تشریح ریسک سیستمی و تفاوتش با ریسک سیستماتیک همراه با کیس استادی نمونه های ریسک مانند بحران مالی ۲۰۰۸

محدثه يكرنگ حق پناه

صفحه 1:
ASN Bea به نام خدا یسک استاد محترم: دانشجو:

صفحه 2:
مقدمه در سال‌های اخیر, جهانی شدن و پیشرفت در بازارهای مالی, سیستم مالی را پیچیده تر و درهم تنیده کرده است. این موضوع باعث انتقال شوک‌های اقتصادی و افزاییش ریسک سیستماتیک شده است. شواهد نشان می‌دهد در زمان بحران, بازارها به‌صورت هماهنگ تر عمل می‌کنند و همبستگی میان بازده دارایی‌ها افزايش می‌یابد که به افزایش ریسک كلى بازار و ظهور ریسک سیستمی می‌انجامد. ریسک سیستمی به شرایطی اطلاق می‌شود که بحران در یک نهاد يا بخش خاص, به صورت زنجیره‌ای کل سیستم مالی يا بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بحران مالی ۲۰۰۷- ۹ نشان داد که نظارت و اصلاح سیستم‌های مالی برای مدیریت این ریسک ضروری است. در این کتاب, مفاهیم ریسک سیستماتیک, نظارت مالی و روش‌های اندازه‌گیری آن بررسی شده است. همچنین دو روش متداول سنجش ریسک سیستمی, یعنی ارزش در معرض خطر شرطی (00۷3۴) و ریزش مورد انتظار نهایی (۳85) معرفی شده‌اند.

صفحه 3:
ز نظر خرد و : تقسیم بندی انواع ریسک از کلان

صفحه 4:
فصل اول ماهيت ريسى سيستمى ریسک سیستمی به خطراتی اطلاق مىشود كه ناشى از ارتباطات و وابستكىهاى بيجيده بين شرکت‌ها و بازارهاست و می‌تواند تهدیدی برای ثبات کل سیستم مالی ایجاد کند. با جهانی شدن اقتصاد و پیشرفت فناوری. این ریسک‌ها افزایش يافتهاند. ريسك به معناى عدم اطمينان از نیج یک آقذام است.و هر چقذر این+عتم اطمنان,بیشتتر باشد, ریسک نیز بیفتتر می‌تگنوق: تمام نهادهای مالی به نوعی با ریسک مواجه هستند و برای مدیریت آن, باید ریسک‌ها شناسایی و کنترل شوند. مدیریت ریسک فرایندی است که در آن سازمان‌ها ریسک‌ها را شناسایی کرده و برای کنترل و کاهش اثرات منفی آنها اقدام می‌کنند. توجه به ریسک در سطح کلان از اهمیت ویژه‌ای تزخورداز اتتت: ویرا این زیسک‌ها می‌توانتطاتراتعتفی در کل بازاز مالی داشته‌باشند. در این زاستا نها‌های نظارتی باید آبزارهایی"برات شناشایی, اندازگیری وکنترل این رینت‌ها در لح کلان فرآهم

صفحه 5:
فرهنگ لغت وبستر ریسک را به‌عنوان « در معرض خطر قرار گرفتن » تعریف کرده است, در حالی که فرهنگ لغات سرمایه‌گذاری, ریسک را به‌عنوان « زیان بالقوه سرمایه‌گذاری که قابل محاسبه است » معرفی می‌کند. با وجود تعاریف متعددی که از ریسک ارائه شده است. می‌توان گفت که تمامی این تعاریف در آنها مشاهده می‌شود: موقعیت‌هایی را توصیف می‌کنند که سه عا ۱ قدام یا عمل بیش از یک نتیجه به بار می‌آور تا زمانی که نتایج به‌طور ملموس آشکار نشوند» هیچ آگاهی قطعی وقوع آنها وجود ندارد. اعلسزکی از تایه آحتسللی حد 2 ز نتايج می‌تواند پیامدهای نامطلوبی به دنبال داشته باشد. ‎aw yl‏ ویژگی اساسی, ریسک را به عنوان یک پدیده‌ای می‌سازند که همواره با عدم اطمینان و پیامدهای بالقوه منفی همراه است. و مدیریت آن نیازمند ارزیابی دقیق و برنامه‌ریزی هوشمندانه است.

صفحه 6:
عدم ثبات سیاسی و اقتصادی در سطح جهانى و تغییرات سریع در محیط شرکت‌ها, ریسک نهادهای مالی را به‌طور قابل‌توجهی افزایش داده است. این «غوامل پاغت بفنده‌انه که اهميت مدیریت ریسک بیش از پیش احساس شود و توجه محققان نیز به اين حوزه جلب گردد. همچنین, ضروری است یادآوری کنیم که ریسک هميشه پدیده‌ای منفی نیست؛ بلکه به همراه هر فرصتی, ریسک نیز وجود دارد. بنابراین, نمی‌توان تمامی ریسک‌ها را از میان برد, زيرا از بين بردن تمام ریسک‌ها به معنای از بین بردن فرصت‌ها خواهد بود.

صفحه 7:
تفکر سیستمی در مدیریت ریسک سیستم مجموعه‌ای از اجزا و روابط میان آن هاست که به طور متصل و وابسته به هم عمل می‌کنند و نک کل زاتتتتکیل می‌دهند لودویگ فون برتالانفی در دهه 1920 نظریه عمومی سیستمی را مطرح کرد و بر اهمیت بررسی کل سنیستم: نا کید گرو. ۲ 4 3 نظریه عمومی سیستم‌ها, بر اين اصل تأکید دارد که برای درک صحیح یک سیستم, باید به کل آن نگاه کرد و نه فقط به اجزای فردی آن. این نگرش کل‌نگر يا « کل ‌گرایی » به‌ویژه در مدیریت و تحلیل سیستم‌ها اهمیت زیادی دارد, چرا که می‌فهمیم که در بسیاری از مواقع, ریسک یا مشکل یک سیستم نمی‌تواند صرفاً از مشکلات جزئی اجزا ناشی شود بلکه از تعاملات پیچیده و روابط میان اجزای در این رویکرد, سازمان به مجموعه‌ای از « خرده سیستم ها »,<« سیستم اصلی » و « ابر سیستم های پیچیده » که در محیط آن قرار دارند. تقسیم می‌شود. این تفکر به مدیران کمک می‌کند تا نه تنها اجزای مختلف سیستم را در نظر بگيرند, بلکه تعاملات ميان آن‌ها را نیز بررسی کرده و از این طریق بهبود فعالیت‌های سازمان را در راستای تحقق اهداف آن تضمین کنند.

صفحه 8:
Ludwig von Bertalanffy © Father of Systems 00 © Wrote “General Systems Theory”, Peat date OS) ‏یت‎ AAA Ae

صفحه 9:
در حوزه مدیریت ریسک, دو رویکرد مختلف وجود دارد: تفکر سیستمی : تفکر تجزیه مدار : به‌جای بررسی تک‌تک اجزا, تمرکز خود را روی تفکر تجزیه مدار, به تحلیل و ارزیابی اجزای تعاملات و روابط میان آن‌ها قرار می‌دهد و بر سیستم می‌پردازد و در این رویکرد, تلاش این باور است که ریسک کل سیستم ممکن می‌شود تا ریسک‌های هر جزء شناسایی و است متفاوت از ریسک‌های اجزای منفرد آن مدیریت شود تا کل سیستم عملکرد بهتری باشد. در اين نكرشء حتى اگر تمام اجزا لمك ال به‌درستی عمل کنند, تعاملات آنها ممكن است منجر به مشکلاتی در عملکرد کلی

صفحه 10:
مفهوم ریسک سیستمی ۱-۲ ریسک سیستمی به عنوان یک مسئله کلی ريسك سیستمی به عنوان یک مسئله کلی در سیستم‌های پیچیده مورد بررسی قرار می‌گیرد. سیستم‌هایی که در آنها اجزا و روابط میان آنها به‌طور مداوم در حال تغییر و تعامل هستند و ممکن است از یک حالت پایدار به حالت دیگری با ویژگی‌های مختلف منتقل شوند. سیستم‌ها تمایل دارند در اثر تغییرات کوچک و تدریجی, به سرعت از یک حالت پایدار به حالت جدیدی با ویژگی‌های متفاوت منتقل شوند. این انتقال می‌تواند موجب بروز بحران يا تفییرات نامساعد در سیستم شود. به اين پدیده, تغییر رژیم گفته می‌شود.

صفحه 11:
Hysteresis Sensor Output Hysteresis Decreasing a Pressure 2. a . we : eo increasing = Pressure Pressure Reference Pressure Point Full Scale Pressure در بازارهاى مالى, تغییرات خارجی می‌توانند فرصت‌های سرمایه‌گذاری جدید و جذب سرمایه ایجاد کنند, اما سرمایه گذاری بیش از حد ممکن است به شکل‌گیری حباب‌های قیمتی و آسیب‌پذیری بازار منجر شود. شوک‌های خارجی ممکن است رفتار هماهنگ اجزای سیستم را تحریک کرده, شوک اولیه را گسترش دهند و سیستم را به وضعیتی ناپایدارتر منتقل کنند. این پدیده, که پس‌ماند با هیسترسپس نام دارد. به دلیل ناتوانی سیستم در بازگشت سریع به حال اصلی رت م‌دهد این عیرات تالا درونی و بیرونی, ریسک سیستمی را افزایش داده و ممکن است بحران‌های مالی گسترده ای ایجاد کنند.

صفحه 12:
۰۲-۲ ریسک سیستمی در بازارهای مالی با جهانی شدن و افزایش همگرایی در بازارهای مالی, سیستم مالی جهانی به هم پیوسته شده اند و در نتيجه انتقال شوک‌ها بین تهادها بیشتر شده است. این پیشرفت‌های مالی علاوه بر مزایای اقتصادی, هزینه‌هایی نیز دارند که شامل ایجاد کانال‌های جدید برای سرایت شوكها به بازار است که به واسطه ارتباط متقابل نهادها ایجاد می‌شود. اين شوک‌ها می‌توانند اثرات جانبی مانند «اثر سرریز» را به دنبال داشته باشند, به‌ویژه در زمان بحران‌های مالی که زیان‌ها از یک بخش به سایر بخش‌ها سرایت می‌کند و باعث افزایش ریسک کل بازار می‌شود. ریسک سیستمی به معنای خطر سقوط کل سیستم مالی در اثر شکست يا بحران در یک بخش از بازار است. این ریسک زمانی رخ می‌دهد که ‎gu‏ بخش‌های مختلف بازار همبستگی بالایی وجود داشته باشد و بحران در یک یخن به سرت به ‎S13‏ بخش‌ها سرایت کنکیبه غثوان,مثالزماتی که تک شرکت کلیدی:ذر یک.صتعت خاص دچار بحران می‌شود, ممکن است این بحران به دیگر شرکت‌ها در همان صنعت منتقل شود. سرمايه كذاراق» باامشقناهذه بحراث در يك شركتبراى»حفظ سرمايه كود سمكن است سهام سایر نشزکت‌های: مشابه را بفروشند كه اين امر مىتواند به افزايش بحران و ریسک سیستمی منجر شود. در واقع, حتى سبدهای سرمایه‌گذاری با تنوع بالا نیز نمی‌توانند از ریسک سیستمی مصون بمانند. چرا که اين نوع ريسك به طور کلی کل بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از طریق تنوع‌بخشی در پرتفوی قابل کاهش نیست.

صفحه 13:
بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۷ نشان داد که همبستگی بین بخش‌های بازار و سرایت بحران‌ها می‌تواند کل اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهد. بحران‌ها می‌توانند به صورت زنجیره‌ای از یک بخش به بخش‌های دیگر سرایت کرده و ریسک سیستمی ایجاد کنند. اين نوع ریسک شامل گروه‌های به هم پیوسته از نهادها است که در صورت بحران, اثرات منفی شدیدی بر کل سیستم مالی خواهند داشت. در واقع. در صورتی که گروهی از نهادهای به هم پیوسته دچار بحران شوند, تأثیر آن بر کل سیستم مالی شدیدتر خواهد بود و می‌تواند منجر به ایجاد بحران‌های بزرگ و گسترده‌تر شود که تأثیر منفر شدیدی بر بازارهای مالی و اقتصاد جهانی خواهد گذاشت.

صفحه 14:
۳-۲ تعریف ریسک سیستمی ریسک سیستمی به خطرهایی گفته می‌شود که می‌توانند کل سیستم مالی یا بازار را تحت تاثیر قرار دهند. بحران مالی جهانی نشان داد که نهادهای مالی نمی‌توانند اين نوع ریسک‌ها را به خوبی شناسایی و مدیریت کنند. در حقیقت. ریسک سیستمی بسیار فراتر از ترکیب انواع ریسک‌های موجود در نهادها است. در حالی که ریسک اعتباری, ریسک نقدینگی, ریسک عملیاتی و دیگر ریسک‌ها می‌توانند به طور مستقیم به یک نهاد خاص نسبت داده شوند. ریسک سیستمی تنها به طور غیرمستقیم به اين نهادها تعلق دارد. قبل از بحران‌های مالی, معمولاً انواع مختلف ریسک‌ها جداگانه بررسی می‌شدند. اما اثرات متقابل (همبستگی) میان آن‌ها می‌تواند منجر به پیامدهای غیرمنتظره و ناخواسته‌ای شود که در تجمیع آن‌ها به ریسک سیستمی تبدیل می‌شود. این مفهوم از اواسط دهه ‎٩۰‏ شروع به شکل‌گیری کرد و پس از بحران مالی جهانی اهمیت بیشتری پیدا کرد.

صفحه 15:
تعاریف متعددی که در سال های اخیر از ریسک سیستمی ارائه شده است : ريسك سيستمىء خطر سقوط کل سیستم مالی و یا کل بازار می باشد. ریسک سیستمی می تواند به صورت بی ثباتی سیستم مالی که به وسیله شرایطی در واسطه های مالی ایجاد و یا بدتر شده است. در نظر گرفته می شود. ريسك توزيع گسترده ورشکستگی و ناتوانی نهاد های مالی یا انجماد بازار های سرمایه که می تواند به طور قابل ملاحظه ای عرضه سرمایه به بخش واقعی اقتصاد را کاهش دهد. ت که بر اساس آن یک رویداد موجب کاهش ارزش و یا اعتماد در و عدم اطمینان در مورد بخش بزرگی از سیستم مالى را افزايش دهد و آنقدر جدی باشد که اثر منفی قابل ملاحظه ای بر اقتصاد واقحی ایجاد نماید. ريسك سيستمى در واقع بحران كل سيستم ويا فاجعه بالقوه در شرايطى است كه اثرات منفى ناشى از فاجعه شديد يك نهاد خاص ويا يك بخش خاص مى ريسك سيستمى, ريسك سقوط كل سيستم ويا كل بازار» تشديد شده با روابط و وابستگی های متقابل است. بر اساس ریسک سیستمی, نکول یک نهاد واحد ويا مجموعه ای از ناد هاء موچب سرایت و ایجاد آبشاری از نکول ها می شود. ریسک سیستمی, ريسك مرتيط يا عدم ثبات كافى يك سیستم مثل یک بازار یا سیستم مالی می باشد. كي دايل ارتباطات متعدد ى وليستكى بين نهاد هاى درون منيستم ليجاد ده اسح ه طوری که ناتوانی یک یا چند نهاد در عمل به وظایف خود ممکن است موجب مجموعه ای از ناتوانی ها در نهاد های دیگر و در نهایت موجب ایجاد بحران در کل

صفحه 16:
همانطور که مشاهده می‌شود, تعاریف مختلفی برای ریسک سیستمی وجود دارد که همگی ویژگی‌های مشترک دارند. بوزیو وهحکاران (۳۰۰۸) این تعازیک :زا :تجلیل بکودد.و به این نتیجه:رسیدند که :همهآن‌ها عناصر مشترکی دارند که برای داشتن یک تعریف یکپارچه و جامع از ریسک سیستمی ضروری هستند. این ویژگی‌ها غبارتند از : ريسك بىثباتى مالى ریسک‌هایی که از بخش در نظر گرفتن کل که معمولاً منسجم‌تر و مالی به بخش واقعی سیستم به جای هر یک قابل اندازه‌گیری‌تر از ثبات اقتصاد سرایت می‌کنند و از نهادها به طور مالی است. باعث ایجاد هزینه‌هایی برای جداگانه. جامعه می‌شوند.

صفحه 17:
۲ منشاً ریسک سیستمی ریسک سیستمی به طور قابل توجهی متغیر بوده می‌تواند از منابع مختلفی ناشی شود و شامل ویژگی‌های مختلفی است. ریسک سیستمی می‌تواند به دو دسته درونزا (ناشی از رفتار نهادها) و بررون‌زا (ناشی از عدم تعادل در اقضاد واقعی) تقسیم شود. این نوعرننگ‌ها مي‌توانتد باعت اختلال در سیستم مالی شوند و به سرایت بحران از یک نهاد به کل سیستم یا اقتصاد منجر شوند. آلن و کارلتی (۲۰۱۰) شش منیع از ریسک سیستمی:را شناسایی کرده‌اند: 6-8-8-8 -8 -6 ‎i ۲‏ حباب ة عدم تطابق ارز نكول سرایت تعادل‌های تأمین مد “= جندگانه و نقديتكى و دارايىهاء به هزاس در قیمت گذاری ویژه املاک و ‏بازار اشتباه دارایی مستغلات

صفحه 18:
همچنین؛ ریسک سیستمی می‌تواند به سه نوع عمومی تقسیم شود: 1. شوك كلان: 2 زنجيره ورشكستكى: سرايت 3. شکست ارزیابی مجدد: عدم اختلالات منفی خارجی که سیستم را خسارات وارده از یک نهاد به نهادهای تقارن اطلاعات و همبستكى بين مختل می‌کنند. دكن نهادها باعث سرایت بیشتر ریسک می‌شود. سک سیستمی می‌تواند اثرات جانبی منفی مختلفی در بازارهای مالی ایجاد کند» از جمله : 1. گسترش اطلاعات سوداگرانه که منجر به ایجاد ادراک اشتباه درباره وضعیت اقتصادی سایر نهادها. 2. نهادهایی كه ورشکسته می‌شوند و مشتریانشان در بازارهای نامناسب قرار می‌گیرند. . روابط متقابل بین شرکت‌ها که می‌تواند باعث گسترش تأثیرات منفی از یک شرکت به دیگران شود. ‎(gual.‏ نعدینگی و قیعت داراین‌ها که باعت كران شدینگی و کاهش تمایل نمادهای مالی به تمدید اعتبار می‌شود ‎

صفحه 19:
۰۵-۲ فرآیند ریسک سیستمی فرآیند ریسک سیستمی در طی زمان تغییراتی می‌کند و مواجهه نهادها با اين ریسک وابسته به فعالیت‌هایشان نبوده, بلکه تحت ‎gab‏ عوامل خارجی و دوره‌های خاص قرار دارد. به عنوان مثال, در دوران رکود اقتصادی, مواجهه با ریسک سیستمی ممکن است افزایش یابد. از این رو. تشخیص و پیش‌بینی این که ربسک سیستمی به چه اندازه تحقق خواهد یافت, کار دشواری است. تشخیص وقایع سیستمی شامل دو عنصر اصلی است: S55 ‏شوک: این می‌تواند منحصر به فرد. منطقه‌ای یا سیستمی باشد.‎ * ‏ل سس‎ ‏بکانیزم انتشار يا سرایت: این مکانیزم نحوه انتشار شوک از یک نهاد یا بازار به سایرین را توضیح می‌دهد.‎ شوک می‌تواند به صورت درون‌ز! (مانند ریسک اعتباری یا نقدینگی) يا برون‌زا (ناشی از مشکلات اقتصادی کلان یا بحران‌های مالی) باشد: در هر صورت, وقتی شوک,بر یک نهاد تأثیر می‌گذارد. معمولاً موجب ورشکستگی آن نهاد شده و اين ورشکستگی می‌تواند اثرات بازخوردی به دنبال داشته باشد و به سایر نهادها سرایت کند.

صفحه 20:
۶-۲ سرایت به عنوان یک ویژگی کلیدی ریسک سیستمی سرایت یک ویژگی کلیدی در ریسک سیستمی است که زمانی که ریسک سیستمی تحقق می‌یابد, رخ می‌دهد. معیارهای شناسایی سرایت شامل موارد زیر است : 1 انتقال بیشتر از آنچه که با اصول اقتصادی قابل توضیح باشد. 2 انتقال متفاوت از تعدیلات منظمی که در زمان‌های آرام مشاهده می‌شود. 3 حوادث تشکیل سرایت به صورت شدیدی منفی هستند. 4 انتقال پی‌دریی: مانند مفهوم علت و معلولی, که نشان می‌دهد اثرات منفی به طور زنجیره‌ای ادامه پیدا می‌کنند. بنابراین, اثر سرایت می‌تواند به صورت احتمال اینکه بی‌ثباتی یک نهاد, ‎oll‏ بازار پا زیرساخت‌های سیستم مالی به سایر نقاط سیستم مالی سرایت کند و منجر به بحران گسترده سیستمی شود, تعریف شود. اين انتقال می‌تواند از طریق کانال‌های مختلف صورت گیرد, که یکی از ویژگی‌های آن اين است که سرایت نمی‌تواند بدون شوک اولیه رخ دهد و انتقال آن بین نهادها يا بازارها بیشتر از چیزی است که در شرایط عادی بازار انتظار می‌رود. آثر دومینو, که اغلب مترادف با سرایت است., می‌تواند به عنوان مثالی از تحقق ریسک سیستمی در نظر گرفته شود. در اين اثر, ورشکستگی یک نهاد باعث یک واکنش زنجیره‌ای از نکول‌های بیشتر می‌شود, کهخور نوجت: هرگ ها شیر خواهد سند

صفحه 21:
یسک سیستمی می‌تواند از طریق دو مولفه اصلی تجزیه و تحلیل شود: مکانیزم انتقال: که شوک را چند برابر کرده و به شوک: که بر یک یا چند نهاد تأثیر می‌گذارد. گسترش آن در سیستتم گنک ماکند: اثر سرایت می‌تواند تمام نهادها را تحت تأثیر قرار دهد, نه فقط نهادهای با شرایط مالی ضعیف بلکه نهادهای با چشم‌انداز شرایط سالم نیز در معرض آن قرار می‌گيرند. به عنوان مثال, کاهش قیمت دارایی‌ها می‌تواند باعث اثر سرایت شود. سرایت می‌تواند بر اساس دو عامل مختلف اتفاق بیافتد: 1 عوامل بنیادی: زمانی که شوک‌ها به سمت ارتباطات تجاری و مالی و شوک‌های متقارن حرکت می‌کنند. 2 رفتار سرمایه‌گذاران: زمانی که شوک‌ها به‌طور غیرمستقیم از یک بازار خاص به بازارهای دیگر منتقل می‌شوند, كه معمولاً ناشی از تغییر در ادراک ریسک میان سرمایه‌گذاران است.

صفحه 22:
۰۷-۲ سرایت ریسک در طول بحران سرایت ریسک در طول بحران به‌ویژه در زمان‌هایی که نهادهای مختلف اقتصادی و مالی به یکدیگر مرتبط هستند, اهمیت بسیاری دارد. گروه‌های نهادهای وابسته, که به صورت یک بخش يا صنعت خاص تعریف می‌شوند, می‌توانند از دو راه به ریسک سیستمی کمک کنند: 1 قرار گرفتن در معرض ريسك مشترک: وقتی یک شوک در یک بخش خاص (مثلاً يك صنعت خاص) اتفاق می‌افتد. ممکن است به دلیل وجود ریسک مشترک, بر بیشتر نهادهای آن بخش به طور همزمان تأثیر بگذارد. اين می‌تواند باعث تبدیل آن شوک به بحران سیستمی در آن بخش خاص شود. به اين معنا كه. شوک منفی یک نهاد يا بخش می‌تواند به سایر نهادهای مشابه یا وابسته گسترش ‎aul‏ ‏و اثرات بحران را تشدید کند. 2 آثر روابط درونی: در دنیای اقتصادی و مالی مدرن. شبکه‌ای پیچیده از فعالیت‌ها و معاملات اقتصادى ايجاد شده است كه اين یکپارچگی اثرات ارتباطات درونى بين نهادها را افزایش می‌دهد. در این ساختار, هنگامی که یک شوک به یک نهاد برخورد می‌کند, اين امكان وجود دارد كه به نهادهاى دیگر که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به آن نهاد مرتبط هستند, سرایت کند. به عبارت دیگر, روابط درونی میان نهادها باعث می‌شود که یک بحران در یک بخش خاص به سرعت در سراسر بخش‌های دیگر گسترش یابد.

صفحه 23:
تعدادی از بحران‌های مالی تاریخ به وضوح این فرآیند را نشان داده‌اند: دوشنبه سیاه (۱۹۸۷): سقوط بازار بورس سهام که بر اثر مسائل خاص بازار سهام ایجاد شد و به بحران‌های گر سرا اكرة. بحران مالی روسیه (۱۹۹۸): که ابتدا از مشکلات مالی در روسیه شروع شد و به بخش‌های مختلف و بازارهای جهانی سرایت کرد. حباب دات کام (۲۰۰۱): که ناشی از حباب قیمت در شرکت‌های اینترنتی بود و سپس تأثیرات آن در سایر بازارها کسترش یافت. بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۷: که ابتدا از مشکلات نهادهای مالی در ایالات متحده شروع شد. به دلیل ریسک‌های موجود در بازار اوراق بهادار کم اعتبار و سوآپ‌های نکول اعتباری (05)) به یک بحران جهانی تبدیل شد و بسیاری از بانک‌ها در اروپا رااتجت تأثیر قرار داد. اين بحران‌ها نمونه‌هایی از ناهنجاری‌هایی هستند که در ابندا در یک بخش خاص ایجاد می‌شوند و سپس به افزايش ریسک سیستمی منجر می‌شوند. اين امر نه تنها به بحران مالی در سطح محلی ‎lll] lly prewiijuws peli‏ انا ‎٠‏ ارزشهاعخمالى سيرايت كووج“ودياعت أسيب به سيستم قال

صفحه 24:
‎»A-Y‏ همبستگی در دوره بحران ‏در دوران بحران‌های مالی. همبستگی بین دارایی‌ها و نهادهای مالی افزايش می‌یابد که یکی از ویژگی‌های اصلی ریسک سیبستمی است. این همبستگی به‌ویژه در زمان‌هایی که بازده‌های بازار کاهش می‌یابد, به شدت افزایش پیدا می‌کند و موجب واکنش‌های زنجیره‌ای يا دومینویی در بازارهای مالی و اقتصاد می‌شود. به این دلیل, ریسک سیستمی به‌طور گسترده بر کل سیستم تأثیر می‌گذارد و به سرعت از یک نهاد يا بخش به سایر نقاط سیستم سرایت می‌کند. ‏در دوران بحران, دارایی‌ها و نهادها تحت تأثیر عوامل مشترک مانند شوک‌های اقتصادی و مالی قرار می‌گيرند. اين افزایش همبستگی می‌تواند ناشی از دو عامل اصلی باشد: ‏* قرار گرفتن در معرض ریسک مشترک: در ذوره‌های بحران. تمامی نهادها و دارایی‌ها در معرض شوک‌های مشابه هستند که موجب افزايش همبستگی میان آن‌ها می‌شود. ‏* انقباض ترازنامه و نگرانی‌های بیشتر: در بحران‌ها, انقباض ترازنامه‌ها و نگرانی‌های مالی افزایش می‌یابد که باعث می‌شود بازده‌های دارایی‌ها و بازار به‌طور همزمان تحت ‎yal‏ قرار گيرند.

صفحه 25:
اين افزایش همبستگی در دوران بحران باعث تغییر رژیم می‌شود؛ به عبارت دیگر, در دوره‌های بحران, بازارها از یک رژیم عادی که همبستگی نسبتا پایین دارند به رژیم بحران منتقل می‌شوند که نوسانات شدیدتر و همبستگی‌های بالا را در پی دارد. در اين دوران, همه‌چیز به یکدیگر مرتبط به نظر می‌رسد و به‌طور معمول معامله‌گران به سمت حركات گروهی می‌روند تا از ضرر و زیان جلوگیری کنند. این پدیده‌ها به عنوان قفل‌گذاری ‎Lock-in) .slal> yo‏ ۵۷) شناخته می‌شوند, که در آن بازارها به‌جای اینکه به طور عادی قیمت‌گذاری کنند. بیشتر تحت تأثیر وحشت و بی‌اعتمادی قرار می‌گيرند. در این شرایط, بازارها قادر به تعیین قيمت‌ها به‌طور مستقل نخواهند بود و دارایی‌هایی که قبلاً همبسته نبودند, حالا همبستگی زیادی پیدا می‌کنند.

صفحه 26:
۳ بحران مالی جهانی و ریسک سیستمی: بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۷ یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های اقتصادی پس از رکود بزرگ بود که با سقوط بازار مسکن در آمریکا آغاز شد. افزايش نرخ بهره و نکول در پرداخت وام‌های مسکن, باعث کاهش شدید ارزش اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن شد. این امر بانک‌ها را دچار زیان‌های سنگین کرد و اختلالات جدی در بازارهای مالی به وجود آورد. ورشکستگی نهادهای بزرگی مانند ‎yo‏ برادرز و کمبود نقدینگی, بحران را به یک اثر دومینویی تبدیل کرد که به سقوط گسترده بازارها و اقتصاد جهانی منجر شد. ريشه بحران, قیمت‌گذاری اشتباه ریسک و ایجاد حباب در بازار دارایی‌ها بود که با کاهش قيمت‌ها, به سرایت بحران در سطح جهانی و اثرات دومینویی انجامید. اوراق بهادار مرتبط با وام‌های مسکن (885 و 005)) به دلیل نکول وام‌گیرندگان, ارزش خود را از دست دادند و بانک‌ها با مشکلات مالی مواجه شدند. این وضعیت باعث ورشکستگی ۳۴۸ بانک آمریکایی بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ شد. بحران مالی جهانی ضعف شدید در مقررات‌گذاری را نمایان کرد. قوانین ناکارآمد و ساده‌انگارانه نتوانستند ریسک‌های سیستمی و سرایت بحران را مدیریت کنند. این تجربه نشان داد که برای مقابله با بحران‌های آینده, نیاز به ابزارهای جدید, شاخص‌های پیشرفته نظارتی, و هماهنگی بین‌المللی در سیاست‌های کلان اقتصادی وجود دارد.

صفحه 27:
۴ ریسک سیستمی و ریسک سیستماتیک ريسك سیستمی و سیستماتیک دو مفهوم مهم اما متفاوت که گاهی با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند, اما تفاوت مهمی دارند: * ریسک سيستمائيک: اين ریسک مربوط به کل:بازار یا اقتصاد است و ثاشی از غواملی مانند مثل سیاست‌های کلان اقتصادی, تغییرات نرخ بهره, تورم يا تحولات جهانی می‌باشد. این نوع ریسک با متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری قابل اجتناب و قابل حذف نیست و سرمایه‌گذاران به ‎٠‏ دلبل كذ برش ستبچیق پریاف‌ میا جاش:هییپتندهد که شکست يا بحران در یک شرکت يا بخش ‎pols‏ به ساير بخشهاى بازار يا اقتصاد سرايت كند. ريسى سيستمى بر آسيبيذيرى شبكه مالى تأكيد دارد و وابسته به ساختار شبكه ى مالى است ويك اختلال کوچک در بخشی از سیستم می‌تواند به بحرانی فراگیر تبدیل شود و به دلیل پیامدهای گسترده, نیازمند نظارت و مقررات است. در حالی که ریسک سیستماتیک به خوبی مدل‌سازی و اندازه‌گیری شده, تعریف و سنجش ریسک سیستمی همچنان پیچیده و مبهم است.

صفحه 28:
۵ ابعاد ریسک سیستمی ریسک سیستمی در دو بعد اصلی تشریح می‌شود: ۱. بعد مقطعی (ساختاری) ين بعد به نحوه توزیع و تأثیر ریسک سیستمی در یک لحظه خاص از زمان می‌پردازد. امل عواملی مانند تمرکز نهادهاء ارتباطات بین آن‌هاء و ساختار بازار است. تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم ارتباطات بین نهادها در یک نقطه زمانی معین توجه دارد. ۲بعد زمانی (دوره‌ای) این بعد, روند تجمع ریسک سیستمی در طول زمان را بررسی می‌کند. ناشی از رفتار جمعی نهادها و چرخه‌های اقتصادی است. بل تشدید نوسانات مالی» بدهی‌های بیش از حدء اهرم مالی» و حباب‌های دارایی می‌شود. تحول ریسک‌ها در دوره‌های رونق (کم‌برآورد ریسک) و رکود (بیش‌برآورد ریسک) می‌پردازد.

صفحه 29:
کاربرد ابزارهای مدیریت ریسک بعد مقطعی: نیازمند ابزارهایی برای تغییر ساختار بازار و کاهش تمرکز یا ارتباط مستقیم بين نهادها بعد زمانی: نیازمند ابزارهای ضد ادواری برای کاهش ریسک‌پذیری در دوران رونق و کاهش درجه اهرم‌زدایی در دوران رکود است. هدف اصلی: افزایش انعطاف‌پذیزی سیستم مالی و کاهش پتانسیل شرایت:بجزان. تحلیل ابعاد زمانی و مقطعی ريسك سیستمی به شناسایی بهتر منابع ریسک و استفاده از ابزارهای مناسب برای پیشگیری از بحران‌های مالی گمی»می کند.

صفحه 30:
۶ انتقال از سیستم مالی مبتنی بر بانک به سیستم مالی مبتنی بر بازار سیستم مالی طی دهه‌های اخیر از ساختاری مبتنی بر بانک به مدلی مبتنی بر بازار اوراق بهادار تغیبر کرده است. این تغییر شامل گسترش نقش نهادهای غیر بانکی مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری و مدیران دارایی است که اکنون سهم بیشتری از منایع مالی را کنترل می‌کنند. در این مدل, فعالیت‌هایی نظیر انتشار سهام. معامله اوراق بهادار. و مدیریت دارایی مستقیما توسط بازارها انجام می‌شود. دز این مدل: بازازگزدان‌ها و معامله‌گران با فعالیت‌های خود به.حفط تعادل و قباتبازار کمک :می‌کنند. اما این سیستم در برابر شوک‌های سیستمی آسیب‌پذیر است؛ بحران‌ها معمولاً با کاهش شدید قیمت دارایی‌ها شروع می‌شوند و فروش گسترده دارایی‌ها باعث عمیق‌تر شدن بحران می‌شود و می‌تواند کل سیستم را مختل کند و به اقتصاد واقعی آسیب بزند. ویژگی‌های سیستم مالی مبتنی بر بازار: 1.نقدینگی بازاز: حضوز فعال بازارگردانان و معاملهگران:باعت حفظ نقدینگن وافبات:بازاز می‌شود. 2 نفش بازارگردانان و معامله‌گران: بازارگردانان و معامله‌گران با خرید و فروش اوراق بهادار و پیش‌بینی بازگشت قيمت‌ها به سطح تعادل, به کاهش عدم تعادل عرضه و تقاضا و ایجاد ثبات در بازار کمک می‌کنند. برخلاف بحران‌های بانکی, در بحران‌های مبتنی بر بازار نهادها لزوماً ورشکسته یا فاقد نقدینگی نیستند. ل اصلی, رفتار همزمان و جمعی فعالان بازار است که می‌تواند سیستم را مختل کند.

صفحه 31:
هو ور مبتنی بر بازار 5 ۲,نقش بازارگردانان و معامله‌گران

صفحه 32:
فصل دوم نظارت مالی و سیاست های کلان احتیاطی مقدمه دولت‌ها هميشه سعی کرده‌اند با تنظیم مقررات. سلامت و شفافیت بازارهای مالی را تضمین کنند. اما بحران مالی جهانی نشان داد که نظارت‌های سنتی (احتیاطی خرد) برای حفظ ثبات کل نظام مالی کافی نیست. این نوع نظارت تنها به سلامت جداگانه نهادهای مالی توجه دارد و بررسی نمی‌کند که مشکلات با رفتارهای یک نهاد مالی, وقتی توسط سایر نهادها تکرار شود, چه تأثیری بر کل سیستم می‌گذارد. همچنین, نهادهای بزرگ و پیچیده ممکن است به سایر نهادها و کل ‎Gul GGL‏ بزنند, اما نظارت خرد این موارد را در نظر نمی‌گیرد. به همین دلیل, بسیاری از کشورها به سمت یک رویکرد جامع‌تر. تحت عنوان "سیاست‌های کلان احتیاطی", روی آورده‌اند. این سیاست‌ها به جای تمرکز بر نهادهای مالی به‌صورت مجزاء بر ثبات کل سیستم مالی متمرکز هستند. بحران مالی اخیر نشان داد که چنین رویکردی برای پیشگیری از ریسک‌های سیستمی ضروری است.

صفحه 33:
سیاست احتیاطی خرد بر کاهش ریسک شکست هر نهاد مالی به‌صورت مجزا تمرکز دارد, اما سیاست احتیاطی کلان تلاش می‌کند هزینه‌های ناشی از اختلالات مالی را در اقتصاد کلان کاهش دهد. در دیدگاه احتیاطی خرد, ریسک عمومی به‌عنوان یک عامل خارجی و مستقل از رفتار نهادها در نظر گرفته می‌شود, درحالی‌که در دیدگاه احتیاطی کلان, ریسک عمومی درون‌زا است و به رفتار جمعی نهادها بستگی دارد و می تواند موجب بحران های گسترده شود. سیاست‌های احتیاطی کلان در بعد زمانی, به کنترل چرخه های مالی و جلوگیری از بی ثباتی اقتصادی مرتبط هستند و در بعد مقطعی, به بررسی ریسک‌های مشترک میان نهادها تمرکز دارند تا شدت بحران‌ها کاهش یابد. برای کاهش ریسک سیستمی, ابزارهايى مانند الزامات كفايت سرمایه, مديريت مؤسسات غير بانكى و تفیکیک ساختاری در بانک ها ضروری هستند. علاوه بر این, باید هزینه‌های ریسک سیستمی برای نهادهای مالی افزايش یابد تا از رفتارهای پرریسک جلوگیری شود.

صفحه 34:
۲ وظایف ابزارهای سیاست احتیاطی کلان سیاست‌های احتیاطی کلان دو هدف اصلی را دنبال می‌کنند: بهبود ارزیابی شرایط سیستمی و محدود کردن عوامل ایجاد عدم تعادل. وظایف اصلی ابزارهای این سیاست‌ها عبارت‌اند از: * تشخیص شرایط سیستمی: شناسایی بحران‌ها و تتش‌های سیستم مالی برای ارائه راهکارهای موثر و پیشگیری از بحران‌های آینده. تشخیص عدم تعادل‌های سیستمی: شناسایی و مدیریت عدم تعادل‌ها پیش از تشدید یا ناپایداری سیستم. پیش‌بینی آینده: ارزیابی و اولویت‌بندی ریسک‌های بالقوه برای مدیریت بهتر تهدیدهای پیش‌رو. * تفکیک ربسک‌های مشترک: شناسایی سهم هر نهاد در ریسک کلی سیستم و اعمال تنظیمات مناستب..مانند سياشت‌های یازل ااا یرای کاهش دارآیی‌های پرربسگ.

صفحه 35:
۳ مقررات مالی ‎sb‏ مقررات مالی فعلی برای شناسایی و مدیریت نهادهای مالی مهم سیستمی (5۱۳۱5) بیشتر بر اندازه ترازنامه تمرکز دارند. با این حال, بحران مالی 2008 نشان داد که نهادهای کوچک‌تر نیز می‌توانند ریسک سرایت قابل‌توجهی داشته باشند, که بر ضرورت اصلاح مقررات تاکید می‌کند. ‎phi wk ol pie‏ بازل 2, به بانک‌ها الزام می‌کند سرمایه‌ای متناسب با سه ریسک اصلی (اعتباری, بازار و عملیاتی) نگهداری کنند. اين مقررات بیشتر بر ریسک‌های فردی تمرکز دارند و به ریسک سیستمی کمتر توجه شده است. بازل ۳, با اصلاح مقررات قبلی, شرایط سخت‌گیرانه‌تری وضع کرده و اضافه بهای سرمایه‌ای ‎sly‏ ‏نهادهای مهم سیستمی اعمال می‌کند. بر اساس این مقررات, ارزیابی بانک ها از نظر سیستمی به صورت مداوم انجام می‌شود و بانک‌ها ملزم به نگهداری سرمایه‌ای بیشتر از حد قانونی (13 درصد) هستند. معیارهایی مانند اندازه, ارتباطات متقابل, قابلیت جایگزینی, و پیچیدگی در ارزیابی اهمیت مقررات ‎ler Sater eit sl leet‏ سرمایه‌ای برای نهادهای پرریسک, به مدیریت بهتر ریسک سیستمی کمک کرده و تأکید بیشتری بر اندازه‌گیری این ریسک با استفاده از ابزارهای مدرن دارند.

صفحه 36:
۴ تنظیم مقررات احتیاطی کلان مقررات احتیاطی کلان برای کاهش ریسک سیستمی و جلوگیری از سرایت بحران در سیستم مالی طراحی شده‌اند. برخلاف مقررات سنتی که بر مدیریت ریسک‌های فردی تمرکز داشتند, این مقررات به تعاملات و وابستگی‌های متقابل نهادها در سیستم مالی توجه دارند. ریسک سیستمی زمانی رخ می‌دهد که شکست یک نهاد مالی به دلیل ارتباطات متقابل, کل سیستم را تحت تأثیر قرار دهد. بحران مالی جهانی نشان داد که مقررات قبلی مانند بازل 1 و 2 برای مدیریت این نوع ریسک‌ها ناکافی بوده و بازل 3 با رویکردی جامع تر و ابزارهای جدید به تعاملات و سرایت ریسک پرداخته است. یکی از چالش های مهم, کمبود شفافیت و اطلاعات درباره پروفایل ریسک نهادهاست که افزایش و اشتراک‌گذاری اطلاعات می‌تواند به مدیریت بهتر کمک کند. همچنین, پيشنهادهایی نظیر ایجاد مرکز ریسک سیستمی توسط فدرال رزرو با هدف نظارت بر افزايش ریسک‌ها و شناسایی خلاهای نظارتی مطرح شده است. با این حال, نظارت بیش از حد ممکن است انعطاف‌پذیری بازار را کاهش دهد و خطرات اخلاقی (۲۱۵2۵۲۵0 ۲۱۵۲۵۱) ایجاد کند؛ به اين معنا که دست‌اندرکاران بازاربه دلیل حمایت‌های نظارتی, ریسک بیشتری بپذیرند. برای تعادل, لازم است عوامل تشکیل‌دهنده ریسک سیستمی به‌دقت شناسایی شوند و ساختارهای نظارتی انعطاف‌پذیر طراحی شوند. تنظیم مقررات احتیاطی ‎OS‏ باید به گونه ای طراحی شود که تعادل میان کاهش ریسک سیستمی, افزایش شغافيت: و حقظ انعطاف پذیری بازارها برقرار شود. اين امر نیاژمند.رویکردی جامع و مبثنی بر درک عمیق از ماهیت و عوامل موّثر بر ریسک سیستمی است.

صفحه 37:
فصل سوم ريسك سیستمی به خطراتی اشاره دارد که کل سیستم مالی را به دلیل ارتباطات و تعاملات بین نهادهای مختلف تحت تأثیر قرار می‌دهد. برخلاف ریسک‌های فردی, می‌تواند باعث بحران‌های گسترده شود. این موضوع پس از بحران مالی جهانی اهمیت زیادی پیدا کرده است اما به دلیل پیچیدگی سیستم‌های مالی و نبود ابزارهای نظارتی کافی, اندازه‌گیری و مدیریت آن دشوار است. هنوز ابزارها و روش‌های کافی ‎Sly‏ نظارت دقیق بر این نوع ریسک وجود ندارد و همین موضوع پیش‌بینی و مدیریت عرانها را سحت مىكتد. رویکردهای سنجش ریسک سیستمی به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: رویکرد بالا به پایین --> در رویکرد بالا به پایین. ریسک سیستمی کل بررسی و به هر نهاد بر اساس زیان مورد انتظارش در یک بحران تخصیص داده می‌شود. رويكرد يايين به بالا > در رویکرد پایین به بالاه سهم هر نهاد در کل ریسک سیستم محاسبه می‌شود, بدون اینکه ‎Say‏ کلی سیستم آززبایی شود.

صفحه 38:
|20 2ت در رويكرد بالا به بايين» ريسك سيستمى كل در رويكرد يايين به بالاء سهم هر نهاد در كل بررسى و به هر نهاد بر اساس زيان مورد ريسك سيستم محاسبه مىشود, بدون اينكه انتظارش در یک بحران تخصیص داده می‌شود. ريسك كلى سيستم ارزيابى شود.

صفحه 39:
۰۱-۱ سنجه های دنباله اين رویکرد تأثیر آشفتگی یک نهاد را بر کل سیستم مالی ارزیابی می‌کند. ابزارهای اصلی آن شامل ارزش در معرض خطر شرطی (60۷۵8) و ریزش مورد انتظار نهایی (۱۸25) هستند که توسط نهادهایی مانند وزارت خزانه‌داری آمریکا و انجمن این روش موزل یدنه داتفا تاريخى از بحران‌های بزرگ, چالش‌هایی دارد و نبازمند تحلیل دقیق سری‌های زمانی است. با اين حال, سنجه‌های دنباله می‌توانند پویایی روزانه بازارهای سهام را نشان دهند و کمتر تحت تأثیر تفاوت‌های ملی در روش‌های حسایداری قرار می‌گیرند. بنابراین برای مقایسه‌های بین‌المللی مناسب هستند. ۱-۲ مدل‌های شبکه‌ای سیستم مدل‌ها ساغتار و-ماهیت روابط بین"نهادهای:مالی: را تحلیل کرده: و.بزای: شناساین: ریسک‌های مفتترگ بسیار مقید هستند. مدل‌های شبکه‌ای ابزار قدرتمندی برای شناسایی و تحلیل ریسک سیستمی ارائه می‌دهند. اما به دلیل پیچیدگی‌های درون‌زا بودن ارتباطات, مدلسازی آن‌ها چالش‌برانگیز است. ۳-۱ ۰ تجزیه و تحلیل ادعاهای احتمالی اين رويكرد که توسط گری و جابست (2010) توسعه يافته, با استفاده از نظریه قیمت‌گذاری اختیار معامله, ریسک‌های مرتبط با بدهی و حقوق صاحبان سهام را بررسی می‌کند. در اين رویکرد. حقوق صاحبان سهام به‌عنوان اختیار خرید دارایی‌های شرکت و بدهی‌ها په‌عنوان اختیار فروش در نظر گرفته می‌شوند.

صفحه 40:
۰۴-۱ مدل‌های اقتصاد کلان تصادفی پویا این مدل ها تلاش می‌کنند ارتباط بین اختلالات بازار مالی و نیروهای اقتصاد کلان را نشان دهند. این مدل‌ها شوک‌های مختلف را بررسی کرده, مکانیسم انتقال آن‌ها را مدلسازی می‌کنند و برای تحلیل انعطاف‌پذیری, از متغير‌های متعچبراستفلهمی کذاند مالی به اين مدل‌ها اضافه شدند تا بحران‌ها به‌عنوان شرایط موقت محدودیت مالی شبیه‌سازی شوند. 1 رن قد اذ سس است که بد تخلزل سوقاف حاص واتقؤانت ها مس بونارد اين از ‎yond‏ ‏1238195 رویدادهای مهمی مانند ورشکستگی شرکت‌ها (مثل لیمن برادرز) یا بحران‌های طبیعی را بررسی کرده و تألیز آن‌ها بر سیسستم مالن:زا تحلیل مکند: ۲ روش‌های متداول سنجش ریسک و معایب آن ها _ ِ در گذشته. سنجش ریسک با شاخص‌های آماری مانند انحراف معیار آغاز شد. اما به‌دلیل پیچیدگی‌های محاسبه, کم‌کم جای خود را به مدل‌های کاربردی‌تر مانند مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (۵۳۱)) داد. روش‌های جدیدتر مانند ارزش در معرض خطر (۷2۳) و ریزش مورد انتظار (85) نیز معرفی شدند.

صفحه 41:
5 زیان حداکثری مورد انتظار در یک بازه زمانی با یک سطح اطمینان مشخص را تخمین می‌زند. ‎EEE LL‏ — مزیت: ساده و قابل فهم است. معایب: در زمان بحران, وابستگی شديد بين دارایی‌ها را در نظر نمی‌گیرد. تنها به دارایی‌های منفرد توجه دارد و ریسک سیستمیک را به‌خوبی منعکس نمی‌کند. 5 میانگین زیان‌هایی را که از سطح ‎)<0٩‏ فراتر رفته‌اند اندازه‌گیری می‌کند. ‎Qala s|,:,:|FFee™7e—eEE Fz‏ 700000000001111 ] مزیت: دید بهتری نسبت به زیان‌های شدید ارائه می‌دهد. معایب: مشابه ۷۵8, در بحران‌های سیستمی کارایی محدودی دارد. ازستکلات لس ی روشاه ایس ابیت که نی تواننه درات ‎Lazo‏ یادها و رک یک ری ند 7 شیر ‎Tula)‏ ‏نوسعه سنچه‌های جلمعتر که تعاملات و سرایت بین نهادها را در نظر بگیرند. ضروری است. چنین رویکردهایی می‌توانند ثبات مالی را تقویت کنند و به جلو‌گیری از بحران‌های آینده کمک كني

صفحه 42:
۳.ویژگی‌های سنجه مناسب ریسک سیستمی سنجه‌های:ریسک:سیستمی باید دو ویژگی: اصلی:داشته: بانشند: * هشدار دادن به عدم تعادل مالی: اين سنجه‌ها باید قادر به شناسایی عدم تعادل‌های مستمر در بخش مالی ويا هشدار در مورد وقوع ناگهانی بحران‌ها باشند. * پوشش دادن دو سطح ریسک: این سنجه‌ها باید شامل دو سطح باشند. سطح کلان: مانند نرخ بهره بین بانکی, بازار سهام. و شاخص‌های 605 سطح خرد: مربوط به نهادهای فردی ۴ سنجه‌های ریسک سیستمی سنجه‌های ریسک سیستمی به دو دسته تقسیم می‌شوند: سنجش ریسک نهاد در زمان بحران کل سیستم.سنجش ریسک سیستم در زمان خطر برای نهاد کلیدی حزان فالى اخين تحفيعات زياد دز زهينة زتسكى سيستمى اتجام شده است, عی زویگره اضلی برای انداره‌گیری شهم یک‌بهاد از ‎JS Say‏ سيسكم و « يك بر اساسن اطلاعات مالى محرمانه نهادها © دركرى بر ياي دادةهاق عمومى بازار

صفحه 43:
چهار سنجه برجسته برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی عبارتند از؛ 2 این مقیاس‌ها به طور گسترده در تحقیقات و مجامع نظارتی استفاده می‌شوند و هرکدام تفسیر اقتصادی خاصی دارند که به شناسايى ريسك تهادها در بحران‌ها کمک می‌کند. ۰۱-۴ رویکرد ارزش در معرض خطر شرطی (60۷58) 8 یک سنجه برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی است که توسط آدریان و برونرمیر در ۲۰۱۱ معرفی شد. اين سنجه تلاش می‌کند تا ریسک سیستمی را با بررسی تأثیر سرایت میان یک نهاد اقتصادی و کل سیستم مالی محاسبه کند. 020۷۵۴ بر اساس ارزش در معرض خطر (۷۵۴) است., اما با اضافه کردن پسوند شرطی ‎Say wl we (Co)‏ سیستم را در شرایط خاص مانند بحران اندازه‌گیری می‌کند. برای محاسبه 0۵۷۵8, ابتدا ۷۵ نهاد خاص را محاسبه کرده و سپس 60۷3 را برای کل سیستم در شرایطی که آن نهاد دچار بحران است, اندازه‌گیری می‌کنیم. تفاوت بین این دو مقدار, سهم ریسک سیستمی نهاد از بحران را نشان می‌دهد. یکی از ویژگی‌های 0۷۵8 این است که بر اساس تحلیل روابط دنباله‌ای عمل می‌کند, که می‌تواند اثرات مشترک عوامل را در سیستم‌های مالی پیش‌بینی کند. حتی اگر رابطه علت و معلولی مستقیم نباشد. به طور کلی, 060۷38 روشی است برای محاسبه میزان تأثیر یک نهاد خاص بر ریسک سیستمی کل بازار در شرایط

صفحه 44:
مفهوم ۷28 به طور معمول بدترین زیان ممکن را در یک دوره زمانی مشخص با یک سطح اطمینان معین اندازه‌گیری می‌کند. اما در 66۵۷8 اين معیار برای کل سیستم مالی محاسبه می‌شود, مشروط به اینکه یک نهاد خاص در بحران باشد. در واقع, 60۷8 اندازه‌گیری می‌کند که اگر یک نهاد خاص دچار بحران شود, چقدر احتمال دارد که بازار به طور کلی آسیب ببیند. در نهایت, 60۷۵8 به عنوان ابزاری برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی, قادر است تأثیرات متقابل بین نهادها و حرکت‌های مشترک بازار در مواقع بحران را اندازه‌گیری کند, و اين به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند تا ریسک‌های بالقوه سیستمی را شناسایی کنند و به پیشگیری از بحران‌های مالی کمک نمایند. ۲-۴. ریز ش مورد انتظار نهایی (۱۸۶5) 5 یک معیار اندازه‌گیری ریسک سیستمی است که برآورد می‌کند یک بنگاه اقتصادی در شرایط بحران چقدر زیان خواهد دید. به طور خاص, 25 نشان می‌دهد که زیان حقوق صاحبان سهام یک بنگاه در صورتی که کل بازار بیش از حد معینی کاهش یابد, چقدر خواهد بود. این سنجه به طور خاص برای شناسایی نهادهای «مهم سیستمی» استفاده می‌شود؛ یعنی نهادهایی که در هنگام وقوع بحران سیستمی با کاهش شدید ارزش سهام مواجه می‌شوند. 5 معیاری است که میزان سهم یک بنگاه خاص در ریسک سیستم را با توجه به افزایش ریسک سیستم در نظر می‌گیرد. در نهایت, 185 به تحلیلگران کمک می‌کند تا درک بهتری از خطرات بالقوه یک بحران سیستمی داشته باشند و بتوانند بنگاه‌های با ریسک بالا را شناسایی کنند.

صفحه 45:
۳-۴. ریزش مورد انتظار سیستمی (5۴5) 5 (ریزش مورد انتظار سیستمی) یک معیار مهم برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی است که توسط آچاریا و همکاران (۲۰۱۰) معرفی شد. اين سنجه به طور خاص به اندازه‌گیری کمبود سرمایه نهادهای مالی در زمان بحران سیستمی می‌پردازد. به عبارت دیگر, 585 نشان می‌دهد که یک نهاد مالی در زمانی که کل سیستم مالی با کمبود سرمایه روبه‌رو است, به چه میزان سرمایه اضافی برای جبران کسری بدهی‌های خود نیاز خواهد داشت. ِ به طور خاص, 5۴65 نشان‌دهنده میزان سرمایه‌ای است که یک نهاد مالی باید در بحران‌ها به دست آورد تا بتواند از بحران مالی عبور کند. ۴-۴. سنجه ریسک سیستمی ‎(SRISK)‏ که در سال ۲۰۱۲ توسط آچاریا و همکاران معرفی شد, اندازه‌گیری ریسک یک نهاد مالی در زمان بحران سیستمی است. این سنجه نشان می‌دهد که در شرایط بحرانی. یک نهاد مالی چقدر به سرمایه نیاز دارد تا از بحران عبور کند. نهادهایی که بیشتر به سرمایه نیاز دارند. تاثیرگذارترین نهادها در بحران‌ها هستند. 51 کمک می‌کند تا شناسایی کنیم کدام نهادها در بحران به سرمایه بیشتری نیاز دارند و بنابراین تاثیر بیشتری در بحران سیستمی خواهند داشت.

صفحه 46:
جمع‌بندی یکی از مهم‌ترین درس‌های بحران مالی جهانی اخیر, ضرورت درک بهتر از ریسک سیستمی و روابط پیچیده میان نهادهای مالی است. شناسایی و ارزیابی ریسک سیستمی باید به‌طور جامع و بر روی تمام سیستم مالی صورت گیرد, یعنی تمام اجزا و تعاملات آن‌ها مورد بررسی قرار گیرد. چالش اصلی در این حوزه, شناسایی سنجه‌های مناسب ریسک سیستمی است. هنوز یک رویکرد واحد و مورد توافق برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی وجود ندارد. پیچیدگی سیستم مالی مدرن و تفاوت‌های موجود در روش‌های مدل‌سازی باعث م شناسایی شرکت‌هایی که در ایجاد ریسک سیستمی نقش بیشتری دارند, دشوار ‎WL‏ تشکرم

به نام خدا مبانی مدیریت ریسک سیستمی استاد محترم: دانشجو: مقدمه در سال‌های اخیر ،جهانی شدن و پیشرفت در بازارهای مالی ،سیستم مالی را پیچیده‌تر و درهم تنیده کرده است .این موضوع باعث انتقال شوک‌های اقتصادی و افزایش ریسک سیستماتیک شده است .شواهد نشان می‌دهد در زمان بحران ،بازارها به‌صورت هماهنگ‌ تر عمل می‌کنند و همبستگی میان بازده دارایی‌ها افزایش می‌یابد که به افزایش ریسک کلی بازار و ظهور ریسک سیستمی می‌انجامد. ریسک سیستمی به شرایطی اطالق می‌شود که بحران در یک نهاد یا بخش خاص ،به ‌صورت زنجیره‌ای کل سیستم مالی یا بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهد .بحران مالی -۲۰۰۷ ۲۰۰۹نشان داد که نظارت و اصالح سیستم‌های مالی برای مدیریت این ریسک ضروری است. در این کتاب ،مفاهیم ریسک سیستماتیک ،نظارت مالی و روش‌های اندازه‌گیری آن بررسی شده است .همچنین دو روش متداول سنجش ریسک سیستمی ،یعنی ارزش در معرض خطر شرطی ( )CoVaRو ریزش مورد انتظار نهایی ( )MESمعرفی شده‌اند. تقسیم بندی انواع ریسک از نظر خرد و : کالن فصل اول ماهیت ریسک سیستمی ریسک سیستمی به خطراتی اطالق می‌شود که ناشی از ارتباطات و وابستگی‌های پیچیده بین شرکت‌ها و بازارهاست و می‌تواند تهدیدی برای ثبات کل سیستم مالی ایجاد کند .با جهانی شدن اقتصاد و پیشرفت فناوری ،این ریسک‌ها افزایش یافته‌اند .ریسک به معنای عدم اطمینان از نتایج یک اقدام است و هر چقدر این عدم اطمینان بیشتر باشد ،ریسک نیز بیشتر می‌شود. تمام نهادهای مالی به نوعی با ریسک مواجه هستند و برای مدیریت آن ،باید ریسک‌ها شناسایی و کنترل شوند .مدیریت ریسک فرایندی است که در آن سازمان‌ها ریسک‌ها را شناسایی کرده و برای کنترل و کاهش اثرات منفی آنها اقدام می‌کنند .توجه به ریسک در سطح کالن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است ،زیرا این ریسک‌ها می‌توانند اثرات منفی در کل بازار مالی داشته باشند .در این راستا، نهادهای نظارتی باید ابزارهایی برای شناسایی ،اندازه‌گیری و کنترل این ریسک‌ها در سطح کالن فراهم کنند. در نهایت ،ریسک‌ها نمی‌توانند کامًال از بین بروند ،بلکه باید روشی برای کنترل آنها پیدا شود تا از آسیب‌های مالی و اقتصادی جلوگیری گردد. فرهنگ لغت وبستر ریسک را به‌عنوان « در معرض خطر قرار گرفتن » تعریف کرده است ،در حالی که فرهنگ لغات سرمایه‌گذاری ،ریسک را به‌عنوان « زیان بالقوه سرمایه‌گذاری که قابل محاسبه است » معرفی می‌کند. با وجود تعاریف متعددی که از ریسک ارائه شده است ،می‌توان گفت که تمامی این تعاریف موقعیت‌هایی را توصیف می‌کنند که سه عامل مشترک در آنها مشاهده می‌شود: اقدام یا عمل بیش از یک نتیجه به بار می‌آور 1 تا زمانی که نتایج به‌طور ملموس آشکار نشوند ،هیچ آگاهی قطعی از وقوع آنها وجود ندارد. 2 3 حداقل یکی از نتایج احتمالی می‌تواند پیامدهای نامطلوبی به دنبال داشته باشد. این سه ویژگی اساسی ،ریسک را به عنوان یک پدیده‌ای می‌سازند که همواره با عدم اطمینان و پیامدهای بالقوه منفی همراه است ،و مدیریت آن نیازمند ارزیابی دقیق و برنامه‌ریزی هوشمندانه است. عدم ثبات سیاسی و اقتصادی در سطح جهانی و تغییرات سریع در محیط شرکت‌ها ،ریسک نهادهای مالی را به‌طور قابل‌توجهی افزایش داده است .این عوامل باعث شده‌اند که اهمیت مدیریت ریسک بیش از پیش احساس شود و توجه محققان نیز به این حوزه جلب گردد. همچنین ،ضروری است یادآوری کنیم که ریسک همیشه پدیده‌ای منفی نیست؛ بلکه به همراه هر فرصتی ،ریسک نیز وجود دارد .بنابراین ،نمی‌توان تمامی ریسک‌ها را از میان برد ،زیرا از بین بردن تمام ریسک‌ها به معنای از بین بردن فرصت‌ها خواهد بود. تفکر سیستمی در مدیریت ریسک سیستم مجموعه‌ای از اجزا و روابط میان آن هاست که به‌ طور متصل و وابسته به هم عمل می‌کنند و یک کل را تشکیل می‌دهند. لودویگ فون برتاالنفی در دهه 1920نظریه عمومی سیستمی را مطرح کرد و بر اهمیت بررسی کل سیستم تأکید کرد. نظریه عمومی سیستم‌ها ،بر این اصل تأکید دارد که برای درک صحیح یک سیستم ،باید به کل آن نگاه کرد و نه فقط به اجزای فردی آن .این نگرش کل‌نگر یا « کل‌گرایی » به‌ویژه در مدیریت و تحلیل سیستم‌ها اهمیت زیادی دارد ،چرا که می‌فهمیم که در بسیاری از مواقع ،ریسک یا مشکل یک سیستم نمی‌تواند صرفًا از مشکالت جزئی اجزا ناشی شود ،بلکه از تعامالت پیچیده و روابط میان اجزای مختلف است. ه سیستم ها » «،سیستم اصلی » و « ابر در این رویکرد ،سازمان به مجموعه‌ای از « خرد ‌ سیستم‌های پیچیده » که در محیط آن قرار دارند ،تقسیم می‌شود .این تفکر به مدیران کمک می‌کند تا نه تنها اجزای مختلف سیستم را در نظر بگیرند ،بلکه تعامالت میان آن‌ها را نیز بررسی کرده و از این طریق بهبود فعالیت‌های سازمان را در راستای تحقق اهداف آن تضمین کنند. این رویکرد به مدیران کمک می‌کند تا از نگاه جزء نگر به مسائل فراتر رفته و به تأثیرات کلی سیستم‌ها در محیط‌های پیچیده‌تر توجه کنند. لودویگ فون برتاالنفی ()Ludwig von Bertalanffy ()1901-1972 در حوزه مدیریت ریسک ،دو رویکرد مختلف وجود دارد: تفکر سیستمی : به‌جای بررسی تک‌تک اجزا ،تمرکز خود را روی تعامالت و روابط میان آن‌ها قرار می‌دهد و بر این باور است که ریسک کل سیستم ممکن است متفاوت از ریسک‌های اجزای منفرد آن باشد .در این نگرش ،حتی اگر تمام اجزا به‌درستی عمل کنند ،تعامالت آن‌ها ممکن است منجر به مشکالتی در عملکرد کلی سیستم شود. تفکر تجزیه مدار : تفکر تجزیه مدار ،به تحلیل و ارزیابی اجزای سیستم می‌پردازد و در این رویکرد ،تالش می‌شود تا ریسک‌های هر جزء شناسایی و مدیریت شود تا کل سیستم عملکرد بهتری داشته باشد. مفهوم ریسک سیستمی .۱-۲ریسک سیستمی به عنوان یک مسئله کلی ریسک سیستمی به عنوان یک مسئله کلی در سیستم‌های پیچیده مورد بررسی قرار می‌گیرد. سیستم‌هایی که در آنها اجزا و روابط میان آنها به‌طور مداوم در حال تغییر و تعامل هستند و ممکن است از یک حالت پایدار به حالت دیگری با ویژگی‌های مختلف منتقل شوند. سیستم‌ها تمایل دارند در اثر تغییرات کوچک و تدریجی ،به سرعت از یک حالت پایدار به حالت جدیدی با ویژگی‌های متفاوت منتقل شوند .این انتقال می‌تواند موجب بروز بحران یا تغییرات نامساعد در سیستم شود .به این پدیده ،تغییر رژیم گفته می‌شود. در بازارهای مالی ،تغییرات خارجی می‌توانند فرصت‌های سرمایه‌گذاری جدید و جذب سرمایه ایجاد کنند ،اما سرمایه گذاری بیش از حد ممکن است به شکل‌گیری حباب‌های قیمتی و آسیب‌پذیری بازار منجر شود .شوک‌های خارجی ممکن است رفتار هماهنگ اجزای سیستم را تحریک کرده ،شوک اولیه را گسترش دهند و سیستم را به وضعیتی ناپایدارتر منتقل کنند .این پدیده ،که پس‌ماند یا هیسترسیس نام دارد، به دلیل ناتوانی سیستم در بازگشت سریع به حالت اصلی رخ می‌دهد .این تغییرات و تعامالت درونی و بیرونی ،ریسک سیستمی را افزایش داده و ممکن است بحران‌های مالی گسترده ای ایجاد کنند. .۲-۲ریسک سیستمی در بازارهای مالی با جهانی شدن و افزایش همگرایی در بازارهای مالی ،سیستم مالی جهانی به هم پیوسته شده اند و در نتیجه انتقال شوک‌ها بین نهادها بیشتر شده است. این پیشرفت‌های مالی عالوه بر مزایای اقتصادی ،هزینه‌هایی نیز دارند که شامل ایجاد کانال‌های جدید برای سرایت شوک‌ها به بازار است که به‌ واسطه ارتباط متقابل نهادها ایجاد می‌شود .این شوک‌ها می‌توانند اثرات جانبی مانند «اثر سرریز » را به دنبال داشته باشند ،به‌ویژه در زمان بحران‌های مالی که زیان‌ها از یک بخش به سایر بخش‌ها سرایت می‌کند و باعث افزایش ریسک کل بازار می‌شود. ریسک سیستمی به معنای خطر سقوط کل سیستم مالی در اثر شکست یا بحران در یک بخش از بازار است .این ریسک زمانی رخ می‌دهد که بین بخش‌های مختلف بازار همبستگی باالیی وجود داشته باشد و بحران در یک بخش به سرعت به دیگر بخش‌ها سرایت کند .به عنوان مثال ،زمانی که یک شرکت کلیدی در یک صنعت خاص دچار بحران می‌شود ،ممکن است این بحران به دیگر شرکت‌ها در همان صنعت منتقل شود. سرمایه‌گذاران ،با مشاهده بحران در یک شرکت ،برای حفظ سرمایه خود ممکن است سهام سایر شرکت‌های مشابه را بفروشند که این امر می‌تواند به افزایش بحران و ریسک سیستمی منجر شود .در واقع ،حتی سبدهای سرمایه‌گذاری با تنوع باال نیز نمی‌توانند از ریسک سیستمی مصون بمانند ،چرا که این نوع ریسک به طور کلی کل بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از طریق تنوع‌بخشی در پرتفوی قابل کاهش نیست. بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۷نشان داد که همبستگی بین بخش‌های بازار و سرایت بحران‌ها می‌تواند کل اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهد .بحران‌ها می‌توانند به صورت زنجیره‌ای از یک بخش به بخش‌های دیگر سرایت کرده و ریسک سیستمی ایجاد کنند .این نوع ریسک شامل گروه‌های به هم پیوسته از نهادها است که در صورت بحران ،اثرات منفی شدیدی بر کل سیستم مالی خواهند داشت. در واقع ،در صورتی که گروهی از نهادهای به هم پیوسته دچار بحران شوند ،تأثیر آن بر کل سیستم مالی شدیدتر خواهد بود و می‌تواند منجر به ایجاد بحران‌های بزرگ و گسترده‌تر شود که تأثیر منفی شدیدی بر بازارهای مالی و اقتصاد جهانی خواهد گذاشت. .۳-۲تعریف ریسک سیستمی ریسک سیستمی به خطرهایی گفته می‌شود که می‌توانند کل سیستم مالی یا بازار را تحت تاثیر قرار دهند .بحران مالی جهانی نشان داد که نهادهای مالی نمی‌توانند این نوع ریسک‌ها را به خوبی شناسایی و مدیریت کنند. در حقیقت ،ریسک سیستمی بسیار فراتر از ترکیب انواع ریسک‌های موجود در نهادها است .در حالی که ریسک اعتباری ،ریسک نقدینگی ،ریسک عملیاتی و دیگر ریسک‌ها می‌توانند به طور مستقیم به یک نهاد خاص نسبت داده شوند ،ریسک سیستمی تنها به طور غیرمستقیم به این نهادها تعلق دارد. قبل از بحران‌های مالی ،معموًال انواع مختلف ریسک‌ها جداگانه بررسی می‌شدند ،اما اثرات متقابل (همبستگی) میان آن‌ها می‌تواند منجر به پیامدهای غیرمنتظره و ناخواسته‌ای شود که در تجمیع آن‌ها به ریسک سیستمی تبدیل می‌شود .این مفهوم از اواسط دهه ۹۰شروع به شکل‌گیری کرد و پس از بحران مالی جهانی اهمیت بیشتری پیدا کرد. تعاریف متعددی که در سال های اخیر از ریسک سیستمی ارائه شده است : همانطور که مشاهده می‌شود ،تعاریف مختلفی برای ریسک سیستمی وجود دارد که همگی ویژگی‌های مشترک دارند. بوریو و همکاران ( )۲۰۰۸این تعاریف را تحلیل کردند و به این نتیجه رسیدند که همه آن‌ها عناصر مشترکی دارند که برای داشتن یک تعریف یکپارچه و جامع از ریسک سیستمی ضروری هستند. این ویژگی‌ها عبارتند از : ریسک بی‌ثباتی مالی که معموًال منسجم‌تر و قابل اندازه‌گیری‌تر از ثبات مالی است. ریسک‌هایی که از بخش مالی به بخش واقعی اقتصاد سرایت می‌کنند و باعث ایجاد هزینه‌هایی برای جامعه می‌شوند. در نظر گرفتن کل سیستم به جای هر یک از نهادها به طور جداگانه. .۴-۲منشأ ریسک سیستمی ریسک سیستمی به طور قابل توجهی متغیر بوده می‌تواند از منابع مختلفی ناشی شود و شامل ویژگی‌های مختلفی است .ریسک سیستمی می‌تواند به دو دسته درون‌زا (ناشی از رفتار نهادها) و برون‌زا (ناشی از عدم تعادل در اقتصاد واقعی) تقسیم شود .این نوع ریسک‌ها می‌توانند باعث اختالل در سیستم مالی شوند و به سرایت بحران از یک نهاد به کل سیستم یا اقتصاد منجر شوند. آلن و کارلتی ( )۲۰۱۰شش منبع از ریسک سیستمی را شناسایی کرده‌اند: 6 5 4 3 عدم تطابق ارز نکول سرایت تعادل‌های تأمین چندگانه و نقدینگی و هراس در قیمت گذاری بازار اشتباه دارایی حاکمیت 2 1 حباب قیمت دارایی‌ها ،به ویژه امالک و مستغالت همچنین ،ریسک سیستمی می‌تواند به سه نوع عمومی تقسیم شود: .1شوک کالن: اختالالت منفی خارجی که سیستم را مختل می‌کنند. .2زنجیره ورشکستگی :سرایت خسارات وارده از یک نهاد به نهادهای دیگر. .3شکست ارزیابی مجدد :عدم تقارن اطالعات و همبستگی بین نهادها باعث سرایت بیشتر ریسک می‌شود. سک سیستمی می‌تواند اثرات جانبی منفی مختلفی در بازارهای مالی ایجاد کند ،از جمله : .1گسترش اطالعات سوداگرانه که منجر به ایجاد ادراک اشتباه درباره وضعیت اقتصادی سایر نهادها. .2نهادهایی که ورشکسته می‌شوند و مشتریانشان در بازارهای نامناسب قرار می‌گیرند. .روابط متقابل بین شرکت‌ها که می‌تواند باعث گسترش تأثیرات منفی از یک شرکت به دیگران شود. .کاهش نقدینگی و قیمت دارایی‌ها که باعث بحران نقدینگی و کاهش تمایل نهادهای مالی به تمدید اعتبار می‌شود. .۵-۲فرآیند ریسک سیستمی فرآیند ریسک سیستمی در طی زمان تغییراتی می‌کند و مواجهه نهادها با این ریسک وابسته به فعالیت‌هایشان نبوده ،بلکه تحت تأثیر عوامل خارجی و دوره‌های خاص قرار دارد .به عنوان مثال ،در دوران رکود اقتصادی ،مواجهه با ریسک سیستمی ممکن است افزایش یابد .از این رو ،تشخیص و پیش‌بینی این‌که ریسک سیستمی به چه اندازه تحقق خواهد یافت ،کار دشواری است. تشخیص وقایع سیستمی شامل دو عنصر اصلی است: • شوک :این می‌تواند منحصر به فرد ،منطقه‌ای یا سیستمی باشد. مکانیزم انتشار یا سرایت :این مکانیزم نحوه انتشار شوک از یک نهاد یا بازار به سایرین را توضیح می‌دهد. شوک می‌تواند به صورت درون‌زا (مانند ریسک اعتباری یا نقدینگی) یا برون‌زا (ناشی از مشکالت اقتصادی کالن یا بحران‌های مالی) باشد .در هر صورت ،وقتی شوک بر یک نهاد تأثیر می‌گذارد ،معموًال موجب ورشکستگی آن نهاد شده و این ورشکستگی می‌تواند اثرات بازخوردی به دنبال داشته باشد و به سایر نهادها سرایت کند. .۶-۲سرایت به عنوان یک ویژگی کلیدی ریسک سیستمی سرایت یک ویژگی کلیدی در ریسک سیستمی است که زمانی که ریسک سیستمی تحقق می‌یابد ،رخ می‌دهد. معیارهای شناسایی سرایت شامل موارد زیر است : .1انتقال بیشتر از آنچه که با اصول اقتصادی قابل توضیح باشد. .2انتقال متفاوت از تعدیالت منظمی که در زمان‌های آرام مشاهده می‌شود. .3حوادث تشکیل سرایت به صورت شدیدی منفی هستند. .4انتقال پی‌در‌پی :مانند مفهوم علت و معلولی ،که نشان می‌دهد اثرات منفی به طور زنجیره‌ای ادامه پیدا می‌کنند. بنابراین ،اثر سرایت می‌تواند به صورت احتمال اینکه بی‌ثباتی یک نهاد ،ابزار ،بازار یا زیرساخت‌های سیستم مالی به سایر نقاط سیستم مالی سرایت کند و منجر به بحران گسترده سیستمی شود ،تعریف شود .این انتقال می‌تواند از طریق کانال‌های مختلف صورت گیرد ،که یکی از ویژگی‌های آن این است که سرایت نمی‌تواند بدون شوک اولیه رخ دهد و انتقال آن بین نهادها یا بازارها بیشتر از چیزی است که در شرایط عادی بازار انتظار می‌رود. اثر دومینو ،که اغلب مترادف با سرایت است ،می‌تواند به عنوان مثالی از تحقق ریسک سیستمی در نظر گرفته شود .در این اثر ،ورشکستگی یک نهاد باعث یک واکنش زنجیره‌ای از نکول‌های بیشتر می‌شود، که خود موجب ورشکستگی‌های بیشتر خواهد شد. ریسک سیستمی می‌تواند از طریق دو مؤلفه اصلی تجزیه و تحلیل شود: 2 1 مکانیزم انتقال :که شوک را چند برابر کرده و به شوک :که بر یک یا چند نهاد تأثیر می‌گذارد. گسترش آن در سیستم کمک می‌کند. اثر سرایت می‌تواند تمام نهادها را تحت تأثیر قرار دهد ،نه فقط نهادهای با شرایط مالی ضعیف بلکه نهادهای با چشم‌انداز شرایط سالم نیز در معرض آن قرار می‌گیرند .به عنوان مثال ،کاهش قیمت دارایی‌ها می‌تواند باعث اثر سرایت شود. سرایت می‌تواند بر اساس دو عامل مختلف اتفاق بیافتد: .1عوامل بنیادی :زمانی که شوک‌ها به سمت ارتباطات تجاری و مالی و شوک‌های متقارن حرکت می‌کنند. .2رفتار سرمایه‌گذاران :زمانی که شوک‌ها به‌طور غیرمستقیم از یک بازار خاص به بازارهای دیگر منتقل می‌شوند ،که معموًال ناشی از تغییر در ادراک ریسک میان سرمایه‌گذاران است. .۷-۲سرایت ریسک در طول بحران سرایت ریسک در طول بحران به‌ویژه در زمان‌هایی که نهادهای مختلف اقتصادی و مالی به یکدیگر مرتبط هستند ،اهمیت بسیاری دارد .گروه‌های نهادهای وابسته ،که به صورت یک بخش یا صنعت خاص تعریف می‌شوند ،می‌توانند از دو راه به ریسک سیستمی کمک کنند: .1قرار گرفتن در معرض ریسک مشترک :وقتی یک شوک در یک بخش خاص (مثًال یک صنعت خاص) اتفاق می‌افتد ،ممکن است به دلیل وجود ریسک مشترک ،بر بیشتر نهادهای آن بخش به طور همزمان تأثیر بگذارد .این می‌تواند باعث تبدیل آن شوک به بحران سیستمی در آن بخش خاص شود. به این معنا که ،شوک منفی یک نهاد یا بخش می‌تواند به سایر نهادهای مشابه یا وابسته گسترش یابد و اثرات بحران را تشدید کند. .2اثر روابط درونی :در دنیای اقتصادی و مالی مدرن ،شبکه‌ای پیچیده از فعالیت‌ها و معامالت اقتصادی ایجاد شده است که این یکپارچگی اثرات ارتباطات درونی بین نهادها را افزایش می‌دهد .در این ساختار ،هنگامی که یک شوک به یک نهاد برخورد می‌کند ،این امکان وجود دارد که به نهادهای دیگر که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به آن نهاد مرتبط هستند ،سرایت کند .به عبارت دیگر ،روابط درونی میان نهادها باعث می‌شود که یک بحران در یک بخش خاص به سرعت در سراسر بخش‌های دیگر گسترش یابد. تعدادی از بحران‌های مالی تاریخ به وضوح این فرآیند را نشان داده‌اند: دوشنبه سیاه ( :)۱۹۸۷سقوط بازار بورس سهام که بر اثر مسائل خاص بازار سهام ایجاد شد و به بحران‌های دیگر سرایت کرد. بحران مالی روسیه ( :)۱۹۹۸که ابتدا از مشکالت مالی در روسیه شروع شد و به بخش‌های مختلف و بازارهای جهانی سرایت کرد. حباب دات کام ( :)۲۰۰۱که ناشی از حباب قیمت در شرکت‌های اینترنتی بود و سپس تأثیرات آن در سایر بازارها گسترش یافت. بحران مالی :۲۰۰۹-۲۰۰۷که ابتدا از مشکالت نهادهای مالی در ایاالت متحده شروع شد ،به دلیل ریسک‌های موجود در بازار اوراق بهادار کم اعتبار و سوآپ‌های نکول اعتباری ( ) CDSبه یک بحران جهانی تبدیل شد و بسیاری از بانک‌ها در اروپا را تحت تأثیر قرار داد. این بحران‌ها نمونه‌هایی از ناهنجاری‌هایی هستند که در ابتدا در یک بخش خاص ایجاد می‌شوند و سپس به افزایش ریسک سیستمی منجر می‌شوند .این امر نه تنها به بحران مالی در سطح محلی منجر می‌شود ،بلکه اثرات آن به سایر بازارهای مالی سرایت کرده و باعث آسیب به سیستم مالی .۸-۲همبستگی در دوره بحران در دوران بحران‌های مالی ،همبستگی بین دارایی‌ها و نهادهای مالی افزایش می‌یابد که یکی از ویژگی‌های اصلی ریسک سیستمی است .این همبستگی به‌ویژه در زمان‌هایی که بازده‌های بازار کاهش می‌یابد ،به شدت افزایش پیدا می‌کند و موجب واکنش‌های زنجیره‌ای یا دومینویی در بازارهای مالی و اقتصاد می‌شود .به این دلیل ،ریسک سیستمی به‌طور گسترده بر کل سیستم تأثیر می‌گذارد و به سرعت از یک نهاد یا بخش به سایر نقاط سیستم سرایت می‌کند. در دوران بحران ،دارایی‌ها و نهادها تحت تأثیر عوامل مشترک مانند شوک‌های اقتصادی و مالی قرار می‌گیرند .این افزایش همبستگی می‌تواند ناشی از دو عامل اصلی باشد: • قرار گرفتن در معرض ریسک مشترک :در دوره‌های بحران ،تمامی نهادها و دارایی‌ها در معرض شوک‌های مشابه هستند که موجب افزایش همبستگی میان آن‌ها می‌شود. • انقباض ترازنامه و نگرانی‌های بیشتر :در بحران‌ها ،انقباض ترازنامه‌ها و نگرانی‌های مالی افزایش می‌یابد که باعث می‌شود بازده‌های دارایی‌ها و بازار به‌طور همزمان تحت تأثیر قرار گیرند. این افزایش همبستگی در دوران بحران باعث تغییر رژیم می‌شود؛ به عبارت دیگر ،در دوره‌های بحران ،بازارها از یک رژیم عادی که همبستگی نسبتا پایین دارند به رژیم بحران منتقل می‌شوند که نوسانات شدیدتر و همبستگی‌های باال را در پی دارد .در این دوران ،همه‌چیز به یکدیگر مرتبط به نظر می‌رسد و به‌طور معمول معامله‌گران به سمت حرکات گروهی می‌روند تا از ضرر و زیان جلوگیری کنند. این پدیده‌ها به عنوان قفل‌گذاری مرحله‌ای (Lock-in )Effectشناخته می‌شوند ،که در آن بازارها به‌جای اینکه به طور عادی قیمت‌گذاری کنند ،بیشتر تحت تأثیر وحشت و بی‌اعتمادی قرار می‌گیرند .در این شرایط ،بازارها قادر به تعیین قیمت‌ها به‌طور مستقل نخواهند بود و دارایی‌هایی که قبًال همبسته نبودند ،حاال همبستگی زیادی پیدا می‌کنند. .۳بحران مالی جهانی و ریسک سیستمی: بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۷یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های اقتصادی پس از رکود بزرگ بود که با سقوط بازار مسکن در آمریکا آغاز شد .افزایش نرخ بهره و نکول در پرداخت وام‌های مسکن ،باعث کاهش شدید ارزش اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن شد .این امر بانک‌ها را دچار زیان‌های سنگین کرد و اختالالت جدی در بازارهای مالی به وجود آورد .ورشکستگی نهادهای بزرگی مانند لیمن برادرز و کمبود نقدینگی، بحران را به یک اثر دومینویی تبدیل کرد که به سقوط گسترده بازارها و اقتصاد جهانی منجر شد. ریشه بحران ،قیمت‌گذاری اشتباه ریسک و ایجاد حباب در بازار دارایی‌ها بود که با کاهش قیمت‌ها ،به سرایت بحران در سطح جهانی و اثرات دومینویی انجامید. اوراق بهادار مرتبط با وام‌های مسکن ( RMBSو )CDOsبه دلیل نکول وام‌گیرندگان ،ارزش خود را از دست دادند و بانک‌ها با مشکالت مالی مواجه شدند .این وضعیت باعث ورشکستگی ۳۴۸بانک آمریکایی بین سال‌های ۲۰۰۸تا ۲۰۱۱شد. بحران مالی جهانی ضعف شدید در مقررات‌گذاری را نمایان کرد .قوانین ناکارآمد و ساده‌انگارانه نتوانستند ریسک‌های سیستمی و سرایت بحران را مدیریت کنند .این تجربه نشان داد که برای مقابله با بحران‌های آینده ،نیاز به ابزارهای جدید ،شاخص‌های پیشرفته نظارتی ،و هماهنگی بین‌المللی در سیاست‌های کالن اقتصادی وجود دارد. .۴ریسک سیستمی و ریسک سیستماتیک ریسک سیستمی و سیستماتیک دو مفهوم مهم اما متفاوت که گاهی با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند ،اما تفاوت مهمی دارند: • ریسک سیستماتیک :این ریسک مربوط به کل بازار یا اقتصاد است و ناشی از عواملی مانند مثل سیاست‌های کالن اقتصادی ،تغییرات نرخ بهره ،تورم یا تحوالت جهانی می‌باشد .این نوع ریسک با متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری قابل اجتناب و قابل حذف نیست و سرمایه‌گذاران به هستند. پاداش پذیرش آن، • دلیل ‌دهد که شکست یا بحران در یک شرکت یا بخش رخ می دریافتزمانی مستحقریسک سیستمی :این ریسک خاص ،به سایر بخش‌های بازار یا اقتصاد سرایت کند .ریسک سیستمی بر آسیب‌پذیری شبکه مالی تأکید دارد و وابسته به ساختار شبکه ی مالی است ویک اختالل کوچک در بخشی از سیستم می‌تواند به بحرانی فراگیر تبدیل شود و به دلیل پیامدهای گسترده ،نیازمند نظارت و مقررات است. در حالی که ریسک سیستماتیک به خوبی مدل‌سازی و اندازه‌گیری شده ،تعریف و سنجش ریسک سیستمی همچنان پیچیده و مبهم است. .۵ابعاد ریسک سیستمی ریسک سیستمی در دو بعد اصلی تشریح می‌شود: .۱بعد مقطعی (ساختاری) این بعد به نحوه توزیع و تأثیر ریسک سیستمی در یک لحظه خاص از زمان می‌پردازد. شامل عواملی مانند تمرکز نهادها ،ارتباطات بین آن‌ها ،و ساختار بازار است. ه تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم ارتباطات بین نهادها در یک نقطه زمانی معین توجه دارد. .۲بعد زمانی (دوره‌ای) این بعد ،روند تجمع ریسک سیستمی در طول زمان را بررسی می‌کند. ناشی از رفتار جمعی نهادها و چرخه‌های اقتصادی است. مل تشدید نوسانات مالی ،بدهی‌های بیش از حد ،اهرم مالی ،و حباب‌های دارایی می‌شود. تحول ریسک‌ها در دوره‌های رونق (کم‌برآورد ریسک) و رکود (بیش‌برآورد ریسک) می‌پردازد. کاربرد ابزارهای مدیریت ریسک بعد مقطعی :نیازمند ابزارهایی برای تغییر ساختار بازار و کاهش تمرکز یا ارتباط مستقیم بین نهادها است. بعد زمانی :نیازمند ابزارهای ضد ادواری برای کاهش ریسک‌پذیری در دوران رونق و کاهش درجه اهرم‌زدایی در دوران رکود است. هدف اصلی :افزایش انعطاف‌پذیری سیستم مالی و کاهش پتانسیل سرایت بحران. تحلیل ابعاد زمانی و مقطعی ریسک سیستمی به شناسایی بهتر منابع ریسک و استفاده از ابزارهای مناسب برای پیشگیری از بحران‌های مالی کمک می‌کند. . ۶انتقال از سیستم مالی مبتنی بر بانک به سیستم مالی مبتنی بر بازار سیستم مالی طی دهه‌های اخیر از ساختاری مبتنی بر بانک به مدلی مبتنی بر بازار اوراق بهادار تغییر کرده است .این تغییر شامل گسترش نقش نهادهای غیر بانکی مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری و مدیران دارایی است که اکنون سهم بیشتری از منابع مالی را کنترل می‌کنند .در این مدل ،فعالیت‌هایی نظیر انتشار سهام، معامله اوراق بهادار ،و مدیریت دارایی مستقیمًا توسط بازارها انجام می‌شود. در این مدل ،بازارگردان‌ها و معامله‌گران با فعالیت‌های خود به حفظ تعادل و ثبات بازار کمک می‌کنند .اما این سیستم در برابر شوک‌های سیستمی آسیب‌پذیر است؛ بحران‌ها معموًال با کاهش شدید قیمت دارایی‌ها شروع می‌شوند و فروش گسترده دارایی‌ها باعث عمیق‌تر شدن بحران می‌شود و می‌تواند کل سیستم را مختل کند و به اقتصاد واقعی آسیب بزند. ویژگی‌های سیستم مالی مبتنی بر بازار: .1نقدینگی بازار :حضور فعال بازارگردانان و معامله‌گران باعث حفظ نقدینگی و ثبات بازار می‌شود. .2نقش بازارگردانان و معامله‌گران :بازارگردانان و معامله‌گران با خرید و فروش اوراق بهادار و پیش‌بینی بازگشت قیمت‌ها به سطح تعادل ،به کاهش عدم تعادل عرضه و تقاضا و ایجاد ثبات در بازار کمک می‌کنند. برخالف بحران‌های بانکی ،در بحران‌های مبتنی بر بازار نهادها لزومًا ورشکسته یا فاقد نقدینگی نیستند. ل اصلی ،رفتار همزمان و جمعی فعاالن بازار است که می‌تواند سیستم را مختل کند. فصل دوم نظارت مالی و سیاست های کالن احتیاطی مقدمه دولت‌ها همیشه سعی کرده‌اند با تنظیم مقررات ،سالمت و شفافیت بازارهای مالی را تضمین کنند ،اما بحران مالی جهانی نشان داد که نظارت‌های سنتی (احتیاطی خرد) برای حفظ ثبات کل نظام مالی کافی نیست .این نوع نظارت تنها به سالمت جداگانه نهادهای مالی توجه دارد و بررسی نمی‌کند که مشکالت یا رفتارهای یک نهاد مالی ،وقتی توسط سایر نهادها تکرار شود ،چه تأثیری بر کل سیستم می‌گذارد. همچنین ،نهادهای بزرگ و پیچیده ممکن است به سایر نهادها و کل بازار آسیب بزنند ،اما نظارت خرد این موارد را در نظر نمی‌گیرد. به همین دلیل ،بسیاری از کشورها به سمت یک رویکرد جامع‌تر ،تحت عنوان “سیاست‌های کالن احتیاطی” ،روی آورده‌اند .این سیاست‌ها به جای تمرکز بر نهادهای مالی به‌صورت مجزا ،بر ثبات کل سیستم مالی متمرکز هستند .بحران مالی اخیر نشان داد که چنین رویکردی برای پیشگیری از ریسک‌های سیستمی ضروری است. .۱اهداف سیاست های احتیاطی سیاست احتیاطی خرد بر کاهش ریسک شکست هر نهاد مالی به‌صورت مجزا تمرکز دارد ،اما سیاست احتیاطی کالن تالش می‌کند هزینه‌های ناشی از اختالالت مالی را در اقتصاد کالن کاهش دهد. در دیدگاه احتیاطی خرد ،ریسک عمومی به‌عنوان یک عامل خارجی و مستقل از رفتار نهادها در نظر گرفته می‌شود ،درحالی‌که در دیدگاه احتیاطی کالن ،ریسک عمومی درون‌زا است و به رفتار جمعی نهادها بستگی دارد و می تواند موجب بحران های گسترده شود. سیاست‌های احتیاطی کالن در بعد زمانی ،به کنترل چرخه های مالی و جلوگیری از بی ثباتی اقتصادی مرتبط هستند و در بعد مقطعی ،به بررسی ریسک‌های مشترک میان نهادها تمرکز دارند تا شدت بحران‌ها کاهش یابد. برای کاهش ریسک سیستمی ،ابزارهایی مانند الزامات کفایت سرمایه ،مدیریت مؤسسات غیر بانکی و تفیکیک ساختاری در بانک ها ضروری هستند .عالوه بر این ،باید هزینه‌های ریسک سیستمی برای نهادهای مالی افزایش یابد تا از رفتارهای پرریسک جلوگیری شود. .۲وظایف ابزارهای سیاست احتیاطی کالن سیاست‌های احتیاطی کالن دو هدف اصلی را دنبال می‌کنند :بهبود ارزیابی شرایط سیستمی و محدود کردن عوامل ایجاد عدم تعادل. وظایف اصلی ابزارهای این سیاست‌ها عبارت‌اند از: • تشخیص شرایط سیستمی :شناسایی بحران‌ها و تنش‌های سیستم مالی برای ارائه راهکارهای مؤثر و پیشگیری از بحران‌های آینده. تشخیص عدم تعادل‌های سیستمی :شناسایی و مدیریت عدم تعادل‌ها پیش از تشدید یا ناپایداری سیستم. پیش‌بینی آینده :ارزیابی و اولویت‌بندی ریسک‌های بالقوه برای مدیریت بهتر تهدیدهای پیش‌رو. • تفکیک ریسک‌های مشترک :شناسایی سهم هر نهاد در ریسک کلی سیستم و اعمال تنظیمات مناسب ،مانند سیاست‌های بازل IIIبرای کاهش دارایی‌های پرریسک. .۳مقررات مالی جاری مقررات مالی فعلی برای شناسایی و مدیریت نهادهای مالی مهم سیستمی ( )SIFIsبیشتر بر اندازه ترازنامه تمرکز دارند. با این حال ،بحران مالی 2008نشان داد که نهادهای کوچک‌تر نیز می‌توانند ریسک سرایت قابل‌توجهی داشته باشند ،که بر ضرورت اصالح مقررات تاکید می‌کند. مقررات مالی ،نظیر بازل ،2به بانک‌ها الزام می‌کند سرمایه‌ای متناسب با سه ریسک اصلی (اعتباری، بازار و عملیاتی) نگهداری کنند .این مقررات بیشتر بر ریسک‌های فردی تمرکز دارند و به ریسک سیستمی کمتر توجه شده است. بازل ،۳با اصالح مقررات قبلی ،شرایط سخت‌گیرانه‌تری وضع کرده و اضافه بهای سرمایه‌ای برای نهادهای مهم سیستمی اعمال می‌کند .بر اساس این مقررات ،ارزیابی بانک ها از نظر سیستمی به صورت مداوم انجام می‌شود و بانک‌ها ملزم به نگهداری سرمایه‌ای بیشتر از حد قانونی ( 13درصد) هستند .معیارهایی مانند اندازه ،ارتباطات متقابل ،قابلیت جایگزینی ،و پیچیدگی در ارزیابی اهمیت سیستمی بانک‌ها استفاده می‌شود. مقررات جدید ،مانند الزام اضافه بهای سرمایه‌ای برای نهادهای پرریسک ،به مدیریت بهتر ریسک سیستمی کمک کرده و تأکید بیشتری بر اندازه‌گیری این ریسک با استفاده از ابزارهای مدرن دارند. .۴تنظیم مقررات احتیاطی کالن مقررات احتیاطی کالن برای کاهش ریسک سیستمی و جلوگیری از سرایت بحران‌ در سیستم مالی طراحی شده‌اند .برخالف مقررات سنتی که بر مدیریت ریسک‌های فردی تمرکز داشتند ،این مقررات به تعامالت و وابستگی‌های متقابل نهادها در سیستم مالی توجه دارند .ریسک سیستمی زمانی رخ می‌دهد که شکست یک نهاد مالی به دلیل ارتباطات متقابل ،کل سیستم را تحت تأثیر قرار دهد .بحران مالی جهانی نشان داد که مقررات قبلی مانند بازل 1و 2برای مدیریت این نوع ریسک‌ها ناکافی بوده و بازل 3با رویکردی جامع تر و ابزارهای جدید به تعامالت و سرایت ریسک پرداخته است. یکی از چالش‌های مهم ،کمبود شفافیت و اطالعات درباره پروفایل ریسک نهادهاست که افزایش و اشتراک‌گذاری اطالعات می‌تواند به مدیریت بهتر کمک کند .همچنین ،پیشنهادهایی نظیر ایجاد مرکز ریسک سیستمی توسط فدرال رزرو با هدف نظارت بر افزایش ریسک‌ها و شناسایی خألهای نظارتی مطرح شده است .با این حال ،نظارت بیش از حد ممکن است انعطاف‌پذیری بازار را کاهش دهد و خطرات اخالقی ( ) Moral Hazardایجاد کند؛ به این معنا که دست‌اندرکاران بازاربه دلیل حمایت‌های نظارتی ،ریسک بیشتری بپذیرند .برای تعادل ،الزم است عوامل تشکیل‌دهنده ریسک سیستمی به‌دقت شناسایی شوند و ساختارهای نظارتی انعطاف‌پذیر طراحی شوند. تنظیم مقررات احتیاطی کالن باید به گونه‌ای طراحی شود که تعادل میان کاهش ریسک سیستمی ،افزایش شفافیت ،و حفظ انعطاف‌پذیری بازارها برقرار شود .این امر نیازمند رویکردی جامع و مبتنی بر درک عمیق از ماهیت و عوامل مؤثر بر ریسک سیستمی است. فصل سوم سنجش ریسک سیستمی ریسک سیستمی به خطراتی اشاره دارد که کل سیستم مالی را به دلیل ارتباطات و تعامالت بین نهادهای مختلف تحت تأثیر قرار می‌دهد .برخالف ریسک‌های فردی ،می‌تواند باعث بحران‌های گسترده شود .این موضوع پس از بحران مالی جهانی اهمیت زیادی پیدا کرده است اما به دلیل پیچیدگی سیستم‌های مالی و نبود ابزارهای نظارتی کافی ،اندازه‌گیری و مدیریت آن دشوار است. هنوز ابزارها و روش‌های کافی برای نظارت دقیق بر این نوع ریسک وجود ندارد و همین موضوع پیش‌بینی و مدیریت بحران‌ها را سخت می‌کند. رویکردهای سنجش ریسک سیستمی به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: رویکرد باال به پایین —> در رویکرد باال به پایین ،ریسک سیستمی کل بررسی و به هر نهاد بر اساس زیان مورد انتظارش در یک بحران تخصیص داده می‌شود. رویکرد پایین به باال —> در رویکرد پایین به باال ،سهم هر نهاد در کل ریسک سیستم محاسبه می‌شود ،بدون اینکه ریسک کلی سیستم ارزیابی شود. .۱-۱سنجه های دنباله این رویکرد تأثیر آشفتگی یک نهاد را بر کل سیستم مالی ارزیابی می‌کند .ابزارهای اصلی آن شامل ارزش در معرض خطر شرطی ( )CoVaRو ریزش مورد انتظار نهایی ( )MESهستند که توسط نهادهایی مانند وزارت خزانه‌داری آمریکا و انجمن استفاده م اروپا سیستمی ریسک ‌شوند.تاریخی از بحران‌های بزرگ ،چالش‌هایی دارد و نیازمند تحلیل دقیق سری‌های زمانی یه‌های داد محدودیت دلیل روش ،به این است .با این حال ،سنجه‌های دنباله می‌توانند پویایی روزانه بازارهای سهام را نشان دهند و کمتر تحت تأثیر تفاوت‌های ملی در روش‌های حسابداری قرار می‌گیرند ،بنابراین برای مقایسه‌های بین‌المللی مناسب هستند. . ۱-۲مدل‌های شبکه‌ای سیستم ن مدل‌ها ساختار و ماهیت روابط بین نهادهای مالی را تحلیل کرده و برای شناسایی ریسک‌های مشترک بسیار مفید هستند. مدل‌های شبکه‌ای ابزار قدرتمندی برای شناسایی و تحلیل ریسک سیستمی ارائه می‌دهند ،اما به دلیل پیچیدگی‌های درون‌زا بودن ارتباطات ،مدلسازی آن‌ها چالش‌برانگیز است. . ۳-۱تجزیه و تحلیل ادعاهای احتمالی این رویکرد که توسط گری و جابست ( )2010توسعه یافته ،با استفاده از نظریه قیمت‌گذاری اختیار معامله، ریسک‌های مرتبط با بدهی و حقوق صاحبان سهام را بررسی می‌کند .در این رویکرد ،حقوق صاحبان سهام به‌عنوان اختیار خرید دارایی‌های شرکت و بدهی‌ها به‌عنوان اختیار فروش در نظر گرفته می‌شوند. کرد به دلیل سادگی مدل‌ها و اجتناب از پیچیدگی‌های آماری ،برای ارزیابی بازده‌ها در شرایط بحران مالی مناسب است. .۴-۱مدل‌های اقتصاد کالن تصادفی پویا این مدل ها تالش می‌کنند ارتباط بین اختالالت بازار مالی و نیروهای اقتصاد کالن را نشان دهند .این مدل‌ها شوک‌های مختلف را بررسی کرده ،مکانیسم انتقال آن‌ها را مدلسازی می‌کنند و برای تحلیل انعطاف‌پذیری ،از می استفاده متعدد متغیرهای ‌کنند.مالی به این مدل‌ها اضافه شدند تا بحران‌ها به‌عنوان شرایط موقت محدودیت ت‌های محدودی مالی، بحران پس از مالی شبیه‌سازی شوند. .۵-۱مطالعه رویدادها یکی دیگر از روش‌های بررسی ریسک سیستمی است که به تحلیل شوک‌های خاص و سرایت آن‌ها می‌پردازد .این رویکرد ،رویدادهای مهمی مانند ورشکستگی شرکت‌ها (مثل لیمن برادرز) یا بحران‌های طبیعی را بررسی کرده و تأثیر آن‌ها بر سیستم مالی را تحلیل می‌کند. .۲روش‌های متداول سنجش ریسک و معایب آن ها در گذشته ،سنجش ریسک با شاخص‌های آماری مانند انحراف معیار آغاز شد ،اما به‌دلیل پیچیدگی‌های محاسبه، کم‌کم جای خود را به مدل‌های کاربردی‌تر مانند مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای ( )CAPMداد. روش‌های جدیدتر مانند ارزش در معرض خطر ( )VaRو ریزش مورد انتظار ( )ESنیز معرفی شدند. :Vaزیان حداکثری مورد انتظار در یک بازه زمانی با یک سطح اطمینان مشخص را تخمین می‌زند. مزیت :ساده و قابل فهم است. معایب :در زمان بحران ،وابستگی شدید بین دارایی‌ها را در نظر نمی‌گیرد. تنها به دارایی‌های منفرد توجه دارد و ریسک سیستمیک را به‌خوبی منعکس نمی‌کند. :ESمیانگین زیان‌هایی را که از سطح VaRفراتر رفته‌اند ،اندازه‌گیری می‌کند. مزیت :دید بهتری نسبت به زیان‌های شدید ارائه می‌دهد .معایب :مشابه ،VaRدر بحران‌های سیستمی کارایی محدودی دارد. از مشکالت اصلی این روش‌ها این است که نمی‌توانند اثرات متقابل نهادها و ریسک سیستمیک را پیش‌بینی کنند .به همین دلیل، توسعه سنجه‌های جامع‌تر که تعامالت و سرایت بین نهادها را در نظر بگیرند ،ضروری است .چنین رویکردهایی می‌توانند ثبات مالی را تقویت کنند و به جلوگیری از بحران‌های آینده کمک کنند. .۳ویژگی‌های سنجه مناسب ریسک سیستمی سنجه‌های ریسک سیستمی باید دو ویژگی اصلی داشته باشند: • هشدار دادن به عدم تعادل مالی :این سنجه‌ها باید قادر به شناسایی عدم تعادل‌های مستمر در بخش مالی و یا هشدار در مورد وقوع ناگهانی بحران‌ها باشند. • پوشش دادن دو سطح ریسک :این سنجه‌ها باید شامل دو سطح باشند. سطح کالن :مانند نرخ بهره بین بانکی ،بازار سهام ،و شاخص‌های CDS سطح خرد :مربوط به نهادهای فردی .۴سنجه‌های ریسک سیستمی سنجه‌های ریسک سیستمی به دو دسته تقسیم می‌شوند: 2 1 سنجش ریسک نهاد در زمان بحران کل سیستم.سنجش ریسک سیستم در زمان خطر برای نهاد کلیدی حران مالی اخیر ،تحقیقات زیادی در زمینه ریسک سیستمی انجام شده است .دو رویکرد اصلی برای اندازه‌گیری سهم یک نهاد از ریسک کل سیستم وج • یکی بر اساس اطالعات مالی محرمانه نهادها • دیگری بر پایه داده‌های عمومی بازار چهار سنجه برجسته برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی عبارتند از: ( SESریزش مورد انتظار سیستمی) :اندازه‌گیری ریسک نهاد در بحران مالی. :SRISKاندازه ریسک سیستمی نهاد. (ΔCoVaRتفاضل ارزش در معرض خطر شرطی) :اندازه‌گیری ریسک سیستم مالی در صورت خطر نهاد ( MESریزش مورد انتظار نهایی) :اندازه‌گیری ریسک نهاد در زمان سقوط بازار. خاص. این مقیاس‌ها به طور گسترده در تحقیقات و مجامع نظارتی استفاده می‌شوند و هرکدام تفسیر اقتصادی خاصی دارند که به شناسایی ریسک نهادها در بحران‌ها کمک می‌کند. . ۱-۴رویکرد ارزش در معرض خطر شرطی ()CoVaR CoVaRیک سنجه برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی است که توسط آدریان و برونرمیر در ۲۰۱۱معرفی شد .این سنجه تالش می‌کند تا ریسک سیستمی را با بررسی تأثیر سرایت میان یک نهاد اقتصادی و کل سیستم مالی محاسبه کند CoVaR .بر اساس ارزش در معرض خطر ( )VaRاست ،اما با اضافه کردن پسوند شرطی ( )Coبه آن ،ریسک سیستم را در شرایط خاص مانند بحران اندازه‌گیری می‌کند. برای محاسبه ،CoVaRابتدا VaRنهاد خاص را محاسبه کرده و سپس CoVaRرا برای کل سیستم در شرایطی که آن نهاد دچار بحران است ،اندازه‌گیری می‌کنیم .تفاوت بین این دو مقدار ،سهم ریسک سیستمی نهاد از بحران را نشان می‌دهد. یکی از ویژگی‌های CoVaRاین است که بر اساس تحلیل روابط دنباله‌ای عمل می‌کند ،که می‌تواند اثرات مشترک عوامل را در سیستم‌های مالی پیش‌بینی کند ،حتی اگر رابطه علت و معلولی مستقیم نباشد. به طور کلی CoVaR ،روشی است برای محاسبه میزان تأثیر یک نهاد خاص بر ریسک سیستمی کل بازار در شرایط مفهوم VaRبه طور معمول بدترین زیان ممکن را در یک دوره زمانی مشخص با یک سطح اطمینان معین اندازه‌گیری می‌کند .اما در ، CoVaRاین معیار برای کل سیستم مالی محاسبه می‌شود ،مشروط به اینکه یک نهاد خاص در بحران باشد .در واقع CoVaR ،اندازه‌گیری می‌کند که اگر یک نهاد خاص دچار بحران شود ،چقدر احتمال دارد که بازار به طور کلی آسیب ببیند. در نهایت CoVaR ،به عنوان ابزاری برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی ،قادر است تأثیرات متقابل بین نهادها و حرکت‌های مشترک بازار در مواقع بحران را اندازه‌گیری کند ،و این به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند تا ریسک‌های بالقوه سیستمی را شناسایی کنند و به پیشگیری از بحران‌های مالی کمک نمایند. . ۲-۴ریز ش مورد انتظار نهایی ()MES MESیک معیار اندازه‌گیری ریسک سیستمی است که برآورد می‌کند یک بنگاه اقتصادی در شرایط بحران چقدر زیان خواهد دید .به طور خاص MES ،نشان می‌دهد که زیان حقوق صاحبان سهام یک بنگاه در صورتی که کل بازار بیش از حد معینی کاهش یابد ،چقدر خواهد بود .این سنجه به طور خاص برای شناسایی نهادهای «مهم سیستمی» استفاده می‌شود؛ یعنی نهادهایی که در هنگام وقوع بحران سیستمی با کاهش شدید ارزش سهام مواجه می‌شوند. MESمعیاری است که میزان سهم یک بنگاه خاص در ریسک سیستم را با توجه به افزایش ریسک سیستم در نظر می‌گیرد. در نهایت MES ،به تحلیلگران کمک می‌کند تا درک بهتری از خطرات بالقوه یک بحران سیستمی داشته باشند و بتوانند بنگاه‌های با ریسک باال را شناسایی کنند. . ۳-۴ریزش مورد انتظار سیستمی ()SES ( SESریزش مورد انتظار سیستمی) یک معیار مهم برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی است که توسط آچاریا و همکاران ( ) ۲۰۱۰معرفی شد .این سنجه به طور خاص به اندازه‌گیری کمبود سرمایه نهادهای مالی در زمان بحران سیستمی می‌پردازد .به عبارت دیگر SES ،نشان می‌دهد که یک نهاد مالی در زمانی که کل سیستم مالی با کمبود سرمایه روبه‌رو است ،به چه میزان سرمایه اضافی برای جبران کسری بدهی‌های خود نیاز خواهد داشت. به طور خاص SES ،نشان‌دهنده میزان سرمایه‌ای است که یک نهاد مالی باید در بحران‌ها به دست آورد تا بتواند از بحران مالی عبور کند. .۴-۴سنجه ریسک سیستمی ()SRISK SRISKکه در سال ۲۰۱۲توسط آچاریا و همکاران معرفی شد ،اندازه‌گیری ریسک یک نهاد مالی در زمان بحران سیستمی است .این سنجه نشان می‌دهد که در شرایط بحرانی ،یک نهاد مالی چقدر به سرمایه نیاز دارد تا از بحران عبور کند .نهادهایی که بیشتر به سرمایه نیاز دارند ،تاثیرگذارترین نهادها در بحران‌ها هستند. SRISKکمک می‌کند تا شناسایی کنیم کدام نهادها در بحران به سرمایه بیشتری نیاز دارند و بنابراین تاثیر بیشتری در بحران سیستمی خواهند داشت. جمع‌بندی یکی از مهم‌ترین درس‌های بحران مالی جهانی اخیر ،ضرورت درک بهتر از ریسک سیستمی و روابط پیچیده میان نهادهای مالی است .شناسایی و ارزیابی ریسک سیستمی باید به‌طور جامع و بر روی تمام سیستم مالی صورت گیرد ،یعنی تمام اجزا و تعامالت آن‌ها مورد بررسی قرار گیرد. چالش اصلی در این حوزه ،شناسایی سنجه‌های مناسب ریسک سیستمی است. هنوز یک رویکرد واحد و مورد توافق برای اندازه‌گیری ریسک سیستمی وجود ندارد. پیچیدگی سیستم مالی مدرن و تفاوت‌های موجود در روش‌های مدل‌سازی باعث می‌شود که شناسایی شرکت‌هایی که در ایجاد ریسک سیستمی نقش بیشتری دارند ،دشوار باشد. متشکرم

70,000 تومان