صفحه 1:
: مراحل آفرینش یک اثر هنری
بررسی و کند و کاو در حالات و کیفیات روحی هنرمند و شناخت نیاز های عاطفی و روانی او که در آفرینش
آتارهنری نقش ویژه ای دارند معقوله ایست گسترده که در اين مختصر تنها به اشاره ای بسنده خواهیم کرد. در
تجزیه و تحلیل مراحل مختلف آفرینش و شکل گیری هراثر هنری ساختار ذهنیت هثرمند که رابطه مستقیم با نوع
فرهنگ او دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. ذهنیت هر هترمند دست آورد زمان ساختار اجتماعی روان شناسی
و ایدیولوژی و سایر عناصر فرهنگی معینی است که در کل شکل و نوع جهان بینی او را آشکار میسازد . بدین لحاظ
هترمند راستین بتا به ذهنیت ها و جهان بینی های متفاوت خود شیوه های افرینش متفاوت بر میگزیند و از اين
راست که حتی بسیاری از هترمندانی که دیدگاه ایدیولوژیک و فلسفی مشایهی دارند و در اهداف هنری و مسایل
شناسانه مشترکند در شیوه های آفرینش هنری اختلاف
چشم گیر دارند هر دو هترمند نمیتوان یافت که جهان را کاملا یکسان دریافت و احساس کنند و از اين رو است که
عنصر اصالت در آفرینش هنری مطرح میشود . اندیشه و پندار هنرمند از طریق تصاویر ذهنی او متبلور می شود و
ماهیت تصویرهای ذهنی او با چگونگی ادراک و دریافت جهان عینی پیرامون او پیوندی ناگریز دارد. بنا بر این
میتوان گفت که نخستین مرحله در شکل گیری و آفرینش یک اتر هنری مرحله دریافت است که در این مرحله
هنرمند نخستین اندیشه و نمادی را که در هیات اشکال مادی و محسوس ظاهر می شود دریافت می کند . دومین
مرحله را مرحله تحلیل می نامیم که در ذهن هنرمند از راه شهود و الهام در شکل عینی این اندیشه و نماد
تغییراتی داده و صورت های خیالی به آن می افزاید
سومین مرحله در روند آفرینش یک اثر هنری مرحله آفرینش است که هنرمند سرانجام برای بیان مفاهیم صورت
های ذهنی خود به آنتخاب مواد و مصالح و ابزار کار و شیوه مناسب می
پردازد و در اين راه از تمامی توانایی های تکنیکی و آگاهی های هتری خویش بهره میگیرد
1
صفحه 2:
:انواع هنر
مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم میشوند: (از نگاه ارسطو)
موسيقى-0
هنرهایهستیاننددمجسمه سازیو -9
...شيشه كرى
هنرهایتسرسیمیشامنسقاشیو -9
ables...
ادبیاتشاملشعر و glaub -@
نطيشتامه . فيلمنامه و نسثر
میت
يقص-©
...هنرهائنمليشئ سينما و تسناترو -0”
صفحه 3:
لویی کان:
معماری هنر چگونگی مضرف فضاست...
آدولف لوس:
زمانی که ما یک تپه و توده خاک به طول ۶ فوت و عرض ۳ فوت در جنگل رو به رو ميشويم كه با استفاده از بیل به شكل
یک هرم روی هم انباشته شده است
به فكر فرو ميرويم و چیزی در درون ما میگوید
هاینجا کسی دفن شده است» . آن توده خاک معماری است..
صفحه 4:
ابونصر فارابی در احصاء العلوم می نویسد :
موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است : علم موسیقتی عملی و علم موسیقی نظری , امروزه نیز موسیقی
دو شاخه دار ؛ موسیقی نظری که اصول علمی و ریاضی موسیقی را شامل است و در حقيقت از شاخه های فیزیک صوت
محسوب می شود ؛ دیگر موسیقی عملی که فنی يا هنری به شمار می آید
افلاطون در تعریف موسیقی مى كويد :
موسيقى يك ناموس اخلاقى است كه روح به جهانيان و بال به تفكر . جهش به تصور و ربايش به غم و شادى و
همه جيز مى بخشد . جوهر قطعى است كه خود برقرار مى كند و تعالى آن به سوى هر جيزى است كه نيك و درست و
ازيبا است و با اين كه نامرئى است شكلى است خيره كننده . هوس انكيز و جاودان . و خلاصه آن كه هنر . زبان روح بشر و
موسيقى زيان دل وعالى ترين تجلى و قريحه انسانى ست..
به
موزیک در فلسفه بمعنای تعلیمات روحی در بربر ژیمناستیک؛ تعلیمات جسمی وضع شده و معنای وسیعی داشت. شعره
رقص, علم بیان دستور زبان و كليه هترهاى زيبا را در ونان جزو موزیک می دانستند . بعدها إين كلمه نزد روميها به
انسانیت تعبیر شد:
1
صفحه 5:
تعریف معماری:
شناخت معماری با شناخت عوامل تشکیل دهنده آن آغازمی شود. این برداشت در
ساختاری است و امور و مسائل جامعه شناختی فرهنگی - که از شاخه علوم انسانی
که یدان <معماری > اطلاق مى شود
گيرنده کلیه عناصر کالبدی و
گرفته -کلیتی را می سازد
تعریف موسیقی:
موسیقی تراوش احساسات و انديشه های آدمی ومبین حالات درونی
صفحه 6:
کشف کشاورزی و احساس نیاز به باد و باران سبب شد که اعتقاداتی در انسانها بوجود بیاید منجمله اعتقاد داشتن به
قدرتهای جادویی و در نتیجه تولید صداهایی همراه با حرکات ریتمیک برای جلب توجه طبیعت جهت تولید رعد و برق - باران و
باد باور داشت که نمایش یک شی با کلمات ( آوازه خوانی ) موجب حصول آن می شود . هسته اصلی آوازهای دسته جمعی در
اين دوران پایه گذاری شد و موسیقی در خدمت دین قرار گرفت . همچنین از آواز و رقص در کشاورزی هم سود می جست و
معتقد بود كه ككياهان از آن تاثير مى كيرند و با موسیقی با طبیعت ارتباط برقرار می کرد. از اين " زبان ارتباطى " بعدها
آوازهای کلیسایی شکل گرفت.
سوق تن
موسیقی در دوره پارینه سنگی در خدمت ترساندن حیوانات درنده - در دوره میاه سنگی در جهت رام کردن حیوانات و در
دوره نوسنگی برای خشنود ساختن خدایان و دفع ارواح خبیثه مورد استفاده قرار گرفت
یک فضای معماری همانند یک قطعة موسیقی است. که به دست انسان و با عاملیت او آفرید:
به نواختن می شود
توا حشوز آفسان دز آن آفاذه
1
صفحه 7:
رابطة میان موسیقی و معماری از گذشته تا امروز وجود داشته است.برخورد شکلی و برخورد مفهومی:
که برخورد شکلی خود شامل دو گونه بررسی لایه های بيرونى و درونی است.
برخورد شکلی با بررسی لابه های بیرونی:
آوسانه بزین نو آین برحوردها مییوان به سب طامیتحط مان کره وبتاهای فلمبی یه زج و حمیهن ید کار
رفته در میزالهای موسیقی اشاره داشت.
یکی از رویکردهای معاصر ترجمة صوت به فرم
قابل رژیت است.
یکی از راه های این ترجمه استفاده از روشی است
که توسط یک فیزیکدان آلمانی به نام « ارنست sae
در سال ۱۸۷ اختراع شدا بت مه های ريزى را
بروی یک سطح شیشه ای پخش کرد. سپس آن را توسط
ارتعاشات ویولن به نوسان درآورد. این نوسان ها باعث
میشد ماسه ها نقش های متتوعی به خود
صفحه 8:
از دیگر پژوهش های معاصر مطرح شده در اين زمينه نتايج يك بروزة طراحى
دیجیتالی توسط « کریس تنسن» است.
او یک نرم افزرپرامتریکی شامل اعداد و نسبت ها را رای
تولید ۴۸ فرم مجازی بر اساس پیش در آمدهای کتاب اول
#نوهان سباستيان باخ» طراحى كره.
و در نهایت جدیدترین پژوهش معاصر توسط «مارتین واننبرگ» انجام شده است. #۳
او برای ترجمة مشهورترین آثار موسیقی جهان به
نمودارء از دياكرام هاى قوسى شكل استفاده كرده است. ع
صفحه 9:
برخورد شکلی با بررسی لایه های درونی:
ور عموم بر آن است که آثر موسیقی هنگامی خوش آیند است از قواعد خاصی بیروی کرده باشد.فواعدی که دانش فیزیک
چگونگی فنی آنه را بر اساس حساسیتهای گوش و روان انسانیباز شناخته و در طول هزاران سال روی آلات موسیقی اندزه
گیری کرده و سنجیده است(فلامکی» ۱۳۸۷) در مورد معماری همین موضوع صادق است.
« فيشاغورث» و « افلاطون» اولین کسانی بودند که رای اثبات راطه درونی ریاضیات. هندسه. موسیقی, و در نهایت معماری
فرضیه هایی را بنادنهده و آنها را پرورش داده اند بهگونه ای که نهايتا منتج به بیان نسبت های موزون و کیهانی شد.
همانگونه که پونانی ها موسیقی را به صورت هندسه ای می پنداشتند که به صدا بر گرداننده
شده, معماران نسانس هم معتقد بودند که معماری , ریاضیاتی است که به واحدهای فضایی
پرگرداننده شده .
آنتونیادس و ایانیس زناکیس, «شاگرد لوکوربوزیه» اشخاصی که مطالعاتی در مورد رابطه
معماری و موسیقی آنجام دادند. لذا ایانیس زناکیس در کتاب معماری و موسیقی خود پر
نقش علم هندسه و انطباق و نزدیکسازی این دو هنر تاکید کرد. و نمونه هایی از موسیقی را
که به معماری تبدیل شده بررسی کرده است.او در بخش پایانی کتاب خود به اين نتیجه
رسیده است,رابطه معماری و موسیقی یک رابطة مجازی است و نه یک رابطة واقعی.
پنابراین به طور کلی اساس برخورد شکلی با بررسی لایه های درونی, بر پاية نسبتهایی است
که با بهره گیری از علم هندسه به طور مشترک در موسیقی و معماری وجود دارد.
1
صفحه 10:
فضا و فضا سازى
تعريف فضا در معمارى
فضا در معمارى معناى دقيق و واحدى ندارد.
لویی کان می گوید: 1
فضا همان عاملی است که باعث جمع شدن انسانها کنار هم و یا جدا شدن آنها از یکدیگر
ميشود.
تعریف فضا در موسیقی ِ
فعاف موسوين از جنس قشاهاق مین یس ديصو وان ان زا پوسله فوای
بصری,فیزیکی, و هندسی درک کرد.
فضای موسیقیایی از جنس فضای پدیداری است.فضایی که حرکت میکند بدون آنکه به
سمت جایی برود و تغییرمیکند در حالی که در همان نقطه باقی مانده است.
فضا دز توسیفن:به صورت تصادفی:حاصل نمیشود بلکه:به: وسیله: طراحی:حسافب :له
توسط آهنگساز صورت میگیرد.
صفحه 11:
فضای معماری در دورهٌ رنسانس:
محوریت عتاصر وابسته به ادسان در فضا
همچنین کشف «پرسپکتیو» در این دوره و متقارن بودن نماها و پلانها
در خلق فضای معماری ژنسانس,ذهن انسان:تناسب بدن انسان, و هر آنجه به چ
انسان مربوط میشود در اولویت قرار دارد.
فضای موسیقی در دورهُ رنسانس:
اهمیت موسیقی آوازی نسبت به موسیقی سازی.آهنگسازان رنسانس اغلب
نقاشی کلام را به کار می برند.یعنی هدف آنها درک هر چه
بیشتر فضای موسیقی توسط ذهن انسان بود.
موسیقی ژنسانس پلی فونیک بود. پلی فونیک به موسیقی یعد میبخشد.
و آن را با پرسپکتیو در نقاشی و معماری مقایسه کرده اند.
ملودی های کرال «ژوسکن دپره» اشاره داشت.
هنر جدید زمانی آغاز شد که بشر رو بسوی خلق کردرنسانس نقطة آغاز
این انقلاب هنری بود.
1
صفحه 12:
فضای معماری در دورةٌ رکو کو:
محوریت بر اساس بکارگیری افراطی تزئینات.
و مبتنی بر هنر نمایشی و بکارگیری بیش از پیش عدم تقارن در تزئینات بود.
استفاده مفرط از بازی ور و سایه و ترکیب آن با رنگ
97
فضاى موسيقى در دورة ركوكو:
فضاى بسيارى از ملودى هاى ركوكو كيفيتى برريزه كارى و تزئيتى دارد.
سرايش و یا بهیاد سپردن آنها آسان نیست.
به عنوان نمونه میتوان به آثار «قندل» اشاره داشت.
صفحه 13:
فضای معماری در دوره رمانتیک:
محوریت احساسات و هیجان خالق فضا مشهود است.
برای هترمندان رمانتیک "سرچشمه الهام" مهم تر از هر دوره دیگر بود.
فضای موسیقی در دوره رمانتیک:
تجسم بخش احساسات. شخصیت ها و ماجراهای یک داستان و یا صداها و حرکت های طبیعت هستند.
به عنوان نمونه در قطعة رومنو و ژولیت اثر چایکوفسکی.
ملودی تغزلی«عشق ورزی» میتواند نماد عشق دوران
جوانی محسوب شود.
صفحه 14:
iy
کلاسیک
رما
دوران
نسانس
دوران
پاروک
دوران
رکوکو
دوران
دوران
سس سس
Jee i pl J alsin ye سهولت.
ان د اع کر Cine cana
خضاندم فضاى مركزى بر فضاى خطى
روحي از حوكت و جدبش در فضااستفاده إز تضاد هر خلق
GE lett eas
دم یروی معض از سول و أرمان هاى ظثر
کلاسیکسادکیوضوحواجاعبه سول نشأبی کهن ماد
.تظمبتناسيءتقارن هماهتكى و كمال استقاده أ اصول مشخ در
خلق فضاى معمارى
بهره كيرى از هيجان عاطفي در خلق فضااهميت يافتن سرجشمة.
لهام مترمند و برداشتهاى ذهنى و فكرى اير انكيختن احسلس و
هيجاننايجاد اهام تداعى مناظر تماشابي و طبيعي
بنریموسیقی أوازى بر موسيقى سارىارتباط ميان مو
زب ام le SE oe شمار مسا
كليسابيان احساسات به شيوه أي متعادل و متوازنافزودن يعد به
See
لا جسی از كسترش و بويابى ريتميك هر فضاتاكيد بر ضرب و
Fe ios ps AS
عرکت جهت دار در آهکسازی تفه از رتم وف و یز
Ula plas EI an al دی بشتر را افای خس:
تليق Lage Soa fale
كيقيتي برريزه كارى و تزيبنييه كاركيرى خط هاى كوناكون
ملوديك ولايهاى صوتى متنوع استفاده أزنتهاى جابك و زيدك.
فرلان در أهتكسارى ادغام كردن قضاهلى نامتفارن و يرتزبين هر
aon ee
استفاد از خط ای مس ات رفح در خلققذاتوجه به
gas ass de لت رون MES es
راق موسيقى لاک باتا) کفتی متا
حال لل ورك موی هی مار از
مش نفد مرت ری
تاكيدى بى سايقه بر خودتكارى و سيك شخصىيخلق فضاهاى
Aig hoop Sate lps yey faa kool
AT! نداعى فضاهاى خاصكسترة ديداميكى بهناور
7ج
محوريت القاى يوبايى و
وا
محوریت به کر کیری
الزثينات در فضا
ESE
هنومند. ll oe
صفحه 15:
مرز مدرن
دوران مدرن تغب ماهيت مقهوم فضادرائر ثقلاب صنعتي و بيشرفت عدم وجود بك محوريت
ie اراسي مر مشخص و وجود مقاهيم
Jao Be ae WE ae مد
Regalo gasp هدم اعت ار تق بت در
is ple poh eat eal
عدم وجود محدوده ای مشخس برای فضای موسیتی, به کار گیری ۰ عدم وجود یک محوریت.
Solin oe ای مرسنیبرود .۰۰ مشخص ووجود مفاطيم
و
م ی
دوران پست
مدرن
صفحه 16:
صفحه 17:
* فضا و فضاسازی در اکثر هنرها منجمله موسیقی و معماری امری مهم است
که به درک آن هنر کمک می کند . در اکثر کتب هنری . هنرها را به سه دسته تقسیم کرده اند :
* ۱ - هنرهای دو بعدی : نقاشی . خطاطی . نگارگری و ..
و در یک سطح دو یعدی شکل مى گیرند.
این دسته از هنرها از نظر فيزيكى فقط داراى طول و عرض هستند
۲ - هنرهای سه یعدی : معماری و مجسمه سازی . غیر از طول و عرض دارای ارتفاع نیز هستند و در فضا شکل می گيرند
3 - هنرهای چهار بعدی : ادبیات , موسیقی , سینما , تأتر . داراى جهار بعد طول و عرض و
5 ۲ ارتفاع و زمان هستند .
به منظور قوی تر برقرار کردن رابطه بین معماری و موسیقی . باید این دو هنر
* را در كنار هم قرار دهیم . به همین سیب عامل چهارم یعنی زمان را نیز به معماری نسبت می دهیم
* می دانیم که زمان و حرکت به یکدیگر وابسته هستند . حرکت ۰ مستلزم صرا
حرکت . بنایراین برای ادراک موضوعات و شناخت ایعاد آن ها
ان است و درك موضوعات نیز مستلزم
صفحه 18:
ترکیب
هر هنرمند اثر خود را از راه ترکیب عناصر و جزئیاتی که در دست دارد به مرصه ظهور می رساند . معمار با نقطه . خط .
صفحه . حجم . رنگ و بافت و موسیقی دان با استفاده از خصوصیات صوت
* راه های ترکیب اصوات با هم عبارتند از :
۰ (-ملودی
* ۲- آکورد
ملودی را بعنوان اصواتی که در خطی افقی حرکت می کنند تجسم کنید.کورد به منزله ستونهای عمودی بنظر می آید. ملودی
و آکورد تنها به یاری زمان است که توانایی تجسم می یابند.که این محدوده زمانی را ریتم می گویند.
در معمارى تركيب از دو عامل شكل و فرم نتيجه مى شود.شكل ها مانند مثلث ٠ مربع . دایره و .. دو بعدی اند و فرم ها چون
دارای ارتفاع هستند . سه یعدی اند
صفحه 19:
صفحه 20:
اه میمش voason چ)اشان یت ساری
i
ale
ms
صفحه 21:
IS
* تکرار نقش درخشانی را در تمام هنر ها بر عهده دار . یونانی ها و رومی ها آن را به فروانی در هنر معماری . حتی وقتی که
از نظر ساختمانی نیازی به آن نبود و فقط به خاطر جذبه بصری آن به كار می بردند
* تکرار تا ندزه ای امنیت و رضایت را از راه حصول مناظر و اصوات آشنا . فراهم مى كند . ما تكرارهاى جند بره ای را در یک
بنای تاریخی می بینیم
* سی و سه پل اصفهان . پل خواجو نمونه های بارز تکار در معماری هستند . تکرار در فن بیان . شعر.نقاشی و موسیقی
نه تنها به دليل جذيه احساسى آن بلكه به اين سبب كه عوامل
* مختلف کار هنری را در اطراف یک تم واحد جمع می كتد
سوج
صفحه 22:
صفحه 23:
فضاهای مکث با تنوع
* در روند خلق آثار هنری معمولاً موقدیت هایی پیش می آید که خالق احساس می کند باید تنوعی در اثر خود بوجود
آورد . اين عمل يا به خاطر رفع يكنواختى و خستگی در مخاطب است و یا جلب نظر او به موضوعی خاص
* اين مفهوم در معماری و موسیقی کاربردی مشابه دارد .
صفحه 24:
ارتفاع
همه ما با واژه های صدای کلفت و صدای نازک بسیار زیاد برخورد کرده ایم. ارتفاع در واقع همین خاصیت صداها میباشد که
رای آن در موسیقی از اصطلاحات ديكرى استفاذه ميكنيم «(نواك . زيرايى . زير و يمى . بالاو بايين . زياد و كم
همینگونه که در عکس روبرو مشاهده ميكنيد
موضوع ارتفاع(بالا و پایین) در معماری هم نیز
قابل روئیت است.
صفحه 25:
ریتم
بی شک ( ریتم ) نخستین عامل مشترک در هنر های یاد شده حضور خود را اشکارا می کند
Sule, ریتم و تکیه هجاهای کلمات . خط ها و پستی و بلند هایی را به وجود می اورد که می تواند الکوی صحیحی یرای
خلق موسيقى اوازى باشد .
اگر خصوصیات هر شعر را به صورت نموداری از خطوط دندانه ای در محدوده ۳ خط حامل موسیقی ترسیم کنیم تا نحوه
یافتن ملودیهای اوازی از طریق رعایت تکیه های کلمات بهتر تفهیم شود خواهیم داشت :
* مثال: كم شدم در خود جنان . كز خويش نا بيدا شدم
با توجه به ریتم شعره محدوده ای از موسیقی اوازی انب گونه ای روشن تر بر روی خط حامل موسیقی منعکس مى گردد
اگر نمودر اوازی فوق را جدا ازخط حامل موسیقی ترسیم كنيم «جنين شكلى به دست مى ايد :
1 حل 5۳
صفحه 26:
* همان پستی و بلندی كه در نمودار زيرو بمى كلمات و در رابطه شعر و موسيقى به كار كرفته می شد. اینک در ستیغ کوه ها
جایی که بشر در افرینش انها دستی ندارد می توان
* واكر نمودار فوق را بر روى خطوط حامل موسيقى منتقل كنيم .شكلى حاصل مى شود که می تون بر اساس ان راهی پرای
يافتن خط موسیقا یی ان تصویر کرد .
صفحه 27:
و طبق همین قاعده خواهیم داشت:
صفحه 28:
صفحه 29:
رنگ
* از نظر علمی » رنگ عبارت است از امواج نور که به کمک حس بینایی تشخیص داده می شود . اگر نگاهی به رنگ هالی طیف
نور بيفکنیم ۰ درجات اهمیت رنگ های اصلی و رنگهای فرعی را می بینیم
* ارزش رنگ » مقدار نوری است که طبق قواعد سایه روشن به آن تابیده می شود
* شدت رنگ هم عبارت است از تندى و نرمى
* ویاقوت و ملایمت و یا کم رنگی
* يا بر رنكى.
صفحه 30:
pared iG) sooo قا ری وم
اهمیت ویژه ای برای سردی و گرمی و یا جذاب بودن و یا خنثی بودن رنگ قائل می شدند به طوریکه در
رنگی در کنار رنگ دیگر حساسیت زیادی به خرج می دادند
صفحه 31:
* در موسیقی , تجسم رنگ به وسیله ی سازه های گوناگون عملی می شود . مثلاً سازه های بادی مهمی مانند تر
ترمبون و مانند آنها رنگ قرمز را متبادر به ذهن می سازند . ( به همین سبب وقتی موسیقی دانی قصد تجسم صحنه جنگ را
دارد از صدای این سازه ها بهره می گیرد)
صفحه 32:
* سازه های بادی چوبی مخصوصاً "وبا" یا سورنایایرانی رنگ سبز و فلوت یا نی رنگ آبی را ه خاطر می آورد.
7
۱
صفحه 33:
جدول هم سانی و پیوندهای معماری و موسیقی
فضا در موسيقي فضا در معماري
موسيقي عامیانه معماري بومي
موسيقي مذهبي معماري مذهبي
موسيقي يادماني و يادگاري معماري منومونتال
موسيقي تبليغاتي و سرگرم معماري سود بخش
کننده
بهره گيري از نواهاي ملي بهره گيري از نمادهاي
مردمي
بهره گيري از پدیده هاي بهره گيري از پدیده هاي
رنگ آميزي در موسيقي بهره گيري از رنگ در
۳ معماري
۲ سس 2 ا ۵ 2
صفحه 34:
: ‘ ۳3 ان یت سای
eer ee
تکرار موتیف ها در موسيقي
قرینه سازي
وزن يا ریتم در موسيقي
احساس در موسيقي بویژه در
ار
هم آهنگي یا آرموني در
موسيقي 7
ماشه در ارو
فرد در موسيقي
خط در موسيقي
سایه روشن در موسيقي ( به
مدد هماهنگي و شدت و ضعف
صدا)
“ل رنگ در موسيقي
قرینه سازي
برقراري ریتم در نماد و سطوح
گوناگون در بنا
احساس( به مدد سایه روشن و
رنگ در صدا)
هم آهنگي در معماري
تناسب و بهره برداري از نسبت
wk
فرم در معماري
خط در معماري
سایه روشن در معماري
رنگ در معماري
صفحه 35:
مهمه
(سارا سوهانگیره ویدانوروز برازجانی)
- آرشیو شخصی
علوم