آموزشادبیات و زبانسایر

فرآیند تدریس درس 10 فارسی نهم

صفحه 1:
00 فارسى سوم متوسطه ی اول ف رآیند تدریس درس دهم

صفحه 2:

صفحه 3:

صفحه 4:
7 ‎-١‏ درك مطلب ee ee ore ey tle oe ota 4 ‎cs able‏ كم عن ارك ی ‏& فرق بين واوة هاى ‎١‏ لت لان ذ) این سخن از کیست و 35 ۱ ‏#اطلب العلم مت المهد الی اللهله: 7 1 ‏ابوژبحان‌بیرونیم. انحلاق ناصری ‎

صفحه 5:
۳-معنی وازه مارا ایا کنید. ۱3 ‎Se ot‏ رت زیر توضتیح دهید. ‎oer eer eke ‎

صفحه 6:
۵- بررشی تکالیف و فغالیت های کزوهیی

صفحه 7:
© © eee تقويت وطن_يرستى و ايثارو شجاعت آشنایی با نمونه ای از شعر نوی معاصر بی با آرایه ادبی

صفحه 8:
| | So

صفحه 9:

صفحه 10:
جنگ. جنگی ابرابر بود جنگ جنگی فوق باور بود فوق باور: فراتر از باور. باورنکردنی کیسه های خاکی و خونی 5 خط مرزى را جدا مى كرد كيسه هاى خاكى و خونى . خط مرزى هر دو تركيب وصفى دشمن بد عهد و بى انصاف با هجوم بى امان خود مرزها را جا به جا مى كرد

صفحه 11:
از ميان آتش و باروت مى وزید از هر طرف هر جا تیرهای وحشی و سرکش موشک و خمپاره و ترکش لآ آن طرف . نصف چهان با تانک های آتشین در راه | اين طرف ايرانيان تنها اين طرف تنها سلاح جنك ايمان بود ‎SE GE EO‏ و خون خورده / مهد شيران و دليران بود شهر خونين شهر خرّمشهر 020 / درغروب آفتاب خويش جشم در جشم افق مى دوخت / در دهان تانى ها مى سوخت خانه های خاك و خون خورده و مهد ‎Ol pt‏ و دليران : تشبيه چشم دوختن شهر و چشم افق و دهان تانک : تشخیص . مراعات نظير

صفحه 12:
در چنان حالی هراس انگیز ان آة سوى سكانا شیر مردان را صدا می زد: آی! ای مردان نام آور ای همیشه نامتان پیروز بی گمان امروز فصلی از تکرار تاریخ است و گر بماند دشمن. از هر سو خانه هامان تنگ خواهد شد - ناممان در دفتر تاريخ كوجك و كم رنك خواهد شد له صندا ردن كه یی شير مردان : تشبيه هر دو مصراع ۲ جمله است. تانق eae (Baas ‏نهاد: امروز‎ تنگ شدن خانه: کنایه از نابسامانی کم رنگ شدن: کنایه از بی ارزش شدن

صفحه 13:
خون ميان سنگر آزادگان جوشید له مثل یک موج خروشان شد ‏ له کودکی از دامن اين موج بیرون جست از کمند آرزوها جست سس خدارة. جتمدكين وا اظله دست او در دست ارنحک جنگ. جنگی نابرابر بود جنگ. جنگی فوق باور بود كودك تنهاء به روی خاکریز آمد له صدهزاران چشم . قاب عکس کودک شد سه خط دشمن. كيج و سركردان جشم ها از اين و آن يرسان: به جوش آمدن خون: كنايه از نهايت خشم تشبیه: خون مثل موج کنایه از ترك تعلقات كنايه: نزديك دشمن شده بود/ کودک خیلی کوچک بود کودک ننها: مواصوفت و صفت: کنایه:همه به او می نگریستند.

صفحه 14:
کیست این کودگ 16 او جه مى خواهد از اين ميدان؟! صحنه جانبازی است اینجا؟! يا زمين بازى است اين جا دشمنان کوردل ‏ نا در دلش خورشید ایمان را نمی دیدند سب تیغ آتش خیز « دستان » را نمی دیدند در نگاهش خشم و آتش را نمی دیدند بر کمانش تیر ‏ آرش » را نمی دیدند در رگش خون سیاوش را نمی دیدند. سیاوش: از پهلوانان و شخصیت های معصوم شاهنامه و فرزند کاووس است. t که( پرسشی) : مسئد جچه: مفعول صحنه جانبازی: مسند خورشید ایمان: اضافه تشبیهی تيغ آتش خيز: شمشیر بران: وصفی خشم و اتش: تشب تمام این مصراع بیانگر این مفهوم کنایی است که: او این دلاوری ها زا از تیا کانشن بفزارت برده بود.

صفحه 15:
کودک ما بخض خود را خورد چشم در چشمان دشمن کرد با صدایی صاف و روشن گفت: ‎gh >‏ ای دشمن! من حسين کوچک ایران زمینم یک تنه با تانک هاتان در کمینم مثل کوهی آهنينم » ناگهان تکبیر پر واکرد در میان آتش و باروت . غوغا کرد کودکی از جنس نارنجک در دهان تانک ها افتاد ... لحظه ای دیگر از تمام تانک ها . تنها Ld | هر دو مصراع مفهوم خشم دارد. مصراع های بعد از گفت در داخل گیوه « مفعول » است: تشبیه. کوه متمم است. تکبیر مثل پرنده پر باز کرد: صدای تکبیر بلند شد کودک نارنج به کمر بسته تشخیص . زير تانک رفت.

صفحه 16:
على أذ اكستر خامو ف ماند رود دست هاى دشت آسمان از شوق. دف مى زد شط خرمشهر . كف مى زد شهر. یکباره به هوش آمد چشم اشک آلوده را واکرد بر فراز گنبدی زیبا سس پرچم خود را تماشا کرد حسین فهمیده: فرزند محمد تقی است که در خانواده ای مذهبی در سال ۱۳۶۳ در قم به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۲جه مدرسه رفت و کلاس اول تا چهارم را با یک معلم روخلنی و پنجم و اول و دوم راهنمایی را در کرج در دو مدرسه در این شهر گذراند . در دوران دفاع مقدس بود که به واسطه حوادث انقلاب روح وی نیز مانند ميليين ها جوان و غو جوان دیگر کشور دچار تحولات عظیمی گردید و با جانبازی در راه وطن و دین الگوساز شد. Geb Shes Gib ‏تشخیص. دست و دشت: جناس‎ ‏مجاز مردم شهر . نشانه بیداری‎ ‏واکرد: باز کرد . فعل پیشوندی‎ پرچم بر فراز گنبد: کنایه از پیروزی

صفحه 17:
بعحص_کودرزی دیزی( بردجردکات گودرزی دهریزی. محمد متولد ۱۳۶۸ شاعر و نویسنده در شهر زیبای بروجرد دیده به جهان گشود . ایشان دبیر دبیرستان های بروجرد می باشد و کارشناس ارشد ادیبات و کارای اخندین کناب در زمیته شعر و دانتان می باشد. آوازی برای وطن آفرین بر جان بابا مهمان‌هایی با کفش‌های لنگه‌به‌لنگه یک راه دیگر

صفحه 18:
سس یت مساو مس سور سب ف نصف حهان . با تانک های = سس من سیم سید مس سس مسب عع =——

صفحه 19:
بهره گیری شاعر و نویسنده از آیات ۰ رولیت . احادیث : داستان ها و رویدادهای مهم را در ضمن کلام و به اشاره « تلمیح » گویند. تناشناشی .کته ابنه تاریکی شب می برد شام یتیس ان عرب عادر ای لساب اين هون زیر پایت بهشت ناوید است ذات او دروازه ی شهر علسوم زير فرمانش حجاز و جيسن و روم سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت "و مردم شد ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند چون تو را نوح است کشتیبان زتوفان غم مخور

صفحه 20:

صفحه 21:
See nea ‏ا‎ ORS ‏ا‎ الف) خمبازه و موشکک: ب) نصف جهان ۰ 7 ج) ابرانيان ‎٠‏ د) مودان نام آو

صفحه 22:
اب) آوازی برای وطن : ج) آفرین بر جان باب د) هل چشمه ل رود ‎٠ ١‏

صفحه 23:
ees antes (cal opal ‏خانه هامان*‎ (E ۵) تنگت. 7

صفحه 24:
الف) دردلش خورشید ایمان رانمی دیدید ۳ ب)بی مان امروز | فصلی از تکرار تاریخ است ‎pots ake NS yee UE‏ کر ‏د) در ذهان تانک ها می سوخت .۰ ‎

صفحه 25:
یی وس ره و آتش زانمی دیدند ۰ 7 نی ق ای کته ن امن خبین کوچک ابران زمينم

صفحه 26:
الف) فریاه و صدای بلند ۰ 7 ب) گزارش دهی و داستان. . : ج) خرکات دست و حالت هاق چهره : lita’ Jet ‏اه‎

صفحه 27:
ام یک از مصراغ ها با الف) تگهان تکبیر پر وا کرد ۱ ب يها ولاح جک وت ود 3 ج) از کمند آرزوها زست د) چم در چشم اقق می هوخت ‏

صفحه 28:
‎abe‏ و ‎ ‏الف) همه شهید شدند. ‎١‏ ‏ب) جوان مردان به خشم آمدند. 7 ج) همه به آزادگی رسیدند.. ‏ذ) ضف های دشمن را شکمشد. ‏ ‎ ‎

صفحه 29:
و الف) مستقبل . ب) مضازع التزامی:.. « ج)ماضی مطلق د) مضارع اخباری :

صفحه 30:

صفحه 31:

39,000 تومان