روش تربیتی بیان قصه

صفحه 1:


صفحه 2:
مبنای تربیتی * _موقعیت های پیش آمده برای گروهی از انسان هاء به لحاظ شباهت زیاد قلبل تعمیم به موقعیت های دیگر انسان ها است. * قال اميرالمؤمنين عليه السلا BOE Ble BS IE Le Yat ‏_وقالع فی وصیته للحَن ع‎ * در توضیح این کلام حضرت می توان یکی از اين دو تفسير را بیان کرد: یکی این که لن را یک قضیه ظنی تلقی کرده بگوییم حضرت در مقام موعظه است و در مقام موعظه بیش از این مطلوب نیست تا در پی یقینیات باشیم» بلکه صدق آن در بیشتر موارد کافی است تا آن را به مخاطب القا کنیم و شنونده هم آن را در همان موارد مد نظر قرار دهد. تفسیر دوم اين است که بگوییم اين بیان گرچه بیان خطابی است و در بیان خطابی از مقدمات ظنی استفاده می شود. اما مقدمات ظنی صادقی که با احراز آن» شرط خفی کلیت پیدا می کند. آن شرط لین است که جهت مشابهت دقیقا در امور آینده هم موجود باشد. اگر آن شرلیط به طور کامل در حوادت آینده وجود داشته باشد. آن گاه همان نتایج گذشته را در پی خواهد داشت(مصیاح یزدی: ۰ج ص۲۵۱). ۱۹۳ ‏البلاغه, خطبه‎ api) JEM ‏الأمور آشبّاه(نیج البلاغه. کتاب۳۱)‎ 

صفحه 3:
اصل تربیتی * شبیه سازی: به منظور آن که درک بسیاری از امور برای متربی با سهولت میسر گردد. باید موقعیت او را با موقعیت های دیگر شبیه سازی نمود. * قال امیرالمومنین عليه السلام: ة لد ٍسماعیل إِسْحَاقَ وَ بَنى إِسْرَائِيل ع فَمَا أشَدّ اعتتال ‎gs VI‏ 9 قرب اشتباه الأمْتَال(نهج البلاغهء ‎(VAY aes‏ 

صفحه 4:
* طبق این روش, مربی می کوشد تا با نقل قصه های مناسب با ا ال ل ا ات شود تا متربی با شبیه سازی موقعیت خویش با آن قصه. از وقلیع آن رك 9 قال ۳ رت علیه السلام: سس ‎ewe JE‏ 9 قَبْلَكُمْ کیف 13 ‎Boe) Je‏ 8 و الا ء(نهج البلاغه خطبه ۱۹۲) 

صفحه 5:


صفحه 6:
et er Pe PT * قرآن کریم به طور گسترده به نقل قصه پرداخته و از ‎Cal‏ روش براى هدایت بشر استفاده کرده است. ‎C‏ خن ‎Sa‏ علیک آخشن افص ‎Ly‏ أَوْحيْنا (لیک هذا رن و ان کنت من قبله من الغفلین ‎a)‏ ‎Wag ۰‏ فَصَصِهِمْ عبْرَةُ لأولى الأباب ما كان نَ خدیتً ری و لکن تضدیق النی ین یه و تفصیل کل شیم و هدی. و رخ ‎poll‏ ‏منوت (یوسف»۱۱۱) ‎ ‎ 

صفحه 7:
علما: ابان بن تغلب «قضهگوی شیعه» بود. عدی بن ثلبت کوفی هم امام مسجد و قصهگوی شیعه بود(مرتضی العاملی, ۱۳۸۴ ۸ ص ۸۲). 

صفحه 8:
سعد اسکاف به امام باقر (ع) گفت: من می نشینم و برای مردم قصه می گویم و حق و فضیلت شما را بیان می کنم. حضرت فرمود: دوست ا ا ا ل 0 

صفحه 9:


صفحه 10:
* فافصض الفحسص علیم تفعرون | اعراف ۱۷۶) * قال امير المؤمنين علیه السلام: تن ‎isl‏ الْمَاضَينَ مِنَ الْمُؤْمنِينَ ‎Pats as asl‏ فى ‎Je‏ التمحیص 3 و البلاء(نیج البلاغه. خطبه ‎)۱٩۲‏ 

صفحه 11:


صفحه 12:
1۳ * و لا شم ‎be Sie‏ نباء رل ماه مادک و جاء‌ک فی هذه الْحَقُ وَ ‎Abbe ga‏ 9 ذكرى للْمُؤْمنِينَ (هود»۱۲۰) * كذلك تَقْصٌ عَلَيْكَ من أثباء ما قَدْ سَبَقَ و فَدْ آتبْناكٌ من لَدَُا دكراً ‎(AA cabs)‏ 

صفحه 13:
* و کلام علیک من آباء سل ما نت به ودک و جاءک فی هذه ‎Soul‏ و مَوْعَظَةُ و ذكرى للْمُؤْمنِينَ (هود ‎)17١‏ ‎Bibs 2‏ (خداهما تغفی علی انتخیام ء قالث ان آبی تفروك لیجریک ‎2 Sees ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ 

صفحه 14:


صفحه 15:
‎C‏ قد كان فى قَصَصِهم عبر ایلیا ماکان خدیتا ری و لکن ‏تضديق الذى بَيْنَ ‎ai‏ 5 تفصيل ‎IS‏ شیم و هُدىّ وَ رَحْمَ ‎pol‏ ‏َو (یوسف»۱۱۱) ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ 

صفحه 16:


صفحه 17:
* إِنّ هذا لَهُوَ اَْصَصُ الْحَقْ وَ ما من إله إلا له و نله لو الْزیژ الْحَكِيمٌ ‎(PY)‏ ‎be Kile Sati WS 5‏ أثباء الرْسْلٍ ما بت به فوادک و جاءعک فی هذه الْحَقُ و مَوْعِظَةُ و ذکری للمُؤْمنِينَ (هود ۱۲۰) لک فی قضصین ‎UM LY Bie‏ ما كان ن خدیاً یفتری و لکن تضديق الذى بَيْنَ يَدَيْهِ و تفصیل کل شیء و هدی و رخمهٌ لقَوم ون (یوسف»۱۱۱) خن تفص علیک هم الم نابرهم و ناهُ دی (کیف» ۱۲) 

صفحه 18:
مو ضعح کسیر در بسرطبر لسفزش‌ها .2 ‎Ui *‏ 2355 مر تملکم و آوتیث من ‎IS‏ شیء و لها عزش عظیم ۳ ‏* وجذئها و قزمها ینجدون للشَمس من دون له و زین له الشَيْطان أعْمالهُمْ فَصَدَهُمْ عَنِ السَبيلٍ قَهُمْ لا يَمتَدُونَ (۲۳) ‎vie‏ جوا ‎db‏ الذى يُخْرِجُ الْحَبْمَ فى السّماوات و الازض و عم ما ‎)۲۵( ‏و ما تون‎ gids ‏له لا الا هو رب اش العظیم (نمل,ع۲) ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ 

صفحه 19:
* فصن عم بعلم و ما کنا غانبین (اعراف»۷) * لبو البختری گفت: علی بن لبی طللب (ع) وارد مسجد شد. مردی را دید که مردم.را بیم می داد. گفت چه خبر است؟ گفتند: مردی است که برای مردم ذکر می گوید. فرمود: او کسی نیست که برای مردم ار ر إر لا ا اق تر اک ا۳ سپس از او پرسید: آیا ناسخ را از منسوخ می شناسی؟ گفت: نه. فرمود: از مسجد ما بیرون شو و در ن برای مردم ذکر (قصه) مگو(مرتضی العاملی, ۸۳۸۴ ج ص ۸۷ . 

صفحه 20:
ای الاب ما كان | خدینً یفتری و لکنْ تضديق الذ 3 ‎So ase‏ ‎2b Go os‏ 5 تفصیل کل ‎a‏ ‏ون (یوسف»۱۱۱) شیء و هدی و رحمه لقوم 

صفحه 21:


صفحه 22:
قرآن کریم نهج البلاغه مرتضی العاملی» سید جعفر(۱۳۸۴) سیرت جاودانه. مترجم محمد سپهری, تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مصباح يزدى» محمد تقی(۱۳) پند جاوید. قم؛ موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)