صفحه 1:
صفحه 2:
1 —
نالع. ناك [5.الالالالالا ل
1
* امید کردستانی در ۱۹۶۳ در تهران [احتمالا در خانود‌ای با اصالت پیران‌شهری]به دنیا آمد. پدرش می‌خواست امید. فردی بین‌لمللی باشد برای همین او را
از همان کودکی دوزبانه [پارسی و انگلیسی] بزرگ کرد و برای کسب نتیجه‌ی بهتر او رابه مدرسه‌ی کاتولیک ایتللیی تهران فرستاد.امی تا چهارده‌سالگی
در آن‌جا درس خواند. اما بعد از مرك يدر به همراه مادر و برادرش ابتدا به انكلستان و سپس به شهر سن‌خوزه‌ی ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد
" اميد دورمى متوسطه را در همان شهر ادامه داد. در همان زمان در دورمی اخلاقیات در فلسفه‌ی دانشگاه ايالتى سنخوزه هم شركت كرد. لين دوره باعث
شد هم با محیط جدید سازگار شود هم هیات امنای دانشگاه با وانمندی‌های او آشنا شوند و کمک‌هزینهی تحصیلی به او يدهند. بعد از دريافت دییلم د
دانشگاهایلتی سنخوزه مهندسی برق خواند و لبسانس گرفت.
صفحه 3:
(Netscapey رفت و
(Original Equipment Manufactur)
ظرف ۱۸ ماه اول حضور
صفحه 4:
* کردستانی در ۱۹۹۹ نت‌اسکیپ را به مقصد شرکت نوپای گوگل ترک کرد
و به عنوان یازدهمین کارمند به استخدام لین شرکت در آمد. مصاحبه‌ی
شغلی او در گوگل دور همان میز پینگ‌پنگ مشهور و توسط «سرگی
برین»(58۲۱۳ 56۲96۷) انجام شد. «برین» از کردستانی چند سوال
کرد و با شنیدن پاسخ‌های او تصمیم گرفت «لری پیج» (1۵۳۲۷
(Page 5 دیگر کارمندان هم برای مصاحبه حاضر باشند. کار ۵ ساعت
به درازا کشید؛ با پایان مصاحبه همه با امید کردستانی دوست شده بودند و
او که حالا از کارمندان گوگل به حساب می‌آمد هم‌کارانش را برای صرف
شام دعوت كرد
صفحه 5:
" امید دربارمی نخستین ملاقاتش با پیج و برین. موسسان گوگل می‌گوید: «احساس
کردم این دو آدم اعتمادبه‌نفس, ارادمی بالا و ایدههای بلندپروازانهی بسیاری دارند و
حتی اگربه جای اینترنت می‌خواستند لحاف‌فروشی هم راه بینذازند موفق می‌شدند؛ به
همین خاطر به آنها ملحق شدم.
* کردستانی در اولین نگاه به داشته‌های گوگل فهمید که ترافیک زیاد اين وبگاه
ارزشمندترین دارایی ن است؛ او از این ترافیک استفاده کرد و آگهی‌های تکی و
کوچکی را که با مبالغ کم و از کارت‌های اعتباری به گوگل پرداخت می‌شدء به میلیون‌ها
دلار رساند و این شیومی درآمدزلیی را در گوگل جا انداخت. خیلی زود مدیر ارشد
بازاريلبى و توسعدى بین‌الملی گوگل شد و فروش شرکت را از تقريبا صفر به ٠ ميليارد
دلار رساند. هملیک هومر» رييس سابق اميد در شركت نتاسكيب در جايي كفته كار
مداوم و آموزش‌های سخت این شرکت به موفقيت او در كوكل كمك زيادى كرده.
صفحه 6:
* اميد بهتدريح با همکاران سابقش در نت‌اسکیپ تماس می‌گرفت و افراد لایق آن‌جا رابه گوگل می‌آورد. بعد با صاحیان
آگهی‌های نت‌اسکیپ که پیش‌تر خودش مسوولیت ارتباط با آنها را داشت ارتباط گرفت و درباره‌ی گوگل با آنها صحبت
کرد. کردستانی به آنها می‌گفت برای امتحان, یک آگهی کوچک در حد یکی دو هزار دلار قرار دهند؛ اگر نتیجه مورد
رضایت‌شان يود قرارداد بیندند. به‌مرور با نتلیج بسیار خوبی که از کوگل گرفتند اغلب آنها مشتری دایمی لین شرکت
شدند.
* یکی از مدیران گوگل دریارمی کردستانی می‌گوید: هوقتی در سعلح اجرایی شرکت معظمی مانند كوكل باشید هر از چند
گاهی بحرلنی پیش می‌آید؛ امید به‌نوعی نقش میان‌جی را بازی می‌کند و با ترفندهای خاص خودش غائله را خاتمه
می‌دهد حضور او در موقعیت‌های بحرلنی نعمت است.» کردستانی بر این باور است که در عرصه‌ی تجارت» سه اصل
اساسی باید مدنظر باشد: ار تباطسازی, اعتمادسازی و پای‌بندی به وعده‌ها.
صفحه 7:
اميد وقتی می‌خواهد کسی را استخدام کرده یا با فردی
همکاری کند از او آزمون فرودگاه می‌گیرد. کردستانی در
توصیف لين روش مىكويد: «اگر مجبور شوم همراه این
شخص چند ساعت در فرودگاه بگذرلنم» حلم می‌خواهد
هم از این چند ساعت لذت ببرم و هم گفت‌وگوی
روتن‌فکرانه و هثبتی با او دافته باشم بعد ار خودم
می‌پرسم که آیا این آدم دارای چنین ویژگی‌هایی هست يا
نه؟»
صفحه 8:
* لقب «آقای دیپلمات» توسط همکاران امید در گوگل به او داده شده؛ در درمی سیلیکون
به‌ندرت کسی, أن هم از افراد بلندپایهی شرکت‌ها, پیدا می‌شود که لباس رسمی بر تن
کند. اگر هم پپوشد فقط در موقعیت‌های خاص؛ اما کردستانی همیشه با کت‌وشلوار اتو
کشیده و کراوات منظم سر کار حاضر می‌شود. به جز cul امید رابه خوش‌رویی و برخورد
گرم می‌شناسند؛ او به شیومی سرزمین مادری و برخلاف فرهنگ آمریکایی» دوستان»
همکاران و حتی مدیرانش, برین و پیج را بغل می‌کند و به گرمی با همه رفتار می‌کند.
او حنی در رنندگی هم ایرایوا عمل می‌کن؛ خلمم «قریل سندبرگ» ماون فروش
و خدمات برخط گوگل (ذر حال حاضر عضو هیقت مدیره فیسبوک) تعریف می‌کند
وقتی برای یک سفر کاری با امد به آلمان رفته بودند شریل که خسته بوده در صندلی
جلو به خواب می‌رود؛ وقتی چشملنش را باز می‌کند او را در حللی پشت فرمان می‌بیند
که با سرعت ۱۵۰ کیلومتر بر ساعت با یک دست موبلیل به كوش كرقته و لبتاب باز
هم روی پایش هست؛ امید به‌آرامی به شریل تعجب‌زده می‌گوید تلفتش مهم بود
مجبور شدم جواب دهم.
صفحه 9:
* به عقیدمی بسیاری, اگر سرگی برین و لری پیج موسسان ویگاه گوگل بودند امید کردستانی هم بنیان‌گذار
تجاری(6۲ ۳۵۱۱۳۵ 655أکلا8) آن بوده است. او نظریعی Ss 5 (Auction Theory) ¢l> »
نیازهای مشخص هر صاحب آگهی از یک لوله‌کش ساده گرفته تا بزرگ‌ترین آگهی‌دهندهی بین‌المللی رابه گوگل تزریق
کرد. مجله‌ی تایم در سال ۲۰۰۴ از قول «لورا لاک» نویسنده‌ی این مجله نوشت: «تلاش‌های Agel کردستانی» بزرگ‌ترین
وبگاه جست‌وجوگر دنیا رابه داغ‌ترین بازار تبلیغلتی شبکه‌ای تبدیل کرده که فقط ظرف ۱۸ ماه توانسته شرکت گوگل را از
بيش از ۱۰۰ هزار مرجع آگهی‌کننده تبلیغاتی پیشی بگیرد. طبق محاسبات تحلیل‌گران (بررسی مالیات بر درآمد حاصل از
این آگهی‌های تبلیفاتی)؛ اين روش یک میلیارد دلار سود مالی نصیب گوگل کرده است.»
صفحه 10:
* امد بعد از ۱۰ سال در ۲۰۰۹ میلادی گوگل را ترك كرد و به‌صورت شخصی به مشاورمی تجاری پرداخت. اما مجدد در ۱۸ ژیئن ۲۰۱۴ با
درخواست لری پچ ید گوگل برکشت و سمت ملیر تجاری را عهدهتار شد. بیش ار او «نیکش آرورا» کد توسط حود کردستانی (ستخنام شنده در
اين سمت مديريت م ىكرد
* ولی کمی بعد که موسسان گوگل تصمیم گرفتند شرکت هولدینگ «آلفلیت»(۵0۱۵061) را تاسیس کنند و گوگل یکی از زیرمجموعه‌های
آن شود کردستانی دوباره از گوگل خارج شد؛ هرچند او به عنوان مشاور ارشد آلفابت با لری پیج و سرگی برین در ارتباط نزدیک است.
™ امید کردستانی در ۱۴ اکتبر ۲۰۱۵ به دعوت «جک دورسی» JACK)
tes ge (Dorsey رياست هيات مديره لين شركت را بر عهده گرفت؛
البته قرار شد كردستانى مستقيما در امور اجرايى هم وارد شود تا وضعيت توييتر به
سامان برسد. وبگاه 860016 او را محبوب‌ترین مدیر دره‌ی سیلیکون خطاب
کرد و کارشناسان و البته سهامداران از لین انتخاب استقبال کردند؛ ارزش توییتر
در بازار سرمایه هم افزایش یافت.
صفحه 11:
۴ مجلمی تلیم در سال ۲۰۰۶ امید کردستانی را در فهرست صد نفری که دنیای ما را شکل دیگری بخشیده‌ند قرار داد
به‌علاوه در جشنوارمی ایایان آمریکا در سال ۲۰-۷ او به عنوان «ايرلنى سال» بركزيده شد. اميد كردستانى در سال
۷ به دانشگاه ایلتی سنخوزه که خودش هم در آن‌جا درس خوانده بود دعوت شد تا در مراسم فارغالتحصیلی برای
دانش‌جویان سخن‌رانی کند او در بخشی از صحبت‌هایش گفته:
صفحه 12:
زندكى حرفداى
* «در زندكى من باورهاى مهمى_وجود داشتند كه هجون تكدهاى جورجين كنار هم قرار كرفتند و جراغى الهاويخش را براى من روشن كردند. اولين بور من وقتى شكل
كرفت كه دريافتم براى حفظ برترى_خود بليد مثل يك مهاحر_فكر كرده و رقتار كنم. شما بدعنوان مهاجر به اينجا مىآيبد و اعتقادى به لين نداريد كه هيجكس يا
هيعجيز بتولند شكستتان دهد. اطمينان بالاى شما بدعنوان يك مهاجر شكفتانكيز است. يك مهاجر ذلتا صاحب ريا بوده و مبارز است. مهاجر وارد يك كشور بيكانه
می‌شود تا ثابت کند که با حداکثر تلاش در عرصه‌های تحصیل و کار مىتواند يك زندكى موفق بسازد. شما بايد با برخوردارى از ارادهاى قوى و تزلزلنابذير هم‌چون یک
مهاجر کارهای زیادی انجام بدهید. برای همین توصیه می‌کنم مثل یک مهاجر انديشیده و رفتارکنید. نگذرید هیچ کس به شما بگوید که فلان منع تسخیراپذیر سر
راهتان قرار درد یا نمی‌توانید به فلان رویا جامه عمل بپوشانید. اما دومین باور من لین است که پیروالغامات درونی_خود باشید نه پول. توجه داشته باشید که شما زمانی
مىتوانيد تصميمات خوبى بكيريد که پیرو ندای درونی‌تان باشید و تصمیمات خود را بر مبنای پول اتحاذ تکنید. شکی نیست که من یکی از بهترین مشاغل دنیا را دارم و
عاشق آن هستم, چون لذت‌بخش است. گوگل مکان قوق‌المده‌ای برای بودن است. اما کاملا مطمتنم اگربه ندای درونم گوش نمی‌دادم یا می‌گذاشتم که پول مانع راهم
شود به اينجا نمی‌رسیدم. باور سومم این است که مسیر از هرچیز مهمتر است. شما که الان در لباس و کلاه فارغ‌لتحصیلی هستید؛ همهی کلاس‌ها و امتحانات را ب
سر گذاشته‌اید. شاید موفقیت و حضور خود را در اينجا و در اين لحظه باور نکنید. الان دانشگاه را تمام کرده‌اده اما لازم است بدانید که آموختن و فهمیدن زندگی را هنوز
به بايان نرساندهايد. خودتان رابا الین گام‌هلیی که در زندگی برداشتهلید و مقطع تحصیلی که انتخاب کرده‌اید تعریف نکرده و محدود نسازید. ممکن است فلسفه خوانده
باشيد اما عملا يهترين مدير هترى يك كروه بلله بي نالمللى شويد نكران نباشيد كه نمئدانيد بعد از لين جه كنيد دست به كار شويد اما با خودتان خیلی روراست باشید.
به نداى ذرونتان كوش دهيد. به استقبال خطر برويد از اشتباهات نهراسید و به آموختن و رشد کردن ادامه دهید. همواره مرزهای خودتان را قرلتر قرار دهيد Se Ste
مجاجر فكر كنيد. خود را خارج از منطقمى امن ببينيد ختم كلام اينكه: در زندكى تصمیمات کوچک رابا سرتان و تصمیمات بزرگ را با لبتان بگیرید.
پیرو قلب خود باشید و به باورهايتان را ارج بكذاريد.»
صفحه 13:
امید کردستانی نخستین بار در ۱۹۹۱ با یک آمریکلیی ایرانی‌تبار دیگر ازدواج کرد. آنها ذر سال ۲۰۰۹
از هم جدا شدند. او دوباره در سال ۲۰۱۱ با «جیزل هیسکاک»(۲!۱5601 ا56أ0) ازدواج کرد و
با هم زندگی می‌کنند.
* کردستانی یکی از بنانگذارانبناد خیریهی پارسی است که علاوه بر دست‌گیری از دنش‌جوبان
ایرنی, در رانازی شرکت‌ها وب ثمر رسیدن ایدههای کارآفرین‌هایایرانی هم کمک می‌کند.طبق
آخرين تخمين مجلدى بسن خوزه اميد كردستاتى ها حدود ؟ ميليارد دلار سرمایه یکی از فروتمتان
جهان به حساب می‌آید
PAAIA تتامف
PAAIA. -
ABOUT PAAIA
The Puc Mos Alinco raion eras PAAIA) 810 نت همع
مشحميم 7
سا
0 br PCR
صفحه 14:
