روانشناسی و روانپزشکی

فصل 3 کتاب درمان شناختی – رفتاری برای بیماری های مزمن پزشکی

صفحه 1:

صفحه 2:
۰ فص ۳ * مفهوم پردازی

صفحه 3:
* مقدمه ‎٠‏ هنكامي که اطلاعات کافی درباره ی مشکلات بدست آمد, می توان این اطلاعات را با نظریه روانشناسی و طرح درمان مرتبط کرد. فرایندی که در طی ‎ov ul‏ ارزیابی و درمان ارتباط برقرار می شود, مفهوم پردازی( فرمولاسیون) نامیده می شود. مفهوم پردازی قسمت مهمی از فرایند اجرای همه ی مداخله های روانی است.

صفحه 4:
* مفهوم پردازی به ما نشان میدهد چگونه یک مشکل يا نشانه ی خاص شروع می شود مفهوم پردازی بین نظریه و درمان بالینی ارتباط برقرار می کند و سعی ‎no‏ کند چارچوبی برای تبیین مشکلات جسمی, روانی و اجتماعی بیمار فراهم کند (باتلر , ۱۹۹۸).

صفحه 5:
* درمانگران با استفاده از فرایند مفهوم پردازی مى توانند نتايج ارزيابى را تلفيق كنند و بيمار را توضيح دهند. عوامل واسطه كر مشكلات هستند (براى مثال نوع تفسيرها و ارتباط بين رفتارها). تعديل كننده ها متغيرهايى هستند که شدت بروز یک مشکل و رابطه ی

صفحه 6:
* به عنوان مثال, اختلال وحشت زدگی به وسیله ی تفسیرهای فاجعه آمیز از احساس های بدنی وساطت می شود و به وسیله ی نگرانی از ز بابت مورد توجه : دیگران بودن» تعدیل می شود. . به عبارت دیگر, بیمار هنگامی که تنگی نفس را به عنوان نشانه هایی از مرگ قریب الوقوع تفسیر می کند, دچار اختلال وحشت زدگی می شود (پیوند وساطت کننده).

صفحه 7:
۰ مفهوم یر دازی کمک می کند چارچوبی براى فهم مشكلات متعدد بيمارء با رفتارها و سوابق زمینه ای زندگی بیمار فراهم شود ۰

صفحه 8:
* در این کتاب دو سطح مفهوم پردازی را عرضه کرده ایم: مفهوم پردازی در سطح مورد (بیمار) و مفهوم پردازی در سطح مشکل. مفهوم پردازی در سطح مشکل عبارت است از كاربرد نظريه و اصول شناختى- رفتارى براى تبيين عوامل اصلى مربوط به وقوع, شدت و ماهیت آنچه در

صفحه 9:
* مشکلات بیمار آمده است. اگر بیماری با مشکلاتی در رابطه با اجتناب از موقعیت های اجتماعی مراجعه کند.. مفهوم پردازی در سطح مشکل, مولفه های شناختی, رفتاری و اين مشکل را توضیح می دهد.

صفحه 10:
* مفهوم پردازی در سطح مشکل علل يا رویدادهای کلیدی در روند بیماری را توضیح نمی دهد. این مسائل در مفهوم پردازی در سطح مورد تبیین می شوند. در مورد بیماری که از درد مزمن پاها رنج می برد. مفهوم پردازی در سطح مشکل نشان می دهد که چگونه افکار, رفتارها و هیجان ها باعث بروز دوره ای درد می شوند.

صفحه 11:
* مفهوم پردازی در سطح مشکل تنها بر جنبه ی وابسته به موقعیت, وقوع و شدت درد تمرکز ‎ro‏ کند و متغیرهای مربوط به تاریخچه و زمینه مشکل را کمتر مورد توجه قرار می دهد.

صفحه 12:
* مفهوم پردازی در سطح مورد شامل اطلاعاتی دربارهی تجربه ‎obs sb‏ بیمار در رابطه با بیماری, باورهای فرد درباره خود و بیماری, وجود مشکلات پزشکی دیگر و نحوه ی ارتباط اين عوامل با تجربه درد می شود. . مفهوم بردازى در سطح مورد با عناصر تاريخجه بيمار و بافت زندگی فعلی او یکپارچه می شود و برای هر یک از مشکلات موجود در فهرست کند.

صفحه 13:
* چند تمثیل درباره مفهوم پردازی در سطح مورد و مفهوم پردازی در سطح مشکل تمایز بین مفهوم پردازی در سطح مشکل و مفهوم يردازى در سطح مورد را مي توان به صورت یک نقشه ی راه نیز در نظر گرفت. تصور كنيد که به نقشهی محل زندگی خود نگاه می کنید.

صفحه 14:
* دو شهر اصلی نزدیک به هم را مشخص كنيد (براى مثال, تهران و کرج). اين کار را می توان مشابه نگاه کردن به فهرست مشکلات بیمار و تعیین دو مورد از بزرگترین مشکلات بیمار دانست (برای مثال اضطراب اجتماعی و خلق افسرده).

صفحه 15:
* هنگامی که دو شهر نزدیک به هم را روی نقشه بيدا كرديد مى توانید به هر یک از شهرها به دقت نگاه کنید مشخص کردن نام خیابان های کوچک, جاهای دیدنی. شهرکها یا حتی می توانید آنها را بر اساس حروف الفبا دسته بندی كنيد و بررسى كنيد كه خيابانهاى شهر چگونه به همدیگر متصل می شوند.

صفحه 16:
‎٠‏ اين فرايند مشابه بررسی دقیق مشکلات مجزای بیمار است چه زمانی اضطراب اجتماعی رخ می دهد؟ در این زمان ‎az‏ افکاری به ذهن خطور می کند؟). مفهوم پردازی در یک از مشکلات بیمار می پردازد. در این تمنیل, شهرهای روی نقشه به متابه مشکلات بیمار هستند و بخشهای هر شهر به مثایه اجزای مفهوم پردازی در سطح مشکل می باشند.

صفحه 17:
‎٠‏ اکنون به فاصله ی بین دو شهر روي نقشه توجه کنید. چه شهرها و روستاهایی بین آنها قرار دارند؟ _ بهترین. سریع ترین و امن ترين جاده كدام است؟ ايا جاهای دیدنی. شهرها و روستاهای اطراف, نزدیک شهرها قرار گرفته اند؟ برای پاسخ دادن به اين سؤالها بايد کل نقشه مورد بررسی قرار گیرد. اين فرایند که ابتدا قسمتی از نقشه و سپس کل نقشه بررسی می شود مشابه فرایند حرکت از مفهوم پردازی در سطح مشکل به سمت مفهوم پردازی در سطح مورد است.

صفحه 18:
* درمانگران ابتدا بر مشکلات مجزا تمرکز می نمایند و سپس بررسی می کنند که اين مشکلات چگونه با هم ارتباط دارند و زمینه های دیگر را که به درک ماهیت و اندازه ی مشکلات کمک می کنند, جستجو می نمایند. درمانگر و بیمار شیوه هایی را که از طریق آن مفهوم پردازی های در سطح مشکل با همدیگر ارتباط برقرار می کنند. بررسی می نمایند تا توضیح دهند که چگونه اين اجزا یک تصوير بزركتر مفهوم رم پردازی در سطح مورد را به آذآ تا تا ری يه

صفحه 19:
* استفاده از مفهوم پردازی ها برای برنامه ریزی درمان * تمايز بين مفهوم پردازی در سطح مشکل و مفهوم پردازی در سطح مورد درمانگران را قادر می سازد مداخلات مناسب مبتنی بر مفهوم پردازی در سطح مشکل را برای مشکلات کنونی آغاز کنند. و در عین حال اطلاعات بیشتری برای مفهوم پردازی در سطح مورد جمع آوری کنند. هنگامی که درمان درمان مبتنی بر مفهوم پردازی در سطح مشکل را انجام می دهند, می توانند از اطلاعات بدست آمده

صفحه 20:
‎٠‏ درياره ى بيوند ميان مشكلات مرتبط با هم ويا اطلاعات بدست آمده از تاريخجه ى بيمار نيز استفاده کنند. پاسخهای بیمار به مداخلات درمانی مبتنی بر مفهوم پردازی در سطح مشکل نیز برای ادغام در مفهوم پردازی در سطح مورد مهم هستند.

صفحه 21:
* درمانگرانی که با مفهوم پردازی شناختی- رفتاری در سطح مورد و در سطح مشکل آشنا بوده و در اين زمینه ماهر هستند, معمولا به این نتیجه می رسند که بیشتر جنبه های مفهوم پردازی برای تبیین ابعاد هیجانی, رفتاری و شناختی مشکلات مزمن جسمی قابل استفاده هستند. البته مفهوم پردازی جنبه های روانی بیماری های مزمن احتمالا دشوارتر است, زیرا درمانگران باید دانش مربوط به مشکلات روانی و اطلاعات مربوط به مشکلات پزشکی را با یکدیگر

صفحه 22:
‎as‏ پردازی شناختی- رفتاری, مبتنی بر ختی- رفتاری است و فرضیه هایی بر مینای مدل شناختی- رفتاری ارائه مي کند و با کمک این فرضیه ها اطلاعات بدست آمده در طی ارزیابی را تبیین می کند. درمانگران فرضیه ها را به گونه ای تدوین می کنند که بتوانند با كم آنها مشكلات بيمار را تبيين كنند و نیز توضیح دهند که چگونه عواملی مانند تجربیات قبلی زندگی در تعامل با هم. مشكلاتى كه منجر به مراجعه بيمار به يزشى ‎ae 9000-00

صفحه 23:
* فرضیه هایی که به منظور برنامه ریزی ‎ola‏ ‏ارزیابی و طراحی روش درمانی مورد | قرار می گيرند را نیز می توان به عنوان مولفه های مفهوم پردازی در سطح مشکل و مفهوم پردازی در سطح مورد در نظر گرفت. فرضیه های در سطح مشکل همان پیوندهایی هستند که بخش های مفهوم پردازی مشکلات را به هم ربط می دهند.

صفحه 24:
بیمار با تجارب خاص وی در زندگی» باورهاء يا راهبردهای مقابله ای خاص او ارتباط دارند (مثلا مسخره شدن در دوران کودکی اغلب با اضطراب اجتماعی همراه است.)

صفحه 25:
۰ بنابراین, با توجه به اين واقعیت؛ مفهوم پردازی در سطح مشکل منجر به شکل گیری فرضیه های در سطح مورد می شود. . به این ترتیب, هنگامی که درمانگران, مفهوم پردازی های در سطح مشکل در اختیار دارند می توانند فرضیه های در سطح مورد موقتی را تدوین نمایند. اين فرضیه ها به نوبه ی خود منجر به ارزیابی و ارزشیابی بیشتر و بهتر در طول دوره ی درمان می شوند.

صفحه 26:
* مفهوم پردازی به درمانگر و بیمار کمک می کند بفهمند چرا مشکلات به وجود آمده اند, در شروع شده اند و چگونه ادامه پیدا کرده اند. همچنین درمانگر و بیمار را قادر می سازد راهبردهایی تعدیل یا حل مشکلات و پیشگیری از وقوع مجدد آنها پیدا کنند. مفهوم پردازی به درمانگران کمک می کند پیش بینی هایی انجام دهند.

صفحه 27:
* مفهوم پردازی باید به درمانگران در شناسایی مولفه هایی که باید در درمان به آنها بپردازند, کمک کند. مفهوم پردازی همچنین باید به درمانگران کمک کند تا نتایجی را ی باید در ارزیابی تاثیر درمان شناختی- رفتاری مد نظر داشته و مورد پاش قرار دهند را نیز تعیین

صفحه 28:
* مفهوم پردازی شناختی- رفتاری جنبه های روانی مشکلات مزمن پزشکی کار دشواری است و تسلط بر أن اسان نيست. اما تبحر و مهارت در انجام دادن مفهوم پردازی تا حد زیادی به دانش درمانگر درباره ی مدلهای شناختی- رفتاری اختلالات روانی و متونی که روانشناسی شناختی و رفتاری را با تجربه ی بیماری جسمی ارتباط می دهند, بستگی دارد. در فرایند ارزیابی شناختی- رفتاری اطلاعات زیادی کسب می شوند.

صفحه 29:
8 سازمان بندى اين اطلاعات به بهترين نحو ممکن, به طوری که ساز و کارهای اصلی یک بيمار خاص را نشان دهد کار آسانی نیست. در مواردى كه مفهوم يردازى هاى در سطح مشکل برای بیماری در کتاب ها موجود باشند, تدوین مفهوم پردازی در سطح مورد برای هر بیمار اسان تر خواهد شد.

صفحه 30:
* این امر درمانگران را قادر می سازد كه بين مفهوم پردازی های در سطح مشکل پیوند ایجاد کنند. به علاوه ایجاد ارتباط بین اطلاعات تاریخچه و بافتار را به نحوی که به شناخت علل و عوامل تداوم بخش مشکل کمک کند

صفحه 31:
‎٠‏ نحوه ی مفهوم پردازی ‎٠‏ مفهوم پردازی در سطح مشکل ‏* بیماران در طی مراحل اولیهی ارزیابی دربارهی دفعات مختلفی که مشکلات شان باعث دردسر آنها شده است اطلاعاتی فراهم مى كنند. اين مشكلات را مى توان برحسب الكوهاى افكار. احساس ها و يا رفتار تعيين ‏د. ‏کر

صفحه 32:
۰ مفهوم پردازی در سطح مشکل را می توان به عنوان چارچوبی در نظر گرفت که از طریق مشکل ساز هستند - مفهوم پردازی در سطح مشکل توضیح می دهد که چه جنبه هایی از افکار, هیجانها و رفتارهای بیمار با این مشکل بیمار مرتبط هستند

صفحه 33:
* همانند همه مفهوم بردازي ها در دومات روانشناختی, مفهوم پردازی شناختی- رفتارى مشکل را می توان به صورت نمودار و يا نوشته نمایش داد. درمانگران ماهر در تدوین مفهوم پردازی های همزمان با کسب اطلاعات در طول ارزیابی خبره هستند.

صفحه 34:
* درمانگران کم تجربه تر نیز اگر از اصول یکی از چارچوب های شناختی موجود برای شناختن مشکلات استفاده کنند می توانند مفهوم پردازی های واضح و شفافی را تدوین کنند. درمانگران کم تجربه باید برای مفهوم پردازی مشکلات, ابتدا با استفاده از منابع مختلف اطلاعاتی. فهرستی از اطلاعات لازم را تهیه کنند. در این مرحله ی ابتدایی درمانگران بايد از تحمیل یک ساختار توجیهی بر اطلاعات جدا اجتناب کنند.

صفحه 35:
5 در اين مرحله ممکن است درمانگران به اين نتیجه برسند كه اطلاعات شان براى مفهوم يردازى مشكلات موجود كافى نيست و در اين ‎HAG‏ ‏كردن شكاف هاى فهرست اطلاعات موجود آسان تر از بازسازى يى ساختار توجيهى است. يس از اين كه اطلاعات كافى جمع اورى شد مى توانيم مطالب و اطلاعات فهرست را به هم ربط داده و توضيح فرد ویژه ای ارائه كنيم كه اجزای کلیدی, عوامل واسطه گر و تعدیل کننده ی یک مشکل مشخص را نشان دهد.

صفحه 36:
* اين فرایند مستلزم بازنگری های مکرر است تا در نهایت معلوم شود هر یک از عناصر خاص چرا در مفهوم پردازی گنجانده شده اند و چه نقشی در تبیین وضعیت موجود دارند. مفهوم پردازی ها باید توضیح دهند چرا عناصر خاصی با هم ارتباط دارند و چرا می توان اين مجموعه ی اطلاعات ۳ در یک مفهوم پردازی نوشتاری یا نمودار مفهوم پردازی به همدیگر مربوط

صفحه 37:
* مفهوم پردازی های در سطح مشکل باید وقوع يا عدم وقوع. فراوانی و شدت مشکل را مورد توجه قرار دهند. درمانگران ‎ow rules wl‏ خرده مولفه های مختلف مفهوم پردازی در كسب شده از ارزيابى بايد از اين پیوندها

صفحه 38:
* مفهوم يردازى در اين سطح اغلب به اين نتيجه منجر مى شود كه بعضى از عناصر را بايد بهتر و بيشتر ارزيابى كرد تا بتوان اطلاعات مفقودى را بيدا کرده, يا از پیوندهای احتمالی مطمئن شد. در درمان شناختی- رفتاری. مفهوم پردازی های در سطح مشکل می کوشند پیوندهای بین جنبه های مختلف تجارب فرد را به صورتی تبیین کنند که به نظر فرد صاحب ان تجارب يا مشکلات, منطقی و معقول به نظر برستد و در عین حال منطبق با نظریه شناختی- رفتاری نیز باشند.

صفحه 39:
یکی از اصول سودمندی که درمانگران بايد در تدوین مفهوم پردازی در سطح مشکل از ديدكاه شناختى- رفتارى به آن توجه كنت اصل اختصاصى بودن محتوى است.

صفحه 40:
می دانیم که درونمایه های خاصی در تفکر با حالت های هیجانی متناظری همراه است: در اضطراب, محتوی فکر با خطر یا تهدید ارتباط دارد؛ در خشم, افکار با پایمال شدن آنچه که حقوق شخ شخصی پنداشته می شود ارتباط دارد؛ و در افسردگی, افکار با جنبه های منفی موقعیت و ناتوانی در مقابله با آنها ارتباط دارد.

صفحه 41:
° اشتباه بعضی از مفهوم پردازی های در سطح را در همه ی ابعاد توصیف می کنند. بدون شک این کار بسیار مهم است, اما اساس مفهوم پردازی در این خلاصه می شود که تا چه اندازه ماهتت: و قدرت ييوندهاى مان أبعاد مختلقف تجربيات بيمار را تبيين مى كند

صفحه 42:
* مفهوم پردازی در سطح مورد ‎٠‏ هدف مفهوم يردازى در سطح مورد اين است كه اطلاعات موجود در مفهوم يردازى هاى متعدد در سطح مشكل را با هم تركيب كند و سعى مى كند اين اطلاعات را با تاريخجه ى مشکلات, جزئیات ساختارهای شناختی بنیادین, تاریخچه ی زندگی بیمار و وضعیت زندگی فعلی بیمار یکپارچه کند

صفحه 43:
. زمانی که عوامل در سطح مورد مانند سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیتی برای شناخت نحوه ی شکل گیری باورهای خاص و یا مواجهه با تجربیات زندگی مهم هستند. باید در مفهوم پردازی در سطح مورد وارد شوند.

صفحه 44:
* در مفهوم پردازی در سطح مورد ارتباط بین رويدادهاى تاريخ ‎ARH,‏ 9 ساختارهای شناختی بنيادين نشان داده مى شود (مثلا اين باور كه "من ادم بی مصرفی هستم" به دنبال سرزنش های مکرر مدرسه ایجاد می شود و با اين باور که "دکترها قابل اعتماد نیستند" متعاقب اشتباه یک پزشک عمومی بوجود می ‎(oul‏

صفحه 45:
داشتن آگاهی درباره ی اين حوزه ی نظریه ی شناختی- رفتاری نیز مفید است. درون مایه های شناختی بنیادین متعددی وجود دارند که مشخصا با مشکلات بالینی خاصی مرتبط اند. معمولا افسردگی با درون مایه های شکست و ارزش خویش ارتباط دارد. در مشکلات اضطرابی, این درون مایه های شناختی از لحاظ موضوعی با آسیب پذیری در مقابل صدمه يا بیماری و ناتوانی در مقابله با آنها ارتباط دارند.

صفحه 46:
* مفهوم پردازی در سطح مورد همچنین باید راهبردهای جبرانی افراد برای به حداقل رساندن اثرات منفی باورها و فرض هایشان بر بهزيستى خويش را توضيح دهد. اين راهبردها همانند رفتارهاى اجتنابى هستند كه قبلا به انها اشاره شد, ولى اين راهبردها معمولا بين -

صفحه 47:
. ساختار مفهوم يردازى در سطح مورد ممكن | است دشوار و كيج کننده باشد و ابهام هایی را در ذهن درمانگر ایجاد کند. سردرگمی هی معمولا نشان دهنده ی این است که کسب اطلاعات بیشتر درباره ی اجزای مفهوم پردازی می تواند سودمند باشد و يا حاکی از این است که درمانگر برای مفهوم پردازی یا درمان زودهنگام احساس فشار می کند

صفحه 48:
* در این موارد حتما باید ارزیابی های بیشتری انجام كيرد. در ميان كذاشتن مفهوم پردازی اولیه در سطح مورد با بیمار اغلب یک گام موّثر است که در آن بعضی از اجزای مفهوم پردازی تأیید می شوند و بعضی از اجزا و انگاره ها مورد تجدید نظر قرار مي گيرند.

صفحه 49:
* درمانگران می توانند به وسیله ی مرور دقیق تاریخچه ی شخصی و يا پرسش های سقرا که بیمار را قادر می سازد بین رویدادهای گذشته و کنونی ارتباط برقرار کند. رویدادهای مهم زندگی بیمار را شناسایی کنند ( آیا احساس تان در درمانگاه موقعیت ‎sb‏ دیگری را به یادتان می آورد که در آنها نیز همین احساس را داشتید؟).

صفحه 50:
۴ در بعضی از موارد بیماران به طور خودانگیخته ‎ee‏ ای را از اوایل زندگی گزارش می کنند که برای شناخت چگونگی شکل گیری ‏باورهای خاص شان درباره خود و هايى مانند «يرسشتامة : ى چند وجهی تاریخچه ی زندگی» (لازاروس و لازاروس, ۱۹۹۱) اطلاعات مهمی را برای مفهوم پردازی در سطح مورد فراهم می کنند

صفحه 51:
رویدادهای بحرانی, عناصر اصلی مفهوم پردازی در سطح مورد هستند و اطلاعات فراوانی درباره ی شیوه ی تعامل باورهای فرد و رویدادهای زندگی که ‎prio‏ به مشکلات روانی خاصی می شوند را در اختیار ما قرار می دهند.

صفحه 52:
* این رویدادها معمولا به آسانی شناسایی می شوند, زیرا با شروع. وخیم شدن و وقوع مجدد مشکلات جسمی يا روانی همراه هستند. رويدادهاى بحرانى: معمولا يار عاطفي دارتد و به همين دليل بيماران انها را به راحتى به ياد مى أورند

صفحه 53:
۶ قالب های مفهوم پردازی ° نظریه ها و مدل های شناختی- رفتاری متعددی وجود دارند که درمانگران می توانند برای مفهوم - پردازی مشکلات روانی مربوط به بیماری های مزمن پزشکی یکی از آنها را

صفحه 54:
‎٠‏ قالب عمومی مفهوم پردازی در درمان شناختی- رفتاری ‏* قالب پیشنهادی پدسکی و گرینبرگر (۱۹۹۹) به خصوص برای تدوین مفهوم پردازی های در سطح مشکل در درمان شناختی- رفتاری است که می توان آن را برای اکثر مشکلاتی که بیماران مبتلا به بیماری های مزمن پزشکی تجربه می کنند, به کار برد.

صفحه 55:
‎٠‏ با وارد کردن متغیرهای جسمی در مفهوم پردازی. اين قالب به یک قالب مفید برای مفهوم پردازی اختلالات جسمی تبدیل می شود که متغیرهای جسمی را مورد توجه قرار می بیماران با مدل شناختی- رفتاری سازگاری ‏روانی - اجتماعی مفید است.

صفحه 56:
* بیماران معمولا با این نظر که به عوامل بیمارانی که درباره ی ارجاع به روان درمانگر نگران هستند). همچنین اين قالب برای مفهوم پردازی مشکلاتی که مدل های شناختی رفتاری ثابت شده ای برای آنها 2979 ندارد و یا درمانگر فور به وجود آنها پی نمی برد بسیار

صفحه 57:
۰ مشکلات اضطرابی و وحشت زدگی ‎gol ail *‏ كه ار آضطراب زیچ هی رنه اقلت افکاری درباره موضوعات تهدید, خطر و ناتواتی در مقابله با موقفیت هاق ‎Ly «Sli plas‏ گزارش می کنند. بسیاری از اين تفکرات را می توان به عنوان تفکر نکند که " مفهوم پردازی کرد, معمولا اين افکار آينده نگر بوده و بر پیامدهای منفی که افراد کنترل محدودی بر آنها دارند, متمرکز هستند.

صفحه 58:
* دوره های خلق اضطرابی اغلب با تلاش های شناختی و رفتاری برای کاهش اضطراب ‎ol pad‏ می شوند. اين اقدامات اجتنابی اغلب تأثيرات متناقضى دارند, يعنى عليرغم كاهش اضطراب ‎ach‏ تداوم آن مى شوند

صفحه 59:
* ولز (۱۹۹۷) اضطراب های افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر را به نگرانی های نوع 1 ونوع || تقسیم می کند. نگرانی های نوع 1 در بیماران مزمن جسمی اغلب درباره ی ماهیت و تأثیر بیماری جسمی است. در نگرانی های نگرانی, پیامدهای پزشکی و روانی - اجتماعی مشکلات جسمی را تشدید می کند

صفحه 60:
‎٠‏ (براى مثال این نگراتی باعت یک حمله ی قلبی دیگر می شود" 7 یا "اگر درباره ی سرطان نگران باشم دوباره سرطانم عود می کند").

صفحه 61:
‎s‏ نگرانی های نوع 1, خود نگرانی ها هستند (برای مثال, نگرانی هایی درباره پیامدهای درمان. نگرانی در مورد مراقبت از بچه ها). نگرانی های نوعاا, نگرانی هایی درباره ی ‏نگرانی هستند.

صفحه 62:
مفهوم پردازی های جدید اختلالات اضطرابی, بر نقش رفتارهای ایمنی جویانه به عنوان یک عامل تداوم بخش کلیدی تأکید کرده اند. اين تعیین میزان سودمندی رفتارهایی که به منظور کنترل نشانه ها انجام می شوند, راه خوبی برای شناسایی رفتارهای ایمنی جویانه است.

صفحه 63:
* مثلا می توان از بیمار پرسید (برای کنترل نشانه هایتان چه کارهایی انجام می دهید که قبلا انجام نمی دادید؟). گاهی اوقات شناسایی رفتارهای ایمنی جویانه دشوار است.

صفحه 64:
۴ به اين معنی که پرداختن به راهبردهای رفتاری ایمنی جوپانه نباید درمانگران را از شناسایی پاسخهای شناختی که بیماران برای دفاع در مقابل آسیب و خطر ایجاد کرده اند, غافل کنند. درمانگران می توانند اين مفهوم را تحت عنوان "راهبردهای ایمنی جویانه" به بیماران معرفی کنند. راهبردهای ایمنی جویانه (شناختی با رفتاری) ادراک های بیمار از خطر واقعی را افزایش می دهند.

صفحه 65:
* از این جهت می گوییم خطر واقعی که اگر محرک واقعا خطرناک نبود بیماران معتقد نبودند که آنها مجبورند برای دفاع از خودشان راهبردهایی را اجرا کنند. ولی بیماران اين حقیقت را انکار می کنند که راهبردهای ایمنی جویانه صرفا مشکللاتشان را بیشتر می کند.

صفحه 66:
۴ همچنین راهبردهای ایمنی جویانه مانع از آن می شوند که بیماران دریابند محرکها به اندازه ای که فکر می کنند خطرناک نیستند. هنگامی که اين رفتارها نشانه های روانی - فیزیولوژیکی را افزایش می دهند, نقش راهبردهای ایمنی جویانه به خصوص مشکل ساز می شود

صفحه 67:
* اضطراب اجتماعی * مدل شناختی اختلال اضطراب اجتماعی (يا هراس اجتماعی) بر نقش مهم راهبردهای غیر مفید پردازش اطلاعات درباره ی خود در ‎vo‏ ‏با دیگران در موقعيت هاى اجتماعى تأكيد می کند. افراد مبتلا به نشانه های هراس اجتماعی با ‎sly alin‏ اضطراب, خود را از منظر نگاه دیگران می بینند و افکاری درباره ی کانون توجه دیگران بودن و يا مورد تمسخر قرار گرفتن دارند.

صفحه 68:
* آنان نیز رفتارهای ایمنی جویانه را انجام می دهند که اين رفتارها تأثیرات متناقض دارند. اگر چه رفتارهای ایمنی جویانه به منظور کاهش توجه دیگران به فرد ‎ro dla!‏ شوند, احتمال توجه دیگران به بیمار و همچنین سطح توجه متمرکز بر خویشتن را افزایش می دهند.

صفحه 69:
۶ مفهوم پردازی های شناختی اضطراب اجتماعی و هراس اجتماعی به خصوص برای کار با بیمارانی مفید است که به دلیل مشکلات جسمی ظاهر آنها خراب شده یا مبتلا به بیماری هایی هستند که ایجاب می کند برای افزاییش توانایی های کارکردی خویش به کمک دیگران متکی باشند. مراقبت های پزشکی بعضی از بیماران ایجاب می کند که به تغییرات نشانه های جسمی شان توجه کامل داشته باشند.

صفحه 70:
‎٠‏ اين بيماران به آسانی می توانند توجه شان را به خویش معطوف کنند و محرک های دیگر را نادیده بگیرند و اين فرایندی است که در هنگام اجرای خود مدیربتی بسیار کارامد می باشد. اما هنگامی که بیماران توجه بیش از حد متمرکز بر خویشتن داشته باشند. اين فرایند به یک فرایند ناکارامد تبدیل می شود.

صفحه 71:
* اختلال استرس پس از سانحه © مفهوم پردازی های شناختی اختلال استرس بسن آز سائجه و نشاته هاى. مرتبط: بر اين موضوح تأكيد فى كتد که ‎oS Ulla‏ اطلاعات مربوظ به سانحه ی ضریه زنتدة زا در ساختار باورهای خویش درونسازی می

صفحه 72:
* همچنین شناخت نحوه ی تفکر بیماران درباره ی پدیده های روانی به هنجاری که پس از مواجهه با سانحه ی ضربه زننده اتفاق می افتد بسیار مهم است (دونمور , کلارک و اهلرس. ‎(VA99‏

صفحه 73:
* رویکرد شناختی بر این باور است که بعضی از علائم و نشانه های شایع اختلال استرس پس از سانحه نتیجه ی ناتوانی فرد در درون سازی اين اطلاعات جدید درباره ی خود و دنیا است.

صفحه 74:
* ممکن است یک محرک برای شخصی ضربه ی روحی به دنبال داشته باشد, در حالیکه برای یک نفر دیگر منجر به ناراحتی جزئی شود. واضح است که بعضی از رویدادها برای همگان ‎apo‏ زننده هستند (برای مثال. مرگ قریب الوقوع, تجاوز و غیره).

صفحه 75:
* اما حتی این رویدادها نیز تأثیرات مختلفی بر باورها و پاسخهای روانی افراد می گذارند. بهتر است بررسی کنیم که بیمار تا چه اندازه به دیدگاه "دنیا سرای عدالت" اعتقاد دارد. برای اين که درمانگر در مفهوم پردازی بیمار موفق شود. باید ابتدا باورها و فرض هایی را که در اثر ابتلا به بیماری مزمن جسمی شکسته شده اند, شناسایی کند.

صفحه 76:
۰ در بعضی از موارد می توان باورهای شکسته شده را با پرسش مستقیم شنا سایی کرد (هنگامی که متوجه شدید بیماری کبدتان قابل درمان نیست , ‎ul‏ اعتقادتان را نسبت به چیزهایی که هميشه به آنها معتقد بودید از دست دادید؟). اغلب ,جزئیات باورها و فرض هایی که در اثر ابتلا به بیماری جسمی شکسته شده اند در مفهوم پردازی های در سطح مشکل نمایان می شود.

صفحه 77:
۰ افسردگی ۰ عوامل شناختی ‎wh‏ در افسردگی, افکار و تصورات منفی درباره ی خود, ‎odul 9 Lid‏ هستند. بیماران رویدادهای منفی را به عوامل کلی, درونی و پایدار نسبت می دهند. همچنین نشانه های رفتاری افسردگی شامل اجتناب از ‎cules‏ می باشد, اما این اجتناب اغلب با پیش بینی ناتمام ماندن کارها ارتباط دارد.

صفحه 78:
8 ویژگی تفکر افسرده ساز سوگیری نسبت به ویژگی های منفى همه ى موقعيت هاء نااميدى براى بهتر شدن اوضاع و باور به ناتوانى فرد در تغيير ييامدها است.

صفحه 79:
* قالب مراحل تغییر ۶ پروچاسکا و دی کلمنته پنج مرحله ی مختلف را مشخص کرده اند که به درمانگران کمک ‎Go‏ کند دیدگاه بیماران را درباره ی تغییرات رفتارهایشان بشناسند.

صفحه 80:
اين مراحل را می توان برای طیف وسیعی از رفتارها به کار برد و به همین دلیل مفاهیم سودمندی برای وارد شدن در مفهوم پردازی های در سطح مورد و برنامه های درمانی _ هستند. این مدل برای شناخت میزان آمادگی بیماران در اتخاذ رویکرد خودمدیریتی در کنترل درد استفاده می شود (به فصل ششم رجوع کنید).

صفحه 81:
۰ درمانگران می توانند از اين مدل برای طیف وسیعی از جنبه های سازگاری فردی با بیماری های مزمن (مانند سطح پذیرش تشخیص بيمارى از طرف بيعار :ويا تحمل آزهايش .ها و درمان هاى يزشكى استفاده كنند. .

صفحه 82:
. بیمارانی که در صدد تغییر رفتا رهایشان نیستند در مرحله ی قبل از تأمل" قرار دارند. در حقیقت. در این مرحله ممکن است بیماران از مشکلات شان آگاه نباشند. بیمارانی که می دانند مشکلی وجود دارد و درباره ي حل آن مشکل فکر می کنند به مرحله ی تامل رسیده اند. در اين مرحله بیماران درباره ی ایجاد تغییرات رفتاری تصمیمی نگرفته آند.

صفحه 83:
۰ در مرحله ی آمادگی بیماران فعالیت هایی را ‎ola! sly‏ تغییرات طرح ریزی می کنند. در سرساه ی. قمل بسارآن برای تعدیل, قوامل مربوط به وقوع مشکل تلاش می کنند. مرحله ی بعدی مرحله ابقا است که در آن بیماران برای تثبیت منافع درمانی, پیشگیری از وقوع مجدد مشکلات و عود مشکلات پیشین تلاش uno

صفحه 84:
‎٠‏ مفهوم پردازی مجدد ۶ فرایند مفهوم پردازی در تماس های بعدی درمانگر با بيمار ادامه می یابد. هنگامی که نشانه های روانی جدیدی ظاهر می شوند یا مشکلات با استفاده از مفهوم پردازی اولیه قابل توجیه نیستند. مفهوم پردازی مجدد ضرورت پیدا می کند. ممکن است وضعیت جسمی بیماران بدتر شود. در این مواقع درمانگر باید برای توضیح وقوع مشکلات و نشانه ها و الكوهاى أنهاء فرضيه ها را دوياره مفهوم بردازى

صفحه 85:
* اين امر می تواند به صورت یک مفهوم پردازی در سطح مشکل جدید باشد که مشکلات جدید را در نظر گرفته است. ممکن است بیماران یک سری مشکلات تازه ایجاد کنند که نشان می دهد مفهوم پردازی در سطح مورد به تغییرات اساسی نیاز دارد و یا اجزای اصلی مفهوم پردازی اولیه نادرست بوده اند.

صفحه 86:
* ممکن است بیماران اطلاعات جدیدی را افشا کنند که نشان ‎Wo‏ دهد جزئیات تجربیات زندگی و ساختارهاى شناختى بايد مورد تجدید نظر دقيق قرار كيرند.

صفحه 87:
* استفاده از اصول کلی درمان شناختی- رفتاری به درمانگران کمک می کند فرضیه ها را مفهوم پردازی نمایند و به آنان اطمینان می دهد اگر چه مفهوم پردازی ها برای مشکلات پزشکی متناسب شده اند, اما عناصر اصلی مدل شناختی - رفتاری اضطراب و افسردگی را رعایت کرده اند.

صفحه 88:
* خلاصه و نتیجه گیری ‎٠‏ درمان شناختی- رفتاری هميشه به وسیله ی مفهوم پردازی هدایت می شود. ارزیابی ها به منظور جمع آوری اطلاعات کافی انجام مى شوند تا درمانگران بتوانند فرضیه ها را مفهوم پردازی کنند و مداخلات درمانی را طرح ریزی

صفحه 89:
۴ مفهوم پردازی های در سطح مشکل عواملی را توضیح مى دهند که مشکلات مجزا را به وجود آورده اند. شیوه ی تعامل این مشکلات با مشکلات دیگر و عواملی مانند تاریخچه ی زندگی, حمایت ها و باورهاء مفهوم پردازی در سطح مورد را به وجود می آورند.

صفحه 90:
۴ در بعضی از موارد, مفهوم پردازی مشکلات روانی بیماران مبتلا به بیماری ‎sb‏ مزمن جسمی بسیار شبیه مفهوم پردازی بیماران بدون مشکلات جسمی است.

صفحه 91:
* اما در اکثر موارد درمانگر باید قالبهای مفهوم پردازی شناختی- رفتاری را با مشکلات پزشکی بیماران متناسب کند و در بعضی از موارد درمانگر باید مفهوم پردازی را با مفاهیم پژوهشی و درمانی روانشناسی سلامت یکپارچه کند. اين امر درمانگران را قادر می سازد راهبردهای درمانی را طرح ریزی کنند و پیامد درمان را ارزشیابی نمایند.

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
34,000 تومان