صفحه 1:
۳ ee
ی
چم اندازهای یک جوره بین رشته ای
Eee EID Bye Gis ap
1389 دی مه 2
ناصر فکوهی
گروه انسان شناسی
دانشكده علوم اجتماعى دانشكاه تهران
06
5000000 0
www.anthropology.ir
صفحه 2:
معد مه =
* در دو دهه اخير و به ويزه بس از تلاش هاى جان كاجيويو(28610880) در آمريكا و تاسيس
انجمن علمى عصب بزوهى اجتماعى (Society for Social Neuroscience) »5 دانشكاه
شیکاگو که فعالیت های خود را از سال2010 آغاز کرده است, مفاهیم و واژگاتی چون
عصب پژوهی neuroscience) . Sin» تقتتالناه),. عصب.-انسان شناسی
uy az >» (ethno-neurology)suat wwlits Cuat-ps$ 9 (neuroanthropology)
از پیش مطرح شده اند. اين علوم در حوزه فرهنگ به دنبال مباحث گسترده ای رشد کردند
كه از سال ها ی دهه 1960 با استفاده از دستاوردهای روزافزون ژنتیک, کردارشناسی
جانوری (01030ظ۵1) و زبان شناسی و همچنین روان شناسی اجتماعی و کاربرد آنها در
اتسان شتاسی امکان پذیر شدند. مسئله به صورت بسیار خلاصه در آن بود که پس از جنگ
جهانی دوم و فجایعی که در آن به دلیل نفرت های نژادی انجام گرفته بودند و همچنین
الوده شدن گروه اتدکی از اتسان شناسان و پزشکان در آن به ویژیه از خلال آنچه «انسان
سنجی» (221۳000۳6/77) و آزمایش های بیرحمانه زیست شناسانه بودند. اعتبار دانش
slo زیستی در نزد فرهنگ شناسان و جامعه شناسان به شدت کاهش يافته و تلاش داشتند
که فرهنگ را تنها در روابطی غیر زیستی تعریف و درک کنند. اما تحول مطالعات و پژوهش
های میدانی نشان داد که این کارنه عملی است و نه علمی. از این روی آوردن به طرف
درک انسان و نظام های اجتماعی به مثابه پدیده های غیر قابل تفکیک از زمینه زیستی,
ژنتیکی و رفتاری شان هر چه بیشتر در دستور کار فرهنگ شناسان قرار گرفت. از سوی
دیگر تحول مشابهی نیز در زمینه علوم پزشکی رخ داد که ته تنها به رشد اتسان شتاسی
پزشکی (/و2017000[0 ۳6016۵1)(در حوزه بیماری ها و سلامت در معنای مدرن آن)
پلکه به رشد دانش قومی (ethnomedecine) 4 j, 55 9 (ethnoscience) ) »»
زمینه اشکال سنتی و آلترتاتیو پزشکی و داتش های بومی در این زمیته) یاری رساندند.
صفحه 3:
مقدمةه (ادامه)
4 در آیزان در حوزه پزشکن: ما کنون پژوهش های معدودی در زمیته اجتماعی از طرق
متخصصان علوم اجتماعی انجام گرفته است که بیشتر در حوزه جامعه شناسی پزشکی,
جمعیت شناسی و آسیب شناسی پزشکی پیماری ها و با روش های پیمایشی تعریف شده
اند. این مطالعات که معمولا نمونه ای از موارد مشابه غیر ایرانی هستند. بیشتر می
توانتد پرحی از روندهای"عموعی را روش كنتد اها كمكى يكرك روابط یجید فيان
فرهنگ و موقعیت های بیولوژیک و استفاده از این درک در بهبود سلامت و بهداشت و
درمان افراد جامعه نمی کنند. برعکس, حوزه ای که می تواند از طریق همکاری های هر
جه كسترده قر ميان جامعه پزشکی و در این مورد خاص عصب پژوهی و انسان شناسی
به وجود بیاید. با حرکت از این واقعیت که رابطه ای قابل درک و معنا دار میان نظام
های عصبی و نظام های فرهنگی در پیچیده ترین اشکال وجود دارد و تلاش برای روشن
كردن و تخليل أنهاء امكان لن را نه وجود فى اورد كه ها بتوانيم برنامه هاي مطالعائق
مشترک و همچنین برنامه های آموزشی و ترویجی را تعریف کنیم.
در اين سخترانی ما ابتدا تعاریفی از چند حوزه انسان شناسی فرهنگی, عصب پژوهشی
اجتفاعن وافرهنگی و انسان شناسی عصبی ارائه:داده وسپش بز تقاط اساست قايل
استفاده برای ایچاد رابطه نظری و روش شناختی میان این شاخه ها ونظام های
فرهنگی از جمله بر شکل گیری اجتماعن غواطف: حوزه های مناسکن و ستباسی و تالين
آنها بر نظام های عصبی تاکید خواهیم کرد.
صفحه 4:
# رانو شتاكت اسان در هحهاعاد و همه زعان هار اسان روش اس
بین رشته ای و جامع نگر
a این تعریت انسان شناسی را بایه علمی دانست که
گس رفعه ای است وحاصل عامل شناخت فرهگ با بکی از حوزه های
شاخت علمی دیگر در یک قالب تخصصی شکل می گیرد نظیر انسان
نتقاشى شهری انسان شتاسی پرشکی«انشان شناسی توس
فزشته ای جامع گرا با داثره الفعارفی است که همواره چهازبعد زندگی
انسان یعنی بعد فرهنگی, بعد زیست شناختی, بعد باستان شناختی یا
Sr) ee I EO قرار می دهد و تلفیق
می کند.
# از روش های کیفی در پژوهش های خود استفاده می کند اما روش های
خود را با روش های شاخه علمی مورد تعامل انطباق می دهد برای مثال
در پزشکی, روان شناسی, روانکاوی یا روان پزشکی.
صفحه 5:
| = اكات لمت
انسان شناسی در lati در رویکردهنا و روش:های خود عمدنا دانشن فتمرکز بر شناخت
فرهنگ مادی و موزه گرایاته بود و اين گرایش به تدریج تغیبر کرده و به شاخه ای کوچک
از آن تبدیل شد.
# در طول قرن بیستم تا امروز و به ویژه از نیمه اين قرن اهمیت مطالعات ذهن در انسان
شناسی دائما افزايش یافته است.
© نخستین روابط میان انسان شناسی و این حوزه با فروید و روانکاوی به وجود می آید و
سپس با ژزا روهام وتا امروز با مطالعات در حوزه روانکاوی لاکانی ونقدادبی
(کریستواء بازت. تودوروف: ژیژک) و... ادامه یافته است.
© پژوهش های انسان سنجی(/تا00۳0:ط22) در قالب های استعماری و پژوهش های
معادل آنها در راستاهای نظریه های نژاد گرایانه در فاشیسم هیتلری و پژوهش های رفتار
شناسی در شوروی استالیتی
٩ ذر جنگ جهانی دوم و حوادت پس از لن ذر همراهی با جامعه شلاسی و با روان شناسی
اجتماعی از جمله در فروید:و فارکسپسم ویلهلم رایش:تزوان شتاشتن بونگن: مباحت
مارکوزه و سپس در سنت انسان شناسی آمریکایی با مکتب «فرهنگ و شخصیت» (مید,
بندیکت, کاردینر, لینتون) ادامه یافت که بعدها چندان اقبالی نداشت و به سود انسان
شناسی رواتکاوی و انسان شناسی شناختی و انسان شناسی پزشکی حاشیه ای شد.
صفحه 6:
تاریخچه (ادامه)
ورن بعدی بازگست یه تاربه و حاقطههای جمعی تاريعى يود ۵۴ ار خلال مكتب
آنال, پسا آنال و تاریخ فرهنگی انجام گرفت (برودل, لوگوف, برک)
* حوزه دیگر از خلال زبان شناسی و فرهنگ به ویژیه ساختارگرایی و پساساختار
گرایی ( از دو سوسور تا یاکوبسن و از استروس تا دسکولا).
21 ee!
کرد (داگلاس, ترنر. گیرتز)
© سرانجام بايد به Ui . (cognitive sciences) ili pale oj9> 095«
usd sy lSlS) (ethnoscience) ساپیر) و زبان شناسی ( داندراد و به ویژه
تانشایسی کارا مار رو
صفحه 7:
يزوهى
* این رابطه در تداوم تعامل انسان شناسی با دستاوردها و رشته ها و فرایندهای زیر
به وجود آمد:
@ گسترش غلوم شناخنی و شناخت بسیار گسترده ثر و عمیق ثر از سازوکارها و شیوه
هاى كنش و مختضات نظام معز و اعضاب
© بالارفتن قدرت فناوری های جدید براق زويت sly pls اتساتى ترحين کارکردو به
ویثه نظام های عصبى و شناخت حوره و شیوه های رابطه:میان دستکاه حسی با مفز
و زانطه- ساروکارهای درون تفط با جهان بردنی
© گسترش دانش زبان شناسی و روش های آن
# گسترش دانش ژنتیک وزیست شناسی
(paleoanthropology) Gwlits yluil بيشرفت علوم يارينه ©
sugil> Gulits 8, L ethnology)) كسترش دانش كردارشناسى ©
© رشد علم حركت p> oSinys wlbliyl 9 (cultural human kinetics) wl
شاخه زبان غیر non verbal communivcation and body)saJlS b Wo
(language
© تحول در روش شناسی انسان شناختی در anthropological) cylg, Juby gl
زدحهتومصطاه) از جمله در نظریه مردم نگاری مارکوس و فیشر در آمریکا
صفحه 8:
تعامل با عضت پژوهی
# عصب پژوهی فرهنگی (cultural neuroscience)
* مطالعه بر ماهیت, فرایندهاء سازوکارها و تاثیرهای متقابل و پیچیده میان نظام عصبی و
ريشه های ژنتیک آن و اجزاء و کلیت های نظام های اجتماعی و فرهنگی و چگوتگی تحول
این تاثیرات در ظرف های زمانی - مکانی و در موقعیت ها و پهنه های فرهنگی پویا و
تفاوت يافته
۰
© عصب- انسان شناسى (100ومعطاصةمضتاعص)
© شاخه اى از اتسان شناسى فرهنكى كه به طور خاص بر روابط ميان مغز و فرهنك در
غام ثرين اشكال آننيه ويذه: از خلال: فرایندهای شناختی و زبان شناختی , چگونگی شکل
گیری بهارت ها شدت حس هار تغييرات آسيت شتاسانه آنها. و تاثیر آنها دز رواب
فرهنگی, استراتژی های کنشگران فردی و جمعی , بیماری ها و غیره در سطح کالبدی و
ذهنی.
(ethno-neurology) wwlus was-p3s ©
٩ مطالعة بر اشکال مختلف دانش,بومی از جملة در جوزه گیاه قوم شناسی,و و قوم
پزشکندر زمینه رابظة ميان فرهك و نظام عصبین
3
صفحه 9:
# همانگونه که نایپل در کتاب «راز رسیدن» بیان می کند نه فقط انسان های گوناگون به صورت
های گوناگونی یک منظر را ذرک می کنند بلکه جتی یک نفر معمولا می توان به صورت های بشیار
متفاوت و حتی متضادی یک مکان یا منظر را به ob بیاورد و حس کند (باربارا بندر, داثره المعارف
انسان شتاسی)
© پوردیو در مطالعه معروفش,دزباره «خانه بربر* به روابط منفاوت :پر اساس فرهنگ با فا
آشاره می کند و یا آنچه مفهوم «عادت واره(0905ط2) و ساختارهای ساختاریاب و ساختار
دهنده, گیدنز نسبت حرکت و فضا را بررسی می کند. مارک اوژیه در «نامکان ها» و گافمن با
مفهوم صحنه پردازی و «پشت صحنه» و «جلوی صحته» و حتی باستان شناسان (نظیر بارت) در
ie درک روابط اتسان نوسنگی و انسان عصر فلز با فضا نیز این رام طرح کرده اند (بندر:
ان|
* كاجيويو بر ساخت اجتماعى - فرهنكى «غواطف»(استراتزى هاى آكاهانه و ناخود آگگاهانه و
استراتژی گنشگزان), و نبستم های كتترل اجتماعن بز نظام بيولوؤيك و سراتجام بر كالبدئ يآ
بدنى شدن دانش و عزف اجتماعى , تاثير نظام هاى نماذين, نشانه شناختى. ميان كنشى بر
سلامت و درمان و میزان حساسیت های عصبی تاکید دارد و بستر مندی عواطف در ظروف زمانی
- مکانی ناکید: و مقولات چهاتفتمول آکمن زا به زیر سئوال می برد او همچلین پر تاثیر قدرت بر
شکل دادن وکتتزل سپستم های عصبی, تأثیر نسبی انگیزش ها تاثبر موقعیت های سلسله
مزاتبی, تفاوت حساسیت ها و بر متاسک به مثابه نظام های تکراز شونده رفتازی - عصبی در
شکل دادن, کنترل و تبدیل حافظه و سیستم های رده شناختی بر کنش های اجتماعی و بازنمایی
های اولیه و ثانویه در ذهن کنشگران تاکید دارد.
صفحه 10:
موفعیت در ایران
# پیشرفت های قابل ملاحظه ای در حوزه علوم عصب شناسی انجام گرفته است
© در حوزه انسان شناسی پزشکی و پزشکی اجتماعی پیشبرد باز هم بیشتر در
حوزه پزشکی و نه در حوزه علوم اجتماعی انجام گرفته است.
6 علوم اجتماعی به دلایل مختلف آمدگی اندکی بزای ایجاد این رشد دزون
چارچوب های دانشگاهی داشته اند. از جمله عدم توجه به مطالعات بین رشته
ای و اصرار بر حفط مرزهای تخصصی به صورت تصنعی و غدم کاربرد روش
شناسی های جدید
٩ گسترش نظام دانشگاهی, انجمن های علمی و موسسات آموزشی خصوصی و در
يك كلام بالا رفتن عمومی سترمابه فزهنگی جامعته Ls Gules sees JIS a)
دانشجو و داتش آموخته دانشگاهن: امروز شرابط زا برای رشد علوم بین زشته
ای چه در چارچوب های دانشگاهی و چه در حوزه عمومی بسیار مساعد کرده
است.
٩ بیشترین ضرورت در این میان ایجاد ارتباط و شناخت از یکدیگر از خلال شبکه
cowl wlll sl که یتوانند اين علوم را به یکدیگر نزدیک کنند.
صفحه 11:
© پیشینه بیش از یک صد سال رولیط انسان شناسی و علوم مطالعه بر ذهن گنجینه مهمی برای ما به
it ota که باید بر آن مطالعه کنیم و به ویژه به تحول آن یعنی اهمیت یافتن هر چه بیشتر
مطالعه بر فرهنگ غیر مادی نسبت به فرهنگ مادی توجه داشته باشیم.
* در کشور ما به دلیل تغییرات گسترده اجتماعی - زیستی به ویژده نرخ بسیار بالای جوان بودن
جمعیت, نرخ بسیار بالای ازدواج های همخون و تداوم نظام های خویشاوندی گسترده در موقعیت
های شهری پیجیده. افزایش شدید سرمایه های فرهنگی اجتماعی, گسترش عظیم حضور
اجتماعی زنان و تعبین کننده شدن نقش آنها در نظام اجتماعی, وجود نظام های تکثر فرهنگی در
قالب سبک زندگی, فرهنگ های متفاوت قومی و محلی, روابط گسترده با دایاسپورا (جمعیت
مهاجر بزرگ ایرانیان خارج از کشور), تحول شتاب زده جامعه برای ایجاد ساختارهای سازمان
یافتگی مشارکتی و دموکرایتک و مقأومت های مکانیکی که با آن روبرو می شود , فرایند قالب در
تحول نظام اجتماعی هم اکنون و در سال های آینده قالب های به شدت ناهنجاری (آنومیک) و آسیب
شناسانه خواهد تاشت ,امن آمر بار به SU از حوزه فرهنگ و از حوزه پزشکی ie
از حوزه علوم روان شناختى و روانيزشكى و عصب بزوهى را به طور خاص الزامى مى كند.
© هم از اين رو بيشنهاد ما ايجاد امكان ارتباط يافتن اين رشته ها و علوم با يكديكر و ترييت متخصصان
در اين زمينه ها است كه بايد در آن واحد به وسيله نظام دانشكاهى و جامعه مدنى صورت بكيرد.
© «انسان شناسى و فرهنك» از هم اكنون آمادكى خود را براى كشايش بخشى ويه «عصب ng js
اجتماعی» يا «انسان شناسی عصبی» اعلام می کند که به دلیل تخصصی بسیار زیاد آن بی شک باید
به کمک متخصصان این حوزه در پزشکی انجام بگیرد
صفحه 12:
Cacioppo, J.T. (2002). Social neuroscience: Understanding the pieces fosters understanding the whole
and vice versa. American Psychologist, 37, 819-831.
Cacioppo, J. T., & Berntson, G. G. (1992). Social psychological contributions to the decade of the brain:
Doctrine of multilevel analysis. American Psychologist, 47, 1019-1028.
Cacioppo, J-T., Berntson, G.G., Sheridan, J.F., & McClintock, M.K. (2000). Multilevel integrative analyses
of human behavior: social neuroscience and the complementing nature of social and biological
approaches. Psychological Bulletin, 126, 829-843.
Cacioppo, John T.; Gary G. Berntson (2004). Social Neuroscience: Key Readings, Psychology Press.
Cacioppo, John T.; Penny S. Visser, Cynthia L. Pickett (eds.) (2005). Social Neuroscience: People
Thinking about Thinking People. MUt Press.
Chiao, J.Y. & Ambady, N. (2007). Cultural neuroscience: Parsing universality and diversity across levels,
of analysis. In Kitayama, S. and Cohen, D. (Eds.) Handbook of Cultural Psychology, Guilford Press, NY,
pp. 237-254,
Chiao, J. ¥. (Ed.) (2009). Cultural neuroscience: Cultural influences on brain function. Progress in Brain
Research, Elsevier Press.
Donald, Merlin (1991) Origins of the Modern Mind: Three Stages in the Evolution of Culture and
Cognition. Cambridge, MA: Harvard University Press.
Marcus, Joseph A. (1997) "Neuroanthropology.” In: Barfield, Thomas (ed.) The Dictionary of
Anthropology, pp. 340-342. Malden, MA: Blackwell
Rilling, J. K. (2008). Neuroscientific approaches and applications within anthropology. American Journal
of Physical Anthropology, 47, 2-32.
http://culturalneuroscience.isr.umich.edu/home.htm
http:/ynx.let-hokudai.ac.jp/CSM/english/workshops/01_report08.html
hUtp://medanth.wikispaces.com/
http://neuroanthropology.net/2010/08/31/our-top-100-posts/
1ttp://neuroanthropology.net/about/
http://www biogeneticstructuralism.com/nnn/nnn.htm
hUtp.//www.psypress, com/social-neuroscience-1747-0019/
ناصر فکوهی
گروه انسان شناسی
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
مدیر
»«انسان شناسی و فرهنگ
www.anthropology.ir
fakouhi@yahoo.com
مقدمه
در دو دهه اخیر و به ویژه پس از تالش ه ای ج ان ک اچیوپو( )Cacioppoدر آمریک ا و تاس یس انجمن
علمی عص ب پ ژوهی اجتم اعی ( )Society for Social Neuroscienceدر دانش گاه ش یکاگو ک ه
فعالیت های خود را از سال 2010آغاز کرده است ،مفاهیم و واژگانی چون عص ب پ ژوهی ف رهنگی
( ،)cultural neuroscienceعصب-انس ان شناس ی ( )neuroanthropologyو قوم-عص ب
شناس ی عص بی( )ethno-neurologyه ر چ ه بیش از پیش مط رح ش ده ان د .این عل وم در ح وزه
فرهن گ ب ه دنب ال مب احث گس ترده ای رش د کردن د ک ه از س ال ه ا ی ده ه 1960ب ا اس تفاده از
دستاوردهای روزافزون ژنتیک ،کردارشناسی جانوری ( )ethologyو زب ان شناس ی و همچ نین روان
شناسی اجتماعی و کاربرد آنها در انسان شناسی امکان پذیر شدند .مسئله به صورت بس یار خالص ه
در آن بود که پس از جنگ جهانی دوم و فجایعی که در آن به دلیل نف رت ه ای ن ژادی انج ام گرفت ه
بودند و همچنین الوده شدن گروه اندکی از انسان شناسان و پزش کان در آن ب ه وی ژه از خالل آنچ ه
«انسان سنجی» ( )anthropometryو آزمایش های بیرحمانه زیست شناس انه بودن د ،اعتب ار دانش
های زیستی در نزد فرهن گ شناس ان و جامع ه شناس ان ب ه ش دت ک اهش یافت ه و تالش داش تند ک ه
فرهنگ را تنها در روابطی غیر زیستی تعریف و درک کنند .اما تحول مطالعات و پژوهش های میدانی
نشان داد که این کارنه عملی است و نه علمی .از این روی آوردن به طرف درک انسان و نظام ه ای
اجتماعی به مثابه پدیده های غیر قابل تفکیک از زمینه زیستی ،ژنتیکی و رفتاری شان ه ر چ ه بیش تر
در دستور کار فرهنگ شناسان قرار گرفت .از سوی دیگر تحول مشابهی نیز در زمینه علوم پزش کی
رخ داد که نه تنها به رشد انسان شناسی پزشکی (()medical anthropologyدر حوزه بیم اری ه ا
و س المت در معن ای م درن آن) بلک ه ب ه رش د دانش ق ومی ( )ethnoscienceو ق وم پزش کی
( ( ) ethnomedecineدر زمینه اشکال سنتی و آلترناتیو پزشکی و دانش های ب ومی در این زمین ه)
یاری رساندند.
مقدمه (ادامه)
در ایران در حوزه پزشکی ،تا کنون پژوهش ه ای مع دودی در زمین ه اجتم اعی از ط رف متخصص ان
علوم اجتماعی انجام گرفته است ک ه بیش تر در ح وزه جامع ه شناس ی پزش کی ،جمعیت شناس ی و
آسیب شناسی پزشکی بیماری ها و با روش های پیمایشی تعریف شده اند .این مطالعات ک ه معم وال
نمونه ای از موارد مشابه غیر ایرانی هستند ،بیشتر می توانند ب رخی از رون دهای عم ومی را روش ن
کنند اما کمکی به درک روابط پیچیده میان فرهنگ و موقعیت های بیولوژیک و استفاده از این درک در
بهبود سالمت و بهداشت و درمان افراد جامعه نمی کنند .برعکس ،ح وزه ای ک ه می توان د از طری ق
همکاری های هر چه گسترده تر میان جامعه پزشکی و در این م ورد خ اص عص ب پ ژوهی و انس ان
شناسی به وجود بیاید ،با حرکت از این واقعیت که رابطه ای قابل درک و معن ا دار می ان نظ ام ه ای
عصبی و نظام های فرهنگی در پیچیده ترین اشکال وج ود دارد و تالش ب رای روش ن ک ردن و تحلی ل
آنها ،امکان آن را به وجود می آورد که ما بتوانیم برنامه های مطالع اتی مش ترک و همچ نین برنام ه
های آموزشی و ترویجی را تعریف کنیم.
در این سخنرانی ما ابتدا تعاریفی از چند حوزه انسان شناسی فرهنگی ،عص ب پژوهش ی اجتم اعی و
فرهنگی و انسان شناسی عصبی ارائه داده و سپس بر نق اط اساس ی قاب ل اس تفاده ب رای ایج اد
رابطه نظری و روش شناختی می ان این ش اخه ه ا ونظ ام ه ای ف رهنگی از جمل ه ب ر ش کل گ یری
اجتماعی عواطف ،حوزه های مناسکی و سیاسی و تاثیر آنها بر نظام های عصبی تاکید خواهیم کرد.
انسانشناسیچیست؟
دانش شناخت انسان در همه ابعاد و همه زمان ها بر اساس روش شناسی
بین رشته ای و جامع نگر
با اتکا به این تعریف انسان شناسی را باید علمی دانست که:
بین رشته ای است و حاصل تعامل ش ناخت فرهن گ ب ا یکی از ح وزه ه ای
شاخت علمی دیگ ر در ی ک ق الب تخصص ی ش کل می گ یرد نظ یر انس ان
شناسی شهری ،انسان شناسی پزشکی ،انسان شناسی توسعه ...
رشته ای جامع گرا یا دائره المعارفی است که هم واره چه ار بع د زن دگی
انسان یعنی بعد ف رهنگی ،بع د زیس ت ش ناختی ،بع د باس تان ش ناختی ی ا
تاریخی و بعد زبان شناختی را در تحلیل ه ای خ ود ق رار می ده د و تلفی ق
می کند.
از روش های کیفی در پژوهش های خ ود اس تفاده می کن د ام ا روش ه ای
خود را با روش های شاخه علمی مورد تعامل انطباق می ده د ب رای مث ال
در پزشکی ،روان شناسی ،روانکاوی یا روان پزشکی.
تاریخچه مختصر رابطه انسانشناسیبا حوزهمطالعات
ذهنیت
انسان شناسی در ابتدا در رویکردها و روش های خود عمدتا دانشی متمرکز بر شناخت فرهنگ مادی
و موزه گرایانه بود و این گرایش به تدریج تغییر کرده و به شاخه ای کوچک از آن تبدیل شد.
در طول قرن بیستم تا امروز و به ویژه از نیمه این ق رن اهمیت مطالع ات ذهن در انس ان شناس ی
دائما افزایش یافته است.
نخستین روابط میان انسان شناسی و این حوزه با فروید و روانکاوی به وجود می آید و س پس ب ا ژزا
روهایم و تا امروز با مطالعات در حوزه روانک اوی الک انی و نق د ادبی (کریس توا ،ب ارت ،ت ودوروف،
ژیژک) و ...ادامه یافته است.
پژوهش های انسان سنجی( )anthropometryدر قالب های استعماری و پژوهش ه ای مع ادل آنه ا
در راستاهای نظریه های نژاد گرایانه در فاشیسم هیتلری و پژوهش های رفت ار شناس ی در ش وروی
استالینی
در جنگ جهانی دوم و حوادث پس از آن در همراهی با جامعه شناسی و با روان شناسی اجتم اعی از
جمله در فروید و مارکسیسم ویلهلم رایش ،روان شناسی یونگی ،مباحث مارکوزه و سپس در س نت
انسان شناسی آمریکایی با مکتب «فرهنگ و شخصیت» (مید ،بندیکت ،کاردینر ،لینت ون) ادام ه ی افت
که بعدها چندان اقبالی نداش ت و ب ه س ود انس ان شناس ی روانک اوی و انس ان شناس ی ش ناختی و
انسان شناسی پزشکی حاشیه ای شد.
تاریخچه (ادامه)
حوزه بعدی ،بازگشت به تاریخ و حافظه ه ای جمعی ت اریخی ب ود ک ه از خالل مکتب
آنال ،پسا آنال و تاریخ فرهنگی انجام گرفت (برودل ،لوگوف ،برک)
حوزه دیگر از خالل زبان شناسی و فرهنگ ب ه وی ژه س اختارگرایی و پساس اختار
گرایی ( از دو سوسور تا یاکوبسن و از استروس تا دسکوال).
حوزه دیگر انسان شناسی نمادین وتفسیری بود که یر ساختار های ت اویلی ک ار می
کرد (داگالس ،ترنر ،گیرتز)
س رانجام بای د ب ه ح وزه عل وم ش ناختی( ، )cognitive sciencesدانش ق ومی
(( )ethnoscienceکانکلین ،النزبری ،ساپیر) و زب ان شناس ی ( دان دراد و ب ه وی ژه
زبان شناسی گشتاری جامسکی) اشاره کرد.
رابطه انسانشناسیو عصبپژوهی
این رابطه در تداوم تعامل انسان شناسی با دستاوردها و رشته ها و فرایندهای
وجود آمد:
گسترش علوم شناختی و شناخت بسیار گسترده تر و عمی ق ت ر از س ازوکارها و ش یوه
های کنش و مختصات نظام مغز و اعصاب
باال رفتن قدرت فناوری های جدید برای رویت اندام های انس انی در حین ک ارکرد و ب ه
ویژه نظام های عصبی و شناخت حوزه و شیوه های رابطه میان دستکاه حسی ب ا مغ ز
و رابطه سازوکارهای درونی مغط با جهان بیرونی
گسترش دانش زبان شناسی و روش های آن
گسترش دانش ژنتیک وزیست شناسی
پیشرفت علوم پارینه انسان شناسی ()paleoanthropology
گسترش دانش کردارشناسی (( ethnologyیا رفتار شناسی جانوری
رشد علم حرکت شناسی( ) cultural human kineticsو ارتباطات فرهنگی در ش اخه
زبان غیر کالمی یا کالبدی( ) non verbal communivcation and body language
تحول در روش شناسی انسان شناختی در سطح تحلیل روایت (anthropological
)ethnographyاز جمله در نظریه مردم نگاری مارکوس و فیشر در آمریکا
زیر به
تعاریفیبرایشاخه هایفرهنگیدر تعاملبا عصبپژوهی
عصب پژوهی فرهنگی ()cultural neuroscience
مطالعه بر ماهیت ،فرایندها ،سازوکارها و تاثیرهای متقابل و پیچیده میان نظام عصبی و ریش ه
ه ای ژنتی ک آن و اج زاء و کلیت ه ای نظ ام ه ای اجتم اعی و ف رهنگی و چگ ونگی تح ول این
تاثیرات در ظرف های زمانی – مکانی و در موقعیت ها و پهنه های فرهنگی پویا و تفاوت یافته
عصب -انسان شناسی ()neuroanthropology
شاخه ای از انسان شناسی فرهنگی که به طور خاص بر روابط می ان مغ ز و فرهن گ در ع ام
ترین اشکال آن به ویژه از خالل فرایندهای شناختی و زب ان ش ناختی ،چگ ونگی ش کل گ یری
مه ارت ه ا ،ش دت حس ه ا ،تغی یرات آس یب شناس انه آنه ا ،و ت اثیر آنه ا در رواب ط ف رهنگی،
اس تراتژی ه ای کنش گران ف ردی و جمعی ،بیم اری ه ا و غ یره در س طح کالب دی و ذه نی.
قوم-عصب شناسی ()ethno-neurology
مطالعه بر اشکال مختلف دانش بومی از جمله در حوزه گیاه قوم شناسی و و قوم پزش کیدر
زمینه رابطه میان فرهنگ و نظام عصبی
تشریحاستداللهایاساسیاینرشته ها
همانگونه که نایپل در کتاب «راز رسیدن» بیان می کند نه فقط انسان های گوناگون به ص ورت ه ای
گوناگونی یک منظر را درک می کنند بلکه حتی یک نفر معموال می توان به صورت های بسیار متفاوت
و حتی متضادی یک مکان یا منظر را به یاد بی اورد و حس کن د (بارب ارا بن در ،دائ ره المع ارف انس ان
شناسی)
بوردیو در مطالعه معروفش درباره «خانه بربر» به روابط متفاوت بر اساس فرهنگ با فض ا اش اره
می کند و یا آنچه مفهوم «عادت واره( )habitusو ساختارهای ساختاریاب و س اختار دهن ده ،گی دنز
نسبت حرکت و فضا را بررس ی می کن د ،م ارک اوژه در «نامک ان ه ا» و گ افمن ب ا مفه وم ص حنه
پردازی و «پشت صحنه» و «جلوی ص حنه» و ح تی باس تان شناس ان (نظ یر ب ارت) در ح وزه درک
روابط انسان نوسنگی و انسان عصر فلز با فضا نیز این رام طرح کرده اند (بندر ،همان)
ک اچیوپو ب ر س اخت اجتم اعی – ف رهنگی «عواط ف»(اس تراتژی ه ای آگاهان ه و ن اخود آگگاهان ه و
استراتژی کنشگران) ،و سیستم های کنترل اجتماعی بر نظام بیولوژی ک و س رانجام ب ر کالب دی ی ا
بدنی شدن دانش و عرف اجتماعی ،تاثیر نظام های نمادین ،نشانه شناختی ،میان کنشی بر س المت
و درمان و میزان حساسیت های عصبی تاکید دارد و بستر مندی عواطف در ظروف زم انی – مک انی
تاکید و مقوالت جهانشمول اکمن را به زیر سئوال می برد .او همچنین بر تاثیر قدرت ب ر ش کل دادن
و کنترل سیستم های عصبی ،تاثیر نسبی انگیزش ه ا ،ت اثیر م وقعیت ه ای سلس له مرات بی ،تف اوت
حساسیت ها و بر مناسک به مثابه نظام های تکرار شونده رفتاری – عصبی در ش کل دادن ،کن ترل و
تبدیل حافظه و سیستم های رده شناختی بر کنش های اجتماعی و بازنمایی های اولی ه و ثانوی ه در
ذهن کنشگران تاکید دارد.
موقعیتدر ایران
پیشرفت های قابل مالحظه ای در حوزه علوم عصب شناسی انجام گرفته است
در حوزه انسان شناسی پزشکی و پزش کی اجتم اعی پیش برد ب از هم بیش تر در ح وزه
پزشکی و نه در حوزه علوم اجتماعی انجام گرفته است.
علوم اجتماعی به دالیل مختلف آمدگی اندکی برای ایجاد این رشد درون چ ارچوب ه ای
دانشگاهی داشته اند .از جمله عدم توجه به مطالع ات بین رش ته ای و اص رار ب ر حف ظ
مرزهای تخصصی به صورت تصنعی و عدم کاربرد روش شناسی های جدید
گسترش نظام دانشگاهی ،انجمن ه ای علمی و موسس ات آموزش ی خصوص ی و در ی ک
کالم باال رفتن عمومی سرمایه فرهنگی جامعه به دلیل وجود میلیون ه ا دانش جو و دانش
آموخته دانشگاهی ،امروز شرایط را برای رشد علوم بین رشته ای چه در چارچوب های
دانشگاهی و چه در حوزه عمومی بسیار مساعد کرده است.
بیشترین ض رورت در این می ان ایج اد ارتب اط و ش ناخت از یک دیگر از خالل ش بکه ه ای
اطالعاتی است که یتوانند این علوم را به یکدیگر نزدیک کنند.
نتیجه گیری
پیشینه بیش از یک صد سال روابط انسان شناسی و علوم مطالعه بر ذهن گنجینه مهمی برای م ا ب ه
شمار می آید که باید بر آن مطالعه کنیم و به ویژه ب ه تح ول آن یع نی اهمیت ی افتن ه ر چ ه بیش تر
مطالعه بر فرهنگ غیر مادی نسبت به فرهنگ مادی توجه داشته باشیم.
در کشور ما به دلیل تغی یرات گس ترده اجتم اعی – زیس تی ب ه وی ژه ن رخ بس یار ب االی ج وان ب ودن
جمعیت ،نرخ بسیار باالی ازدواج های همخون و ت داوم نظ ام ه ای خویش اوندی گس ترده در م وقعیت
های شهری پیجیده ،افزایش شدید سرمایه های فرهنگی اجتماعی ،گسترش عظیم حضور اجتم اعی
زنان و تعیین کننده شدن نقش آنها در نظام اجتماعی ،وجود نظام های تکثر فرهنگی در قالب س بک
زندگی ،فرهنگ های متفاوت قومی و محلی ،رواب ط گس ترده ب ا دایاس پورا (جمعیت مه اجر ب زرگ
ایرانیان خارج از کشور) ،تحول شتاب زده جامعه برای ایجاد ساختارهای سازمان یافتگی مشارکتی و
دموکرایتک و مقاومت های مکانیکی که با آن روبرو می شود ،فرایند قالب در تحول نظام اجتم اعی
هم اکنون و در سال های آینده ق الب ه ای ب ه ش دت ناهنج اری (آنومی ک) و آس یب شناس انه خواه د
داشت و این امر نیاز به دخالت از حوزه فرهنگ و از حوزه پزشکی ب ه ط ور ع ام و از ح وزه عل وم
روان شناختی و روانپزشکی و عصب پژوهی را به طور خاص الزامی می کند.
هم از این رو پیشنهاد ما ایجاد امکان ارتباط یافتن این رشته ها و علوم با یکدیگر و ترییت متخصص ان
در این زمینه ها است که باید در آن واحد به وسیله نظام دانشگاهی و جامعه مدنی صورت بگیرد.
« انسان شناسی و فرهنگ» از هم اکنون آمادگی خود را برای گشایش بخشی ویژه «عص ب پ ژوهش
اجتماعی» یا «انسان شناسی عصبی» اعالم می کند که به دلیل تخصصی بسیار زیاد آن بی شک بای د
به کمک متخصصان این حوزه در پزشکی انجام بگیرد.
منابع
Cacioppo, J.T. (2002). Social neuroscience: Understanding the pieces fosters understanding the whole and
vice versa. American Psychologist, 57, 819-831.
Cacioppo, J. T., & Berntson, G. G. (1992). Social psychological contributions to the decade of the brain:
Doctrine of multilevel analysis. American Psychologist, 47, 1019-1028.
Cacioppo, J.T., Berntson, G.G., Sheridan, J.F., & McClintock, M.K. (2000). Multilevel integrative analyses of
human behavior: social neuroscience and the complementing nature of social and biological approaches.
Psychological Bulletin, 126, 829-843.
Cacioppo, John T.; Gary G. Berntson (2004). Social Neuroscience: Key Readings, Psychology Press.
Cacioppo, John T.; Penny S. Visser, Cynthia L. Pickett (eds.) (2005). Social Neuroscience: People Thinking
about Thinking People. MIT Press.
Chiao, J.Y. & Ambady, N. (2007). Cultural neuroscience: Parsing universality and diversity across levels of
analysis. In Kitayama, S. and Cohen, D. (Eds.) Handbook of Cultural Psychology, Guilford Press, NY, pp. 237254.
Chiao, J. Y. (Ed.) (2009). Cultural neuroscience: Cultural influences on brain function. Progress in Brain
Research, Elsevier Press.
Donald, Merlin (1991) Origins of the Modern Mind: Three Stages in the Evolution of Culture and Cognition.
Cambridge, MA: Harvard University Press.
Marcus, Joseph A. (1997) "Neuroanthropology." In: Barfield, Thomas (ed.) The Dictionary of Anthropology,
pp. 340-342. Malden, MA: Blackwell.
Rilling, J. K. (2008). Neuroscientific approaches and applications within anthropology. American Journal of
Physical Anthropology, 47, 2-32.
http://culturalneuroscience.isr.umich.edu/home.htm
http://lynx.let.hokudai.ac.jp/CSM/english/workshops/01_report08.html
http://medanth.wikispaces.com/
http://neuroanthropology.net/2010/08/31/our-top-100-posts/
http://neuroanthropology.net/about/
http://www.biogeneticstructuralism.com/nnn/nnn.htm
http://www.psypress.com/social-neuroscience-1747-0919/