علوم انسانی و علوم اجتماعیادبیات و زبان

بررسی آثار و زندگینامه‌ی خاقانی

صفحه 1:

صفحه 2:
عنوان قحقیق : بررسی آثار و زندگینامه ی خاقانی محقق : فاطمه بابايى مدرس : سركار خانم كوكبى ٩۷ ‏پاییز‎

صفحه 3:
, محل دقن حدود ۰ تن از دانشمندان و ادیبان در نی نیز در همین مکان به خاک سپرده شده است Be egy Sosa ‏به عاقنی‎ alae ‏شروانی‎ (۵۲۰ قمری در شروان - ‎۵٩۵‏ قمری در تبريز). از جمله ی نامدارترین شاعران ایرانی‌بار و بزرگ‌ترین قصیده‌سرایان تاریخ شعر و ادب فارسی به‌شمار می‌آید. از اقا مهم ری تن انسبم است. آرامگاهش در شهر تبریز است.

صفحه 4:
* فضل‌الدینبدیل بن علیحاقنی حقایفی شرونی در سال ۵۲۰(قمری) در شهر شروانبه دنا آمد. تاریخ تولد او از اشاره‌های موجود در دیوان به دست آمده‌است. پدرش نجیب‌الدین علی مروی درودگر بود. مادر او مسیحی نسطوری بود که به اسلام گرویده بود. عمویش کافی‌الدین عمر طیب و فیلسوف بود و خاقانی تا بیست و پنج سالگی در سایه ی حمایت او بود و در نزد او انواع علوم ادبی و حکمی را فرا گرفت. چندی نیز در خدمت ابوالعلاء گنجه‌ای . شاعر بزرگ معاصر خود » که در دستگاه شروانشاهان به سر می‌برد» کسب فنون شاعری کرد. * يس از آنکه ابوالعلاء ؛ وی رابه خدمت خاقان منوچهر شروانشاه معرفی کرد . لقب «خاقانی» بر او نهاد. از آن پس خاقانی نزدیک به چهل سال وابسته به دربار شروانشاهان »و در خدمت منوچهر شروانشاه و پسر و شروانشاه بود.

صفحه 5:
در حدود سال ۰۵۵۰ به امید دیدار استادان خراسان و دریارهای مشرق ؛ روی به عراق نهاد و نا ری رفت. * در آنجا بيمار شد » و والى رى او را از ادامه سفر بازداشت و خاقنی مجبور به با زگشت به «حبسگاه شروان» ‎AF‏ * يس از مدتى توقف در شروان به قصد حج و ديدن امراى عراقين . از شروانشاه اجازه ى سفر كرفت ‎٠‏ و در زيارت مكه و مديته جندين أقصيدء سرود. ۰ در حدود سال ۵۵۱ یا ۵۵۱ سرگوم سرودن متنوی تحقفالعراقینبود در راه سفر بهبقداد از ايوان مدائن گذر کرد و قصیده ی «غرا « ی خود را دربره ی آن ساخت. © در بازكشت به شروان باز خاقانى به دربار شروانشاه بيوست. ليكن ميان او و شروانشه به علت نامعلومی کدورت ایجاد شد. و آنجنانكه از قمیده‌های حيسيه كه در ديوانش ثبت است ه برمىآيد يكك سالى وا در حبس گذراند. بعد از چندی در حدود سال ۵۶۹ قمری به سفر حج رفت و بعد از بازكشت به شروان در سال ۵۷۱ فرزند بیست ساله یم خود رشیدالدین را اروت ناد ومد از آن هت مرک مسر ومتاف دیگر بر او وارد شا از آن پس میل به عزلت یافت و از خدمت در دربار شروانشاهان کناره گرفت. در اواخر عمر در تبریز به سر می‌برد و در همان شهر د رگذشت و در مقبرفالشعرا: در محله سرخاب تبریز به خاک سپرده شد. سال وفات او را ۵۹۵و هم ۵۸نوشته‌اند.

صفحه 6:
خاقانی حدود هفت ماه تا یک سال را در زندان به سر برده است. * بنا بر تحقيقات به عمل آمده به زندان افتادن خاقانی به دستور اخستان بن منوچهر و درسال ۵۶۹ هجری قمری بوده است. در این سال . خاقلنی به جهت زیارت حج ۰ قصد خروج از شروان را داشت.: که اخستان ؛ طی نامه‌ای او را فراخواند ؛ ولی خاقانی در جواب شاه شروان نامه‌ای نوشت و ادعا کرد که نمی‌تواند به حضور او شرفیاب شود نامه مزبور» اخستان را بسیار ناراحت کرد تا جایی که دستور زندانی شدن خاقانی را صادر نمود. (امروزه این نامه در دست است). قصیده از قصاید خاقانی حبسیه است ۰ که در آنها از رنج و تعب زندان حکلیت قصاید. قصیده مسیحیت یا ترساییه است . ایتد می کند. یکی

صفحه 7:
از دیگر حوادث رنج آور و املایم دوران زندگی خاقانی ۰ مرگ زن و فرزند و خویشان اوست . نخست » سوگ و ماتم او از مرگ کافی‌الدین ؛ عمر عثمان که نه تنها عمو بلکه مربی و معلم خاقانی بوده ؛ و خاقانی از مرگ وی بسیار اندوهنااک شده و قصاید سوزناکی در مرثیه او گفت . از آن جمله قصیده‌ای به مطلع زیر است: راه تفسم بسته شد از آه جگر تاب کو همتفسی تا نفسی رانم ازین باب بعد از مرگ عمویش. حادثه ناگوار مركك فر باز گشت از سفر حج اتفاق افتاد. يس از مرگ فرزند بزرگش در مرگ همسر و فرزند خردسالش سوگوار شد » و برای آنها شعر غم‌انگیز سرود و آنگاه وحیدالدین پسر عمویش درگذشت ؛ که همچنان او را آزرده خاطر و رنجور ساخت. ندش رشیدالدین روی داده ؛ که در سال ۵۷۱ هجری قمری پس از

صفحه 8:
خاقانی شافعی مذهب بود. او در عین حال در همه ادیان و مذاهب مطالعه کرده بود » چنان که آ: دیگر کمتر در این باره شعر دارند . ن مسیح در اشعارش زیاد آمده ؛ و شاعران البته مادرش نسطوری تازه مسلمان بوده ؛ و خود او هم در محیط مسیحیت می زيسته , و با مسیحیان مراوده داشته

صفحه 9:
ناحی‌ای تاریخی در جنوب شرقی قفقاز است که از نظر تاریخی جزبی از ایران رس این منطقه در تاریخ ۳ آبان ۱۱۹۲ مطابق مفاد عهدنامه گلستان از خاک ایران جد! شد و به کشور روسیه تزاری ملحق كرديد. شروان اهم اكثون جزئى از كشور جبهوری آذربایجان است. این ناحیه از کناره ی غربی دریای خزر تا رود کورا کفیده شدماست.

صفحه 10:
دیوان ۰ که شامل قصاید. ترجیعات؛ مقطعات » غزلها و رباعیات است . دیران خاانی به تصعیح سید ضیاءالدین سجادی در سال ۱۳۳۸ در تهران به جاب و و بغش ات مس ی ره باره ی خاقانی انتشار یافته ؛ بر پایه ی همین چاپ از دیوانخاقانیبوده است

صفحه 11:
* تحفةالعراقين» مثنوی در سه هزار و دویست بیت است که در سال ۵۵۱ تألیف شده است. * تحفةالعراقين » در شرح نخستین سفر خاقانی به مکه و «عراقین؛ است ؛ و در ذکر هر شهر از رجال و معاریف ‎OT‏ نیز یاد کرده » و در آخر هم ابیاتی در حسب حال خود آورده است. ‎ ‏* تحفةالعراقين , به تصحیح یحبی قریب » در سال ۱۳۳۰ در تهران به جاب رسید. © منشآنت خاقانى » چند نامه از خاقانی است که به بزرگان زمان خود نوشته ‏ و غالبا مشحون از کلمات و ‏جملات عربی دشوار و مترادف ‏ و گاهی از اشعار خود خاقانی در آنها هست. ‏* قصاید خاقانی به نسبت ۰ در مرتبه‌ای بالا قرار دارد . از او قطعات بسیار خوبی نیز دردست است ۰ اما غزلباتش در سطح قصاید او نیستند . شعر خاقانی سبکی دیریاب و بغرنج دارد ؛ و بیشتر نظمی است هنرمندانه» با گرایش‌های سخنوری و دقایق لفظی. ‎ ‎

صفحه 12:
ظامی گنوی نز ساصران نی بود + مان او و ظامی گنجوی ‏ بسیب قرب ره وشتعماى مودت مستحكم بوه .و انی درگذشت ۰ نظامی در رثایش چنپن سروه: به خود گفتم که خاقانی دریقا گوی من باشد + دریفا من شدم آخر دریفا گوی خاقانی

صفحه 13:
* خاقانی از سخنگویان قوی‌الطبع و بلندقکر » و یکی از استادان بزرگک زبان پارسی و در درجه ى اول » از قصیده‌سرایان عصر خویش است . نایی او در استخدام معانی ؛ و ابتکار مضامین 6 در هر قصیده ی او پدیدار است. به بیان بدیعالزمان فروزانفر: «می‌توان گفت ۰ که اطلاع و احاطه ی خاقانی بر لغات عربی و فارسی » و اصطلاحات فلاسفه » و اطبا و دقت ادبی- او ؛ در ت کیب ‎BW‏ سبب پوشیدگی آرا و افکار ساده ی وی گردیده» چندان که گمان می‌رود مضامین باتش نیز ؛ سراسر پیچیده و فکر او از حد طبیعی بیرون است ؛ و این خیال » اگر هم در قسمتی از ابیات او »با واقع مطابقت کند » اما در واقع در بسیاری از تن با حقيقت سا زگار ‎tls‏

صفحه 14:
* او را باید در شمار بز رگترین قصیده پردازان شعر فارسی به حساب آورد. * در ت کیب الفاظ و خلق معانی و آوردن مضمون‌های تازه » و نوآوری در تشیه التزام و ردیف‌های دشوار بر بسیاری از شاعران پارسی سر است. * استفاده از حکایات در مدح و وصف و موعظه و مرثیه ؛ وارد کردن آگاهی‌های علمی در مضامین شعری ؛ بهره گیری از مثل و تمثیل در مباحث تعلیمی ؛ و برجستگی های دیگر ؛ همگی حکایت از ابعاد وسیع خلاقیت هنری و ذوقی این شاعر همه فن حریف می کند ؛ و به جاست که شیوه ی شاعری او را » همان «شیوه خاص+ و «طرز تازه؛ ای بدانیم که خود به آن اشاره کرده است.

صفحه 15:
* دیوان خاقانی از منظر مقام سخنوری و توانایی » از پیچیده‌ترین دیوان‌هاست و به همین سیب ۰ در بين عامه ى مردم ؛ از توجه کمتری برخوردار است . ۴ چون فهم درست و لذت بردن از اشعارش ۰ نیاز به سطح بسیار بالایی از چیرگی به زبان پارسی ۰ و دیگر دانش‌ها » مانند پزشکی. کهن ایرانی ۰ که بیشتر بر مبنای گیاه‌شناسی و داروشناسی بوده ‏ نجوم؛ تاریخ» اسی و حدیث‌شناسی دارد . و هم اینکه خوانند باید با شعر پارسی از دید گاه قنی و به اصطلاح «صنعت شعره ؛ به حد کافی مطلع باشد تا tO es ‏ای نع‎

صفحه 16:
© بخشی از قصاید خاقانی مربوط به کبر و غرور و فخر و مباهات می‌باشد ؛ و برخی دیگر در تواضع و شکست نفس وی است. * قسمت دیگری از قصاید وی راجع به ندبه و نوحه است ؛ از آن جمله تر کیب بند مفصلی است که در مرثيه منوچهر پادشاه گفته است. * قصايد مفصّلى هم در مرثيّه امام محمد بن يحيى از علماى نيشابور و کافی الدین طبیب.؛ عموی خود و فرزندش ساخته است كه در خور توجه است. * خاقانی در تجرد و توحيد , و سير و سلوكك نيز قصيده هاى منظوم ساخته , و هنوز قصیده «شینیهای او در انجمن شعرا مطرح است ؛ و باب مشاعره است ؛ و قصیده «رائیه‌ی حکیم سنایی را جواب كفته » كه عدد آن از صد و هشتاد بیت گذشته و سه مطلع دارد. عبدالرحمن جامی . در نفحات الانس این شاعر نامی را در طبقه عرفا مسلک شمرده است.

صفحه 17:
© شعر خاقانی سبکی دیریاب و بغرنج دارد و بیشتر » نظمی است هنرمندانه با گرایش‌های سخنوری و دقایق a خاقانی از بلندپاهترین شاعران پارسی گوی » و از جمله ادیبانی است که مورد استقبال و اقتباس دیگر شاعران قرار گرفته است . * شاعران بلندپایه‌ای مانند سعدی و حافظ ؛ بسیاری از ابداعات و مضامین او را استقبال و تضمین نموده‌اند. * هم اکنون بسیاری از < بان‌های ایران به نام این شاعر بزرگ نام گذاری شده‌اند ۰ که از جمله آنها می‌توان خیابان خاقانی در شهرستان ساری را نام برد.

صفحه 18:
* عزلت. و انزوا از عالم (که ترییت عمومی زمان خاقانی » و بلکه قرون متمادی بخصوص قرن های پنجم تا هفتم هجری درایران بوده است ) و دید گاه تیره و تاریک خاقانی ؛ نسبت به دنیا در سراسر دیوان او به چشم می خورد. * به نظر می رسد ناپایداری زندگی و عمر کوتاه بشری ؛ از علل اصلی پیدایش بینشی اینچنین منفی ؛ و گریز از با روزگار باشد . © در كنار همه ى اينها » احساس تنهایی و غربت و نداشتن همنفسی ۰ موجب رمید گی خاقانى از دنيا» و از اهل دنيا شده است . تمايل به سفرهاى دور و دراز او نيز» ظاهراً ازهمين احساس سرجشمه مى كيرد. خاقانی در دنیایی که احساس مى كند جهار سوى آن را وحشت فرا كرفته » خود را چون سیمرخ تنها و بی کس می پیند .

صفحه 19:
# خاقانی بی هیچ گمان یکی از بزرگترین چامه سرایان در پهنه ادب فارسی است. © خاقانی بارها در سروده هایش از زاد و بومش یاد کرده ؛ گاه نیز این یاد کردنها تلخ و نکوهش آمیز است» آنچنان که از تنگنای جای و تنگنای شروان نالیده است ؛ و آن را سرای ستم و سرزه تی رگیها خوانده است. به طور کلی دید خاقانی نسبت به عالم : دیدی تیره و تاریکک است ؛ و این دید با توجه به شواهد و قراین آشکار » غالا نه از سر تفکرات فلسفی و يا پینش عرفانی » بلكه به خاطر توقعات بى بايان » و بر نيامدن انتظارات و خواسته های او از روز گار است .

صفحه 20:
خافانی در سال ۵۹۵ هجری قمری + در سن ۷۵ سالگی » در شهر کنونی تبریز » دیده از جهان قرویست . مزار او در مقره الشعراى تبريز مى باشد.

صفحه 21:

39,000 تومان