زمینه و زمانه انقلاب اسلامی
اسلاید 1: زمینه و زمانه انقلاب اسلامیارائه:
اسلاید 2: مقدمهرژیم شاه رژیمی دیکتاتوری است. در این رژیم آزادی های فردی پایمال و انتخابات واقعی و مطبوعات و احزاب از میان برده شده است. نمایندگان را شاه با نقص قانون اساسی تحمیل می کند. انعقاد مجامع سیاسی - مذهبی ممنوع است. استقلال قضایی و آزاد فرهنگی به هیچ وجه وجود ندارد. شاه قوای سه گانه را حذف کرده است و یک حزب واحد ایجاد نموده است. از این بدتر پیوستن به این حزب را اجباری کرده است و از متخلفان انتقام می گیرد.کشاورزی ما که تولیدش حتی تا بیست و سه سال پیش اضافه بر احتياجات داخلی مان بود و ما صادر کننده این مازاد بودیم فعلا از میان رفته است. مطابق ارقامی که نخست وزیر شاه در دو سال پیش به دست داده است ایران ۹۳ درصد از مواد غذایی مصرفی خود را وارد می کند و این نتیجه به اصطلاح اصلاحات ارضی شاه است.
اسلاید 3: فردمحوری و خودکامگی شاه فردمحوری و استبداد محمدرضا پهلوی در کنار غرور، خودبزرگ بینی و توهم قدرت که عمدتا از سوی اطرافیان متملق و درباریان چاپلوس القا می شد از جمله مهم ترین عوامل بیزاری و نفرت عمومی نسبت به نظام حکومتی مورد نظر بود. شاه در طی دوران حکومت ۳۷ ساله خود به طور دائم کنترل خود بر جامعه و سیاست ایران را افزایش می داد. بنا به گفته یک ناظر خارجی اتمام دوران حکومت شاه را به استثنای برخی دوره های موقت عقب نشینی می توان به صورت ربع قرن حکومتی تصور کرد که در آن بوروکراسی نظامی و دولتی به طور دائمی کنترل خود را بر فعالیت های مردم سراسر ایران تنگ تر و شدیدتر ساخته است و هم زمان با آن نیز بصورت خستگی ناپذیر قدرت خود را در رأس آن بوروکراسی تشدید کرده است.
اسلاید 4: شاه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به تدریج علما و سپس تمام شخصیت هایی را که استقلال نسبی از خود نشان می دادند، حذف کرد و به این ترتیب اطرافیان و کارگزاران شاه به افرادی نوکر مآب و چاکر صفت تبدیل شدند. در واقع تمام مسئولان و دولتمردان جز اجرای بنات و اوامر ملوکانه هدفی نداشتند و هر کسی می کوشید تا خواسته های شاه را به بهترین گونه انجام دهد. شاه در تمام تصمیم گیری های مهم معمولا با کسی مشورت نمی کرد و اگر فردی هم در مواردی مورد مشورت قرار می گرفت باید نظر شاه را تأیید می کرد. به تدریج نظام سلطنتی و تمام ساختار سیاسی کشور به شخص شاه متکی شد و این روند تا بدانجا پیش رفت که شاه حتی به گونه ای سخن می گفت که گویا دولت ملک اوست (انقلاب اسلامی ایران،و ابو الحسن ابتهاج که زمانی ریاست سازمان برنامه و بودجه را به عهده داشته است در مجموعه «تاریخ شفاهی ایران» می گوید: «شاه ارتش را ملک خود و درآمدهای نفتی را متعلق به خودش می دانست. در بسیاری موارد خودم وی را در تلویزیون دیدم که می گفت پول من، نفت من، درآمدهای من. او به هیچ وجه معتقد نبود که این درآمدها متعلق به مردم است. او می افزاید: «از همه بدتر این بود که قدمی برای برآوردن نیازهای معنوی و مادی مردم برداشته نمی شد، تنها خصلت های پست در ایران ترویج می شد، همه بر ضد یکدیگر جاسوسی می کردند، همه نسبت به هم حسادت می ورزیدند، همه در مورد دیگران دروغ می گفتند، اینها راه پیشرفت (شخصی) بود، خوب نتیجه چه بود؟ همین که کبریتی کشیده شد همه چیز منفجر گشت .
اسلاید 5: فساد درباریان و کارگزارانفساد مدیران و درباریان دولت پهلوی که عمدتا وابستگان و افراد خانواده سلطنتی بودند اعم از فساد مالی و اخلاقی آنان بدون تردید عامل بسیار مهم و تعیین کننده در سرنوشت حکومت و سرنگونی آن توسط مردم محسوب می شود. فساد که از رأس هرم سیاسی کشور آغاز می شد و تمام سطوح مدیریتی را فرا می گرفت فضایی از بی اعتمادی و بدبینی نسبت به رژیم ایجاد کرده بود. از آنجایی که عامل اصلی گسترش فساد خاندان پهلوی و وابستگان به دربار بودند عملا هر گونه سخن مبارز با فساد شعاری بیش نبود. دکتر کاتوزیان در این باره می نویسد:در دوره محمدرضا شاه شرایط سیاسی - اقتصادی موجب ظهور سطح و شدتی متفاوت از فساد عمومی شد. در سال های (۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲) اختلاس و رشوه گیری گسترش یافت ولی فضای نسبتا باز سیاسی و فقر پایا حدود مشخصی برای آن به وجود می آورد. در فاصله سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۶۲ افزایش مداوم درآمدهای نفتی، کمک های خارجی و رشد دیکتاتوری فساد رسمی را بیشتر گسترش داد و آن را تشدید کرد. رشد اقتصادی در دهه ۱۳۶۰ همراه با سر بر آوردن استبداد یا سلطانیسم اوضاع را خراب تر کرد و درآمدهای سرشار نفتی در دهه ۱۳۵۰ همراه با اوج گیری سلطانیسم فساد رسمی را به سطوحی بی سابقه رسانید» .
اسلاید 6: شاه همواره سعی می کرد مسأله فساد مالی در خانواده سلطنتی را به نحوی توجیه کند بنابر این گاه می شد که نظر های مضحک و عجیب و غریب اظهار می کرد. از آن جمله پاسخ شاه به خبرنگار فراسوی اولیویه وارن است که پرسید: گفته می شود که، فساد بخشی از اطرافیان شما را هم در امان نگذاشته است، گفت: همه چیز ممکن است ولی در این مورد بخصوص (فساد مالی باید بگویم که این فساد نیست بلکه مثل بقیه رفتار کردن است، یعنی مثل کسانی که کاملا حق کار کردن و معامله کردن را دارند. به عبارت دیگر اطرافیان من هم حق دارند در شرایط مشابه با دیگران برای امرار معاش خود فعالیت داشته باشند.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.