کتاب مسئله بنیادین اخلاق

کتاب مسئله بنیادین اخلاق

اسلاید 1: موضوع: - درباب صورت آمرانه اخلاق کانتی - درباره فرض تکالیف برای خودمان به طور اخص - درباره ی بنیان اخلاق کانتی استاد:ارائه دهنده:

اسلاید 2: - درباب صورت آمرانه اخلاق کانتیاشتباه اصلی کانت در برداشت اش از خود اخلاق ریشه دارد.کانت در فلسفه ی علمی نباید به اقامه ی دلایلی برای آنچه اتفاق می افتد بپردازیم بلکه باید قوانینی ارائه کنیم برای آنچه بایست اتفاق بیفتد ولو هرگز نیفتدآرتور شوپنهاور می گوید: من بر خلاف کانت می گویم شخص اخلاق دان به عنوان یک فیلسوف به طور کلی باید به تبیین و تفسیر آنچه داده شد یعنی آنچه واقعاً وجود دارد یا اتفاق می افتد راضی شود.مفهوم قانون در کاربردش برای طبیعت به عملکردهای پیوسته تغییرناپذیرید آن که تاحدی پیشینی شناخته می شوند و تاحدی به صورت تجربی در آن مشاهده می شوند قوانین طبیعی می گوییم که کانت به شکلی هوشمندانه و فوق العاده آن را تفکیک و زیر عنوان متافیزیک طبیعت گردآوری کرده است.ایمانوئل کانت

اسلاید 3: از آنجا که انسان به طبیعت تعلق دارد قطعاً برای اداره ی انسان نیز قانونی وجود دارد در واقع یک قانون قطعاً قابل اثبات تزلزل ناپذیر و استثناء ناپذیر و استوار هست که نه مثل امر مطلق بلکه واقعاً ضرورت با خود به همراه دارد. این قانون می گوید هر علمی تنها می تواند در نتیجه ی یک انگیزه ی کافی رخ دهد. کانت با این حرکت مفهوم قانون اخلاقی را مفهومی تلقی کرده که بی شک وجود دارد. علماً اگر تکلیف و بایست را مفهوم بنیادین اخلاق قرارداده باشیم چنین چیزی ضروری است چون این مفاهیم در اصل نسبی است و تنها با تهدید مجازات یا وعده ی پاداش معنا دارند.

اسلاید 4: این پاداش که بعداً برای فضیلتی که صرفاً در ظاهر دارد خود خواسته عمل می کند در نظر گرفته شده که اتحاد فضیلت و خوشبختی است که ریشه درخوشبختی دارد و در نتیجه پشتوانه اش مصلحت شخص یا سعادت گرایی است که کانت آن را نامتجانی تلقی کرد بنابراین کانت این صورت آمرانه ای اخلاق را در سکوت و چشم بسته از اخلاق خدا شناختی ای قرض گرفته بود که پیش فرض هایش یعنی خدا شناسی در واقع در بنیان آن قرار دارند و حقیقتاً به مثابه ی تنها چیزی که به آن معنا و مفهوم می بخشد و از آن جدایی ناپذیر ند و در حقیقت به طور ضمنی در آن نهفته اند.

اسلاید 5: - درباره ی فرض تکالیف برای خودمان به طور اخصکانت این صورت آموزه ی اخلاق را که خیلی برایش خوشایند بود از حیث اجرا نیز اصلاح نشده رها کرد. زیرا همچون اسلافش در کنار تکالیفی که نسبت به دیگران، تکلیفی نیز برای خودمان وضع کرد که آرتو شوپهناور آن را رد کرد.کانت معتقد بود که تکالیف نسبت به خودمان نیز باید مثل هر تکلیف دیگری یا تکالیف درستکاری می باشند یا تکالیف عاشقانه. به کسی که خودش خواهان آسیب است آسیبی وارد نمی شود چون از آنجایی که عمل من همواره آن چیزی است که می خواهم آنچه از طرف خودم بر من می رود نیز همواره صرفاً آن چیزی است که خودم می خواهم و در نتیجه هرگز ظلم نیست.مفهوم تکالیف خودمان همواره اعتبار بالای خودش را حفظ کرده و عموماً توجه خاصی به آن شده است اما این مفهوم در مواردی که مردم درباره ی شخص خودشان نگران می شوند و لذا با جدیت از وظیفه ی حفاظت از خودشان حرف می زنند تاثیر تسلی بخشی به جا می گذارد.مقبره کانت