صفحه 1:
صفحه 2:
تمام مدلهای تعادلی قیمتگذاری دارایی که قبلاًبررسی شسدند. بسر پایهی تحلیسل میانگین و واریانس
هستند. یعنی سرمایهگذار برای تصمیمگیری. بازدهی مورد انتظار (سود احتمالی) و ریسک (نوسان) را در
نظر می
اما تعریف «بازده» در این مدلها متفاوت است:
* برخى مدلهاء مثل 2/۳0 با در نظر گرفتن مالیات. بازده را قبل از مالیات محاسبه میکنند.
* مدل ديكرى كه التون و كروبر ييشنهاد دادند. بازده را با در نظر گرفتن اثر تسسورم واقعی ارزیابی
iS ge نه صرفاً عدد اسمی.
*_ همانطور که قبلاً گفته شد. آزمون کردن این نظریهها در دنیای واقعی مشکل است.
*_ در ادامه, راس (8055) روشی نوآورانه معرفی کرد که بهجای تکیه بر میانگین و واریانس, از اصسل
تراژ استفاده میکند تا قیمت داراییها را به دست آورد. این روش پیچیدهتر اما پایهاش مشل
۷ است.
صفحه 3:
ابتداء نظریه قیمت گذاری آربیتراژ (۸۳/) معرفی میشود که توضیح میدهد چگونه بازده داراییها
شکل میگیرد. آنهم بر پایهی شرایط تعادلی بازار.
در أدامه: به اين نكات پرداخته میشود:
دستاوردهاى نظريه 8871 و اينکه چگونه دید جدیدی درباره تعادل بازار ارائه میدهد.
محدودیتها: ۸٩۳ به اندازهی 2۳۱) ساده نیست و تحقیقات تجربی دربارهاش هنوز کامل نیستند.
روشهای مختلفی برای استفاده عملی از ۲ ۸۸۳ مطرح شدهاند.
در نهایت بررسی میشود که آیا ۸۸۳۲ با مدلهایی مثل /2/۱۳0) کلاسیک یا نسخههای دیگر CAPM
تضاد دارد یا میتواند با آنها همزیستی داشته باشد.
فصل با پررسی کاربردها و مزایای ۲ ۸٩ به پایان میرسد.
صفحه 4:
APT
He APT 4b نوین برای تعیین قیمت داراییهاست و بر پایهی اصل قانون قیمت واحد
استوار است؛ یعنی اگر دو دارایی ویذگیهای مشابهی داشته باشند. نباید قیمت متفاوتی داشته
باشند.
برخلاف /2۸۳) که نیازمند فروض قویتری (مثل شکل خاص تابع مطلسوبیت سرمایه گذار)
است. ۸۲ با فروض سادهتری کار میکند.
تفاوت کلیدی:۲ ۵۳ نسیت به 2/۵۳ ع مومیتر و منعطفتر است.
قیمتگذاری در ۸٩۳۲ میتواند تحت تأثیر چندین عامل (فاکتور) باشد. نه فقط میانگین و
واریانس بازدهی.
صفحه 5:
فرض همگنی انتظارات ضروری است. این فرض که سرمایه گذاران از چارچوب میانگین - واریانس
استفاده میکنند با فرض دیگری جایگزین میشود که بر اساس آن یک فرایند ایجاد بازدهی بسرای اوراق
بهادار وجود دارد. در ۸۸۳۲ لازم است که بازده هر سهم رابطه خطی با مجموعه ای از شاخصها داشسته
باشد. این رابطه به صورت زیر نشان داده شده است:
عدم ۵ + رل رطج ۵1 + ره < راز
Fi بازده مورد انتظار سهام است در صورتى كه تمام شاخص ها برابر صفر باشند.
ذلك مقدار شاخص [ام است كه بر بازده سهام أ تأثير مى كذارد.
803 حساسيت بازده سهام أ به شاخص [ام است.
©* خطاى تصادفى با میانگین صفر و واریانس:۳ است.
صفحه 6:
فرض خطی بودن آنچنان که در نگاه اول به نظر می آید محدود کننده نیست هر یک از این شاخص ها
مى توانتد تابع غير خطى از يك متغير باشند كه ميتواند مجذور يك متغير لكاريتم آن يا هر تبديل غير
خطی که مناسب به نظر آید. باشد.
براى اينكه APT Jas بتواند کاملاًبازدهی اوراق بهادار را توضیح دهد. باید چند فرض مهم برقرارباشسد
(مثلاً شرایطی دربارهی ضرایب حساسیت سهام به شاخصها و رابطه بین بازدهها).
اگر این فروض برایتان آشناست. دلیلش این است که ۸۱۳۲ خیلی شبیه مدل چند شاخصی است که قبلاً
در فصل ۸ بررسی شده بود.
در اصل. ۸۸۳۲ همان مدل چند شاخصی است. اما با هدف توضیح تعادل در بازار: یعستی نشان میدهد
چطور میتوان با استفاده از اين مدل چند عاملی؛ به بازدههای مورد انتظار در بازار متعادل رسید.
در ادامه. ۸۸۳۲ به دو روش اثبات میشود:
با استفاده از منطق اقتصادی (برای درک شهودی).
با استفاده از ریاضی (برای دقت تحلیلی).
صفحه 7:
APT
اثبات این است که بازده مورد انتظار یک دارایی را میتوان با استفاده از یک مدل دو شاخصی و نظریه
محاسبه کرد.
مدل دو شاخصی:
مدل بازده هر دارایی ( ۴٩ ) به صورت زیر است:
فرمول
اگر یک سرمایه گذار اقدام به نگهداری سیدی کند که به خوبی متنوع شده باشد» ریسک پسماند آن به
سمت صفر میرود و فقط ریسک سیستماتیک مهم خواهد بود. در معادله بالا 0 0 و 0 بر ریسک
سیستماتیک سبد دارایی اثر میگذارند. از آنجا که فرض میشود سرمایه گذار فقط به ریسک و بازده مورد
انتظار توجه میکند بنابراین برای هر سبد دارایی به سه چیز نیاز دارد:
صفحه 8:
b,, b, سبد دارایی بازده مورد انتظار
۴ Me 1۵ ۸
Ve “1d 1۴ B
۲ ۲ 1۰ 0
این فرض که شاخصها با یکدیگر همبستگی ندارند خیلی ساده هر چند ضروری است. در
فصل ۸ نشان دادیم که مجموعه ای از شاخصهای همبسته را میتوان همواره تبدیل به
مجموعه ای از شاخصهای ناهمیسته کرد. نتایج به دست آمده بر اساس شاخصهای
ناهمبسته مشابه قبل است لیکن روابط ریاضی آن پیچیده تر است.
صفحه 9:
از مفاهیم چبر مینانيم .که یک صفجه توسط سه نقطه مشخص میشود همان,طور كفيك خط را قو نقطه
تعیین میکند معادله این صفحه در فضای و که این سه سبد را تعریف میکند عبارت است از:
فرمول
اگر سه سبد سرمایهگذاری 8 ۵۰ و ت) را داشته باشیم. ترکیب وزنی این سبدها با وزنهایی که
مجموعشان برابر ۱ باشد). باز هم روی همان صفحهای قرار میگیرند که اين سه سبد توصیف میکنند.
این یعنی:
هر ترکیب دلخواه از 5 :۸۵ و ) (مثلاً 1۲۰ 50 + 8 301 + "۵ باز هم سبدی روی این
صفحه خواهد بود.
اما اگر سبدی مائند ع] خارج از این صفحه باشد (یعتی بازده و ریسک آن طوری باشد که نتوان با ترکیب
5 ۰و به آن رسید). آن سبد با این سه سبد هوراستا نيست.
برای مثال. سبد ] دارای:
بازده مورد انتظار: 1۱۵
ضریبهای حساسیت (بنا): ۱۶ر۰ و عر»
صفحه 10:
حالا اگر بخواهیم سبدی مثل 0 بسازيم که ترکیبی از " و -) است و ویژگیهای مشابه ع] دارد. باید
بررسى كنيم آيا با وزندهى به 8 و 0) مىتوانيم به سبد ا برسيم يا نه.
در اينجا لازم است از معادله صفحه (يا فضاى سهبعدى) استفاده كنيم كه بر اساس 8 .8 و 0 ساخته
میشود. و ببینیم E bl )65 اين صفحه قرار دارد يا نه.
سپس میتوان دید که این سبد بر روی صفحه ای قرار دارد که توسط ۱۳۷۵ + ۷۷۵ داده می شود.
yD ons سبد ] ریسک یکسانی دارند. یعنی پتاها یا حساسیتشان به عوامل ریسک یکی ا
اما اگر بازده مورد انتظار این دو سبد متفاوت باشد. یک فرصت آربیتراژ به وجود میآید.
صفحه 11:
فرض کنید:
سبد (آ را میفروشید (یا فروش استقراضی انجام میدهید) و ۱۰۰ دلار
با همان ۱۰۰ دلار سبد ] را میخرید.
ریافت میکنید.
چون ریسک هر دو سبد برابر است اما بازده مورد انتظار ع] بیشتر از 0] است. شما:
هیچ ریسک اضافهای قبول نکردهاید.
هیچ سرمایه اولیهای نیاز نداشتهاید.
اما سود بیشتری کسب eS ge
اين خلاف قانون قیمت واحد است.
دو دارایی با ریسک یکسان, باید بازده یکسان
اگر چنین تفاوتی در بازده دیده شود. سرمایه گذاران همه سبد (] را میفروشند و سبد ع] را میخرند.
این باعث میشود:
قیمت سبد 0] کاهش یابد (بازدهش زیاد شود).
قیمت سبد ] افزايش یابد (بازدهش کم شود)؛
تا وقتی که بازدهها برابر شوند و فرصت آربیتراژ از بين برود.
صفحه 12:
APT
دوباره ۲ ۸٩۳ را با فرض اینکه بازدهیها توسط یک فرایند دو شاخصی ایجاد شود. استخراج می کنیم.
این روش به اندازه کافی غنی است و امکان تعمیم آن را به هر تعداد شاخص می دهد.
شاخصی را به صورت معادله (۲۰۱۶) نشان دادیم.
ابتدا میانگین معادله (۲-۱۶) را حساب کرده و نتيجه را از معادله (۲-۱۶) کم میکنیم : (۱۶-۵)
6+ (و-ولایط +( - )+ 1 راز
صفحه 13:
اینک شرط کافی برای اثبات ۸۸۳ اين است که در بازار به اندازه کافی اوراق بهادار وجود داشته باشد
به طوری که بتوان سبدی با ویژگیهای زیر تشکیل داد 0
شرط آخر مستلزم این است که ریسک پسماند تقریباً صفر باشد. رابطه اول بدان معناست که این
سبد دارایی مستلزم سرمایه گذاری صفر است. سایر رابطه ها دلالت بر آن دارند که اين سبد دارایی
بدون ریسک است. این لزم هیچ سرمایه گذاری و هیچ ریسکی نیست بنابراین میبایست
بازده مورد انتظار آن صفر باشد.
صفحه 14:
نظریه قیمت گذاری آربیتراژ (1 ۸۸۳ ) میگوید اگر دو سبد دارایی ریسک یکسانی داشته باشند. نباید بازده
مورد انتظلار متفاوتی داشته باشند. اگر چنین اتفاقی بیفتد. فرصتی برای آربیتراژ به وجود میآید؛ یمنی
سرمایه گذار میتواند سبدی با بازده بالاتر را بخرد و سبدی با بازده پایینتر را بفروشد (یا فروش استقراضی
) و بسدون نیاز بسه سرمایگذاری یا تحمسل ریسسک اضسافی؛ سود
این قانون به نام "قانون قیمت واحد" شناخته میشود.در مثالی که در متن آمده. دو سبد فرضی به نام 0
و ] بررسی میشوند. هر دو ریسک مشابهی دارند اما بازده سبد ] پیشتر اسست. در اين حالت.
سرمایهگذاران سبد م] را میفروشند و با همان پول سبد ] را میخرند و از اين تفاوت بازده سود میبرند.
این رفتار بازار باعث میشود قیمت سبدها طوری تغییر کند که بازدهها برابر شوند و فرصت آربيتراز از بين
برود. اين اصل. پایه نظریه ۲ ۸۳ است و نشان میدهد چگونه قیمتگذاری داراییها باید منصفانه و بدون
فرصت سود بدون ریسک باشد.
صفحه 15:
نقطه قوت اصلی نظریه قیمت گذاری آربیتراژ (1 ۸۸۳ ) اين است که بر پایه اصل بدون آربیتراژ بنا شده و
نیازمند شناسایی کل داراییهای ریسکی یا سبد بازار نیست. به همین دلیل. برای آزمون این مدل میتوان
تنها از یک زیرمجموعهای از اوراق بهاداره مثل سهام موجود در شاخص 561۳ یا بورس نیویورک اسستفاده
کرد. این انعطاف پذیری باعث شده بسیاری از پژوهشگران به جای آزمون کل بازاره فقط روی گروهی خاص
از داراییها تمرکز کنند و حتی برخی آزمونهای ails 50 523 CAPM آزمون ۸۱۳۲ چند عاملی هسستند.
با این Jl این عمومیت ۸۸۳۲ هم یک نقطه ضعف است. چون اگرچه اجازه میدهد تعادل را با استفاده
از مدل چندعاملی توضیح دهیم. اما نمی گوید کدام عوامل دقیقاً موترند یا اندازه و جهت تأثیر آنها
بنابراین در عمل, تفسیر نتایج و أزمون تجربى اين مدل دشوار مى شود و نياز به تحليل و
پیشفرضهای بیشتری دارد.
صفحه 16:
APT
تخمین و آزمون نظربه قیمتگذاری آربیتراژ ( ۸٩۴ ) چالشبرانگیز است. زیسرا این نظریسه صرفاً ساختار
کلی قیمتتگذاری داراییها را توضیح میدهد. نه جزئیات دقیق عواملی که روی بازده مورد انتظار
میگذارند. برخلاف برخی مدلهای دیگر, ۸۸۳۲ مشسخص نمیکنسد که چسه ویژگیهای اقتصادی یا
أثير
اطلاعات بنكادها بايد در مدل وارد شوند.به همين دليل: طراحى آزمونهاى تجربى براى 881 كار
سادهای
پژوهشگران باید خودشان عوامل موثر را شناسایی و وارد مدل کنند. که این کار باعث میشود تفسیر نتایج
وابسته به انتخاب آن عوامل باشد و امکان خطا یا تفسیرهای متفاوت وجود داشته باشد. در نتیجه. هرچ
یک چارچوب قدرتمند است: ولی آزمودن آن در عصل نیازمند تصميمكيرىها و فرضیات مهمی
ه متفیرهای موثر در بازدهی داراییهاست.
صفحه 17:
اين متن توضیح میدهد که در تحلیل عاملی (روش آماری برای شناسایی عوامل پنهان مؤثر بر دادهها)»
هدف اين است كه تعداد محدودى عامل (شاخص) بيدا شود که بتوانشد تا حد ممکن تغیسیرات یا
كوواريانسهاى باقيمانده بازدهها را كاهش دهن د. در اين روش. عوامل (2ها) و بارهاى عاملى (lad)
معرفى مىث ند قش آنها در ش کل گیری بازده برر بی مین د
برای تعیین تعداد مناسب عوامل, معمولاً بدصورت تجربى و تدريجى عمل مىشود: ابتدا مدل يك عاملى
بررسى مىشود. سيس دو عاملى. سه عاملى و .. تا زمانى كه مشخص شود عامل بعدى تتأثير زيادى بسر
توضیح ساختار داده ندارد (مثلاً کمتر از ۵۰ احتمال دارد كه عامل جديد بهبود معنىدارى ايجاد كند).
تانه (مثلاً 1/۵۰ يا ۱۰/
انتخاب این
edo بنابراین» تعیین تعداد عوامل مناسب
صفحه 18:
در تحلیل عاملی بسرای آزمون نظریه ۳۲ ابتدا با استفاده از دادههای بازده سسهام. مقادیر 0اها
(حساسیتها نسبت به عوامل) و خود عوامل (2ها) برآورد میشوند. برخلاف 2۸۳ که تنها یک عامل
(بتا نسبت به بازار) دارد. در APT باید تعداد مناسب عوامل نیز مشخص شود. این عوامل معمولاًترکیسبی
از بازده داراییها هستند و از میانگین وزنی بازدهها ساخته میشوند.
در مرحله بعد. آزمونی مشابه آزمون دوم فاما و مکبث (۱۹۷۳) انجام میشود. در اين آزمون برای هر دوره
زمانی تخمینهایی از بازده مورد انتظار و واریانس هر عامل به دست میآید. رول و راس (۱۹۸۰) اولین
کسانی بودند که اين روش را به کار گرفتند. تحلیسل عاملی از نظر ریاضی سادهتر از بسرخی روشهای
پیچیده آماری است اما نتایجی مشابه با روشهای رگرسیون حسداقل مربعات تعمیمیافته (گات)) اراشه
میدهد.
صفحه 19:
در استفاده از تحلیل عاملی برای آزمون yl APT به جند نكته مهم توجه كرد. اول اينكه. مانند مدل
CAPM خطاى برآورد در ضرايب حساسيت (0ها يا همان بتاها) وجود دارد, بنابراين آزمونهاى آمارى
فقط بهصورت تقریبی (مجانبی) معتبر هستند و نباید بیش از حد به دقت آنها اعتماد کرد.
سه مشکل خاص دیگر نیز در تحلیل عاملی وجود دارد:
علامت عوامل مشخص نیست: یعنی میتوان همزمان جهت مها و 0اها را معکوس کرد بدون اینکه
مدل تغییر کند.
مقیاس عوامل دلخواه است: مثلاً گر 2ها نصف شوند. ها متونند دو برابر شوند و باز هم مدل
همان باقی بماند.
ترتیب عوامل ثابت نیست؛ بنابراین در نمونههای مختلف. مثلاً عاملی که در یک نمونه عامل اول بوده.
ممکن است در نمونه دیگر عامل سوم باشد. این ویژگیها تفسیر نتایج تحلیل عاملی را دشوار میکند.
صفحه 20:
مزیت اصلی مدل ۸٩۳۲ به توانایی ما در تخمین دقیق و قابل استفاده آن در عمل بستگی دارد. اگرچه
۲ رز نظر تتوریک مدل خوبی است. اما اگر نتوان آن را بهدرستی اجرا و تخمین زد. در عمل بسراى
سرمایه گذاری بیفایده خواهد بود. تخمین این مدل معمولاً با استفاده از تحلیل عاملی انجام میشود که در
آنء هم عوامل مؤثر بر بازده و هم حساسیت هر دارایی نسبت به این عوامل شناسایی میشوندبا این حال.
تحلیل عاملی پیچیدگیهای ریاضی زیادی دارد و به همین دلیل معمولاً ققط میتوان روی تعداد محدودی
از داراییها T+ Ste) دارایی) انجامش داد.
پژوهشها (مثل کار دریمز فرند و گیولتکین) نشان دادهاند که تعداد عوامل معنادار با افزایش تعداد
داراییها بیشتر میشود. این یعنی عواملی که در یک گروه کشف میشوند. ممکن است در گروه
دیگر وجود نداشته باشند. و همین باعث میشود نتوان ۸۸۳۲ را بهراحتی برای کل بازار تعمیم داد.
صفحه 21:
۱- در بخش LE این فصل روش دیگری را پحث کردیم که در آن الگوی بتای صفر //۱۳/) می توانست
با نتایج رول و راس سازگار باشد.
۲- چن (۱۹۸۱) روشی را توصیف کرد که امکان میدهد ۸٩۲ در تعداد بزرگی از اوراق بهادار تخمین زده
و آزمون شود. به هر حال روش او که مستلزم تشکیل تعداد کوچکی از سبدهای اوراق بهادار بود و برمبنای
یک عامل اولیه قرار داشت توسط دریمز فرند و گیولتکین (۱۹۸۴) مورد تردید قرار گرفت بسرای تحلیسل
مناسب بودن این روش به ویژه مقادیر تخمیستی آن برای بسرخی از اوراق بهادار در برابر از دست دادن
اطلاعاتی که روش تجمیع سبد دارایی وی با آن درگیر است باید منتظر مطالعات بیشتر باشیم.
صفحه 22:
آزمونهای مختلف ۸٩۳۲ نتوانستند بهطور قاطع نشان دهند که این مدل از مدلهای دیگر بهتر
| پژوهشگران دریافتند که مدل چند عاملی ۸۸۳۲ بهتر از مدل یک عاملی عمل میکند. اما
قدرت توضیحی آن همچنان پایین بود. بهطوری که اثر واقعی عوامل ریسک بر قیمتگذاری داراییها
زیر سوال رفت.
اد دادند. هميشه تأثیر معناداری نداشتند.در برخی
در واقع. حتی پنج عاملی که رول و راس
آزمونها هم بررسی شد که آیا ریسک پسماند (ریسک خاص هر سهم که نباید روی قیمت تأثیر
بگذارد) در قيم تكذارى نقش دارد يا نه. نتایج نشان دادند که تقریباً هیچ شواهدی برای
قیمتگذاری این نوع ریسک وجود ندارد.
حتی معیارهایی مثل انحراف معیار و چولگی بازده سهام نیز تأثیر معناداری نشان ندادند. اگرچه
برخی از این عوامل به لحاظ آماری به عواملی که رول و راس معرفی کرده بودند. شباهت داشتند.
صفحه 23:
لهمن و مودست (۱۹۸۸) روشی ارائه دادند که در آن با تشکیل سبدهایی از داراییها که بازدهی آنها
عامل خاصی را تقلید میکرد و ریسک پسماند بسیار کمی داشت. توا اسیت سهام
عوامل مختلف را تخمین بزنند. آنها با این روش نشان دادن Ls ae APT J. میتوان
پدیدههایی را توضیح دهد که /۱۳۱/) استاندارد قادر به توضیح آن نیست. مانند تأثیر سود سهام بالاء
نوسان سهم, و اندازه شرکتبا این حال, در مورد مواردی مانندبازده مازاد شرکتهای کوچک یا اثر ژنویه.
اين مدل فقط تا حدی موفق است. در مجموع. نتایچ نشان میدهند که ۸۸۳۲ چند عاملی میتواند
جایگزین بهتری نسبت بسه //2/۳) ساده باشد. چون عوامل بیشتری را در نظر م ىكسيرد و تحليل
دقیقتری از بازدهها ارائه میدهد.
کونور و کوراچیک (۱۹۸۶) آزمونهای APT را با استفاده از روش اجزاء اصلی نامتقارن ارائه کردند که
توسط چمبرلین و راتچایلد (۱۹۸۱) پیشنهاد شده بود. آنها نتیجه گرفتدد که با پنج عامل میتواننضد
بازده مازاد بنگاههای کوچک و بازده مازاد ژانویه را بهتر از ۱۳۷/) بر اساس شاخص وزنی - ارزشی)
توضیح دهند.
صفحه 24:
مدل ۸٩۲ توانایی دارد با استفاده از تعداد کمی عامل. بسیاری از رفتارهای بازدهی را توضیح دهد که
CAPM Jan قادر به تبيين آنها نيست. أزمونهاى مختلف 851 در واقع ترکیسبی از بررسی نظریه و
روشهای آماری تحلیل عاملی هستند. اگرچه sles
وجود دارد که نشان میدهد بیش از دو عامل بر بازده اثر میگذارند و این عوامل در قیمتگذاری نیز نقش
این آزمونها همیشه یکسان نیستند. اما شواهدی
دارند. با پیشرفت روشهای آماری. درک بهستر و دقیقتری از عوامسل موثر و نصوه تشسکیل سبدهای
سرمایهگذاری ممکن شده است. اما هنوز ثبات این عوامل در گذر زمان بهطور کامل اثبات نشده است.
در بازار ژاپن: مدل ۸٩۳۲ آزمون شده و عملکرد بهستری نسبت به 2/۸۳۷ از خود نشسان داده اسست.
به خصوص در توضیح بازدههای گذشته و انتخاب اوراق بهادار, بسرای مشال, 59 CAPM as gulp
پیشبینی می کند سهام کوچک بازده کمتری دارند (بهخاطر بتای کمتر)؛ در واقع مشاهده شده که سیام
کوچک بازده بیشتری دارند. اين ناهماهنگی» ضعف مدل ۸۳۷ را نشسان میدهد و برتری مسدل
چندعاملی ۸۸۳۲ را برجسته میکند.
صفحه 25:
Jao چندعاملی ۸۵۳۲ نهتنها در توضیح بازدهها بهتر عمل میکند. بلکه برای تشکیل صندوقهای شاخص
و سبدهای پوشش ریسک (0601019) نیز مناسبتر است. بهویژه برای استفاده در بازار ابزار مشستقه
مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله. به همین دلیل. در ژاپن نیز ماننشد بسیاری از كشورهاء 881 در
سطح صنعت بهعنوان جایگزینی قوی برای مدل سنتی 2۸۸۳ به کار گرفته میشود.
APT
اگر بتوانیم از پیش عوامل یا ویژگیهایی را که بر بازده سهام اثر میگذارند شناسایی کنیم؛ فرآیند
تخمین مدلها بسیار سادهتر میشسود. با اين حال, بين يزوهش كران دانشكاهى و تحليلكران بازار
اختلافنظر وجود دارد که آيا اين عوامل بايد بر اساس نظريه از قبل تعيين شوند يا صرفاً با روشهای
تجربی استخراج شوند. رول و راس (۱۹۸۰) تأکید میکنند که بدون یک نظريه پشتیبان, نتايج تجربى
ضعیف و تفسیر آنها دشوار خواهد بود. چرا که مدل ۲ ۸۸ اطلاعاتی درباره انسدازه یا جهت اثر عوامل
نمیدهد. در حالىكه در مدل CAPM نظریه واضحتری درباره نقش و اندازه بتا وجود دارد.
صفحه 26:
برای حل این چالش. باید ابتدا یک نظریه داشته باشیم که مشخص کنسد کسدام عوامل واقعاًبازده اوراق
بهادار را تعیین میکنند. در نبود چنین نظریهای. سه رویکرد تجربی برای تصیین این عوامل استفاده
میشود: استفاده از ویژگیهای بنگاهها (مانند اندازه شرکت. نسبت سودآوری و ..)؛ استفاده از شاخصهای
اقتصاد کلان (مثل نرخ بهره» تورم و ...4 و در نهایت ساختن سبدهایی از داراییها که بازده آنها نماینده
عوامل مختلف باشد. این رویکردها تلاش میکنند بهجای نظریه. از دادههای واقعی برای شناخت عوامل
مؤثر بر بازده کمک بگيرند.
در ادامه مباحث قبل. اشاره شد که اگر بتوانیم ویژگیهایی را که واقعا بر بازده سهام تأثیر میگذارند از
پیش مشخص کنیم: تحلیل مدلها بسیار سادهتر خواهد ۵
روشهایی مثل تحلیل عاملی حداکثر درستنمایی. همزمان هم عوامل اثرگذار و هم حساسیت هر دارایی
نسبت به این عوامل را شناسایی کنیم. اگر این ویژگیها مشخص باشند. آنگاه میتوان در هر دوره زمانی
قیمت بازار آن ویژگیها را نیز به شکل نسبتاً دقیقی اندزهگیری کرد.
- در این حالت: میتسوانيم با استفاده از
صفحه 27:
ا.انتخاب متغیرهای اقتصادی مهم:
چن رول و راس معتقد بودند که بازده سهام تحت تأثیر ععواملی است که يا بسر جریانهای نقدی آتی
شرکتها اثر میگذارنده یا بر ارزش گذاری اين جریانهای نقدی توسط سرمایهگذاران. بسر اين اساسء ينج
متغفیر کلیدی زیر را انتخاب کردند:
تورم: تأثیر بر نرخ تنزیل و ارزش جریانهای نقدی.
ساختار زمانی نرخ بهره: تأثیر متفاوت نرخهای بهره کوتامدت و بلندمدت بر ارزش پرداختهای آتی.
صرف ریسک: تفاوت بین بازده اوراق مطمئن و پرریسک بهعنوان معیار درک بازار از ریسک.
تولید صنعتی: نشاندهنده شرایط اقتصادی و فرصتهای سرمایهگذاری.
نرخ بهره واقعی یا تورم پیشبینینشده
صفحه 28:
۲. همیستگی عوامل اقتصاد کلان با عوامل تحلیل عاملی:
آنها بررسی کردند که آیا این متفیرهای اقتصاد کلان با عواملی که در تحلیل عاملی رول و راس قبلا
شناسایی کرده بودند همبستگی دارند یا نه. نتیجه نشان داد که همبستگی معناداری وجود دارد. یعنی
عوامل اقتصاد کلان میتانند نماینده خوبی برای عوامل پنهان تحلیل عاملی باشند.
۳ پایداری رابطه در زمان:
آزمایشهای بعدی نشان دادند که رابطه بین این عوامل اقتصاد کلان و بازده سهام در دورههای بعدی
نیز پابرجاست. این نشان میدهد که این عوامل نقش واقعی در توضیح بازده بازار دارند. نه فقط
تصادفی یا محدود به یک دوره خاص.
صفحه 29:
۴ روش آزمون شبیه فاما و مکبث:
در ادامهء مانند روش فاما و مکبث. آنها در دو مرحله عمل کردند:
در مرحله اول. حساسیت (بتا) هر سهم به متفیرهای اقتصاد کلان با رگرسیون زمانی محاسبه شد.
در مرحله دوم. قیمتهای بازاری اين ریسکها از طریق رگرسیون مقطعی برای هر ماه برآورد گردید.
اين پژوهش یکی از تلاشهای مهم برای پیوند دادن تئوری ۸۸۳۲ با دادههای واقعی اقتصاد کلان و
سنجش تجربی آن بود.
APT
oF رول و راس به این نتیجه رسیدند کسه متفیرهای کلان اقتصادی در قیمتگسذاری دارا
نقش معناداری دارند. با اين حال, وقتی بای هر سبد دارایی (یسنی حساسیت آن به عوامل) را
بهعنوان یک متفیر اضافی در کنار متغیرهای کلان وارد مدل کردند. مشخص شد كه اين بتاها در
تحلیل مقطعی (مرحله دوم رگرسیون) تأثیر معناداری ندارند.
صفحه 30:
اگرچه آنها نتوانستند با قطعیت بگویند که کدام متفیرها دقیقً بهعنوان عوامل اصلی قیمتگذاری داراییها
باید در نظر گرفته شوند. ولی تلاششان یک گام مهم در مسیر ترکیب نظریه ۸٩۳ با دادههای واقعی اقتصادی
ol oy کار پایهای برای پژوهشهای بعدی ایجاد کرد.
دو محقق به نامهای بارمیستر و مکلروی ادامهدهنده اين مسیر پودند و سعی کردند آزمونهای مسدل
۲و CAPM را با هم تلفیق کنند. آنها از یک مدل پنجعاملی استفاده کردند که در فصل هشتم
نیز به آن اشاره شده است.
صفحه 31:
پنج شاخص مورد استفاده آنها عبارت بودند از:
ريسك نكول: اختلاف بازده بين اوراق قرضه دولتى و شركتى.
صرف زمانی: اختلاف بازده بین اوراق بلندمدت دولتی و اسناد خزانه کوتاهمدت,
کاهش قدرت خرید: تفاوت بین تورم پیشبینیشده و واقعی.
در فروش مورد انتظار.
باؤده بازار: بخشى از بزده که توسط چهار عامل قبلی توضیح داده نمیشود و بعنوان متفیر جانشین
برای عوامل مشاهدهنشده لحاظ شده است. این عامل از طریق پسماندهای رگرسیون یک سبد متنوع از
شاخص 56/۲ بهدست آمده است.
صفحه 32:
یکی از روشها برای توضیح بازدهی داراییها این اسست کسه بهجای شناسایی مستقیم عوامل پنهان»
مجموعهای از سبدهای دارایی را بهعنوان نماینده این عوامل انتخاب کنیم. اين سبدها ممکن است خودشان
در سبد بازار حضور داشته باشند یا نداشته باشند. ولی با توجه به شناخت قبلی از بازار یا اقتصاد میتوانند
نشاندهنده نیروهای اثرگذار بر بازده باشند.
الگوی پیشنهادی فاما و فرنج:
فاما و فرنچ (۱۹۹۳) این رویکرد را به کار گرفتند و یک مدل چندعاملی ارائه دادند که از ترکیب بازده
بازار و چند سبد دیگر برای توضیح بازدهی سهام و اوراق قرضه استفاده میکند. اين سبدهاء بر اساس
ویژگیهایی مانند اندازه شرکت يا نسبت ارزش دفتری به قیمت سهام انتخاب شدهاند.
صفحه 33:
معرفی عوامل سهام:
سه عامل اصلی مربوط به سهام که در مدل فاما و فرنج استفاده شده عبارتند ازء
الف) 518 (کوچک منهای بزرگ): تفاوت بازده بین سهام شرکتهای کوچک و بزرگ.
ب) HML ارزش دفتری بالا منهای پایین): تفاوت بازده بین سهام با نسبت ارزش دفتری به قیمت
بالا و پایین.
ج) بازده بازار سهام.
عوامل مرتبط با اوراق قرضه:
آنها همچنین دو عامل ديكر برا اوراق قرضه در نظر كرفتند:تفاوت بازده بين اوراق قرضه بلندمدت
دولتى و اسناد خزانه كوتاهممدت (نماينده صرف زمانى).تفاوت بازده بين اوراق قرضه شركتهاى
ريسكى و اوراق قرضه با كيفيت بالاتر (نماينده صرف ريسك اعتباری)این مدلها نشان مىدهند كه
بازدهی دارايىها تحت تأثير عواملى فراتر از صرفاً بتاى بازار هستند و نقش اندازه. ارزش دفترى و
ريسكهاى زمانى و اعتبارى نيز در آنها مهم است.
صفحه 34:
نویسندگان اشاره میکنند که روش فاما و فرنج با روش پژوهشگرانی مانند لهمن» مودست. هابرمن و
دیگران متفاوت است. در روشهای آنها از تحلیل عاملی برای شناسایی متفیرهای اقتصادی کلیدی
استفاده شده و سپس سبدهایی ساخته میشود که با اين عوامل همراستا هستند. در حالیکه فاما و فرنج
با تمرکز بر سبدهای دارایی خاص, سعی دارند این عوامل را به شکل تجربی وارد مدل کنند.
استفاده از سبدهای دارایی به عنوان عوامل:
در مطالعاتی مثل کارهای التون. گروبر و همکاران. سعی شده مدلی از ۲ ۸٩۳ ساخته شود که
شاخصها در واقع خودشان سبد دارایی باشند. بهجای بررسی مستقیم متفیرهای اقتصاد کلان. تفاوت
بازدهی بین سبدهای مختلف (مثلاً سبد سهام کوچک و بزرگ) بهعنوان عوامل در نظر گرفته میشود.
صفحه 35:
تفسیر سبدها بهجای متغیرهای کلاسیک:
نویسندگان مطرح میکنند که اینکه این متغیرها را شاخص اقتصادی بنامیم یا سبد دارایی؛ بیشتر
موضوعی سلیقهای است. برای مثال, فاما و فرنج اندازه شرکتها را نه بهصورت دلاری بلکه از طریق
بازده یک سید دارایی مبتنی بر اندازه وارد مدل كردداند. بتابراين: عامل اندازة در مدل آنها دیگر یک
متفیر مستقل کلاسیک نیست بلکه نمایانگر حساسیت به یک عامل پرتفویی است.
مزیت بزرگ این روش:
فاما و فرنج با تبدیل ویژگیهایی مانند اندازه و نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار به سبدهایی با
ردهی مشخص, توانستهاند اين عوامل را هم در دادههای مقطعی و هم در سریهای زمانی بررسی
کنند. این انعطاف پذیری Jos oad Gel آنها قویتر و قابل آزمونتر باشد.
صفحه 36:
نتایج تجربی مدل فاما و فرنچ:
نتایج حاصل از آزمونهای فاما و فرنج نشان مىدهد كه عرض از مبدأ سریهای زمانی بازده مازاد
همخوانی دارد. آنها نتیجه گرفتند که پنج عاملی که ۸۸۳۲ برابر با صفر است. که با پیشبینیهای
استفاده کردهاند. دو موضوع را به خوبی توضیح میدهند:
)١ تغییرات مشترک در بازده داراییهاء و
۲) تفاوت میانگین بازدهها در دادههای مقطعی.
.این یعنی مدل آنها در توضیح بازده مورد انتظار موفق عمل کرده است
صفحه 37:
۸ و ۸۳۲
پیش از ادامه بررسی مدلهای ۸۸۳۲ میبایست بحثی درباره اين واقعیت داشته باشیم که مدل APT
و در حقیقت مدل چند عاملی که در آن یک یا بیش از یک عامل قیمت گذاری می شود ضرورتاً با
مدل شارپ - لینتتر موسین یا هر یک از شکلهای دیگر ۸۵۴/۷ ناسازگار نیست.
- اینکه کدامیک از این روشها اندازه گیری مستقیم ُأ0اها از اندزه بنگاه یا تخمین آن از رگرسیون
بهتر هستند یک موضوع تحقیق تجربی است.
این در واقع یک شکل چند متفیری از روش بلک جنس و شولز (۱۹۷۲) است که در فصل پائزدهم
پررسی شد.
صفحه 38:
مدل فاما و فرنج دارای شباهتهایی با مدلهایی است که قبلاً معرفی شدند؛ مانند مدل چن؛ رول و راس
یا مطالعات بارمیستر و مکلروی. همگی این مدلها سعی دارند متقیرهایی را برای توضیح بازده اوراق
بهادار انتخاب کنند -- چه به صورت متغیرهای کلان اقتصادی و چه سبدهای دارایی, اما نحوه انتخاب و
کاربرد این متفیرها متفاوت است.
اينكه ما بكوييم فلان متغير يك عامل اقتصاد كلان است يا يك سبد دارايى (مثلاً تفاوت بازده بين دو نوع
سهام یا اوراق»: بيشتر به ديدكاه و سليقه تحليلكر بستكى دارد. زيرا كاهى يك شاخص كلان اقتصادى را
مىتوان از طريق بازده یک سبد خاص از داراییها نیز نمایندگی کرد.
صفحه 39:
تفاوت بزرگ مدل فاما و فرنچ با مدل شارپ:
در مدل شارپ. مثلاً "اندازه شرکت " بهصورت یک ویذگی عددی (مثل ارزش بازار به دلار) وارد مدل
میشود و سپس در معادله رگرسیون برای برآورد ضریب آن استفاده میشود.
اما در مدل فاما و فرنچ. اندازه دیگر بهصورت یک عدد وارد مدل نمیشود. بلکه سبدی از سهام با
اندازههای خاص (مثلاٌ کوچک یا بزرگ) ساخته میشود و بازده اين سبد بدعنوان نماينده عامل "اندازه"
استفاده میگردد. بتابراین» عامل اندازه در اين مدل به شکل بازده یک پرتفوی خاص تعریف میشود. نه
یک متغیر عددی سنتی,
این مدل این امکان را فراهم میکند که عوامل را هم در سریهای زمانی (زمانبندی بازدهها) و هم در
دادههای مقطعی (تفاوت بین داراییها در یک زمان خاص) بررسی کنیم. بهویژه اينکه اگر عرض از مبدأ
بازدههای مازاد برابر صفر باشد (یعنی ۸٩۳۲ برقرار باشد): مدل فاما و فرنج باید عملکرد خوبی در
توضیح بازدهی داشته باشد.
صفحه 40:
مدل ۲ ۸٩۳ بهعتوان یکی از جدیدترین و امیدوار کنندهترین نظریهها بسرای تبسیین بازده داراییها معرفی
شده است.
این مدل نسبت به ۱۳۱/)انعطافپذیری بیشتری دارد (مبتنی بر چند عامل بهجای تنها یک عامل بازار»
توصیف کاملتری از بازدههای نسبی بین اوراق بهادار ارائه میدهد
مطالعات اخیر. دو رویکرد برای مدلسازی عوامل موثر بر بازدهی را استفاده کردهاند:
استفاده از متغیرهای اقتصاد کلان (مثل تورم. تولید صنعتی, نرخ بهره. صرف ریسک)
استفاده از سبدهای دارایی خاص (مثل سهام کوچک در برابر بزرگ يا ارزش در برابر رشد)
هر دو رویکرد موفق شدهاند مجموعهای از عوامل را شناسایی کنند که:
بر بازده میانگین داراییها اثرگذارند
از نظر قیمت گذاری در بازار معنادارند
.CAPM ays
ار متفاوتی در تبیین بازدهها نشان میدهند
صفحه 41:
در عین حال, نباید صرفاً به موفقیت تجربی ٩۳ دل بست.
ممکن است:بازار به درستی تعریف نشده باشد (یعنی مدل ۸۳۷ با بازار نادرست آزموده شده)پسماند
مدل بازار + عوامل دیگر در واقع نمایندهای پنهان برای بازار حقیقی باشند. نه شواهدی علیه GICAPM
نگرانی یادآور این نکته است که موفقیت /٩۳۲ ممکن است به دلیل خطاهای مفهومی در آزمون
881/1 باشد. نه برتری قطلعی ۸۵۳۳
نتیجه گیری کاربردی: چرا ۲ ۸۸۳ با وجود پیچیدگیاش مفید است؟
با وجود بيجي دكىهاى مفهومى و محاسباتى بيشتر نسبت به 5101© مدل :851 از نظر تجربى:
عملکرد بهتری در توضیح بازدهها داشته
سازگاری بیشتری با دادههای واقعی بازار نشان داده
به همین دلیل. علیرغم پیچیدهتر بودن. ۸٩۲ در سطح تجربی و کاربردی ارزشمندتر تلقی میشود.
صفحه 42:
ن همه زحمت برای
سوال را
«چرا با وجود سادگی CAPM باید سراغ مدل پیچیده ۸۵۵۳۲ رفت؟
پاسخ:چون بازار واقعی پیچیدهتر از فرضیات ساده 2۳۱۷ است و مدل ۸٩۳۲ بهتر میتواند:
بازدههای واقعی را پیشبینی کنداثر چندین عامل مختلف را همزمان بررسی کنددر عمل به مدیران
سرمایه گذاری دید دقیقتری بدهد.
اگرچه پیچیدهتر است. اما بازتاب بهتری از واقعیتهای بازار ارائه میدهد.
این مدل, به ویژه در ترکیب با دادههای واقعی, برای تحلیل سرمایه گذاری مدرن و مدیریت پرتفو ایزار
ارزشمندی است-۵1۱ 6۷ اگر گاهی برخی عوامل پنهان صرفاً جانشین نادقیق بازار باشند.
صفحه 43:
APT
استفاده روزافزون در صنعت مالینهادهای مالی. شرکتهای کارگزاری و مشاوران سرمایه گذاری در حال
توسعه مدلهای اختصاصی چند شاخصی خود هستند.این مدلها ابزارهای تحلیلی مهمی در فرایند
انتخاب اوراق بهاداره ارزیابی عملکرد و کنترل ریسک محسوب میشوند.
چرا؟
مدلهای چند شاخصی در مقایسه با مدلهای سنتی (مثل iiss cco (CAPM
آثر چندین عامل اقتصادی و بازار را همزمان بررسی کنند
سبد را نسبت به انواع خاصی از ریسکهای سیستماتیک به خوبی حساس یا ایمن کنند
صفحه 44:
بايش و مديريت بهتر ريسك
يكى از مزاياى كليدى اين مدلهاء امكان يايش ريسكهاى خاص است:
سرمایه گذار میتواند:
حساسیت پرتفو به متفیرهایی مثل نرخ بهره. تورم.اندازه شرکت. ارزش بازار و
نسبت به ریسکهایی که برایش اهمیت دارد. پوشش ایجاد کند (مثلاً کاهش حساسیت سبد به تورم)
نتیجه عملی: بهبود تصمیمگیری سرمایه گذاری
با اين ابزارهاء تصمیم گیری سرمایه گذار:
هدفمند تر میشود (با توجه به عوامل خاص بازار یا اقتصاد)
امکان تنظیم سبد دارایی بهصورت فعال و دقیقتر فراهم میگردد
به جای انکابه تنها یک شاخص بازار (مثل شاخص کل یا 564۳50) از ترکیبی از عوامسل موثر بهسره
میبرد
صفحه 45:
نتیجه گیری کلیدی:
مدلهای چند شاخصی (مثل ۸۳۲ از ابزارهای حیاتی در سرمایه گذاری مدرن هستند. زیرا نه:
بازدهی را بهتر توضیح میدهند. بلکه امکان مدیریت فعال ریسک و پاسخ به تغییرات کلان اقتصادی را نیز
فراهم میسازند.
صفحه 46:
مدلهای چند شاخصی میتوانند نقشی کلیدی در بهبود مديريت غير فعال سبدهاى
سرمایه گذاری ایفا کنند. بهویژه در طراحی سبدهایی که هدف آنها دنبال کردن یک
شاخص خاص است. برخلاف روشهای سنتی که سهام را Bo بر اساس وزن آنها در
شاخص خریداری میکنند. استفاده از مدلهای چند شاخصی این امکان را فراهم
میکند که با انتخاب تعداد کمتری از سهام و توجه به عوامل موثر بر بازدهی مانند تورم
يا شوکهای اقتصادی, سبدی تشکیل شود که نوسانات بازدهی مشابه شاخص اصلی
داشته باشد. اين روش بهویژه زمانی سودمند است که دنبال کردن دقیق شاخص به دلیل
وجود سهام کوچکتر و نقدشوندگی پایین» پرهزینه یا دشوار باشد.
صفحه 47:
علاوه بر این مدلهای چند شاخصی به سرمایهگذاران کمک میکنند تا منبع اصلی
ریسک و بازدهی شاخص را بهستر درک کرده و سبدهایی طراحی کند + از نظ
اسیت به عوامل کلان اقتصادی با شاخص هدف هماهنگی بیشتری داشته باشند. در
حالى كه مدل تى شاخصى فرض مىكند همه تفاوتها ناشى از نگ عامل بازار هستند:
مدل جند شاخصى نشان مىدهد كه حتى اكر دو سهم در كل نسبت به شاخص واكنش
نشان دهند. ممکن ا اسیتهای متفاوتی نسبت به عوامل خاص مشل
رشد فروش يا تورم داشته باشند. بنابراین» بسرای پیروی دقیقتر از شاخص در شرایط
انی
اقتصادی متغفیر, استفاده از مدل چند شاخصی دقیقتر و کارآمدتر است.
صفحه 48:
یکی از کاربردهای مهم این مدلهاء در تشکیل سیدهای کوچک اما موثر بسرای معاملات
آربیتراژی در قراردادهای آتی و اخنیار معامله است؛ زیرا سبدهایی که مرتباً خرید و
فروش میشوند باید از تعداد محدودی سهام تشکیل شوند. مدل چند شاخصی به دلیل
در نظر گرفتن عوامل مختلف ریسک. در این شرایط انعطاف پذیری و دقت بیشستری
نسبت به مدل تک شاخصی فراهم میکند. همچنین وقلتی برخی سهام به دلایل
اجتماعی یا مدیریتی (مثلاً سهام دخانیات يا قمار) از سبد حذف میشوند. مدل چند
شاخصی میتواند با تعدیل سایر عوامل, همچنان تطابق خوبی با شاخص مورد نظر حفظ
کند.
صفحه 49:
در شرایط خاص دیگر» ممکن است سرمایهگذار بخواهد صرفاً از مجم وعهای خاص از
سهام استفاده کند. چه به دلایل تجاری, چه مالیاتی. یا به خاطر ساختار مالکیت بنگاهها
(ماند زاين).
در چنین حالتی. چالش اصلی یافتن سبدی است که در عین تطبیق با شاخص هدفه
فقط شامل همان مجموعه محدود از سهام باشد. از آنجا که اين سهام ممکن است نسبت
به عوامل مختلف اقتصادی حساسیت متفاوتی نسبت به کل شاخص داشته باشند.
استفاده از مدل چند شاخصی که قادر به شناسایی و لحاظ کردن این تفاوتهاست. برای
حفظ دقت در پیروی از شاخص ضروری خواهد بود.
صفحه 50:
مدلهای چند شاخصی مشابه کاربردی که در مدیریت غیر فعال دارند. به کار گرفته میشوند اما با هدفی
متفاوت: اینبار برای اتخاذ موقعیتهای استراتژیک بسر اساس پیشبینیهای خاص از عوامسل اقتصادی.
مزیت اصلی مدل چند شاخصی نسبت به مدل تک شاخصی این است که امکسان شرطبندی بر اساس
تغییرات پیشبینینشده در عوامل کلیدی (مثل تورم یا نرخ بهره) را فراهم میکند. بسه عنوان مشال» اگر
سرمایه گذار انتظار داشته باشد که نرخ تسورم بیش از پیشبیسنی بازار افزایش یابد. میتواند سبدی از
داراییها را انتخاب کند که حساسیت بیشتری به تورم نسبت به شاخص 56,۳ داشته باشد.
وقتی تعداد بیشتری از شاخصها یا عوامل در مدل گنجان ده شوند: سرمایهگذار میتواند موقعیتهای
فعالتری را اتخاذ کند. این انعطافپذیری به او اجازه میدهد تا به صورت هدفمند در برابر تفییرات
پیشبینیشده در متفیرهای اقتصادی واکنش نشان دهد و سبد دارایی خود را بر اساس تحلیل دقیقتری
از ریسکها و بازدههای مورد انتظار تنظیم کند. به این ترتیب؛ مدلهای چند شاخصی ابزاری قدرتمتد
برای بهبود تصمیم گیریهای سرمایه گذاری در شرایط عدم اطمینان اقتصادی فراهم میآورند.
صفحه 51:
در این بخش. ابتدا فرض میشود که شاخص 964۳ نماینده مناسبی برای بازار است. هرچند این تحلیل میتواند به
سایر شاخصها نیز تعمیم يابد. در ادامه. ستاریویی فرضی بررسی میشود کسه در آن یسک تحلیلگر بي شبيستى م ىكند
فروش شرکتها یک درصد بیش از مقدار مورد انتظار بازار افزايش خواهد يافت. بر اين اساس. او حساسيت سبد مورد
نظر نسبت به عامل فروش را از ۱2۷۱ به ١7ر؟ افزايش مىدهد. با استفاده از مدل ۸۸۳۲ و با فرض ایتکه ضریب مربوط
به فروش برابر ۱۴٩ باشد. این افزایش حساسیت باعث میشود که بازده مورد انتظار سبد بسه مسیزان ۰۷۴۵ درصد
افزایش یابد. از کل افزایش ۲۲۱ درصدی بازده, ۵ر۰ درصد آن به دلیل تغییر حساسیت نسبت به عامل فروش است که
معمولاً به آن بازدهی تعدیلشده بر حسب ریسک گفته میشود.
در پایان. تأکید میشود که مدلهای چند شاخصی و ۲ ۸٩۳ مشابه مسدل تک شاخصی در فرآیندهای مسدیریت سبد
دارایی به کار میروند. اما برخلاف 2۸۳/۷ که تمرکزش بر انتخاب سبدهای بهینه براساس عملکرد اوراق منفرد اسست.
در این مدلها از تحلیلهای پیشبینی شده (نظیر تحلیل تحلیل گران) و دادههای تاریخی برای تخمین بازده مورد انتظار
و کوواریانس بین داراییها استفاده میشود. این رویکرد انعطاففپذیرتر و واقع گراینهتر نسبت به مدلهای کلاسیک است
و به سرمایه گذار اجازه میدهد ریسکها را با دقت بیشتری مدیربت کند.
صفحه 52:
CAPM APT
اگر مدل ۸٩۳۲ نظریه قیمتگذاری آربیتراژ) مدل تعادلی صحیحتری نسبت به CAPM باشد. استفاده از
۷ میتواند منجر به خطاهای جدی در تحلیل ریسک و بازده شود. بهویژه. سهامی که بتای یکسانی
نسبت به بازار دارند ولی حساسیتهای متفاوتی به عوامل دیگر (مانند رشد اقتصادی. تسورم و نرخ بهسره)
دارند. به اشتباه دارای ریسک مشابه در نظر گرفته میشوند. CAPM اين تفاوتها را نادیسده میگیرد و
بازده مورد انتظار آنها را یکسان تخمین میزند. در حالی که در واقعیت. سهامی با حساسیت بالاتر بسه
عواملی مثل رشد اقتصادی باید بازده بیشتری داشته باشند.
اگر رشد اقتصادی عامل تأثیرگذار مثبتی در مدل ۸۸۳۲ باشد (یعنی دارای قیمت عامل مثبت). سهامی که نسبت بسه
رشد حساسترند باید بازده مورد انتظار بالاتری داشته باشند. ۵۳۷ اما این تفاوت را نادیسده میگیرد (مگر اینکه
بخشی از آن در بتای بازار گنجانده شود بنابراین اين سهام کمتر از حد قیمتگذاری میشوند و روی نمودار در بالای
خط بازار اوراق بهادار (Security Market Line) قرار میگيرند. بهطور کلی. هر سهمی که نسبت بسه عوامل
خارج از مدل ules CAPM باشد. ممکن است در این مدل یا بیش از حد یا کمتر از حد قیمت گذاری شود.
صفحه 53:
آخرین کاربرد مهم مدلهای چند شاخصی و ۲ 2 ارزشیابی عملکرد سبد دارایی است.
در این زمینه. مدل ٩۳۲ نشان میدهصد که بازده موره انتظار یسک سبد تنها ٍ
اسیت آن به بازار وابسته نیست. بلکه به حساسیت آن نسبت به عوامل کلیدی
دیگری مانند رشد فروش و تورم نیز بستگی دارد.
اگر این عوامل در ارزیابی عملکرد نادیده گرفته شوند. نمیتوان عملکرد واقعی مدیر سبد
را به درستی تحلیل کرد یا آن را به تصمیمات مدیریتی وی نسبت داد. اين موضوع
میتواند منجر به نتیجهگیری نادرست درباره توانایی و مهارت مدیران سرمایهگذاری
شود.
صفحه 54:
در این فصل موارد زیر را مرور کردیم
۱- مفاهیم جدید قیمت گذاری آربیتراژ
۲ روبکردهای مختلف به تخمین مدلهای فیمت گذاری آربیتراژ
برخی استفاده ها از مدلهای فیمت گذاری آربیتراژ
شواهد قابل توجهی در مورد مناسب بودن مدلهای قیمت گذاری آربیتراژ ارائه شد.
صفحه 55:
