نظر پیاژه در مورد هوش
اسلاید 1: نظر پیاژه در مورد هوش
اسلاید 2: پیاژه نشان داده است که در طول تحول، طرز عمل یا وظایف بزرگ ساختمان روانی ثابت می ماند و این کنش هاي تغییرناپذیر در مقابل دو نوع از کلی ترین کنش هاي زیستی، یعنی کنش «سازش» و کنش «سازمان» قرار می گیرند. سازش ذهنی مانند هر سازش دیگر عبارت است از ایجاد تعادل تدریجی بین «درون سازي» یا ادخال معلومات و خصوصیات ناشی از محیط در «روان بنه» و «برونسازي» یا تغییر دادن «روان بنه» ها به منظور سازش یافتن با یک موقعیت جدید. بدیهی است کنش سازمان که در حقیقت معرف رابطه اجزاء با کل است از کنش سازش جدایی ناپذیر است، چه هر دو مکمل یکدیگرند و یک کلیت را تشکیل می دهند. اما ساخت هاي ذهنی تغییر می یابند و در وادي عملیات عقلی می توان از یک سو ساخت هاي فکر را از نخستین مراحل به تدریج که تشکیل می یابند بررسی کرد و از سوي دیگر ناظر به انجام رسیدن این ساخت ها یعنی پله هاي تعادلی که در طول تحول هوش به وجود می آیند بود.کنش های زیستی
اسلاید 3: نظر پیاژه در مورد هوشپیاژه مخالف تعریف هوش بر حسب تعداد سؤالهایی که در آزمون به اصطلاح هوش درست جواب داده می شوند بود . از نظر پیاژه ، یک عمل هوشمندانه عملی است که ارگانیسم را برای رسیدن به شرایط بهینه برای بقا کمک می کند . به سخن دیگر ، هوش به ارگانیسم فرصت می دهد که با محیط خود به طور مؤثر برخورد نماید . از آنجا که محیط و ارگانیسم دائما در حال تغییرند ، تعامل هوشمندانه بین این دو نیز باید مرتبا تغییر کند . یک عمل هوشمندانه همواره میل به آن دارد که در وضعیت موجود شرایط بهینه را برای بقای ارگانیسم فراهم آورد . برای پیاژه ، هوش یک صفت پویاست ، زیرا آنچه به عنوان یک عمل هوشمندانه در دسترس قرار دارد همراه با رشد زیست شناختی ارگانیسم و همراه با کسب تجربه توسط او تغییر میکند . طبق نظر پیاژه ، هوش جزو جدایی ناپذیر هر موجود زنده است ، زیرا همه موجودات زنده شرایطی را که به بقای آنها کمک میکنند می جویند . اما اینکه چگونه هوش در هر زمان معین آشکار میگردد با تغییر شرایط تغیر میکند . غالبا نظریه پیاژه را شناخت شناسی ژنتیکی لقب داده اند زیرا میکوشد تا تحول توانایی های هوشمندانه را ریشه یابی کند .
اسلاید 4: نظر پیاژه در مورد هوشتوجه پیاژه به درست یا غلط بودن پاسخ ها نبود بلکه توجهش به علت درست یا غلط بودن پاسخ ها بود. پیاژه خیلی زود دریافت که الگوهاي معینی از پاسخ ها مشخص کننده گروههاي مختلف سنی است. او به این نتیجه رسید که در تفکر اشخاص در سنین مختلف تفاوتهاي کیفی وجود دارد.پیاژه (1950) هوش را شکل خاصی از سازگاري(adaptation) بین شخص و محیطش می دانست. او اعتقاد داشت که آدمها رشد می کنند ساختهایشان تغییر می کند و این تغییر از طریق درونسازي و برونسازي بوجود می آید. پیاژه تأکید کرده است که درون سازي و برون سازي، مستقل از سن و در همه گروههاي سنی رخ می دهد.پیاژه ضمن توجه زیاد روی پاسخ هایی که کودکان به سوالات آزمون می دادند، کیفیت این پاسخ ها و دلایلی که پشتوانه ارائه پاسخ ها بودند ، به بررسی درونی آزمودنی ها پرداخت .
اسلاید 5: نتایج کار وی را می توان در چند مقوله مطرح کرد:1- رشد عقلی از الگوی مشخصی پیروی می کند2- در نحوه تفکر کودکان در سنین مختلف تفاوت های کیفی وجود دارد.3- هماهنگ با رشد و افزایش سن، ساخت ها و توانایی های شناختی جدید نیز رشد می کند4- رشد عقلی در حدود سال های پایانی نوجوانی کامل می شود .نتایج نظریات پیاژه
اسلاید 6: تعریف پیاژه از هوشبرخلاف بسیاری از روانشناسان که هوش را به عنوان کیفیتی نسبتا ثابت و قابل اندازه گیری توصیف کرده اند ، پیاژه هوش را فعالیتی می داند که از شخص سر می زند و دائما در حال تغییر است . او تعریف های موجود برای هوش را نمی پذیرد و در این باره می گوید : « من هوش را نه براساس ملاکی ایستا ، آن چنان که دیگران تعریف کرده اند ، بلکه از لحاظ جهتی که هوش در تکامل خود سیر می کند تعریف می کنم . من هوش را به عنوان صورتی از تعادل یابی تعریف می کنم که تمام ساخت های شناختی به سوی آن هدایت می شوند » . پیاژه هوش را شکل خاصی از سازگاری شخص با محیط می دانست . به اعتقاد وی کودک بتدریج که رشد می کند همواره ساخت های روانی خود را از نو سازمان می دهد تا بتواند به گونه ای مطلوب با محیط خود تعامل برقرار کند . این فرایند از راه درون سازی و برون سازی انجام می گیرد .
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.