صفحه 1:
تاثیر آداب و رسوم محلی
در اشعار ترکی و فارسی شهریار
نویسندگان : : ساعت کلاس
صفحه 2:
(بخش اول)
1) مقدمه
1) مختصری درمورد شهریار
1 ررسوم جيست 5
3) نگاه سار كه ستت ها و آداب ورسوم
4) شهریار و شعر ترکی
5) شهریار و شعر نو
صفحه 3:
(بخش دوم)
2 ادبیات شفاهی يا فولکلوریک
1.) آشنایی با ادبیات شفاهی یا فولکلوریک
2 انواع آثار فولکلوریک
1 لالایی ها
2 بایاتی ها
شر السلا
4 ناغیلار
صفحه 4:
(بخش سوم)
3) آداب و رسوم ها
1 عید نوروز
2) چهارشنبه سوری
1 شال ساللاماق_
2 وا وسنونتان اتیلما
02 كال وفاق
4 پیلوو پیشیرمک
2 اق
0 ورا ا اماق
صفحه 5:
(بخش سوم)
3) آداب و رسوم ها
3 لباس های سنتی و محلی
9 اوس دون
2 لباده گیماق
3 ) چوخا
صفحه 6:
3) آداب و رسوم ها (سوم
4 بازی های سنتی و
1 آرادان خیر
2 آشیق آشیق _ ۱
3 آغاج مینوب آت گزدیرماق
4 چلینگ آغاج اویناماق _ _
5 قار گول له سی اویناماق
6 کهلیک شکاری
7 ناخیر چیلارین اویونو
4) منبع
صفحه 7:
مختصری در مورد شهریار
سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۳۶۷-۱۲۸۵) متخلص به شهریار (پیش
از آن بهجت) شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبانهای ترکی
آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. وی در تبریز بهدنیا آمد و بنا به
وصیتش در مقبرةالشعرای همین شهر به خاک سپرده شد. در ایران روز
درگذشت این شاعر معاصر را «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری کردهاند.
مهمترین اثر شهریار منظومهةّ حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا) است که از
#اایهای ادبیات ترکی آذزبایجانی بهشمار میرود و شاعر در آن از اس
و زیباییهای روستا یاد کردهاست.
صفحه 8:
مختصری در مورد شهریار
صفحه 9:
آداب و رسوم چیست ؟
آداب و رسوم در واقع همان چیزهایی است ک شود ۳ 3
از کودکی تا پیری آنها را مشاهده کرده و با آنها بزرگ شده | ست.
وم شامل باورها , عادات , اجرای انواع مراسمات افسات ها
واه .داستان ها و ترانه هایی می شود که توده مردم با آن سر و کار
دارند.
صفحه 10:
نگاه شهریار به سنت ها و آداب و رسوم
شهریار در حیدر بابا با زبانی شیرین و ساده از مراسمات عید نوروز و
چهرشنبه سوری سخن گفته و با نگاهی حسرت آمیز به گذشته از آنها یاد
wo
saul گنجه 5-6 اوخوردی
آداخلی قیز بیگ Ce توخوردی
هر کس شالین بیر باجادان سوخوردی
آی نه گوزل قایدا دی شال ساللاماق
بیگ شالینا بایرامليغین باغلاماق
صفحه 11:
شهریار و شعر ترکی
شهریار دو منظومه حیدربابایه سلام را در فاصله زمانی مختلف سروده است وی
1 اانا شلاء اول رادر سال ."م ١09 زه . ش ) در تهرآن له 2 اا
مادرش در آنجا سروده و حیدر بابایا سلام دوم را در سال ۱۳۶۳ ( ه . ش )
ub سفری که به خشکناب داشته سروده است .
صفحه 12:
شهریار و شعر نو
گوشه ای از شعر « ای وای مادرم » :
باز آمدم به خانه , چه حالی نگفتنی
ديدم نشسته مثل هميشه كنار حوض
پیراهن پلید مرا باز شسته بود
انگار خنده کرد ولی دل شکسته بود
2
بردی مرا به خاک سپردی و آمدى 7 | 8 | ‘A
تنها نمیگذارمت ای بینوا پسر 3 7
می خواستم به خنده درآیم ز اشتباه
انا كيال بود شعر بسیار زیبای استاد شهریار درباره مسادر
ای وای مادرم !
صفحه 13:
وا آثار فولل ریک
سس
* ترانه ها
* بایاتی ها
یه تغزلی
* استاو ها
* افسانه ها ۱
۶ شبيه ها
a دراماتیک
صفحه 14:
ی شا کوبه آی از اشعار فولکلوریک به شمار می روند؛
لالایی ها نغمه های آهنگینی هستند که مادران در سر گهواره برای راحت و
زود خوابیدن فرزندانشان با آوازهای غریبی می خواند درست است که بچه
ها معنی این کلمات را نمی دانند ولی ریتم و آهنگ کلمات همراه با آواز
سوزناک مادر در آنها ارامش خاصی ایجاد می کند. و به زودی به خواب می
روند.
صفحه 15:
لالایی ها از لحاظ شکل و فرم مانند بایاتی ها هستند . مضمون این لالایی هاء
آرزوهای دور و دراز مادر درباره بزرگ شدن و خوشبخت شدن فرزندان می
باشد که مادر گاهی در خلال اين لالایی ها دردها و تاراحتی lb خودس را ۳
زبان می آورد.
زیبایی لالایی ها بیشتر در قسمت تکراری لالایی ها است که مادران این قسمت
را چندین بار تکرار می کنند تا بچه به خواب رود.
صفحه 16:
از آثار فولکلوریک تغزلی : بایاتی ها
بایاتی ها نوع دیگری از اشعار فولکلوریک است
که در چهار مصراع سروده می شود که هر مصراع
آن هفت هجا دارد كه مصراع های اول , دوم و چهارم
آن با هم, هم قافیه است که فکر و مضمون اصلی در
دو مصراع آخر آورده می شود و دو مصراع اول ذهن
را برای پذیرش معنا و عرض اصلى در دو مصراع
ای ماه مي کنر :
کار شاه
Wael. عم
صفحه 17:
شهریار بایاتی های زیادی سروده و از خود به یادگار گذاشته که در اینجا دو
نمونه ذکر می گردد .
خزان گلدی گول آپاردی بیر گوزل بولبول آپاردی
د کول آولموشدم یل ده گلدی,کول آباردی
كلنات الشعار نرت 20112
: ترجمه
خزان آمد و گلی را ربود, در واقع یک بلبل زيبايي را برد , من سوخته
. بودم و به خاکستر تبدیل شده بودم که باد هم امد خاکسترم را برد
صفحه 18:
ضرب المتل ها :
گونه دیگری از آثار فولکلوریک که به شکل گسترده ای در مبان مردم رایج است , امثال
و حکم و ضرب المتل هایی است که در طول تاریخ و توسط افراد مختلف ساخته شده اند
که در واقع تجربه های نسل گذشته است که برای نسل آینده از خود به یادگار گذاشته
اند .
صفحه 19:
ای تال در این ضرب العفل ها می توان دریافت که در تمامی ۰ ۳۳
25 که انسان ممکن است با آن برخورد کند ضرب المتلی ۰۰۲ ۳۳۳۰
گاهی برای یک موضوع حتی ده ها ضرب المثل می توان یافت . این ضرب المثل
MU ی بهاینکه در رمان ها و محیط های مختلف و توسط افرار ۱۳۱۰
واه ده اند یک منیع بسیار باارزشی برای شناخت عادات ۱۱ ۷ ۲۳
رندگی جوامع قدشته به سار می روند.
صفحه 20:
انسان اولان خنجر بثلینه تاخماز
اما حیف «کور توتدوغون بوراخماز» حیدربابایا سلام , بند 13 , ص34
مصراع دوم یعنی «کور توتدوغون بوراخماز» یک ضرب المثل است .
ترجمه :
انسان معتقد خنجر به کمر نمی بندد و هر کس که کور است (بصیرت
ندارد) آنچه را که به چنگ آورده تحت هیچ شرایطی از دست نمی دهد .
صفحه 21:
تورکی دئدیم اوخوسونلاری اوزلری
بیلسینلر که آدام گثدر آد قالار 5287100 590
عبارت«آدام گثدر آد قالار » یک ضرب المثل معروف است .
ترجمه :
Pyne ان ری کشت با پوت و اند که pee eel
. آنچه ماندگار خواهد بود فقط نام نیک و خاطره است
صفحه 22:
وی کت ها حيوانات ويرتدكان ماتند انسان داراق احساس. ۰۰۲ ۳۳
خواهى هستند. مقابله قواى خير و شر از ويزكى هاى مهم اين قصه ها به
وا و وود میوانات افسانه ای مانند ازدهای هقی پر و Esp
و هاى عميق زتدكى مى كتند , بذابیت حاصی به این هه ها و
صفحه 23:
و این قسه ها را افراد کهتسال در شب های دراز سا ۱۳۰۰۱
نوجوانان تعریف می کنند . این قصه ها با عبارت « بیری واریمیش , بیری
يوخ ایمیش» (< یکی بود یکی نبود) شروع شده و با جمله «گویدن اوچ آلما
دوشدو , بیری منیم , بیری اوزومون , بیریده ناغیل دئینین» (< از آسمان aw
سیب افتاد یکی مال من , دیگری مال خودم, یکی هم مال قصه گو) به اتمام
رسید .
صفحه 24:
بایرام ( عید نوروز )
در روز اول عيد همه به بازدید اقوام و فامیل های نزدیک میروند. و بچه ها از
بزرگتر ها عیدی می گیرند . معمولا چند روز مانده به عید مردم همه جا را تمیز
ee رار ها و لباس را شستشو کرده و داخل خانه ها ۳۱ ۲۰ ۳۳۳
يا قرمز ر نگ رنگی کرده و به استقبال سال جدید میروند که شهریار در بند ۷۰
حیدربابا به این رسم اشاره نموده است.
صفحه 25:
بایرام ( عید نوروز )
همچنین در روز عید زنان تخم مرغ ها را به تعداد بچه های خانه داخل آب
رنگارنگ , آب پز کرده و به رنگ های مختلف درآورده به بچه ها می دادند و بچه
ها با آنها تخم مرغ بازی می کردند:
یومورتانی , گویچک , گلی بویاردیق
چاقیشدیریب , سینانلارین سویاردیق
اویناماقدان بیرجه مگر دویاردیق؟
ale منه یاشیل آشیق وثرردی !
ارضا منه نوروز گلی درردی حیدریابایاسلام , بند 32 ۰ ص 38
صفحه 26:
چهارشنبه سوری
آقای علی برازنده تورک در مجله خدا آفرین درباره چهارشنبه آخر سال می
نویسد : 7 ۳
«با توجه به تصورات قدیم دینا از چهار عنصر لب, آتش , باد و خاک تشکیا
شده و عقیده داشتند که جمع شدن این چهار عنصر در یک جا
و موجودات زنده می گردد . مردم ae
۳ آآود جرشنه سی (جهارشنبه آنتشی
۳ _ يئل چرشنبه سی (چهارشنبه بادی)
صفحه 27:
از آداب و رسوم چهارشنبه سوری : شال ساللاماق
«شال (قورشاق) ساللاماق»( - شال آوبزان کردن ) :
در شب چهارشنبه اشخاص ناشناس و یا تازه دامادهاء يشت بام خانه هاى
و رفت و شال های الوان خود راء در حالی كه يه طناب. ۱ ۳۱۳
روزنه آویزان می کنند صاحب خانه نسبت به لیاقت خود و شخصیت صاحب
شال _اگر بشناسد _ چیزهایی به عنوان هدیه و عیدیانه به شال مى بندد.
صفحه 28:
از آداب و رسوم چهارشنبه سوری : شال ساللاماق
شهریار در بند27 منظومه حیدربابایه سلام با زبان هر آذربایجانی در اين
خصوص سخن می گوید .
بایرام ایدی , گثجه قوشو اوخوردو
آداخلی قیز, بيك جورابین توخوردو
هر كس شالين بير باجادان سوخوردو
a sl گوزه ل قایدادی ثسال ساللاماق
بیگ شالینا بایرامليفین باغلاماق
صفحه 29:
از آداب و رسوم چهارشنبه سوری : شال ساللاماق
ترجمه :
عيد نوروز بود و شب هنگام , مرغ شب آواز می خواند. دختری که به تازگی
نامزد شده مشغول بافتن جوراب برای تازه داماد بود. بچه هه ۳
داشتند شال خود را از روزنه ای به داخل اتاق نشیمن بفرستند : تا هدیه چهارشنبه
سوری و عیدی خود را دریافت کنند. آه ! كه چقدر این مراسم و سنت پسندیده
زيبا بود که هنوز جلوه روح پرور آنرا در وجودم احساس می کنم.»
صفحه 30:
از آداب و رسوم چهارشنبه سوری : شال ساللاماق
ترجمه:
بچه بودم یه حکم هوس , گریستم و شالی خواستم تا من هم هدیه ای بگیرم
شال را گرفته و به کمر بستم و راهی خانه غلام شدم و از روزنه آویزان
۳ ااء فاطمه یک جفت جوراب به شال من بست و از«خاد ۰ ۱ ۳
1 آشک ریخت :
صفحه 31:
از اداب و رسوم چهارشنبه سوری : سو اوستوننان اتیلما
استاد شهریار در بند 31 حیدربابایا سلام از اين مراسم دیرینه ایرانی تابلویی زیبا
و فراموش نشدنی در خاطر همگان نقش می کند .
باکی چینین سوزو, سوو کاغیذی
اینکلرین بولاماسی, آغیزی
چرشنبه نین گردکانی , مویزی
قیزلار دئیه ر آتیل ماتیل چرشنبه
آینا تکین بختیم آچیل چرشنبه
صفحه 32:
از آداب و رسوم چهارشنبه سوری : سو اوستوننان آتیلما
ترجمه:
وی ول ساترانی که باکو رفته اند, نامه است آعزی ار ۳۱۰۳
تازه زاييده درست می شود و گردو و مویز چهارشنبه سوری حکلیت از تجدید
حیات و نوید شادی است . در این مراسم دختران دم بخت از روی جوی آب
روان می پرند و با شادی و امید اينده پر از سرور آرزو را خواستار می شوند
و این ترانه را می خوانند. بپر, بپر, چهارشنبه سوری است من نیز می پرم تا
ه بختم باز شود و به سعادت برسم .»
صفحه 33:
از اداب و رسوم چهارشنبه سوری : فال توتماق
«فال توتماق» (- فال گرفتن) :
شب چهارشنبه سوری طالب فال به نیت آنچه در نظر دارد , پشت بام مورد
نظر رفته و از «باجاءباج» بام و یا از پشت در ورودی همان خانه به صحبت های
صاحب خانه گوش فرا می دهد . روی جمله اول او حساب می کند و آن را به
رو نهاید: ثیت کننده هفیش مت ,20 و
برود که تقریبا از صداقت , راستگویی , ایمان و 5
صفحه 34:
از اداب و رسوم چهارشنبه سوری : پیلوو پیشیرمک
«پیلوو پیشیرمک» (< پلو پختن) :
لین هم یکی از رسم های معمول است که هم اکنون نیز عملی می شود. از
مسکین و فقیر گرفته تا غنی و ثروتمند, هر کس در خور توان خود , در شب
چهارشنبه به سراغ این غذای لذیذ می روند.
در مثل های روستایی آمده است :
«کاسیب ایلده بیر گون پیلوو یثیه ر , او دا آخیر چرشنبه ده »
یعنی شخص فقیر و بی چیز سالی یک بار پلو میخورد
آن هم در چهارشنبه سوری .
صفحه 35:
از آداب و رسوم چهارشنبه سوری : اود یاندیرماق
«اود یاندیرماق» )= آتش روشن کردن) :
این سنت هنوز هم در اکثر نقاط ایران زنده است. افروختن انش بیس «
يشت بام ها ويا محل هاى مرتفع انجام مى كيرد . معمولا بچه ها مقداری
يارجه هاى كهنه را با سيم به هم می بندند و به شکل توپ در می آورند و بعد
از اتش زدن به هوا يرت مى كنند بجه ها و ج ۲ 5 5
پریدن آر اس سرودهایی از جمله » Jul
ماتیل چرشنبه حم سل جر > و
یا « آزار بزاریم بوردا قالسین» ( آزار و
i sale as lo Gi Lola eee
شهریار بدان اشاره نموده است .
صفحه 36:
از آداب و رسوم چهارشنبه سوری : یومورتا اویناماق
«یومورتا اویناماق» (< تخم مرغ بازی کردن) :
این بازی حتی از چند روز مانده به چهارشنبه سوری شروع و تا بعد از عید هم
ارام می یابد. جوانها با اشتیاق و شور وشعف زانئد الوصفی به دنبال تسم درم
رك Gall pene گردند.
صفحه 37:
از اداب و رسوم چهارشنبه سوری : یومورتا اویناماق
وت سس با طرافت و لطافت این جریان ار ۱۳۱۳
عنفوان جوانی را در اين شعر بیان می کند :
یومورتانی گویچک , گوللو بویاردیق
چاققیشدیریب سینانلارین سوبلاردیق
ترجمه :
تخم مرغ ها را به رنگهای متنوع رنگ آمیزی می کردیم و پس از به هم زدن آنها
تخم مرغ های شکسته را پوست کنده و می خوردیم .
صفحه 38:
از آداب و رسوم های آذربایجان : لباس های سنتی و
مردم و روستاییان استان آذربایجان دارای چند نمونه لباس سنتی و محلی هستند
: که شهریار به آن اشاره کرده است . از جمله
* اوس دون (بالاپوش)
* لباده گیماق (پوشیدن لباده)
% چوخا
صفحه 39:
از انواع لباس های سنتی : اوس دون
که شهریار در بند ۲۱ حیدربایایا سلام از اين لباس سنتی یاد کرده است :
عمه جانین , بال بلله سین پیردیم
سوندان دوروب اوس دونومی گییردیم
باخچالاردا تیر ینگنی دییه ردیم
ol ئوزومی او ازدیرن گونلریم
آغاج مینوب ol گزدیرن گونلریم
صفحه 40:
از انواع لباس sb سنتی : اوس دون
ترجمه :
ob آن روزها بخیر ! که عمه جان لقمه بزرگی از نان و عسل به دستم می
داد , که بعد از خوردنش پیراهن بلند خود را پوشیده و پای کوبان و شادان در
ميان باغجه ها به سو بال می گشودم و ترانه می خواندم له ! که چقدر خود
را لوس می کردم سوار بر اسب چوبی به هر سو مى تاختم و لذت مى
بردم.
صفحه 41:
از انواع لباس های سنتی : چوخا
«جوخا» اين لباس سنتی را در قدیم معمولا چوپانان به تن می کردند . دکتر
معين در فرهنگ لغت خود درباره این لباس می نویسد: «جامه پشمی خشن
که چوپانان و برزگران پوشند.»
شهریار در بند ۸۶ به این لباس قدیمی و سنتی روستائیان و چوپانها اشاره
فص
کهنه لرین سور سوموگی دارتیلوب
قورتولانون چول چوخاسی ییرتیلوب
ترجمه: روزگار استخوانهای خیلی ها را خرد کرده و
اما ی رس antes basse توا ان
صفحه 42:
آرادان
Lei a عيتوت أن
ناخير جيلارين قار كول له سى
اویونو | اويناماق
یسح دا
چلینگ آغاج کهلیک
اویناماق شکاری
ae ee
صفحه 43:
از بازی های سننی و محلی : آشیق آشیق
این بازی از بازی های بسیار رلیج و مهیج در آذربایجان بوده که اصول و قوانین
خاصی داشته که بچه ها برای سرگرمی و بزرگترها هم بعضی مواقع به عنوان
قمار به اين بازى مى يرداختند . 0 9 &
آشیق استخوانی است که از استخوان سکس مس ساك
زانوی گوسفند یا بز بدست می آید. 62 B >
آشیق اویناما
اين باز اث سبى زذ
ee ند یره
صفحه 44:
از بازی های سنتی و محلی :
بوداملارداء چوخلی جیزیخ آتمیشام
اوشاقلارین, آشیقلارین, اوتموشام
قورقوشوملی سققه آلیب ساتمیشام
اوشاق نثجه هج زادینان شاد اولار
ایندی بيزیم غمی دوتمور دنیالار
حیدربابایا سلام , بند 86 , ص 51
صفحه 45:
از بازی های سنتی و محلی : آغاچ مینوب آت گزدیرماق
عمه جانین بال بلله سین بیردیم
سوندان دوروب اوس دونومی گییردیم
باغچالاردا تیز ینگنی دییردیم
آی اوزومی او ازدیرن گونلریم
آغاچ مینوب, آت گزدیرن گونلریم pil Ulla بند 21 ۰ ص و3
صفحه 46:
از بازی های سنتی و محلی : چلینگ آغاج اویناماق
بو خرمنده آرادان خیر اویناردوخ
> رمالاشیب فاریشقاتک قاینار دوخ
یاواش یاواش باغچالاردا آغناردوخ
آغاشلاردان چیلینگ آغاج کسردوخ
قوروقچونون قورخوسیندان اسردوخ
حیدربابایا سلام , بند 92 , ص 53
صفحه 47:
از بازی های سنتی و محلی : قار گول له سی اویناماق
یاز قاباغی . گون گونثی دوینده = i
کند اوشثاغی قار گول له سین سوینده
کو رکچیلر داغدا گورک زوینده
منیم روحوم ایله بیلون اوردادور
تک ی باس قالیب فاردادور
ترجمه : هنگامی که بهار فرا می رسد و کم کم اشعه خورشید از سینه
افتابگیر کوهستان فروکش می کند و کودکان شیفته برف بازی هستند و
نا سک ارم اك
کوهی که در برف فرو رفته و برای آزادی تقلا می کند. میکوشد که در کنار
جوانان باشد و در شادی آنان شرکت کند.
صفحه 48:
از بازی های سنتی و محلی : کهلیک شکاری
کهلیک شکاری (< شکار کبک) :
معمولا جوانان روستا در روزهای پر برف زمستان دسته جمعی چماق به دست
به شکار کیک می روند. زمستان ز دو جهت sly شکار کبک مناسب است ؛
یکی اینکه رد پای کبک ها روی برف می ماند و شکارچیان به راحتی می توانند
کیک ها را پیدا کنند و دیگر اينکه کبک ها به خاطر زیادی برف , داخل برف كير
می کنند و نمی توانند پرواز کنند و شکارچی ها به راحتی می تو
بگیرند .
صفحه 49:
از بازی های سنتی و محلی : ناخیر چیلارین اویونو
ناخیر چیلارین اویونو (< بازی و تفریج چوپانها) :
معمولا چوپانها موقع غروب که از صحرا بر می گشتند وقتی به
نزدیکی روستا می رسیدند الاغها و کره خرها را نگه می داشتند تا
گاوها و گوسفندان به روستا برسند و سپس چوپانان هر کدام یکی از
الاغها و کره خرها را سوار شده و به سرعت به طرف روستا مى
تاختند و همه سعی می کردند که در این مسابقه برنده شوند.
صفحه 50:
—— OCC
مقاله آداب و رسوم و اجتماعیات در اشعار ترکی و غزلیات فارسی شهریار
* پژوهشگر و نگارنده : اصفر طالبی
* استاد راهنما : دکتر محمد مهدی پور
آداب و رسوم و اجتماعيات در اشعار تركى و
٠ استاد مشاور : دكتر محبوب طالعى غزليات فارسى شهويار
بايان نامه كارشناسى ارشد در رشته زيان و ادبيات فار