ها استفاده کنند. کرنز و
همکاران (۱۹۹۷) از این پرسشنامه برای پی بردن به
میزان آمادگی بیماران برای اتخاذ رویکرد خود مدیریتی در
کنترل درد مزمن - که لازمه ی درمان شناختی رفتاری
است - استفاده کرده اند. درمانگران می توانند در
مداخلاتی که هدف آنها سوق دادن بیماران از سطح
آمادگی به سمت اتخاذ یک رویکرد مشکل مدار برای
کنترل درد است. نمره های خط پایه ی LL PSCQ
نمرات بعد از درمان مقایسه کنند.
صفحه 32:
* بازنمایی بیماری
۰ در سراسر این کتاب بر اهمیت بازنمایی
بیماری افراد تاکید شده است. ارزیابی
بازنمایی بیماری به ویژه در بیماران مبتلا به
درد مزمن بسیار مهم می باشد, زیرا اغلب
عامل اصلی مفهوم پردازی ها است.
صفحه 33:
* ارزیابی بازنمایی بیماری. مخصوصا زمانی مهم
است که نشانه های درد مزمن در نتیجه ی
اختلالاتی به وجود آمده اند که علت مشخصی
ندارند (بیماران فکر می کنند اختلال علت
مشخصی ندارد. در این موارد بیماران برای
درک تجربه هایشان از درد به بازنمایی بیماری
تکیه می کنند
صفحه 34:
۶ رفتارهای مرتبط با درد
۶ اگر بیمار بتواند جزئیات دقیقی درباره نحوه ی
واکنش به درد ارائه کند, ارزیابی رفتارهای مرتبط با
درد باید به دقت ارزیابی شود. ممکن است بیمار در
پاسخ a سوالات مستقیم مثال هایی را درباره
رفتارهای مرتبط با درد گزارش کند (هنگامی که درد
دارید چه کار می کنید؟). این اطلاعات معمولا با
پررسی رفتارهای رایج مرتبط با درد به دست می
آیند. نمونه ای از اين رفتارها در جدول 1-4 نشان
داده شده است.
صفحه 35:
٠ ممکن است رفتارهای مرتبط با درد به وسیله
ی پیامدهایی مانند توجه دیگران تقویت شوند پا
دیگران این رفتارها را با نوازش های جسمی یا
غذا تقویت کنند. ممکن است رفتارهای مرتبط
با درد به وسیله ی اجتناب یا حذف موقعیت
sb ناخوشایند تقوبت منفی دریافت کنند.
نمونه ای از اين امربیماری است که هنگامی
که شی سنگینی را بلند می کند درد شدیدی را
احساس می کند. یکی از بستگان متوجه اين
درد مي شود و از ز بیمار می خواهد آن شی را
..... وا را زا ی را أي ها
صفحه 36:
* ارزیابی رفتارهای مرتبط با درد ممکن است دشوار باشد,
زیرا بعضی از ب بیماران فکر می کنند که درمانگر معتقد
است که آنها عمدا به دنبال جلب توجه و همدردی دیگران
هستند. اين واکنش های بیماران به ارزیایی ممکن است
برای خود آنها آموزنده باشد (به خصوص در مواقعی که
بیماران ناخشنودی قابل ملاحظه ای را از این بابت ابراز
مى کنند). درمانگران باید در بعضی از مراحل درمان این
واکنش ها را مورد بررسی و پیگیری قرار دهند, زیرا اين
واکنش ها احتمالاً نشان می دهند که بیماران درباره
6 نسبت به دردشان چه نظری دارند.
صفحه 37:
اگر درمانگران می خواهند ارزیابی رفتارهای
مرتبط با درد را بدون گسستن اتحاد درمانی
انجام دهند, باید درباره نوع سوالات و دلیل
پرسیدن آنها به بیماران توضیح دهند. در ابتدا
پرسیدن این سوال که اتسانها به طور گلی در
هنگام درد کشیدن چه کار می کنند احتمال
پاسخهای ناسا زگارانه ی بیماران به سوالات را
کاهش می دهد
صفحه 38:
روابط اجتماعی و سبک زندگی
درمانگران باید واکنش اطرافیان به مشکلات درد بیمار را
بررسی کنند. سوّالاتی از قبیل "هنگامی که دردتان تشدید
می شود دیگران به شما چه می گویند؟" یا "اگر به توصیه
های خانواده برای استراحت کردن توجه نکنید چه اتفاقی
می افتد؟" معمولا مثال هایی را فراهم می کند که
درمانگر و بیمار می توانند از آنها برای بحث درباره واکنش
هاء افکار و احساس های اطرافیان به درد بیمار استفاده
کنند. درمانگران باید به طور کلی کیفیت روابط بیمار,
صمیمیت و عملکرد جنسی او را بررسی کنند.
صفحه 39:
* تاثیرات درد بر عملکرد شغلی متفاوت است.
بعضی از بیماران سعی می کنند کارشان را
ادامه دهند در حالی که برخی دیگر کار را
تعطیل می کنند و انگیزه ای برای شروع مجدد
آن ندارند. درمانگران باید دلایل و فرایند
تصمیم گیری بیماران درباره شغل شان را
بررسی کنند. عوامل مربوط به تصمیم گیری
درباره تعطیل کردن کار ممکن است با یک
تمایل کلی به اجتنات از هر فعالیتی که درد را
تشدید wo کند, ارتباط داشته باشد.
صفحه 40:
* نشانه های روانی عمومی
* درد مزمن با افسردگی ارتباط دارد و بنابراین
ارزیابی شناختی- رفتاری باید سطح افسردگی و
وساطت کننده های شناختی- رفتاری آن را مشخص
کند. برای ارزیابی افسردگی می توان از ابزارهایی
مانند پرسشنامه ی افسردگی یک يا مقیاس
خودگزارشی افسردگی زونگ استفاده کرد (زونگ,
2.0 در اين مقياس ها ماده هايى وجود دارند که با
تجربه ى درد مزمن بعضى از بيماران تداخل مى كنند
صفحه 41:
. درد اغلب با خواب تداخل می کند و
درمانگران باید مشخص کنند که آیا درد بر
الگوی خواب تأثیر گذاشته است یا نه, و اگر
چنین است عوامل وساطت کننده و تعدیل
کننده ی آن را شناسایی کنند. اين اختلال
خواب معمولا به دلیل خود درد؛ اشتغال فکری
با تأثیرات منفی درد بر فعالیت های روزانه و یا
نگرانی درباره پیامدهای منفی اختلال خواب
مداوم است. بعضی از بیماران نگرانند که
کمبود خواب, مقابله با درد را برایشان
ei ل et es
صفحه 42:
مفهوم پردازی
مفهوم پردازی در سطح مشکل
متون مربوط به جنبه های روانی درد مزمن
مملو از مثال هایی است که عوامل شناختی-
رفتاری وساطت کننده و تعدیل کننده S
مشکلات مربوط به سازگاری روانی را توضیح
داده اند. اين pol تدوین مفهوم پردازی sb
شناختى- رفتارى جامع و داراى حمايت تجربى
براى درد مزمن را اسان تر مى كند.
صفحه 43:
* موضوع کنترل ادراک شده بسیار مهم می
باشد. بیماران مبتلا به درد مزمن که دارای
منبع کنترل درونی هستند به احتمال کمتری
افسرده می شوند و نسبت به افرادی که منبع
کنترل درونی ندارند, از عملکرد بهتری
برخوردارند
صفحه 44:
* بیماران اغلب سطح فعالیت خود را بر اساس شدت درد
تنظيم فى کنند. آنن ار در هنكام مرور ياتاداشت هاق
ززوزانه كه در آنها فعاليتها نير پایشن شنده آنده بهتوضوح
مشاهده می شود. مرور بارش های سطح فعالیت یکی
از آسان ترین شیوه های جمع آوری اطلاعات sly
مفهوم پردازی های در سطح مشکل مربوط به فعالیت
بیماران است. بیماران معمولا فکر می کنند كه در هنكام
کاهش درد می توانند کارهای زیادی را انجام دهند و
هنگامی که درد خفیف تا متوسطی را تجربه می کنند از
تشدید درد يا صدمه دیدن می ترسند.
صفحه 45:
ترس از تشدید درد یا صدمه ی بیشتر در نتیجه
ی فعالیت يا حرکات نامناسب, اغلب با
رفتارهای اجتنابی مرتبط با درد همراه است
(آسموندسون ,۰ اجتناب از فعالیت ها در
هنگام افزايش درد و انجام فعالیت های
جبرانی در زمان کاهش درد باعث تخریب
بعضی از فعالیت ها می شود.
صفحه 46:
٠ نشان دادن ارتباط بين متغیرهای مهم به
صورت تصویری یا نموداری بیماران را قادر
می سازد تا نوع پیوند های بین متغیرها را
اسان تر درک کنند. بیماران می توانند از اين
نمودارها برای فکر کردن درباره تعامل های
بين ابعاد شناختی - رفتاری استفاده کنند.
صفحه 47:
* این نمودارها زبان مشترکی با اين پیوند ها
فراهم می کنند, چارچوبی برای جمع آوری
اطلاعات درباره ى مثال ها ارائه مى كند و
مهمتر از همه مشخص می کنند که چگونه می
توان تغییرات را در قالب اهداف درمانی ابراز
نمود .درمانگران می توانند دو بعد تمرکز
راهبردهای مقابله ای با درد و خلق را به
صورت نمودار یا تصویر نشان دهند .
صفحه 48:
* مفهوم پردازی در سطح مورد
* بعضی از باورهایی که معمولا در مفهوم
پردازی های در سطح مورد درد مزمن توضیح
داده مي شوند.. اين باورها معمولا با تم های
خودکارامدی, کنترل خود درد و راهبردهای
مدیریت درد ارتباط دارند (متلاء دارو درمانى يا
راهبردهای مبتنی بر روانشناسی).
صفحه 49:
* ممكن است بيماران باورفايق:در رابظه با
پیش بینی های آینده نگر داشته باشند (مانند
استفاده از صندلی چرخدار) درمانگران باید در
مفهوم پردازی های در سطح مورد به اين
باورها اشاره کنند و بین این باورها و تجربه
های زندگی و رویدادهای بحرانی پیوند برقرار
ند
صفحه 50:
راهبردهای درمانی
نیوشان و بالاموث (۱۹۹۱ و ۱۹۹۰) از مفهوم "فرد
قوی" و "فرد ضعیف" استفاده کرده اند تا توضیح
دهند که درمان چگونه به شخصی که احساس می
کند به وسیله ی درد نابود شده است کمک مي کند تا
در وضعیتی قوی تر از درد قرار گیرد و بتواند آن را
کنترل کند. اما در بیماران مبتلا به درد مزمن حفظ
یک وضعیت ثابت برای مدت طولانی دشوار است و
درمانگران بايد به بیماران بگویند که می تواند در طی
جلسه ی درمان قدم بزند يا جابه جا شوند.
صفحه 51:
* تشویق بیماران به مفهوم پردازی مجدد
٠ نحوه ی تفسیر بیماران از محرک دردناک بر
شدت درد و فشار روانی آنان تأثیر می گذارد.
اما بسیاری از بیماران مبتلا به درد مزمن این
موضوع را به آسانی نمی پذیرند. شرکت در
درمان شناختی- رفتاری مستلزم این است که
بیماران به پیامدهای جسمانی, شناختی و
هیجانی نحوه ی تفکرشان درباره ی تجربه ی
درد توجه کنند.
صفحه 52:
° درمانگر wo تواند با بحث درباره ی موقعیت
هایی که بیمار در آنها درد یکسانی را تجربه
گرده است اما واکنش های قاطفی متفاوتی
نشان داده است ۳ به واسطه ی حضور
دیگران یا موقعیت خودش به صورت متفاوتی
رفتار کرده ical به اين موضوع بپردازد.
صفحه 53:
* درمانگران باید به بیماران کمک کنند تا اين
اطلاعات را به صورتی در کنار هم قرار دهند
که مدل بیولوژیک خالص درد را کنار بگذارند و
به مدلى دست يابند كه طیفی slp prio jl
زیستی - روانی- اجتماعى را براى تبيين درد
آنها در بر گیرد.
صفحه 54:
* ارائه ی اطلاعاتی درباره ی نظریه ی کنترل
دروازه ی درد, بیماران را قادر می سازد
ارتباط بین کنترل درد و تنظیم پیامدهای
ورودی که درد را کاهش يا افزايیش می دهند,
درک کنند. نظریه ی کنترل دروازه ی درد به
یک مفهوم پردازی مجدد مشترک منجر می
شود و درمانگران می توانند از آن با منطق
سازمان بندی مداخلات درمانی استفاده کنند.
صفحه 55:
° درمانگران باید به بیمار پيشنهاد کند که نظریه
ی کنترل درد را به عنوان شیوه ای برای درک
مدل شناختی- رفتاری درد مزمن در نظر
بگیرد.
صفحه 56:
* بیماران باید بپذیرند که یکی از اهداف اصلی درمان
شناختی- رفتاری در کار با بیماران مبتلا به درد
مزمن اين است كه به انان کمک کند تا مهارتهای
مقابله اى مؤثرترى را ايجاد كنند. افزايش مهارت
های مقابله ای شناختی باعث ايجاد تجربه هايى
مثبت تر از درد می شود (ژیل و همکاران, ۱۹۹۹).
بیماران باید یک رویکرد مقابله ای را اتخاذ کنند, اما
این امر مستلزم این است که بیماران بپذیرند L)
حداقل بدانند که معالجه ی قطعی غیرممکن است.
صفحه 57:
* بنابراین بیمارانی که در جستجوی معالجه ی
قطعى هستند بايد فرصتى براى بررسی باورها
و اميدهايشان درباره ى معالجه داشته باشند.
در حقيقت يكى از اهداف درمان شناختى-
تا بيذيرتد معالجه:ى قطعى عيرممكن است:
اما اين كار بايد با دقت و ظرافت خاصى انجام
شود. بسيارى از بيماران قبلا يذيرفته اند كه
معالجه ى كامل امكان يذير نيست. اما اين خبر
براى بعضى از بيماران غير منتظره و استرس
oer ie 2
صفحه 58:
* افزايش راهبردهای مقابله با درد
* بیماران معمولا مجموعه ای از مهارت های مقابله ای مختص به خود
را دازنه:(أكرجة ممكن. است به اين مهازتها واقف تياشيد). قبل ال
ارائة ى مهارت تقاف مقابلة ای جدید.باید ميزان تأثير.فهارنت فاق
مقابله ای موچود بررسی شود. تصمیم گیری درباره استفاده از یک
مهارت مقابله ای خاص به بازنمایی بیماری و کنترل درد بستگی
دازة ثلا اين باوق كه:درد تنها ابه وسيلةبى .دارو تسكين فى يابة:
ممکن انست بة استفادة ی بیش از حد از تذارو و کاهنش اشتفادة از
مهارت های مقابله ای روانشناختی منجر شود). شاید لازم باشد در
ابتدا مهارتهای مقابله ای جدید با هدف تغییر باورها اجرا شوند.
هدف کلی راهبردهای مقابله ای, تسهیل مهارتهای مقابله ای فعال و
کاهش راهبردهای مقابله ای منفعل میباشد.
صفحه 59:
زيل و همکاران (۱۹۹۹) گزارش کرده اند که
یک دوره ی کوتاه آموزش مهارت های شناختی
به افزایش مقابله, کاهش تفکرات منفی و
کاهش گزارش درد در برابر محرک دردناک در
شرایط آزمایشگاه منجر می شود. درمانگران
بايد براى افزايش مهارت هاى مقابله اى
هميشه از مهارت هاى مقابله اى شناختى نيز
استفاده كنند
صفحه 60:
. بیماران می توانند بررسی کنند که کدام یک
از راهبردها برای آنان موثرتر است. على رغم
اين که بعضی از بیماران تلاش می کنند تا
درمانگر را درباره عدم استفاده از داروهای
مسکن متقاعد کنند, استفاده از داروهای
مسکن هميشه باید به عنوان یک راهبرد مقابله
ای در نظر گرفته شود. در حقیقت زمانی که
به نظر می رسد بیماران داروها را به صورت
می کنند مداخلات روان درمانی باید مصرف
pe Pe me چا
صفحه 61:
8 کاهش فاجعه سازی
* میلر (۱۹۹۲) بر این باور است که احتمالا خود آموزشی
برای بیمارانی که فاجعه سازی می کنند موثر است, در
حالی که راهبردهایی مانند تغییر توجه برای بیمارانی
که افکار فاجعه آمیز ندارند. مناسب می باشد.
مداخلاتی که بر اسنادسازی مجدد کلامی تمرکز می
sly wl بیماران فاجعه ساز" سودمندتر هستند در
حالی که راهبردهای تغییر توجه مانند حواس
پرتی و آموزش موّثرند که رویدادها را به
صفحه 62:
٠ در ابتدا بیماران باید بتوانند شناخت های
فاجعه آمیز خود را شناسایی کنند و ماهیت
غير سودمند آنها را در سازگاری موّثر با
درد مزمن درک کنند. درمانگران wh
راهبردهای درمانی را به صورتی all
نمایند که بیماران فکر نکنند میزان درد آنها
به حداقل خواهد رسيد. هموراه اين خطر
وجود دارد كه مفهوم فاجعه سازى و كنترل
آن به صورت بسیار ساده توضیح داده شود.
صفحه 63:
تمرین های پیش بینی درد برای بیماران مفید
هستند. این تمرین ها کامل کردن یادداشتهای
روزانه ی درد را شامل می شوند. بیماران
ریزی کنند و سپس میزان دردی را که فکر می
کنند با این فعالیت ها همراه است پیش بینی
صفحه 64:
* بیماران فاجعه ساز" معمولا شدت درد را بیش
براورد می کنند, اما اين تمرین ها می توانند
مکانیزم های شناختی را که در نتيجه ی پیش
بینی تشدید درد باعث اجتناب و کاهش فعالیت
های لذت بخش می شوند, اشکار سازند.
صفحه 65:
* کنترل وابستگی
٠ هنگامی که رفتارهای مرتبط با درد ویژگی غالب درد
بیماران است, استفاده از کنترل وابستگی ضرورت پیدا
می کند. در مواردی که هیچ گونه یافته ی جسمانی برای
علت درد وجود ندارد, بیماران میزان درد را بسیار فراتر
از یافته های جسمانی گزارش Go کنند, در محیط بیمار
تقویت کننده های منظمی برای رفتارهای مرتبط با درد
وجود دارد و يا به نظر می رسد رفتارها به عنوان یک
عامل وساطت کننده برای اجتناب از فعالیت ها عمل می
کنند, کنترل وابستگی راهبرد مناسبی است.
صفحه 66:
° هنگامی که یافته های پزشکی بعضی از جنبه
های درد بیمار را توجیه می کنند و زمانی که
بیماران از سطح فعالیت خوبی برخوردارند
صفحه 67:
٠ درمانگران می توانند اعضای خانواده ی
بیمار را به جلسات انفرادی دعوت کنند
پاسخ گری جدیدی نسبت به ابراز درد
بیمار ایجاد کنند.
صفحه 68:
۰ هدف کنترل وابستگی کاهش فراوانی
رفتارهای مرتبط با درد به وسیله ی پاداش
دادن منظم به مدل های غیر مرتبط با درد
(مهارت sb مقابله ای مناسب به منظور
افزایش فراوانی آنها است. اهداف درمانی,
آقزایش فعالیت جسمانین كاهش مصرف دارو
و پیشگیری از ناتوانی های غیر ضروری هستند.
صفحه 69:
٠ اغلب ييشنهاد شده است که افرادی که به
طور مداوم با پزشکی قانونی درگیر هستند,
بیماران مناسبی برای مداخلات شناختی-
رفتاری درد مزمن نمی باشند. اغلب اوقات
این درگیری ها مانع پاسخ مناسب به درمان
شناختی- رفتاری می شوند, به ویژه هنگامی
که درگیری های مداوم حقوقی به عنوان
صفحه 70:
s بعضی از درمانگران ترجیج می دهند تا زمانی
که بیماران درگیر دعاوی حقوقی هستند از
ارائه ی رواندرمانی خودداری کنند. اما برخی
دیگر از درمانگران ترجیج می دهند بیمار را به
صورت فردی ارزیابی کنند تا مشخص نمایند
که آیا درگیری های حقوقی او مانع پاسخ به
درمان می شوند يا خیر (به فصل دوازدهم
رجوع کنید).
صفحه 71:
برنامه ریزی
* بیماران باید با منطق این راهبرد درمانی آشنا
شوند و منطق اصلى اين راهبرد اين است "
كارى را انجام بده كه برايش برنامه ريزى
کرده ای, نه آن کاری را که دوست داری انجام
دهی".
صفحه 72:
٠ درمانگران این راهبرد درمانی را با پایش خود
که تخریب فعالیت ها را آشکار می سازد, پیوند
Wo دهند. برای این راهبرد یک نمودار با دو
محور رسم مى شود (محور 26 زمان و محور لا
میزان فعالیت و شدت درد را نشان می دهد).
از بیماران خواسته می شود درباره میزان
فعالیت های خود در روزهای خوب و بد
بیماریشان اطلاعاتی به درمانگر ارائه کنند.
صفحه 73:
میزان فعالیت هر یک از روزها روی نمودار
رسم مى شود. به علاوه درما نكران بايد از
بيماران بخواهند كه شدت درد را در هر يى از
اين روزها A مشخص كنند. ميزان شدت درد در
نمودار به عنوان ارزش 0 ثبت می شود که از
صفر تا ۱۰ متغیر است. پس از این کار ازبیمار
خواسته می شود تا میزان فعالیت و شدت درد
را در روزهای مختلف با هم مقایسه کنند .
صفحه 74:
8 خوشبختانه ‘ بيماران اين حقيقت را درک می
كنند كه فعاليت هاى خود را تخريب كرده اند و
بايد فعاليت هايشان را تنظيم كنند- يعنى در
روزهاى خوب" بيمارى كار كمترى انجام دهند و
در "روزهاى بد بيمارى كارهاى بيشترى انجام
دهند و به اين ترتيب بدون توجه به شدت درد
ميزان فعاليت ثابتى را انجام دهند .اين راهبرد,
برنامه ريزى فعاليت و تعيين هدف براى ميزان
فعاليت روزانه را شامل مى شود.
صفحه 75:
* مفهوم تعیین اهدف و گام های تدریجی sly
رسیدن به اين اهداف به ویژه با رویکرد
شناختى- رفتارى در كار با اين بيماران ارتباط
دارد. تشبيه اين مراحل به نردبان مفيد مى
باشد و به درمانكر و بيمار كم ميكنه درباره
ی پیشرفت (پشت سر گذاشتن یک پله در هر
مرحله) و انتظارات غير واقعى درباره
در يى مرحله در حالى كه شما مى توانيد فقط
دو بله را على كتيد) كفتكو كنند.
صفحه 76:
* خلاصه و نتیجه گیری
٠ درد مزمن اختلالی است که اغلب با کاربرد
درمان شناختی- رفتاری برای مشکلات مزمن
پزشکی همراه است. در دردهای مزمن است
که درمان شناختی بر ارزیابی. مفهوم پردازی
صفحه 77:
۴ بسیار مهم است که بیماران بدانند در درمان
شناختی- رفتاری برای مدیریت درد بر
مهارتهای مقابله ای و خود مدیریتی eso USL
شود. زيرا اين روش به آنها کمک می کند
مهارت مقابله اى مؤترترى را ايجاد كنند و
احساس کنند می توانند اثرات درد را بر زندگی
روزانه ی خود به حداقل برسانند.