صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
:شيخ مفيد (هنشاء علم طب)
طب دانشى است درست كه آكاهى از آن امرى ثابت است و راه
دسترسى بدان نيز وحى است. آكاهان به اين دانش» آن را قنها از
بيامبران بهره كرفته اند جه آن كه نه براى آكاهى يافتن از حقيقت
بیماری» جز به کمک سمع (ادله نقلی) راهی هست و نه برای آگاه
شدن به درمان؛ راهی جز توفیق.
بدین سان» ثابت می شود که دگانه راه این آگاهی» شنبدن از همان
خدانی است که به همه نهفته ها آگاه است.
صفحه 4:
>" ۳
تعدد واژه ها
طب قر آنی
طب الشیعه
طب الصادق(ع)
طب النبوی(ص)
طب الائمه(ع)
صفحه 5:
۰«پچض۰»۰ظ۸۹»آ۰۹»۰ء»۰ء»۰ظ۰ء»۰ء»۰ء۰»۰ء۰ءضس۰س۰۸۰ژءةژءچس۰۲۰۲۰ظ۸+ء۸ء«س۰ط(«آ(آ«آ"آ"آاساس سس
تعريف طب اسلا
مجموعه تعاليم مربوط به حفظ سلامت يا درمان
بيماريهاى جسم و روح كه در قرآن كريم با
كلام معصومينيم اسلام مورد اشاره قرار كر فته
است .
صفحه 6:
صفحه 7:
I
كستره طب اسلامى؟
وحى(كتاب و عترت) )١
جايكاه عقل؟
تفاوت با اخباريكرى؟
۲) وحی + دستاوردهای نجاتبخش بشری
(جراحی قلب/ واکسیناسیون و (sone
صفحه 8:
OO _
دستاوردهای نحاتبخش بشری؟
«علینا بالاصول و علیکم بالتفریع»
3 سفارش به طلب علم
3 قرآن کریم : نجات جان یک نفر- نجات همه انسان ها
صفحه 9:
= So oled
- شرط لازم ولى غير كافى
- جواز اكل ميته
7 نجات از مرگ
7 در حد ضرورت
گوشت مردار + تغذیه اسلامی
فتیجه: امروزه شاید مجبور به استفاده از برخی روش های پیشگیری یا
درمانی در طب رایج باشیم اما این اضطرار جواز استفاده همیشگی از آن
lu oat goa et جزء طب اسلامى منظور کرد
)
ot:
صفحه 10:
«طب عرب در ۶ جیز است:
حجامت؛ حقنه» حمام سعوط قی» شربت عسل و
آخرین درمان داغ کردن است و چه بسا نوره کشیدن
نیز به آن اضافه شود »
صفحه 11:
13 است
«گروهی از افصار نزد رسول خدا لاله علیه و آله رفتتد و گفتند ای لسر كنا
ما را همسایهای است که از درد دل می‌نالد.آیا اجازه می‌دهی که او را درمان کنیم؟
پیغمبر فرمود: با چه او را درمان می‌کنید؟ گفتند: مردی یهودی است در نزد ما که
این درد را درمان می‌کند. فرمود با چه؟ گفتند: شکم را می‌شکافد و چیزی از میان
آن بیرون می‌آورد. پیغمبر خدا را این امر ناخوش آمد. برای بار دوم و سوم از حضرت
اجازه خواستند. پینمبر فرمود هرچه می‌خواهید بکنید. آنان بهودی را خواندند. او
شکم بیمار را شکافت و چرک زیادی از آن بیرون آورده سپس شکم را شستشو داد و
دوخت و دارو بر آن نهاد و بیمار تندرستی یافت. پیغمبر را از این امر آگاه کردند.
فرمود: همانا آن که دردها را آفرید داروی آن را نیز آفرید و بهترین داروه
حجامتء فصد و سیاهدانه است. »(امالی شیخ صدوق) ۱
صفحه 12:
7 نباید در تشخیص اصل و فرع دچار اشتباه شد
7 چنین نیست که مجاز باسیم برای درمان» هرکاری را انجام دهیم و
هر راهی را برویم.
7 اعمال جراحی و دستکاری بدن آخرین مرحله در درمان بوده و
زمانی جایزند که روش های مورد تایید در طب اسلامی نتیجه
نداده باشند.
صفحه 13:
حایگاه عقل و تحقیق؟3
انتقاد:
* تایید ادعای آخباری ها و نفی عقل و عقلائیت
* آیا در طب اسلامی» خود «پزشک» هیچ شأن و مسئولیت و تکلیف
و ابتکار و خلاقیت و اجتهادی ندارد؟ آیا تلاش منطقی او داخل در
طب اسلامی نخواهد بود؟
۴ با تعریفی که از طب اسلامی اراثه دادید» برای تجربه بنسری و قوم
اجتهاد او ارزشی قائل نشده اید.. mv
صفحه 14:
حایکا تحفیق!
انتخاب روش درمان بخش کوچکی از طبابت است.
اولین و مهمترین قدم تشخیص مزاچ است که از وظايف طبيب مى باشب
روش درمان برای چه کسی؟ در کدام روز از ایام ماه؟ و به چه مقدار؟
اجتهاد این که اول حجامت کند یا فصد یا مسیهل با درایت و تشخیص طبیب
است.
حجامت در سفر حج؟
فرمودند در روز جمعه حجامت جایز نیست اما اگر ضروری بود بیمار آیت
الکرسی را بخواند و حجامت کند. تشخیص این ضرورت هم با طبیب است
که بفهمد آیا علائم غلبه خون وجود دارد یا خیر؟
بنابراین در روایات طبی عقل و اجتهاد تعطیل نشده بلکه حوزه فعالیت آن
مشخص شده است. و این به معنی اخباریگری و تعطیل عقل نیست
صفحه 15:
سایر روشهای بشری؟
روایت: «خداوند دردی را نیافرید مگر آن که برای آن ۷۰ درمان آفرید»
۴ لزوم تفکیک طب اسلامی از طب مورد تایید اسلام
شیخ بهایی اعلی الئه مقامه در مثنوی نان و حلوای خود بزرگانی چون بوعلی
را که به علوم یونانی بسنده کردند مورد نقد قرار داده است.
* شیخ بهایی دنباله روی محض از علوم یونانی را نادرست دانسته حالا اشتباه
بزرگتر آن است که ما آن روشها را جزء طب اسلامی به حساب آوریم
و بگوییم در دل طب اسلامی جا می گيرند.
صفحه 16:
طب اسلامی با طب مورد تایید اسلام؟
شیخ بهایی:
دل منور كن به انوار جلى ١ چند باشی کاسه لیس بوعلی؟
سرور عالم» شه دنيا ودين سر ممن را شفا كفت اى حزين
سر رسطاليس و سر بوعلى ١ كى شفا كفته نبى منجلى؟
سينهخود را برو صد جاك كن دل ازاين آلودكى ها باى كن
جند و جند از حكمت يونانيان5 ١ حکمت ایمانیان را هم بدان
صفحه 17:
صفحه 18:
I
: نتبيجه
با ملحق دانستن دستاوردهای بشری به طب اسلامی دامنه ی آن وسیع شده و
می توانیم مدعی شویم که آن چه خوبان همه دارند یکجا از آن ماست و طب اسلامی
چون همه ی آن ها را در بر می گیرد. کامل ترین مکتب طبی است. از طرف ديكر اين
تعریف به سبب جامعیت خود کسی را نمی رنجاند چون دستاوردهای مفید دیگران مثل
واکسن و جراحی را نیز پذیرفته و جزئی از طب اسلامی می داند.
اما راقع ابر این است که این شرف ریا نها کاربردی نیت و دردی ار ما نو
تمی کندافلکه:طب اسلامی رآاز حبز انتفاع ساقما می گردان3ه اگما طب.اسلام را
جرف مکتبی معرفت شناختی و فکری و نه درمنیبدیمآن ]33 یک خبال ترا
5 کار لین صورت فقط تشحیص سره از ناسره است. قتزاب حرام
بس أن را كنار مى كذاريم ولى واكسن و عمل جراحى قلب be مز
احكام اسلامى منافات ندارد و نجات بخش است ودر قرآن هم (
صفحه 19:
I ۰*۳
آمده که اگر جان یک نفر را نجات بدهی مثل این است که همه ی مردم را نجات
داده ای» پس جزء طب اسلامی محسوب می شود.
نکته اینجاست که اگر طب اسلامی تنها یک تفکر, یک نظام اندیشه و یک ترازو و
معیار باشد (اگرچه همه ی (Comm Lal چاه می نماید ولی راه نمی نماید یعنی بدی های
سایر مکاتب درمانی را نشنان می دهد اما راه نجات از ن گرفتاری ها را نمایان تم كد
این می شود همان علم طناب شناسی. تصور بفرمایید که در ته چاهی افتاده ايم ولى به
جای آن که طناب را گرفته و خود را بالا بکشیم در مورد جنس طناب های مختلف و
مرغوب بودن یا نیودنشان بحث کنیم. اگر درک درستی از وضعیت سلامت جامعه داشته
و به گسترش روزافزون آمار بیماری ها و کاهش طول عمر مفید مردم دقت کنیم. به
آسانی در می یابیم که امروز شرایطی که طب استعماری غرب برای ما به وجود آویده
شمان شرایط قعر چاه است.
صفحه 20:
+ طب اسلامی مکتب درمانی نه فگری
کت رویکرد ما به 2ك اناد ١ الشرايط فعلى چه بوده ات عرای ات ود
معتقدیم طب اسلامی راه میان بُر به سوی درمان است و می تواند ما را را از چاه ویلی
که برایمان کنده اند به در آورد؟ آیا اگر به جای به کار بستن این طناب زیباه عمرمان
صرف مقایسه ی جنس آن با سایر طناب ها و فهم میزان مرغوبیت آن شود نجانی
برایمان متصور خواهد بود؟
زانکه از قرآن حق گمره شدند زان زسن قومی درون چه شدند
در رسن را نیست جرمی ای عنود چون تو را سودای سر بالا نبود مولوى
طب اسلامی شورای نگهبان قوانین پزشکی نیست که وظیفه ی آن صرفا تایید یا
رد دستاوردهای علمی دیگر مکاتب باشد بلکه قانونی با هویت مستقل است.
فقط یک فکر نیست بلکه یک راه است. صرفا ترازو نیست بلکه
خود وزنه ای درخور است. 1
صفحه 21:
در زمانی که اروپا در قاریکی قرون وسطی فرو رفته بود در ايران
عزیز ما امثال ابن سيناهاء بشريّت را از عم و فرهنگ سیراب می کردند.
بنابراین ملت ایران با اين سابقه درخشان علمی و فرهنگی می تواند و
باید که ۲۰۰ سال عقب ماندکی خود را از راههای میان بر و به سرعت
طی کند . ۱۳۸۳/۴/۸
صفحه 22: