صفحه 1:
صفحه 2:
۳
فارسی
۱ ere
صفحه 3:
دوره جاهليت بوده است و در اسلام رونق و بيشرفت
اه در سلم پیش از شعر ترقی کرد .
۱9 eter rer’
جإهليت بود . زيرا مسلمانان خطابه هاى خود را از آيات
Pee ee Lee)
Sees Ie See es Sore)
۹-0
[۳ Sete Stes Tne Er eee
هم تمام خطبه آنان از قران بود. نیروی خطایبه در اسلام بیش از پیش شد و
۳ |
از از آنرو غرور ملی عرب با خطابه افزایش یافت و بدان
: ان در بلاغت تقویت شد و پس از دیدن شعرهای تازی و زبانهای
تازق ليع عطابه نبوائي. آنها قزق كر كشت و.بلاعت آنان كن تعطابه ننه جابيى
رسید که کمتر ملتی پیش از آد د . حتی از حیث
ا ا ا لك
Cre Ponce 0 یسر( یونان ) سیسرون
NF get g AE (50.55) Kl gy tin glen — 5) origlndS )5 ۲
خطابه های آنان و بلاغت خطبه هایشان تردید کرد . حضرت علی (ع) صدها
ا ا ا PCa Sar
م ا ا ا
مثل عرب شگفت نیست چرا که اعراب مردم احساساتی و شاعر مشرب هستند
a) ۳
برخیزانده و یک خطبه آنها را فروشانده است و یکی از عوامل موثر پیشرفت
اسلام نيز همين خطابه سرايى مسلمانان بوده است . در ضمن مطالعه تاريخ
Te ere Th eaee 1
یه آن در جه رسید
صفحه 4:
1
اينكه يس از ضعف و فساد دولتهاى عرب در
ا ۱
خطبه و خطابه را رونق داده خطیبان را مانند
اختند ولى آنها هم خطابه را براى حماسه و
21100 ا MRUB IE TID“) OPED)
een eee Tee ee nee oe ee ee canes)
emi alee nea
ر اسلم عربها از اسلوب فصیح قران و پیدایش مقام نبوت و
دمی به هیجان و ذوق درآمدند و تمام تلادش خود را برای انتشار دین اسلام
و فتح ممالک میذول داشتند . از آنروز قریحه شاعرانه آنها به قریحه
rene enna قل
خلفای راشدین شعر و شاعری آنقدرها در میان مسلمانان پیش نرفت ولی
ae ا ا ل ا ال ل ل لد
ere here Coen TE TES ا 00
شعر و شاعری بود . بدان جهت خلفای بنی امیه شاعران را گرامی می
داشتند تا با شعر آنان مردم را به خود جلب كنند و يا از شر زبان شاعران
آسوده بمانند وبا مطالح خودنشان باصله وجايزه زبان شاعران را قطع
ميكردند.
معاویه موسس دولت اموی چنین میگوید: شعر را بالاترین وظیفه وهدف
اخلاقى وادبى خود قرار دهيد خلفاى اموى بسيار از شعروشاعران حمايت
كردند ولى فقط به دلايل سياسى .
از یدایش اسلام تا پایان دوره
صفحه 5:
ا 0
Rees Cen Bree pre cree eer is lees
الا گرفت وشاعران در مدح او شعرها گفتند جانشینان
۳ ee ا
جمع آوری شعر و راویان شعر
ا 9
cS Ss ie te err ae eer) 1
1
۰ ©©)
Loe eter Breese 0
عمرو بن علاء و ابوعبیده واحمعی و دیگران به آن کار مبادرت نمودند و
چنانکه در قسمت ادبیات اشاره شد بیشتر اینان مردمان ادیب و سخنور بودند .
طبقات شاعران
لت
01 ا sole sro)
ل ل دك
© محدثين
ولى نمى توان حد فاصلى ميان اين جهار طبقه تعيين كرد جون بعضى از
eased ۱
00 oer ee eee note won r tery
Bere 0 ا ا rer pres eer ||
۱ eno mie ter re ees
این شاعران گویندگان سبعهمعلقه هستند .
صفحه 6:
ca مانند شاعران دوره جاهلیت ساده
بليغ است . مشهور ترين شعرياى
وعصر طلايى دوريه عباسى را درك كرده اندو از
انواع تفنن وتجمل و خوش كذرانى و عيش و نوش
بهره مند شده اند از ان رو طبع شاعرانه انها بسيار
ع ال لل ا ا كم
از اشعار دو طبقه ديكر لطيف تر است وتا حدى
e Ren ey ا ال
ابوالتكاهيه ابوتزاس: ابوالقام ويحتيرى انث
ت:محدثين اين دسته از شاعران يس از انتشار و
ا ا ا 9
De ا By UR
حكمت ديده مى شود . نمونه آن اشعار متنبى -
معرى - شريف رضى - وضعى حلى است .
صفحه 7:
۳ برخى از 1 جاهلی همین
Tami ۳
م(
ا ae
2 درو وس
بوده أست ولى ما به اميد آنكه جعليات احتمالى هم
انعكاسئ از احوال و فضاهاى واقعى را در بر داشته
Pet Spee ip ener e)
کهن ترین شاعر اعیشی که بنا به روایاتی افسانه آمیز
با قصيده اى كه غالباً ساختكى بودنش را تاييد كرده
اند به خدمت رسول اكرم ص آمدند شيوه مدح در اين
قصیده همان شیوه جاهلی است و ممدوح در وحله
اول بخشنده يعنى منبع صله است . مصطلحات
اسلامى تنها نامهاى محمد و نبى در آن آمده است اما
تركيباتى جون (توشه يارسايى) را بهتر است كه از
افزوده هاى عصر اسلام بدانيم .
صفحه 8:
Bre ae re ee ا
ere ercre eer eee S eseee ny
رغم شهرت فراگیر هیچ گاه بوی اسلام برنمی
errr reno Pe ee Cae rear ree
ی 0 كلمات
0000000 ناقله القران بارزترین کلمات اسلامی درآمدند . اما
Cre enn eee er ies,
| سخت نگران می ساخته در شعر او اندکی غریب می نماید .
قصیده موجب پیدایش دهها شعر دیگر شد که صادقانه در مدح پیامبر
ا ane ee Oe et eee ai
ree eee me ا ete
ات قران اندک اندک به شعر عرب راه یافت . حسان پس از دورانی
ee OE ee eee tee eee eee
oe ketenes) ل Bone ureter tos BE
اسلام و ياران اور را مدح كفت اما هيجكاه نتوانست از غالبها و معانى
ECS ا ال ا ل ا 00
mr Cres Perry Or TIN Core OA ۱
های کهن بر دشمنان بتازد وصادقانه ترین اشعار حسان مرئیه هایی است
كه به هیچ گونه چشم داشت در رحلت رسول اکرم ص سرود. زد
PAU Ce peren Pernt wee we ere on mS
re Beppe ner a pr orm ler ا 00
PSE Soe eee Sve S) ee See te one erro
Fee een en erent is Fe TUS Te See oe ens)
صفحه 9:
مياييم البته فرهنك جهان عرب ايين
جذب مى كند ونويسندكان
شته انبوهى از وازه هاى جاهلى كه هاوى
00000057
ميدادند ومثلا وازه هايى جون شجاعتء سخاوتء وفاء
صداقت وصبر مسلمانى ميا فتند وبه ارزشهاى تايين شده
ا ا rere ge ke
Bolan ele SoS ee SEE toes
tee er Rene id ل
Nene Pe ens Serene Oty) 0
T SETS BETS Tene ee orl ۳
شعر عاشقانه بود كه به همت عمربن ابى ربيعه مكتب تازه
ای یافت .
صفحه 10:
2 أسلامي عرضه شده اندو جنانكه اشاره شد
ن است محتوای تازه PET CERO)
ها هنوز ميان دو مفهوم جاهلى و اسلامى در
ا Bee
اخطل كه مسلمان نبودنيز به كار برده است.
نگاهی گذرا به دیوان جریر که به قول همه مو لفان
گذشته مومن ترین شعرا بود نشان میدهد که به سان
قصايد عرب قرن اول هنوز از تاثير عميق اسلام به
دور مانده است.
ديوان فرزدق هيج بهتر از اين نيست اما مسئله مهمى
ee ی OP) 0 0
eS ECTS TEE ل ا
نسبت داده اند اما این قصیده از نظر ساختار با دیگر
اشعار فرزدق تفاوت خاصى دارد.
صفحه 11:
یک پدیده اجتماعی است ناچار باید مانند هر پدیده
ا لت
الم SI ptt BG al 2 82 USE ا
کر 0 1700
تردید قران است که نه تنها وحی الهی و ت
بل وبي بشمار ميرود بلكه خود زاينده بخش عظيمى از اين
Sree Eee TPS Mir See TSS au 3
ل ا ۳
es) ا ا ا ا ا 0
دارند در خود زاییده چندین عامل گوناگون است از همان اغاز دو
ESB TO ee Sate TEES Sete Sew T0r
کردن سنتهای دیرین و کهن و دیگر هجوم سیل آسای فرهنگهای بیگانه به
0
ieee seat STs we) |
Te ees noe) ل Lene te نك
گفتاری دارد . خطبه ها از خطبه حجه الوداع تا سخنان امیرالمومنین دارای
ee cel ewe ieee Cree ۱[
Dero aes Sete Ce tenn 1
اجتماعى متمايل است . در سراسر سده نخست هجرى نثر عربى از اين
محدوده پا فراتر نمی نهد . وضع تاریخی نثر عربی از آغاز سده دو قمری
pecs nee ae es ee mere rm rom lores
دينى و بافتى آميخته از سنت و تجدد در ساختار زبان شناسانه كه هنوز از
غالبهاى خود سر بيرون نكشيده تداوم دارد از سوى ديكر نيازهاى سياسى
ا ا ل ل ل ل 0
EB TeHTe Ly ا ا ا ا ل ل
meee) 11111
صفحه 12:
۳ Pe ES PN Sa TC)
Te lene Ree Tew kee
۱9 Sr es Ferme Ter TEE
CooL Sor Sie sie s en seo
فظ ابن قتیه و ابوالفرج » ابوحیان و حتی فیلسوفان به
۳۳
ها و فرمانهاى دين مورد يسند برخى از دانشمندان
ja tle gs 4S ala Gl, ۱
نويسنده اى غريزى معرفى مى شد اتفاقاً داعيه داردين در ادب است.
م 00
Fenn Wo re Ca
ر آتی شورانگیز و برنده
Beery Caen ey Pee Camry Seat ec egE IE IBY
eee eee ee Sree eee eee
NE ee SN Ee CIS Ne et eg OC Centres Pn ا
0 bere Pmt SE SCs TS
EPRICE SY rere Fai pacman Tem Fonst Te PY
جمع آوری شد و برای مسلمانان در زمینه های ادب اخلاقی رفتاری و حتی هنری
خاصه نزد صوفیان الگویی دست یافتتی گردید . ادب دینی با این دستمایه از آغاز
cree chs eee ns OT SPST rere ere
المفرد بخارى و آداب النفوس محاسبى شروع شد و سيس در يايان همان قرن بخش
0000 ا ا ا
00 لي ا ا ل ل nod
ا ل |
On ater Mer PE Pin Ta 2201011111
فی الدین: هو به زمان خود چیره شد و ادب:غام غیر دیتی را به فراموشی سپردیا
Bee ee Sen tes 1e- te een Site TY BSE toe)
صفحه 13:
ایلع خلافت 5 ادبیات فارسی نیو
1 ل) () ماضبوط نداشت . آنجه بعد از فتوح اسلامى در
یه ere ۱۳70۳
rere) ا LSS SCs BED OES eens oe
تم
ا ل اذ
عهد مامون و دوره اقامتش در مرو خراسان مى رسد . با وجود
erl ل ا ل ا er
ا ا ا ا ل 0000
مناقسه است . اما در تاريخ سيستان نخستين شعرى كه به زبان
reese ere errr ty emer إسشاد :يقرب
ليث منسوب است و جالب آن است كه اين اشعار همان اندازه كه
نمونه قديمى ترين شعر به زبان فارسى درى است قديمى ترين
ل ا ال eee ett
re es ia ey ل ل ا ال
باشد در دست نيست . جند اثرى كه به اين زبان از اواخر عهد
wea) ا ا ل ا لل
آثار ادبی نیست .
صفحه 14:
ألمال» امر به معروف و نهى از منكر
7 ا اا اا مل
ESP yrrs ey) ۹ 17
همراه آنها در زبان فارسى وارد شد و تداول
ممحاوره عام فارسى زبانان يا در ادبيات فارسى
. أخود الاب باز كرد و رايج شد ١
وجود شماری بسیاری از لغات فارسی و ایرانی در بین لغلت غیر
9
ee ie Eee ee eae انق
Se ies eee ieee ae ite re
فارغ از تاثیر اسلام به شمار آورد . عامل و انگیزه عمده آن
ETD ra كت
زمينه اسلامى فرهنك ايران در آن عصر به تدريج مقدار قابل
ا ا ا الل ل Se a
زبان فارسى رايج شد كه بعضى از آنها ريشه قرانى داشت يا از
طريق احاديث و تفاسير وارد فارسى شد و جندى بعد در ادبيات
Ca SEE Ere eee Tenn eS Tees)
ار با See
De site nese eon rare Tew 0
ke) ا ل oe eS eB
هرچند نفوذ و دوام بقایای میراث باستانی ايران را در ادبیات
فارسى از بين نبرد به هر صورت در سير تكامل زبان فارسى
ا ۱
صفحه 15:
۳2 غت عربی که خود غالباً ماخوذ از
OTe E p=. = 9
2
/ بیغ بدیعی رایج در نثر و نظم عربی
بر فارسی خاص آن چه نثر فنی خوانده می شد
مورد تقلید واقع گشت بلکه شعر فارسی هم از همان
آغاز کار. شعر عربی رایج عصر را سرمشق
ساخت . اوزیان عروضی عربی را از آن نمونه اخذ
كريد بعضى از آن اوزان را كنار كذاشت و بعضى
از اوزان خاص را كه در شعر عربى رايج نبود
مورد توجه قرار داد . در زمينه قافيه نيز شعر
فارسى از همان قرون نخستين اسلامى تحت تاثير
SGT, ES Ge ا age = 48 48 SGT Gal
اول عباسى در بغداد شايع بود عناصرى هم از
فرهنك ايرانى قبل از اسلام داشت . تقليد شعر. و
نثر فارسى از نظم و نثر ادبى در قرن سه قمرى از
TPS eine
بسم هللا الرحمن
الرحیم
موضوع تحقیق :
تاثیر اسالم در زمینه
پیشرفت ادبیات عرب و
فارسی
استاد مربوطه :جناب آقای
مجتبوی
ادبیات زمان جاهلیت
خطا به و شعر و ادبیات دوره جاهلیت بوده است و در اسالم رونق و پیشرفت
زیادی پیدا کرد اما خطابه در اسالم پیش از شعر ترقی کرد .
فرق خطابه اسالم و جاهلیت آن شد که رونق و بالغت خطابه های اسالمی
بیش از خطابه های جاهلیت بود .زیرا مسلمانان خطابه های خود را از آیات
قرآن اقتباس می کردند و اگر چه قرآن در اشعار اسالمی نیز همان اثر را
داشته اما اثر آیات قرآنی در خطابه زیادتر بوده است .زیرا میزان خطابه از
نظر تاثیر در شنونده وسیع تر است .
خطیبان اسالم غالبا ً خطیبه های خود را با آیات قرآن تزیین می کردند و گاهی
هم تمام خطبه آنان از قران بود .نیروی خطایبه در اسالم بیش از پیش شد و
اثر آن در برانگیختن اعراب به جنگ و پیروزی زیادتر از روزهای پیش از
اسالم گشت .از از آنرو غرور ملی عرب با خطابه افزایش یافت و بدان
جهات ذوق آنان در بالغت تقویت شد و پس از دیدن شعرهای تازی و زبانهای
تازی قریحه خطابه سوائی آنها قوی تر گشت و بالغت آنان در خطابه به جایی
رسید که کمتر ملتی پیش از آنان یه آن در جه رسیده بود .حتی از حیث
خطابه های موثر و بلیغ از یونان و روم هم جلوتر افتادند .البته روم و یونان
خطابه سرایانی همانند دیموستن – اشنیس – هیبریدیسر( یونان ) سیسرون
ژولی سزار – سالوستس و لوکیرس (رومی) داشتند و نمی توان در تاثیر
خطابه های آنان و بالغت خطبه هایشان تردید کرد .حضرت علی (ع) صدها
خطابه القاء فرموده است و در صدر اسالم نه تنها خلفا و امرا و سرداران بلکه
عابدان و زاهدان خطابه سرایی میدانستند و خطیب بودند و این هم از ملتی
مثل عرب شگفت نیست چرا که اعراب مردم احساساتی و شاعر مشرب هستند
و خطبه های بلیغ در آنان اثر کلی دارد و چه بسا که یک خطبه آنان را
برخیزانده و یک خطبه آنها را فروشانده است و یکی از عوامل موثر پیشرفت
اسالم نیز همین خطابه سرایی مسلمانان بوده است .در ضمن مطالعه تاریخ
فتوحات دالیل بسیاری بر نیروی خطابه و تاثیر آن مشاهده می شود .
خلفای راشدین و عده دیگر از خلفا خطیب و ناطق بودند گرچه در
سخنوری و بالغت تفاوت داشتند اما هریک رفته رفته فتوحات و جنگجویی
پایان یافت و خلفا به عیاشی و بزم آرایی پرداختند .قوه بیان و عاسه سرای
آنان ضعیف گشت .خالصه اینکه پس از ضعف و فساد دولتهای عرب در
مشرق خطابه سرایی آنان ازبین رفت برعکس خلفای بنی امیه در غرب
(اندلس) که تازه تغیر بودند خطبه و خطابه را رونق داده خطیبان را مانند
شاعران مقرب درگاه ساختند ولی آنها هم خطابه را برای حماسه و
سلحشوری به کار نمی بردند .فقط موقعی که خلیفه تازه به تخت می
نشست یا مسافر محترمی از سفر می آمد و یا مواقع پیروزی خطیبان برای
مبارکباد پیش می آمدند .
شعر بعد از اسالم
شعر در زمان بنی امیه :
پس از ظهور اسلم عربها از اسلوب فصیح قران و پیدایش مقام نبوت و
دمی به هیجان و ذوق درآمدند و تمام تالش خود را برای انتشار دین اسالم
و فتح ممالک مبذول داشتند .از آنروز قریحه شاعرانه آنها به قریحه
خطابه سرایی تبدیل یافت .در نتیجه از آغاز پیدایش اسالم تا پایان دوره
خلفای راشدین شعر و شاعری آنقدرها در میان مسلمانان پیش نرفت ولی
همین که امویان به خالفت رسیدند برای مبارزه با مخلفان و رقیبان (از
خاندان پیامبر ص) به وسایل تازه ای دست زدند که یکی از آنها استفاده از
شعر و شاعری بود .بدان جهت خلفای بنی امیه شاعران را گرامی می
داشتند تا با شعر آنان مردم را به خود جلب کنند و یا از شر زبان شاعران
آسوده بمانند وبا مطالح خودنشان باصله وجایزه زبان شاعران را قطع
میکردند.
معاویه موسس دولت اموی چنین میگوید :شعر را باالترین وظیفه وهدف
اخالقی وادبی خود قرار دهید خلفای اموی بسیار از شعروشاعران حمایت
کردند ولی فقط به دالیل سیاسی .
شعر وبنی عباس:
در زمان خالفت منصور شاعران زیاد مورد توجه او نبودند وازدرگاه اورانده
میشدند وهمین شد که شاعران از او رنجیده شدندورفته رفته کار محمد ابن
عبدهللا علوی درمدینه باال گرفت وشاعران در مدح او شعرها گفتند جانشینان
منصور از این پیش امد پند گرفتند وشاعران را مقرب درگاه ساخته وگرامی
داشتند خصوصا هارون به هجو علویان عالقه مند بود ومروان ابن ابی حنفیه
فقط هجو اهل بیت خود را نزد هارون مقرب ساخت.
جمع آوری شعر و راویان شعر
همین که مسلمانان به تفسیر قران پرداختند محتاج به فهم دعا و الفاظ گشتند و
طبعا ً به جمع آوری اشعار مشغول شدند و آن را از راویان شعر فرا گرفتند و
این کار از قرن اول هجرت شروع شد .نخستین کسیکه اشعار عرب و اخبار
مربوط به آنرا جمع آوری کرد حماد راویه دیلمی موفی متوفی سال 155
هجری می باشد .پس از او خلف بن حیان احمر فرغانی بنده,ابی برده وابی
عمرو بن عالء و ابوعبیده واحمعی و دیگران به آن کار مبادرت نمودند و
چنانکه در قسمت ادبیات اشاره شد بیشتر اینان مردمان ادیب و سخنور بودند .
طبقات شاعران
-1شعرای جاهلیت
-2شعرای مخمرین از ظهور اسالم تا آخر بنی امیه
-3مولدین مردمان بنی عباسیان
-4محدثین
ولی نمی توان حد فاصلی میان این چهار طبقه تعیین کرد چون بعضی از
شاعران جاهلیت در دوره اسالم هم بودند و پاره ای از شعرای محترم در
دوره مولدین هم حیات داشتند و در هر حال توضیح اجمالی می دهیم .
الف -از ممیزات اشعار این دوره آنکه سادگی و خشونت از آن نمایان است در
گفته های آنان تکلف و مبالغه و عبادت پردازی دیده نمی شود .مشهورترین
این شاعران گویندگان سبعهمعلقه هستند .
ب -مخضر میز مانند شاعران دوره جاهلیت ساده
شعر گفته اند اما بلیغ است .مشهور ترین شعرVای
این دوره حسابن ثابت – کعب بن زهید – جرید-
اخطل و خرزدق است
پ -مولدین که با هارون ومامون معاصر بودند
وعصر طالیی دورVه عباسی را درک کرده اندو از
انواع تفنن وتجمل و خوش گذرانی و عیش و نوش
بهره مند شده اند از ان رو طبع شاعرانه انها بسیار
لطیف شده و در Vنتیجه معاشرت شعر Vمولدین طبعا
از اشعار دو طبقه دیگر لطیف تر است وتا حدی
شهوت انگیز میباشد -مشهورترین این طبقه عقیل؛
ابوالعتاهیه،ابونواس ،ابوالقام وبحتبری است.
ت:محدثین این دسته از شاعران پس از انتشار و
انتقال فلسفه و کالم و علوم یونان پدید آمده و در
اشعارشان رنگ آمیزی فلسفی و جدی و رموز
حکمت دیده می شود .نمونه آن اشعار متنبی –
معری – شریف رضی – وضعی حلی است .
تاثیر اسالم در ادبیات ملل مسلمان – ادبیات عرب
همین که اسالم در زمینه های مادی و معنوی نخستین
پیروزیهای خود را به دست آورد در شعر عرب
بازتاب یافت .زیرا برخی از شاعران جاهلی همین
که دیدند یک سید عرب شوکت یافته به امید سله رو
به سوی او آوردند بدیهی است که این اشعاردستخوش
فراز و نشیب بسیار بوده اند و چه بسا که بخش
اعظمی یا حتی همه آنها از ساخته های دوره متاخر
بوده است ولی ما به امید آنکه جعلیات احتمالی هم
انعکاسی از احوال و فضاهای واقعی را در بر داشته
باشد به آن اشاره می کنیم .
کهن ترین شاعر اعیشی که بنا به روایاتی افسانه آمیز
با قصیده ای که غالبا ً ساختگی بودنش را تایید کرده
اند به خدمت رسول اکرم ص آمدند شیوه مدح در این
قصیده همان شیوه جاهلی است و ممدوح در وحله
اول بخشنده یعنی منبع صله است .مصطلحات
اسالمی تنها نامهای محمد و نبی در آن آمده است اما
ترکیباتی چون (توشه پارسایی) را بهتر است که از
افزوده های عصر اسالم بدانیم .
دومین شعری که در مدح پیامبر سروده شد از آن کعب بن زهید است که با
نام بانت شعار یا گاه برده و شمار مشهورترین و به قولی اصیل ترین
قصاید عرب در آمده است .کعب از بیم جان این قصیده را سرود و هنوز
مسلمان نشده بود و بی گمان چیزی از تعالیم اسالمی نمی دانست .به همین
سبب از این قصیده به رغم شهرت فراگیر هیچ گاه بوی اسالم برنمی
خیزد .ساختار مضامین و کلمات آن کامالً جاهلی است .ممدوح مردی
توانا و پیروزمند است که زود از گناه دشمنان چشم می پوشد .کلمات
رسول ا ...و نافله القران بارزترین کلمات اسالمی درآمدند .اما الرحمن که
نام خدای متعال در یمن بوده است و در آغاز وحی استعمال اسالمی آن
قریشیان را سخت نگران می ساخته در شعر او اندکی غریب می نماید .
این قصیده موجب پیدایش دهها شعر دیگر شد که صادقانه در مدح پیامبر
سروده شد .شاید بتوان گفت با ظهور اسالم شاعران خاص حضرت پیامبر
عبدا ...بن واحه ،کعب بن مالک و از همه مهمتر حسان بن ثابت کلمات و
ترکیبات قران اندک اندک به شعر عرب راه یافت .حسان پس از دورانی
دراز که در مدح امیران غسانی و لخمی گذرانید در حدود سال 622م
نخستین سال از هجرت نبوی به اسالم گروید و از آن پس ده سال پیامبر
اسالم و یاران اور را مدح گفت اما هیچگاه نتوانست از غالبها و معانی
شخصی که بدانها خو گرفته بود بگریزد و گشاکش های شاعرانه میان کفار
و مسلمانان البته کار را بر او آسان می ساخت و می توانست با همان شیوه
های کهن بر دشمنان بتازد وصادقانه ترین اشعار حسان مرثیه هایی است
که به هیچ گونه چشم داشت در رحلت رسول اکرم ص سرود .زنگ
اسالمی و الفاظ و معانی قرانی در این مرثیه ها سخت اشکار است .لحن
گفتار،عواطف پاک و بی پیرایه ،الفاظ جا افتاده دینی در این قصاید چندان
است که در صحت ان شک کرده اند( .زکی مبارک بر ان است که اگر انها
را به بوحیری درچندین قرن پس از ان نسبت میدادیم طبیعی جلوه می
هرچه درزمان پیشتر میاییم البته فرهنگ جهان عرب ایین
ها وسنتهای اسالمی را بیشتر جذب می کند ونویسندگان
وشاعران خواه ناخواه ازآن تاثیر می پذیرند .از آن پس
کمتر خطبه ونوشته ای میتوان یافت که با نیایشهای قرانی
ودرود بر پیامبر اسالم آغاز نشود ومثال آن خطبه ای که با
نام خداوند متعال آغاز نشده بود (خطبه زیاد ابن ابی
سفیان) به همین سبب نامی خاص یافت و(بستراء) خوانده
شد.
از آن گذشته انبوهی از واژه های جاهلی که هاوی
ارزشهای اخالقی ان دوره بودند اندک اندک تغییرمحتوا
میدادند ومثال واژه هایی چون شجاعت ،سخاوت ،وفا،
صداقت وصبر مسلمانی میا فتند وبه ارزشهای تایین شده
در قران می پیوستند .با این همه تحول ،ناگهانی نمی
توانست بود وگویی در شعرحرکتی بس کند داشت زیرا
شعر یکی به سبب سنت استوار جاهلی وسابقه دو سه قرنه
ودیگر به سبب گرایشهای قبیله ای امویان نتوانست به
اسانی از قالبهای برونی و درونی خود خارج گردد تنها
شعر عاشقانه بود که به همت عمربن ابی ربیعه مکتب تازه
ای یافت .
درونی خود خارج گردد تنها شعر عاشقانه بود که به
همت عمربن ابی ربیعه مکتب تازه ای یافت .
در شعر بزگترین شاعران عصر اموی جریر ،فرزدق
واخطل تعابیر اسالمی نسبت به تعابیر وارزشهای
هنری اخالقی حاصل به راستی اندک است درست است
که در شعر جریر وفرزدق کلمات واصطال حات همه
در فضای اسالمی عرضه شده اندو چنانکه اشاره شد
ممکن است محتوای تازه ای پذیرفته باشند با این همه
واژه ها هنوز میان دو مفهوم جاهلی و اسالمی در
ترددند وهنوز استقرار نهایی نیافته اند همان واژ گان را
اخطل که مسلمان نبودنیز به کار برده است.
نگاهی گذرا به دیوان جریر که به قول همه مو لفان
گذشته مومن ترین شعرا بود نشان میدهد که به سان
قصاید عرب قرن اول هنوز از تاثیر عمیق اسالم به
دور مانده است.
دیوان فرزدق هیچ بهتر از این نیست اما مسئله مهمی
که در کار اومطرح میگرددهمانا داستان دلنشین
وقصیده یکپارچه اسالمی وشور انگیزی است که به
نسبت داده اند اما این قصیده از نظر ساختار با دیگر
اشعار فرزدق تفاوت خاصی دارد.
تاثیر اسالم در نثر عربی :
اگر بپذیریم که زبان یک پدیده اجتماعی است ناچار باید مانند هر پدیده
اجتماعی دیگر با تغییرات اجتماع همگام گردد با ظهور اسالم به راستی
بوم شناسی عربی به شکل دیگر در امد وانگاه تغییرات بسیار گسترده ای
در زمینه واژگان ومعنی شناسی پدیدار شد مایه همه ان تغییرات بوم
شناسی زبان عربی بی تردید قران است که نه تنها وحی الهی و تابناک
ترین پدیده ادبی عربی بشمار میرود بلکه خود زاینده بخش عظیمی از این
ادب است اما قرآن عالوه بر نقش دگرگون سازی نقش عمده دیگری نیز
داشته است که همانا تثبیت زبان عربی طی هزارو چهارصد سال است با
این همه نباید پنداشت که زبان وادبیات عرب بافت یکپارچه دینی وقرانی
دارند واین در خود زاییده چندین عامل گوناگون است از همان اغاز دو
عامل بیشتر مانع این وحدت گردیده یکی عصبیت گرایی امویان در زنده
کردن سنتهای دیرین و کهن و دیگر هجوم سیل آسای فرهنگهای بیگانه به
زبان عربی در روایات گوناگون .
از قران کریم که بگذریم نخستین آثار منثور اسالم نسبتا ً اندک است .
احادیث نبوی و جعلی نثری روان و بی پیرایه و غالبا ً متمایل به زبان
گفتاری دارد .خطبه ها از خطبه حجه الوداع تا سخنان امیرالمومنین دارای
نثری فاخر و آهنگین و مسجع است نامه ها و پیمان نامه ها و نظایر آنها
غالبا ً در غالب دینی جای می گیرند .اما محتویاتشان به امور سیاسی و
اجتماعی متمایل است .در سراسر سده نخست هجری نثر عربی از این
محدوده پا فراتر نمی نهد .وضع تاریخی نثر عربی از آغاز سده دو قمری
چنین است که از یک سو برخی از سنتهای کهن عربی با بار معنایی تازه
دینی و بافتی آمیخته از سنت و تجدد در ساختار زبان شناسانه که هنوز از
غالبهای خود سر بیرون نکشیده تداوم دارد از سوی دیگر نیازهای سیاسی
و اجتماعی و فرهنگی در جامعه ناهمگن عراقی زبانی پدید آورده که قید
های کهن را از هم گسیخته و آماده بیان معانی فلسفی ،منطقی ،علمی ،
اخالقی ،داستانی و تاریخی شده است .
گسیخته و آماده بیان معانی فلسفی ،منطقی ،علمی ،اخالقی ،داستانی و تاریخی
شده است .
این زبان که با عبدالحمید کاتب آغاز شده بود به دست اVین مقضع به اوج توانایی
رسید و در غالبهای استواری تثبیت شد .پس از این مقضع دبیراVن مسلمان آنرا در
زمینه هایی بس گوناگون به کار گرفتند و از آن ادبی ارجمند ساختند تا آVن چه که
در آثار بزرگانی چون حافظ ابن قتیه و ابوالفرج ،ابوحیان و حتی فیلسوفان به
صورت شاهکارهایی جاویدان تجلی کرد .
ادب آن تهی از راهنمایی ها و فرمانهای دین مورد پسند برخی از دانشمندان
بزرگ قرار نمی گرفت .این قطیبه که دیرزمانی در آثار خاور شناسان به عنوان
نویسنده ای غریزی معرفی می شد اتفاقا ً داعیه داردین در ادب است.
حضور قران در ادب دو گونه است :
-1همان حضور عام و ناپیدا و عاطفی مسلمانی است
-2حضور آتی شورانگیز و برنده
مراد از حالت دوم همانا مصطلحات و ترکیبات و عباراتی قرانی است که بیشتر
در آغاز و گاه در درون نوشته های ادبی بکار رفته است .پس از این قطیبه و با
گسترش مبانی اعتقادی ادب دینی جای نسبتا ً معتبری در دایره المعارف های ادب
عام برای خود گشود .مثالً در نهایه االرب نویری از 5فن کتاب یک فن داستانها
و روایات دینی اVختصاص داده شده اVست .از آغاز سده دو قمری احادیث نبوی
جمع آوری شد و برای مسلمانان در زمینه های ادب اخالقی رفتاری و حتی هنری
خاصه نزد صوفیان الگویی دست یافتنی گردید .ادب دینی با این دستمایه از آغاز
سده سه قمری فراورده های خود را آشکار ساخت .کار با آVثاری چون االدب
المفرد بخاری و آداب النفوس محاسبی شروع شد و سپس در پایان همان قرن بخش
عظیمی از آثار بی شمار ابن ابی الدنیا بنای اVدب دینی را استوار ساخت و در سده
سه و چهار قمری نویسندگان مستعد دینی خاصه ماوردی آن را تداوم بخشیدند و
در سده پنج قمری ادب به آثاری چون اVالداب بیهقی – بهجت المجالس ابن عبدا...
و خالصه احیاءالعلوم و کیمیای سعادت غزالی و از همه چشمگیرتر کتاب االدب
فی الدین همو به زمان خود چیره شد و ادب عام غیر دینی را به فراموشی سپرد یا
دست کم آنرا از پویایی بازداشت .در سده شش قمری ادب رفتاری نیز در آثار
نویسندگان بزرگ چون سمعانی جامه دین به تن کرد و منش و کنش مردم مسلمان
حتی در جزئی ترین رفتارهای اجتماعی در آن آمده است .
اسالم و ادبیات فارسی
ادبیات فارسی دری از همان آغاز پیدایش و توسعه خود (نیمه
قرن سه) ادبیاتی اسالمی محسوب می شد حتی بر خالف ادبیات
عربی یک دوره جاهلی هم پشت سر نداشت این ادبیات در عهد
صفاریان و حداکثر در آغاز دوره طاهریان شکل گرفت .قبل از
عهد طاهریان و اوایل عهد خالفت مامون ادبیات فارسی دری
شکل مکتوب و مضبوط نداشت .آنچه بعد از فتوح اسالمی در
این زبان به وجود آمده بود از حدود ترانه ها و تصنیف های
متداول در افواه عام عصر مثل سرود اهل بخارا و ترانه کودکان
بلخ و سرود کرکوی تجاوز نمی کرد .
نخستین نمونه شعر فارسی دری که در ماخذ آمده است به اوایل
عهد مامون و دوره اقامتش در مرو خراسان می رسد .با وجود
این صحت انتصاب چهار بیتی که از آن نمونه در روایت عوفی
مولف لباب االباب آمده است قابل تایید نیست و به هر حال مورد
مناقسه است .اما در تاریخ سیستان نخستین شعری که به زبان
فارسی سروده شده به محمدبن وصیف دبیر دیوان اسناد یعقوب
لیث منسوب است و جالب آن است که این اشعار همان اندازه که
نمونه قدیمی ترین شعر به زبان فارسی دری است قدیمی ترین
شعر اسالم هم در زبان فارسی است .از مقوله نثر فارسی دری
هم هیچ نظر غیر اسالمی یا ماقبل اسالم که مبنی بر تغییر ادبی
باشد در دست نیست .چند اثری که به این زبان از اواخر عهد
فتوح اسالمی به دست آمده نمونه اسناد و مقاله هاست و از مقوله
آثار ادبی نیست .
برخی لغات اداری مربوط به طرز حاکمیت حکومت جدید بود
مثل امام ،بیت المال ،امر به معروف و نهی از منکر ،خلیفه ،
حد ،تعزیر ،زجر و حبس و ...شماری هم الفاظ مترادف بود که
به ضرورت احوال در پاره ای موارد از زبان عربی به جای
واژگان فارسی یا به همراه آنها در زبان فارسی وارد شد و تداول
یافت و بعدها در محاوره عام فارسی زبانان یا در ادبیات فارسی
هم بر خود جایی باز کرد و رایج شد .
وجود شماری بسیاری از لغات فارسی و ایرانی در بین لغات غیر
عربی دخیل در قران کریم و شمار بیشتری از واژگان فارسی در
شعر جاهلی عرب این نکته را در خاطر می نشاند که دخول
بسیاری از لغات عربی را در فارسی دری نباید از یک نیاز ادبی
فارغ از تاثیر اسالم به شمار آورد .عامل و انگیزه عمده آن
سلطه اسالم و ضرورت هماهنگی با زبان قران بود .به علت
زمینه اسالمی فرهنگ ایران در آن عصر به تدریج مقدار قابل
مالحظه ای ترکیبات ،تعبیرات و امثال و تلمیحات عربی هم در
زبان فارسی رایج شد که بعضی از آنها ریشه قرانی داشت یا از
طریق احادیث و تفاسیر وارد فارسی شد و چندی بعد در ادبیات
فارسی جزو سنتهای ادبی درآمد .از اینگونه بود ترکیبات آتش
ابراهیم ،آتش طور ،پیراهن یوسف ،پیر کنعان و غیره که در
فارسی نظایر آنها کم نیست و بسیاری از آنها ریشه قرانی دارد .
با این حال ورود تدریجی واژگان و تعبیرات عربی در فارسی
هرچند نفوذ و دوام بقایای میراث باستانی ایران را در ادبیات
فارسی از بین نبرد به هر صورت در سیر تکامل زبان فارسی
در جهت قبول هر چه بیشتر نفوذ اسالمی تاثیر قابل مالحظه
نه فقط فنون بالغت عربی که خود غالبا ً ماخوذ از
بالغت قرانی بود تدریجا ً در Vسبک بیان و تقریر
معانی در VزVبان فارسی تاثیر گذاشت و سجع و
موازنه و ضایع بدیعی رایج در نثر و نظم عربی
در نثر فارسی خاص آن چه نثر فنی خوانده می شد
مورد تقلید واقع گشت بلکه شعر فارسی هم از Vهمان
آغاز کار Vشعر عربی رایج عصر رVا سرمشق
ساخت .اوزVان عرVوضی عربی رVا از آن نمونه اخذ
کرVد بعضی از آن اوزان را کنار گذاشت و بعضی
از اوزان خاص را که در شعر عربی رایج نبود
مورد توجه قرار داد .در زمینه قافیه نیز شعر
فارسی از همان قرون نخستین اسالمی تحت تاثیر
عرب گشت .با آنکه فنون ادب آنگونه که در Vعهد
اول عباسی در بغداد شایع بود عناصرVی هم از
فرهنگ ایرانی قبل از اسالم داشت .تقلید شعر Vو
نثر Vفارسی از نظم و نثر Vادبی در قرن سه قمری از
الزام تاثیر اسالم بود .