صفحه 1:
به نام ail معمار هستي
ایستگاه راه آهن - لیون فرانسه
استاد: :0
:مهندس غفارى
صفحه 2:
سانتیا گو کالاتر اوا
صفحه 3:
* گاهی ترکیبهای هنری مجسمه وار ایجاد میکنم که اگر دوست داريد مى توانيد انها را مجسمه
پنامید.
* مانند فلینی یا کوروساوا که قبل از فیلم سازی نقاشی می کشیدند من مجسمه می سازم.
* در اصل معمار رئیس است و مهندس برای او کار می کند.
صفحه 4:
ویژگی های کار کالاتراوا
او در طراحي و ساخت طرحهایش از تجارب و تواناييهاي خود به عنوان يك
مجسمهساز در استفاده از حرکتهاي طبيعي و حالات انسانها و حیوانات به
روشهاي قياسي و با تلفیق فرمهاي آزاد هنري با هندسه پیچیده و مصالح
مدرن؛ پا را از مرزهاي سنتي و محدودیتها فراتر ميگذارد و سازهها و
بناهاي شگفتانگيزي برجاي مينهد.
آثار کالاتراوا را ميتوان در سه گروه متفاوت تقسيبندي نمود که وي بیش از
دوازده سال به تحقیق و بررسي در مورد مباحث فرم و سيستمهاي سازهاي
آنها مشغول بوده است,
لآ اولین گروه آثار این معمار پیشرو مطالعاتي است شامل حرکات مواج به
صورت حقيقي یا تلويحي و ضمني که به مدد جابهجايي تدريجي اعضاي
سازهاي جداگانه به وجود ميآیند.
صفحه 5:
روش کار کالاتراوا
او مجسمهسازي است که بنیانگذار شيوهاي نو در دو رشته مهندسي سازه و معماري
ميباشد.
لاو در وهلهي اول به مقاطع و نماها بیش از پلان اهمیت ميدهد. در واقع او در سه بعد
طراحي ميکند ودر آن واحد به هر سه بعد طرح خود ميانديشد.
صفحه 6:
آسابراي او زيبايي مهمتریم مسأله است و متابع فرمهایش عناصر محیط اطراف از جمله جانوران؛
اسکلت بدن انسان» بروازء فرود: تحرك و... ميباشد.
در اکثر کارهایش خرد و خلاقیت است که للگوهاي طبيعي را به معماري
عملکرد ميدهد. درایت و تيزبيني او در تبدیل سوژههاي محيطي به تودهاي از
شيشه که معماري را شکل ميدهد ويژهي خود اوست.
شکل و تغيير
سنگ. بتن؛ فولاد و
کنشهاي متقابل طبیعت و عنصر کارکرد در طرحهاي وي آنقدر با یکدیگر در تعامل هستند که
أنجه ساخته ميشود نه در طبيعت وجود دارد و نه معماري مشابهي براي آن يافت ميشوذ.
لأكالاتراوا مصالح را با رنگ واقعيشان به کار ميبرد و ميگوید: «من بیشتر با نور و
سايه و بازتاب أنها روي سطوح و بافتهاي مختلف كار ميكنم.»
صفحه 7:
صفحه 8:
SVT)
۳
صفحه 9:
صفحه 10:
استخوانها اجزای قاب اسکلتی
حیوانات می باشند که وزن بدن آنان را
حمل میکنند و بنابراین می توان آنها را با
سازه های متشکل از تیر و ستون که در
ساختمانهای بزرگ امروزی به کار می
روند مقایسه کرد اجزایی از
اسكلتى كه كارايى سازه اى ندارند و فقط
باعث افزایش وزن اسکلت می شوند به
,تدریج حذف خواهند شد
صفحه 11:
در سال ۱۹۸۹ مسابقه بین المللی محدودی بین محماران داخلی و خارجی بر گذار شد که
کالاتراوا برنده اول مسایقه شد.
هدفهای کلی پرروژه: گسترش تجارت از طریق بهسازی حمل و نقل و ساخت ایستگاه قطاری
نمادین که مانند نشانه شهری عمل کند.
نمادی که کالاتراوا طراحی کرد تشبیهی از حرکت و پرواز بود.برای حرکت کدن انحنای
سازه ها در سقف سکوهای پررواز حس حرکت را به بیننده الق مى كند و براى يرواز كردن
بالها و پرها را توصیف می کند.بطوریکه مانند پررنده در حال بلند شدن می باشد.
او از یک هندسه شکسته در تماع سطوح برای حس حرکت و پررواز استفاده کرد.اين پروژه
شامل دو بخش کلی می باشد:
1 ساختمان اصلی ایستگاه قطار(۳۰ کیلومتری جنوب فرودگاه لیون)
۲ .سکوهای حرکت و راهروی ارتباطی بین ایستگاه قطار و فررودگاه مجاور که همان
فرودگاه شهم لیون می باشد.
صفحه 12:
ابعاد سالن ايستكاه :طول 17١ مترءعررض ٠٠١ مترو ارتفاع ۳۹متر.سالن ایستگاه که ریلها( دارای
جهارريل مى باشد كه دو ريل مرکنری مخصوص قطارهای سریع بدون توقف و دو ریل دیگ برای
ارتباط منطقه ای تا مرک شهر لیون )آن را به دو قسمت مساوی و متقارن تقسیم نموده است؟
راهروی 40۰ متری سر پوشيده که سکوهای راه آهن در آن قمرار دارد و از یک گالری با ۱۸ متر
طول که با فولاد پوشیده شده است
به فررودگاه مجاور متصل می باشد و از این گالری راهمرویی به پا ر کینگ شبانه متصل می شود.
در ضلع غرربی سالنشامل چندین پا کینگ و محوطه زیر زمین و ایستگاههای اتوبوس و تاکسی می
باشد.در ضلع شرقی سالن» زیر زمین شامل امکانات کا رکنان و بخش تحویل کالا؛طبقه همکف شامل
محل اجتماعات و فرروش بلیط و سای خدمات راه آهن؛نيم طبقه شامل دفاتى رئيس ايستكاه راه آهن
و رئيس يليس راه آهن ودر طبقه آخر یک رستوران قرار دارد.
سقف سالن ايستكاه توسط جهار تير منحنى شکل که دو تیس مکی و دو تیر دیگر که در امتداد ۱۰۰
متررنماهای شمالی و جنویی را تشکیل می دهند» که توسط یک پایه بتتی در غررب تحمل می شود و در
قسمت شرقی دو تیم خارجی هسته بتنی را در بر
ee
صفحه 13:
این ایستگاه 760060 متر مربعی که شبیه یک
پرنده ی ماقبل تاریخ است شبکه قطار سریع السیر
فرانسه را به فرودگاه لیون در ساتولاس متصل می
کند و بیشتر به مجسمه های کالاتراوا شباهت دارد.
این طرح بال پرنده ترمینال69()/ سارنین در
فرودگاه کندی را به یاد می اورداما کارکرد و جنبه
هایی مثل یک سکوی 06060 متری برای قطار
کاملا با آن متفاوت است.
صفحه 14:
وقتی در مورد تصور پرنده ی ما قبل تاریخ از او سوال می شود »پاسخ می دهد:
من فقط یک معمارم . هنرمند يا شخصی یه دنبال اختراع یا بدعت نیستم . لازم به
ذکر است که ویکتور هوگو در رمان خود به نام" گوژپشت نوتردام" کلیسای جامع
نوتردام ياريس را با يك هيولاى ما قبل تاريخ مقاايسه مى كند. على رغم اين
حقيقت كه او دانش معمارى خوبى داشته و يك نويسنده با هوش بوده است »از یک
استعاره ى غير قابل توقع براى توصيف كليساى نوتردام استفاده مى كند.صادقانه
به دنبال استعاره ها نيستم . به يرنده هركز فكر نكردم.
قسمت جلوی ایستگاه ساتولاس که به سمت شرق است با پشت پرنده مقایسه میشود ؛
اما کالاتراوا عقیده ی دیگری در ذهن دارد . منقار نتیجه ی محاسبه ی پیچیده نیروهای
موجود در سازه است. او می گوید : به طور طبیعی بهترین تلاشم را برای حداقل کردن
این قسمت از ایستگاه بدون طراحی انجام داده ام .
او با تصدیق اينکه مجسمه هابه عنوان نقطه ی شروعی برای طراحی است میگوید:اگر
می توانید آن را غیر منطقی بنامید اما می گویم مسیری برای دنبال کردن وجود
ندارد.خواستم این ایستگاه شبیه قایقی در دربا باشد.
صفحه 15:
صفحه 16:
صفحه 17:
صفحه 18:
صفحه 19:
صفحه 20:
ایستگاه راه آهن – لیون فرانسه
استاد:مهندس غفاری
محمدحسین قنایی
مجید سیاوشی
سیروس خلیلی
سانتیا گو کاالتراوا
او در سال 1951در اسپانیا متولد شد.
قبل از اخذ مدرک معماری دروالنسیا هنرمی خواند .اوبرای تحصیل در رش++ته مهندس++ی
عمران به زوریخ رفت .در سال 1981دکترای خود را با ت+زی تحت عن+وان ” ب+ه هم
آمیختن قابهای فضایی ” کسب کرد.
وی به زبانهای اسپانیایی ،انگلیسی ،فرانسه و آلمانی مسلط است.
با حضور در خانه ی او ممکن است نتیجه بگیرید که این خانه به جای این که خانه
ی یک مهندس یا معمار باشد ،خانه ی یک مجسمه ساز یا نقاش است.
گاهی ترکیبهای هنری مجسمه وار ایجاد میکنم که اگر دوست دارید می توانید انها را مجسمه
بنامید.
مانند فلینی یا کوروساوا که قبل از فیلم سازی نقاشی می کشیدند من مجسمه می سازم.
در اصل معمار رئیس است و مهندس برای او کار می کند.
چشم ابزار اصلی معمار است و ان عقیده ای است که به بابل قدیم بر می گردد.
کاالتراوا مهندسی را ” هنر امکان پذیر ” در نظر می گیرد و شکلهای جدیدی بر اساس دانش فنی
که هنر تکنیکی نشده است را جستجو می کند.
ویژگی های کار کاالتراوا
او در ط++راحي و س++اخت طرحه++ايش از تج++ارب و تواناييه++اي خ++ود ب++ه عن++وان يك
مجسمهساز در استفاده از حركتهاي طبيعي و حاالت انسانها و حيوانات به روشهاي
قياس++ي و ب++ا تلفيق فرمه++اي آزاد ه++نري ب++ا هندس++ه پيچيده و مص++الح م++درن ،پ++ا را از
مرزهاي سنتي و محدوديتها فراتر ميگذارد و سازهها و بناهاي شگفتانگيزي برجاي
مينهد.
آثار كاالتراوا را ميتوان در سه گروه متف++اوت تقس++يمبندي نم++ود ك++ه وي بيش از دوازده
سال به تحقيق و بررسي در مورد مباحث فرم و سيستمهاي سازهاي آنها مش++غول ب++وده
است.
اولين گروه آثار اين معمار پيشرو مطالعاتي است ش++امل حرك++ات م++واج ب++ه ص++ورت
حقيقي يا تلويحي و ضمني كه به مدد جابهجايي ت++دريجي اعض++اي س++ازهاي جداگان++ه ب++ه
وجود ميآيند.
روش كار كاالتراوا
او مجسمهسازي است كه بنيانگذار شيوهاي نو در دو رشته مهندسي سازه و معماري
ميباشد.
او در وهلهي اول به مقاطع و نماها بيش از پالن اهميت ميدهد ،در واقع او در سه بعد
طراحي ميكند ودر آن واحد به هر سه بعد طرح خود ميانديشد.
او به ندرت وسايل طراحي به كار ميبرد و اغلب با دسGGت آزاد طGGراحي كرده و طGGرح
خود را به صورت ماكت درميآورد .سپس با اصالح مدلهاي ساخته شده و اسGGكيس زدن
از روي آن ها و حل برخي از مسائل استاتيكي ،طرح خGGود را پيش ميبGGرد ،بGGدون اينكه
ترسيمات فرمالي داشته باشد .بعد از تأييد اسكيسها ،نقشههاي معماري و فني سازهها و
جزئيات آماده به كارخانههاي سازنده تحويل داده ميشود.
براي او زيبايي مهمتريم مسأله است و منابع فرمهايش عناصر محيط اطراف از جمله جانوران،
اسكلت بدن انسان ،پرواز ،فرود ،تحرك و ...ميباشد.
در اكثر كارهايش خرد و خالقيت است كه الگوهاي طبيعي را به معماري تغيير شكل و تغيير
عملكرد ميدهد .درايت و تيزبيني او در تبديل سوژههاي محيطي به تودهاي از سنگ ،بتن ،فوالد و
شيشه كه معماري را شكل ميدهد ويژهي خود اوست.
كنشهاي متقابل طبيعت و عنصر كاركرد در طرحهاي وي آنقدر با يكديگر در تعامل هستند كه
آنچه ساخته ميشود نه در طبيعت وجود دارد و نه معماري مشابهي براي آن يافت ميشود.
ميگويد« :من بيش++تر ب++ا ن++ور و
ميب++رد و
واقعيشان به كار
كاالتراوا مصالح را با رنگ
سايه و بازتاب آنها روي سطوح و بافتهاي مختلف كار ميكنم».
ويژگي قابل مشاهده در تمامي كارهاي وي ،تعادل مكانيكي خوب آنهاست كه بGGا برداشGGت دقيق از
نيروهاي كشش و فشار مطرح ميشود و ساختمانهايش تصGGويري از حGGركت و جنبش را در ذهن بGGه
وجود ميآورند.
برخي از كارهاي كاالتراوا از روش مهندسي و معماري فليكس كاندال ،اينجGGو فGGرينت ،رابGGرت ميلGGرت،
آنتوني گائودي و پيرلوئيچي نروي تأثير پذيرفته است.
سازه براي كاالتراوا عامل برقرار تعادل و توازن بين ابداع فرم و قواعد علمي و اصول كارايي آن است.
او بتن مسلح را عاليترين مادهي ساختماني ميداند كه با تركيب آن با فGGوالد و سGGازههاي كابلي بGGه
فرمهاي مجسمهوار خود دست مييابد.
او ايده عناصر متحرك معماري را مطرح ميكند .بعضي آثارش عمًال حركت
دارند و مانند پالنتاريم در شهر والنسيا و بعضي ديگر احساس حركت را القا
ميكنند( .مانند ايستگاه قطار در ليون)
آثار او احساس برانگيزند و به همين دليل از تمام خصلتهاي بناهاي يادماني
برخوردارند.
ایستگاه راه آهن – لیون -فرانسه
استخوانها اجزای قاب اسکلتی بدن
حیوانات می باشند که وزن بدن آنان را
حمل میکنند و بنابراین می توان آنها را با
سازه های متشکل از تیر و ستون که در
ساختمانهای بزرگ امروزی به کار می
روند مقایسه کرد اجزایی از این قاب
اسکلتی که کارایی سازه ای ندارند و فقط
باعث افزایش وزن اسکلت می شوند به
.تدریج حذف خواهند شد
معمار و مهندس اسپانیایی سانتیگو کاالتراوا همانطور که گفته شد در بسیاری از
طرح های خود از طبیعت الهام گرفته و سازه هایی به شکل اسکلت بدن حیوانات
طراحی نموده است ،به عنوان نمونه می توان به ایستگاه راه آهن -فرودگاه لیون
.در کشور فرانسه اشاره کرد
در سال 1989مسابقه بین المللی محدودی بین معماران داخلی و خارجی برگذار شد که
کاالتراوا برنده اول مسابقه شد.
هدفهای کلی پروژه:گسترش تجارت از طریق بهسازی حمل و نقل و ساخت ایستگاه قطاری
نمادین که مانند نشانه شهری عمل کند.
نمادی که کاالتراوا طراحی کرد تشبیهی از حرکت و پرواز بود.برای حرکت کردن انحنای
سازه ها در سقف سکوهای پرواز حس حرکت را به بیننده القا می کند و برای پرواز کردن
بالها و پرها را توصیف می کند.بطوریکه مانند پرنده در حال بلند شدن می باشد.
او از یک هندسه شکسته در تمام سطوح برای حس حرکت و پرواز استفاده کرد.این پروژه
شامل دو بخش کلی می باشد:
.1ساختمان اصلی ایستگاه قطار( 30کیلومتری جنوب فرودگاه لیون)
. 2سکوهای حرکت و راهروی ارتباطی بین ایستگاه قطار و فرودگاه مجاور که همان
فرودگاه شهر لیون می باشد.
ابعاد سالن ایستگاه:طول 130متر،عرض 100مترو ارتفاع 39متر.سالن ایستگاه که ریلها(دارای
چهارریل می باشد که دو ریل مرکزی مخصوص قطارهای سریع بدون توقف و دو ریل دیگر برای
ارتباط منطقه ای تا مرکز شهر لیون)آن را به دو قسمت مساوی و متقارن تقسیم نموده است؛
راهروی 450متری سر پوشیده که سکوهای راه آهن در آن قرار دارد و از یک گالری با 180متر
طول که با فوالد پوشیده شده است
به فرودگاه مجاور متصل می باشد و از این گالری راهرویی به پارکینگ شبانه متصل می شود.
در ضلع غربی سالن،شامل چندین پارکینگ و محوطه زیر زمین و ایستگاههای اتوبوس و تاکسی می
باشد.در ضلع شرقی سالن ،زیر زمین شامل امکانات کارکنان و بخش تحویل کاال؛طبقه همکف شامل
محل اجتماعات و فروش بلیط و سایر خدمات راه آهن؛نیم طبقه شامل دفاتر رئیس ایستگاه راه آهن
و رئیس پلیس راه آهن و در طبقه آخر یک رستوران قرار دارد.
سقف سالن ایستگاه توسط چهار تیر منحنی شکل که دو تیر مرکزی و دو تیر دیگر که در امتداد 100
مترنماهای شمالی و جنوبی را تشکیل می دهند،که توسط یک پایه بتنی در غرب تحمل می شود و در
قسمت شرقی دو تیر خارجی هسته بتنی را در بر
می گیرد.
این ایستگاه 5600متر مربعی که شبیه یک
پرنده ی ماقبل تاریخ است شبکه قطار سریع السیر
فرانسه را به فرودگاه لیون در ساتوالس متصل می
کند و بیشتر به مجسمه های کاالتراوا شباهت دارد.
این طرح بال پرنده ترمینال TWAسارنین در
فرودگاه کندی را به یاد می اورداما کارکرد و جنبه
هایی مثل یک سکوی 500متری برای قطار
کامال با آن متفاوت است.
وقتی در مورد تصور پرنده ی ما قبل تاریخ از او سوال می شود ،پاسخ می دهد:
من فقط یک معمارم .هنرمند یا شخصی به دنبال اختراع یا بدعت نیستم .الزم به
ذکر است که ویکتور هوگو در رمان خود به نام“ گوژپشت نوتردام“ کلیسای جامع
نوتردام پاریس را با یک هیوالی ما قبل تاریخ مقاایسه می کند.علی رغم این حقیقت
که او دانش معماری خوبی داشته و یک نویسنده با هوش بوده است ،از یک
استعاره ی غیر قابل توقع برای توصیف کلیسای نوتردام استفاده می کند.صادقانه به
دنبال استعاره ها نیستم .به پرنده هرگز فکر نکردم.
قسمت جلوی ایستگاه ساتوالس که به سمت شرق است با پشت پرنده مقایسه میشGGود ،
اما کاالتراوا عقیده ی دیگری در ذهن دارد .منقار نتیجه ی محاسبه ی پیچیده نیروهGGای
موجود در سازه است .او می گوید :به طور طبیعی بهترین تالشم را برای حGGداقل کGGردن
این قسمت از ایستگاه بدون طراحی انجام داده ام .
او با تصدیق اینکه مجسمه ها به عنوان نقطه ی شروعی برای طراحی است میگوید:اگGGر
می توانید ان را غGGیر منطقی بنامیGGد امGGا می گGGویم مسGGیری بGGرای دنبGGال کGGردن وجGGود
ندارد.خواستم این ایستگاه شبیه قایقی در دریا باشد.