کوروش کبیر
اسلاید 1: بسم الله الرحمن الرحیم
اسلاید 2: موضوع:کوروش کبیر تهیه کننده: محمد صادق آقابابازاده
اسلاید 3: کوروش کبیر
اسلاید 4: فهرستکوروش که بود؟وصیت نامه کوروشتبارنامه کوروشهمسر و فرزندانمنشور حقوق بشرتصاویرذوالقرنینوفات کوروشنما د فرهبرفیلم مستند کوروش
اسلاید 5: کوروش، ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر (به پارسی باستان: ) همچنین معروف به کوروش دوم، نخستین پادشاه و بنیادگذار شاهنشاهی هخامنشی بود. کوروش به مدت سی سال، از سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر ایران فرمانروایی کرد.درباره ی کوروش تمام مورخان توافق دارند که شاهی بود با عزم، خردمند و مهربان که در موارد مشکل به عقل بیش از قوه متوسل میشد و برخلاف پادشاهان آشور و بابل، با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود.جنگ و بوی خون او را برخلاف فاتحان دیگر مغرور نکرد و رفتار او با پادشاهان مغلوب لیدیه و بابل سیاست تسامح او را بخوبی نشان میدهد.با پادشاهان مغلوب به اندازهای مهربانی میکرد که آنها دوست کوروش شده و در مواقع مشکل به او یاری مینمودند. با مذهب و معتقدات مردم کاری نداشت بلکه برای جذب قلوب ملل آداب مذهبی آنها را محترم میداشت. شهرها و ممالکی که در تحت تسلط او در میآمدند، هیچگاه معرض قتل و غارت واقع نمیشدند. آنچه درباب وی برای مورخ جای تردید ندارد، قطعاً این است که لیاقت نظامی و سیاسی فوقالعاده در وجود او، با چنان انسانیت و مروتی در آمیخته بود که در تاریخ پادشاهان شرقی پدیدهای بهکلی تازه به شمار میآمد.کوروش که بود؟
اسلاید 6: کوروش از ذکر عناوین و القاب احتراز داشت، در کتیبههایی که از او مانده، این عبارت ساده خوانده میشود، من کوروش شاه هخامنشی هستم. حال آنکه شاهان دیگر خود را خدا میخواندند.دندمایو می گوید به نظر می رسد کوروش به سنت و ادیان سرزمین های فتح شده احترام می گذاشت. پارسی ها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک ،یهودی ها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش می دانستند . گزنفون در کورشنامه او را حمکرانی آرمانی و ایدئال توصیف می کند.هرودوت می گوید که یونانیان او را سرور و قانونگذار مینامیدند.
اسلاید 7: ذوالقرنین در قرآن
اسلاید 8: از تو درباره ي ذوالقرنين مي پرسند، بگو : اكنون درباره ي او با شما سخن خواهم گفت : او را در زمين پادشاهي داديم » و همه ي وسايل حكمروايي را برايش فراهم كرديم،بدين وسيله تا آنجا راند كه محل غروب خورش يد است و چنان مي نمايد كه خورشيد در چشمه اي كه آب تيره رنگ دارد فرو مي رود، در آنجا قومي يافت.به او گفتيم اكنون مي تواني درباره ي آنها به عذاب و ستم رفتار كني و يا اينكه به رفتار نيكو گرايي . گفت كسي كه بيداد كرد زود خواهد بود كه عذاب بيند و پس از انكه به سوي خدا رفت باز عذابي شديد دامنگير اوست ، اما كسي كه ايمان آورد و رفتار نيكو كرد سزاي او نيك است و از طرف خداي نيز در كار او گشايشي حاصل.سپس راهي پيش پاي او گذاشتيم و او تا بدانجا رفت كه خورشيد طلوع مي كند و قومي در آنجا يافت كه ميان ايشان و آفتاب حجابي و پوششي نبود ، بدين طريق بدانچه لازم بود از او آگاه شديم.باز همچنان رفت تا رسيد به جايي كه ميان دو ديوار عظيم بود و در آنجا قومي يافت كه زبان نمي فهميدند، آن قوم گفتند يا ذوالقرنين ياجوج و ماجوج در اين سرزمين دست بر فساد و خرابكاري زده اند، پول و مال لازم در اختيار تو مي نهيم تا ميان ما و ايشان سدي بنا كني . گفت : خداي آنقدر به من توانايي داده كه از مال شما بي نيازم فقط به نيروي بازو مرا ياري كنيدتا بين شما و آنها ديواري به پاي كنيم . تخته هاي آهن بياوريدآنقدر كه بتوان با ان دو كوه را بهم برآورد، پس گفت آنقد ر در آن دميدند تا همچو آتش گرديد و بعد به كمك آب آن را به شكل مطلوب درآورده سد را ساختند، كه آن قوم – ياجوج و ماجوج – نمي توانستند از ان بگذرند يا در آن رخنه ايجاد كنند.
اسلاید 9: همسر و فرزندان مشهور است که نام همسر کوروش کاساندان بوده و وی از تبار هخامنشیان میباشد. کوروش کاساندان را بسیار دوست میداشت و پس از مرگش در سراسر امپراتوری کوروش، مراسم سوگواری برپاکردند.حاصل ازدواج کوروش با کاساندان، دو پسر و سه دختر بوده است که نام هایشان کمبوجیه دوم و، بردیا، آتوسا (به اوستایی هئوتسه به معنی خوش اندام)، رکسانا (روشنک یا به اوستایی رئوخشنه) و آرتیستونه (آرتوستونه) بود.بیشتر کسانی که به کاساندان به عنوان همسر کوروش معتقدند به گفته هرودوت استناد میکنند.بنا به گفته کتزیاس، کوروش با دختر آستیاگ ازدواج کردهاست. این بدان معناست که همسر کوروش، خاله ی وی بوده و شاید همین مورد باعث شدهاست، برخی کوروش بزرگ را به ازدواج با محارم متهم کنند. اما باید توجه داشت که فقط کتزیاس به این مورد اشاره کردهاست. گزنفون دیگر مورخ یونانی معتقد است کوروش با دختر سیاکسار پسر آستیاگ ازدواج کردهاست.در کتیبه بیستون که به دستور داریوش یکم نگاشته شدهاست بیان میشود که کمبوجیه و بردیا فرزندان کوروش؛ از یک مادر هستند.پس از مرگ کوروش، فرزند ارشد او کمبوجیه دوم به سلطنت رسید. نام پسر کوچکتر کوروش بردیا بود.آتوسا بعدها با داریوش بزرگ ازدواج کرد و مادر خشایارشا، پادشاه قدرتمند ایرانی شد.
اسلاید 10: تصویری از آتوسا دختر کوروش کبیر و مادر خشایار شاه
اسلاید 11: تبارنامه کوروش
اسلاید 12: منشور حقوق بشر کوروش که با نام استوانه کوروش نیر شناخته میشود، از جنس سفال است و طبق گفتههای باستاشناسان در سال ۵۳۹ پیش از میلاد توسط کوروش دوم هخامنشی ساخته شدهاست. دور تا دور این استوانه سفالین به زبان میخی بابلی، سخنان و فرمانهای شاه ایران نقش بستهاست. بر این استوانه شرح فتح بابل توسط کوروش دوم و اسارت نبونعید، آخرین شاه بابل در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح نگاشته شدهاست. شاه هخامنشی پیروزی خود را به مردوک، کهنترین خدای بابل نسبت دادهاست. در این منشور او از بازگرداندن پیکر خدایانی که نبونعید (شاه بابل) از معابد مختلف جمع و به بابل آورده بود، خبر میدهد. او به بازسازی معابد ویران شده پرداخت و اسرایی را که شاهان بابل نگه میداشتند، آزاد کرد. بازگرداندن اسرای یهودی در این منشور ذکر نشده اما آزاد کردن آنها بخشی از سیاست شاه هخامنشی پس از فتح بابل بودهاست. از منشور کوروش به عنوان اولین منشور حقوق بشر در جهان یاد میشود. این منشور در سال ۱۸۷۹ توسط هرمزد رسام، باستانشناس آشوری-بریتانیایی به دست آمد. در جریان جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در ایران، این منشور برای چند روز به ایران آورده شد و به نمایش درآمد.این منشور ارزشمند در شهریور ماه سال ۱۳۸۹ طی مراسمی رسمی از طرف موزه بریتانیا به ایران قرض داده شد، که آن را برای بازدید عموم در موزه ی ایران باستان در معرض نمایش قرار دادند و در تاریخ ۲۷ فروردین سال ۱۳۹۰ به لندن بازگردانده شد.منشور حقوق بشرعکس
اسلاید 13:
اسلاید 14: نماد فربهر کوروش
اسلاید 15: ۱) نِگاره فروهر از سر تا سینه،نقش پیرمردیست که تجربه، جهاندیدگی و داناییِ پیرانِ دانا و باخِرَد را می نمایاند.۲) دستِ اَفراشته به سمت بالا، نشانۀ ستایش به درگاهِ آفریدگار و والامَنشی و بالا اندیشی است.۳) حلقۀ دایره ای که در دستِ پیر مرد قرار دارد، نشانۀ پیمان با پروردگار و همبستگی هاست.۴) بال های گشوده، نشانۀ اَندیشه، گفتار و کِردارِ نیک است که با پیروی از آن، بشر به کمال می رسد و نیز نشانۀ برابری هاست. خط های روی بالِ فِرَوَهَرهم نشانۀ از سی و سه اَمشاسپندان (نام فرشتگان) می باشد.۵) حلقۀ میانِ نگاره، نشانۀ بی پایانی روزگار، و برگشتِ رفتار و کردار آدمی به خود اوست.۶) دو رشتۀ آویز، یکی در سمتِ راست، نماد سِپَنتا مِینوبه چم (به معنا)، مقدس، راهنمایی به نیکویی ها، اندیشۀ نیک و سازندگی است و دیگری درسمتِ چپ نماد اَنگره مِینو به چَم (به معنا)، اهریمن، راهنمای بدی و مظهرِ شَرّ و فساد و پَلیدیست. این دو رشتۀ آویز به چم (به معنی) دو نیروی متضاد نیکی و بدیست، که در نهادِ آدمی وجود دارند و نشانهای برای مبارزۀ همیشگی و درونی برای سازندگیهاست.۷) دامن در سه ردیف در پایینِ نگاره، نشانۀ بداندیشی، بد گفتاری و بد کرداری است که در پایین قرار دارند، بهاین چم (معنی)، که بدی ها باید به زیرِ پا افکنده شوند.۸) فَرتورِ(عکس) فِرَوَهَر،رویش به سمت راست (نه چپ) است که سوی راست همان سوی خاور (شرق) است که به چمِ (به معنا) روشنایی، راستی، پاکی و شادی است.واژۀ فِرَوَهَر از دو واژه فِرَه به چمِ «پیش رو»، ووَهَر به چمِ «بَرَنده و کِشَنده»تشکیل شده است و به چمِ (به معنایِ) «پیش بَرندۀ جوهَرِ تن و روان» است که بشر را بسوی پیشرفت و رسایی و جاودانی رهبری می کند.
اسلاید 16: وصیت نامه کوروشفرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشتهام. من آن را با نشانههای آشکار دریافتهام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بختیار بودهام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمیکنم که از هنگام جوانی ناتوانترم. من دوستان را به خاطر نیکوییهای خود خوشبخت و دشمنانم را فرمانبردار خویش دیدهام. زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز میگذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر میگذرم، شما و میهنم را خوشبخت میبینم و از این رو میخواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب. در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست میدارم ولی فرزند بزرگترم که آزمودهتر است کشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پروردهام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوانتران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئنتری هستند. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند . هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد.
اسلاید 17: از کژی و ناروایی بترسید. اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد. من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم. نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشتهی ما، ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید. پیکر بیجان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که اینهمه چیزهای نغز و زیبا میپرورد آمیخته گردد. من همواره مردم را دوست داشتهام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت میبخشد آمیخته گردم. هماکنون درمی یابم که جان از پیکرم میگسلد ... اگر از میان شما کسی میخواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید. زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد. چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود. از همه پارسیان و هم پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید.
اسلاید 18: شرق و غرب دنياي آنروز پس از فتح بابل به عظمت كوروش گويا بود، زيرا در روي زمين كشوري نمانده بود كه با او برابري كند، در آن زمان او به تنهايي امپراطوري تمام دنياي آباد را به دست داشت و اين از معجزات روزگار باستاني است، براي آنكه مردي كه تا 14 سالگي يك چوپان بود و در جنگل ها و كوهستان ها مي زيست عاقبت همه كشورهايي كه تمدن عصر را در بر داشتند زير سلطه خود درآورده و تنها مرجع و ملجأ همه ملتهاي نواحي غرب آسيا تا صحراي بلخ شده است. كوروش پس از فتح بابل ده سال زنده بود و در سال 529 ق.م از جهان رخت بربست.وفات کوروش
اسلاید 19:
اسلاید 20: فیلم مستند کوروش کبیر
اسلاید 21: پایانتهیه کننده:محمد صادق آقابابازاده
sadegh –
چرا این پاورپوینت دانلود نمیشه؟؟
admin –
سلام…
بررسی شد، مشکلی در دانلود وجود ندارد، دوباره امتحان کنید…