تعداد اسلايدهاي پاورپوينت: 47 اسلايد

ahmadsalary357

صفحه 1:

صفحه 2:
تعریف خودکشی ° خودکشی به معنای نابود کردن و از بین بردن خود. پدیده ای است که سالیان دراز از روابط عشیره ای و سنتی تا روابط پیچیده شهرهای امروزی. گریبان بشر را گرفته و در فرازو نشیب تحولات اجتماعی قلب و روح خانواده ها و اجتماع را آزرده است. زندگی شهری, آنبوهی جمعیت,عدم تجانس افراد با هم احساس غربت و تتهلیی ناشی از ن, کاهش محبت خانوادگی و رها شدن فردبه سرنوشت خود.هم چشمیها. پیدا شدن ارزوهای دور و دراز زندگی مادی, محرومیت در عشق, فقر مادی و دهها عامل دیگر 7 ناراحتی هایی برای افراد فراهم آورده که فرد تتها راه نجات خود را در نابودی خویشتن جستجو می کند.

صفحه 3:
° در فرا راه رشد و توسعه اقتصادی-اجتماعی,هرچه بر پیچیدگی روابط و مناسبات اجتماعی افزوده می شود. فاصله طبقلتی از هم بیشتر می گردد و سرخوردگیها فزونی مى يلبد و در نهليت به افزلیش تعداد خودکشی منجر می شود. از هم گسیختگی پیوندهای سنتی و همستگیهای اجتماعی و نیز بیگلنه شدن‌با ارزشها و هنجارهای جامعه خودی, موجب فزونی نرخ خودگشی در جامعه ها بویژه فر جامعه های ‎Pee get, ved oS atte‏ آسیب های اجتماعی و رولنی در جوامعی که حالتی انتقالی را طی می کنند امری گریز ناپذیر است. شکی نیست که جامعه ایران امروز در حال طی دوران گذار است. اين كذار که لن را گذار ار مرحله سنت به مدرنیته می نامند با مسائل و مشکلات خاص اجتماعی و فرهنگی توام است ( معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی ‎TA Os‏ خودکشی یکی از لین آسیب های اجتماعی است(0۲6۲۲6۲,1999 6 50876۲) و اگرچه قزآفیگ: مورسلافت؛عبومن: محسوب ین شود بل پیشگیری استه

صفحه 4:
‎٩‏ اصطلاح خودکشی اول بار ظاهرا در نیمه اول قرن ۷ بکار رفته است. در اواخر قرن ‎۱٩‏ مطالعه نوین خودکشی را امیل دورکيم در جامعه شناسی و زیگموند فروید در روانشناسی شروح کردهاند. بر گزارش های رسمی سازمان جهلنی بهداشت ‏ر سال۱۹۹۶ هر ساله حداقل ۵۰۰ هزار تفر در ‎ate‏ از طریق خودکشی به زندگی خود پایان می دهند. لین در حللی است که براورد واقعی خودکشی هر ساله ۲/۱ میلیون تفر است(۳۵۷,2000) همچنین تخمین زده می شود که تعداد موارد اقدام به خود کشی ۸ تا۱۰ برابر خودکشی های موفق است و احتمالا هیچ کشوری وجود ندارد که آمارهای داخلی قابل اعتمادی درباره تعداد موارد اقدام به خودکشی داشته باشدامورون ۰ مقایسه بین المللی خودکشی از لن رو مشکل است که در ‏فرهنگ هاء ‎bey alae‏ اریف متعددی برای ۹ ‏کشی وجود دارد و نحوه ثبت مرگ نیز بسیار ‎(Kolmos & Bach,1987).c\ cs,‏ ‎

صفحه 5:
تعریف خودکشی خودکشی از آسیب های مهم فردی و اجتماعی است که به طور متوسط در میان معتادان و بیماران روانی پیشتر است. فرد خودکش بر اين باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود. نرسیده است و زندگی منهوم خود را از دست داده است ومرگ بهترازآن قلمداد می شود. قائمی( ۱۳۶۴) صص ۱۱۲-۱۱۳ خودکشی در لغت نامه ی دهخدا به معنای " خود را به وسیله ای کشتن , انتحار , كار زياد كردن , کوشش بسیار " آمده است. لغت نامه ی دهخدا (۱۲۴۷)ص ۸۴۸ امیل دورکیم (۱۸۵۸-۱۹۱۷) دراثر معروف خود به نام خودکشی آن را پدیده ای اجتماعی به شمار آورده و چنین تعریف می کند : خودکشی عبارت است ازهرنوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی یا مثبت خود قربانی است که می بایست چنان نتیجه ای به بار آورد ۰" دورکیم (۱۹۹۷) . ترجمه نادر سالارزاده امیری(۱۳۷۸)اص ۶

صفحه 6:
خودکشی © هم جنين مى توان به تعریف دشه اشاره کرد که می گوید : " اقدامی معمولا از روی آگاهی برای سر به نیست کردن خود به آن ترتیب که مرگ هدف یا وسیله باشد ۰" ریئس دانا (۱۳۸۰)ص ۱۷ آشیل دلماس نیز خودکشی را عبارت می داند از " عملی که به وسیله ی شخص برای معدوم ساختن خود انجام می دهد . در حالی که اختیار مرگ و زندگی در حیطه قدرت اوست و از لحاظ اخلاقی موظف به انجام اين عمل نمی باشد . " اسلامی نسب( ۱۳۷۱)ص ۷۳-۷۴ مین جر روانشناس , میل به مرگ را نزد فرد خودکش آرامشی می داند که دراثر تتشهای جامعه - محدودیت های اجتماعی واخلاق .که توانسته مانع ازرهاشدن انرژی پرخاشگری و جنسی فرد شود ودر نهایت فشار داخلی پدید می آورد - به آن دست پیدا کرده است. ریئس دانا (۱۳۸۰ )ص۱۷۸

صفحه 7:
ژان باچلر 0 ژان باچلر در کتاب خودکشی خود در مورد خودکشی گریز کرایانه می نویسد که " انسان با خودكشى كردن سعی می کند از روبرو شدن با شرایط غیر قابل تحمل زندگی فرار کند." به عبارت دیگر وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد ودشوار زندگی می دائد.کاوه امیدی ملایری(۱۳۸۲) بس در مجموع می توان نتیجه گرفت که خودکشی عملی است آگاهانه و کاملاً ارادی که فرد برای پایان دادن به زندگی خویش انجام می دهد. به معنی خودکشی دال بر همین عمل است که دفونتن اولین بار آن را به کار برد ؛ به اعتقاد " ریمون آرون " کردار مثبت مثل عمل فردی که برای خاتمه دادن به زندگی گلوله ای درشقیقه اش خالی می کند و کردارمنفی عمل فردی است که خانه درحال سوختن را ترک نمی کند . فردی که اقدام به خودکشی می کند از نتیجه عمل خود آگاهی دارد و این مهم ترین مسئله در تشریح و تبیین پدیده خودکشی است. برخی مانند ارسطو خودکشی به منظور فداکاری ( دگرخواهانه ) را خودکشی محسوب نمی کنند ؛ ارسطو خودکشی را عملی برای معدوم ساختن فرد توسط خودش می داند که" به منظور فداکاری نمی باشد .یعنی فرد برای قربانی شدن به انتحا ۱ oe ia 200 ‏مص‎ ©

صفحه 8:
ده نظری عکس نظریات ياد شده " او با ‎ue‏ اسکیرول که دورکیم در کتاب خودکشی به به نظر وی اشاره دارد , اسکیرول معتقد است که "در خودکشی تمام خصوصیات دیوانگی دیده می شود استناد به این نظر نتیجه می گیرد که خودکشی عملی غیر ارادی است و نباید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد . دانامردیث لیزاردی در رساله ی دکترای خود معتقد است که اگرچه بسیاری از تحقیقات نشان دهندی این است که اکثر افرادی که اقدام به خودکشی می کنند ,ذهن بیمار دارند اما اين نظریات را نمی توان به همه ی پیماران روانی تعمیم دادو معتقد بود که آنها در طول پیماری خود حتمً یک بار به خودکشی اقدام می کنند. انستیتو ملی بهداشت روائی امریکا "خودکشی را تلاشی آگاهانه برای خاتمه دادن به زندگی شخصی توسط خودش می باشد که ممکن است این تلاش به اقدام تلاشی فقط به شکل احساسی در فرد بماند .(انستیتو روانشناسی ایران ) . آرون(۲۰۰۱) .ترجمه باقر پرهام ( ۱۳۸۱) ص۳۷۶ اسللامی نسب (۱۳۷۱ )اص ۷۳, نصرآبادی (۱۳۸۲ )ص۰۴ دورکیم (۱۹۹۷). ترجمه نادر سالارزاده امیری(۱۳۷۸)ص ۲۲ ‎۸ ‎ ‎ ‎

صفحه 9:
انواع خودکشی | © دورکیم در مطالعه کلاسیک خود از میزان خودکشی در فرانسه, انگلستان, دانمارک و.. آن را در چهار گروه متمایز تقسیم کرد و در هریک از این انواع رابطه خاصى را بين فرد و جامعه بر اساس « همبستگی گروهی» ارایه داد:

صفحه 10:
خودکشی دگرخواهانه ‎٩‏ در خودکشی دگرخواهانه فرد وظیفه اخلاقی عمیقی را در خود احساس می کند و علاقمند می شود تا خود را فدای دیگران کند. وقتی فردی به احساس همبستگی و انسجام قوی نسبت به یک گروه فوق العاده یکپارچه و متحد مقید باشد. ارزشها و هنجارهای گروه را از آن خود می داند و بين منافع خود و گروه فرقی نمی گذارد. در چنین شرایطی فرد در آرزوی فدا کردن زندگی خود به خاطر هدفهای گروه خواهد بود. به عنوان مثال, می توان خلبانان از جان گذشته ژاپنی در جنگ جهانی دوم را نام برد. و یا جاسوسی که دستگیر قبل از آنکه حرفی بزند و اسراری را فاش کند. کپسول سمی را می بلعد. یا موردی که در برخی جوامع, سالمندان خود را تسلیم مرگ می كنند يا دست به خودکشی می زنند. به خاطر آنکه بار بی فایده ای بر دوش دیگر اعضای خانواده خود نباشند و فکر می کنند که بدین ترتیب زندگیشان را آبرومندانه به پایان می رسانند یا مثل رسم ساتی هندوان یا خودکشی مردان دررآستانه سالمندی وافراد پیماردرقبایل فیجی ومانگا . خه دکشد خوخواهانه عموماًمتلعق به دنیای جدید:

صفحه 11:
0 در این گونه جوامع میزان کنترل و فشار گروهی به شدت بالا . تعلق گروهی بسیار عمیق و همانند سازی با گروه بسیار شدید است تا حدی که موجودیت فردی مستقل از موجودیت گروهی نامفهوم قلمداد می شود وکه درمجموح می توان گفت که دراین گونه جوامع ؛تقسیم کار مخدود : احساس همیستگی بالا و پیوند و احساس یگانگی به علت همانندی شرکت درآداب و رسوم مشترک می باشد و قابل تقسیم به سه دسته ی اجباری .اختیاری و هوشمندانه است . در نوع اجباری خودکشی به عنوان یک وظیفه ی اجتماعی محسوب می شود ؛خودکشی دگرگرایانه ی اختیاری به گونه ای اطلاق می شود که فرد داوطلبانه به استقبال مرگ می رود اما در نوع سوم کناره گیری فرد از خود و چشم پوشی از دنیا به دلیل تمجید وستایش فرهنگ جامعه از این عمل است. محسنی تبریزی(۱۳۷۳ )2 ۱۳۴

صفحه 12:
0 دورکیم اين نوع خودکشی را خاص جوامع و اجتماعاتی که دارای فلسفه وسنت فرد گرایی .استقلال طلبی افراد.خوداتکایی و خودکفایی می باشند .می داند . در چنین جوامعی به واسطه ی میزان کنترل اجتماعی و فشار جمعی بسیار کم ,تضعیف روح جمعی ,بی طرفی سازمان های اجتماعی در مسئولیت های فردی , غلبه مناسبات و روابط ثانویه و رسمی بر روابط اولیه ونخستین و عدم تعلق عمیق فرد به گروه ,کمبود یا اختلال شدید همانند سازی با گروه های اجتماعی و عدم پشتیبانی اجتماعی و سرپرستی عاطفی و روانی سازمان ها از فرد سیب افزایش تمایل او به خودکشی در شرایط بحرانی می گردد. در اين جوامع افراد شدیدا به اراده خود وابسته اند و رفتار خود را بنا به ميل شخصى اشان تنظيم مى كتندو ارش هاى حاكم بر جامعه در ‎be‏ أنجا تأثیری ندارد البته اين ميزان فر دكر اي بسته به جوامع متفاوت , تغيير | ae

صفحه 13:
6 دوركيم براى توجيه خودكشى خودكرايانه به مسایل روانی توجه نمی کند . "اگر چه توضیح علل خودگرایانه خود به معنی پذیرش نوعی علل روانی است ولی دورکیم بررسی روانی آسیب های اجتماعی را ازمطالعااتش دورمی کند " . خودکشی خودخواهانه ,خود نیز به دو قسم است ؛ نوع مالیخولیایی که با نوعی سستی و احساس فتورهمراه است وحالات افسردگی و انفعال شدید درافراد دیده می شود . نوع اپیکوری که با احساس بی میلی و بی اشتهایی به صورت امری واقعی وغیرخیالی درفرد ‎Gaul adh, sly Gs ay‏ .اورا نسبت به فرچه در.پیرامون است.بی میلبی نفاوث و خونسرد می سازد . اپولحسن تنهایی ( ۱۳۷۴ )اصص ۱۴۲- ۰۱۴۱ دورکیم (۱۹۹۷)» ترجمه نادر سالارزاده امیری(۱۳۷۸)صص ۱۶۱-۳۲۳ ۰ محسنی تبریزی ( ۱۳۷۳) صص ۱۳۱-۱۳۲ شیخاوندی (۱۳۷۳)ص ‎۶٩‏ .قائمی (۱۳۶۴ )ص ۱۱۳

صفحه 14:
ویتنی پوپ استدلال دورکیم رادرباره ی خودکشی خودگرایانه به اختصار زیر جمع بندی می کند : " هر چه میزان کتش متقایل اجتماعی کم تر باشد , احساسات جمعی ضعیف تر است ؛ هرچه احساسات جمعی ضعیف تر باشد .یگانگی اجتماعی ضعیف تر است ؛هر چه یگانگی اجتماعی ضعیف تر کم تر به منافع اجتماعی نظر داشته باشند ,در زندگی معنای کم تری می یابند و میزان خودکشی اجتماعی زیادتر می شود . " کیویستو(۲۰۰۰ ) ترجمه صبوری (۱۳۸۰) ص ۴۰ اشد ,افراد کمتر بهمنافع اجتماعی نظر دارند ؛ هر چه افراد

صفحه 15:
خودکشی ناشی از بی هنجاری 0 هرگاه نظارتی که جامعه بر رفتارها و هنجارها دارد ضعیف یا حذف شود حالت "بی هنجاری" يا " نابسامانی " در جامعه بوجود می آید. بی هنجاری از تضعیف وجدان ‎DE!‏ ناشی می شود و عموما با بحرانهای بزرگ اجتماعی, اقتصادی یا سیاسی همراه است. و قتی که قواعد اخلاقی به عنوان هنجارهای معتبر برای ساخت دادن به کردار افراد از اعتبار مى افتد. اميالشان نا محدود شده و دیگر با منایعی که دارند ارضا نمی شوند. این عدم تعادل میان آرزوهای افسار گسسته و وسایل ارضایشان ناگزیر کشمکش های حاد درونی بر می انگیزد که آنها را یه خودکشی سوق می دهد.

صفحه 16:
‎gba?‏ اين نوع خودكشى معلول عدم تعادل, دگرگونی ساختاری, وقفه ناگهانی شدید یا تغییرات عمیق و سریع سازمان ن ها ونظام های اجتماعی است که خوداین عوامل معلول ‏کسادی سازمان اقتصادی ,ازهم پاشیدگی ارزش های سنتی . تورم +تفییر حکومت وانقلاب و.. است . واکنش افراد به وسیله ی هنجارهای روشن و قاطع . تکوین نیابد . چهار شاخص در بروز بن نوع خودکشی موثر است :تفییرات سریع اجتماعی, آشفتگی در نظام جمعی و نظم عمومی جامعه , داشتن مشاغل حرفه ای و لیبرال, طلاق و در نتيجه ى آن اغتشاش در روابط بین هدف ووسیله ی خانواده. محسنی تبریزی (۱۳۷۳ )اصص ۱۳۷- ۵ شیخاوندی (۱۳۷۳ اص ۶۹ ‎

صفحه 17:
8 خودکشی ناشی از بی هنجاری درست در برابر خودکشی های سنتی که از نوع خودخواهانه است. قرار می گیرد. در این نوع خودکشی, فرد به حیاتش نه از ان رو پایان می دهد که هنجاری را شکسته, یا به قانون مورد پذیرش گردن نهاده. بلکه بدین سبب دست به خودکشی می زند که بعد از تلباش بسیار زندگی را سراب. پیروزیها را بی فرجام. و حيات را يوج یافته است. جمیلی کهنه شهری(۱۳۸۵) 6 وقتی که فرد در خطر روزافزون تحرک اجتماعی قرار می گیرد و تغییرات سریع و ناگهانی اوضاع اجتماع سیب بروز فاصله زياد بين عادات و نظام اجتماعى قبلى و جدید می شود. دستیابی به مقاصد و هدفهاى شخص با مشكلاتى مواجه مى كردد واين مشكلات به نوبه خود به خودكشى منجر مى شود. خودكشى نوع بى هنجارى به نظر دورکیم نمودار بارزترین خصیصه جامعه جدید است. زیرا از طريق همبستكى موجود میان فراوانی خودکشی و مراحل اقتصادی می توان به وجود !

صفحه 18:
‎٩‏ دورکیم چنین استدلال می کند که وفور اقتصادی که امیال انسان را بر می انگیزد. خطر وقوع بی هنجاری را نیز به همراه دارد. زيرا اين وفور" ما را مى فريبد تا باور کنیم که تنها به خود وابسته ایم. حال انکه فقرا را در برابر خودکشی محافظت می کند. زیرا به خودی خود یک عامل بازدارنده است " کوزر(۱۹۹۹)» ترجمه محسن لائی(۱۳۸۰) ‎٩‏ از آنجا که تحقق امیال انسان بستگی به منابعی دارد که در دسترس او قرار می گیرد. بينوايان که منابع محدودتری در اختیار دارند. کمتر دچار بی هنجاری می شوند. یعنی هرچه شخص کمتر داشته باشد, کمتر وسوسه می شود که دامنه نیازهایش را به گونه ای نامحدود گسترش دهد. با این همه می توان گفت که همواره خودکشی ناشی از نابسامانی تنها در بحران های اقتصادی افزایش نمی يابد. بلکه میزان آن با روابط خانه ادگ , رابطه مستقیم دارد و متلا به موازات افز ايش میزان طلاق. خودکشی 7

صفحه 19:
خودکشی جبری 0 همانطوری که خودکشی بی هنجاری از احساس پس نظمی در جامعه ناشی می شود. خودکشی جبری مربوط می گرد به " بی قدرتی" که مردم احساس می کنند. بی قدرتی, به حالتی گفته می شود که فرد قادر به تحت تاثیر قرار دادن محیط اجتماعی خود نباشد. مثال: یک زندانی که دیگر تحمل ماندن در زندان را ندارد؛ ممکن است تنها " راه رهایی * را از طریق خودکشی جبری بیابد. خودکشی تقدیرگرایانه © این خودکشی نوعی عکس للعمل به بازبينى ,كنترل و تنظیم اجتماعی جامعه است ؛زمانی که ‎sted" 1‏ ین وه ‏جامعه به حد مفرط و شدیدی دست به " ایجاد نظمی دستوری " می زند و( فرد به شدت ‏تحت انقیاد و تقلید اجتماعی قراردارد وهرچیزی تحدید شده ,کنترل شده .منظم ,خشک و ‏بی روح است ). دراین مواقع حق گزینش از افراد سلب شده و فر د تحت شر ایط اجباری . ‏نمی تواند اهداف و راه های رسیدن به آنها را فراهم کند و سرا محسنی تبریزی (۱۳۷۳ )ص ۰۱۳۷ شیخاوندی(۱۳۷۳)ص ۷۰ ‎

صفحه 20:
شیوه های خودکشی ‎٩‏ وسایل خودکشی بسته به سهولت .تقلید و هنجارهای اجتماعی وزمانی, تقلید می کند . روش های خودکشی درغرب نسبت به سال های ۱۹۶۰ که از گازهای مخرب و سمی استفاده می شد تغییر کرده است . شایع تیین روش خودکشی در امریکا .اسلحه گرم است . ریشس دنا (۱۳۸۰) ص ۱۷۶, اسلامی نسب (۱۳۷۱)ص ۱۰۳ شايع ترین روش خودکشی درایران خودسوزی و پس از آن دارآویختگی است. به طور کلی از ۵۰ سال قبل تا کنون می توان روش های خودکشی را چنین برشمرد : حلق أويز كردن .مسموم كردن , به کاربیدن اسلحه های سرد ,غرق کردن ,پرتاب ازبلندی .خود را به زیروسایل موتوری سنگین انداختن و بالاخره خودسوزی و استفاده از سلاح های گرم . ‎ ‏و .-. ۳ &

صفحه 21:
© * شیوه های خودکشی به موارد ذیل قابل تقیم هستند: شیوه های رنج آور : سقوط از بلندی .سلاح گرم و سرد :تصادف عمدی و خودسوزی. شيوه هاى خفه كننده : غرق شدكى , خفكى با گازها و دود ذغال و حلق آویز کردن . ‎Coulis‏ آرستیک: دارزهای توا آون: الکل و سنؤم شيتياش. چاقوی شیوه های مسموم * _ و برخی شیوه های مشکوک که به تشخیص پزشکی قانونی بستگی دارد مانند ‏ مشکوک ,خفگی های مشکوک و غیر ۱ امروزه عامل تقلید ,پیچیدگی های شخصیتی و روانی تاثیربربازماندگان شیوه های مرگ گوناگوتی را نزد فرد خودکش به همراه دارد . اسلامی نسب (۱۳۷۱)

صفحه 22:
اهداف خودکشی ‎٩ |‏ علیرغم اینکه تصور می شود خودکشی یک اقدام خصوصی است ,خودکشی ناشی از یک برخورد اجتماعی عميق است؛" كرجه هدف خودکشی منحصرأنابودی فرد است «لیکن هم چنین عمل تجاوز كارانه ايست عليه افراد دیگر ". اسنتگل( ۱۹۶۲) ,ترجمه حمید صاحب جمع(۱۳۴۷ )اص ۱۱ *؟ برخی صاحب نظران معتقدند که اقدام به خودکشی دارای اهدافی همانند میل به انتقام جوبى . احساسات تم با نومیدی + خیال پردازی های پیوستن به هم و یکی شدن مجدد( خودکشی در سالگرد های فوت نزديكان ) و ميل به كشتن وميل به مردن است و می توان ازچهار مقهوم در مورد رفتار خودکشانه از نظر بیچلر ‎sie‏ مب *_ گریزنده : هنگامی که خودکشی به عنوان فرار از وضعیتی تحمل ناشدنی «تلقی می شود * _ پرخاشجو : هنگامی که شخص منتحر .قصد آزار یا جلب توجه دیگران را دارد * _ ایثارگرانه : خودکشی معطوف به برخی عقاید سیاسی یا اخلاقی است. *_ مضحک : هنگامی که فرد خودکش با زندگی ومرگ به قمار بپردازد. تایلر (۱۹۹۶) ترجمه علی موسی نواد(۱۳۷۶ اص ۵۷, اسلامی تس ۰ ۱۳۷۱۱اصع ۸۰۰ -۷۹

صفحه 23:
دلایل خودکشی ‎٩‏ هرگاه در بررسی عوامل موثر در طرح ریزی شخصیت فقط به عوامل بیولوژیک و پسیکولوژیک ببردازيم واز نفوذ عمیق فرهنگ اجتماعی در تکامل شخصیت غافل بمانیم دچار خطای بزرگی شده ایم مارگارت مید انسان شناس مشهور این موضوع را چنین بیان می کند: فرهنگ و تعلیم و تربیت یک حادثه ناگهانی و یا یک رشته از وقایمن که موجود. ژنده در معرض آن قرار داز ‎Sj Sly Cased‏ چزه اساسی تکابل فص محتوب. من شود کد باعث نوع سازمان رفتاری و طرز عمل و طرح تحریک پذیری خاصی می گردد که با فرد دیگری که در فرهنگ دیگر ترییت شده است کاملا متفاوت است.طرز عمل هر قسمت بدن انسان تحت تاثیر فرهنگی که در آن ترییت مى شود قرار مى كيرد و اين نه فقط برحسب رزيم غذايى. نور خورشید. بیماریهای واگیر و عفونی. ‏شدید. خطرات بیماریهای شغلی و بلاهای ناگهانی و تجارب تکان دهنده است یلکه بر حسب طرقی نیز می باشد ‏که وی در اجتماع مخصوص خود تقذیه شده و یخواب رفته. پرورش یافته و تحسین و تتبیه شده است. علاوه بر ات بیولوژیک که در اثر نوع فرهنگ ایجاد می شود مطالعات مردم شناسی ثابت کرده است که در سازما های مختلف اجتماع اختلالات پسیکولوژیک (روانی) با یکدیگر متفاوت است حتی در یک جامعه نیز توانسته اند ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 24:
© اختلافاتى بين ده ن و شهرنشینان و مردمی که در سطوح مختلف اقتصادی قرار دارند بيابند. اجتماع نیز مانند فرد ممكن است بطريق ناسالمى توسعه يابد و به بيمارى دجار گردد واين رشد معيوب اجتماعى علاوه بر كاستن قدرت تحمل فشار در افراد آن اجتماع محيط بیماری زایی نیز برای آنان محسوب می شود زیرا همانطور که فرد ممکن است در مقابل فشار افراطی دچار عدم موازنه گردد اجتماع نیز در مقابل فشارهای گوناگون موازنه خود را از دست می دهد و اين عدم موازنه به توبه خود بر افراد ان اجتماع موثر است. تاثیر فرهنگ اجتماعی بر طرح رفتار شخص مضاعف است زیرا عوامل فرهنگ اجتماعی هم در ایجاد طرز تفکر و طرز تلقی و واکنشهای فردی سهیم است و هم نوع فشارهایی را که شخص با آن ها روبرو می شود تعیین می کند.

صفحه 25:
© دوركيم براى تبيين علل خودکشی نخست مطرح كرد كه "به هم پیوستگی اجتماعی در هر جامعه ای یا در میان هر دسته ای ازمردم ممکن است عادی یا آسیب شناختى باشد" ‎wns‏ ‏گوید اين حالات " به وضعیت گروه ها یا شرایط اجتماعی که باعث می شوند افراد خودشان را بکشند " اشاره دارد. دوركيم با توجد به آمارهاى قرن 15 در ارويا به اين نتيجه مى رسد كه خودكشى يك يديده اجتماعى است و "خودکشی را حاصل جمع شدكى عوامل كوناكون ,تأثيرات خانوادكى , اجتماعی ,دینی وهمه واقعیت های اجتماعی و ناشی ازدرهم ریختگی قوالب وازهم پاشیدگی : اجتماعی و گسستگی روابط در جامعه و در تیجه احساس تتهایی و مطرود بودن فرد مى دند . عواملی هم چون علل آسیب شناختی روانی شامل بیماریهای جسمی و روانی نظیر افسردگی ,علل اقتصادی نظیر بیکاری ‎lah‏ از کار بورشکستگی و یا از دست دادن پایگاه اجتماعی , علل عاطفی و اختلاف ها و درگیری های خانوادگی ازمهم ترین علل اقدام به خودکشی و خودکشی محسوب می شوند .اما برخی معتقدند که ازمهم ترین علل خودکشی می توان به موارد ذیل اشاره کرد

صفحه 26:
احتیاج به جلب توجه و کسب شهرت به تنبيه ديكران فرار از مشكلات در زندكى فردى و اجتماعى شك در ارزش وجودى يا به عبارت ديكر احساس بى ارزشى.

صفحه 27:
عوامل فرهنگی ‎٩‏ اگر خودکشی رانوعی آنومی بنامیم .دیاگرام زیر بیانگر ایجاد آنومی در جامعه ‎sia‏ ‏رشد سریع اقتصادى-» ثروت ناكهانى -> ثروت / فقر-» فقر غير قابل تحمل -» تصویر/ قول آرزوهای بلند بروازانه-> آرزوهای بی حد > از هم باشیدگ, هنجارهای سنتی 3 عم ارضای نیازهای بی حد - : ‎ ‎

صفحه 28:
دورکیم و کونیک در رابطه با ارتباط خاص فقر و روت اشاره کرده اند که با رشد سريع © اقتصادی - اجتماعی ,ساختار پایدار نیاز اقشارمتحول شده و آنومی پدید می آید .(همان منيع) مذهب از علل فرهنگی در مطالعه خودكشى است ؛نرخ خودكشى در افرادى كه به طور دائمى به فكرخدا و عبادت هستند. بسیار از لائیک ها پایین تر است و شاید بتوان این گونه توجیح کرد که مشغله و باور ذهنی درباره ی خدا . از " ورود آگاهی های مزاحم به فضای درونی فرد " جلوگیری می کند و فرد به مسائلی از این قبیل بی اعتنا می ماند و از میزان .خودکشی اش به طرز قابل توجهی کا. شین

صفحه 29:
‎٩‏ شاید عامل مذهب در کشورهای مذهبی تر (کاتولیک و مسلمانان ) به اين دلیل عامل بازدارنده باشد که خودشی فردیرای خانواده یک ننگ و رسوایی قلمداد شود و فرهنگ مذهبی جابعه آن را عملی مذموم و نکوهش شده بدائد و مردم نیز از اعلام خودکشی افراد خانواده خود خودداری کنند. اسلامی نسب (۱۳۷۱)ص ۱۴۷ بى شك مهم ترین شاخص فرهنگی در مطالعه خودکشی رویدادهای منفی و اختلالات خانوادگی است که اهم آنان را می توان این گونه ذکر کرد : انتظارات بسیار بالا يا يايين والدين »انعطاف نايذيرى خانواده .طرد شدگي و بی توجهی و برخورد مسایل عاطفی کودکان و اقتدار طلبی نامناسب یا افراطی آنان. محمدخانی (۱۳۸۱)ص۲۵ عوامل اجتماعی که این علل قابل تقسیم به دو گونه علل اجتماعی - ‎

صفحه 30:
علل اجتماعی _ انسانی 0 دورکیم نخستین کسی بود که علت های زیستی .اقلیمی وروانشناختی را رفتارهای اجتماعی رد کرده و طرق جامعه شناختی را برای درک واقعیت های اجتماعی ارائه داد . شأ رن ای کی ‎Ab de gin Sent) Sa)‏ وحقیقی خودکشی اند ؛ نیروهای اجتماعی از جامعه ای به جامعه دیگر و از گروهی به گروه دیگر .ازمذهبی به مذهب دیگر فرق مى كند و" اين علل ازكروه بر مى خيزد نه از افراد تک تک " . ستوده (۱۳۷۸)ص ۲۲۳ سلیمی و داوری ۱۳۸۰۱ اص ۳۸۴ اعتقاد اساسی دورکیم اين بود که حقایق اجتماعی را باید به عنوان واقعیت های خارجی نسبت به فرد درنظرگرفت و مطالعه کرد . موسسات اجتماعی مانندگروه های خانوادگی و مذهبی که نیروهای خارج از فرد محسوب می شوندو جامعه شناس از آنجایی که با واقعیت های معینی روبه رو بود .مى بایستی اجباراٌ عینی باشد اخودکشی یکی از این واقعیت هاست . ۳ veel

صفحه 31:
خودکشی می تواند به علت انسجام اجتماعی در جوامع یا نظم اجتماعی ایجاد شود که ‎٩‏ ‏در صورت فشار بی حد هریک از اين ویژگی ها شاهد شکل گیری یکی از انواع خودکشی هستم. ۲ خودکشی گرچه آشکارا یک عمل کاملاشخصی بود ,اما فقط با بررسی کم وکیف جامعه ای که شخص به آن تعلق دارد.می تواند توجیه شود و بدین ترتیب هر جامعه ای دارای نوعی تمایل مشترک به خودکشی بود که با نسبت خودکشی بیان می گردد وتا زمانی که ات جامعه تغییر نکند .ثابت باقی می ماند . اين تمایل مشترک جامعه فرد را تحت تأثير قرار می داد و می توانست او را وادار به خودکشی کند.هراندازه فرد وابستگی نیرومندتری به گروه های اجتماعی داشته باشد . احتمال وقوع خودکشی کمتر است

صفحه 32:
ن دورکیم از نظم اخلاقی و اجتماعی این بود که نظم اجتماعی تحقق پذیر است و طبق نظریات دورکیم جامعه ازطریق پیوند دادن افراد به ارزش ها وهنجارهای گروهی .آن ها را یک پارچه می کند و یا ازطریق تعیین اهداف و راه های رسیدن به آنها به تعدیل امیال و آرزوهای بالقوه ی نامحدود افراد می پردازد . تایلر (۱۹۹۶) ترجمه علی موسی نواد(۱۳۷۶ اص ۱۵ اختلال های زیر زمینه های اجتماعی پیدایش کجروی است: *_ قطبی شدن هنجاری: تمرکز فشارهنجاری بر بخش خاصی از جامعه .ضعف و یا فقدان ‎ol‏ نسبت به بخش های دیگر که احساسی را مبتتی ر ضروری نبودن پای بندی به هنجارها در افراد آن بخش ایجاد می کند . ‎ *‏ تضاد هنجاری: وجود هنجارها یا مجموعه هنجارهای متضاد در غصوص برشی امور اجتماعی که از پیامدهای آن تقسیم شدن نیروهای کنترل کننده ی اجتماع, خنثی شدن نیروهای هنجاری هر یک در مصاف با دیگر ‎

صفحه 33:
‎٩‏ بی هنجاری: وضعیتی که اموراجتماعی بدون امکان درنظرگرفتن هر گونه هتنیاری ,صورت؛می پیز که افزاداپی: حدبو: حصر بکتترل ناب يرئك + سلیمین و داوری (۱۳۸۰ )اص ۲۶۶ صفت آمرانه بودن و بازدارندگی جامعه از ان جهت است که کلاً زندگی اجتماعی یک زندگی نومیک و به هنجار است و اين بازدارندگی به دو صورت انجام پذیر است: الف - روح یا وجدان جمعی که در انسجام مکانیکی قانون تنبه گرا ومناهی تجلی یافته است . ‏ب - میان بستگی متقایل که محصول افزایعر ‎ee‏ 1 ارگانیکی قانون تصحیح گرا متجلی است . ‎

صفحه 34:
در خودکشی ناشی از فشارهای اجتماعی که از مرز توان روحی وشخصیتی فرد گذشته و اورا از پای در می آورند دو بحث وارد است : انتحاری : خودکشی را نمی توان پدیده ای دانست که از راه ورائت و از والدين به فرزندان منتقل می شود .اما رفتارهای پر تنش والدین .فشارهای خانوادگی ,اقدام به خودکشی والدین یا یکی از نزدیکان به عنوان زمینه های اقدام به خودكشى تلقى شود , تقليد كردن فرد از دیگرا انمود يد رفتار وراه پم کاس فا : سرايت را مى توان بين افراد يمد

صفحه 35:
‎٩‏ در عوض واگیری که از طریق سرایت منتقل می شود .نمودیست جمعی که بستر تمامی جامعه است . تقلید صرفاً یک پدیده ی روانشناسی است زیرا حتى بين افرادى كه هيج ارتباطی با هم ندارند نیز دیده می شود و در واقع اشاعه تقلید بهتتهایی توانایی آن را ندارد که آنها را به یکدیگر پیوند دهد . برای تقلید لازم نیست بین آن ها وجه اشتراک فکری یا اخلاقی یا تبادل خدمات یا حتی زبان مشترک وجود داشته باشد. دورکیم (۱۹۹۷) ۰ ترجمه نادر سالارزاده امیری(۱۳۷۸)ص ۱۱۷ ‏سرایت * نمودی فردی ‏© واگیر نمودی جمعی ‎

صفحه 36:
۱۷۲ ‏آرون(۲۰۰۱), ترجمه باقرپرهام(۱۳۸۱)ص ۰۳۷۹ ریئس دانا (۱۳۸۰) ص‎ ٩ از نظر دورکیم نظام تقسیم کار در جامعه دو وجه دارد : ۱- تفکیک يا تمايز اجتماعی ۲- میزان همبستگی یک عنصر با عنصر دیگر و شکل گیری پدیده ای به نام خودکشی در جامعه به وجه دوم نظام تقسیم کار بستگی دارد و مى دانيم كه دوركيم همیستگی را به دو نوع مکانیکی و ارگانیکی تقسیم می کند؛ که نوع اول در جوامعه ساده و بدون تقسیم کار یا با تقسیم کار محدود وجود دارد و نوع دوم خاص جوامع پیشرفته و دارای تقسیم کار پیچیده است. کارکنان نصر آیادی ( ۱۳۸۲ اص ۴

صفحه 37:
0 به هر حال خودکشی با تمدن ظاهر می شود یا حداقل آنچه به شکل خودکشی در جوامع فروتر ملاحظه می شود .خصوصیات ویژه ای دارد مخصوصی از این خودکشی را می سازد " و بنابراین ارزش ین دو نوع از نظرگاه نشانه شناسی یکسان نمی شود . در میان اقوام فروتر ,خودکشی یک عمل نا امیدانه نیست بلکه نوعی از خودگذشتگی است . به عکس خودکشی واقعی و اندوه بار بيماركونه ذر ميان اقواام متمدن یافت می شود و حتی توزیع آن از جنبه ی جغرافیایی نظیر توزیع تمدن است. دورکیم( ۱۹۶۸), ترجمه حسن حبیبی (۱۳۵۹)ص ۲۸۴ خودکشی از عوارض مهم دنیای صنعتی عصر حاضر شناخته شده وبیشتر معلول نا به سامانی ها و اختلال های روانی و نابرایری های اجتماعی است . دورکیم از نابه سامانی به مفهوم فقدان یا از هم پاشیدگی هنجارها سخن می گوید و این مفهومی است که در بررسی های خودکشی نقش مهمی را باز

صفحه 38:
‎٩‏ پدیده های اجتماعی همانند بحران های اقتصادی .تطبیق نارسای کارگران با شرایط کار ,خشونت و دعاوی افراد در برابر اجتماع رائیز می توان در اين امر موثر دانست و خودکشی یکی از ده عامل عمده مرگ در جهان صنعتی منبع), ‏2 در فرا راه رشد و توسعه ی اقتصادی :هرجه بر پیچیدگی روابط و مناسبات اجتماعی افزوده مى شود «فاصله ى طبقاتى از هم بيشتر مى شود وسرخوردگی ها فزونی می یبد ودرنهايت به افزايش تعداد خودكشى منجرمى شود ؛ ازهم كسيختكى بيوندهاى سنتى وهمبستكى هاى اجتماعى و نيز بيكانه شدن با ارزش ها و هنجارهاى جامعه ‏خودى .موجب فزونى نرخ خدكة ‏است. ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 39:
0 در کشور های کمتر توسعه يافته .ميزان خودكشى به تناسب رشد سریع شهرنشینی و بحران های اجتماعی - اقتصادی ناشی از آن بالا رفته است . شهرنشینی و گشودگی به سوی دنیای امروزی .ضروری است که وقتی خارج از اراده و منافع عمومی و به دوراز رهبری و خرد وفادارانه به توسعه ی انسانی و پایداری و همگانی شکل می گیرد «تناقض آفرین می شود و غمباری اجتماعی و فردی را به جای آن می نشاند. ریئس دانا (۱۳۸۰)صص ۱۶۵,۱۶۳ هر چه جوامع صنعتی تر شهری تر بزرگتر و متمرکز تر و در عین حال فردگرا تر و منفعت طلب تر و عقل گرلتر می شوند .میزان خودکشی بالا می رود .گر چه این رقم ممکن است با نوسانات و تغیبرات همراه باشد . در محیط های صنعتی تر «فرد منزوى تر و محيط "ناسازگاری بخش " و موجد ردان یعی ازدی اجه اد مرحله ی بحرانی می گذارد که در آن احساس ببهودگی و یهام بیشتری می کند. ریس دانا (۱۳۸۰)ص ۱۶۳

صفحه 40:
‎٩‏ خودخواهی و هنجار گسیختگی از عوامل اصلی خودکشی در دنیای مدرن است ؛ هنجار گسیختگی به معنای ضعیف بودن قانون یا نبودن هنجار است و قلبل تقسیم به دو دسته است: ۱- هنجار گسیختگی مزمن :که به دلیل ضعف تدریجی کنترل اجتماع بسه وجود امسی _ آید. هنجار گسیختگی یحرانی : به علت تغيرات ناگهانی در وضعیت فردی خاص(طلای از دست دادن همسر یا فرزند) به وجود می اید یا در نهاد های اجتماعی (رکود و رینق اقتصادی ) طبق آمار سازمان بهداشت جهانی يران به عنوان کشوری که در حال گذار به جهان صنعتی است .دچار تضاد شدید بين باور ها و واقعیت ها شدن .انگیزه ی خودکشی در افراد را بالا می برد و افرد در مرحله ‏نعتی شدن دچار دوگانگی می شوند . تونز( )۲۰۰۲‏ «ترجمه ‏ مهرداد میردامادی(۱۳۸۳ ‎wl‏ ‎ ‎۸۲ ‎ ‎

صفحه 41:
۵ نظر " لمبرزو " لین است که گرما فرد رابه خودکشی تحریک می کند و نه فرا رسیدن نخستين كرما يعنى اختلاف و تضاد بين رفتن فصل سرما و شروع فصل كرما . دوركيم استدلال می کند که لین نظربیه از اساسبی اعتبار است زیرا در صورت صدق نظرییه «منحنی تغییرات ماهانه خودکشی می بایست در پاییز وزمستان به صورت افقی باقی بماند و در زمان معين ناكهان با بروز اولين علايم فصل كرما بالا رود و همان طور هم ناگهلنی پایین آید. دورکیم (۱۹۹۷) , ترجمه نادر سالارزادهامیری(۱۳۷۸)ص ۱۰۳

صفحه 42:
© دوركيم بر لين اعتقاد است كه محيط طبيعى .به طور مستقیم بر زندگی اجتماعی تأثیر ندارد و "مخصوصاً طبیعی ثیست که محرک برای رفتار خودکشی است ". و بنا بر تحقیقات وی دلیل لن که از ژانویه تا ژوئیه .مرگ های ارادی بیشتری رخ می دهند .اثر مخرب گرما بر اندام ها نیست بلکه به علت تراکم و فشردگی زندگی اجتماعی است . ) همان سم 35 ۱۵ عملکرد انسان در شرایط آب وهوایی گوناگون .متفاوت است.ازنقطه نظر روان شناسی .انسان در هوای آفتلبی بیش از هوای بارلنی احساس راحتی می کند.. خطرات خودکشی در هوای خشک قاره ایا دربهارهنگام افزلیش فشار جوی اذ اشرلقی . "تاثیر فزایندمی لآ ۰۰ ۱۰ ,46 اذ اد ب. غم -ا مختلف الكتريكى جغرافياى ايرا: '

صفحه 43:
‎٩‏ ممکن است گرمای بیش از حد و ناتوانی در حل وتخفیف آن وقتی نوع پوشش خاصی اجباری شود ,تمایلات خودکشانه بر انگیزد. در این مورد گرمای سخت برای فرد غیر قایل تحمل می شود و موجب رنجش وآزردگی را در فرد فراهم می سازد و سرانجام می تواند به خودکشی منجر شود . ریس دانا (۱۳۸۰)ص ۱۸۳ ‏چندی پیش محقفان بریتانیایی اعلام کردند که آفتاب بهاری از عوامل افزایش دهنده ی میزان خودکشی در این فصل است. مطالعات در کشورهای اسکاندیناوی و کانادا نشان داده است که میزان یک نوع ماده شیمیایی موسوم به "سروتونین " در مغز که احساس شادی به همراه می آورد. در افرادی که خودکشی می کنند بسیار کم است.سایر مطالعات نشان داده است که فرد هرجه بیشتر در معرض آفتاب قرار گیرد. میزان تولید سروتونین نیز در مغز او افزایش می يابد. ( اشراقى ؛ "تاثیر فزاینده‌ی آب و هوا بر خودکشی افراد در فصول مختلف " ‎

صفحه 44:
عوامل اقتصادی ‎٩‏ فارسایی های اقتصادی درافزايش و شیوع نرخ خودکشی تأثیر به سزایی دارند. آ. هنری و جی شورت دریکی از بنیادی ترین مطالعات درباره ی میزان های خودکشی دریافتند که خودکشی دردوره های کساد اقتصادی اقزایش می یابد ؛ خودکشی درمیان گروه های متعلق به پایگاه بل . نسبتاً شايع تراست و حال آن كه قتل عمد به طورنسبی درمیان گروه های پایین تررواج دارد. تايلر (۱۹۹۶), ترجمه علی موسی نزاد(۱۳۷۶ )اص ۲۷ بیکاری ,اخراج از کار , ورشکستگی مالی , فقر و تنگ دستی از علل اقتصادی مهم در رایطه با افزایش خودکشی هستند . بیکاری دسته جمعی و ناکامی های ناشی از آن از شاخص های عمده هر بزركترين موج بيكارى بعد از جنك جهانى در بين جوانا ۱۵ تا ۲۴ ساله در کشورهای بود . محمدی ( ۱۳۸۳)ص ۲۱۴ ‎VAAL‏ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 45:
علل خودکشی د ° در ایرن مطالعه ی دقیقی در ر مورد خودکشی صورت نگرفته است زیرا آمار پزشکی قانونی گویا نیست وبسیاری از افراد خودکشی افراد خانواده ی خود را ننگ وبی آبرویی تلقی کرده و از افشای آن خودکشی می کنند.درکشوآمارهایی وجود دارد که حاکی از آنکه سالیانه ۵ تا ۷ هزار نفرازطریق خودکشی جان خود را می گیرند که نیمی از آن ها در شهرهای بزرگ «یک چهارم در شهرها کوچک ومتوسط و بقیه در روستاها انفاق می افتد . دکتر قرایی مقدم معتقد است که نگاه سنتی خانواده ها به مسأله خودکشی که درکشورما وجود دارد موجب گردیده است تا به آماردقیق و صحیح دسترسی نداشته باشیم زیرا دربسیاری ازشهرهاخودکشی هر یک ازافراد خانواده موجب بی حیثتی و بی ابرویی خانواده می شود همین دلیل به مخفی کرد:

صفحه 46:
علل خودکشی در ایران : © . اختلافات زناشویی ,عشق و تمایلات شدید عاطفی وعلل ناموسی ۲. ناراحتی های روانی .شکست در عشق و اختلالات روانی و شخصیتی ۳. مشکلات ناشی از شکست های تحصیلی واسترس ها وفشار های روائی و روحی ناشی از آنها(فشار های عاطنی ,فشار های تحصیلی مانند کنکور, نقایص جسمی و فیزیکی در نسل جوان)او احساس پوچی وبی هدفی وافسردگی ۴. فقر و تنگدستی,بیکاری ,اخراج از کار و شرایط نامساعد اقتصادی ۵. مسائل و معضلات زندگی شهری و وضعیت نا به سامان زندگی ۶. ازهم پاشیدگی گروه های اجتماعی مانند خانواده . شفلی . خویشاوندی , دوستی و.. ۷ اعتیاد به مواد مخدر , الكل و دازوهاى توهم زا ۸ ضعیف شدن اعتقادات مذهبی ‎٩‏ عدم استقلال واجبار در پیروی از مقررات سنتی ۰ بر ملا شدن اسرار و حقایق خصوصی زندگی فرد ‎

صفحه 47:
0 استنتاج کلی دورکیم این است که نرخ خودکشی اجتماعی هرجمعیتی تنها با عطف به نتایج و آثار میزان تغیبرات دردرجات انسجام اجتماعی و یکپارچگی گروهی قابل تبیین است . وی هم چنین در صدد بود نرخ خودکشی را بدون کنترل متفییرهای سن وجنس توضیح دهد. روش دورکیم جهت حصول به متغیر های علی تعیین خودکشی عبارت است از : . حذف عوامل فوق اجتماعی از رابطه ی علّی ۲. اقدام به نوعی تعمیم اخص درباب ارتباط بین نرخ خودکشی اجتماعی و میزان همبستگی و تشکل اجتماعی در سخن دورکیم .منش اجتماعی شامل کیفیت هایی مانند "چگونگی عمل . تفکر و احساس " به حساب می آیند البته | در نظر گرفتن عناصر ی "واقعه اجتماعی " .آن هم بدان سب که دورکیم مانند وبر خصوصیات این پدیده را صرفاً tise ذرحالات ذهنی شخص جستجو نمی کند و به واقفیت های خارجی که خود را بر فرد تحمیل می کند هم .توجه دارد.

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
10,000 تومان