صفحه 1:

صفحه 2:
(s) es) جزء اول از امور طبیعیه

صفحه 3:
ويزكى هاى هر چیزی که به آن اطلاق رکن مي شود: بساطت ۳ حیز طبیعی طبیعت 2 منفعت آن در کائنات

صفحه 4:
EE ‏ا پسافت:‎ در اصطلاح حکما هر شیثی که غیر مرکب لست و بعضی تعریف بسیط چنین کرده اند که هر چیز که جزو آن مشابه کل_آن باشد چنانکه آب و خاک و آتش و باد علیحده علیحده . (غیاث ) (آنندراج ).

صفحه 5:
بسیط بر سه قسم است: حقیقی: آن چیزیست که بهیج رو جزئی نداشته باشد همچون باریتعالی. عرفی: آن چیزیست که مرکب از اجسام مختلفء طبایع باشد. اضافی: آن چیزیست که اجزای آن نسبت یه یکدیگر افل باشد. یک وجه دیگر بسیط همچنین روحانی و جسمانی ا روحانی مانند عقول و نفوس مجرد. جسماتی همچون عناصر (oe Sys)

صفحه 6:
آنچه که در آن فرض ابعاد ثلائه (یعنی طول و عرض و عمق) ممکن باشد. جسم مرکب از هیولا و صورت جسمتّه است.

صفحه 7:
fee ۳ در اصطلاح فلسفه: سطح باطن جسم حاوی که ماس با سطح ظاهری جسم محوی باشد. یز شامل وضع هم می شود. در نظر ابن سینا و جمعی از فلاسفه اعم از مکان است. زیرا چنانکه در فلک الافلاک که حیز دارد و مکان ندارد. بجهت آنکه ورای آن جسمی نیست که مماس آن باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون)

صفحه 8:
3 حيّز طبيعى خاك مركز عالم است. 10 حيّز طبيعى آب ممادن سطح ‎SE‏ است. و مماسن سطح مققر هوا. 13 حيّز طبيعى هوا مماس سطح اعلى آب است تا سطح مققر آتش. 17 حيّز طبيعى آتش سطح اعلى هواست تا سطح مققر فلك قمر. (تنسوخ نامه ایلخانی؛ متنج| + ص ‎Os‏

صفحه 9:
مادام که هریک از ارکان در حیْز خویش باشند ساکناند و چون بقهر و قسرلز آن حیّز دور باشند. طبیعت هریک اقتضاء آن کند که ماثل باشند بحیَز طبیعی خویش

صفحه 10:
خاء, طپیعت: 7 آقش: گرم و خشک *هوا: گرم و تر آب: سرد و تر *"خاک: سرد و خشک

صفحه 11:
۳۲ منفعت ارگان ر رلاثنات: عم 2 * آتش: منفعت او در کاینات آنست که همه چیزها بدو آميخته و لطیف گردد و بدو پخته و رسانیده شود و اجزاء هوابققت و در همه جسمها گذر یبد و آن را که متخلخل بايد كرد متخلخل كند. و غايت سردى آب و زمين بدو شكسته شود. + هوا:متقعت او در کاب آنست که بسبب آمیختگی او با دیگران, تخلخل و سبکی و گشادگی اندر هرچه می‌باید که سبک و متخلخل و كشاده باشد. يديد آيد از بهر آنكه تر جيزى باشد كه بآسانى از هم پراکنده شود * آب: منفعت او اندر كاينات آنسث كه ديكر اركان بدو قابل هيئتها شوند. از بهر آنكه جيزى تر اكرجه زود از نهاد بشود جيزى خشك اكرجه نهادها دير بذيرده لكن دير تكاه دارد و بسبب آميختكى خاك با آب. خشكى و ريزاتى و قبول ناكردن تهادها از خاک برفته است. و در آب تندارى نهاتها يديد آمد و الله أعلم و أحكم. خاك: منفعت او اندز کاینات آنست که هر جيزى. بدو ياى دار كردد و بر آن تهاد كه بنهند بماتد يإذن الله.

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
20,000 تومان