صفحه 1:
صفحه 2:
موضوع:
فصل يازدهم
معرفت شناسی
صفحه 3:
صفحه 4:
مقدمه
دراامباحث لآگذشته بدین انتیجه ار هنمون 1011 که [ادستیا بی 111 معرفت ایق
0 مطا بق10001001000011011011 بلكه 10000000010000000100000000001000101
11 بايه 1011001000100أهمجو ن 010001000100007000000070000001000100000:خطا نابذ
11 آن ناگ ا ر 1110101101110 فصل 1101010100101010100101010010111تر قیب,
[nooonoooooooonoonooonooosooonoooocoooonoeooononooooonoooooooonncooooooscoooonsoeooonen
‘F <caenes> DODDDD00000000000000000000000000000000000NNNN000000000000
OOOOO0000000000000000000000000000000000000000000000 Js Lax. [100000000000000000000000000
‘0000 000000000000000000000000000000000000000NNNNNN0000000000ooooONOOOOOOOOOOONOOHoo
QDDDD0000000000000000000000000
صفحه 5:
از مباست بنیادی منطق است ولی آشکارا پبوندی ناگسستنی با معرفت
شناسی دارد؛ زیرا پس از از اینکه دیسیم که دستیابی به معرفت یقینی و حقیقی ممکن و بلکه
متحقق است و معارف بشری رابا ارجاع به لّن معرفت های یقینی, یعنی بدیهیات اولیه و
وجدانیات . قلبل ارزيلبى لند وسبا آنها عى توان كزاره هاى حقيقى را از غير
اولين مساله اى كه فرا روى خود مشاهده مى كنيم اين است كه شيوه هاى دستيابى به معرفت
کدامند؟ با کدامیک از آنها می توان.به معرفت معتبر یقینی و حقیقی دست یلفت؟ یه دیگر
سخن. انحای استدلال کهباآنها.به معرفت نوینی دست می یابیم کدامند و کدامیک از آنها
تمییز داد.
مفيد يقين هستند؟ بدین سان. در لین فصل شیوه ها و راههای دستیابی به معرفت (استدلال)
را مورد بررسی قرار داده, و تفاوت ها و شیوه ها و راههای دستیابی به معرفت (استدلال را
مورد بررسی قرار داده تفاوت ها و مزیت های هریک رابه اختصار بیان می کنیم. از آنجا که
شیوه های کسب علم منحصرند به تمثیل استقرار و قیاس و قیاس خود به دو شیوه ی تعقلی و
شیوه ی تجربی قلبل تقسیم است. ابتدا تمثیل . استقرا و قیاس را بررسی می کنیم.
شیوه ی تعقلی و تجربی را مورد بحث قرار می دهیم.
صفحه 6:
گفتیم شیوه های دستیابی به معرفت و راههای کسب علم عبارتند از: تمثیل.
استقرا و قیاس- به تعبیر منطقدانان . استدلال یا تلاش برای کشف مجهولی با
استفاده از معلوم دیگری به سه صورت امکانپذیر است:
۱-سیر از جزئیبه جزئی دیگر وبه عبارت دیگر. سیر از متباینی به متبلین دیگر:
لین شیوه استدلال را که در منطق «نمثیل» می نامند بدین معناست که حکمی را
به استناد شباهت در موضوع از موضوعی به موضوع دیگر سرایت دهیم؛ مثل
اينکه دو نفر شبیه هم باشند و یکی از ایشان باهوش باشدمبه استناد شباهت آنها
بگوییم که آن دیگری نیز باهوش است یا لب و گلاب هردوملیع بوده. در سیلان
مشایهت دارند. به استناد لین مشایهت حکم لب را می توان با كن تطهير كرد
تعمیم داده و بگوبیمبا گلاب نیز حی توان وضو ساخت. لین شیوه ی مفید |
و حداکثر مفید ظن است. منطقا " نمی توان با آن یقین دست یافت.
صفحه 7:
۲- سیر از جزئی به کلی و به عبارت دقیق تر . از خاص به عام: در اين
شيوه استدلال كه «استقرا » نامیده می شود ذهن از کوچکتر و محدودتر
به بزرگتر و عالیتر سیر می کند بعنی ذهن با بررسی افراد یک کلی و
یافتن خاصیت مشترکی در بین آنها با آن خاصیت را به تمام افراد آن کلی
تعمیم می دهد.
صفحه 8:
استقرا خود به دو قسم است:
الف)استقرا تام: این نوع همان استقرائی است که درآن همهی افراد یک کلی
مورد بررسی و مشاهده قرار می گیرند؛ از این رو. مفید یقین است ولی
دستیابی به چنین استقرایی معمولا" در علوم بشری عملی نیست. زیرا چگونه
مى توان افراد يك كلى . نظير أ و آهن و نقره. را رد گذشته و حال و اینده مورد
مشاهده و بررسى قرار داد؟ اكر بتوان افراد موجود آنها را مشاهده و بررسى كرد
جه راهى براى مشاهده و بررسى افرادى كه در كذشته تحقق يافته اند يا
افرادى كه در آينده تحقق مى يابند وجود دارد؟
صفحه 9:
ب-استقرا ناقص: استقرایی است که در آن برخی از افراد یک کلی مورد بررسی و مشاهده
قرار می گیرد و خاصیت مشترکی ميان آنها استنباط می گردد و به همه ی افرااد آن كلى
نسبت داده می شود. نظیر فزلات در اثر حرارت منبسط می شوند. «آب در دمای صددرجه به
جوش مى آيد». از آنجا که در استقرا ناقص همه افراد یک کلی مورد مشاهده و بررسی قرار
نمی گیرند(چنان که در استقرا تام همه ی افراد مورد مشاهده و بررسی قرار می گیرند) و علت
ویر شاسایی نی کرد جنیکد ل ی کت ار این
رو استقراء ناقص یقین آور نیست و حداکثر از آن ظن حاصل می شود. بلکه هیچگاه نمی توان
یقین دست یافت هر لحظه احتمال دارد که فردی از افراد آن کلی مشاهده گردد
از راه آن به
كه مشمول حکم افراد استقراشده نباشد. اگر حیوان شناسی یا تفحص و استقرا مشاهده کند
که حیوانات هنگام غذا خوردن فک بالایشان ثابت و فک پایین آنها متحرک است سپس آن را
به همه ی حیوانات تعمیم دهد. با تفحص بیشتری می توان حکم مذکور را در مواردی نقض
کرد؛ نظیر تمساح که گفته می شود فک پایین وی ابت است و فک بالایش متحرک است بدین
سان. تعمیم مذکور صرفا" احتمالی یا ظنی است و قابل نقض می باشد.
صفحه 10:
7سیراا زاکلی[به اج زئ ی 111111 عبا رتادیگرءعام171اخاص[این1
وا ذ هن 11101111111010111101110111 1 محد ود تر 1101110000 قیاس 10001000011
اشود؛
ال ا
1111[ فيهما اأآلهه 100001010100010
01010111
10111
O00
OO00000000000000000000000000000000000000000000000000000N00NUNN00000000000000000
OQO000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000
OQOOO0000000000000000uNN000NNN0000000000
صفحه 11:
با ary ما ضرق مت ط 1101101110110 11011011111 با یکدیگر15]
ليا زلآنها000000000000000000000101010101010101000000010101[ايعنى
7 ماجحا الالالال
۱/۱/۸۱۱۸ ۱(
۱ ۲ ضلیا ی ۱۱11
7 ادها 1000000000000000
QOQDDQO000 000000000000 00000000008 ۱۱ yee DODDOOOODD000000
OODOQ00000000000000
صفحه 12:
DODDOODOO000000007_, §. 2.5, 0O0000000000000000000000000000000000,,..[00000000000000000000
فراردارد؛
1000000000000000 000
إل
۱۱۱۱۱۱ م1111111111111اقصايا
00111111111111 ۱
1م000
صفحه 13:
۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۹۱۱۱
۱۱
QQD00000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000
ODDDD000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000
‘Q0DD0000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000
‘Q0000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000
OODDQD0000000000000000000000000000000000000000
‘QODDD000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000
تست » | عتبا ر1001000000000000000000000000000000000
"0000 000
0 000000000000 نت000"
1۱۱۱۱۱۱۱
صفحه 14:
روش اتعقلي]
۲ اندارد؛
[اچدا نک11111101011100001000101 ویزوا] خود1 1111111111 صر فا !111111111 طبر
۲ ات 11111101011111101010]10110100001000011 ایا ضیاات لاه 1010000017010
00
آاو جودامزيتيلاکه111000000001001000000000000۲
1۱۱/۱۱۱۱۱۱۱۱
11111111111110 نا مط رح 110000000007
۱۱۱
صفحه 15:
نوع مسائل علو طبیعی اقتضا دارد که برای حل آنها از روش تجوبی و از مقدملتی که از راه
حواس به دست می آیند استفاده شود؛زیرا مفاهیمی که در این علوم به کار می روند و موضوع و
محمول قضایای آنها را تشکیل عی دهند مفاهیمی هستندکه از محسوسات گرفته می شوند و
طبعا" اثبات آنهابه مشاهدات حسی و آزملیش نیاز دارد: مثل " هیچگامبا روش تعقلی و تحلیل
هاى عقلى و فلسفى نمى توان فهميد كه اجسام از مولکولها و اتمها تشكيل يافته مند و آنجه از
تركيب كردن برخى عناصرببا ديكرى حاصل حى شود جه آثارى دارد ويا اينكه شرليط زيست
محيطى موجودات زنده جيست ويا اينكه علت فلان بيمارى جيست و جكونه درمان مى كردد.
از لين رو لازم است كه در لين كونه علوم از روش تجربى بهره كرفت.روش تعقلى در اينكونه
علوم كارليى ندارد لما مسائلى كه مربوط به مجردات و امور غيرمادى است هركزنبا روش تجربى
قلبل اثبات نيست و حتى نفى ن نیزنبا روش تجیبی امکان ندارد؛ مثلا"در هيج آزمايشكاهى
نمی توان وجود روح انسان و هستی مجردات را نفی یا اثبات كرد.بلكه قضايليى كه در فلسه يا
منطق مورد بررسی قرار عی گیرندبه کمک رش تجربی قلبل اثبات نیستند؛ زیرا مفاهیمی که
قضاياى فلسفى و منطقى از آنها تشكيل يافته مند از معقولات ثانيه لند كه از راه عقل بدست می
آيند و اثبات و نفى آنها نيز تنها بوسيله ى عقل امكانيذير است.
صفحه 16:
حاصل آنکه برخلاف نگرش بعضی از متفکران مغرب زمین و بعضی از
پیروان شرقی آنها. روش تجوبی مزیتی بر روش تعقلی ندارد بلکه روش
تعقلی بر آن مزیت دارد؛ زیرا روش تعقلی بر بدیهیات اولیه و مانند آن
مبتنی است ولی روش تجربی بر قضایای تجربی. اما روش تعقلی با
وجود مزیت فوق قلمرو وییه ای دارد و در حوزه ی خاصی کار است؛
همچنانکه روش تجربی نیز قلمرو مخصوصی دارد.
صفحه 17:
بلید توجه داشت که بر معنای لین سخن که «قلمرو و حوزه ی روش تجربی علوم
طبیعی است» لین نیست که علوم طبیعی صرفا" از روش تجربی استفاده می کنند؛ زیرا
روش تجربیبه معنای مصطلح در منطق کلاسیک - که در اینجا مطمح نظر است -بر
قضایای تجربی( تجربیات) مبتنی است و اینگونه قضایا براساس نگرش قدما از بدیهیات
انویهبه حساب حی آیند و از لين روحی توانند مقدمه و مبدا برهان قرار گیرند. آشکار
است که چنین قضایلیی در علوم طبیعی کمیاب است ؛ و در علوم طبیعی معمولا" از
استقرا ناقص . تمثیل خلاق ( که همان حدس بمعنای گمان است) استفاده می شود و
همه ی لین شیوه های استدلال غیر یقینی بوده. صرفا" مفید احتمال و گمان و حداکثر
مفید ظن هستند. بلکه می توان گفت: اکروزه در فلسفه علم و علوم طبیعی روش
تجوبیبه شیوه های غیر قیاسی -یعنی استقرا و تمثیل -اطلاق حی شودنه به شیوه ی
قیاسی . هلی براساس نگرش قدما روش تجربی قیاسی بوده و بر قضایای تجوبی مبتنی
است؛ بدیت ترتیب . تجربه در عرف فعلی اهل علم مفهوم دیگری دارد. تجوبه براساس
لين مفهوم نیین حداکثر ظن آور است و از نظر ارزش منطقیبا روش تعقلی که
آور است. قابل مقایسه نیست.
صفحه 18: