صفحه 1:
صفحه 2:
کمال به چه معناست؟
*معنای لغوی کمال
#کمال از ريشه ی کَمَلّ گرفته شده است و به معنای تمام و بالاتر از تمام معنا شده است.
*معنای اصطلاحی كمال
yi. Slave منظر عرفاق اتلاتي دز اصظلام بد عاق تتقومابى بوه مفليت زسيون العا فاق
بالقوه است و لذا حرکت و تکاپوی طبیعی همه ی موجودات زنده اعم ol jl و حیوان و انسان
برای تحقق بخشیدن به استعداد های نوعی خویش است؛ به عبارت دیگر کمال هر موجودی و از
جمله انسان, در عینیت یافتن و ظهور تمام استعدادهای خود میباشد البته با اين تفاوت كه عامل
Saxe در کوشش»هایجیوان:.جت ذاباست »و تزمینای کربرم ععلستکنه اما لابن:های اسان
در پرتو اختیار و آگاهی صورت میگیرد وکمال نهایی و مقصد وی به کلی از دیگر موجودات متفاوت
فتمایز ات
صفحه 3:
© هر يك از موجودات جهان آفربنش دارای غرض و غایتی است که از
نخستین روز پیدایش خود به سوی آمن هدف و غیت در حرکت و
تکاپوست و هر یک از موجودات. غایت موجودات دیگر میباشند؛ یعنی
به این علت آفریده شدهاند تا موجودی دیگر از آنها بهرهمند شود و
خداوند همة موجودات را به فعلیت رساند تا انسان از آنها استفاده کند.
«سخر لکم ما فیالسموات و ما فیالارض جمیعاً منه» مسخرکردیم برای
انسان آنچه در آسمان و زمین است.
کمال جویی
۱
طالب کمال هستند. هدق خداوند از آفری
11 10111
را بپیمید: از همین رو چنین کرایشی را در
قطرت او قرلر داده
|
صفحه 4:
* كمال هر موجودى را باید در رابطه با استعدادهای آن موجود در
نظر گرفت و هیچگاه نمیتوان یک نوع کمال خاصی را برای همة
موجودات در نظر گرفت.
میشود گفت: کمال امری نسبی است یعنی اینکه صفتی ممکن
است برای یک شئ كمال باشد اما برای شی دیگر نقص, مثلا
شیرینی برای میوههلئی چون سیب و گلابی کمال است اما برای
لیموترش يا غوره نقص به شمار میرود.
صفحه 5:
کمال انسان در چیست
© یکی از اصول ثابت طبیعت انسان. کمالجوئی است که ريشه در درون آدمی هلرد.
* انسان ذلتأ مليل است تابه سوى كمال سير كند. بنبراین از دوران کودکی گرفته تا پیری میکوشد تا به سوی موقعیتی
بالاتر از موقعیت موجود خود گام بردارد.
* کمالاتی را که افراد انسانی انتخاب میکنند یکسان نیست و بستگی به وضع روحیء طرز فكر. شرایط اجتماعی و عولمل
دیگر دارد؛ بعضی کسب علم را کمال میدانند بعضی ثروت و موارد دیگر.
* خواستهها و تمیلات انسانی ميل به بئنهايت دارند يعنى سيرى نايذيرند. هر يك از موجودات را در نظر بگیريم در یک
حد معینی توقف کرده و در آن حد به کمال وجودی خود میرسند و دیگر گامی به سوی مرحله بالاتر برنمیدارند. اما
انسان برعکس همة موجودات. بینهایت جوست و سیر به سوی بینهایت دارد.
صفحه 6:
حال این پرسش مطرح است
* کدامیک از نیازهای انسان میتواند انسان را به بینهایت وجودیش
برساند و از سوی دیگر به سایر ابعاد وجودی انسان ضربه و لطمه وارد
نسازد؟
* درجواب باید گفت که در میان همه استعدادهای انسانی. تنها
پرستش و گرلیشبه خداست که از چنین ویژگی برخوردار است و
اگر انسان به سوی او سیر کند. به كمال وجودى خويش مىرسد و در
کنار آن همه ابعاد وجودی وی نیز شکوفا میشود.
صفحه 7:
#قرلن کریم مصداق این کمال نهائی را قرب به خدا میداند که هم کمالات جسمی و
روحی. مقدمه رسیدن به آن و انسانیت انسان در گروه دستیابی به آن است و بالاترین و
گستردهترین و پایدارترین لذت. از رسیدن به مقام قرب حاصل میشود.
#نقطه اوج قرب به خدا مقامی است که انسان به ذات اقدس الهی رهنمون میشود و در
جوار رحمت الهی استقرار مییابد. چشم و زبان او میشود و به اذن خدا کارهای خدائی
انجام میدهد.
صفحه 8:
انسان دارای دو نوع کرامت است: کرامت ذاتی و کرامت اکتسابی.
* مقصد از كرلمت ذلقى آن است كه خداوند انسان رابه كونهاى آفريد كه در مقايسه با برخى موجودات ديكر
از لحاظ ساختمان وجودى. امكانات و مزاياى بيشترى دارد. اين نوع كرامت حاكى از عنايت
نوع انسان است وهمة انسانها از آن برخوردارتد.
خداوند به
* ازاين رو هیچ کس نمیتواند و نباید به سبب برخورداری از آنها بر موجود دیگر فخر بفروشد و آنرا ملاک
ارزشمندی و تکامل انسانی خود بداند. بلکه باید خداوند رابه خاطر آفرینش چنین موجودی ستایش کند.
زیرا این کرامت به اختیار انسان ربطی ندارد و انسان چه بخواهد و چه نخواهد از این کرامت برخوردار است.
صفحه 9:
#اما مقصد از کرامت اکتسابی» دستیابی به کمالهائی است که انسان در پرتو ایمان و
اعمال صالح اختیاری خود به دست میآورد و معیار ارزشهای انسانی و ملاک تقرب در
پیشگاه خداوند است.
6 کرامت اکتسابی به اعمال اختیاری انسان وابسته است و برخاسته از تلاش و ایثار انسان
است و دستیابی به آن جز با تقوا و ایمان و اعمال شایسته میسر نیست.
#با این کرانتت اسب که میتوان واقعاً انسانی را بر آنتان دیگر بزثر دانسست؛ هم انسسانها
استعداد رسیدن به این کمال و کرامت را دارند ولی فقط برخی به آن دست میيابند.
صفحه 10:
کمال از نظر علامه طباطبایی با تکیه بر المیزان
علامه طباطبایی از جمله اندیشمندان و مفسران تشیع میباشد که باور دارد انسان موجودی است که توانایی رسیدن به کمال و
سعادت لایق خود را دارد ودر تفسير المیزان میگوید:
* 1_نخسین عامل اصلی هدایت و کمال انسان, خداوند سبحان است چرا که تنها ذات پروردگاراست که جهان هستی را خلق
کرده و از زوایای پیدا و پنهان آدمیان آگاه است.
* 2_تنها دینی که میتواند انسان را به کمال حقیقی برساند. شریعت اسلام است و دومین و سومین عاملی که در کنار هم برای
کمال انسان نقش هدایتی را برعهده دارد, قرآن کریم و معصومان(ع) اند.
* 3_در کنار عوامل پیشین, عوامل دیگری نیز وجود دارد که مربوط به درون انسان اند و به نویه خود باعث ترقی و کمال
انسان میشوند که عبارت اند از علم و تعقل یا تفکر
* 4_برای رسیدن به کمال حقیقی, تا زمانی که موانع کمال بررسی و از مسیر برداشته نشود. رشد و ترقی برای انسان میسر
نیست. از نظر ایشان, اين موانع عبارتند از: نفس اماره. فتنه های شیطان و حکومت جور وفاسد (چرا که در محيط فاسدء
شرایط برای رشد و کمال انسان مهیا نیست)
صفحه 11:
راههای رسیدن به کمال ٠ 79
۱-ایمان به خدا
۲-رعایت تقوا و دوری از گناه
'- قطع دلبستكى نسبت به دنيا
؟-ذكر و ياد خداوند
ه-انجام اعمال شايسته
صفحه 12:
لیمانسه خدا-1
* اولین چیزی که باعث میشود انسان در سیر تکاملی خود به سوی کمال نهاییاش یعنی قرب خدای
متعال گام بردارده ایمان است. ایمان» روح تمامی اعمال و رفتار شایسته انسان میباشد و بدون ایمان
نمیتوان به سوی کمال حرکت نمود.
ule! دارای مراتبی است و برخورداری از مراتب بالاتره ظرفیت وجودی انسان را بالا میبرد و او را قرین
کمال برتر و عالیتر میکند. افرادی که در مراحل آغازین ایمان قرار دارند و هنوز توان و اراده کافی
بزای مقاومت: ذر,برابر تمایلات را تذارئنه ce ات اسیرانفسن گردند و بدالغزش و انحزاف.وزگناه آلونه
گردند؛ بنابراین چنین افرادی باید سعی کنند که ایمان خویش را از طریق مطالعه و شناخت در مورد
خداوند. جهان و نظام آفرینث
صفحه 13:
وعلینت توا و دویعاز گسام-2
# تقوا عبارت است از نگهداری نفس از آنن چه که انسان را به گناه و انحرافات اخلاقی
می کشاند.
#انسانی که میخواهد به کمال نایل شود. لازم است از اموری که با هدف او مغایرت دارد.
دوری کند و تنها عاملی که در همه موقعیتها و شرایط زندگی میتواند راهگشا باشد و
فرد را از گناه مصون نگه دارد. عامل تقوا است و از همین جهت است که در آیات و
روایات به تقوا سفارش زیادی شده است.
صفحه 14:
۳- قطع دلبستگی نسبت به دنیا
#برای رسیدن به کمال, بايد سعى شود تعلق خاطر و دلبستكى به دنيا و ماديات از بين برود
و بايد روحيه بىاعتنايى به دنيا را در وجود خود يرورش داد.
* دلبستكى به ماديات» انسان را از مسير كمال و سعادت منحرف مىسازد و روحية معنويت و
کمال جویی را از انسان میگیرد؛ لذا در روایتی از امام صادق - علیه
السّلام - آمده است: «رآس کل خطينة Ce الدنیا» دنیا دوستی ريشه تمام گناهان و عامل
اصلی سقوط اخلاقی است.
صفحه 15:
۴-ذکر و یاد خداوند
* یکی دیگر از عواملی که در رسیدن به کمال و معنوبت نقش دارد. ذکر و ob خداوند است.
*ذکر خدا عبادتی بزرگ و یکی از مهمترین راه های خودسازی و دوری از گناه میباشد و
همچنین وسیله رسیدن به کمال محسوب میشود و مراد از ذکر در اين گونه موارد. هم
توجه قلبی و هم ذکر لفظی میباشد.
آمَنُوا اذْكرُوا له ذکراً کثیر»؛ ای کسانی که ایمان آوردهايد. ذکر
© خداوند دربارة ذکر میگوید: « يا یا لین
خدای را بسیار بگویید.
صفحه 16:
۵-انجام اعمال شایسته
* بعد از حصول ایمان و معرفت و تقویت روحیه تقوا باید در عمل صالح و انجام وظیفه» تلاش
و جدیت نمود؛ زیرا به وسیلة عمل صالح. ایمان و معرفت کامل تر میشود و تقوا و یقین؛
نمود عینی به خود میگیرد.
* خداوند مىفرمايد: «اليه يصعد الكلم الطيّب و العمل الصالح يرفعه»؛ کلمه نیکوی توحید به
سوى خدا بالا مىرود و عمل صالح است كه او را بالا مىبرد.
صفحه 17:
* اهل معرفت برای رسیدن به کمال و دوری از گناه انجام امور زیر را توصیه نمودهاند
۱. توبه: به قصد توبه غسل كن ودر آن حال كناهان خود را در نظر بگیر و به خداوند متعال عرض کن: پروردگارا! به سوی تو آمدم و از گناهان
توبه كردم و تصميم دارم بعد از اين مرتكب كناه نشوم و جنان جه يدنم را با آب شستشو میدهم. قلب و نفسم را نيز از اخلاق زشت و كناهان
پاک میسازم.
۲. حضور: خود را در محضر خدا ببین و سعی کن در همه حال به یاد خدا باشی و هیچ گاه از توجه به اوغافل نباش:
۳ تهذیب نفس: با تهذیب نقس و تصفیهباطن, میتوان خود را رای رسیدن به کمال و قرب الهی آماده کرد
۴ دوری از پرخوری: از پرخوری و شکم پرستی اجتناب کن.
۵. طهارت: هميشه با طهارت و با وضو باش.
ع. ذكر: ذكر «يا حئ يا قتيوم يا من لا اله الا انت» را ورد زيان خود قرار ده و در مواقع فراغت. آن را با حضور قلب بخوان, هم چنین در شبانه روز
ساعتى را تعيين كن و ذكر «يا غنى يا مغنى» را با توجه و حضور قلب بسيار تكرار كن.
۷ تلاوت قرآن: هر روز با حضور قلب مقدارى قرآن بخوان و در معانى آيات تدر نما.
لازم به یادآوری است كه اكر در آغاز امرء توان و همت انجام همه اين اعمال نيست. مىتوان از مقدار كم شروع كرد و تدريجاً به آن افزود.
صفحه 18:
اساسی ترین موانع رشد و صعود انسان به سوى كمال
* انسان در همان آغاز آفرینش, مخلوقی است که آمادگی و استعداد شکوفائی و رشد را دارد. او همچون دانه یا هسته و یا نهللی است
که در صورت فراهم شدن شرایط و زمینه مناسب برای رشد. می تواند رشد کند وکامل شود .
* خداوند متعال شرایط رشد بسوى كمال را رای انسان فراهم کرده است و هر آنچه را که او درلین مسیر به ن نیز درد در
اختیارش قرار داده است . انسان اگر از اين امکانات و شرایط به خوبی استفاده کند می تولند در مسیر رشد قرار گیرد و به کمال
مطلوب برسد. اما اگر از این امکانات درست استفاده نکند: از بین خواهد رفت و همان امکانات سبب نابودی او خواهند شد. پس
قدم در مسیر کمال گذاشتن و رسیدن به رشد مطلوب تنها در گرو استفاده درست و صحیح از امکانات و نعمت هایی است که
خداوند در اختیار انسان قرار داده است .
* اما در مسیر رشد و حرکت بسوی کمال علاوه بر فراهم شدن امکانات, برداشتن آفات و موائع نیز لازم است.
صفحه 19:
alee آفت هایی که حرکت را به تأخیر می اندازند يا آن را دچار مشکل می کنند»عبارتند
۱-جهل:
© يكى از لين آفت هاء جهل است. همان طور که گرمای بسیار شدید یا سرمای شدید باعث خشک شدن و از بین رفتن گندم می
شود.«جهل» نیز یکی از آن آفت هایی است که حرکت انسان را در مسیر کمال دچار مشکل می کند.
* جهل این است که انسان از چگونگی مشاهده ی مخلوقات خدا عاجز باشد و در نگریستن به آسمان ها و زمین و.. تنها به ظاهر آن
ها اکتفا کند و در آفرینش آن ها دقت نکند.
۶ «جهل» آن است که انسان از برنامه ی هدایتی که از جانب خداوند متعال به سویش فرستاده شده. غافل باشد و از آن اعراض کند.
© جهل این است که انسان نداند که حق چیست و باطل کدام استه خیر و خوبی چیست و شر و بدی کدامند.
* در صورت گرفتار شدن به لين آفت اگر انسان آن را از سر راهش برندارد و خود را از دستش نرهاند. مطمثنا" او را نابود خواهد کرد
و از بین خواهد برد .
صفحه 20:
۲-باورهای غلط:
باورهای غلط را میتوان ناشی از کچ فهمی نسبت به حقیقتهای تأثیر گذاره سوء ضمایر و خبث سراثر دانست.
للف - کج فهمی: یکی از عوامل باورهای غلط,. کج فهمی های برخی نسبت به دین و حقلیق دیگر است که مصداق بارز آن از
دیدگاه نهجالبلاغه خوارجند. گروهی که در زمان خلافت حضرتعلی(ع) به سبب آنکه آبن حضرت پس از جنگ صفین به
حکمیت رضا داده بود بر او خروج کردند و شعارشان این بود «لاحکم الا لّله» اینان به جهت کچ فهمی هایشان از دین. به عقاید
خرافی زیادی مبتلا شدند و سرانجام با امام علی(ع) در نهروان جنگیدند.
ب- سوء ضملیر و خبث سرائر: اين ناشی از فساد باطنی برخی از انسانهاست که غالبا باطن زشت خود را زیبا جلوه میدهند و
هميشه زمينههاى اختلاف و يراكندكى ملت ها و حتى نابودی حکومتهای مردمی را فراهم آوردند. حضرت علی(ع) مردم را به
شدت از نفاق و منافقين بر حذر دلشته و فرمود: «و أحذّركم اهل التفاتٍ فإِنّهِم الضَالون المُضَلونء و الزَالون المُزِلُون» يتلونون ألوانا و
یفتنون افتناا... » «و شما را از منافقان میترسانم زیرا آنها گمراه و گمراه کنندهاند. خطاکارند و به خطاکاری تشویق میکنند.
به رنگهای گوناگون ظاهر میشوند و از ترفندهای گوناگون استفاده میکنند ..»
صفحه 21:
۳- آلایش به صفات ناپسند:
نههاست. آلایش به صفات ناپسند
همچنان که داشتن صفات پسندیده انسانی موجب تعللی معنوی و بالندگی انسان در همه ز:
اخلاقی نیز در همه عصرها و نسلها به نوعی مانع بالندگی انسان بوده و هستند. از جمله این صفات عبارتند از:
للف- بخل: حضرت علی (ع) بخل را کانون تمام عیب ها معرفی میکند و آنرا تشبیه به افساری میکند که انسان رابه سوی بدی
ها سوق میدهد وآن را زمینه ای برای گناهان دیگر میداند.
پ- حسده حضرت علی (ع) دومین صفت ناپستدی را که ماتع رشد و سعادت انسان میفردد» حسه معرفی میکند و سفارش
میکند که از حسد دورى كنيد زیرا حسد ريشه ایمان انسان را زایل میکند و از بین میبرد.
ج- طمعورزی: سومین صفتی که مانع رشد انسان در جنبههای مختلف میشود را طمعورزی میدانند که انسان را به زیونی و
پستی وادار میسازد. ایشان میفرملید: «اکثر مصارع العُقول تحسّه بو المطامع, للطامع فی وثاق الذّل» «بستر مرك خردها بیشتر
زیر بزق شمشیر آزمتدیمانت: طمعکار همواره در بند زیونی واخوارق است»*:
صفحه 22:
۴-هوا و هوس و آرزوهای نفسانی (خواهش های نفسانی):
* یکی دیگر از آفت هلیی که در مسیر حرکت انسان به سوی كمال وجود دارد. آفت «هوا و هوس و آرزوهای نفسانی» است. لین
آفت به گونه لی است که انسان, مطیع و پیرو هواهای نفسانی می شود و برنامه و شریعت خداوند متعال را رها می کند.
* انسان وقتی از برنامه ی خدا غافل شد و از آن فاصله گرفت و از بکارگیری ن در زندگی خودداری کرد.به میل خود. لن جه
+ که در لین صورت گفته می شود انسان تلبع هوا و هوس
را خیر بدلند.به سویش می رود و از آن چه شر بدلند. دوری می
و آرزوهای نفسانی خود شده است.
۶ اگر انسان به مرحله ای رسید که رضلیت خدا را برهمه چیز ترجیح داد و در لین مسیر از هرآنچه باعث دوری از خدا می شود
بیزاری جست و از آن فاصله گرفت و حاضر شد در این راه مشکلاتی را تحمل کند. می تولند بندگی خدا را بجای آورد و پیرو
برنامه و شريعت خداوند متعال باشد؛ در غير اين صورت كفته می شود چنین فردی پیرو هوا و هوس و آرزوهای نفسانی خود
است و نمی تواند بندگی خدا را به جای آورد.
صفحه 23:
۵- شرایط طبیعی و اجتماعی:
* از جمله عواملی که باعث میشود انسان
انسان و شرایط محیطی و لجتماعی است.
* منظور از شرایط طبیعی همان ساختمان جسمالی و رونی انسان است که اكر دجار وقفه يا اشكال شود انسان را مأيوس و بدبين
میکند.
* مثلاً گر شخصی در لعضاء بدن خود دچار نقص شود. احساس حقارت کرده و لین احساس او را از یک زندگی ایدهال باز میدارد. یا
انسانی که دچار عوارض روحی روانی شده باشد و از استغنای روحی و فکری مناسب برخوردار نباشد. نخواهد توانست از یک
زندگی باارزش بهرهمند گردد.
* همچنین چون اجتماع نقش بسیار موثر و سازندهای در شخصیت آدمی دارد. اگر از ویژگیها و پارامترهای مثبت ولیدهآلی
برخوردار نیاشد. بالطبع افراد آن جامعه هم نخواهند توانست به یکی زندگی ایدهآل دست يابند.
* مثلا اگر در جامعهای فقر اقتصادی حکمفرما باشد و اکثریت اعضاء آنن جامعه مجیور به کار و فعالیت زیاد و طاقتفرسا باشند
چگونه میتوانند از یک بینش و آگاهی بالا برخوردار شوند تا به يك زندكى ايددآل دست یابند؟
از تكامل باز بملند وكاه.يه سوى يك زندكى عبث و بىمفهوم كشانده شود. عوامل طبیعی
صفحه 24:
منابع
*قرآن کریم
#نهجالبلاغه. ترجمه دكتر شهيدى. چاپ دوم ,۱۳۷۰
#فلسفه خلقت. عبدالثه نصرى. ناشر كانون انديشه جوان. خرداد ۱۳۸۴
*انسانشناسی, محمود رجبى: انتشارات موسسه أموزشى و يؤوهشى امام خمينى. جاب جهارم /1747
#بركى از دفتر نهجالبلاغه. ابوالقاسم طاهرى. چاپ اول ,۱۳۸۱
#بتدكى خداء ناصر سبحانى. جهانكير ولدبيكى
پنجم, ۱۳۷۱
*ابراهیم امینی, خودسازی, شفق. چ
*عوامل و مونع کمال انسان از دیدگاهعلامه طباطبایی با تکیه بر لمیزان/ سید حسین موسی بور
SHAKHENI.BLOGFA.COM/POST®