صفحه 1:
نوشیجان تبه
این تپه در ۶۰ کیلومتری چنوب استان همدان و ۲۰ گیلومتری غرب شهرستان
ملایر واقع شبده است. تبه واراى ۸۰متر طول و ۴۰ متر عرض مى باشد ر PVT RUN
بر است. تبه لوضبجال از دو قسمت طیعی و معنوص تشکیل شده است:
کاوشهای باستانشناصی در ان محل در سال ۱۳۴۶ شمسی (۱۹۶۷ میلادی)
أغازكرديد و طی بنج فصل حقارى آثار ال
أن ماد به دست آمله اسث که از مشخصات آن استفاده از حفث خام با طرجهاي
جهی از مسنازی مشخصی و جالب توجه
مختلف تزیتی در این بکان میباشد.
در.طی عملیات حفاری سه دوره متمابژ به دست آمد که به قرار زیر میباشند.
ترشیجان ادوره ماد
توشبجان | دوره هخامنلی
توشيجان !| دور پارتی
مهمترین این طبقات نوشیجان 1 میباشد که متملق به سکرنت قوم عاد است. که
اکثربقاپای ساختمانی بهدست آمده نز منعکس کنده اشفال و سکونت تبهه در نیمه دوم
قز هسم تا یمه ال ترن شم قل از لد ترنط همین وم است.
با توجه به سفالهای مكشوفه و ساير آثار به دست آمده از حفاری نوشیجان و از
سطع طیعی و صخرهاى نبه كه مربوط به اولين آثار اشغال تیه است شک و تردیدی در
dl day glee به مادها باقی نمیگذارد و از طرفی با توجه با یافتههای فرهنگی از ان
تبه: أحتمال بر أين أست كه استقرار در ابن محل زودثر از قر هشتم پیش از میلاد
صورت
فله است.
آثار ساختماتى به دست آمده از ابن تبه (تصوير ١؟) عبارتد از
صفحه 2:
۱-بنای قدیمی جبهه غربی:
Waly soy Ye. 7
WEL serene Spee?
اطاقها و انیارها ۴
۵-توئل
با نوجه بهنقبه و طرح بنای مکشوفه و مظالعات باستاتشناسی و معماری معلوم
شد که اين با قبل از احداث قالار مترندار ساخته شده است. ررودی این بدا از جبهه
شرقى ونظير معبد موكزى استكه از دو محوظة مربوط به هم تشکیل, شده است. به ین
ترتبب که محوطه داخلی نا بسورت اناق متطیل شکلی اسث که ورردی آن از اطاقی
syle بوده است, ر مدخل این اطاق پس از احداث تالار ستوذهاز توسط بدنه غربی
یک آتشدان در جبهه چتربی اطاق اسلی: نان
در این مکان انجام میشده است (البته به صورت پتهانی)
تالار مسدوه شده است. وججود ب
میده که مراسم
بنابراین میتوان گفت که ازلین نبایشگاه آنش در قضای سریسته در تپه نوشیجان بوجود
رلرژی مذهبی در حال رشد زمالٍ ماده بستگی دارد.
نه جنوبی و غربی این معبد بقایای در طاقجه كه ذاواى سقف هلالى ست
آمده و بدون شک ابن مراسم پا
پر روگ
مشاهده میشود.
اطاق معید به صورت شمالی -جنوبی ساخته شده و در حدود ۸/۵عتر طول و
۵ متر عرض دارد و در بدنه مخروبه شمالی آن؛ آثار صه طافچه بصورت نامشخص
وجود دارد که احتمالاً یکی از آنها به حورت عواکش بوده است: زیرا دز دیوازه جنوبی
علاوه بر طافچههای ذکر شده, هواکشهابی تیز درد بدئه تمه شدء است. در حاشیه
يدنه جنوبی معید بای یک سگوی پرچسته بهابماد ۷۵« ۸۵ سای متر وجود دارد که
شاید شالرده پایه سترنهای محراب معبد بوده است. آخرين تاربخ استغاده از إين بناى
دیمی همزمان با دگرگوتی معماری و ساخت بای عالار نتوتادار در شرق معبد.
صفحه 3:
ساخته شدء و باعث مسددود شدن وروی بدای قدبمی جبهه غربی تچه توشیجان گردیده
است: بدیهی امت:در این زمات فعبد عملگردی تدانته و معبد مرکزی با مسحصات و
طرح بهتری احداث شد» بود و به همین جهت تالاز Lahde نوشیجااه بعد اژ
متروک شدلٌ اولین آنشگاه جبهه غربی تپه بوجود آمده است,
تالار ستوندار (تصویر ۲۱ شماره ۳٩
اپن تالار بر روی سکویی که از خشت خام سناخته شده احداث كرديده و شالودة
بر بیاد شقتهریزی با ملاط گ وکف سازی نهاده شده است تالا بصورت شحالی
چنوبی است که ۲۰ متر ول و ۱۵ مثر عرف دارد رلی به صوزت راست گوشه کامل
تست و ضلع شرقى آن داراى زاوية قائمه نمى باشد و بدنه غربى آن نيز متكى به بقاباى
ممبد ثديس است صن مزكزى تالار داراى سه رديف تون چهارتاین است که جمعاً
شامل ۱۲ ستون میباشد که متحمل بار سنگین سقف و پوشش تالار بودهاند, صتونها
هسگی از چوب بوده و اطراف هریک از آنها را با خشت خام و با ررکشی ملاط گلاندود
کردهاند, از علاتم بهدست آمده از جای ستونها معلرم میشود که هریک از ستونها با ۶
چیده میشد پاستونها را تشکیل میداد. اتف این
مجموعه ختنها یه ۳۰ سایتی مشر میرسید و قطر پایه متونهایی که به این ترتبب تشکیل
میشد به ۱۰۵ ساتیمت میرسیده است, ای سئونهای چوبی نشان میدهد کنه
هریک از سنونهای چوبی دارای ۲۵ سانتیعتر قطر بوده است.
بدنه شرقی تالاردرای دو طاقچه و بدنههای جنوبی و شمالی هریک ٩ طاقجنه
تریینی دارند ولی در بدلهی غربی چیزی مشاهده نمیشرد. در زیر سقفه پنجرههابی
جهت روشنایی و ورود نوريه داخل تعييه شده بودكه به ائدازه كافى نور و ووشایی رابه
قروث ثالار مىرسائيذهائد در داخل تالار نيز سكونى براق تشيمن ساختة تدوكه با
عدد خشت خام که پصورت مضاعف
توجه به نفشه بنا و طوح بازسازی آن از ولحاظ با مختصر اختلاقی قابل مغایسه با
ممباری تلارمخونندار سر (تصوبر 18) و تیه گودین میباشد که دارای عتاصر
معماری یکنواعت و قرب زعانی میباشتد. بویژه سکوی نشیمن و تختگاه و آتشدان
بناهاى قوق الذكر تقريباً سيباى كلى تالار ستوندار نوشيجان را از نظر معمارى و طرح
الا میکند که در ابتجا تالار سنوئدارة با سکوی نشیمن از خشت خام ساخته شده که اب
صفحه 4:
سكو م متكى به بدئة جنوبی تلار میباشد.
تعید اصلی (تصویر ۲۱ شمارههای ۱و ۲۵)
معید اصلی با سعبد مرکزی بنایی است به صورت he با ۸گوش
تصویر ۲۲) که با خشت ام و با همان عناضر معساری دز توشیحان ساخعه شده است.
تا که پیش از تخربب بالاشه سنگهای ورتهای اژ توغ سنگهای شبست محلی به
ظور حفافلت بر شده بوده ضمن حفاری و پس از تحلیهلاشه سنگهای مطابق با همان
سمای اصلی خود ظاهر شد. یکی از مهمترین و باززشترین آثار درره ماد و مهمثرين
تر معماری آبه نوشیجان نیز همین پا است. کدف و پیدایش این بنای غفعی» که از نظر
pel و معماری یکی از فرمهای پیشرفنه این دوره است ما را با مظاهر مذهبی زمان
اد ر چگوتگی پیشرقث این کیش و آیین (زرنشتی) آشنا میسازد. معبد که از دو اطاق
بر و مقابل و جدا از یکدیگر ساخنه شده و با درگاهی به بهنای ٩۰ سانتیسنو به
بکدیگر ره میبینگه برطبق طرح و تقد قبلی و بو
ا در نظرگرفن فرم آن یوجوه آده است. و
op sale
اوبه شمالی سرسرا و در داخل بنای اصلی یابه آنشدان (تصاویر ۲۳ و ۲۴) و محراب
نعيد به نحو جنمگیری ساخته ضده است كه بر روى آن مقدارى خاكستر ار بفاياى
و نگهدار یآ
از خصت خامو به نحو جاب توجهى ساخذه شاده اسث. مجمر با نشدان که صفحه مریعٍ
شکل فوفانی را تشکبل میدهده دو وسط أن محل قرار كرفت أنش به جشم مى خؤرد
(تسوبر ۲۶) لازم به كر است كه بعدها در درر» هخامتشيان وساسانيان نيز با مظاهر و
آنارر ابن نوع تربانكاهها با محخراب برخورد م ىكيم
در دررث معبد وبه روی سطوح جابی آذ بنجره لمابى بصررت sel ip
شده که در اصعااح آنها را ینجرههای کور مینامیم (نصاوير ۲۵ و ۲۶) ر ROM
قبل از یلد از ابن مان یه دسث آمد. در گوشه دیگر این با در
مست ند پا مرا
dae acy تعداای حفرهفای فیرمشخص و صلبی شکل Mats هم جنبه تزیتی
و هم برای گذاشتن رسایلی درون آنهابوده رجود داوج
ورودی اصلی معیدء که در یدنه جتربی و از درون اطاق مستطبل شكل مجارر
صفحه 5:
میباشد و از اين لحاظ درست مشابه و نظبو معید قدیمی است که با توجه به پلان بنای
متکتیزقه آق را می ترا جزمین للایعگاه oily Det peg paints wool
از طرفی وجود پلههای گرد در هر دو مکانه بغلور یکنواخت: دارای عملگرو
یکسانی بوده که در دومین بنا ققط محل آن تقبير كرده است, همچناتکه نقشه بنا یر با
مخصر اختلافی: تغیبر جهت یافنه است, نقشه معبد مرکزّی زمابٍ ساد در نو شبچان
بگونهای است که مارا به ستت معباری دوره سامنانی نزدیک میکند و بر اولین ار
طرح جلیا شکل ساختمانی را در کاخ بیشابور و در اکثر آتشگاههای زان ساسانی
مشاهده میکنیم. ولی در مفایسه مکانی و زمالی طرح چنین فرمی را میتوان با تقشه
یکی از اطاقهای منقرش مکشونه از حفاریهای لرستان در محل معروف به پاباجان که
هر حدود ۱۰۰ گیلومتری جتوب غزیی این مکان قرار دازد پزرسی نمره.
اما در مورد پنجرههای کوربابد گفت که از تن تهم تا هفتم تیم آشوریها با چنین
پتجرههای کاذب آشنایی نداشتاند ولی در بناهای اورارتریی نهتنها در باهای حشتی
بلکه در بناهای ستگی دیز چنین پدبرههایی وجود داشته و سا در hey Salen
مخامتشیان در دو نقطه فارس: دز نقتی رسحم به روی بدنه کمبه زردشت و در پاسارگاد
به روی بدنه بنای معروف: به قبر کمپوجیه با آن مواجه میشویم
به هر جهت دتت و ترجهی که در برگردن و حفظ معبد مرگزی به عمل آمده این
احتمال را میدهد که مجموعه بناهای لوشبجال» فلعه و دژ ابن مككان فقط به مظور
حقاظت وياسدار از يس بای سلذهبی و مهم پوده استه یا در شیر انسنووت
میتوانتهند بدای Sy را بدرن بركردن رهااكس.
اتاقها و انبارها (تصویر ۲۱)
دومین اثر مهم معماری نرشیحانه دز أبن مكان است گه در یک پلان زمین صاف
يا لاق تكباتى: هماهت كرديدم ومتصل به بك بلكان امنت ودر طول» جهار انيار
تسلیسانی موازی دارد. دز خبامل حصار وياروبو اطائهاى مسكونى و البار وستخازن
میباشد که میجبوعهای به طرل ۲۵و عرضی ۲۳ متر را قراگ شهاند. دیوارهای بیروئی با
* برح در جهت يهنأ و لابرج در جهت طول طرحربزی گردیده است. تنها ورودی بتا بن
دوبرج استاندارد در وسط دبرار شرقی کار گذاشته شده است متأسفانه در اصلی» از بين
صفحه 6:
رقته است و چهارچوبهاء در ارتفاع کمی بیشتر از | متر برجا مانداند. اگرچه نیمه
شمالی اطان تكهبالى از يبن رفن بفایای نیمه چنویی بهخوبی حقظ شده است؛ ما
نیم سه طاقجه مدای شکل یم که سقف آنها با دو خشت یه صورة
پوشیده شده تزیین یافته است. (تصویر ۳۷) و بالاخره دو احاق ایجاد کردهان
سریازلن در حال انجام وطیقه نگهبانی هستند خودشان را در طول ماههای زسنان گرم
اق با ریگهابی که از آب سا
شدهاند پوشید» شده است. غرب اطاق نگهبانی؛ یک تسمت بهن ات که بهطوو ناقصی
حفظ شده است.دره به روى بك باكره باشيب ملايم باز مى شودكه قسمث اعظم سقف
پاگردناپدید شده است اما نزدیک ly اولبن بخشی پلکان, یک رشته بستهای خشتی
کنن. به ان یل که هنرز هم بخشی بزرگی از کف این :
مرازی در هر دو طرف راهرو بهچشم میخورد. ابن بینهابه فراصلی ظاهر میشوند که
دارای یک الحنای جزیی میباشد.
در حالیکه در یک پررسی محدود؛ میتوان دید که نه ققط در الحناهاء بلكه در
Une یز پخویی کار شده است. ها آجرهایی (خشتهایی) هستند گه به تدریجببه
نمایندگی بخشی از یک اطاق ضربی که دوبره از یک لاه بالاثر به پئین ردخه است
رری ستها ظاهر میشوند. در اطاق ۲۰ بلکان گرد در سه طرف یک ستون آجری
شرفت نموده: بل زاين بلکان چهارطرف را داشته باشیم, در هر طرف که مت به
سوق يروث مایل میشد یک قاببندی چربی: که سالاتابدید شده کار میگذاشتند: در
حاليكه مطح کته واه رام فر بالاترين نماق سمت راست يده میشود. بیشترین.
احتمال در جبههاى مشخص است كه اجزاى مسقف با يك يلوك مركزى دوباره به هم
منصل شدهءاند به يابيق پلکان با سمت چب بیرون از اطاق نگهبانی برمیگردیم, در ابنجا
به دری میرسیم که به ارلین چهار انار تسلیحاتی میخورت نزدیک gh) دسث چپه
پنجره مشابهی بوجود آمده که غبیترین کدف اولین فصبل حفاری در آنجاه کشفب ذخیرد
رای بود.جنوییترین ار سلیحانی,اطاق ۳۳ نک انا ساده به نظر مس آيد و
از یک بنخیی فروریکته در
تغييراتٍ متتوعی را در آن میتوان دیدهاحتمالاب نع
قسمنى از بلكان بيشتر اطاقي ۲۳: بزرگتر شده با آجر ون
براى یگ ره پله جدیدبه این طیقه یه وجود آمده است.
لياق هوي
صفحه 7:
با دقت و ترجه به بقاباي انبارهاى تسلیحانی چنین به نظر میآید که آنها قبل از
متروک شدن هل بهطور مپستماتیک خالی شده است. لام به ذکر است که حالت بناء
تشان می دهد که تورگیر | خر در ضلع غربی (یه جهت معبد دزم) و
احتمالً در زیر سقف ابجاد شده است. بر روی حصار دزه بغابای شکافها و سوراخهابی
که
اطاقها و نبارها
نیرکش میباشد (تصاریر ۲۸و ۲۹) و احتملاً جهت دفاع از jo یجاد شده دیده
میشوه که یدتر آنها متأسفانه بر اثرمزور زمالا خراب شده و از ین رفتهانده یی نوغ
تبرکشها زا میتان در دژهای اورارتریی و آشوری نیز مشناهده ننود که احتمالاً ادها
در ساختن آنها از معمازى اورارتو و آشوريها تأثير بذيرفتهائد.
سقف اطاقها واتبارهاء عماتطوزىكه در اورارترها نیز مرضرم بوده پوشش مسطح.
جوبی داشنهه اما پوشیی بعضی از راهروها و شبتالها؛ بصورت فلالی (تضویر ۲۷) با
خشتهای بزرگ مستظیل شکل و بصورت ضربی؛ پوشاتیده که از لحاط هتر معماری در
این دوره خیلی جالب و بسیار حایزاهمبت میباشد, مصالح ساختمانی بکار رت در
اطانها و انارهاه عموماً از خنت برده که ابماد خشتهای بکار رفته در آتها حدود
hp asl ۴۰ ۶ ۳
توثل (تصویر ۳۰)
در بخلی شمالی تالار ستوندار و در امنداد شرق و حرب (تصویر ۲۱) حفرهای
سردایهای شکل گنده شده گه در عمق ۴متری به صسخره متهی میشرد, ارتقاع ورودی
ابن حفره یلهدار که از آن؛ تونل نیز باد شده است ۱۷۰ ساایمتر و پهنای آن ۱۸۰
ساتیمتر میباشد که از صطح طیعی تبه يه طرف غرب بصورت شیبدار و يطول 1۰
زوشن مى زد كه هرك كار
ثوئل باباذ تبافته و ملكه به عللى: بطور تافص رها شده اسث. و در وضع مرجود ثوئل
دارای ۴۳ بوده و عملکره آد چندان معلوم روشر شده است. ولی از لاشه ستگهای
اذ ممبد اصلى كه احتمالاً جتية حفاطنی داشته استفادد
امغر حنفوكرديده است ولی با نزجه به کل ظاهرى آد
بدست آنده از آنه جهت
کردمان wile مئتوان اين راي برقت كه فويل هر أخرين دورة أستقرار دز ین مگانته
احداث كرديده ودر عين حال جنبة امتتى داشته و ساكب: محل در مواقع ضرورى ويا
احساس خطو از آن بعنوان پناهگاه استفاده میکردهانند, لازم به ذکر است که چتبن
صفحه 8:
بناهكاء فقط مختس به مادها رده بلکه در کاوشهای شهر گوردیونه داقع در بش
مرکزی آسیا ترنلی پلهدار کدف شده است که از هر لحاظ فابل مفایسه پا توتل ترشیجاو
میباشد.
حصار و (تصوير ۲۹)
در بسخش جنربی اطاتها و انبارها و همچین در طرف شرقی آنها خعار
سححکمی بهچشم میخورد که در بخنی شرفی با انهای خاصی بتاها را درسگرفه
است: (تصاویز ۲۸ و ۲۹) است. در رف جترب خصار دژه در امنداد شرق و غرب ده
کنگره ایجاد گردیذه» که حصارهای کنگرهاز اوزارتوها را پهخاطز میآورد. دررازهدژ؛
در طرف شرق میباشد.
گنجینه مکشوفه از وشیجان تپه
یکی از جالبترین اکتشافات هبأت در پایان فصل حقاری در اطاقهای شرقی قلمه
که در شرف اتمام کار بود بهوقوع پیوست. به هنگام برداشتن یک آچر ناتمام از کف
سراشیب در جیهه جنوب شرفی معلوم شد که این جر برای پنهان ساختن يك كاسه
گروی شکلکه درون بايش از ٠١ شىء نقرءاى كوجك برشده بود بكار رفته اسه
(تصریر ۳۱) النته در چنین شرایعی بابد گفت که اینگوته روشن تدفین و پنهانساری در
راقع يتك روش سویع بوده و در یک مرردٍ اضطراب و نگرانی ناشی از حمله و ویرانی و
عارته چتینکاری برای دننگنجینه ها ضورت میگرفته امت.
اشياء مکشوفه انراع گزناگولی یودند که از ضمله آنها میتان ید مهرهفا و
حلفههای کر چک به قطر ۲/۶ سانتیمتره بک گوشراره کرچک دارای چند شی» مدور
حداگانه از تقره شش بایهی تفرهای به ندازههای مختلف و بیش از یکضد تکه فلز اشاره
کرد البته با ترصیفی اين گرنهه احتحال میرود رارد بحت در توسعه ارزش تقرهکاری و
Lt نجارت این کالای گرانها بشريم. يهرحال روش جواهرسازى yp SS BU
و در آنها حوامل ترکیبی دیگری دیده نمیشرد: در ضمن دز همان زمان نمكن AS cash
پایهها و حلقههای نقرهای و فبره مورد امتعمال
سادة جواهرسازی را تشکیل میدادهاند. اگزججه بحث دز ابن eee لزه
مطالعات بیشتری را ایجاب م ىكدد ولى بابد گنت که بسباری از اشیاه با
ری داشته و تاحدی نیز اشکال
شده از نظر
صفحه 9:
کار و شیوة هنر مربوط بههتر محلی برده و هریک متمادل با رژن خود نیز ارزض منفارتی
داشتهاند. 1
شابد بتوان اضافه کرد که مهرههای عدور مارییج این مجموعه: Lae قدیمیتری
داشته و شاه مارپیج دیگر که اححمالا مربوط ببه یک گردتبند میباشد, مشایه آن از
طیقات مربوط یه اراغر هزاره صوم یا اریل هزاره دوم پیش از مبلاد تبه حصار 1118
دامقان شناخته شده: از طرتی مهرههاى كرجك تقرءاى ابن كنجينه با أشياء مكشوقه از
مارليك و زيويه قابل مقايسه مىياشد.
در ضمن حفاری اشیاء مفرغی نبز از اطاقهاى نرشب
این اشیاء شباهتهایی با اشیاء قرن هفتم تیمروه پیدا مینماید و چنین تصور میرود که
مادها اشیاه فوق وا بههتوان غنائم جنگی از شهرهای غارت شد؛ آشرری به توشیجاف
آرزدهاند.
ترتیب تاریخی
تا حدی از نظر وحود مدارک و آثاری برای تاریخگزاری و توجه به آچه توصبقف
شد باید گفت علاوه بر همه اینها یک تکه چوب بزرگ که شاید قسمتی از یک تیرچوبی,
برده است و از اطاق شماره یک کشف گردیده با انجام آزمایشهای کرین ۱۴ زوی این
جرب. تاریشی محادل به ۲۳ > ۷۲۳ پیش اژ میلاد یه دست آمده است, این ثاریخها که
ممکن است با زندگی و حیات اولبه موجرد در دوران رواج و ترقی ساعتمان مرگزی
ترشیحان مطایقت داشته باشذه بهرحال دلایلی؛ در مورد ستروک ساندن و عرک تیه
انپه بدست آمده است که
تمیتواند از تیه نوشیجان که حنوز کاملاً وضع ن روشن نشدء و مورد بررسی دقبق قرار
تكرنته است» بدست آید. معهلا: این ناحیه باسنانی بدون تردیده و احدو یک مرکزیت
سیاسی مذهبی و مهم نظامی در زمان مادها بوده و استحکامات. نوشییمان؛ بو:
جهت دفاع و مقابله در يراير هجوم و تاحت و تازهای وحشرانة آشوربها ساخحه
شده است ولی بعلت تاامن شدن متطقه؛ مادها اين مکان را رها کرده و بهجای دیگر کوج
شموههاند که ابن امتتباط میتواند بر وجود نوئل (پناهگاه زیرزمینی) و پنهان کر ون گنجینه
و دیرار دقاعي دژه میتی باشد.
صفحه 10:
آتوشیجان !|
این طیقه فرهنگی روی طبقه فرهنگی | شناسانی شده و دربرگیرند! آثارفرهنگی
عصر هخامنشى میباشد.
MM Oat ys
طبقه فرهتكى که روی طبقه !1 تررگرفته معرف آثار فوهتگی پارتی برده و
مجددا متروک
زندگی در این طیقه یش از ۵۰سال دوامنیانته است در این ین دوره
و خالی از سکنه مانده و بدون: شک ساکنان آن به متاطق بهتر و قایل سکرنتتری
hy
با توجه یه آنچه گذشت میتوان به این مطلب اشاره نبود که تلار متوندار ه
نوشیجان از یک طرف قابل مقایسه با تلارهای سنوندار حسئلو و گودین است و از
طوف دیگر مشاه تالارهای ستوذدر ارارترو سبک معماری آنهامیباشد.
عنصر مهم این مکان وجود آنشگاه مى باشد و برستش آتش در نضای بسته که
مطایق تعلیمات زرتشتی است و ما در اینجا اولین مدارک مستند از دین ژرتشتی درا
را مشاهده مینمایم. از طرف دیگر وجود این آتشگاه میتواند در ارتباط با وجود مغان
در اين محل باشد که عهدهدار مراسم مذهبی زرتشتی بودهاند
از سوی دیگره عنصر معماری که در نوشیجال بسیار حانز اهمیت میباشده
وجود طاتهای جتوبی بر بای طافبههای این مجتمع است که از دیدگاه معماری
پیشدرآمد طاقهای شری در ابوان مىناشد.
خلاصه اینکه با درنظرگرفتن تاریخ و قدمت مراحل مختلف سگرنت و آشار
ساختمالی قوم ماد هر مکان نوشیجان: بویژه ظهرر در معبد در یک محل و حفر تونل: از
کف تالار سترندار که با اهداف ارلیه ساختمانها كاملاً مغابرت دار اظهارنظر ببراموث
چگونگی استفاده زان مجتمع معماریهگارست بسیر دشوارهاگرچهبه ثبوت رسیده
است که احداث تونل بعد از تکمبل نالار و پس از ترک قوم ماد صورت گرفنه است. هر
ضمن خیلی بعید به نظر میرصد اگر تصور كنيم که آنها در نظظر داشتهاند که بس از
بركردن معبدء از آن به عنوان يك شالوده منكم براى احدات يك ساتتمان جديد و
جشمكي ركه هركز بنا نشددة استفاده كديد. از علوفى إين را تيز ی توا پذبرفت که خرایی
صفحه 11:
wl جنبه سیاسی؛ مذهبی و با اتتصادی قابل ملاحظای داشته است: بهرجال
چیین بهنظر میرسد که بعد از متووک شدن
مکزنت موقت تبه: هرا اشغال کرده و به عتررت پناهگاهی از آنجا استفاده کردهاند و
این در موقمی صورت گرفنه اسث که تالار ستوزنداره دارای سقف کاعل بوده است وبرا
ستقالهای به دست آمده از اطاق شماره ۱۸ مزید ابن نظربه میباشد. جون سفالها با
آخرین مرحله اشغال قالارمثابقت دارد و گفتتی است که روستائیان ساکن در تالا
سنونداره روف سغالین این مکات را شکسته و از ین بردهاند و عدها قطمانی از این
ظروف درو تالار به دست آمدء و بعدها نيز عوامل جوى و باد و بارا موجبات ویرانی
این pal) WUT تمردهاند:
سفالهای بدست آمده از ته نوشیجان
بهطور کلی دز ترکیب سفالهای دورد وا در توشیجان هه خاک رس عتصر
اصلی آن را تشکیل میدهد و بی از آ طلائی رنگ در خمیرة سفال مشناهده
م ى شودكه يقيناً مربوط نوع حاک محلن است که هیچ تأثیری در طبقهیندی سفال ندارد:
ولی در ختگام مطالمه و بررسی سفالههذکر این ذرات طلالی زنگ دز توع سفالهای
پدست آمده ضووری برده و ححماً باید بهجزییات ئبز شوجه داشت, همچنات که در
سغالهای نوع آشپزخانه (ظروف سفالیتی که در ail
نقرهای رنگی به طور بکنواخت در خمبره سغال پراکنده است. اما در ظروف سفالين نوج
ترد (وارفتة) اعم از بزرگ و کوچک این ذرات نقرهای اکثرآ در بخش تحتانی+ یعتی کف و
پایه ظرف دیده میشرد. چنین بهنظر میرسد که استفاده از رات سفید رنگ نفرهای در
غیر ظروف آشپزخانه پیشتر برای تقربت و استحکام ظر رک در مقابل حرارت بوده (مفل
ذرات سیلیس خاک) در صورئی که در سفالهای معمولی بشثر از ذراث کوارتژ در خمیر
آنها استفاده شده است. در هر صورت مینوان بذیرفت که سفالگر مادی» در ساحتن
سفال گوشش نموده است که یک نوع مقاومت به سفالهای کارگاهی خود اعم از ترکیبات
و رنگ و شکل سفال پدوجود آورده باشد و در ابجاد آثر
هنری خود و کاربرد تکیک کم و یش بهسلت کارگاه کرجک خود اعتقاد ر نشرّف
امتادانه داشته است.
نرشیجان» عدهای از روستالیان برای
رخانه استفاده میشود) رات
Sle oe و پردا
صفحه 12:
در یک کارگاه سفالگری در تیه وشیجان؛ سفالیههای (تطعه سفالهای) متتوعی
از دور «ماد, پدست آمده که به صورت یک مجموعه ثمابان شده اسث که میتران از نظر
رنگ: نوع خمیرهه فرم ظرف و برداخت سفال؛ آنها را به ۴ دسته تقسیم کردز
١ قطعه سفالهایی مربوظ به ظروف بزرگ که مینوان از آنها بهعبوانا ظروف
معمولیبادکرد
BASES by
۳-ظروف
؟- ظروف ترد و خرد شونده (وارفنه بهعلت وجود ذراث آهکی در خمبره و
(Sole
بهطور کلی سفالهای بدست آمده از نوشبجان تبه: ساده و غبرمتقوشند ولی گاهی
رنگ فرمز بر ووی بعضی از دستهای ظروف, نمایانگر استقاده رنگ در بمضی از
ظروف سفالین میباشد. توضیح آن که ظروف سفالین بدست آمده از تبه توشیجان از
نظر فوم وإندازء و شك لبه و وزن متفاوث بوده اماء دقت و مهارت و استادى كه در
ساخت و پرداخت سقالهای خاکستری رنگ این محل بکار برده شده است در سایر
ظروف دیده نمیشود.
۱ -ظروف معمولی ۱
الف رنگ: آبخوریهای بدست آمده از این نوع سفال» معمولاً دای رنگ کزم:
صورتی فرمز و با قرمز ونگ است. اما زنگ سطح بیرونی این توع طبروق
همیشه ثایت نبوده و گاهی متمایل به سفید یا فرمز است.
این نوع طروف از نظر شکل تقويباً شبيه بكديكر Sette gl tity
دارای ذرات ماسه میباشد ولی آنجدان برداخت شدهاند که سطح خارجی ظروف کاملا
شاف بهنظر می آبد. رتك ظروف لولهدار (قورى شكل) كه داراى لولهاى تاودائى (شكل
يك سرياز) مىباشند خاکستری رنگ و بعضی از آنها قهوهای مایل به خرمابی است.
برداخت ظروف عاكسترى كرجك به مراتب بهتر از سایر سفالها انجام گرفته و ذرات
شن ريؤ (ماسه) در خمير رمغز أن كاملا دیده میشود. در ان نوع سقال علاوه بر ذرات
ریز ماسه: ذرات طلابی رنگ تبز بهطول غیرمعمول بر ووی ظروف معمرلی دورة «ماده
صفحه 13:
هر انداژههای بتیار ریز که ضورت نقطههای پراکندهای دارد بهچشم من خوره:و برقا
ین
در دير سفالهای معمولی دالههای ریز آهکی سفید رنگ ثیز وجود دارد که
اگرچه فقدار آن بسیار کم است اما موجب ترکیدا سفال میشود. در ترکیبات حمیوه
سفالهای معمولی دورهماد در نوشیجان تپه: مقداری نیز قرات و خردههای کوارتز وجود
دارد که چتین یهنظر میزسد که در حاک محلی به:صورت طمی ذرات فوق وجود
ذاقبته ومقدار ابن ذرات یه علت پخشی در تمامی سطوح روف چندان مشخصی AED
ب -پرداعت سطح ظروف: بدوت استتناء تمامی ظروف سفا
نوشیجان تیه که دارای مصرف عملی ly, هستند مانند کاضذقاه کرزهها:أحرونها کد
دارای یک دس اققی و با عمزدی هستنده بهطرر کلی برداخت شده (حتی دستهها) ر
صبقلی بیناشند. این برداخت شدید احمالا با نىء يسيار ضاف ورت كرققه و يشوف
ترجه به توع و شگل طروف آنها را داغدار نمودهاند
بظور کی ظروفی که نورد مسيرق زوراك:وأضعه است بتميزت مزلي
درخشندگی و میقل کامل است. رویمرفته هنگامپرداخت: شبرف عمل سفالگره یشتر
به سطلح ظروف معطرف گشته است, خطوط داغدار معملا بندرت تمامی سعلح ظرف
با قستی از آن Ade ye ظروف معسولی کوچنک دانندکوزهها و یلها
خط داغدار به ضورت نقش موازی در یکسری از ظروف انجام گرفعه است. ولی در
ظروف بزرگر نقش داغدار اکثراً بهطور عمودی و مورب انجام گرفنه است. در ظروفی
که علاتم داغدار بهچشم نمیحورد مانند کوزههای بزرگ در سطح خارجی آنها علائم
برداخت و صافكارى بوسيلة انگشتان دست سفالگر بر روی بدنة ظروف بهصررت
عمودی در قسمت بالا و بهصورت اققی در بخش پایین ظرف نمایانا است,
مقاومت و استحکام ظروف متمولی «نای, به اند ظرف: پایه و نحو
ارتباط سعفیم دارده چتانکه در کاسهها و کرزههای کوچک گاهی پایه و کف ظرف را
دوباره دستکاری و داغداز کردآند نی ظرف دویازه اضلاح شده است. اما در ظررق
ane
ميشه ثابت يودة استا:
بن به دست آمده آز
بزرگ این توع اصلاح مجدد و دفت, چندان رغایت نده و شکل ظروف بزرگ
صفحه 14:
اج عمرههاء ظروف بزرگ عمرهای شکل عکشوثه در نوشیجان هه هرگزداغدار
cle تزیینی میناشدد که اغلب در سطح حارجمی
نقوش اكثرأ به شكل کمربندی و فقی حلب توجه میکند.
همجتین در خمرههای بزرگ گاهی ترئینات حلقهی که یعصورت ماریج و طنایی ویا
نشدهاند اما دبای آنه
خمرهها نجامگرفته است.
ناختی است وی يال اين نوع لروق به چشم مس شود
د -شکل دادن: به استتدای ظروف بزرگ خمرهای و کاسهها و ظرقهای سفالین
غیلی بزرگ» بر رویتمام ظروف به دست آمدء از نوشیجان ثبه که مربرظ یه دوزه مادها
استه آنار جرخ سفالگری به چشم میخورد.غیر از ان سر روی بدن ظروف آ*
صافکاری خطرط افقی انگشتان دست تر سفالگر و با سایرابزاری که سفالگر در دست
داشته و از آنها جهت شکل دادن ظرف استفاده تموده است دیده میشوده ماد
شیارهای اففی خبلی ریز که خود این نوع شیارهای انقی بر روی تطمات بانت شدة
ظرفه وال بر علامت و ان قسمتی از بدة ظرف سفالین است.
در زیر پایه و کف ظرف نیز فرم کوچک حلزونی شکل انگشتان دست سفالگر
دیده میشودکه بهصورت ماریجبهطرف خارج ريه طرف محيط دابره يايه ظرف امتداد
دارد و ادا آن میتواند نا سح بدنة ظرف پیش برود.
آنجه که در شکل دادن خمرههای بزرگ در ترتیجان تبه جلب توجه میکند ابر
است که جمرههای بزرگ را گاهی بهصورت حلقههای بزرگ ستقل و جدا از هم آماده
نمرده و سپس بر روی هم قرا داده و به شکل خمرههای بزرگ درمی آوردند که محل
اتصال این حلقههای دایره شکل بر روی خمرههای بزرگ کامال مشهود است. لته ین وا
انيز بايد در نظر داشت كه سفالكر دورة ماد نوشیجان نیه: بدون شک در شکل داد
بهظروف اصلٍ عرضه و تقاضا را با تصميم قيلى و وضعيت كاركاعى خود ترأم ساخته
اك
شکل ظروف معمولى اغلب دهائه بازو داراى بك ويا دو دسته اففی هستند.
بدنة ظروف معمولی عموماً حالت عمردی به جود گرفته لبهها ضخم و بهطور ساده
ساخته شدهاند.کوزههای کوچک اقد دسته بوده ولى کرزههای مترسط دارای در دسته
ویالیه ساد شکل داده شدهند.
صفحه 15:
گوزههای بزرگ یه دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول آنهانی هد که دای
یک دسته عمودی هستند و دسته دوم شامل ظرفهاثی میباشتد که دارای یک لول با
gee las و باز جلب توجه میکنند: در مبان سفالینهای یافت شده قطمه سفالهای
متقوشی نیز شنایان قرجه میباضند که از نظر نمرش میتوانن با سفالهای یهدست آمده از
كودين تبه و باياجان نيه و نيه سيلك مفايسه تمود.
۲ ظروف خاکستری
در ميان سفالیههای یهدست آمده از اطاق شماره ۱۸ تپه نرشیجان مقداری
سفالههای خاکستری, تهوهای سوخته they
این فرع سفلها خردها و ذرا ریز درخشانیبهچشم میخورد. پرداحت سطلح روف
خاکستری رنگ با دقت و مهاوت پیشتری انجام گرفته و سفالگر گوشش نموده است که
شکل ظرف را در هتكام برداخت حفظ نماید.معلح خارجی ظروقب عاگستری رنگ
fis Lye داده شده داقدار و درخشان میباشند, تمداد ظروف خاکستری رنگ
نسيث بهسایر ظووف کمتر بوده و اقلب شامل ظروف کوچک کاسهها و کرزههای
کوچک میباشند
۳-ظررف آشپزخانه
ظروف آشپزخانه اغلب میاه رنگ هستند و این رنگ گاهی در سطح جانبی و
گاهی اوقات نیز در تمامی تسمنهای ظرف به چشم میخوره. لته باه و کف این نرع
ظروف حوارت بیشتری دیده تقريبأ حالت سوخدكى و رذك تیرهتری به خود م ىكيرد.
با توجه به قطعه سفالنههای به دست آمده از اين نوع ظروف؛ چنین بهنظر
پزخانه نسیت به صایر ظروف کنتر بوده و در حبیره این نوع
ظروف عمومًذرههای نرهای رنگ و فرات کوارتز به کر برده شده و اين رات بهقدری
است که به صورت پوستهای براق به چشم میخورد و گاهی نیز در این نوع ظروف ذرات
طلابى و برئزى جلب توجه میکند و چتینبهنظری میرسد که هنگام پرداخت ظروفه
بن دانههای متبلورنماین گردیده است. ظروف آشپزخانهبه علت سرعتگی زیاد که در
سطح آنها دیده میشود چندان باق نبوده و در موقع پرداخت نبز توجهی به داقدار
شد آنها شنده است. گاهی سطح ظروف آشپزخانه دارای فرورقنگی بوده و به این
نگ یز جلب توجه میکند. در خمبره
میرسدکه تعداد ظروف آ
صفحه 16:
ترتیب از نظر شکل از سایر ظروف جدا شده و یک فرم بخصوصی به خود گرفته است.
بن توع ظروف دارای دو دسته بوده وگاهی ير ابن دسنه يه صورت ذكمه هابى
Gey بدنة ظرف الفباق شده وداراق سوراخ كوجكى مرياشعد. احتمالاً ين
سوراخهاجهت أويشين ظرف تعبيه شدء است.
بظور كلى نوع ظروف أشبزخانه يشتر ظروف سبك و معمولى بوده و از نظر
يشترى در پاههای آنها که روی آنش قرار می
۲-ظروف ترد و خرد شونده (وارفه)
این نوع ظروف بیشتر شامل سینیها و بشقابهایی است که با دفث بیشتوی ساخته
شدهائد. در حفريات ترا أبن نوع خيلى كم بهدست آنده و عموفاً ساده
میباشند. بهطو رکلی میتوان گفت که ابن نوع ظروف داراى لبدهاى كوتاه وكف مطح
بوده ومتأسفانه در حقريات توشيجانٌ حتی یک ظرف سالم ازاين توع يافت نشده است.
الته با ثوجه به قطعه سفالهاى به دسث آمده مىتوان جتين استباط تمود كه ابن نوع
ظررف اغلب دارای کف و با پایههای تفریً ستطیل شکل با زوایای نج cA Sey thoy
نوع ظروف اغلب كرم باكرم مايل يه صورتى مى باشد. خمبر این نوع سفال بسپار سست
ودر تركبب آنهاكاهى ذرات طلابى رنك دبده مى شود إبن نوع ظروف يه علت سستى و
تردی خمبر آنهاهخیلی نرد و شکننده میباشد. در مورد ساختن ابن نوع ظروف میتوان
تصور نمود که سفالكرء ابنداء كف سينى و بشقابها را ساخته و سپس لبه يا ديرارة آنها را
اضافه كرذه است. الر انكشتان دست سقالكر در سطح ظروف بهویژه محل اتصال
بدنه به کف و پایههای ظروف کاملاً نماان است, علت نردی ظررف به خاطر این است
که در خمبرهآنها ذراث ریز آهک پیشتر
پرداخت فقط دق
صفحه 17:
.
*
|
4
4
8
=|
a
4
=
|
|
٩1۷ 1*۲۸] ۷ ۷ | ۷ ۲۷ ۹ 1 ]۸ ]و
+ » خخ ان ام + |
الى ولد
۷۱۱۱۶
۲2
FIG. 1
صفحه 18:
صفحه 19:
«« + مو 41
5 2) 2ك
sve Jun
i 8 دده gs
Bar
صفحه 20: