صفحه 1:
فیلسوف: دلوز
فولد: جين و لايه/ لايه هاى هزار تو
هر لايه در كنار لايه ديكر. همه هيز در كنار هم است.
هيج انديشه اى بر ديكرى ارجحيتى ندارد. تفسيرى بالاتر و فراتر از ديكرى
نیست. همه یز افقی است.
صفحه 2:
مبناى فكرى
فلسفه اى افلاطون ستيز و دكارت ستيز
از نظر دلوزء هستى از زير بناهاى عقل
0000
هيج ارجحيتى در جهان وجود ندارد. زير
Ty ل
2 CM ERCTON CY
خواهد سلسله مراتب را از بین بیرد.
اين فلسفه در يى از بين بردن دوكانكى
هاست.
sy ا ل ل
بين بردن مبناهاى تمدن غرب و بويزه
منطق مطلق و رياضى كونه مدرن.
است.
صفحه 3:
مبنای فکری
* فولدينق عمودكرايى. طبقه بندى و سلسله مراتب را مردود مى داند و
بجاى آن افقكرايى را مطرح مى كند.
* ازنكاه دلوزء جهان به عنوان كالبدى از فولدها و سطوح بى نهايت كه از
طریق فضاء زمان فشرده شده, در هم پیج و تاب خورده و پیهیده شده
است.
صفحه 4:
ریزوم: گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان. ساقه آن به
LAC R=) e) ۱
از خاك است. با قطع بخشى از ساقه آن. اين كياه از بين
نمى رود.. بلكه همانجا در زير خاك كسترش مى يابد و
جوانه هاى تازه ايجاد مى كند.
بنيان فكنى انديشه غرب: عقلانيت غرب به صورت
سلسله مراتب عمودوار. درفت مدار و مركز مدار است.
FAY MES RMU BNI CUNT EC RIEL
گاتاری)
در نقطه مقابل ريزوم جند ياركى است. تعدد است.
تعددى آزاد از قيد يكانكى. نظام مبتنى بر تعدد ريزوم
است و با ريشه و انشعابات آن تفاوت دارد.
صفحه 5:
ا ا ا ا ال
Oy ف 1 0
0 ا ل UII E LC
برخلاف درخت كه در نقطه اى ثابت ريشه مى كيرد. ريزوم حتى هنكامى كه
ا ل لت nenay ee Remit)
26 0
در عين حال كه لايه لايه و وابسته به مكان استء. مى تواند از جاى خود
بركند. به بيش رود. حلقه هاى ييوند و شبكه ارتباطى جديد ايجاد كند. ريزوم
صفحه 6:
مبناى فكرى
ريزوم متشكل از واحدهاى مختلفى نيست, بلكه از تجمع جهت هاى كوناكون
تشكيل شده است. نه اغازى دارد. نه يايانى. هميشه در بين راه است.
ماهيت أن بى وقفه تغيير مى كند.
00ت برهم خوردن. ايجاد ييوند. واكون شدن و تغيير راه را دارد.
راههاى ورود و خروج أن متعدد است.
ريزوم نظامى فاقد مركز و رده بندى. عارى از دلالت و بدون راهبر است.
صفحه 7:
مینای فكرى
دلوز مانند دريدا قرائت تى معنايى را مردود مى داند و معتقد به
قرائت ها و تفسیرهای مختلف و تفاهم. تعامل و تهمل قرائت ها
نسبت به یکدیگر و در کنار یکدیگر است.
هيج واقعه. هيج يديده. هيج كلمه و هيج انديشه اى وجود ندارد كه
معانی متعددی نداشته باشد. در نتیجه تنها جهان قابل شناسایی. جهان
تمایزها است. یا به عبارتی دیگر جهان تفسیرها. (داریوش شایگان)
راه هاى بى شمار به خانه اى مى رسند. درهاى متعدد قصر باز و بسته
مى شوند. همه جيزء. جندكونكى معنا را تثبيت مى كند.(بابك احمدى)
صفحه 8:
بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه ۱۹۹۰
مطرم شّد .
به تدريج معماران نامدار ديكانستراكشن مانند
ييتر ايزنمنء. فرانك كرى. زاها حديد و حتى معمار
مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش
پیدا کردند. (بحث دیکانسترکشن در معماری در
CPS ONT Cara
از ديكر معماران و نظريه يردازان سبى فولدينكق:
بهرام شیردل. جفری کیینیز: كرك لين و هارلز جنكز
ور 5101
فرانسه و معماری فولدینگ در 60 بوده است.
صفحه 9:
ا 0
تقابل نشان نمی دهند.
بلكه به صورت نرم و اتعطاف پذیر.
پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در
هم می آمیزند.
اين كار باعث از بين بردن تفاوت ها نمى
شود. باعث ايجاد يك يديده همكون و
يكيارجه نيز نمى كردد.
بلكه سبب مى كردد اين عوامل و نيروها
به صورت نرم و انعطاف يذير با يكديكر
عجين مى شوند.
هويت و خصوصيت هريك از اين عوامل در
ant] Oa) ۱
صفحه 10:
نظريه ديكانستراكشن. جهان را به عنوان زمينه هايى از تفاوت مى ديد و اين.
تضادها را در معمارى شكل مى داد.
در فولدينك اين منطق تضاد كونه در حال نرم شدن است تا خصوصيات بافت
شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد.
Ceay ۰ ره ۳ تس ال ل
سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود.
در معمارى فولدينك. تفاوت ها را در تقابل نشان نمى دهند.. بلكه آنها wl
Was) 101 ا ل
صفحه 11:
اکر در گذشته پیچیدگی و تضاد از دل تقابل های دروتی پروژه بیرون می آمد. در حال حاضر
خصوصيات مكانى. مصالح و برنامه به صورت انعطاف يذيرى روى همديكر تا مى شوند. در
حالی که هویت هریک هحفظ می شود.
معمارى فولدينك در مقياس شهرى در جايى بين زمينه كرايى و بيان كرايى قرار دارد.
فرم هاى انعطاف يذير نه به صورت كامل هندسى هستند و نه به صورت دليفواهى.
در مقیاس شهر. این لایه های تا شده و انعطاف پذیر, نه نسبت به بافت مجاور خود بی
تفاوت اند و نه مطابق با آنند. بلكه از شرايط محيطى بهره مى جويند و آنها را در منطق
پیج خورده و منحنی خود جای می دهند.
صفحه 12:
* فولدينك يعنى تلفيق نمودن عوامل
نامربوط در يك مخلوط به هم ييوسته(كركق
لين).
* قابل انعطاف كردن فضاها به كونه اى كه
جوابكوى تفاوت هاى بى شماری باشد...
بايد معمارى جديدى وجود أورد كه با افكار
9 زندكى زمان خود انطباق داشته باشد .
فرهنق بو تمدن موجود را غنى تر سازد....
انسان با كذشت زمان. افكار و
خصوصياتشٍ مى كند. معمارى هم
بايد به تبع أن تغيير كند.(بهرام شيردل)
٠ مطرم شدن فرم ضعیف در معماری
فولدينك بر اساس فلسفه لن: فرمى كه
قابل. انعطاف است و خود را با شرايط
محيطى وفق مى دهد. همانطور كه زله با
صفحه 13:
نمونه بنای فولدینگ: مرکز کردهمایی ۲5
صفحه 14: