صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
نظری داشلی برون .زلیخا حاج علی محمدی. هما تراب زاده. عباس رهو. روشنک. پژوهشکده مردم شناسی. 966۴

صفحه 4:
استاد سخن پرداز

صفحه 5:

صفحه 6:
۳ 8۶8 889 8 85 8 88 8 88 8 88 88 8886

صفحه 7:
پیشگفتار يوش که ره وتا له ات درس 0۵000620 ترس ‎Made Girl aes dint‏ صورت كرفته نت بررسی مردم شاه یک فرهنگ با یک جامعه نيازمند اطلاعات و توصيفات مردم نكارائه است در واقع. توصيفات دقيق مردم دكارى و ديكر اطلاعات جمع أورى شده مواد خام ضرورى بك بررسى مردم شناختى اسك.

صفحه 8:

صفحه 9:

صفحه 10:

صفحه 11:

صفحه 12:

صفحه 13:

صفحه 14:

صفحه 15:
روستاى ابيانه در دره ا معتدل و خشك در (0 كيلومترى شمال غرب نطنز و(6900كيلومترى غرب جاده أسفلته تطنز و كاشان و 60 كيلومترى جنوب غرب كاشان قرار دارد. pail ‏-شرايط‎ یم ره یه ترکیی از آب وهواى مديثرائه لى اسث. أمار زير از برداشت (إساله اخير بدست آمدء است معرف جنين اقليمى سميائكين درجه حرارت سالينه 01/2 درجه سانثى كراد سمياتكين سالانه نزولات آسماقى -0©69/0 ميلى مقر -ميانكين رطوبت نسبي-6) درصد. درجه خشكي-6/76(خشك). SSCS ابيانه به موزات خط الراس كوء قلعه در شيب نسبتا تتدى قرار كرفته است جهت خط الراس ها با جهت دره موازي است و در نهايت بر مسير كاشان و نطئز عمود مى شود. در روبروى همين كوه در دامنه كوه دو ميلون قلعه "بله هامانه" قرار دارد و بين ابن دوا سطحى نسيتا هموار شامل منطقه "با" رودخائه خشك باغزارها و محله مسكونى "يوسمان” قرار كرفته است. ابه دليل شرايط أب وهوايى خشك و نيمه خشك دره اانه فرايددهاى فرسايش مكانيكى بيش از شيميايى موثر هستند در قسمت هاي .مرتقع و شيب هاى تند اين منطقه تخريب مكانيكى بسيار شديد است زيرا يوشش كباهى و بوشش خاك كه موجب محموظ تاه داشئن زمين در مقايل تغييرات حرارقى مى شود وجود تدارد. روستاى ابيائه در دامنه شاخه هابى از كوه كركس از رشته كوه هاى مركزى ايران قرار كرفته ست . از نظر شكل و ساختمان دره ايبائه منطقه اى جين خورده بآ رشته كوه هاى متعدد است كه از جنوب غرب به شمال غرب كشيده

صفحه 16:
بادهای موسمی عبارنند ز: باد پازی و با اسدی با اد وروزى كه جهت وزش هر دو باد موسمى از غرب ابه شرق است. ابيا دو باد خنى دارد كه عيارتتد از اد دزدکی و اد فاشکی كياهى براى جراى دام است. از كياهان ديكر درختجه هاى زرشك است كه مردم ابيائه زرشك مصرفى خود را از درختجه هابى كه در اطراف روستا قرار درد ینمی کند. از جانورانى كه در كوه هاى اطراف ابيائه قرار دارند بايد از قوج ميش روباء شغال كراز و خركوش نام برد. از برندكان ميثوان يه. ‎AD OS‏ اشاره كرد و كربه نيز در كوجه هاى ابيانه فراوان است. رودخانه خشك تنها رودخائه ايائه است كه در جنوب أبادى به موازات دره قرار دارد. ابن رودخانه در بيشتر ايام سال أب ندارد و در مواقعى كه به سيب بارندكى زياد سيل راه مى افتد به صوت سيلاب در مى آيد. ادو آبى: اين جشمه كه مهمترين منيع آب ابيائه است در غرب روستا قرار دارد و در طول سال هميشه روان است. رئيسون: آب آشاميدنى روستا از اين جشمه تامين مى شود كه در غرب ابهانه كمى بالائر از آسياب قرار دارد. تاردر: اين جشمه در شمال ابيائه انث كد به أن قنات تاردر می کون چشمه هاى ديكر ابيانه كه در جنوب ابيانه قرار دارند به شرح زير است: بى قستان. وشاسيدرا. باشت ليل. به كى جا. باش پووینگا. هال همون بالا در ابیت غير از سه نوع خاكى كه در ساختمان سازى نفش عمده اى دارئد و معادن أن در كوه هاى اطراف ابيانه براكنده مستت من دیگری وجود دارند كه عباركند از: سك مرمريت . زغال سناك. معدن أهن . كو تقره.

صفحه 17:
اين روستا در مقياس محلى با شهر نطنز ودر مغياس منطقه اى با شهرهاى كاشان و اصفهان مرتبط بودهاست. را هی ارتبالی اه با مناطق اطراف در كذشته عبارت بودند از: كدار كاشان. كدار اصفهان . كدار تجره. عده ای از اهالى اظهار كردند كه ابيائه در واقع اب يانه بوده است و در توضيح اظهارات خود ييان كردند كه در گذشه تایه "دود" دري بوده است وعده اى كه قصد دأشتند در محل فعلى ايبانه مسكن كزينند از طرف غرب أمده اند و از بشت كوه ها افرادى را به آن. طرف فرستادند تا بيند أب هست يا نه به همين دليل اين منطقه را أبياه ناميه اند البته عده اى از اهالى صحت ابن اظهارات را رد .كردند و أن را حقيقت نداتستق. مردم اييائه مسلمان هستند وبيرو مذهب تشيع هستند. قدمت ابن روستا و وجود برخى آداب ورسوم كهن در بين مردمان أن باعث شده اكه برخى عنوان كنند كه اهالى اين روستا هنوز به برخى آداب ورسوم و اعتقادات قبل از اسلام و دين زرتشت يايند هستقد. كويش محلى ابينه را يهلوى اشكاقى عنوان مى كنق.. اققصاد ابيائه عمدتا مبتنى بر كشاورزى باغدارى و دامدارى بودء است. ودر حال حاضر نيز اكثريت افراد أن در اين سه بخش فعاليت. ادارئد. كشاورزى ابيانه از نوع كشت أبى است و أب مورد نياز از قنات و جشمه تامين مى شود. ميناهاى تاريخى اروستاى ابيانه داراى قنمتى نزديك به هزارويانصد سال است و يكى از قديميترين زيستكاه ها انسانى در حاشيه كوير ايران محسوب مى شود با توجه به اين قدمت ابيانه داراى اماكن و بناهاى كهن زيادى است كه هر كدام به دوره خاصى تعلق دارد. ‎le‏ زيارتكاه ها. فلعه ها آب انيارها. حسينيه ها. حمام ها. آسياب ها. دروازه ها. #برستان ها. كارواتسرا و اشترخانه ها. خانقا. شک ها خلبیسات عمومی موسسات عمومی اه به شرح زیر ات

صفحه 18:
دبستان دانشورى. شركت تعاونى مصرف. دفتر مخابرات. مركز بداشت. شرکت مرماهگذاری و عمران,موزه مردمشنای. ميهمان سرا. كانون برورش فكرى كودكان ونوجوانان. فروشكا ها. انوابى ها. برق. أب. سوخت. اانه در كذشته از سه مله اصلى تشكيل مى شده اس Ga Simple Ona cand اماكن مختلف ابيانه براساس مشخصات طبيعى و جغرافيابى ويا براساس فعاليت هايى كه در أن محل انجام مى كيرد نام كذارى مى. شود كه برخى أز اين اسامى عبارتئد از:-. - بله كيريجه: مسير روستاى برز و طرء برا كويل. - باليزه: به ميدانى در محله يوسمون در جنوب شرقى ده كفئه مى شود ومسجد وآب انبارى نيز به همين نام در اين ميدان قرار ‎ae‏ - بر روىةأبشارى است در دشت بالاى ابه -برق: نام قناتى است و به باستان اطراف قنات نيز برقه مى كوين. - بى سفيد: صحرابى ست در غرب ابيائه در مسير كدار اصفهان - ير حسن جيرا: محلى مین برق اگوی - كله رو: باغ هلى بايين دشت را كويد - بيضتان: مزرعه اى است روبروى أسياب داريون در غرب روستا - ياتيلى: مزرعه و أبكاهى است در سمت كدار تجره - يرى هل: نام غاری است در جنوب یاه - يكو: يك قسمت از دشت بان رأ گوین - يله سوله لا: يشت باغ هاى برقه را كويد - بسرا: انتهاى ب باغجه را كويد - ب باغجه: باغ و باغجه هاى انتهلى كرجه خائقاه را كويق. - سوبوت: به كذر و كوجه هاى سريوشيده مى كوينة

صفحه 19:
از حردث مهم تارخی که مرن کهنسال ان از أن سغن مى كويند غاتله ياغيكيرى هاست كه مهمئرين أن ياغيكيرى ذليب حمینکاشی ات یکی از اهالى ابيانه عنوان مى كند كه حدود 0000©ي(7000/ سال بيش ) فرزند (سه يسر و یک دختر) از جایی به اه من و لته را ساخد. برخي از اهالى نيز اعتقد دارند كه ابيانه در زمان مادها به وجود آمده لست و ابيانه اى ها از نزادآريابى هستن آنها عنوان مى ‎SS‏ كه زان يزدى به زيان ما فزديكئر است و زبان و نا ما يزدى و زرتشتى است. همجنين بر ابن بأورند كه هلوز برخی از أداب ورسوم و عادات زرتشتى كمابيش اجرا مى كردد. Ale ae

صفحه 20:
مشخصات عمده ابیانه جمعيت ابيائه را مى كوان به دو كروه فصلى و دايمى تقسيم كرد. جمعيت فصلى ابيانه در دو كروه قرار مى كيرقد: | سجمعيقى كه ش ماه سال را در ابيائه به سر ميبرند و شش ماء ينيز و زمستان را در شهرها به خصوص شير تهران زندكى مى ‎SS‏ ابن در واقع والدين كهنسال اه ای تن كه در فصول سرد نزد فرزئدان خود ‎nin‏ ©-كروه دوم دامدارانى هستند كه شش مآه بهار و تابستان را در ييلاق مى كذرائئد و شش ماه پییز و زمستان را به ابيانه مى آيند. جمعيت دايمى ابيانه كه در تمام سال در ابيانه زندكى مى كلق. طبق آمار فرخ رشد جمعيت ابيائه تا سال ©0660 مثيت بوده و بعد از ابن سال به علل مختلف رو به كاهش مى رود و نرخ رشد أن منفى مى شود. ويزكى بارز ابيائه همانند ديكر روستاهاى ايران مهاجر فرستى شديد و نرخ رشد منفى جمعيت است. مهاجر افرستى جمعيت يس از اجراى طرح اصلاحات ارضی در سل 0616104600863 شدت گرفت. .براساس ارقام بيشترين فراوانى در هر دو كروه سنى جنسى( زن ومرد) در كروه سنى 74-706 ساله است كه ابن نشان بارزى است از سالخوردكى جمعيت اين روستا بابين ترين رقم نيز در مردان مربوط به كروم هاى سنى كمتر از يك سال 0/44 سال و 98-99 سال و در زنان مربوط به كروه سنى 0-4 سال و 9-6© سال است. در اين سال نسبت جنسى به نفع زنان و تقرييا. ‎GDP‏ است يعنى در مقابل هر (1000مرد 0006 زن وجود دارد. وند تجولات عيزان مولايد و درك و مير پا توجه به اینکه جمعیت ابیانه جمعیت سالخورده اى است و جمعيت جوان اين روستا اكثرا مهاجرت كردند ميزان مواليد يسيار پابین تراز مهزان مرك ومير است. -جمعيت فعال و غير فعال خر تضیمات جمعيت شناسى دو كزوه اول و سوم يعنى كروه سنى كمتر از 1>9)سال و كروه سنى (301)سال به بالا جز كروه سثى غير فعال هستند و كروه سنى 69013160 سال در كروه فعال جمعيتى قرار دارند. طيق أمار بدست أمده جمعيت غير فعال ابيانه در هر دو كروه جنسى زن ومرد شمر از كروه فعال ابيانه است. يعنى از ‎BOD‏ جمعيت غيرفعال ابيانه در اردوبهشت 09/80/8. نف در كروه غير فعال هستئد و قرب یک سوم جمعيت در كروء فعال هستند.

صفحه 21:
مهاجرت اهالى اين روستا به شهر ها در ()سال اخير به صورت مداوم بوده است ولى نقطه اوج اين بديده جريان اصلاحات ‎CORPO‏ است. بعد از اصلاحات ارضى زمين زمين داران بزرك بين ابيانه بين مردم رعيت تقصيم شد فرزئدان اين زمينداران با توجه به امكاكات مالى خوبى كه داشتند به شهرها مهاجرت كردئد وبه تحصيل در دانشكاء ها برداختتد يكى از الايلى كه باعث بالا بودن سطح تحصيلات ابيائه ات همين جريان است. يكى از نكات بارز روستاى ابيائه بالا بودن سعلح تحصيلات و سواد در ميان مردم ابن روستا است. يراكندكى جمعيت ينج محله بيائه از بنج محله اصلى تشكيل شده است. بيشترين جمعيت مربوط به محله هرده است كه يكى از سه محله قديمى است. ابا توجه به سالخورده بودن جمعيت اانه تعداد افراد در كروه هاى سنى بالا در هر ينج محله بيشتر از كروه سنى هاي اسنت. ابا اين حال در محلات جديد در بنجه على تعداد افراد با سنين بان يوذكر از محلات ديكر اسنت. مردمشنای ای

صفحه 22:
روابط اجتماعی حين افراد محلاث هميستكي اجتماعى به ميزان یی وجود داد و در يف تطقت مکای نیز مطه مد از ود و گر همسايه كان قرار دارد. حدر دقتر أمارى ده نيز جمعيت و خانوارها بر حسب محله ده ثيت مى شده است أكر فرد يا خانوازى مجبور به تغيير محله خود. ميشده تابعيت وى با محله قبلى بوده نت. -در برخى موارد عنوان شد كه بين محلات بالا و بايين اختلاف فرهنك و لهجه وجود دارد. -ميزان سواد و تحصيلات نيز در محله بالا به دليل داشتن شرايط اقتصادى مطلوب تر بالائر از محلات هرده زيارئكاء و ينجه. على است. روابط اجتماعى ابيانه أيها با غير ابيائه ايها ادر بخش دوم روابط اجتماعى در ابيانه از ابيائه ايها خواسته شد كه هفت كويه را در مورد ارتباطشان با غير ابدائه ايها اولويت بندى كنند كه از بين ‎ASS BOD‏ برسشنامه جواب دادء اند ‎LS BOO‏ يجاد انواع ارتباطات اجتماعى با هم ولايتى خود مستندواثنها يك تراز اهالى اظهار كرده كه تمايل به ارتباط اجتماعى يا غير هم ولايتي دارد. -روابط اجتماعى غير ابيانه ايها با ابياته ايها ادر اين قسمت با بانزده تفر از روستى برز(يكى از روستاهاى همجوار ابيائه) مصاحيه شد و برمشنامه مربوط بركرديد. .سسه تفراظهار كردند كه جون لهجد ابينه با با زان و لهجه شان تفاوت دارد و كفته شان را نمى فهمند ترجيح ميدهند بعد از ارده هم ولايتى خود با روستاى كمجان وروستاى تره ارتباط داشته باشت.. -اكثر ابن بتزده نفر خويشاوئدى درب نات -جند نفر با لبدكه اظهار كردئد كه فرقى نميكتد ترجيح دادند با روستاى كمجان وتره ارتباط داشته باشئد .مجند نفر عنوان كردند كه مواقعى كه كار بيش مى أيد از جمله غياز يه درمانكاه و دكتر و لمورات بادكى به ابانه مى روقد. -اكثر باتزد نفر بعد از انتخاب هم ولايتى براى انتخاب بعدى اظهار كردئد كه هيج فرقى بين روستاهاى همجوار نمى ينقد.

صفحه 23:
وابط اجتماعی و وسایل ارتباط جمعر ابائه به دليل موقعيت ويه تاريخى و فرهنگی که در معطحمنطق ای و ملی دار از برخی از امكانات ارتباطى و رفاهى جون. .برق . آب. تلفن. امكانات تحصيلى و غيره از ديرباز برخورداز بوده است همجنين داراى وسايل ارتباطى جون راديو. تلوزيون. وتلفن را نشان ميدهند. از ‎MOO ye‏ كد به سوالات جواب دادند ‎FOO S558 SLE MIO‏ داراى راديو و0089 انفر داراى تلفن مى باشند. اين ارقام باتوجه به روستا بودن جامعه مورد نظر ميزان قابل توجه و بالابى اسنت. اكروه ها ومنزلت ها و رده ها و خصوصياتى كه افراد از نظر اجتماعى خودشان را متعلق به أنها تشخيص ميدهند هويت. اجتماعى أن افراد را تشكيل ميدهدو اين هويت از تمايلات و خصوصيات فردى مجزا است. ابيانه اى ها نيز همانند افراد هر اجتماعى خود را داراى منزلت ها و خصوصياتى مى دائق.. -أنها عنوان مى كنند كه ابيائه اى ها از خود أكاهى اجتماعى بالابى برخوردار است. مردم اييانه سعى دارئد با حفظ آداب و رسوم ویژهخرد دوم فرهگی هریت ويزء و برجسته خود را تضمين كنند. مهمثرين ابن أداب ورسوم بوشيدن لياس سنتى و بركذارى مراسم عزادارى ماه محرم و مراسم نوروز و چهارشنبه موزی است. -ميزان سواد و تحصيلات در يانه بلا بوده و از قديم الايام مكثب خانه وجوداداشته و بيست سال بيش علاوه بر مدرسه ابتدايى مدرسه راهتمايى و دبيرستان نيز به صورت مختلط وجود داشته است. -ابيائه داراى قدمت تاريخى زياد است و أز سبك معمارى بى نظيرى برخوردار است به همين دليل در طول يك سال كردشاكران زيادى از ابيانه بازديد مى كنقد. یاه در عصر خود داراى سيستم تقديم آب خاص و بى نظليرى در منطقه بوده ست.

صفحه 24:
منظور از مطامه کید در یک اجماع بررسی مسئل مربوط ه اوال و خدمات تلد شدهعوامل وی رکیبعوامل وی تقسیم ناه واحدها توليدى و جاودكى بيدايش و تحول نظام ا نظام هاى تویدیاست. .واحد توليد در جوامع روستايى و عشايرى ايران معمولا خانوار است. در روستاى ابيانه هم واحد توليد به طور عمده خانوار است. ساختار واحد توليد در دامدارى اين روستا يه مه شکل است: ‎a‏ كه نحوه معيشت عمده در أن دامدارى است. ‎BIS ‏كه نحوه معيشت عمده در آن كشاورزى و باغدارى است همراء با دامدارى محدود‎ a a ‏مخانوارهای كه نحوه معيشت عمده در أن دامدارى است همراء با كشاورزى محدود. ‏أنجه به عنوان سرمليه در دامدارى روستاى ابياله مطرح است شامل دام مرتع و فنون و دائش بومى مربوط يه دامدارى است. ‏ابزار دامدارى: ديك يا قازقون . كيسه صفى . قاشق سفره . بهره . اوكردو . سله . تاقار . تقره . بولوكه . مشك بثير ‎Paes Uh ey Css ayer ey oe‏ ‏ممحصولات ذانی: »ولد ود لنی تلد و توزیع ومصرف گوشت ©تتوليد يشم و مو و توليدات ديكر ‎

صفحه 25:
عولمل تلد در کشاورژی: [زمین بزار و وس تولید در کشاررزی وید محصولات ده ‎ol ge‏ نت داربون 2 قت برقه (6-قات هنز ۶ نت تاد نظام تقسيم آب : أبي كه باغات و دشت هارا مشروب مى سازد بر اساس نظام أبيارى كه از ديرباز تابه امروز در اين آياد حاكم اسث تقسيم مى شود ايكى از عمده ترين منايع درامد أبيانه ياغدارى است اغلب اهالى ابيانه از ابن طريق امرار معاش مى كنند. باغ هلى لين أبادى هم جوار دشت و روستا است. ابن باغ ها به وسيله ديوار سنكي و كلى كوتاه از هم تفكيك شدم اد تولید ومصرف محصولات عمده باغدارى محصولات باغي ابيانه با شرايط آب وهواى سرد كوهستانى آن متناسب است. محصولات باغي عمده در لبينه بر حسب اهميت. عبارتتد از: سيب در انواع مختلف 9-آلو 9مزردآلو ‎AM‏ (©-كردو (-كلابى "مشاه ميوه 9©)-هلكه انگور اكود ياشى . شخم زنى . نشائدن درخت . أبيارى . حرس كردن . شكوفه زدن درختان . بيوند زدن . ند لول اى يا به اصطلاح. سوفل . بيوند أشكنه اى . آفت درختان و سمياشى باغ ها بزار و وسايل توليد در باغذا اترديان يا در اصطلاج سارده . سالا . كلا سهره . رووا . يوس كن . لول يا لاوعله. -مشاغل و نحوه هاى معيشت ديكر علاوه بر دامدارى كشاورزى و باغ دارى كه نحوء هاى معيشت عمده در ابيئه هستند تعدادى از خانوارها به روش های دسگ امرار معاش مى كنند و به مشاغل ديكر روى أورده اند.

صفحه 26:
شته در تصمیمگری ازدوج دختر و پسر وان نقش اصلی داشته اند. لبق نون می کند که نظر دختر و پسر نز اما تصميم كيرنده اصلى نيز والدين بوده اند. ولى امروزه كفته مى شود كه دختر و يسر خود در مورد ازدواجشان اتصميم ميكيرقد. مردم ابيانه در مورد انتخاب دختر ويسر براى ازدواج مسائل زير را مطرح مى كنند: ا-دختر و يسر بايد سن و اخلاقشان به هم بخورد تا با هم سازكارى داشته باشند. -ازدواج در طبقه ها صورث مى كيرد -ازدواج بايد بر اساس شناخت باشد عدر ازدواج سن مرد بايد بيشتر از زن ياشد. .بعد خانوار: در اييائه ميزان مواليد نسيت به ساير نقاط روستابى و برخى نقاط شهرى بسيار ييين بوده است و ميانكين تعداد فرزئدان دو الى سه فرزند است. بالاترين رقم از ميان 0969 خانوار ساكن در ابيانه خانوارهاى سه فرزندى اسنت. در نمل فرزتدان يانه اى نيز بالاترين رقم مربوط به خانوارهاى دو فرزئدى است. شكل خالواريشتر خانوار هاى ابيائه لى به علت مهاجرت فرزئدان أنها به شكل دو نقرى زن و شوهری است. همچنین خانوارهاى يك نفرى تشكيل شده از يك زن يا يك شوهر به عات سالخورده بودن جمعيت و فوت يكى از همسران در ابيانه. زیاد شاه می شود نظام خريشاوندى در ابيانه: در سيستم خويشاوندى ابيائه افراد تسبت رااز پدر می گیرند و نظام پدر نسبی با تباری بر سیستم. خويشاوندى أن حاكم است علوايف ابيانه: اهالى ابيائه خود را متعلق به طايفه يا فاميلى مى دائد. اين طوايف نيز از قشربندى اجتماعى به طلوايف رعيت و أرياب و بزرك و كوجيك تقسيم ميشوئد. مردمشتلی اه

صفحه 27:
ازنان تقريبا نيمى از جمعیت روستای اه را تشکیلمی دهد ابن جمعيت در اجتماع و اقتصاد نقش بسزابى را ليفا مى كنفد. ازنان در اين روستا به دليل داشتن موقعيت و شرايط خاص اقتصادى و اجتماعى در امور اقتصادى اجتماعى روستا يليكا خاصى دارتد ودر اداره امور استقلالي داشئه و دارند. فعاليت زنان در شرابط مختلف حيات اجتماعى در بش هاى زير طبقه بتدى مى شود: .بخش اقتصادى . بخش اجتماعى . رسيدكى به آمور روزمره زندگی شخصی و خانوادگی

صفحه 28:
آموزش و پرورش آموزش و پرورش در ابيانه از قدمت زيادى برخوردار است طبق آمار هاى موجود ميزان سواد در روستلى ابيانه با توجه به اروستايى بودن منطقه بسيار بالا است. انهاد أموزش و برورش را در ابيانه به دو صورت مستقيم و غير مستقيم بررسى كرده ايم -أموزش مستتهم: أموزش از طريق مكتب خاه و مدرسه را در قالب أموزش مستقيم بررسى کرده ای به فته اهالى روستا بيش از ©69سال است كه أموزش در قالب مكتب خائه دبستان راهنمابى ودبيرستان صورت كرفته است در كذشته سه مدرسه. بوده كه در سه معله روستا بوده است كه هر كدام متعلق به يك محله بوده اسنت. -أموزش غير مستفيم: به غير از أموزش مكتب خانه و مدارس در روستا روش هاى أموزشي ديكرى در روستا مشاهده دم كه أن را به عنوان أموزش غير مستفيم بررسى ميكنير يكى از كارهابى که ابیت ای ها در اوقات فراغت از كار انجام ميدهند كرد أمدن به دور يكديكر اسنت.

صفحه 29:
مدیریت سنتی در جوامع كوجك روستايى افرادى هستند كه داراى قدرت غير رسمى ونا نوشته ميان مردم هستند اين كروه علاوء رانک اداره امور روستا را بر عهده دارند مشاور مردم در امور خصوصى شان بوده اند و به حل اختلافات ميان أنها يرداختد. بهديان اهالى روستا قبل از زمان رضا شاد فردى با عنوان نايب الحكومه كه از طرف دولت تعيين ميشدء به روستا ها سر ميزد. وبا كدخداى شهر به حل مشكلات مردم مى برداخت. كدخدايان همكى تا حدودى از احترام محبوبيت و نفوذ در ميان مردم برخوردار بودن كد خدا با معتمدان و ريش سفيدان روستا ابه امورى از قبيل اداره ده . اداره اموال عمومي روستا. حل اختلافات . تامين نيازهاى روستا و ارتباط با دولت و برنامه هلى ادولت مائند معرفى جوائانى كه به من سربازى رسيده بودند مى برداخت. ‎MOOS Ue‏ طرف وزارت كشور اعلام شد كه انجام امور مردم به عهده مردم باشد و براساس أن انجمن ده در ابيانه. ماند ديكر روستا ها تشكيل شدء. اعضلى انجمن بر اساس راى مردم التخاب ميشدند و تعدادعضوها ينج نفر يودند. وليف اصلی اتجمن رسیدگی به مور عرانیواداری روستا بود و يك سال بعد از انقلاب در سال ‎AEROS‏ ‏انهاد ديكر روستا خانه آنصاف بود كه حدود سال هاى 096000 كا ©0008 وبه قولى ©0960 تشكيل شد. خانه انصاف داراى بنج عضو بود كه با نظر مردم و نظارت وزارت كشور انتخاب شدند و أكثرا كدخدايان محلات بونفد” ‎

صفحه 30:
مریم نگازی و مردم شنشی ابينه داراى معمارى مسكن بر روى سطح شيهدار است و با توجه به محدوديت كسترش در سطح در ارتفاع كسترش یاه است. موقعيت طبيعى درء ابيائه اجازه ساخت مسكن با حياط بسته و بخصوص را نمى دهد در اين خانه ها نقش ارتياطى را ادالان و راء بله يا شيب طبيمى زمين ايفا مى كند به همين دليل الكوى رايج مسكن ايبنه را از نوع برون گرا می دند. اثير شرايط جغرافيايى و اقليمى بر معمارى و مسكن از ميان عوامل كونكون كه در شكل دادن يه معمارى يك منطقه وز جمله واحدهاى مسكونى أن موثرئد وسيب تم ای أن ديار از بناهاى سابر سرزمين ها مى شوند برخى عوامل از اهميت بيشترى برخوردارند يكى از اين عوامل شرایط جغرافيايى و اقليمى است كه در دو بخش أب و هوا و شرايط جغرافيايى و مصالحو اامكانات منطقه اى بررسى مى شود. -تائير رايط اجتماعی . فرهنگی و سیاسی بر مسک معمارى يديده اى انسائى است و در ارتباط با انسان ها شكل مى كيرد يه ويزه مسكن كه مهمترين و براستفاده ترين فضاى كاليدى است و به دست بشر و براى وى ساخته مى شود لكزير از اجتماع تثير بسيار مى يذيرد.. مذهب سنت اعتقادات امنيت و بالاخره جهان بينى افراد در معماری و مسکن هر منطقهمنعکس می شود. -اعقداتمذاهب و سنت ها رعایت حجاب و پرشیدگی و حریم په عنوان دستوری مذهبی که در اعتقادات و سنن مردم مسلمان جاپی ویژه دارد بازتاب خود. دا در خقه ها منکن میک -امنيت عدم وجود امنيت و هراس از يورش بيكفكان سيب شذه تا در مواردى بافت روستاه به صورت كاملا متراكم شكل كزفقه و بيرامون آنهابا احداث ديوارهاى بن به شدت مجهز و قال دفاع كرفد. خظام های اجتماعی تک وال ی رد ترا ما ی جای است و شوه سرت رل سوق نج زنگی تخود برد

صفحه 31:
ثیر نحوه معيشت و عوامل اقتصادی بر مسکن مسکن از اقتصادجامعه بهوژه از شبو هلى توليد مردمان أن تاثير مى يذيرد هريك از اين شيوه هلى توليد زراعى دامدارى, و صنايع دستى نيازهاى خاص را مطرح مى كند ساخت فضاهايى بزرك براى ذأكه دارى و مراقيت از دام انبار تمودن علوفة. الازم براى تعليف بشم جينى انبار محصولات و ذكه دارى وسايل كشاورزى و... ضرورى است. اشيوه توليد و نحوه معيشت نه تنها در تعدد و جكودكى عملكرد فضاهاى داخلى خانه موثر است بلكه به دليل تاثير مستقيم. اامكانات مالى افراد در انتخاب نوع مصالح وسعت خائه و جكونكى و ميزان زينت كردن بنا عامل مهم و لساسی محسوب ‎we‏ ‏در ابيانه بهدليل وجود دامدارى خانكى محدود در اغلب مساكن مكانى براى نككه دازى و خوراك دام وجوذ دارد اين مكان اغلب در طبقه همكف قرار دارد . همجنين به دليل وجود نحوه معيشت كشاورزى همواره بخش هابى از مساكن ابيائه به اتبارهايى تبديل شدء است كه در آنٍ محصولات كشاورزى و باغدارى و ابزار و وسايل آن ذكه دارى مى شود بزركى و تجهيزات ابن مكان هانيز به وضعيت .اقتصادى ختوار يستكى دارد خاته افراد مرقه و مالكلن بزرك معمولا از طويله هاى بزرك با تجهيزات بيشتر و انبارهاى متعد و خاه ای کوچک با وسایل و ابزاری مختصر دارند. ادر ابيقه هر فرد در درجه أول به خائه خود تعلق دارد و واحد بنيادى تعلق خانه است. در اين تعلقات دايرهيعدى كروه همسابكان است كه ابن كروه مى توائد خويشاوند نيز نباشد يعنى مناسيات همساياكى هميشه با مناسات خويش اوندى مطابقت ندارد. دايره بعدى محله است هر يك از افراد به محله خود تعلق خاصى دارد و در معرفی روزمره خود معمولا به محله فين اشاره مى كند اين تعلقات در مراسمى جون مراسم عزادارى ماه محرم و با دادن نثوراتبه هسلیه ها و هم محله ی مود باوزى دارد آخرين دايره تعلقات مكانى در ابيائه روستا است اين تعلق نيز در بين ابيائه اى ها خاص است و در مقايل با قر غیر باه ای نود بيشترى بيدأ ميكند.

صفحه 32:
خانه ها دارای مجموعه ای از خصوصیت هایمشترک و نظامی از خصیصه هایملدی و صوری و توعد سازمان دهی فضای خانگی هستندکههویتمعماری محلی را مشخص می کند در اي قسمت به عنوان نتيجه كيرى بخش مسكن ابيانه رشي از خصوصیات های مشترک و بارز مسکن و معمارى ابيأنه را كه در تعيين هويت معمارى و مسكن أن تاثير دارند بر مي اشماريم: ‎la‏ ابيائه بر روى سطح شييدار قرار دارند و كسترش در ارتفاع ابن خانه ها به كمك شيب زمين وايا به كمك يله نجام گرقه است. ‏سر اه طرز قرار گیریپیشگاه در قسمتى از خاه و رنك سرخ نماى خانه ها و بنجرء هابى با جوب هاى كره جيني ويذكى انماى خانه هاست. ايوان يكى از ويكى هاى مهم مایخانههای یه است. ‏-مصالح ساختماتى از محل تهيه مى شده و ديوارها معمولا خشتى است و بوشش أن تخت و از جند تير حمال و تيرجه ها تشكيل. امى شود يشت بام مسطح است. ‏حدر ابيانه بام بعضى خائه ها به عتوان حياط خانه بالايى است ولى به صورت مسير عمل نموكند. ‏نوع مالكيت خائة ‏لبق بررسى هاى انجام كرفته در بين محله هاى ابيائه بيشترين نسبت واحدهاى خالى از سكنه مربوط به ميان ده و كمترين أن مربوط به بين ده و محله ينجه على ‎Sal‏ توجه به ايذكه جمعيت ابيانه در دو كروه فصلى و دايمى تسم می شود واحد های مسكونى اين روستا نيز برخى به صورت دايم و برخى به صورت فصلى مورد استفاده قرار مى كيرد. ‏مالكيت ابن واحدهاى مسكونى غالبا از نوع مالكيت خصوصی است که مسولا نز به شکل موروثی تصرف شدهاست, واحدهاى مسكونى به صورت اجاره مشاهده نشده است. فروش زمين وخانه در ابينه رايج نيست و إبيانه اى به أسائى خانه و زمین خود را نمی فروشد ‏أز ديكر موارد قابل توجه در مالکیت خاه و زمین در ابيانه ميزان قابل توجه مالكيت زنان در زمين و خانه ست . در اانه ارسم است كه مهريه زن حتما ملك يعنى زمين كشاورزى و مسكونى ‎AE‏ ‏مردمشتلی ای ‎

صفحه 33:
پوشاک بوشاك درايك جامعه مقوله اى مجرد نيست و در واقع بازتابى از قابليت هاى فرهنكى و اجتماعى بأورهاى مذهبى و پایندی های رسمی و سنتی توان اقتصادی و ذكرش سياسي است بنابراين بوشاك همانند ساير بيده هاى فرهنكى تابع وضع و شرايط اقليمى و جغرافيايى طرز زتدكقى و أداب ورسوم اذوق وسليقه و مذهب و اعتقادات هر جامعه اى است. بوشاك به عنوان يك عنصر فرهنگی از بارزترین و شاخص ترین تشه ها فرهذاكى بك جامعه محسوب مى شود ويه برعت او راحتى مى توائد تحت تاثير بديده هاى فرهنك پذپری در بين جوامع كوناكون انسائى قرار بكيرد. ادر روستاى ابيانه نيز بوشاك بر إساس عوامل مختلف طبيعى اجتماعى فرهذاكى و اقتصادى شكل كرفته لست و تحول يافته است. سرپوش زنان اييائه و تغييرات أن : كلاء عرقجين . روسرى . جادر تن پوش زنان ابيائه و تغييرات أنة ببراهن بى رون .. دامن تبون . انوا رويوش هلى الخالوق و كرتى و أسته درازء سیر تن پوش های زنان: شاخ شور : شلوار كشاد لفه ای است که به دم پای آن پوششی جوراب مند دوختهمی شود شال کمر: نان هنكام كار و در فصل سرما به كمر خود شال مى بندنداين شال از جنس جادر شب است و برخى نيز جارقد كهنه. ارا به عنوان شال كمر استقاده مى كتد. پایپوش زنلن: جوراب: در زستان از جوراب سنی ردك يشمى استفاده مى كنند اين جوراب هارا معمولا جويانان مى بأفند در حال حاضر زئان ابه همراء تنوون از جوراب سياه رنك استفاده مى كلند. اكيوه: زئان در كنشته همانند مردان از كيو استفاده مى كردند اين كيوه ها در خود يانه توسط زئان و مردان تهيه مى شد. زنان اروى كبوه هارا از نخ سفيد بتبه اى مى باقند و تخت كمى و كيوه كشى نيز وظيفه مردان بوده است. ازنان و مردان جه در منؤل و چه در ييرون از منزل كيوه مى يوشهدقد . کش چرمی : زئان از كفش جرمى به اسم كفش كاكل دار استفاده مى كردئد اين كفش از اصفهان أورده مى شد. در قسمت رويه. کفش ابرم سياه رنك به شكل كاكل به كفش دوخته مى شده به همين دايل به أن كاكل دار مى فقن اين كاش را بيشتر دختران و زنن می پوشیند از ديكر كفش هلى زئآن جموش بوده كه از باى بوش هاى زمستانى زئان محسوب مى شده اسنت..

صفحه 34:
سربوش مردان ابينه: مردان ابيانه از ميان انواع سربوش فقط از كلاه استفاده مى كنند واز هيج نوع سزيندى استفاده نمى کنند. تن بوش مردان : بيراهن . شلوار انواع رويوش مردان : قبا . الخالوق . جليقه . كلاجه نمدى . شال كمر . دست كش پا پوش مردان گیو:گیوه ای که مردانمی پوشیدد با كيوه اى كه زنان مى بوشيدند هيج فرقى نداشته اسست. چموش: چموش نوعی کفش چرمی مردانه و معمولا به رناك سياه بوده است امج بند: مردان براى مج باى خود نيز در فصل زمستان از مج بند استفاده مى كردق جوراب: مردان ابيانه اى در كذشته از جوراب يشمى سفيد رك استفاده مى كردن به مجموعه لباس نوزاد'راختاواجا” مى كويند لياس هاى نوزاد را مادرزن تهيه مى كند و در ماه هفتم يا هشتم باردارى در يك روز سعد براى دختر خود مى برند كه معمولا روزهاى بنج شنبه و جمعه است. مجموعه لباس هلى نوزاد از اجزاى زير تشكيل. ات دو ‎ale‏ از يارجه نخى سفيد. بيش بند نوزاد که به آن "وخ چ مى تكوبند معمولا قنداق را از پاچه راء راه سغيد و سياد تهیهمیکند. بند قنداق را كه از بشم بره به رنك سفيد مى يافد. Bisbee IS eG Os دستمال اریشمی فرمز رنگ که به پشانینوزاد میب کت چهل تک وزد که هآ بل میگوی ازير يوش نوزاد كه به أن "هرهيرونى" ميكوبند اين زير بوش را از يارجه سغيد رنك مى دوزئد.

صفحه 35:
پوشاک در باوررهای مردم برخی اقداتمردم له در مورد پوشاک په ین شرح است. -جهارشنيه را براى بريدن بارجه و بنج شنبه هارا براى دوختن لباس خوب مى دائقد. سه سنبه رابرای بریدن و دوختن لباس پد شگون می دانند. -اكر كفشى وارونه شود مى كويد از انجا شغالى رد شده -اكر دو لنكه كفش روى هم ييفتد ميكويند به مسافرت مى روند. -معلقد هستند وقتى لياس عروس را مى دوزئد كسى أن را مشاهده كلد بد است و بهثر است كسى أن را تيقد پوشیدن چارقد کوتاه را برای زنان بد می دانند. یه ای ها در محلورات روزانه خود براى بيان مقصود خود از مثل ها و نشانه هابى استفاده مى كنئد يكى از ابن نشانه ها در اضرب المثل ها بوشاك و قسمت هاى مختلفى از بوشاك است براى هر يك از ضرب المثل هاى خود داستان و حكايتى كوتاء نيز ‎ake‏ حمحل نگهداری ابيائه اى ها لياس خود را در صتدوقجه هاى جوبى كه توسط نجارها درست مى شد نكه دارى مى كردند به اين صتدوقجه ها "صوندوق" مى كوي درب ين صندوق از بالا باز مي شود.. .ابياته اى معمولا مباس هابى را كه به طور معمول و روزانه استفاده مى كنند در بقجه هاى يارجه اى مى كذارند واين بقجه هارا در تاقجه هاى اتاقى به اسم "داس دون" مى كذارق.

صفحه 36:
در طبقات اريابى بيانه در كذشته خياط هاى زئانه به خائه ارباب و مالك مى أمدئد و لياس مورد فيال زئان را مى دوختقد در أن اروز خياط ناهار را ميهمان صاحبخانه بود. خياط وسايل كار خود را با خود مى أورد در كّشته إين خياط ها مزد خود را به صورت كالا و غير نقدى دريافت مى كردند معمولا براى دوخت بك بيراهن دو من كندم مى دادقد پارچه بای ز ادر گذشته در یه درمله ی با "هرشوگا در لین ده کارگه ارچ بای زری بوده ست ,پارچههای تلد شده در ابن كاركاء زريافت با نقش كل و بوته و مرغى بوده است و از ان براى دوختن قبا و نيم تنه هابى كه اربايان مى يوشيدن استفاده مى كردند به ابن بارجه زريافت بارجه نيم تنه آى مى كوند . فته مى شود كه بارجه زريافت نيم تنه أى در خانه هاى كيرى كه جهار صفه أنها رو به شمال بوده بافته مى شده اسنت.

صفحه 37:
اک و تغذیه ابنيادى ترين مسئله انسان ها تامين خوراك ثشان است منابع غذابى هر جمعيت انسائى يا غير انسائى حياتى رین ابر در بقايشان است نظام غذايى هر جمعيت وابسته يه فراهم بودن منابع غذايى است در ميان انواع كونلكون الكو هلى تطييقي كه در سراسر اجهان يافت مى شوند كر بر مسئله شيوه تداركات و توزيع خوراك أنها تاكيد ورزيم تمهيد هاى مشتركى را مى يابيم. تمهيد هاى رفقارى را يك كروه خاص براى تامين مواد غذايى به كار مى بندد يا در اختيار دارد مى توان به عنوان نظام تدارك خوراك أنها در نظر كرفت. تمهيد هاى انسائها در ابن زمينه جندان كوناكونند كه دو نظام تدارك خوراك را نمى توان ياقت كه ادرست هماتئد هم باشقد. ليق باسخ هابى كه مردم ابيائه در مورد مواد غذايى مصرفى خود داده ند تايج زير بدست أمده اسث: ا وعده صبحانه: از صد نفرى كه جواب داده آند هر صد تفراذُكر كردند كه جاى و نان مصرف مى كنند بعد از جاى وائان پشترین رقم مربوط به ينير بود كه از صد نقر فقط سيزده نفر ينير را نام نبردند وئ هشتاد و هفت نقر نيز در وعده صبحانه بثير مصرف مى كنتد و از ايل تعداد سى وسه تفر نيز در وعده صبحانه كره مصرف مى كردئد. وعدم ذاهار: بيشترين تعداد از صد نفر عنوان كردند كه كوشت و برئج معصرف مى ند سی ودو قر برئج و سیونه قر كوشت را براى مصرف در وعده ذاهار عنوان ذكردند از انواع غذا أبكوشت بيشتر عنوان شده وعده شام: براى وعده شام اغلب عنوان شد كه غذاى سرد و حاضرى مان تن و ماست مرب و تخم مرغ مصرف مى شود. اما ادر فصول سرد مصرف غذاى كرم براى شام بيشتر مى شود . مواد غذابى مانتد كوشت و برنج و لبنيات مرغوب درخاتوارهاى محلات بالاو هرده ابن مواد غذايى را بيشكر عنوان كردفد.

صفحه 38:
هنگام صبحاه که الب ‎he PO‏ است اغلب مربا كردو و يثير را همراء تان و جاى مي خورند بعضي خانواده هلى بى. بضاعت فقط تان را به عنوان صبحانه مصرف مى كنند اهالى ابن روستا معتقدند كه لقمه صبح ميخ بدن است به همين دليل اصبحاته را كامل مى خورند صبحائه را در اصطلاح محلى صوبونا كويند خانواده هاى اربابى در فصل كاهى باى صيحانه. أقورمه مى خورتد. چی شید غذایی را که هگم نهر می خورند پ شیم گون..معصلا عادتداند که برای اهر غذابی از بنج و گوشت پخورند شم را معمولا ساعت ۸ شب می خورند و غلب غذاهایباقی اهاز هار را مصرف مى کنند و یا غاهایساده و سبک مان نان و مست .مرب نان و بنير . ويا تخم مرغ يخته يا كتلت و نيم رو مصرف مى کند در فصل تابستان شام را در ساعت (0شب مصرف می کند. Daa ادر شب هاى طولانى زمستان و يادر بعضى شب ها كه شب نشينى مى كنند معمولا مقدارى تنقلات شامل كردو كشمش دينارجه. ياسلق كوزقنده شاهوش و يا ميوه هايى نظير اتار و ديكر ميوه هاى فصل خورده مى شود شوجرا معمولا ساعت 09-0 خورده مى شود. خوردن أن در شب هابى كه مهمان داشته باشتد ييشئر رايج است در ابن روستا به شب نشينى كرنون كويتد.. ie ih در ماء رمضان هنكام افطار اهالى اغلب نان و ينير نان و ماست جاى شهرين و خرما تخم مرغ شيره انكور و شيره سيب با نان می خورند خانواده هايى كه وضع مالى أنها خوب بوده براى افطار أش حليم آش جو ويا آش كشك و أش قرا يا حلوا تهيه م. کرد سحری: ادر هنكام سحر اهالى بيشتر برنج يا آبكوشت و بعضى خانواده هاى بى بضاعت تان و ينير ويا تان و ماست مى خورئد. ادر كذشته خانواده هابى كه وضع مالى اقنصادى آنها خوب نبود هنكام صبحانه نان و أب مى خوردند به ابن ترتيب كه به يشت ان آب می پاشدند و می خوردند.

صفحه 39:
ار آنجا که نان مهمثرین ماده غذايى مردم ابيائه را تشكيل مى دهد و در كنشته تمام مواد اوليه أن يعنى كندم و أرد در روستا اتوليد مى شد. fy ‏اتش‎ أز تركه هاى جوب درخت بيد لست وسيله اى شبيه سبد ساخته مى شود به اين وسيل لالينا كويند روى لالينا مقدارى بنبه قرار دادم و أن را با بارجه هاى سفيد ردك مى بوشائد به ابن وسيل بالش مانند تدك بندا كويند اين وسيله را هنكام جسيائدن ذان به داخل ‎SS pt‏ اسيله اى فلزى كه بلندى أن حدود ©سائتى متر است و هذكامبيرون أوردن نان از 595 ‎Aish oil‏ سیخ جه .وسيله اى فلزى كه براى به هم زدن آتش داخل تتور استفاده مى شود. بلندى اين فلز حدود 130اسانتى متر ‎SS‏ ae وسيله اى جوبى و مدور به قطر حدود ‎ALOR‏ اين وسيله هنكام جونه كردن و بهن كردن خمير استفاده مى شود. ابن وسيله توسط نجار ساخته مى شود or ‎heey SAB Tuy S PO Cam ee done‏ أن را بر روى كقون قرار مي دهلد. فا ‎ye‏ وارد تور نشوند. ‏وسيله اى جوبى كه از جوب هاى نازك درخت بيد ساخته مى شود اين وسيله همانند سب بفتهمی شود ا این قاوت که لاب .شكل مدور و فاقد عمق است از اين وسيله براى حمل نان وايا قرار دادن نآن بر روى آن يس از سرد شدن استفاده مى كنفد. ‎s‏ ‏غربال مخصوص که نان را بر روی آل قرر داد و از نوا خن همزل می پر .. ‏رما ‏وسيله ای که غب از درختچهگون است و از آن برای پاک کردن دیور تور پس از خت نان اتادهمی شود ‎

صفحه 40:
غذاهايى كه در مراسم تهيه میشوندبهقرار زیر است+ كشكرا: اين غذا در روز عرفه و براى فاتحه مردكان يخته مى شود بخت ابن غذا در كذشته يه عهده زن حمامى بوده و خانواده ها مواد لازم را در اختيار زن حمامى قرار مى دادند ا أن رأ بهزد. در اين روستا بخت اين أش بيش از عيد فطر و يا عيد نوروز برا خيرات اموات رايج بود يلوو مرغ و زرشك بلو و خورشت قيمه يا خورشت سبزى از جمله غذاهايى است كه براى ختم بخته برشتوک: مواد لازم براى برشتوك عبارت است إز : بادام . شكر . زوغن حيوانى . آرد كندم و وايوم. اين غذا مخصوصا در روز بعد از عروسى توسط خانواده عروس پخته می شود و جراى عروس و داماد برده مى شود همجنين ارسم است كه براى زئاني كه فرزتد بسر به دنيا مى أورئد اين غذا را يهزقد. حلوا. حلوا به عنوان خيرات براى مرده مخصوصا در روزهاى بنج شنبه ويا جمعه يخته مى شود هم جنين رسم است كه براى تزييين سقره عيد روز حلوا اماذه كرده و بر روى سفره قرار مى دهلد. غذاهابى كه براى درمان استفاده مى شود به قرار زير است: ‎Baa‏ براى درمان بيمارى سياء يرفه مصرف مى كنند كته و ماست مخصوص درمان زخم معده و اسهال است. ‏براى درمان سرما خوردكى شوروا را بدون روعن مى هزند. أبكوشت را براى درمان سرما خوردكى مصرف مى شود همجتين بعضى اهالى أش أوردينه مصرف مى كنت .. ‏افرادى كه داراى ليع كرم هستند آش اسفناج را براى دفع كرماى بدن استقاده مى ‎iy BS‏ درمان اسهال “وروا به ار .مى بزند و براى درمان يبوست "شوروا به كاتدك" مصرف مى كنقد. ‎

صفحه 41:
شبوه نگه داری گوشت: در گذشته مقدار زیادی نمک پاشیده سپس آن را در کیسه ای قرار داده و در محلی خنک که در معرض بد باشد أويزان مى كردند اين كوشت به منت يك تا دو ماء قابل استقاده بوده است. اشيوه نكه دارى ميوه: ميوه هارا يس أز أوردن از باغ يكى يكى و مرتب در داخل انبار ير روى هم جيده مى شود و در فصل زمستان يك جادر شب بر روى أن بهن مى كنند تا سرما زده نشود ميوه هايى كه كمى دجار آفت شده است را اغلب مصرف مى .كنت جون قابل ذكه دارى نبوده و باعث خرابى ديكر ميوه ها مى شده. ميو هاى جيده شده در فصل ياييز اغلب تا عيد نوروز نكه دارى مى شود و بيشتر ميوه هاى سالم و بدن آفت را در انار نکه دار می کند مریایبه: برای تیه مریایبه دا مداری شکر را در داخل أب حل كرده سبس به را كه قبلا شسته و خردکرده فد به آن اضاه می کند و مى بزند تا زماتى كه أب شكر تبديل به شهد شود سيس مرباى به أماده شده را در داخل تقر و يا دبه هاى بلاستيكى ريخقه و ادر مكقي خذك ذكه دارى مى کند. مرياى سيب: براى تهيه مرباى سيب ابتدا سيب هارا خلال كرده و بر روى كاش بالنا به مدت يك ساعت قرار مى دهند نا زمائی که شهد آن آماده شود. سيب در اين فاصله قدرى سفت مى شود براى تهيه شهد ابتدا مقدارى شكر را در آب حل كرده و در داخل قازقون ky hcp Ges.) Wy bol Unease yOu Gn alas ‏م پات از‎ ‏است هی می کند.‎

صفحه 42:
در گذشته دراه بخی از حمل و نفل ها توسط انسان و اغلب نقل و انتقل هايا استفاده از جهاريايان صورت مى كرفته. است. در هر يك از ابن حمل و تقل ها فنون و ابزار و وسايل خاصى به كار برده مى شد. حمل ونقل توسط انسان: حمل ونقل بارهاى سباك و در راه هاى كوتاه داخل روستايا از باغ ها و زمين هاى زراعى تا منزل توسط انسانائجام كيرد حمل هيزم يا يرك درختان يا علوفه هرزه كه خوراك يك نوبت يكى دو راس دام بأشد از جمله بارى است که غلب زنان آن دا حمل می کند حمل وتقل توسط جهاربايان: ابيانه اى ها از ديرباز براى حمل باز به نقاط دور ويا روستاهاى همجوار و همجنين براى حمل بارهاى سنكي از جهاريايان که مهمترين وسيله حمل و نقل بوده استفائه مى كردند. قاطر . الاغ و شتر جهارياياني هستند كه براى اين كار استفاده ميشدن. خنون اندازه كيرى واكام واحدهاى اتدازه كيرى وزن: مخروار: معادل بيست من سنك شاء كه بيشتر محصئلات كشاورزى را اين واحد ميستجلد.. -بارالاع: مقدار بارى است كه يك الاغ بتوائد أن را حمل كند اين بار معادل ©0911 من سنگ شاه است, ايك من سدك شاء: معادل ©عيلو و #) سير سنك شاه برابريا ©94© مير اسنت. خیم من سنگ شاه: معدل یک من تیی باب پا )سیر است. ای شا: معال بر شاهی زار یر اه معادل ينج سير شاهى برابر با جهار يا بنج مثقال -مثقال: معادل 9 تخود

صفحه 43:
مردم ابيانه شروع أولين روز سال يعنى نوروز را مبدا شمارش سال قرار مى دهند ابن شمارش به توتيب زير است: -نوروز: سيزد هسيستم عيد - جهلم - بنجاهم - هفتادوينجم . بعداز اين تعداد روزهاى بافى مانده تا تيرماه را مى شمارقد. اول جلهتابستان : در هقتم مرداد اد خنک دزدكى مى وزد در هفدهم مرداد باد خدك فاشكي مى وزد. بعداز أن تعداد روزهای بقی ند تا پیز رامیشمارن. ول پایز:ماء تخم كارى مى كويند از ماه آذر به بعد تعداد روز هاى باقى مانده تا زمستان را حساب میکنند. در شب (3) ماه مهر اعتفاد دارند كه ستارء سهيل ظاهر مى شود و اعتقاد دارند كه در اين شب نور اين ستاره به ميوه ها مى تابد و ميوهها قومز مى شوند و مى توان أنها را جيد. -اول جله زمستان : جهار در جهار - جله كوجك بعد از جله كوجك تعداد روزهاى باقى مائده تا اسفند را حساب مى كنند. يك قسمت عمده از بوشاك مردم ابيانه از بافتتى هاى ينبه اى بشمى و موبى بوده است ابن يافنه ها در كاركاء هاى خانكى تهيه. ‎Se‏ از بل تخ ها همجنين بافتن كليم راء راء نيز معمول بوده است به همين دليل از ديرباز رشتن الياف بنبه اى يشمى و مويى مثداول بو است. لیف بايد بيش از ريسيدن ماده شود. ينبه . يشم و مو از الياف مورد استفاده مردم اييانه بودء است كه هر يكت را با روش خا خود آماده رشتن می کرده فد

صفحه 44:
نجارى يكى از حرفه هاى ستئى اييانه ست سقف و در و بنجره هاى خانه هاى اين آبادى از جوب است. به همين دليل نجارى از ارواج خاصى برخوردار بوده است در حال حاضر استاد محمد خادم وشى كه از اهالى روستاى وش است ثنها نجار اين أبلدى. .استاد محمد با استقاه از ابزار و وسايل دستى خود كه هر كدام با فن خاص خود به كار برده مى شوند يه ساخت أبزاز و وسايل كشاورزى و غيره مى برداخته است در حال حاضر اين ابزارها را كنار كذاشته و اغلب از دستكا هاى برقى استفاده مى كند. ابزار و وسايل سنتى استاد محمد كه اكتون در كاركا أو به ديوار أويخته شده است به شرح زير است: -اره : از وسايل ضرورى كارنجارى است كه در انواع مختلف است: اره تربر. اره خشككه بر. اره كرد بر. اره مغز بر. ارء كله اسرنده: ازديكر وسايل ضرورى نجار است كه با آن سطح و لبه کار را می تراشد ‎ak‏ ابزار شبيه به كشتراجه است تيغه آن برخلاف كشتراجه داراى سه نوك تيز است كه ب اين وسيله بر ليه جوب خط ۰ جربى جوثر ملسي و دوجوب تشكيل قد نمت بد سر أصلى آن ميخي تلائدء كدد اكه با أن بر روى كار خط مى اندازد و اندازه مورد نظر را مشخص می کد. مكونيا دو لب: اين كونيا را هم در برش مستقيم و هم فارسى به كار مى برند به همين دليل أثرا كونيا دو لب مى خواتتد اين ابزارتشكيل شده از سه قطعه تخته ج.بى ظريف كه هم در اتصال تدده اند. -فنون بهره بردارى از منابع طبيعى آسياب أبى: ابيانه داراى سه آسياب أبى است كه در مسير آب قنات داريون واقع است . در كذشته كه جمعيت ايانه زياد يود است اين سه أسياب شبائه روزى كار مى كرده . در حال حاضر فقط أسياب داريو كار مى كند. آسيا بهاى أبى ابيانه از نوع آسياب يره اى يا ناودانى است . اين آسياب تشكيل شده از تنوره . جرخ بره . دو تخته سنك مدور تور يا به لصطلاح تنيره كه ©"متر عمق دارد بدنه داخلى تتوره را ب جند لايه به ترتيب ذيل استحكام بخشيده اسنتة #خک سرخ © سنك جين يا كل خاك سرخ بعد از ايذكه تتوره را حفر نموده اند روی خاک سرخ را با سنگ و گل خاک سرخ پوشانده اند شه امك #هآجر و سیمان 6-لايه أخرى روكش يا ملات سيمان اسنت.. en We

صفحه 45:
فرادی که بهطبابت سنقیمهردزند ‎he‏ باشى: ‏در ابن روستا به كسانى كه به كار طبابت مى يرداختتد حكيم باشى مى كفتتد ‏اشكسته بن ‏افرادى را كه به كار شكسته بندى مى يرداختند شكسته بند مى كويند اين افراد در مقابل انجام كار يولى نمى كرفتتد در اين روستا. فقط ©-9)نفر در كار شكسته بندى مهارت داشتند اين افراد از رعايا و قشر متوسطيا يايين روستا بودئد و درمان همه را يه. صورت رايكان انجام مى دادند. ‏دعا توس ‏دعانويس ها افرادى بودند كه به بيمارى هاى روحى را درمان مى كردند اين افراد سواد خواندن قرآن و كتاب هلى دعا را دشن ‏يكى از اين افراد حاجى على مظلومى بود. دعانويس ها در مقابل كارشان ميلغ ©-© قران از ييماران دريافت می کردند .از افراد بی بضاعت پولی در یات نمی کرد . كار ابن دعا نويسان نوشتن ادعيه بر روى كاغذ بود كد به ييماران داده مى تلد اكه .آن رايا در أب انداخته ويا أن را در بارجه اى سبز رنك بيجيده و به لباس هلى خود أويزان كند. ‎

صفحه 46:
شناختی و ادبیات شفاهی یکی از مهمترين نيازهاى انسان در زندكى اجتماعى برقرارى ارتباط با هم نوعان و ايجادتفهيم و فاهم اس انسان همواره براى برقرارى ارتباط در جوامع خود از وسايل و ابزارهاى مختلفى سود مى جسته كه در اين ميان زبان مهم ترين ابزار و وسيله او به شمار مى أبد . بنابراين زبان مهم ترين ابزار و وسيله او به شمار مى أيد.. بنا براين زبان يك نهاد اجتماعى است. زبان نه تنها مهم ترين وسيله ارتياطى بشر است بلكه بايه اغلب نهادهاى ديكر اجتماعى انيز است. وظيفه و نقش اين نهاد در همه جوامع يكسان است ولى شكل أن الزاما در همه جوامع يكسان است. بررسی توصیقیزبان اه ای: بررسی توصیفیژبان ی بررسی منظم و شیوه ساخت و کاررد زین است. نی شیه ای که مره کر ی برد أواها و وازء ها را به صورت عيارت هاى معنى دار تركيب كلند . ابن بررسى شامل سه بخش أوا شناسى . صرف و نحو ‎sli‏ ‏أقاى مقيمى ابيائه در كتاب خود در مورد زيان ابيائه اى جنين مى كويد:" در زبان محلى اييانه كلمه واج به معناى صدا به كار .ميرود . زبان فارسى داراى سه صدا است. فتحه ضمه و كسره ولى زبان ايياته كه زبان أريايى ناميده مى شود دارا جهار صدا ات . فتحه . كسره . ضمه و فتحه شيب دار در در زيان محلى ايبانه صداى فتحه شيب دار زياد به كار مى رودو صداى أن در واقع صدابى بين الف و فتحه اسنت. اصرف ضماير فاعلى در زيان ابيانه أى : مدا مها توت ار:فون اشم شما آنها: مومه انحو جند جمله در زین اه ای: حوته من پشت: دختر من رفت. تر من می رفت

صفحه 47:
ادبیات شفاهی ادبيات شفاهى هر ملت و قومى نمايانكر خصوصيات اجتماعى آنها و برخامته از وضعيت جغرافيايى و اجتماعى آنان امت ین ترتيب هر جامعه اى ادبيات شفاهى خاص خود را داراست. اين ادبيات به صورت و شكل هاى مختلف مى توائد نمود بيدا مى كند. اشعار عاميانه . قصه ها و داستان ها . مثل هاو صورت هاى مختلف ادبيات شفاهى است. ادبيات عامه در ابيانه را به صورت هاى مختلف طبقهبندى مى كتقد. - اشعار عامياقة ©- مق ها تگچیستن یا لفز و مسا ‎he‏ داستان ‎ieee ‏تعارفات ‎pre ‏© تسلیت ‏$40 ‏0 لالايى ‎

صفحه 48:
مردم ‎a ie‏ که برخی امن یه معجزه نما ند . مسجد حاجتكاء اامزاده هيئزا و مسعد جشمة ‎ASAIN‏ ‏اند که معجزه دزد زر درد که تفر اکی از مه برد يك تور حيبي به تن وی می خوزد. مردم لها ارد که سجد حاتگاهمعجزه نماست. محل أن قبلا زمين خالى بوده تا يذكه قله لى از انجا مى كذرد . القند يك اف در ميل ميد امه می ۴ ره پاداری کر لاه کر ان مج زامن میگ فرزندی وی ناقص به دنیا می أي . بچه رفن میکند ‏ صبح كه مى شود همه می دک آن بچه سالم و سلامت است . زن تصميم مى كيرد كه در همان اجا مسجدى بسازد و يولى نیز می گذارد تا هر موقع مسجد خراب شد آن را درست کنند كن بیان مردم ايان دربارء اتفاقات روزمره زندكى باورها و اعتقادات مختلف دارئد كد به برخى لز آنها لشارد مى كني سميهمان آمدن هركاء كلاغى در جلوى خاله أى قارقار كند مى كويند كه براى آن خائه ميهمان مى آيد. اگر گربه ای در جلری خانه ای بنشند و دست هاى خود را ليس بزند كويند كه براى أن خانه ميهمان مى آيد. SAU Sk هرگاهکلاغی شرع بهخوانن ند گوید که خبری می رسد رفع دردو بلا وجشم زخم اهالى روستا معتقدند كه اكر هنكام شروع به كار يا حركت كردن به سوى مكانى فردى عطسه كند كويند كه صبر أمده و اتفاق. ناكوارى رخ مى دهد به همين دليل جند لحظه صبر کرد تا اكر بلايى در بيش است رفع گرد.. اهركاه خانه جديدى ساخته مى شد براى آدكه جشم بد به آن خانه كاركر نيفتد اسفتدى رازا ديوار خانه اويزان مى ‎SS‏ ‏هنكامى كه ير روى أتش آب ميريزتد يسم الله مى كويفد.. مردم شناسى ‎Aa‏

صفحه 49:
اسخ مربوط به تو اتبيه سيسمونى توزاد: در اين روستا به سيسمونى نوزادالباس واجا” مى كويند. وظيفه تهيه سيسمونى به عهده مادر دختر است كه براى اولين نوه اشن لبا تهيه مى كند ee یکی از رسم هلى رايج در اين روستا رسم هديه أوردن است که به آن هدیه چشم روشنی یا چم روشنی می گوید. أكر زنى سخت بود يك مرد اذان مى كفت تا أن زن زايمان كند و يا افرادى اقدام به قرآن خواندن مى كردفد. سسوراخ كردن كوش نوزاد دختر: عورم لت كه كوش دختران مول ددا تيش از يك سالك سوراخ كد ين كار بتر در فصل ب و تمسق صورت می گید . eas یکی از مراسمى كه بعد از تولد نوزاد انجام مى شد مراسم نام كذارى اسنت. وه یکی از مراسمی که در این روستا براى فرزئدان يسر بركزار مى شد رسم عقيقه است . اين رسم به ابن ترتيب بود كه خانوادم هابى كه فرزئد يسر به دنيا مى أوردند براى ايذكه به أن يسر از قضا و بلا دور باشد و طول عمر بيذا كند كوسفند سياه رذكى كه سن أن از © كمتر باشد را انتخاب كرده و سر مى بريدنة. حقائق زفي يكى از مراسمى كه در طول عمر يك فرد ممكن است صورت بكيرد رسم قاشق زنى است. اين رسم معمولا براى فردى كه دجار بيمارى شده و مدت بيمارى او لولانى شده بركزار مى شود . اين رسم به اين ترتيب است كه در يك شب يك يا دو تن از زئان خانواده جادر بر سر كرده و بابيك غرييل به در هفت خانه ميروند و با يك قاشق به در خانه مى زنند و صاحب اخانه كه با بن رسم أشناست كوشه در را بز مى كند و مقدارى فند نبات ميوه كل بنفشه و كل كاوزيان در داخل غرييل أنها. ميريزد و به أنها مى كويد اكر مريض دارى خدا شفايش بدهد . اكر مرادى دارى حاجتت براورده شود اين رسم در ساعت. شب بركزار مى شود تا

صفحه 50:
سکن های اتب دختر در اين روستا رسم بر أن ابن بود كه مادر ويا خواهر براى انتخاب دختر براى بسر و ها برادرشان به مكائهايى كد اغلب محل عبور دختران روستا ويا محل تجمع أنها بود مى رفتتد إين مكانها اغلب در كنار جوى هاى أب ويا كوجه بود مخصوصا در اروزهاى تاسوعا و عاشورا كه هنكام حمل نخل همه دختران لباس های رنگارنگ خودرا میپوشدد و در بى نخل حركت م كردند در اين روز اغلب دختران و يسران يكديكر را مى ديدند و يسران دختر مورد علاقه خود را اتتخاب مى كردند و به اخانواده هاى خود اعلام مى كردق -التخاب همسر: انتخاب همسر عموما توسط بدر و مادر صورت مى كرفت و در بعضى موارد يسر دخترى را اتتخاب كرده واز يدر و مادر خودمیخواست که از أن دختر برايش خواستكارى كنتد -خوستگاری: يس از انتخاب دختر مراسم خواستكارى بركزار مى شود به ابن ترتيب كه اكر دو خانواده با يكديكر نسبت خويشاوندى داشته اباد يكى از زئان بزرك خانواده كه مورد احترام هر دو خانوادء است به منظور خواستكارى به منزل دختر مى رود و اكر خويشاوندى نداشته باشند معمولا بكى از خويشاوندان مسن خانواده كه از احترام زيادى برخوردار است به منزل دختر مى ‎ase,‏ ترامع -بله يرون يله برون). ارسم بود بس از آأنكه خانواده دام جواب مثبت را دريافت كرد كيه شب بعد خواهر يا مادر يسر بهمنزل عروس رفته و یک شب را هراى بركزارى مراسم بله برون تعيين مى كردند os ‏مراسم عفد معمولا يه صورت ينهانى و سادء انجام مى شود در أبن روستا رسم است كه تا زمان بركزارى عفدكنان به غير ان‎ ‏اقوام نزديك كسى از جريان ازدواج با خبر نشود به اين علت كه ميادا دشمنانى مائع از اين وصلت شوند و باعث طعنه به دختر‎ wae dee ‏ادر اين روستا زمان تعيين شده براي مراسم عروس ميون بومى معمولا روز بعداز عيد توروز بود جون در اين زمان هوا‎ ‏.مساعد بودء و اهالى وقت كافى براى شركت در مراسم را داشتق..‎

صفحه 51:
و رسوم مربوط به مر زمنی که فردی در حال فوت است روحائی را نزد او میآورند و روحائی با افرادی که بهخواننقرآن یا دا آگاهی دارند. .دعاو توبه نامه اى خوائده و او را توبه مى دهند . سيس نام دوازده امام را ذكر كرده و أن فرد را رو به قبله خواباتده نا عذاب انكشد . معتقائد فردى كه در حال جان كندن است جان او در كودى سينه اش أمده و بايد يك غذاى مقوى به او بدهند تا جائش. ‎shee‏ ادر اين روستا نيز همائن اغلب نقاط ايران مراسم ماه محرم را ‎O40‏ )59 پیش از فا رسیتن محرمآغازمیکند. مردان معتمد هر محله هر ساله بيش از محرم در مساجد و حسينيه هاى روستا جمع شده و اقدام به سياه بوش كردن ديوارها. و درهاى مساجد و حسينيه ها مى كنند اين يارجه ها نذورات مردم است كه به مساجد أهدا شده در اين روزها فرش هایی را .در داخل مساجد و حسينيه ها بهن كرده و شستشو م دهند ظرف ها و وسایلی که در ایام محرم برای پذیرایی از عزلداران استقاده مى شود را در مكانى از حسينيه ها ذككه مى دارئد. رسم بود كه اهالى هر محه ه صورت گروهی گوچه های محلات خود را جارو مى كردئد. در حال حاضر ابن كار ©-© روز بوش أز تاسوعا اناممی شود و هر خنواده ای محوطه جلوى خانه خود رأ جارو مى كلد.. بن به قول آقاى مهدى نعيمى یکی از اهالى روستاى ابياته حدود )سال بيش به واسطه فردى به نان اريابى كه خادم. ازيارتكاه روستا بود اهالى اين روستا با مراسم نيمه شعبان آشنا شحتد.. ادر اين روز اهالى زيارتكاه روستا را تزيين و جراغاتى مى كند. افرادى كه نذر دارند آش يا حليم يخته و أن را بين اهالى اتقسيم مى كنند بعضى از اهالى شيرينى هابى از شهر كاشان خريدارى كرده و بين مردم تفسيم مى كنند . همجنين رسم امت كه يكى از روحانيون شهر كاشان را براى بركزارى مراسم مولودى خوانى دعوت كنند كه اين دعوت معمولا توسط افرادى اكه نذر كرده اند صورت مى كيرد.

صفحه 52:
ادر اين روستا همائند اغلب نقاط ايران رسم است كه اهلى سه روز بيش از فرارسيدن ماه رمضان به بيشواز رفه و روزهمی. كيرد . از دهم ماه رمضان واعظين هر شب بر منبر رفته و روضه مى خوائتد. در روز تولد امام حسن مجتبى بركزار مى كنند وا حاضرين با شيرينى بذيرايى مى كنند در أن روز نيز مجلس روضه خوانى در مسجد برا شده و اهالى در أن مجلس شرکت می کند برگزاری مجلس روضه خوانی در روزهای 040( 636 ماه رمضان حثمى است. كاهى خانواده هايى كه تفر کرده بو ابه مدت ده روز يا بيشتر مجلس روضه خوانى بركزار مى كردند و هزينه واعظ توسط أن خانواده برداخت مى شد. اهالى روستاى اييائه حدود 6100-06 روز قبل از فرا رسيدن نوروز به استقبال عيد رفته و مقدمات لازم را برا آن ايام ‎eal‏ كنند. سقيد كارى اتاق 06 روز قبل توسط زئان صورت مى كيرد به اين ترتيب كه مردها به منلقه اى بنام باش لل كه داراى معادن خاك سفيد است رفته مقدارى خاك را در داخل كوى كشا ريخته برالاغ سوار كرده و به خانه مى أورند. زنان آن خاک ها را با لب مخلوط كرده و به وسيله ملاقه جوبى بنام كاجيز سفيد أب رأ بر ديوارهاى اتاق ‎SY‏

صفحه 53:
در روستای ايانهبنابه تقل اهالى رقص و موسیقی خاصی وجود نداشته است. در كنشته براى جشن و سرور و شادمانى از نوازنده و رقاص هاى شهر دعوت مى كردئد تا در مراسم أنها برنامه اجرا كند. اصطلاحى كه در ‎Ah‏ براي رقص به كار مى برند سماع بود وبه ككروه نوازئده مطرب مى كفتئد. در مراسم عروسى مطرب ها ميهمان داماد يودند و علاوه بر دستمزد اكه با قرارداد تعيين مى شد مخارج رفت وامد كروء وديكر مخارج انها در مدت زمان اقامت در ابيانه يه عهده ى خانواده داماد .بود. علاوه بر ان نقل وشيرينى واجيل و كله قند از هدايايى بود كه يس از اجراى مراسم به انها داده مى شد. اين كروه ها .معمولا ازشهرهاى اصفهان ويا كاشان به ابيانه دعوت مي شدقد. خائقا ازبناهاى قديمى روستا است. نقل شده است كه اين خائقاه محل استراحت شاه عباس صفوى بوده اسث. ابن بنا كه در حال حاضر به صورت مخروبه درامدء است داراى نقش هابى به عهد صفوى است كه سقف وديوارهارا تزيين كرده است. ابن تصاوير به جاى مانده صورت وهيكل انسان همراء با ساز موسيقى و نقوش كل ويلبل را به نمايش كناشته است همراء با رداك امیزی که با مرور زمان هنوز جلوه خود را حفظ كرده استت.. أن تويسى هنكامى كه از كوجه هاى ابيانه كذر مى كنيم خطوط زييايى كه سقف خانه هارا مزين كرده است توجه را جلب مى كند. در زمان ساخت خانه قبل از ايدكه تيرهاى جوبى سقف رانصب كنند صاحب خائه ودوستان وتزديكان هريك با سليقه خود شعر يا مئن ويا نم خود را بر روى تيرهاى جوبى خطاطى مى كند. بس ازخشك شدن با ظرافت و دقتى خاص أن را در سقف خانه جاى مى دهلد و أن يادكارى سالين سال با بر جا مى مائد.در ابيائه اشخاصى بودد كه به داشين خط خوش معروف .بودئد. از بين اين اشخاص برخى يه خوش نويسى روى تخته ها و جوب هاى سقف خانه ها مى يرداختتد وبرخى به كارهاى ادفترى مشغول بودقد.

صفحه 54:
در ابيائه نمايش هلى كوناكونى به اجرا در مى امد كه يا توسط اهالى روستا انجام مى شد ويا توسط افرادى كه از نقاط ديكر ادر زمانى از سال به روسكا مى امدند اجرا مى شد اين تمايش ها باهدف سركرم كردن مردم ويا اجراى مراسم مذهبى انجام می شد. نمايش هايى كه در ابيانه انجام مى شد به شرح زير است: pena نقش زدن بر پارچه از هن های کی ایرنان است كه در مناطق مختلف ايران يا جلوه هاى خاص خود وجود دارد. جاب روى بارجه درابيانه در به نام جيت سازى شهرت دار. در ال حاضر ان کار توسط شخصی به نام کشی نژاد صورت می كيرد كه از بدر خود ان را اموخته است واهلى أو را اوستا جيت ساز مینمند.پارچه ای که در قنيم بر روى أن نفش مى زد كرباس بود كه در روستاهاى اطراف بافته مى شد. در حال حاضر از يارجه جلوار يا متقال استفاده مى ند که از شهرهای اطراف خريدارى ميشود. روش كار به اين صورت است كه ابتدا جلوار يا متقال يا كرباس را در ديك بزرك بر روى اتش مى. گذارند يس از جوشيدن ان را از اب در اورده اب ان را كرفته ودر ظرف رناكي كه از قبل اماده شد قرار مى دهند. يارجه را. با بوست اناررنك مى كنند. به اين صورت كه يوست انار خشك شده را كه پا خریدازی می شود وا ازظرف دوستان و" ااشنايان به جيت ساز داده مى شود در هاون سناكى كه در جلوى در كاركاء قرار دارد و به أن سر كو مى كويند ريخته ويا دسته. جوبى أن را می کون تا به صورت پودر تمی در ليد

صفحه 55:
قلی باق در یه زرهای معاصر است. نابز نت ی اهلی درگذشته در روستا وجود نداشته اسث و معمولا أ جوشقان خريدارى مى شده است .علت اين امر راجنين بيان مى كنند كه جون اكثر ساكنان روستا را ماکان و اربابان تشکیل میداد .ترجيح می دادن وسايل موردنياز از جمله مقروش هارا خريدارى كند. انها مواد مورد لازم از جمله تشه طرح چله و خامه ارابا رعيت هايى كه در اطراف روستا ساكن بودند مى دادند. يارج باقن از دیگر صنايع دستى كه در روستا در كذشته وجود داشت بافت يارجه بوده به گنه الی زری بفی از 00000 سل یش تا 20 20 ال پیش در کارگا هاى خاص خود بافته مى شده است.ولى به تدريج بات آن در روستا از ین رفت و تام .دستكاه ها و كاركاء هاى ان به صورت يكجا توس شخصي كه از تهران امده بود خريدارى شد. در حال حاضر هيج اثرى از أن ديده نمی شود.

صفحه 56:

51,000 تومان