صفحه 1:
کیفیت یکسان و جدیدی است که از آمبختن عناصر مختلف با هم و فعل و انفعال
آنها با یکدیگر, به وجود میآید.
مقدار و نسبت موجود از هر یک از ارکان تعیینکننده کیفیت جسم حاصل است.
پس در جهان آفرینش, بینهایت مزاج داریم. زیرا نسبت آمیختن عناصر بسیار
متفاوت است.
پس مزاج هیچ دو شخصی نمیتواند یکسان باشد (مانند اثر انگشت).
صفحه 2:
صفحه 3:
اگر بدن انسان از مقادیر متناسب خاک. آب. هوا و آتش تشکیل شده باشد.
مزاج معتدل به وجود میآید.
در حقیقت این نوع اعتدال مزاج. فرضی است زیرا در طبیعت. امکان
اعتدال مزاج حقیقی که نسبت همه عناصر برابر باشد. وجود ندارد.
#پس مزاج معتدل را نسبی در نظر می گیریم:
#مثلا مزاج معتدل نسبتا به سایر انسانها
یا مزاج معتدل نسبت به سایر اندام ها
صفحه 4:
در مزاج مفرد. تنها یک کیفیت مشترک بین عناصر غلبه کرده است.
مثلا در کسی که مزاج مفرد گرم دارد:
کیفیات تری و خشکی یکدیگر را خنثی کرده و کیفیت گرمی بر سردی
غلبه یافته است.
صفحه 5:
صفحه 6:
در مزاج مرکب. در هر یک از کیفیات فاعله و منفعله. یک کیفیت غلبه
دارد:
مثلاً در كسى كه مزاج سرد و خشک دارد:
كيفيت سردی و کیفیت خشکی, به ترتیب نسبت به گرمی وتری برتری
دارد.
صفحه 7:
صفحه 8:
صفحه 9:
صفحه 10:
رايج است که
به مزاج كرم و خشك. مزاج صفراوى؛
به مزاج سرد و خشك. مزاج سوداوى؛
به مزاج سرد و ترء مزاج بلغمى؛
و به مزاج گرم و تر مزاج دموى مى كويند
این اصطلاحات. غلط مصطلح هستند و جایگاه علمی ندارند.
صفحه 11:
انسان در طول زندگی خود. دارای کیفیات حرارتی و رطوبتی خاصی است
که در هر مرحله از حیات تغییر مى كند.
جنین. حرارت و رطوبت غریزی را که ملیه حیات هستند. از پدر و مادر
خود به ارث میبرد.
صفحه 12:
مراحل حبات از دبدگاه طب سنتی
اا © OC ِا
دوران زندگی انسان, بر حسب حرارت و رطوبت غریزی به چهار مرحله
اصلی تقسیم میشود:
١ مرحله رشد: از بدو تولد تا سى سالكى. غلبه گرمی و تری
۲ مرحله جوانی: بین ۳۰ تا ۶۰ سالگی. غلبه گرمی و خشکی
۳ _ مرحله میانسالی: بین ۶۰ تا ۰" سالگی. غلبه سردی و خشکی
؛. مرحله پیری: از ۱۰ سالگی به بالاء متغیر با غلبه سردی و تری
صفحه 13:
کسی که مزاج سرد و تر دارد. در سن جولنی احساس خوبی دارد و به
تعادل نزدیک میشود. زیرا مزاج سن جوانی. گرم و خشک است.
افرادی که مزاج ذلتی سرد و خشک دارند. در سن کهولت دچار تشدید
علائم سردی میشوند ولی در سن رشد حال بهتری دارند.
صفحه 14:
مزاج فصول |
© ۳
*"فصل بهار: گرم و تر. مايل به اعتدال
*"فصل تابستان: گرم و خشک
*"فصل پائیز: سرد و خشک
**فصل زمستان: سرد و تر
صفحه 15:
افراد.با مزاج سرد وتر و افراد مسن. در زمستان دچار ورم و درد مفاصل
۲
سر
لین افراد.با گرم کردن موضع یا در فصل تابستان. علائم شان بهبود مییابد
و احساس بهتری دارند.
صفحه 16:
اعضاء مختلف بدن نیز. از نظر ترکیب عناصر تشکیلدهنده. دارای
مزاجهای خاص خود هستند:
قلب: گرمترین و خشکترین عضو بدن
کبد: گرم و مرطوبترین عضو بدن
a ترد وير
استخوان: سرد و خشک
رت سرت رد درا
پوست: معتدلترین عضو بدن
صفحه 17:
صفحه 18:
صفحه 19:
صفحه 20:
صفحه 21:
7مزاج مردان نسبت به زنان. گرمتر و خشکتر است و مزاج زنان متمایل
به سردی و تری است.
7 مناطق مختلف جغرافیانی نیز مزاجهای مختلفی دارند. مثلاً مناطق بیابانی؛
لك ساس ترا رار ست مال
7 تفاوت مزاج اعضاء بدن. به اقتضاى عملكرد آنهاست.
صفحه 22:
صفحه 23:
اخلاط
جسم روان و مرطوبی است که در نتیجه تغییرات انجامشده بر روی غذا,
در دستگاه گوارش به وجود میآید.
غذا > گوارش در دهان و معده > کیلوس معدی (شبیه به جوی پخته)
انتقال به کبد > کیموسسازی (تبدیل کیلوس به چهار خلط. در اثر
حرارت کبدی):
صفرا. خون. بلغم. سودا
صفحه 24:
Js! عمد مدفوع | روده
دوم کبد بول (بخش عمده) / کلیه
تحلیل نامناسب از منافذ و مسام بدن
عرق
سوم و چهارم عروق و
را و
اندام ها چرک و ترشحات گوش و بینی
رشد زواید طبیعی بدن مثل مو و ناخن
ات غیرطبیعی مثل التهاب ها
صفحه 25:
ادیگ آشپزی
صفحه 26:
تعادل اخلاط. نقش بسیار مهمی در تندرستی و حفظ سلامتی دارد و
هرگونه تغییر و بههم خوردن لین تعادل و نیز تغییر در کیفیت این
اخلاط. باعث حدوث بیماری و اختلال در عملکرد بدن میشود.
صفحه 27:
نضج یعنی گوارش کامل و اينکه هر مادهای بتولند قوام لازم برای استفاده
شدن در بدن را بيدا كند.
يا: اعتدال هر خلط در كيفيت و كميت و قوام شايسته و متناسب آن. طوری
كه براى تندرستی سودمند باشد.
يعلى:
خلط پیش از حد غلیظ > رقیقتر خلط بیش از حد رقیق > غلیظ تر
صفحه 28:
کیفیت اخلاط چهار GU
صفرا: گرم و خشک «مانند کیفیت آتثر
خون (دم): گرم و تر(مانند کیفیت هول/
بلغم: سرد و تر (مانند کیفیت آب)
سودا: سرد و خشک (مانند کیفیت خا؟
صفحه 29:
.١ سبب مادی: ماده اولیه
؟. سبب قاعلى: عامل مؤثر بر ماده
۳ سبب صورى: طرح ساختارى و شكل جسم
؛. سبب نهائى (غائى): كاربره جسم
صفحه 30:
7 مایعی زردرنگ (سرخ خالص). تلخ
خ خالص) تلخ. گرم و خشک
7 تولید
ید در جگر؛ جایگا
جایگاه در کیسه صفرا
| go>
i a < صعراق هد ن کف
طبيعى همان كف خون است و سرخ مایا
اخ مايل يه زردء
صفحه 31:
سیب مادی: قسمت لطیف و گرم و تند و چرب غذا
سبب فاعلی: حرارت معتدل
سبب صوری: پختگی و نضج کامل و مايل به زياد
سبب غائی:
تلطیف و ترقیق خون برای نفوذ زیاد
تحریک رودهها برای احساس دفع
تغذیه بعضی اعضاء چون ریه و کیسه صفرا
صفحه 32:
#مایعی سرخ و گرم و مرطوب
#جايكاه در كبد
#جريان در بدن از راه عروق
#برترین و مفیدترین اخلاط و رساننده غذا به اعضا
صفحه 33:
سبب مادی: خوردنیها و نوشیدنیهای معتدل و موافق مزاج
فاعلی. حرارت معتدل
سبب صوری: پختگی و نضج کامل و خوب
ی
تغذیه و رشد و نمو بدن
گرم و تر نگهداشتن بدن
جایگزینی مواد مصرفشده در بدن
تولید روح حیوانی
صفحه 34:
1" تولید در کبد و معده ؛ همراهی با خون در عروق؛ بدون مخرن خاص
|-أ مزه: شیرین
لأ طبع: سرد و تر
aso به خون در اثر پخته شدن و نضج
a
ضروری برای تغذیه و کارایی اندامهایی مانند مفز. مفاصل و...
صفحه 35:
مسر سه
سبب مادى: قسمت غليظ و لزج و سرد و تر از مواد غذائى
سبب فاعلی: حرارت کمتر از اعتدال
سیب صوری: پختگی و نضج ناقص
سیب غائی:
آمادگی برای تبدیل شدن به خون
جایگزینی رطوبات بدن
کمک به رطوبت مفاصل و اعضای متحرک
مخلوط شدن با خون و تغذیه بعضی اعضا چون مغز و نخاع
صفحه 36:
© سیاهرنگ؛ تولید در کبد؛ جایگاه در طحال
* مزه: كس مايل به تلخی
* رسوباتى است كه در خون ايجاد م ىكردد و تيركى خون. از آن است.
بخشى همراه خون و باعث قوام آن
بخشی دیگر ذخیره در طحال. باعث تقویت دهلنه معده و سبب تحریک
اشتها
صفحه 37:
سیب مادی: قسمت غلیظ و خشک غذاها (چه گرم و چه سرد)
سبب فاعلی: حرارت معتدل
سبب صوری: غلظت و رسوب و سیاهی
مب غالی:
تغذیه بعضی اعضا مانند استخوان و طحال
برانگیختن اشتها
ایجاد.انقباض ,و استحکام .در بعضی,اعضا
صفحه 38:
صفحه 39:
صفحه 40:
اعضا. حاصل امتزاج اخلاط هستند.
اعضا. بسته به میزان امتزاج از هر خلط یا رکن, واجد مزاجهای مختلف
خواهند شد.
مزاج كل بدن. برآیند و در واقع. میانگین مزاج اعضاء میباشد.
صفحه 41:
”اعضاى مفرد (ساده): استخوان. غضروف. عصب. شریان. ورید. رباط
"اعضای مرکب (آلی): مرکب از چند عضو مفرد. مانند دست. صورت.
چشم. گوش...
ب) از نظر اهمیت:
صفحه 42:
خادمالرئیسه: شریانها. وریدها: اعصاب. مجاری منی
صفحه 43:
صفحه 44:
تعریف: اجسام لطیفی هستند که از بخارات اخلاط حاصل میشوند و به
سرعت در مجاری حرکت میکنند.
نواع:
| روح طبیعی: جایگاه در کبد؛ موثر در تغذیه و رشد و نمو
۲ روح نفسانی: جایگاه در مغز؛ نقش در حس و حرکت و تدبیر
۳ روح حیوانی: جایگاه در قلب و انتشار در سراسر بدن توسط شریانها
وظیفه: رساندن نسیم تازه و دور کردن بخارات اعضا؛ موثر در ترس و خشم
صفحه 45:
صفحه 46:
* کانون آن. قلب است.
* ابزار روح حیوانی است و روح نفسانی را یاری میکند.
* فايده آن. حيات بخشیدن به بدن. حفظ حرارت غریزی و زنده نگه داشتن
اعضا است تا آمادگی پذیرش روح نفسانی و طبیعی را بيدا كند و در
نهایت باعث ایجاد حرکت. انرژی و اعمال حیاتی میشود.
صفحه 47:
* کانون آن در کید است.
* در تغذیه بافتها و اندامها نقش دارد.
* انواع قوای طبیعی:
مخدویه | prec em
مولده - مصوره : بقای نوع
خادمه | جاذبه - ماسكه - هاضمه - داقعه
صفحه 48:
کانون آن در مغز (دماغ) است.
۰ باعث حس و حرکت و تدییر و تعقل است.
ae eens
قوای محر که
۲ قوای مدر که
صفحه 49:
باعثه: تحريك شخص به عمل مفيد و دور كردن از عامل مضر
فاعله: اجرای دستورات قوه باعثه توسط عضلات
صفحه 50:
به نتيجه عملكرد قواء فعل میگویند.
هدف از عملكرد درست همه اجزاى امور طبيعيه:
انجام درست افعال
نقص در يك فعل: اشكال در يكى از حلقههاى اين زنجيره
اساس تشخيص و درمان در طب سنتى
صفحه 51:
.١ افعال مفرد: انجام با یک قوه ( جذب يا دفع)
۲ افعال مرکب: انجام با دو قوه یا بیشتر
مانند: اشتهای به غذا
(قوه جاذبه از قوای طبیعی + مدرکه از قوای نفسانی)