صفحه 1:
صفحه 2:
gai < در طب ایرانی, فرآیندی است که طی آن مواد زائد و بیماریزا در بدن آماده
دفع میشوند و خروج آنها آسانتر میگردد.
۶ به عبارت دیگر, طبیب باید پیش از اقدام به پاکسازی یا «استفراغ» بدن» ابتدا
مواد بیماریزا را نضح دهد؛ مگر در شرایط خاصی که فرصت این کار وجود نداشته
باشد.
< اين آمادهسازی پیش از دفع» از اصول مهم و مورد تأکید خکما است؛ چراکه در
بسیاری موارد. دفع مواد پیش از نضح, موجب تشدید علائم بیماری میشود.
صفحه 3:
ویژگیهای نضح و داروهای منضح
> 5
هر خلط برای نضح باید به قوامی معتدل برسد و اين قوام در هر خلط متفاوت است؛
capil ley, > دا
ابراین, داروهای منضح نیز متنوعاند و هر خلط داروی منضح مخصوص به خود دارد.
* در عین حال, دستیابی به نتيجه مطلوب نیازمند در نظر گرفتن شرایط زمانی,
از ز
صفحه 4:
یف نسح ]
ا الل Pet] pe] ote
& شناخت نضح و کاربردهای آن, در بررسی روشهای درمانی طب ایرانی امری ضروری
و بنیادی است.
> تحقیق در شیوههای درمانی بدون توجه به اصل نضح, میتواند به خطاهای تفسیری و
درمانی منتهی شود.
توجه همزمان به مقولهی «نضح» در کنار درمان, میتواند گامی موثر در ارتقای
روند درمانهای کنونی باشد.
صفحه 5:
>
>
>
در طب ایرانی, وظیفهی اصلی طبیب خدمت به طبیعت بدن است؛
Ss Ms شک ریت ذمقببر ماوق رقنانی لبروقا مره کقرة عیبی منوا باق
«sib
«بزرگترین طبیب» است - گام بردارد
نقش طبیب در هماهنگی با طبیعت
>
>
>
طبیب با شناخت دقیق این نبرو و اتخاذ تدابیر صحیح, طبیعت را در روند درمان بیماریها یاری میکند.
هرگاه طبیعت به هر دلیلی نتواند وظیفهی خود را بهدرستی یا بهطور کامل انجام دهد,
وظیفهی پزشک آن است که با شناخت روشها و قوانین حاکم بر طبیعت, بهصورت
مصنوعی آن را بازآفرینی و شبیهسازی نماید تا بدین طریق, فرایند درمان کامل شود.
صفحه 6:
>
>
>
>
آبن ماسویه میفرماید:
«سزاوار است که طبیب, فعل طبیعت را به وجود آورد.»
در همین زمینه, جالینوس نیز تأکید میکند:
«رها کردن طبیعت تا فعل خود را به بهترین وجه انجام دهد, عین صلاح است.»
روشهای طبیعی بدن در مبارزه با بیماریها
>
>
یکی از اصلیترین شیوههای طبیعت در مقابله با بیماریها, استفراغ یا دفع مواد بیماریزا از بدن است.
پزشک ایرانی نیز با بهرهگیری از همین الگو. از طریق ایجاد اسهال؛ قی و فصد و دیگر روشهاء طبیعت را
در دفع مواد زيانبار يارى میدهد.
اما بايد توجه داشت كه اين مواد تا زمانى كه به قوامى معتدل و قابل تحلیل و دفع نرسند, توسط
طبيعت بدن به عنوان ماددى دفعى شناخته نمى شوند.
صفحه 7:
به گفتهی نفیس بن عوض کرمانی در بخش علاج تب ژبع:
> «شایسته است که در تب ریع, ماده را با انضاج برای دفع آماده کنند و سپس بهنرمی به
استفراغ پردازند.»
* در اين دیدگاه, هدف از تضح آن است که مادهی بیماریزا دچار تغییر و قابلیت دفع و
تحلیل یابد.
< تا در هنگام خروج, طبیعت بدن با فرآیند دفع مخالفتی نداشته باشد و درمان به صورت
کامل و بیعارضه انجام گیرد.
صفحه 8:
واژهی تضح (با بختگی) در طب ایرانی هم برای هضم غذا و هم برای آمادهسازی
مواد جهت دفع بهکار میرود.
ابن رشد دربارهی اين واژه میگوید:
«نضح, عمل حرارت غریزی است که متناسب با مراتب غذاء بهشکل طبخ در معده, کبد و
تير در خود اعضاء صورت میگیزد.»
[] نضح فضولات و هدف آن
مقصود از نضج فضولات, رسیدن مواد زائد به قوامی معتدل است تا در فرآیند دفع,
بدن با آنها مقاومت یا عصیان نکند.
بهعبارت دیگر, نضح همان معتدلسازی قوام اخلاط است تا پاکسازی بدن
(استفراغ) بهسانی انجام گیرد.
صفحه 9:
مراحل و انواع نضج در اخلاط
« نضح حقيقى زمانى رخ مىدهد كه قؤدى مُغْيِّرهى بدن: ماددى بيمارىزا را دكركون سازد تا طبيعت بتواند
آن را بدراحتى دفع كند.
اما به قوا م آوردن خلط براى هر نوع خلط متفاوت است:
سودا در مرحلدى نضج نياز به ترقيق دارد.
بلغم نيازمند ترقيق و تقطيع است.
صفرا به تغليظ احتياج دارد.
[] تنظيم قوام براى دفع مؤثر
اگر ماده غلیظ باشد. بايد آن را رقيق كرد تا بتواند از عروق باريك عبور كند.
اگر ماده بسیار رقیق باشد, باید آن را غلیظ نمود تا در خلل و قرج اعضاء محبوس نگردد.
و اگر ماده لزج است. باید با تقطبع و تجزیه, آن را از اعضاء جدا ساخت تا طبیعت بتواند آن را دقع کند.
۲ ۲ ۲ ۲ ۲ ۲ ۲ ۴
صفحه 10:
wulse quai 5. bool elgs Jlaicl
> اخلاطی که از غذا و در کید تولید میشوند, باید قوامی معتدل و مخصوص به خود داشته باشند
تا غذای خوردهشده بتواند صلاحیت جزء عضو شدن را پیدا کند.
* به اين نوع نضح, در اصطلاح, هضم گفته میشود.
[] اعتدال در قوام هر خلط
« صفرا باید رقیق باشد,
< خون و بلغم باید قوامی میان غلظت و رقت داشته باشند,
< و سودا باید غلیظ باشد.
۶ این اعتدال در قوام سبب میشود که هر خلط بتواند نقش طبیعی خود را بهدرستی ایفا کند
و در فرآیند تغذیه و رشد بدن موثر واقع شود.
صفحه 11:
نضح اخلاط کبدی و غیرکبدی
۱ نضح اخلاط کبدی:
< کید با حرارت طبیعی خود, غذا را به چهار خلط اصلی (دم, صفرا, بلغم, سودا) تبدیل میکند.
صفرا باید رقیق باشد تا در مجاری باریک نقوذ کند.
> خون و بلغم باید قوام معتدل داشته باشند تا بتوانند بدل ما بتحلل اعضا شوند.
< سودا باید غلیظتر باشد تا ثبات و تغذیهی برخی بافتها را ممکن سازد.
صفحه 12:
اخلاطی که در سایر اعضا تولید میشوند, بسته به نوع خود نیازمند تصرف در قواماند:
اگر رقیق باشند, برای جلوگیری از انتشار باید با داروهای سرد و غلیظ کننده تغلیظ
شوند.
اگر غلیظ باشند (مانند بلغم غیرطبیعی), باید با داروهای گرم؛ رقیقکننده و
تقطیعکننده آمادهی دفع گردند.
لعابهای معتدل و تر, اخلاط لزج را تحلیلپذیر و آمادهی دفع میکنند.
صفحه 13:
P خون بهضورت طبیعی نیاز به نضح ندارد؛ ازاینرو در تبهای دموی, فصد بدون انتظار
نضح انجام میشود.
< اما در صورت اختلاط با سایر اخلاط, پیش از فصد باید برحسب غلبه, مقداری تغلیظ يا
ترقیق انجام گیرد تا
همهی مواد پختهشده همراه خون خارج شوند.
> نکته: همة فرآیندهای نضح, در نهایت به اعتدال قوام اخلاط و تسهیل دفع يا جذب کمک
SHS.
صفحه 14:
و
داروى مُنضج براى اعضايى كاريرد دارد كه به سبب کثرت یا کیفیت ماده, دچار سردی و ضعف
حرارت غریزی
شدهاند.
وظيفة داروی منضح آن است که به حرارت طبیعی بدن باری رساند تا مواد را به درجة اعتدال
(لضج) برساند
< ۳] ویژگیهای داروی منضح:
طبیعتی شبیه به حرارت غریزی دارد.
مزاج آن معتدل یا مایل به حرارت و رطویت است.
هدف آن تسهیل عمل طبیعت در ایجاد نضح است.
olf اثر نضح از داروهای مفرح یا ترکیبات دارویی معتدل نیز حاصل میشود.
۲ ۲ ۲
صفحه 15:
ig, نمونههاى داروهاى منضج براى اخلاط
مختلف:
صفراوی: lis گل نیلوقر, گل بنفشه
بلغمی: بادیان. ریشة شیرینبیان
سوداوی: سیستان, گل گاوزبان
[] نکته درمانی:
گاهی نضح ماده نه مستقیماً به علت داروی منضح, بلکه بهطور بالعرض رخ میدهد؛ مانند
زمانی که داروبی با
TEV ۳
۳
خاصیت انسداد مسام prio به گرم شدن عضو و در نتیجه ایجاد نضح میگردد.
[] در مجموع, داروی منضح با بازگرداندن قوام و مزاج هر خلط به حالت طبیعی, راه
طبیعت را برای دفع یا
۳
اصلاح مواد هموار میسازد.
صفحه 16:
در پزشکی ایرانی, رعایت تقدم و تأخر تدابیر درمانی از اصول بنیادین است و هرگاه در مزاح یا کارکرد طبیعت انحرافی مشاهده شود. نباید بهسرعت به
اقدامات شدید درمانی روی آورد
[] فاعدة اصلی:
در هر بیمار, بسته به سن, فصل, اقلیم, شدت بیماری و شرایط خاص بدنی اوء ابتدا باید از قدابیر نرمتر آغاز کرد؛ مانند تنظیم غذاء نوشیدنیها و
اصلاح عادات زندگی.
dies Jol ][ ضروریه:
تا زمانی که درمان با اصلاح سیک زندگی حاصل شود, نباید دارو تجویز کرد. عمل دارو با طبیعت بدن در تداخل است و مصرف نایجا موجب ضعف حرارت
غریزی و کاهش توان طبیعت در درمان میشود.
[] نقش طبیب:
وظيفة طبیب آن است که تنها در صورت ضرورت. و پس از آمادهسازی مزاج (َضح), از دارو برای باری طبیعت استفاده نماید؛ زیرا درمان قبل از رسیدن ماده
به اعتدال, بهجای پاکسازی, میتواند شدت بیماری را بیفزاید.
8 تضع در اين نظام, نه صرفاً مرحلهای فیزیکی بلکه Gb عقلانی درمان در طب ایرانی است؛ یعنی رساندن ماده به قوام مناسب پیش از هر اقدام دفعی يا
دارویی.
صفحه 17:
رابطة نضح با تجویز داروهای مُسهل
* ] قاعدة درمانی:
داروهای مُسهل اخلاط نباید پیش از انجام تُضجّ مصرف شوند؛ زیرا اگر مادة بیماریزا هنوز نيخته و نضعنيافته باشد,
طبیعت در برابر درمان
مقاومت میکند و دفع ناقص رخ میدهد.
[] نقش طبیعت:
۳
> در بسیاری موارد طبیعت خود بهتنهایی قادر است فضولات را نضح داده و دفع کند؛ اما تجویز دارو و تحریک ماده
برای دفع: باید همیشه بس از
نضح انجام شود -- مگر در بیماریهای حاد و شدید که فرصت نضح وجود ندارد و خطر آسیب عضو وجود
دارد؛ در اين صورت, دفیع فوری ماده مجاز است.
صفحه 18:
در طب ایرانی تأکید شده است که تا زمانیکه طبیعت در دفع کفایت دارد. نبايد دارو تجویز شود.
داروهاى مُسهل بهویژه اثر قوی بر طبیعت دارند و تنها زمانی مجازند که زیان ماد بیماریزا بیشتر
از زیان دارو باشد.
* 0 اهمیت تضح پیش از دفع:
۶ اکثر اطبای ایرانی آمادهسازی اخلاط را پیش از دفع لازم دانستهاند؛ زیرا پاکسازی بدن بدون نضح Soo
است به زیان بیمار تمام شود.
a [] 529059 حکیم محمدصالح قائنی هروی:
« «در برخی امراض, اگر منضح داده نشود, داروی مسهل قوی فقط اخلاط لطیف را دفع میکند و بخش
غلیظ و کثیف باقی میماند و بیماری شدیدتر میگردد.»
صفحه 19:
۲ ۲
در ه[] تشانهشناسی نضح:
ظهور علائم gad نشانة غلبةٌ طبیعت و فروکش کردن خطر بیماری است؛ اگر این نشانهها زود ظاهر شوند. دلیل بر سلامت و کوتاه
شدن سیر بیماری است, و اگر نشانة تضح تأخیر کند» بیماری طولاتی خواهد شد.
نگام ایجاد بُضح اخلاط, رعایت مجموعهای از قوانین و تداییر ضروری است تا طبیعت بتواند با آرامش و هماهنگی مواد را به اعتدال
رسانده و آمادة دفع یا جذب سازد
[] ۰۱ انتخاب غذاهای لطیف:
در دورة تضح باید از غذاهای لطیف و سبک استفاده شود, تا طبیعت بدن بدون فشار اضافی بتواند خلطها را به قوام معتدل رساند
[] ۰۲ کاهش مقدار غذا:
مقدار خوراک بیمار باید کاهش یابد. مشروط بر آنکه قوت و انیژی بیمار کافی باشد؛ زیرا خوردن زیاد. طبیعت را بهجای اصلاح مواد.
مشغول هضم میسازد و فرآیند نضح کند میگردد.
[| ۰۳ توجه به شرایط فردی:
در انتخاب میزان و نوع غذا باید مزاح. فصل, و شدت بیماری در نظر گرفته شود تا هیچیک از عوامل مزاحم حرارت غریزی بدن نگردند.
صفحه 20:
«زیادهروی در تغذیه یا مصرف غذاهای
dale در زمان (Was , میتواند مادة
بیماریزا را سرد, غلیظ و مقاوم سازد و
مانع از انجام طبیعی تُضج توسط
ت شود.
صفحه 21:
