امام خمینی و حوزه علمیه
اسلاید 1: امام خمینی و حوزه علمیه بهمن 92
اسلاید 2: زندگی نامه امام خمینی (قدس سره)سید روح الله خمینی در اول مهر 1281 ش. (بیستم جمادی الثانی 1320/ 24 سپتامبر1902) در شهر خمین و در خانواده اهل فضیلت وعلم ، زاده شد . این خاندان به میر حامد حسین- صاحب کتاب معروف «عبقات الانوار» - نسبت می برند. پدر بزرگ امام ، آقا سید احمد به دعوت مردم خمین در این شهر سکنی گزید و تا هنگام در گذشت، مرجع وملجا مردم آن دیار بود .
اسلاید 3: با وجود اینکه روحالله پنجمین فرزند سید مصطفی محسوب میشد، اما پدرش علاقه و اصرار زیادی بر تربیت او براساس تعلیمات دین اسلام داشت، به گونهای که نقل است به دایهی روحالله – ننهخاور – چنین گفت: «تا وقتی که پسرم روح الله را شیر میدهی، دست به سوی هیچ سفرهای جز سفرهی خود و یا غذایی که از خانهی من برای تو فرستاده میشود، دراز مکن.شرایط تربیتی
اسلاید 4: در قرن سیزدهم خورشیدی در بیشتر مناطق ایران و از جمله خمین تقریباً مدرسه به شکل امروزی وجود نداشت و آن گروه از مردم که به تربیت و تحصیلات فرزندان خود اهمیت میدادند، آنها را به مکتب خانه میفرستادند، تا خواندن و نوشتن و قرآن و ادبیات فارسی بیاموزند. تبعاً خمینی نیز به مکتب فرستاده شد و نزد «ملا ابوالقاسم» به فراگیری علم گلستان و بوستان سعدی و چند کتاب ادبی دیگر پرداخت. آغاز تحصیلات
اسلاید 5: او در ششسالگی تحصیل قرآن و سایر علوم ابتدایی رایج آن زمان را آغاز کرد. نخستین آموزگاران روحالله، شیخ میرزاجعفر و ملا ابوالقاسم بودند. میرزا جعفر – که از بستگان مادرش بود.هر روز صبح به خانهی آنها میآمد و به روحالله پنجساله خواندن و نوشتن میآموخت. او زبان عربی را نیز نزد شیخجعفر آموخت. روحالله تحصیلات خود را با حفظ کردن قرآن در مکتبی که در نزدیکی خانهی آنها توسط ملاابوالقاسم راهاندازی شده بود ادامه داد و در سن هفتسالگی حافظ قرآن شد.
اسلاید 6: در سال ۱۲۹۹ هجری شمسی، برادر بزرگتر روحالله، سید مرتضی، او را برای تکمیل تحصیلات خود راهی اراک کرد. او در آنجا وارد مدرسهی سپهدار شد. در آن سالها اراک به دلیل حضور آیتالله عبدالکریم حائری یزدی به مرکز مهمی برای یادگیری علوم دینی تبدیل شده بود، بهگونهای که روحالله که پیش از عزیمت به اراک قصد داشت تحصیلات خود را در اصفهان ادامه دهد، به دلیل وجود این شخص در اراک به این شهر مهاجرت کرد. هجرت به اراک و ادامه تحصیل
اسلاید 7: آیتالله حائری یزدی در سال ۱۳۳۲ هجری قمری به دعوت مردم اراک و سیصد طلبهی جوان راهی این شهر شد و کلاسهای خود را در مدرسهی میرزا یوسفخان به جریان انداخت. اینطور به نظر میرسد که خمینی در آن سالها در علوم دینی به قدر کافی پیشرفت نکرده بود که تحصیلات خود را مستقیماً زیر نظر او ادامه دهد. او درس منطق را در حضور شیخ محمد گلپایگانی، کتاب شرحالعلوم از شیخ زینالدین العاملی را زیر نظر آقا عباس اراکی و ادامهی تحصیل المتول خود را با هدایت شیخ محمد علی بروجردی گذراند.
اسلاید 8: روحالله در سن ۱۹ سالگی و در ضمن تحصیل، در مراسم بزرگداشت سید محمد طباطبایی، اولین خطابهی خود را قرائت کرد و تحسین همگان را برانگیخت. این خطابه در واقع یک بیانیهی سیاسی بود که در آن او به قدردانی و تمجید از سید محمد طباطبایی پرداخته بود.. او بعد از این مجلس تا چهار سال در هیچ منبری به سخنرانی و خطابه نپرداخت.
اسلاید 9: هجرت به قم حدود یک سال بعد از رفتن خمینی به اراک، آیتالله حائری دعوت جمعی از علماء قم را پذیرفت و از اراک راهی این شهر شد. در آن سالها قم به عنوان یکی از شهرهای مهم آموزش تعلیمات دینی و پایگاه مذهب شیعه در ایران، سالها بود که در زیر سایهی شهرهای مذهبی عراق قرار گرفته بود. بعد از مهاجرت آیتالله حائری از اراک به قم، خمینی نیز چهار ماه بعد به دنبال او راهی این شهر شد.نوروز سال ۱۳۰۰ هجری شمسی، روحالله برای دیدار خانواده موقتاً به خمین بازگشت ولی در تصمیم خود برای مهاجرت به قم جدی بودهاست
اسلاید 10: او پس از مدتی کوتاه اقامت در خمین، راهی قم و ساکن مدرسهی دارالشفاء شد. این حرکت یک نقطهی عطف در زندگی او محسوب میشد، چرا که در قم بود که او تحصیلات خود را در درجات بالا ادامه داد و مبارزات سیاسی خود را پایهگذاری کرد. در سالهای بعدی زندگی خمینی، شهر قم بهگونهای جزء بخشی از هویت او شد که میتوان او را به نوعی محصول شهر قم دانست.
اسلاید 11: او در قم بیدرنگ تحصیلات خود را از سر گرفت و زمان خود را وقف کامل کردن بخش مقدماتی تحصیلات حوزوی موسوم به سطوح و همچنین فقه و شریعت کرد. قسمتهای پایانی کتاب مطول را نزد آقا میرزا محمدعلی ادیب تهرانی آموخت و دروس سطح را از محضر آیتالله محمدتقی خوانساری و بیشتر نزد آیتالله سیدعلی یثربی کاشانی فراگرفت.ادامه تحصیل در قم
اسلاید 12: او بعد از گذراندن سطح و سرانجام در سن 25 سالگی موفق به حضور در کلاسهای آیتاللهالعظمی عبدالکریم حائری یزدی– مؤسس حوزهی علمیه شد و تا دو سال دروس خارج فقه و اصول را نزد او گذراند. پس از درگذشت آیتالله حائری با آمدن آیت الله بروجردی به قم، برای ترویج وی در درس خارج او حضور پیدا کرد و استفاده نمود.
اسلاید 13: در بیستوهفتسالگی در قم با حاج شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی آشنا شد که فلسفه میدانست و به فلسفهی عرب نیز آشنایی داشت. او در قم داروینیسم و نقد آن را تدریس میکرد و مدتی روحالله جوان در این درس نیز حاضر شد. استاد دیگر او در معقول، ابوالحسن رفیعی قزوینی بود. روحالله در نزد او ریاضیات، هیئت و فلسفه را آموخت.
اسلاید 14: او همچنین تفسیر صافی را با ملا محسن فیض کاشانی و سپس با آیتالله علی اراکی گذراند. تعلیمات او در زمینهی عرفان و موضوعات مرتبط با آن در کلاسهای میرزا جواد ملکی تبریزی آغاز شد که البته با مرگ استادش در ۱۳۰۴ نیمهتمام ماند. پس از آن در زمینه عرفان از میرزا محمدعلی شاهآبادی بیشترین بهرهها برد.[۸] در درس فلسفه نیز او تحت آموزش میرزا علی اکبر حکیم یزدی – از شاگردان ملا هادی سبزواری قرار داشت که او نیز در سال ۱۳۰۵ درگذشت. استاد دیگر او در فلسفه ابوالحسن رفیعی قزوینی بود که تا زمان جداییاش از حوزه در ۱۳۱۰ هجری شمسی، خمینی در کلاسهایش حضور داشت.
اسلاید 15: قم برای خمینی علاوه بر اینکه فرصت مناسبی برای تحصیل و افزایش درجات علمی محسوب میشد، موقعیت مناسبی بود تا بتواند با بزرگان دیگر هم ارتباط برقرار کند. یکی از کسانی که خمینی در قم با آنها ملاقات کرد سید حسن مدرس است. آشنایی با مدرس
اسلاید 16: آنطور که از آثار اولیهی خمینی برمیآید، علاقهی اصلی او در آن زمان و در سالهای نخستین حضور در قم، عرفان بود . با آنکه روحانیان قم به عرفان با چشم بدبینی نگاه می کردند. خمینی در حلقه کوچکی از شاگردان به تدریس عرفان می پرداخته است. برای مثال، در سال ۱۳۰۷ او کتاب شرح دعای سحر را - که تفسیر جامعی بود بر دعایی که امام محمد باقر در ماه رمضان میخواند - نوشت.علاقه به عرفان
اسلاید 17: کلاسهای اخلاق که با حضور میرزا جواد ملکی تبریزی برگزار میشد، سه سال بعد از مرگ او توسط شاهآبادی مجدداً پی گرفته شد و زمانی که او در ۱۳۱۵ هجری شمسی٬ قم را به قصد تهران ترک کرد، خمینی جوان را جانشین خود در این درس کرد. کلاسهای درس اخلاقی عرفانی خمینی در آغاز با بررسی منازلالسائرین انصاری میگذشت، اما بعد از آن و در ادامه به جایی برای طرح نگرانیها و دغدغههای مربوط به آن دوره تبدیل شد، بهگونهای که پس از مدتی طرفداران بسیاری در قم و حتی در بین طلبههای شهرهای دور، مانند اصفهان و تهران پیدا کرد.آغاز تدریس
اسلاید 18: محبوبیت کلاسهای خمینی چندان مورد رضایت حکومت پهلوی نبود، چراکه سیاست آنها در آن زمان بهگونهای بود که تا حد امکان از نفوذ علماء و روحانیون به خارج از حوزه جلوگیری کنند. بنابراین حکومت دستور داد که کلاسهای درس او از مدرسهی فیضیه به مدرسهی ملاصادق که گنجایش و ظرفیت به مراتب پایینتری نسبت به مدرسهی فیضیه داشت، منتقل شود. اما با سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰ هجری شمسی، کلاسهای درس دوباره به مکان قبلی خود – مدرسهی فیضیه – بازگشت و با همان محبوبیت از سر گرفته شد.
اسلاید 19: این موضوع که خمینی در آن جلسات قابلیت سخن گفتن برای عدهی زیادی از مردم عادی – و نه فقط طلبههای حوزه – را در قالب درس اخلاق داشت بعدها نقش زیادی در تحولات سیاسی کشور ایفا کرد.
اسلاید 20: پس از درگذشت آیت الله بروجردی و با تحولاتی که در عرصه سیاسی کشور روی داد امام به مبارزه با رژیم پهلوی روی آورد. این مبارزات از مخالفت با لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و اصول انقلاب سفید آغاز گردید و به دستگیره وزندانی شدن ایشان در خرداد سال 1342 بعد از سخنرانی علیه شاه ورژیم پهلوی انجامید و قیام 15 خرداد را به دنبال داشت.
اسلاید 21: سرانجام در آبان سال 1343 این بار تقریبا به تنهایی علیه قانون کاپیتولاسیون فریاد اعتراض بر آورد و در سخنرانی به شدت از شاه و آمریکا انتقاد کرد. این اعتراض تبعید امام به ترکیه را در پي داشت. امام در مدت نسبتاً کوتاهی اقامت در ترکیه ، به کار علمی اشتغال ورزید و اثر فقهی مهم خود «تحریر الوسیله» را به پایان برد.
اسلاید 22: امام در سال 1344 به عراق منتقل شد. دولت ایران امید داشت که با تبعید امام از یک سو فشار های داخلی برای آزادی ایشان را بکاهد و از سوی دیگر ابعاد علمی و شأن مرجعیت ایشان را تحت الشعاع مراجع نجف قرار دهد. در سال 1348، امام در درس فقه خود نیز نظریه «ولایت فقیه» را ارائه کرد که در واقع طرح صریح نظریه بدیل در مقابل حکومت شاهنشاهی محسوب می شد.
اسلاید 23: با عزیمت امام خمینی از عراق به پاریس آخرین مرحله مبارزه با رژیم شاه آغاز شد. ایشان در کانون اخبار رسانه های ارتباطی جمعی جهان قرار گرفت و چهره ای مردمی، مستقل و نوگرا از انقلاب و رهبری اسلامی آن ارائه داد.
اسلاید 24: سرانجام امام در 12 بهمن1357 به ایران بازگشت و در 15 بهمن مهندس مهدی بازرگان را به ریاست دولت موقت برگزید. یک هفته بعد انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.
اسلاید 25: پایان
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.