مبانی نظری معماری
اسلاید 1: مبانی نظری معماری استاد: موضوع: سبک مینی مالیسم ( ساده گرایی ) minimalism تهییه کننده: معماری آنقدر زیباست که در وجود هر انسانیست ، بعضی ها کم رنگ و بعضی ها پر رنگ
اسلاید 2: فهرست مطالب:موضوعمقدمه و تعریف مینیمالیسمتاریخچه و هنر مینیمالیسمطراحی مینیمال تاریخچه و نکات کاربردی طرح و طراحان مینیمال مینیمالیسم و معماریبررسی آثار مینی مال معمارانمیس وندروهه خانه فارنزورثتادائو آندو کلیسای نور – خانه Row و نمونه های دیگر... خانه Oita - خانه خانواده تنها و...مینیمالیسم در طراحی داخلیمینیمالیسم در هنرهای تجسمیمینیمالیسم در سینمامینیمالیسم در موسیقی موسیقی در باغ ژاپنیمینیمالیسم در نقاشی بررسی نقاشان و آثارشانمینیمالیسم در فلسفهمینیمالیسم در عکاسیمینیمالیسم در ادبیات عناصر مینیمالیستی شمدانیهای غمگین - ولفگانگ بورشرتویژگی ها و نتیجه گیری مینیمالیسمفهرست منابع کتاب ها و مقالات علمی پژوهشی
اسلاید 3: مقدمه و تعریف مینیمالیسمساده گرایی یا مینیمالیسم یک مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش های ساده وخالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. سادگی موضوعات و بیان آنها به فرم خاص مثل اشکال هندسی مشخصه ی این سبک است.و مینیمالیسم را عموما جنبشی در مخالف با اکسپرسیونیسم انتزاعی می دانند، جنبشی که بر هنر دهه 50 حکمفرما بود. مینیمالیسم جنبشی در اشکال مختلف هنر، به ویژه در هنرهای تجسمی و موسیقی است، که در آن به افشای ماهیت یا هویت موضوع از طریق از بین بردن تمام اشکال، رنگها، فرمهای غیر ضروری، از ویژگی ها یا مفاهیم این هنر است.هنر آ،بی،سی هنر خشک و سرد،هنر طرد کننده سازه های اولیه وهنر اصیل از جمله رایج ترین عناوین به کاررفته برای این هنربودند سر انجام به هنر مینیمال بسنده شد.این اصطلاح نخستین بار توسط ریچارد ولیام فیلیسوف هنر انگلیسی در1965 به کار رفت هر چند باید گفت ولیام در مقاله ی خود تحت عنوان هنر مینیمال ضمن ارائه نظریه اش در مورد به حداقل رساندن محتوای هنری آثار بی شمار پنجاه سال گذشته حتی یک هنرمند را به عنوان . شاهد مثال نیاورد جنبه ی قابل توجه دیگر این است که هیچ یک از هنرمندان هرگز با بر چسب هنرمند مینیمال برای آثار خود موافقت نکردند بنابراین جای شگفتی نیست که حتی امروزه هم تعریف درستی چه از لحاظ تئوریک و چه از لحاظ زیبایی شناسی وجود ندارد. مینیمالیسم هنر ساده گرایی – نشر هما – طیبه عباسی - 1393
اسلاید 4: سادهگرایی در هنر مینیمال را میتوان زاییده هنرمندان روس دوره پس از انقلاب اکتبر روسیه دانست که فرمالیسم و ساختارگرا بودند و به خلاصهنمایی و اشکال هندسی گرایش داشتند. مانند مالویچ با اثر «سفید روی سفیدش» تجربیات هنرمندان روسیه در دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ بر هنرمندان اروپا و امریکا مانند مجموعه تابلوهای تماما سفید رابرت راشنبرگ جوان و کارهای تکرنگ ایو کلین، و سری آکروم پیرو مانتزونی اثر گذاشت و به نوع دیگری بر کارهای میناکاری روی مس رابرت ریمن و آثار اگنس مارتین که ترکیب شیارهای نامحسوس روی زمینه تکرنگ بود، تاثیر گذاشت. این رویکرد پس از جنگ جهانی دوم، در هنر غرب به وجود آمد و بیشتر از سوی هنرمندان هنرهای تجسمی آمریکایی در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی، گسترش پیدا کرد. و به سرعت به یک جنبش هنری تازه تبدیل شد که بیشتر با خلق آثار سه بعدی (به جای دو بعدی) همراه بود. جریان اصلی جنبش سادهگرای آمریکایی را میتوان در آثار تونی اسمیت، دانالد جاد، کارل آندره، دان فلاوین، رابرت موریس، سول لوویت، جان مک کراکن دانست. سادهگرایان بر این باورند که با زدودن حضور فریبنده ترکیببندی و کاربرد موارد ساده و اغلب صنعتی که به شکلی هندسی و بسیار ساده شده قرار گرفته باشند، میتوان به کیفیت ناب رنگ، فرم، فضا و ماده دست یافت. آثار هنرمندان ساده گرا گاه کاملاً تصادفی پدید میآمد و گاه زاده شکلهای هندسی ساده و مکرر بود. سادهگرایی نمونهای از ایجاز و سادگی را در خود دارد و بیانگر سخن رابرت براونینگ است: Less is more - کمتر بیشتر استتاریخچههنر مينيماليسم و تاثير آن بر طراحي گرافيك معاصر آمريكا - سيدمحمدمهدي بوذري كتاب ماه هنر، شماره 169، مهر 1391 ص 52 کتاب آخرین جنبشهای هنری قرن بیستم - ترجمه علیرضا سمیع آذرکتاب هنر و مینی مالیسم - نویسنده: دانیل ماروزنا - ترجمه: پرویز علوی – چاپ اول - سال 1389
اسلاید 5: :این جمله که خود شالوده ی مدرنیسم است، به این مطلب اشاره می کند که مینیمالیسم در مدرنیسم ریشه دارد و اغلب به عنوان عکس العملی دربرابر اکسپرسیونیسم انتزاعی تفسیر می شود که پلی به سمت پست مدرن می زند. این هنر را عموما جنبشی در مخالفت با اکسپرسیونیسم انتزاعی می دانند؛ جنبشی که بر هنر دهه ۵۰ حکمفرما بود. نقاشان سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی می خواستند تجربیات احساسی خود را مستقیما از طریق روش هایی که در همان لحظه خلق اثر به ذهنشان می رسید مانند تکان های سریع و شدید قلمو یا قطره های از رنگ که بر بوم می چکاندند، ابراز کنند. این کار ضمیر ناخودآگاه نقاش را در اثر خلق شده سهیم می کرد. آنها به ناخودآگاه انسان اجازه می دادند که در خلق اثر شرکت کند و آن را مهم ترین انگیزه و قدرت می دانستند. در سوی دیگر طرفداران مینیمال آرت بیش از اینکه به احساسات شخصی و بیان انها علاقه مند باشند، نگاهشان به یک روش منطقی و مفاهیم فیزیک عمومی مانند تصاعد های ریاضی و جاذبه بود. مینیمالیست ها خط های راست و طراحی های صنعتی بسیار استفاده می کردند و استفاده از هنرشان را برای محصولات تجاری ممنوع کرده بودند. شاید بتوان گفت که هنر مینیمال دو ویژگی عمده دارد؛ استفاده از قوانین فیزیک در خلق آثار و استفاده از استعاره ها و نشانه ها. با تکیه بر همین اصل آنها روی سطوح بسیار بزرگ کار خود را عرضه می کردند مینی مالیستها معتقدند با حذف حضور فریبنده ترکیب بندی و استفاده از موارد ساده و اغلب صنعتی که به شکلی هندسی و بسیار ساده شده قرار گرفته باشند، میتوان به کیفیت ناب رنگ، فرم، فضا و ماده دست یافت . هنر به ندرت در فضای خالی از تئوری مطرح می شود و رشد می کند. مینیمال آرت همچون هنر اصیلی فرزند زمانه ی خودش بود ومانند پاپ آرت، آگاهانه یا ناآگااهانه واقعیت جامعه ی آمریکایی دهه 1960 را بازتاب می داد،جامعه ای که دگرگونی تند و رادیکالی را از سر می گذرانید. هنگامی که آثار مجسمه ای مینیمال برای نخستین بار در 1963 در گالری های نیویورک به نمایش در آمد،ابتدا اکثر منتقدان ادبی برای آنچه می دیدند آمادگی نداشتند چه برسد به مخاطبان عام. سواری رایگان از تونی اسمیت
اسلاید 6: در این موقعیت،منتقدان محافظه کار با مشاجرات پر سرو صدای قلمی خود به این امر واکنش نشان می دادند. در وهله ی نخست، کلمنت گرینبرگ در ((تازه های مجسمه سازی)) به مینیمال آرت حمله و آن را با ((طراحی خوب)) (تکنیک دیزاین) مقایسه کرد و علاوه بر مسائل دیگر، هنرمندان مینیمال آرت را به اشتباه گرفتن نوآوری با نوظهوری متهم نمود. به زعم او همه ی این آثار با هنر سروکاری نداشتند و به عنوان ((هنری نوظهور ))می بایست به دلیل بی ارزش بودن به دور ریخته شوند،همان کاری باید با پاپ آرت و آپ آرت صورت می گرفت در مقابل میشل فراید، منتقدی دیگر،مینیمال آرت را بسیار جدی تر گرفت و آنرا (( هنری اصیل)) نامید که از لحاظ الگویی تهدیدی برای مدرنیسم شکل گرا و فرمالیستی تلقی می شد. در مقاله ی ((هنر و شیئی گرایی))،فراید در 1967 وظیفه ی خود دانسته که از مدرنیسم در مقابل این حمله دفاع کند.فراید فکر می کرد که مینی مال آرت در حال کنار گذاشتن دو اصل اساسی مدرنیسم است: یکی نشانه گذاری واضح میان هنر و غیر هنر و دیگری تقسیم بندی بدون ابهام وروشن از ژانر ها و گونه های هنری. به نظر او چالش پیش ساخته ها البته با جلوه ای متفاوت برگشت کرده بود. تمامی این انتقادات در اثر مخالفت هنر مندان مینیمال با ویژگی های اقتصادی در حال پیشرفت رخ می داد زیرا از نقطه نظر اقتصادی، ایالات متحده آمریکا در دهه 1960 آغاز عصر سرمایه داری متاخر را با تولید انبوه و مصرف انبوه تجربه می کرد و رسانه های همگانی مانند تلویزیون در دسترس همگان قرار داشت تا به صورتی موثر و دقیق مزایای تبلیغاتی تعداد فزاینده ی محصولات جدید را به خانه بیاورد. هنر مندان به شیوه های گوناگون به این تحولات واکنش نشان می دادند،اگرچه تعدادی هم کاملا بی تفاوت باقی ماندند. در حالی که آپ آرت نشانه های ابتذال جامعه ی مصرفی را با یک هنر رفیع در هم می آمیخت، مینی مال آرت از مصالح پیش ساخته استفاده و اصل تقسیم کار را به هنر آبستره منتقل میکرد.
اسلاید 7: آپ آرت و مینی مال آرت، با گنجانیدن منطق تولید سریالی در درون هنر، شرایط تغییر یافته ی جامعه ی مصرفی سرمایه داری متاخر را بازتاب دادند. آنها فاصله ی میان فرهنگ های عالی، آن طور که در نهادهای مختص به خودش عملی می شد از یک سو، و فرهنگ عامه را که بیشتر به عنوان کلیشه ای، ریشخند یا کنار زده می شد از سوی دیگر کم کردند. همواره قصد آنها انتقاد صریح نبود بلکه برای آنها هنر هنوز هم الگو یا نمونه ای از تغییر معنی می داد. تنها از طریق گسست از مدرنیسم فرمالیستی و شکل گرایی رواج یافته در مینی مال آرت بود که ماهیت متداول هنر، مورد شناسایی قرار گرفت. لذا دیگر امکان نداشت که در مورد آنچه هنر بود وآنچه نبود قانون وضع کرد. عرصه ی هنر را اقدامات هنری به صورت مداوم گسترش می داد. برای ایجاد این موقعیت باز و آزاد، که امروز آن را امری بدیهی و مسلم می دانیم، در دهه 1960 هنرمندان باید مبارزه می کردند. به خاطر همین یک دلیل هم که شده می بایست مینی مال آرت را به عنوان یک سنگ بنای مهم در مسیر آزادی بدانیم که امروزه ما هم هنوز از آثار آن بهره مند می شویم. میز مینیمال اثر نیومن درست زمانی که مینیمالیسم به پایداری رسید، مرزهایش شروع به از بین رفتن کرد. قبلا در اواسط دهه ۶۰، افرادی خود را پست مینیمالیست ( یا پراسس process) می خواندند، با استفاده از مفاهیمی ناپایدار مانند آنتروپی، شانس و حتی گاهی سلیقه شخصی، لبه های تیز را اندکی نرم تر کردند. هنرمندان پست مینیمالیست مانند ریچارد سرا، بری لوا و رابرت موریس با استفاده از موج دادن، پاره کردن، پراکنده کردن و کارهای تصادفی دیگر با اشیایی چون سرب، نمد و بلبرینگ، تند و تیزی و دیسیپلین و نظم مینیمالیسم را به چالش کشیدند. مجسمه سازان دیگر مانند رابرت اسمیتسون و مایکل هیزر، مفاهیم مینیمالیسم را به میان طبیعت بردند و با تغئیر شکل دادن دشت ها (به خصوص در جنوب غربی آمریکا) به خلق آثار عظیمی پرداختند که به هنر خاک معروف شدند. نمونه طراحی کاناپه مینیمال
اسلاید 8: طرح مینیمال چیست؟مینیمالیسم، یک شیوه طراحی است که از قرن ۲۰ ام میلادی شروع شده و تا به امروز ادامه دارد. شرکت های برجسته ای مانند اپل و طراحان گرافیک و بصری visual زیادی از آن پیروی می کنند. یک طرح مینیمال در واقع طرحی است که در آن فقط عناصر اصلی حفظ و استفاده می شوند.
اسلاید 9: طراحی مینیمال خلاصه ی تاریخچه و نکات کاربردی طراحی مینیمال، یکی از جنبش های قابل توجه، در طراحی قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم است.طراحی مینیمال، خیلی لوکس، پر زرق و برق و متداول نیست اما در بسیاری از رشته ها و زمینه های مختلف نفوذ کرده است، مخصوصا در زمینه های هنری. هر چیزی که به رابط کاربری (User Interface) ارتباط داشته باشد از طراحی سخت افزار، ماشین، فیلم ها، بازی ها، طراحی وب سایت گرفته تا طراحی بصری (Visual) و موارد دیگر، تحت تاثیر مینیمالیسم قرار گرفته اند.خیلی ها ممکن است معنی مینیمالیسم را نداند، اما در روز با آنها سر و کار داشته باشند. مثل استفاده از یک تلفن مدرن، بررسی یک وب سایت ساده و مرتب، استفاده از یک نرم افزار یا (application) جدید، یا هنگام ورق زدن یک بروشور یا یک مجله یا هنگام انتظار در یک اتاق نشمین ساده که با یک مبل راحتی براق تزئین شده است.دلیل اصلی اینکه چرا مینیمالیسم در رشته ها و زمینه های مختلف نفوذ کرده هنوز معلوم نیست اما خیلی ها آن را نفوذ هنر پاپیولار ( هنر توده ) یا(pop art) می نامند.زیرا مینیمالیسم بیشتر شبیه یک اصل است تا یک شیوه بصری . و تا زمانی که یک اصل باشد همه زمینه ها حتی طراحان معماری نمای ساختمان و طراحان صنعتی هم می توانند از آن استفاده و آن را توسعه دهند. کاری که در حال حاضر طراحان وب و طراحان بصری ( visual ) در حال انجام آنند.کتاب مينيماليسم - نویسنده: ديويد بچلر - ترجمه: حسن افشار - چاپ اول - سال 1392
اسلاید 10: روح مینیمالیسم در کالبد پل صدرپل صدر با کیفیتی مردانه و خشن و اعمال قدرت به فضا و استقلال فرمی در ورای شخصیت ساده و آرام در مقابل کیفیت زنانه معماری سنتی که دارای تنوع، انفعال پیچیدگی و نامنظمی است، بازتولید هویت مردانه در عصر پساصنعتی است. کسانی که در طول مدت ساخت پل صدر، از کنار یا زیرپل عبور کردهاند، احساسهای مختلفی را تجربه کردهاند. قرار گرفتن در کنار سازهای چنان عظیم، صرفنظر از کاربردآن به عنوان یک پل، دارای ویژگی تقابلی با محیط پیرامون و فضای شهری دارد که در دنیای هنر گویی ما با یک شیء مینیمالیستی روبهرو هستیم، اثر مینیمالیستی، محصول آفرینش هنرمند نیست، بلکه به سفارش وی ساخته میشود و به همین جهت دارای محاسبات دقیق در طراحی و اجراست، جریان هنری مینیمالیست از دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز شد و به مرور و در روند تکاملی، ویژگیهای مختلفی را به خود اختصاص داد، از جمله توجه به فضا در تقابل با شیء مینیمال، سریالیبودن و رویکرد عناصرمتوالی، استفاده از صنعت و تکنولوژی در ساخت، توجه ویژه به ماده به لحاظ وجودی، کمینهگرایی و ایجاز و غیرشخصی بودن که همگی در ظاهر شیء مینیمال، تعین مییافت. نسل جدید مینیمالیستها در دهههای ۱۹۷۰ و بعد، از نظریات و قوانین اولیه این جنبش فاصله گرفتند و با تاکید بر مواردی از آنها، باعث نفوذ جنبش مینیمال به عرصههای دیگر از قبیل معماری و طراحی صنعتی شدند. سرمایهداری، پیشرفت تکنولوژی و گفتمان قدرت در عرصههای اقتصادی و سیاسی از دیگر عوامل موثر در ظهور شکل جدید این جنبش بود؛ عواملی که میتوان پیدایش سازههای عظیم در فضاهای شهری را، در قالب آنها بررسی کرد. کیفیت سرد، تهاجمی و سلطهگر، همراه با اشغال فضا و دفع عناصر پیرامون، از ویژگیهای شیء مینیمالیستی هستند که به خوبی میتوان آنها را در پدیدههای جدید معماری شهری از قبیل پلها، مشاهده کرد. روزنامه شرق
اسلاید 11: طراحان منیمالیست تاثیر گذارافراد بسیاری وجود دارند که طراحی مینیمال انجام میدهند. اما در مینیمالیسم هم مانند هر حرکت یا جنبش دیگر، افرادی وجود دارند که به عنوان مهره های کلیدی در نظر گرفته می شوند که از بقیه با نفوذ تر و تاثیر گذار تر هستند . در طراحی مینمال هم دو طراح با نام های باکمینیستر فولرBuckminster Fuller و دایتر رمز Dieter Rams به عنوان دو مهره کلیدی و تاثیر گذار شناخته شده اند.فولر (Fuller) یک طراح آمریکایی است که به علت طراحی نمای گنبدی شکل هندسی خود مشهور است. او در سال ۱۸۹۵ به دنیا آمد. میل به پیشرفت و آبنده گرایی او را در طراحی این نمای گنبدی شکل مینیمال، در اواسط قرن بیستم، کمک بسیاری کرد. این بنا تا امروز پابرجاست و جزو نماهای مدرن در نظر گرفته می شود.کتاب مينيماليسم - نویسنده: ديويد بچلر - ترجمه: حسن افشار - چاپ اول - سال 1392
اسلاید 12: برای طراحان نام دایتر رمز (Dieter Rams) نام آشنایی است . رمز (Rams) یکی از طراحان صنعتی آلمانی است که در سال ۱۹۳۲ متولد شده و طراح ارشد شرکت Braun بود.شرکتی که در آن طراحی های جدیدی مانند ضبط صوت ها، رادیو ها، ماشین حساب ها و لوازم مصرفی دیگر طراحی و ساخته می شود. رمز (Rams) در رابطه با مینیمالیسم در طراحی، می گوید:کمتر، اما بهتر . Less, but better
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.