روشها و فنون تدریس
اسلاید 1: روشها و فنون تدریسارائه:
اسلاید 2: مقدمهتعریف تدریس تدریس را می توان فعالیتی میان فردی دانست که به یادگیری یک فرد یا تعداد بیشتری منتهی می شود. اطلاق تدریس به فعالیت، بیانگر آن است که این چالش تا آنجا که به یادگیری فراگیرنده (دانش آموز یا دانشجو) مربوط می شود، می تواند ثمربخش باشد یا نباشد. در این تعریف، عمل تدریس با این قصد همراه است که فرد با افراد در امر یادگیری موفق شوند. قصد ویژه عمل تدریس را هدف عینی می نامند. میان فردی بودن تدریس نیز به معنی آن است که معلم بر فعالیتهای شاگردان اثر می گذارد و نیز متقابلا فعالیت معلم را تحت تأثیر قرار می دهند. به بیان دیگر، معلم و شاگردان در دانش، تجریه و مهارت یکدیگر سهیم می شوند.
اسلاید 3: جان دیوئی (۱۹۳۴) نیز ملازمه یاددهی را یادگیری دانسته و بنا به مشی عمل گرایی (پراگماتیسم) خود، آنها را به خرید و فروش تشبیه کرده است؛ یعنی یادگیری را به منزله خرید دانسته و بر آن است که اگر خریدی در کار نباشد، فروشی هم در کار نیست و چنانچه یادگیری تحقق نیابد تدریس نیز صورت نمی گیرد. همچنین تدریس به فرایند تصمیم گیری و اجرای آن، قبل، در خلال و بعد از آموزش جهت افزایش احتمال یادگیری تعریف شده است.
اسلاید 4: تاریخچه روشها و فنون تدریس تاریخچه روشها و فنون تدریس احتمالا به قدمت تاریخ تعلیم و تربیت بشر است، اما سابقه کلاسیک روشها و فنون تدریس به سالهای ۴۷۰-۳۹۹ قبل از میلاد مسیح و به روشی که سقراط برای تعلیم به کار می برد بازمی گردد. سقراط با روش ابداعی خود، از راه پرسش و پاسخ و مجادله می کوشید تا سهو و خطای شاگردان خود را از اذهان آنها بزداید و آنان را به کشف حقایق رهنمون سازد. روش سقراطی جنبه جدلی (دیالکتیکی)، استقرایی، روانکاوانه و اکتشافی داشت. هدف سقراط این بود که شاگردانش کاوشگران خوبی تربیت شوند. این روش به دلیل دارا بودن بنیان عمیق فلسفی، اخلاقی و تربیتی از آن دوران تاکنون در منابع و محافل علمی به عنوان یک روش تربیتی مطرح بوده است. روش سقراط در رساله های او، بویژه رساله های تکلیف و اتوفرون مستر است.
اسلاید 5: دومین روش تدریس در تاریخ تعلیم و تربیت به الگوی یسوعی مربوط می شود که مبنای روشهای کلاسیکی تدریس در بسیاری از مدارس و دانشکده های کشورهای غربی در عصر حاضر قرار گرفته است. این روش که ماهیت انسانگرایانه داشت، از قرن پانزدهم تا قرن نوزدهم متداول بود و به روش برتر» نامگذاری شد. این روش در سال ۱۵۷۶ در اثری که با نام لاتینی (Ratio Studionam) برای نخستین بار نشر یافت، بتفصيل تشریح شده است. تعلیم و تربیت یسوعیان عمدتا محصول رنسانس است، یعنی دوره ای که علاقه وافری به ادبیات یونانیان و رومیان، تجدید حیات یافته بود. در دوره رنسانس، فرد تحصیلکرده، انسان شریف و فرهیخته ای بود که مهارتهای برجسته ای در زمینه های سخنوری، نویسندگی، تعقل و تفکر و انواع هنر کسب کرده بود. دانشجویان، این مهارتها را با تسلط یافتن به زبانهای لاتینی و یونانی، منطق، فلسفه طبیعی و اخلاقی، ماوراء الطبيعة، الهیات و کتاب مقدس می آموختند. مهمترین جنبه روش تدریس یسوعیان عبارت بود از: تمرینهای مکرر و متوالی،مطالعه درس به وسیله شاگرد، قبل از تدریس معلم و انجام دادن تكاليف. شاگردان درسهای هفته را در روز شنبه مرور می کردند و برای ارتقا به سطح با پایه تحصیلی بالاتر، درسهای تمام سال را مطالعه می کردند و هر هفته تکالیف تعیین شده را ارائه می دادند.
اسلاید 6: معنی و مفهوم تربیتتربیت در لغت به معنی نشو و نما دادن ، زیاد کردن ، برکشیدن و مرغوب با قیمتی ساختن است . در این معنی اخیر ، تربیت ازحد افراط و تفریط بیرون آوردن و به حد اعتدال سوق دادن باشد. بنابراین ، درک معنی و مفهوم تربیت مستلزم تصور چند چیز است :الف - تصور چیزی که موضوع تربیت واقع شود ونشو و نما یا به طور کلی تغییر هیأت آن مورد نظر باشد؛ب. قابلیت یا استعدادی که در آن چیز موجود و مترصد فرصتی برای ظهور و بروز و تجلی باشد ؛ج - شرایطی که پدید آمدن آنها برای آغاز تحول مورد انتظار لازم و کافی باشد و فرصت مناسبی را که در بالا بدان اشاره شد، فراهم کند ؛د. ادامه شرایط مساعد به نحوی که تداوم دگرگونیهای آغاز شده را درجه مطلوب تا حصول نتایج قطعی تضمین تواند کرد؛ه. اصول شناخته شده ای که با اتکاء بدانها بتوان شرایط مساعدی برای رشد فراهم آورد و ادامه آنها را میسر ساخت .
اسلاید 7: اهمیت تعلیم وتربیتدر بیان اهمیت تعلیم و تربیت همین بس که تحقق گوهر آدمی منوط بدان است؛ مراقبتهائی که تحت عنوان تعلیم و تربیت در مورد آدمیزاده و اعمال می شود، شرط لازم رسیدن آدمی به مرحله کمال است. چنانکه قبلا متذکر شدیم، نوزاد آدمی هرچند آدمیزاده است ، آدم نیست. بشر تنها باتعلیم وتربیت آدم تواند شد. چنانچه مشمول تربیت صحیح واقع شود، فرشته خوی گردد؛ و اگر از ميامن آن بی بهره ماند، نه تنها استعدادها و امکانات بالقوه اش به هدر می رود بلکه به اغلب احتمال ، به قهقرا می رود و به مرتبه بهائم بل فروتر از آن ، تترل پیدا می کند. غزالی می نویسد: « تو را حقیقت خود طلب باید کرد تا خود تو چه چیزی و از کجا آمدی و کجا خواهی رفت واندرين منزلگاه به چه کار آمده ای و تو را از بهر چه آورده اند، وسعادت تو چیست و در چیست ، و شقاوت تو چیست و در چیست ؟و این صفات که در باطن تو جمع کرده اند ، بعضی صفات ستوران و بعضی صفات دد گان و بعضی صفات دیوان و بعضی صفاتی فریشتگان است. تو ازین جمله کدامی و کدام است که آن حقیقت گوهر تست ودیگران غریبوعاریت اند؟ که چون این ندانی سعادت خود طلب نتوانی کرد.» سپس هشدار می دهد که آدمی با اشتغال به صفاتی که بین وی وبهائم وسباع مشترک است ، به جای سیر به سوی کمال، سیر قهقرانی می کند؛ و به عنوان راه نجات می نویسد که: «باید پیش از آنکه ایشان تو را اسیر گیرند، توایشان را اسیرگیری و در سفری که تورا فراپیش نهاده اند از یکی مرکب خویش سازی و از دیگری سلاح و این روزی چند که در این منزلگاه باشی، ایشان را بکار داری تاتخم سعادت خویش به معاونت ایشان صید کنی.»
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.