صفحه 1:
صفحه 2:
5 فصل ٠
سرطان ٠
صفحه 3:
۶ مقدمه
بیشتری از افراد مبتلا به سرطان معالجه می شوند. هم
اکنون بیماران مبتلا به سرطان زندگی طولانی تری دارند
(حتی زمانی که هدف درمان, معالجه ی کامل نیست).
این تفییر وضعیت نشان میدهد که سرطان بیش از پیش
به عنوان یک بیماری مزمن مفهوم پردازی می شود.
انواع سرطان ها طیف گسترده ای از بیماری هایی
هستند که هر یک از آنها سبب شناسی, برنامه ی درمانی
و پیش آگهی خاص خود را دارد.
صفحه 4:
٠ اکثر افرادی که به سرطان مبتلا می شوند یک
دوره ی فشار روانی را تجربه می کنند. در
بعضی از بیماران اين فشار روانی خود به خود
از بين مى رود و به مشکلات روانی دیر پا
منجر نمی شود و می توان آن را به عنوان یک
واکنش سازگاری طبیعی در نظر گرفت.
صفحه 5:
Lal : بعضي.از بيماران مشكلات رواني شحپدتزی
زندگی و عملکرد روزانه ى آنها مى شود. اين
مشکلات روانی که به لحاظ بالینی شدید
هستند معمولا به عنوان بخشی از یک اختلال
انطباقی, اختلال افسردگی اساسی با یک
اختلال اضطرابی بروز می کنند
صفحه 6:
* همچنین درمان سرطان با فشارهای روانی
متعددی همراه است که بعضی از آنها کیفیت
افسردگی منجر می شوند. بیماران اغلب
عوارض جانبی روانی درمان مانند خشم.
اضطراب یا نگرانی را شدیدتر از عوارض
جانبی جسمی مانند ریزش مو و حالت تهوع
درجه بندی می کنند (کوتس و همکاران.
۳
صفحه 7:
* در حقیقت, بعضی از بیماران, شیمی درمانی
را به خاطر مشکلات روانی ترک می کنند
(گیلبار و دنور,۱۹۸۹).
صفحه 8:
٠ بعضی از روش های درمانی به علت تبعاتی که
دارند به ناچار به مشکلات روانی منجر می
شوند (برای متال. عمل پیوند مغز استخوان).
بسیاری از بیماران مجبورند که با درمان wh
مواجه شوند که تحمل آنها دشوار است. زیرا
این درمان ها به مراجعه ی مکرر به بیمارستان
و انگیزه ی بالای بیمار احتیاج دارند.
صفحه 9:
پیشرفت درمان های دارویی به کاهش بروز
حالت تهوع و استفراغ در شیمی درمانی منجر
شده است؛ اما حالت تهوع و استفراغ شرطی
شده در بیماران سرطانی هنوز هم رخ می
دهد و بیزاری از غذا و سایر عناصر ابتلا به
سرطان نیز در بیماران سرطانی اتفاق می
افتد.
صفحه 10:
حتی يس از درمان و در دوره ی پیگیری:
زندگی بیماران تحت تاثیر سرطان قرار مي
گیرد, زیرا آنها برای تعیین اين موضوع که LI
سرطان دوباره عود کرده است مجبورند در
ملاقات هایی حاضر شوند.
صفحه 11:
پژوهش درباره ی جنبه های روانی سرطان
چنان تحول یافته است که مونتگومری"
(۱۹9۹) از آن به عنوان "رنسانس کوچک" نام
برده است. پیشرفت هاى مربوط , به مسائل
ژنتیک سرطان به افزايش آگاهی درباره ی
احتمال ابتلا به سرطان و در نتیجه نشان دادن
واکنش هاى روانى منفى در مقابل اين آمادكى
زیستی منجر شده است, yb) 1999 21۹۹۷
کول و همکاران, 1۹۹۹)..
صفحه 12:
* محققان بررسی کرده اند که بیماران چگونه
پیش آگهی مبهم مربوط به سرطان را کنترل
mis ga چگونه درباره ی درمان تصمیم می
گیرند (برای مثال, پستان برداری Sly
پیشگیری). همچنین پژوهشگران بررسی کرده
اند که در بعضی از موارد باورهای مربوط به
خطر آسیب پذیری ژنتیکی برای ابتلا به
سرطان چگونه مشکلات روانی را آشکار می
کنند ويا آنها را تحت تأثیر قرار مي دهند.
بيامدهاى روانی سرطان و درمان آن موضوع
ee eee cee ee مت اه
صفحه 13:
* نگرانی های متعددی به عنوان عناصر فشار
روانی بروز می WIS و درمان های شناختی-
رفتاری آنها را مورد هدف قرار می دهد. هم
اكنون مدل هاى روانشناختى سازكارى و اصول
مديريت روانى مشكلات مربوط به سرطان
ابداع شده اند.
صفحه 14:
* کاربرد مداخلات شناختی- رفتاری برای
مشکلات روانی بیماران مبتلا به سرطان موثر
شناخته شده است (فاوزی و همکاران, ۱۹۹۰
مير و مارک: ۹۵). مطالعات متعدد نشان
داده اند که مداخلات مبتنی بر اصول شناختی-
رفتاری مانند درمان روانشناختی کمکی, علائم
(گریر و همکاران, (yaar و موثرتر از مشاوره
ی حمایتی هستند (موری و همکاران, ۱۹۹۸).
صفحه 15:
۰ محققان بررسی افکار و تصورات مربوط به ابتلا به
سرطان را آغاز کرده اند (مانسون, ماندرینو و یونسون,
۳ و در یک تحقیق نقش جنبه های روانشناختی
موجود در فرایندهای شناختی در اختلالاتی مانند
افسردگی مورد بررسی قرار گرفته است (بروین و
همکاران, ۸ اين فصل توضیح می دهد که درمانگران
چگونه می توانند از مدل های شناختی- رفتاری برای
ساختار بخشیدن به ارزیابی ها و مفهوم پردازی مداخلات
شناختی- رفتاری که پیامدهای روان شناختی سرطان و
درمان آن را در مراحل مختلف بیماری مورد توجه قرار
می دهند, استفاده کنند.
صفحه 16:
۶ شیوع همبودی اختلالات روانی
wo * دانیم که در حدود ۲۰/ از بیماران solo ww a Siro
نشانه های روانی بالینی مهمی را تجربه می کنند. فاکنر و
مگوئایر (۱۹۹۶) بر اين باورند که سازگاری روانی با
سرطان مستلزم مقابله با شش مانع اصلی است: کنار
آمدن با آینده ی مبهم, جستجوی معنا, مقابله با فقدان
کنترل, نیاز به گشودگی , نیاز به حمایت هیجانی و نیاز به
حمایت پزشکی. آنها معتقدند که ناتوانی در مقابله با هر
یک از ار موانع به ناراحتی های روانی منجر می شود. البته
ت روانی ممکن است در هر زمانی بعد از نشخیص
سرطان رخ دهند.
صفحه 17:
8 به نظر می رسد که وقوع این ناراحتی ها به
تعداد و شدت مشكلات فردى بيماران و
مفهوم بردازى از حمايت تجربى برخوردار
نیست. اما رويكرد اكتشافى مفيدى براى
ارزيابى و مفهوم پردازی جنبه های روانى
سازگای ly سرطان: است. ..
صفحه 18:
۰ ماهیت و شدت مشکلات روانی بیماران به
تعامل عواملی مانند سابقه ی قبلی ابتلا به
دقیق تجربه ی jl plan سرطان بستگی دارد.
واکنش های روانی بیماران بسته به ماهیت
تجربيات آنها از سرطان متفاوت است.
ن واكنش روانى بيماران به اين موضوع
كه أيا أنها منتظر نتايج أزمايشات تشخيصى
هستند يا در مرحله ى شيمى درمانى يا دوره
ی پیگیری به سر می برند, بستگی دارد
صفحه 19:
* مشکلات روانی همراه سرطان معمولا با چند
موضوع متداول ارتباط دارند. علاوه بر موضوعات
اصلی, چند درون مایه ی شناختی نیز وجود دارند که
اغلب در بیماران مبتلا به سرطان در بخش های
خاص بدن دیده می شود. بعضی از معنادهی ها و
تفسیرهای رایج در بیماران سرطانی در جدول ۵-۳
امده است. بعضی از بیماران, پس از پایان درمان
های پزشکی در می یابند که سرطان پیامدهای روانی
منفی پایداری برای آنها بر جای خواهد گذاشت (آرای
و همکاران, 1۹۹۹؛ الا و همکاران, ۱۹۸۹).
صفحه 20:
جدول 5-۲: تفسیرها و معنادهی های رايج در
بیماران مبتلا به سرطان سرطان زندگی ام را
تحت کنترل خود در آورده است. اين عادلانه
نیست که من به سرطان مبتلا شده ام.
سرطان زندگی من را به هم ريخته است.
سرطان سرنوشت مرا به دست خود گرفته
است. سرطان به اندازه ای که تصور می شود
صفحه 21:
۶ سرطان در حکم مرگ است. باید در زندگی کار بدی
انجام داده باشم که به سرطان مبتلا شده ام. هر خبری
درباره سرطان یک خبر بد است. خانواده ام بدون من
تنها می مانند. اینده ی سرطان من به بخت و اقبال
بستگی دارد. من به دلیل ابتلا به سرطان کنترلم را بر
زندگی از دست داده ام. سرطان زندگی ام را محدود
کرده است. نمی توانم از چیزهایی که سرطان را به یادم
می آورند فرار کنم. به دلیل ابتلا به سرطان, زندگی ام
هرگز مثل سابق نخواهد شد. به دلیل ابتلا به سرطان
انسان کاملا متفاوتی شده ام. من هیچ کنترلی بر روند
سرطانم ندارم
صفحه 22:
* ارزیابی
* ارزیابی مشکلات روانی - اجتماعی وابسته به سرطان و
درمان آن مستلزم توجه به جنبه های منحصر به فرد تجربه
ی بیمار از سرطان است. اين ارزیابی بايد معطوف به
موضوعاتی مانند عضوی که به سرطان مبتلا شده است,
تجربه های قبلی فرد از سرطان (مخصوصا تجرییات
شخصی یا تجربیات اعضای خانواده از سرطان), برنامه
درمانی, تجربیات بیمار بعد از تشخیص سرطان و موانع
خاص مربوظ به شرطان باشد. دزمائكزان بايد جنبه هاى
شخصى تهديد كننده اى را كه بيمار با آنها مواجه شده
است, مشخص نمایند.
صفحه 23:
* تقریبا تمام پیشنهاداتی که در اینجا برای
ارزیابی شناختی- رفتاری بیماران مبتلا به
سرطان مطرح می شوند به طور یکسان برای
بیماران با واکنش سازگاری بهنجار, اختلالات
انطباقی مشکلات روانی مجزا و نشانه های
اختلالات روانی قابل استفاده هستند.
صفحه 24:
* درمانگران تازه کار ممکن است احساس کنند
که ارزیابی جامع تجربیات روانی بیماران Miro
به سرطان دشوار و گیج کننده است. اين
سردرگمی به ویژه زمانى شايع است كه
درمانكران با باورهاى خود درباره ى مرك و
مفاهيمى مانند "عدالت" و "مساوات" در دنيا
دست و ينجه نرم مى كنند.
صفحه 25:
٠ علاوه بر مدل موانع سرطان, یک راه دیگر ارزیابی
اين است که درمانگر به شکل یک تقويم زمانى,
نقاط عطف و رویدادهای مهم در کنترل سرطان را
شناسایی کنند. در حقیقت اکثر بیماران اين رویکرد
را آسان ترین شیوه ی ارائه ی اطلاعات در جلسات
ارزیابی می دانند. بعضی از بیماران درباره ی افکار و
احساسات شان با دوستان و اعضای خانواده صحبت
نمی کنند, و برخی دیگر از بیماران احتمالا اين
فرصت را پیدا نکرده اند که داستان سرطان" " خود را
به طور کامل برای اعضای تیم پزشکی بازگو نمایند.
صفحه 26:
* بعضی از درمان های روانشناختی و راهبردهای مشاوره
ای بر ارزش درمانی "داستان سرطان" تأکید می نمایند و
درمان شناختی- رفتاری نیز اذعان می کند که کمک به
بیماران برای صحبت کردن درباره ی تجربیاتشان به این
شیوه, بسیار مهم است. اما داستان سرطان" نه تنها
فرصتی فراهم می کند تا بیماران درباره ی بیماری خود
صحبت کنند, بلکه روشی است برای دست یافتن به افکار,
احساسات, راهبردهای مقابله ای, حوادث بحرانى و
اطلاعات بافتاری بیمار برای تحلیل های شناختی رفتاری
دقیق. بیماران مختلف a درجات متغیری از برانگیختن و
خلاصه بندی از جانب درمانگر نیاز دارند؛
صفحه 27:
5 توالی زمانی حوادث تا زمانی که تشخیص سرطان
نشده است, اغلب بسيار مهم مى باشد.بهتر
است درمانكران از بيماران بيرسند كه آيا از مشاوره
sl سريايى در زمان تشخيص, عبارت يا جمله ى
مهمي را به یاد می آورند. گفته هایی که بیماران به ياذ
می آورند تحت تأثیر خلق آنان در زمان مشاوره قرار
مى كيرد و اين خاطرات اغلب سرنخ هایی درباره ی
موضوعات و مسائل شناختی مهم آن زمان فراهم می
کنند. همچنین این خاطرات سرنخ هایی از نحوه ی
تعامل بیمار با کارکنان تیم پزشکی ارائه می نمایند.
صفحه 28:
* گرایش به این که سرطان به عنوان ماشه چکان نشانه
های استرس پس از سانحه در نظر گرفته شود. افزايش
یافته است (اسمیت و همکاران. ۱۹۹۹). می توان از مدل
sb سازگاری با رویدادهای تروماتیک برای شناخت نحوه
ی سازگاری با سرطان استفاده کرد. درمانگران باید وقوع
و فراوانی خاطرات و افکار مزاحم را ارزیابی کنند (بایدر
و دینور, ۱۹۹۷). مقیاس تجدید نظر شده ی تأثیر رویدادها
(وس و مارمر, ۱۹۹۹) ابزاری مناسب برای ارزیابی ابعاد
تجربه ی افکار مزاحم است. درمانگران باید درجه ی
مزاحمت خاطرات و رفتارهای اجتنابی مربوط به آنها را
صفحه 29:
* بهتر است درمانگران باورهای بیمار درباره ی علل
سرطان و پیامدهای بیماری از نظر وی را ارزیابی
نمایند بیماران درباره سرطان و درمان آن دیدگاههای
مختلفى دارند و ديدكام های آنها اغلب به اين نوع
بستگی دارد که در زندگی شخصی ويا از طريق
زسانه ها تا چه اندازه:دربارهی سرطظان اظلاعات: به
دست آورده اند. باورهای بیماران درباره ی درمان -
به ویژه سازوکارهای اجرای آن اغلب با هیجانها,
افکار و رفتارهای اصلی بیماران ارتباط دارد و
درمانگران باید اين جنبه ها را نیز ارزیابی نمایند.
صفحه 30:
* ممکن است بیماران تجریه هایی از ابتلای
بستگانشان a سرطان داشته باشند و اين امر
تأثیر زیادی بر باورهای آنان درباره ی ماهیت و
روند بیماری خودشان می گذارد. «پرسشنامه
ی ادراک بیماری» ابزار مناسبی برای ارزیابی
بازنمایی جنبه های درونی بیمار است.
درمانگران باید از بیماران بپرسند که درباره ی
واکنش های بستگانشان به سرطان خود
چگونه فکر می کنند و چه احساسی دارند,
مخصوصا تا جه اندازه احساس می کنند
Sc ag AI ce Nie x fcc نوس اه
صفحه 31:
* بعضی از بیماران با یک راهبرد اجتنابی کلی
خود را نگه داشته اند. اين موضوع ارزیابی را
با مشکل مواجه می کند (زیرا ارزیابی باعث
خنثی کردن اجتناب می شود). اجتناب اغلب
یک عامل اصلی در تداوم مشکلات مربوط به
اهظر اب و اقسردگی است. رآسبود.اجتنایی با
انکار فرق دارد. هم اجتناب و هم انکار در
مفهوم پردازی مطرح هستند و راهبردهای
کنترل آنها با هم فرق دارد.
صفحه 32:
* الگوهای اجتنابی با الگوهای انکار متفاوت
هستند زیرا در اجتناب بیماران می دانند که
سرطان دارند ولی تصمیم می گیرند درباره ی
آن فکر نکنند. درمانگران می توانند برای
روشن کردن اين موضوع از بیماران سوالاتی
بپرسند فکر می کنید چه بیماری دارید؟). در
بعضی از موارد درمانگران می توانند سوالات
مستقیم تری بپرسند ایا فکر می کنید که به
سرطان مبتلا هستید؟). بعضی از بیماران در
اثر فعال شدن بیماری مانند متاستاز مغزی يا
با با ما رز othe یا Me اه
صفحه 33:
* مقیاس های خودگزارشی
۰ تعداد زیادی ابزار ارزیابی مختص سرطان
وجود دارند و درمانگران می توانند از آنها برای
سوالات 3 مشاهدات انجام شده
استفاده کنند. در این جا دو مقیاس توضیح داده
شده اند:
صفحه 34:
* مقیاس سازگاری روانی با سرطان (۸۵5)
© اين مقياس ٠4:مادة اى (واتسون و همكاران:
۸) سبک های مقابله ای افراد مبتلا به
سرطان را می سنجد. آزمودنی ها باید مشخص
کنند که هر یک از گویه ها تا چه اندازه در مورد
آنها صدق می کند با استفاده از یک مقیاس که
از " اصلا در مورد من صدق نمی کند تا کاملا
در مورد من صدق می کند" متغیر است).
صفحه 35:
* کامل كردن اين مقياس تقريبأ ٠١ دقيقه طول
مى كشد واز أن نمره هاى ينج خرده مقياس
بدست مى أيد. اين خرده مقياس ها عبارتند
از: روحیه ی مبارزه, ناامیدی / درماندگی,
اشتغال ذهنی اضطراب آمیز, تقدیرگرایی و
اجتناب. از ۷۸۵5 به عنوان ابزار ارزشیابی
پیامدهای مداخلات شناختی- رفتاری در بیماران
سرطانی استفاده شده است و از اعتبار و
روایی قابل قبولی برخودار است.
صفحه 36:
* اين ابزار اجتتاب را به طور کامل ارزیابی نمی
کند و درمانگران باید برای ارزیابی کامل
اجتناب وابسته به سرطان از راهبردهای دیگر
نیز استفاده کنند
صفحه 37:
۴ پرسشنامه ی رفتارهای مربوط به سرطان
* این ابزار خودگزارشی (مرلوزی و مارتینس -
سانچز, ۱۹۹۷) به منظور ارزیابی خودکارامدی
بیماران در مقابله با سرطان طراحی شده
است. نسخه هاى متفاوتى از اين مقیاس
موجود است. کوتاه ترین نسخه ۲ ماده و
بلندترین نسخه ۳۶ ماده دارد. آزمودنی ها باید
میزان اطمینان خود را دربارهی توانایی انجام
دادن رفتار مورد سوّال درجه بندی کنند.
صفحه 38:
* تحلیل عاملی نسخه ی ۳۹ ماده ای نشان می
دهد که این پرسشنامه هفت خرده مقیاس
دارد. این ابزار می تواند ایده های سودمندی
درباره ى نحوه ى سازمان بندى مداخلات برای
هر بيمار فراهم كند. اين مقياس با اجازه ى
دكتر تام مرلوزى در ضميمه ى دوم كتاب جاب
شده است.
صفحه 39:
* مقیاس های خود گزارشی دیگر
٠ مقیاس های خودگزارشی دیگری وجود دارند
که درمانگران می توانند برای ارزیابی بیمارانی
كه در اعضای خاصی از بدن تومور دارند ويا
در مواردی که به نظر می رسد محتوای خاصی
بر افکار واحساسات بیمار مسلط است., از
آنها استفاده کنند
صفحه 40:
پرسشنامه ی سیستم باورها (هلند و همکاران,
۸. این پرسشنامه ی 54 ماده ای عقاید مذهبی
و معنوی بیماران را می سنجد و از خرده مقیاس
های دیدگاه وجود گرایانه به مرگ و زندگی",
"رفتارها و مناسک مذهبی", "حمایت های اجتماعی
اعضاى كروه هاى مذهبى و معنوى" و "رابطه با يى
موجود متعالى " تشكيل شده است. مقياس فرض
هایی درباره دنیا" (یانف - بلمان , ۱۹۹۸) برای
ارزیابی باورهای بیماران درباره بدی دنیا, عدالت و
بحت و اقبال مفيد .فى باشّد
صفحه 41:
مفهوم پردازی
* در بسیای از موقعیت های بالینی, درمانگران شناختی-
رفتاری که با بیماران مبتلا به سرطان کارمی کنند به
مفهوم پردازی در سطح مشکل اکتفا می کنند. زیرا
درمانگران مایلند یک درمان کوتاه را ارائه کنند که Sly
یک مشکل طرح ریزی شده است و آن مشکل به سایر
ابعاد زندگی بیمار رسوخ نکرده . البته گاهی اوقات بهتر
است که درمان فقط روی تفییر علایم متمررکز شود
(مثلا, در مواردی که به یک مرکز درمانی دیگر انتقال
داده می شود و ادامه ی روان درمانی مقدور نیست.
صفحه 42:
* در چنین مواردی درمانگر صرفا در هنگام
ارزیابی به نقش عواملی مانند تاربخچه ی
زندگی و مشکلات پیچیده ی خانوادگی می
پردازد. در قسمت بعدی بعضی از موضوعاتی
که در مفهوم پردازی در سطح مشکل و
مفهوم پردازی در سطح مورد باید مورد توجه
قرار گیرند توضیح داده می شود.
صفحه 43:
* مفهوم پردازی در سطح مشکل
* اکثر مفهوم پردازی های در سطح مشکل برای
بیماران مبتلا به سرطان, به توضیح عوامل
موّثر در ایجاد حالت های اضطراب. وحشت
زدگی, نگرانی و افسردگی در بیمار محدود می
شوند. . هنگامی که درمانگران مشکلات مربوط
به سرطان را مفهوم پردازی می کنند باید
موضوعات جدول ۳- ۵ را در نظر بگيرند.
صفحه 44:
* مطالعات نشان داده اند که واکنش درماندگی به تشخیص
سرطان پیش بینی کننده ی اختلال های عاطفی بعدی است
(پارله, جونز و مگوئایر, ۱۹۹۹) و بیماران مبتلا به علائم
اختلالات عاطفی قطعا عناصر شناختی رفتاری, محیطی و
جسمی ناامیدی را دارند و درمانگران باید آنها را در مفهوم
پردازی در سطح مشکل مشخص نمایند. بیمارانی که
معتقدند در حل مسائل خود موفق می شوند, کمتر احتمال
دازد اختلال عاطقی:ههمی زا تجزجه کنند. بتایزاین:سنظ
اطمینان پایین بیماران به توانایی خویش در حل مسائل و
مشکلات می تواند یک عامل تداوم بخش عمده در بعضی
ازمفهوم پردازی های در سطح مشکل باشد.
صفحه 45:
ادراک بیماران از شدت و روند بیماریشان در
تعییین واکنش های روانی آنان نسبت به حضور
در بیمارستان و تعامل با کارکنان بهداشتی
نقش اساسی دارد. در اکثر موارد, ادراکهای
بیماران صحیح است 9 اظهارات متخصصان
سرطان را منعکس می نماید. اما بعضی از
بیماران دربارم بیماریشان و درمان آن ole
هاى غير واقع كرايانه (مثلا بسیار خوشبینانه یا
بسیار بدبینانه) دارند كه بر مشكلات آنان در
زمينه هاى دیگر تاثیر می گذارد
صفحه 46:
٠ به نظر مى رسد که دیدگاه بیماران درباره ی مدت
زمانی که زنده خواهند ماند, در شناخت واكنش هاى
روانی آنان به سرطان یک عنصر مهم است. بعضی
از بیماران از افکار خود درباره ی اینده آگاهند و می
توانند با تمرکز بر زمان حال و عدم اشتغال ذهنی
درباره ی موضوعات اینده با مسائل روزانه مقابله
کنند. دیدگاه بیمار درباره زمان, در مفهوم پردازی
مشکلات بیمارانی که اغلب اوقات درباره ی
رویدادهای اينده فکر می کنند بسیار مهم است.
صفحه 47:
۶ محیطی که بیماران بیشتر اوقات شان را در آنجا سپری
می کنند بر سازوکارهایی که در مفهوم پردازی در سطح
مشکل تشریح می شوند تأثیر رفثاری مهمی دارند.
بیماری که تمام روزهایش را در بخش سرطان سپری می
کند نسبت به بیماری که تمام اوقاتش را در یک اتاق
خصوصی در منزل می گذراند با محرک های کاملا
متفاوتی روبرو می شود. ممکن است تغییر بافت یا
موقعیت بیماری شناختها و رفتارهای او را تعدیل کرده یا
بر آنها تأثیر بگذارد و درمانگران می توانند از تأثیرات این
عوامل بر بروز مشکلات برای برنامه ریزی درمان low
استفاده نمایند.
صفحه 48:
5 نحوه ی انجام بررسی ها و تشخیص های اولیه یک
عامل تعیین کننده ی مهم در سازگاری روانی است
و یک الگوی تعاملی را به وجود می آورد که در تمام
روابط بیمار با کادر پزشکی تکرار می شود. نمونه
ای از این مورد, بیماری می باشد که معتقد است
پزشکی که تشخیص بیماری را به او اعلام کرده به
۳ تشخیص بیماری بر وی توجه نکرده است. او
معتقد است که همه ی کارکنان آن مرکز به به بیماران
بی توجه هستند و به آنها بی احترامی می کنند
صفحه 49:
* . ناهمخوانی افکار بیمار با افکار بستگانش
ممکن است مشکلات جدی به وجود آورد و در
مفهوم يردازى در سطح مشكل بايد به اين
ناهمخوانى ها اشاره شود (ناهمخوانى هاى
واقعى یا فرضی). درمانگران می توانند برای
مفهوم پردازی مشکلات بیمارانی که پس از
خاتمه درمان از مشکلات روانی رنج می برند,
الم بازگشت مشکل آفرین به سبک
VS. قبلى استفاده كنند
صفحه 50:
* مفهوم پردازی در سطح مورد
* مفهوم پردازی در سطح مورد باید تمام تجربه های
مربوط به زندگی کنونی و گذشته ی فرد را که با
سرطان ارتباط دارند, در نظر بگیرد (برای مثال اين
که چگونه مشکلات وابسته به سرطان با رویدادهای
گذشته مانند انزوای اجتماعی ارتباط دارند) همچنین
اين نوع مفهوم پردازی باید تجربه های فعلی بیمار از
سرطان که برای مفهوم پردازی در سطح مشکلات
روانی فعلی سودمند هستند, را نیز توضیح دهد.
صفحه 51:
* این تجارب الزاما تجربه های شخصی نیستند,
بلکه ممکن است تجربه هایی باشند که بیمار
شاهد آنها بوده است يا درباره ی آنها مطالعه
کرده است. علاوه بر اطلاعات مربوط به
تاریخچه ی شخصی, بافت زندگی کنونی نیز در
شناخت نحوه ی شروع و تداوم مشکلات در
سطح مورد مهم هستند. نمونه ای از متغیرهای
صفحه 52:
. بیمارانی که اضطراب صفتی زیاد دارند حساسیت
و سا liens سیسات تا کامرون ,
لونتال و لاو (۱۹۹۸) بر اين باورند که حساسیت بیش
از حد به علایم بالینی جسمی ممکن است نتیجه ی
یک اضطراب صفت باشد که ادراک افزایش خطر
پیماری را افزایش می دهد و اين امر باعث شکل
گیری بازنمایی غیر سودمندی از بیماری می شود و
بازنمایی نامناسب بیماری به نوبه ی خود بر
رفتارهای مقابله ای و سایر رفتارها تأثیر می گذارد.
صفحه 53:
* در مفهوم پردازی در سطح مورد برای بیماران
با اضطراب صفتی زیاد, باید نحوه ی ارتباط
اضطراب صفتی obj با سایر تجربه های بیمار
توضیح داده شود (برای مثال, نگرانی درباره
سرطان, و براورد احتمال عود سرطان).
درمانگران باید در مفهوم پردازی در سطح
مورد به خوش بینی بیمار اشاره نمایند, زیرا
اين متغير به طور معنی داری فشار روانی
ناشى از رويدادهاى مربوط به سرطان را
كاهش مى دهد
صفحه 54:
* در مورد بیمارانی که در گذشته مشکلات
روانی داشته اند و این مشکلات با تشخیص
سرطان عود کرده اند و یا تشدید شده اند,
مفهوم پردازی های شناختی- رفتاری باید
سازوکارهای زیرین علایم قبلی را مشخص
نمایند و تعیین کنند که آیا این عوامل تعدیل
کننده به علامت های فعلی نیز ارتباط دارند یا
صفحه 55:
۴ در مفهوم پردازی در سطح مشکلات روانی
وابسته به سرطان باید به ترتیب زمانی وقوع
رویدادهای مربوط به سرطان توجه شود.
ممکن است لازم باشد که یک مفهوم پردازی
در سطح مورد چندین مفهوم پردازی در سطح
مشکل مجزا را که در مراحل مختلف پس از
تشخیص رخ داده اند, در برگیرد.
صفحه 56:
پژوهش ها ارتباط پایا و باثباتی را بین عزت
نفس بیمار و سرطان گزارش نکرده اند
(كاربوو همكاران: ۰۱۱۹۹۰ آها آين بدان هعنق
نیست که عزت نفس در هيج یک از بیماریها
نجوه ى ly itis wl Ob #يررمستقهم
سرطان بر عزت نفس را تشریح کرده اند.
صفحه 57:
* در مفهوم پردازی در سطح مورد بیمارانی که
اليمشكلات عناج مقن من عب مون a
sie سرطان عثال بكرف از بي ارت
اوست) يا عزت نفس بيمار به طور غير
مستقيم تحت تأثير سرطان قرار كرفته است
(از طريق كاهش حمایت اجتماعی, از بین رفتن
نقش های اجتماعی يا کنترل رد شده پایین).
صفحه 58:
٠ در هر دو مورد می توان از درمان شناختی-
رفتاری برای افزایش عزت نفس استفاده کرد
ولی در شرایطی که عزت نفس مستقیما
اسيب دیده است, درمان عناصر شناخته شده
و رايج عزت نفس يايين به طورى كه جدا براى
شرايط سرطان تنظيم شده باشد, لازم است
is) ۱۹۹۷).
صفحه 59:
* راهبردهای درمانی
* اکثر رویکردهای شناختی- رفتاری در درمان
مشکلات روانی - اجتماعی وابسته به سرطان,
کوتاه مدت هستند و به عنوان مداخلات با
زمان محدود تعریف می شوند و بیماران را
قادر می سازد که احساسات شان را درباره ی
سرطان و تأثیرات آن بر زندگی تنظیم کنند.
صفحه 60:
* هدف آنها افزایش توانایی مقابله با موانع ایجاد
شده در اثر سرطان و کنترل موفق جنبه های
عملی زندگی همراه با سرطان است ممکن
است لازم باشد که درمانگران زمان بیشتری
از درمان رابه موضوعات وجود كرايانه
اختصاص دهند. : مخصوصا هنكام كار با
مراجعانى كه بيمارى شان ييشرفت كرده
است (كيسانه وهمكاران, ۱۹۹۷).
صفحه 61:
چارچوبی برای اجتناب
* اچتناب عامل تداوم بخش بسیاری از مشکلات روانی
وابسته به سرطان است. اين امر خود را به صورت
اجتناب از مردم. موقعیت ها یا جلسات درمانی نشان
مى ذهة و.ممکن است ذر جلسات درمانی اجتناب مکرر
از موضوعات حساس منجر شود. معمولا افراد هنگامی
از محرکها اجتناب می کنند که آنها را تهدیدامیز بدانند یا
فکر کنند نمی توانند با آنها مقابله کنند. بنابراين مداخلات
درمانى بايد هم ماهیت ترس و هم افکار مربوط به
توانایی مقابله کردن را مورد هدف قرار دهند.
صفحه 62:
* تسهیل کنترل
° اگی بیماران بتوانند تأثیرات سرطان و درمان آن را در
زندگی شان کنترل کنند بسیاری از مشکلات روانی
آنها به حداقل می رسد. بنابراین درمانگران می توانند
براى رسيدن به اين هدف. در طی فرایند ارزیابی و
درمان, فعالیت هفتگی را برنامه ریزی کنند. از قبل
فعالیت ها را برنامه ریزی کردن و تهیه ی فهرستی از
کارهایی که می توان در روزهای درمان آنها را انجام
داد, بیماران را قادر می سازد که از مشکلات مربوط
به زمان درمان پیشگیری کنند.
صفحه 63:
* در بعضی موقعیت های خاص, بیمار به دليل
وضعیت آشفته ی ایمنی بدن و یا پرتودرمانی
باید به صورت انفرادی نگهداری شود (در
موارد براکی تراپی ). در چنین مواردی
استفاده از جدول فعالیت ها مفید است و برای
بيماران ساختارى فراهم مى كند تا از عواطف
منفى ايجاد شده در اثر اين مشكلات جلوكيرى
شود. بسيارى از داروهاى ضد سرطان با
عوارض جانبی مانند خستگی و حالت تهوع
همراه هستند.
صفحه 64:
شواهدی درباره ی تأثیر راهبردهای شناختی- رفتاری در
کنترل سندرم خستگی مزمن وجود دارند و اطلاعات
فزاینده ای حاکی از این که استفاده از اين راهبردها در
برطرف کردن خستگی مربوط به سرطان سودمند
هستند, به دست آمده است. درمانگران باید بیماران را
تشویق کنند که میزان فعالیت روزانه و خستگی خود را
یادداشت کنند. زیرا می توانند از اين یادداشتها برای
برنامه ریزی مقابله با خستگی و میزان مناسب استراحت
استفاده نمایند. درمانگران می توانند از پرسشنامه ی چند
وجهی خستگی » (اسیتس و همکاران. ۱۹۹۵) برای پایش
پیامدهای درمانی استفاده کنند.
صفحه 65:
* افزایش حمایت اجتماعی
* در مفهوم پردازی در سطح مشکل بعضی از بیماران
تاثیرات منفی فقدان شبکه ی اجتماعی و یا کمبود
حمایت اجتماعی آشکار می شود. در اين موارد
درمانگر باید محیط زندگی بیمار را به منظور افزایش
حمایت اجتماعی تغيير دهد. به اين منظور ابتدا
درمانگر و بیمار باید دلایل اصلی کاهش حمایت
اجتماعی را مشخص كنند. دلايل شايع كاهش. حمايت
اجتماعی, ناامیدی, وقت تلف WS فقدان فرصت
های تبادل اجتماعی و اضطراب می باشد..
صفحه 66:
ne ترس ر اعضای خانواده به دنبال
تشخیص سرطان ارتباط داشته باشد. همچنین
ممکن است سایر اعضای خانواده دچار
مشکلات روانی باشند که به نوبه ی خود به
مداخلات درمانی نیاز دارند. ممکن است
امر به کاهش حمایت اجتماعی منجر می شود
صفحه 67:
۶ ممکن است بیماران درباره ی حمایت هایی که باید دریافت
کنند باورهایی داشته باشند و هنگامی که اين امر تحقق
نمی یابد, افسرده شوند. ممکن است بیماران به صورت
ناپخته از حمایت ها دوری کنند و یا حمایت ها زمانی ارائه
شوند كه بيمار به انها نيازي ندارد. درمانكران بايد در فرايند
درمان به این مسائل توجه کنند. بیمارانی که تعاملات
اجتماعی را غیررضایت بخش پیش بینی می کنند را می
توان تشویق کرد که افکار مربوط به این موضوع را
شناسایی کرده و تغییر دهند و در صورت لزوم آنها را با
استفاده از آزمایشات رفتاری ارزشیابی
صفحه 68:
8 بعضی از بیماران نمی دانند به سوّالات دیگران
درباره سرطان چگونه پاسخ دهند و درمانگران
بايد به بیماران کمک کنند تا افکار پیش بینی
کننده خود را محک بزنند و مهارت هایی را
برای کنترل روابطشان با دیگران یاد بگیرند. در
بعضی از موارد درمانگران بستری شدن در
بیمارستان (یا حضور در مراکز مراقبت روزانه)
که راهبردهای درمانی را انجام می دهند.
حمایت های اجتماعی خود را نیز افزایش دهند.
صفحه 69:
* کنار آمدن با عدم قطعیت
5 بعضی از بیماران می توانند عدم قطعیت را که
بخشی از روند بیماری سرطان است., بپذيرند.
ors yl Lil قطعیت را به عنوان یک موضوع
اجتناب ناپذیر می بینند که نمی توان از آن اجتناب
کرد. این دسته از بیماران قادرند که افکارشان را
بر موضوعاتي متمرکز کنند که از آنها اطلاع
دارند, بدون آن که ذهن خود را به "نکند که" و چه
صفحه 70:
۰ نحوه ی ارائه ی خدمات درمانی می تواند
مشکلات مربوط به عدم قطعيت را در بيمار
تشديد كند. منتظر ماندن براى نتايج
آزمایشات, نتظیم برنامه ی ملاقات با دکتر و
نحوه ی ارائه ی اطلاعات به بیماران را می
توان به گونه ای تنظیم کرد که مشکلات
هستند به حداقل برسد.
صفحه 71:
* درمانگران باید راهبردهای محیطی و موقعیتی
رابه عنوان مداخلات خط اول مورد توجه قرار
دهند. واکنش روانی بیماران به عدم قطعیت
بسیار متفیر است. بعضی از بیماران اين
موضوع را به عنوان دلیلی برای زندگی در
لحظه " تفسیر می کنند و برخی دیگر از
بیماران به عدم قطعیت با ترس و ناامیدی
واکنش نشان می دهند.
صفحه 72:
۱ اين موضوع براى بعضى از بيماران جنان غير
باشند که پیش بینی هایشان درست است. آنها
ممکن است این موضوع را برای خود قطعی
فرض کنند که سرطان آنها عود خواهد کرد و
ممکن است زندگی خود را مطابق با پیش بینی
صفحه 73:
s نقطه قوت مدل شناختی- رفتاری در اين است
که این مدل برای بسیاری از جنبه های روانی
یرطان قابل کاربرد است. متالی از این
کاربردها, کارکردن روی طرحواره ها برای
شناخت اختلال جنسی است. بیمارانی که از
مشکلات جنسی رنج می برند, ممکن است از
مداخلات مبتنی برطرحواره خودپنداره بهره
ببرند (با تمرکز روی خودپنداره ی جنسی).
صفحه 74:
* اين مداخلات ممکن است مبانی رفتارهای
جنسى بيمار يا اجزاى عاطفى فعاليت جنسى
او (مثلاء خجالت يا اضطراب) يا روش هاى
تخيل جنسى براى افزايش برانكيختكى را مورد
توجه قرار دهند. در بعضى از موارد ممكن
است لازم باشد تا ان دسته از رفتارهاى
همسر كه در عملكرد جنسى طبيعى تداخل
مى كنند مورد توجه قرار كيرند.
صفحه 75:
& خلاصه و نتیجه گیری
۰ سرطان و درمان آن با دامنه ی گسترده ای از
مشکلات روانی ارتباط دارند. درمانگران می
توانند اکثر این مشکلات را با استفاده از
مفهوم "موانعی که سرطان به همراه دارد
شناسایی کنند و ارزیابی شناختی رفتاری را بر
اساس نظریه ی موانع ساختاربندی نمایند.
صفحه 76:
* نوع مشکلات مهم بیماران به نوع سرطان آنها,
تجریه ی آن ها از سرطان, برنامه ی درمانی
و پیش آگهی بیماری شان بستگی دارد. در
مفهوم پردازی های در سطح مورد معمولا
اضطراب و افسردگی در نظر گرفته می شود
و نحوه ی تداخل سرطان در زندگی بیماران
دلایل ارجاع آنان را به درمانگران شناختی-
رفتاری نشان می دهد.
صفحه 77:
‘ مداخلات باید به بیماران کمک کنند تا کنترل
شان را بر زندكى حفظ كنند, عدم قطعيت
كسترده اى را كه بخشى از تجربه هاى بيماران
سرطانی است كنترل كنند. تخريب عملكرد و
اجتناب شناختى و رفتارى را مورد توجه قرار
دهند و مطمئن باشند كه بيماران از حداكثر
حمايت محيطى برخوردارند. در اين حوزه از
درمان شناختی- رفتاری است که درمانگران
نباید از اهمیت ارزیابی, مفهوم پردازی و توجه
به افکار خودآیند منفی واقع گرایانه ی بیماران
رما را