تاریخ مصر
اسلاید 1: مصر باستانمحمد جواد کرمیکلاس 204به نام خدا
اسلاید 2: تاریخ مصر را به سه دوره تقسیم میکنند: ۱. دوره پادشاهی قدیم ۲. دوره پادشاهی میانه ۳. دوره پادشاهی نوین. کشاورزی تغییرات عمدهای را در جامعه مصر به وجود آورد. هنگامی که اغلب مصریها کماکان در کشتزارها کار میکردند، بعضی از آنها برای نمونه، سفالگر شدند. بافندگان الیاف کتانی میریسیدند و از آنها پارچههای کتانی میبافتند.بیشتر مصریها به قبیلهای تعلق داشتند و هر دهکدهای در یکی از چند منطقه مستقل جای میگرفت. مناطق مقتدرتر یا جذب مناطق ضعیفتر از طریق جنگ و گاهی ازدواج پیشرفت میکردند تا سرانجام مصر تنها از دو پادشاهی تشکیل شد: مصر سفلی که در ناحیه دلتای نیل قرار داشت و پایتخت آن بیوتو در غرب دلتا بود، و مصر علیا که شامل سرزمینهای دره نیل میشد که از دلتا تا نخستین آبشار نیل نزدیک به آسوان در جنوب مصر گسترده بود. پایتخت مصر علیا، نخب بود که در محل الکب امروزی قرار داشت. صدها سال این دو سلطنت در کنار هم قرار داشتند و با یگانه شدن این دو، روزگار عظمت مصر آغاز شد.تاریخ مصر
اسلاید 3: در سال ۳۱۰۰ پیش از میلاد فرمانروایی محلی به نام منس همراه با سپاهیانش از مصر علیا جایی که بر استان هشتم آن فرمانروایی داشت خارج شد و به سوی شمال لشکر کشید، شهرهای بسیاری را به تصرف درآورد و به دلتای نیل وارد شد، سپاه منس اشراف و بلندپایگانی را که در مقابلشان مقاومت میکردند گردن زدند و به این ترتیب مصر سفلی مغلوب شد. منس در مقام فرمانروای سراسر مصر اجازه داشت که تاج سفید مصر علیا و همچنین تاج سرخ مصر سفلی را بر سر گذارد. او هر دو تاج را در هم آمیخت و پشنت را ابداع کرد، که تاجی جدید بود و بخش بالایی و سفید این تاج در بخش کوتاه و سرخ پایینی قرار میگرفت. کرکس مصر علیا و مار کبرای مصر سفلی نیز هر دو با هم جانوران نمادین این پادشاهی یکپارچه شدند.
اسلاید 4: پادشاهی کهن دورهای است که بی گمان میتوان آن را نخستین دوره از تاریخ مصر دانست که در آن شکوه و عظمت فرمانروایی فرعونها آشکارا دیده میشود. این پادشاهی با دودمان سوم که خاستگاه آن در ممفیس واقع در مصر سفلی بود، آغاز گشت.[۱۱] پادشاهان بزرگی چون خوفو، خفرع، و منکورع در این دوره دست به ساخت اهرام سهگانه زدند که تا چندین هزار سال بعد نیز پابرجا ماندند. خفرع همچنین تندیس بزرگ ابوالهول را در کنار اهرام ساخت؛ تندیسی که یکی از نمادهای عظمت و شکوه مصر باستان به شمار میرود.[۱۲] با آنکه هرمهای بزرگ جیزه جزو نمادهای بزرگی و قدرت مصر باستان شدند، به دلیل نارضایتی همگانی پدید آمده از هزینه بسیار ساختن این بناها، ساخت سازههایی به بزرگی آنها توسط فرعونهای آینده در تاریخ مصر پیگیری نشد.[۱۳]مصر در دوران پادشاهی کهن شاهد موج گستردهای از به بردگی گرفتن مردم مناطقی چون فلسطین، نوبه، لیبی، و حبشه پس از کشورگشاییهای شاهان گوناگون بود.[۱۴] هزینه بسیار زیاد ساخت و ساز برای فرعونها و اعضای دربار و ستمی که این شاهان به بردگان و زیردستان میکردند باعث کم شدن ثروت دولت مرکزی و ناآرامی و شورش در میان مردم شد.[۱۴] این در حالی بود که با کاهش قدرت حکومت مرکزی، خُرهسالاران (سران خرههای مصر) قدرت بیشتری به دست آوردند و دست به رقابت و جنگیدن با هم زدند.پادشاهی کهن
اسلاید 5: سال ۲۱۳۴ پیش از میلاد با پیروزی بزرگ استاندار جنوبی، انتف (۲۱۳۴ تا ۲۱۱۸ پیش از میلاد)، علیه دشمنانش آغاز شد.او خود را فرعون مصر علیا نامید و زادگاهش، واست را مرکز این فرمانروایی قرار داد.واست، که بعدها یونانیها آن را طیوه نامیدند و امروز الاقصر نام دارد، با عنوان پایتخت جدید اداره این فرمانروایی را به عهده گرفت.البته جنگهای استانداران با یکدیگر همچنان ادامه داشت.تازه در سال ۲۰۴۰ پیش از میلاد بود که یکی از جانشینان انتف به نام آمنتوحوتپ اول (۲۰۶۱ تا ۲۰۱۰ پیش از میلاد) توانست مصر سفلی را دوباره تصرف کند.به این ترتیب، بعد از منس، او دومین متحد کننده این سرزمین بود.منتوحوتپ در سراسر کشور صلح برقرار کرد و در نتیجه، آرامش و نظم جدید دوران گذشته به این سرزمین بازگشت.درباره اواخر دوره دودمان یازدهم اطلاعات چندانی در دست نیست.اما مسلم است که آمنمحت اول (۱۹۹۱ تا ۱۹۶۲ پیش از میلاد)، وزیر آخرین فرعون دودمان یازدهم، فرمانروای خویش را به زور از تخت پایین کشید، فرمانروایی را خود به دست گرفت و به این ترتیب، دودمان دوازدهم را بنیان نهاد.پادشاهی میانه
اسلاید 6: در زمان آمنمحت اول، که زاده طیوه بود برای نخستین بار خدایان طیوهای با عنوان برترین خدایان مورد ستایش قرار گرفتند.آمنمحت که نامش مفهوم آمون در اوج است را دارد خدای شهر طیوه، آمون(خدای هواها) راخدای سراسر مصر قرار داد.مصریها خیلی زود این خدا را به رع، بزرگ خدایی که تا آن زمان ستایش میکردند پیوند دادند و نام آمون-رع در میانشان رواج یافت.فرعون قدرت خداگونهٔ سابق را برای خود مطالبه میکرد، اما هرگز نتوانست آن شخصیت فوق انسانی را به دست آورد که در جایگاهی برتر از جایگاه انسان جلوس کند و هیچ کدام از جانشینان او نیز هیچ وقت در چنین جایگاهی ظاهر نشدند. فراعنه دودمان ۱۲ که همگی آمنمحت یا سسوستریس نام داشتند، فرمانروایانی فعال بودند که وظایف خود را مسئولانه به انجام رساندند.بعد از جنگهای سخت، قدرت استانداران به شکل قطعی درهم شکست و کشور به کمک یکی از کارکنان وفادار و کارآزموده از نو سازماندهی شد.پایتخت دوباره از طیوه به ممفیس منتقل شد.فراعنه از پایتخت، معادن سنگ و کار استخراج آنها در نوبی و سودان را اداره میکردند.آنها منطقه باتلاقی واحه فیوم را آباد کردند-با توسعه برنامه ریزی شده تاسیسات آبیاری، سطح زمینهای زیر کشت را در حد چشمگیری گسترش دادند و امکانات رفاهی جدیدی به این منطقه آوردند، که البته فقط جمع کوچکی از مردم از آن بهره مند شدند.بیشتر مردم همچنان فقیر بودند و در فقر باقی ماندند.
اسلاید 7: ادشاهی نوین با شکست هیکسوسها و یکپارچگی دوباره مصر زیر فرماندهی اهمسه یکم از دودمان هجدهم آغاز شد. این دورهای بود که اصلاحات ژرف اجتماعی، سیاسی، و نظامی در مصر به اجرا در آمدند.در سال ۱۵۵۰ پیش از میلاد، شاهزاده طیوهای احمس، با پشتیبانی مردم، طبقه اشراف و کاهنان موفق شد که هیکسوسها را از مصر بیرون براند.او نخستین فرعون دودمان هجدهم و سلطنت جدید شد.احمس، زادگاهش طیوه را پایتخت خویش قرار داد.او دشمنان فراری را تا قلب فلسطین تعقیب کرد و این سرزمین را به تصرف مصر در آورد.در جنوب، به سوی نوبی لشکر کشی کرد و تقریبا تا آبشار سوم پیش رفت.قلعه آواریس نیز چنان از بنیان ویران شد که امروزه غیر از تلی از خاک و ماسه، چیزی از آن باقی نماندهاست.هنگام مرگ احمس حکومتی یکپارچه را بر جای گذاشت که اقتصادی مترقی و شکوفا داشت. دوره دودمان هجدهم (۱۵۵۰ تا ۱۳۰۷ پیش از میلاد) را درخشانترین دوره در تاریخ مصر میدانندپادشاهی نوین
اسلاید 8: در این زمان مصر برای نخستین بار قدرت نظامی درجه اولی شده بود.تا آن زمان، همسایگان نیل بیشتر به زندگی مسالمت آمیز تمایل داشتند، حتی معلمان در آموزشهای خود به دانش آموزان پیشنهاد میدادند که حرفه سربازی را پیش نگیرند.اما شکست هیکسوسها و انهدام حکومت آنها روحیه عامه مردم را تغییر داد.مصریها، که تا این زمان فقط برای مواهب زندگی یا به دست آوردن ذخایر مواد خام به سرزمینی دیگر لشکرکشی میکردند، حالا فقط برای کشورگشایی دست به این کار میزدند.آنها در زمان تحوتمس اول (۱۵۰۴ تا ۱۴۹۲ پیش از میلاد) پسر آمنحوتپ، فتوحات سریعی به دست آوردند و همانطور که خود پیشتر تسلیم و شکست را تجربه کرده بودند ملتهای دیگر را مقهور قدرتشان ساختند.کسب این پیروزیها برای مصریان دشوار نبود:آنها از هیکسوسها آموخته بودند که چگونه با اسب و ارابههای جنگی، دشمن را به وحشت اندازند.در سرزمین مصر، دوران صلح به سر آمد.تحوتمس سوم به خاور میانه لشکر کشید و مناطق از دست رفته در فلسطین را دوباره تصاحب کرد.اما برعکس، در سوریه نتوانست اراضی تصاحب شده را مدت زیادی حفظ کند و دوباره از آنها دست کشید.لشکرکشیهای بیشمار و موفقیت آمیز و تاراج اسرا و غنائم سرزمینهای دیگر، او را با عنوان سپهسالار بزرگ مصر به شهرت رساند.هتیتها، آسوریها، بابلیها و جزیره نشینان قبرس به او خراج میدادند.فرمانروایی تحوتمس از فرات تا قلب سودان گسترده شد-مصر زمان او، نخستین امپراطوری جهان بود.
اسلاید 9: در سال ۱۳۵۳ پیش از میلاد، آمنحوتپ چهارم بر تخت نشست.او بر خلاف پیشینیانش، هیچ جنگجوی بزرگ یا فرمانروای قدرتمندی نبود، بلکه دانشمندی محتاط و متفکر بود، که شانههای لاغر و نحیفی داشت.آمنحوتپ از کودکی به خدایان متعدد اعتقاد نداشت و فقط یک خدا، آتون، خدای خورشید را ستایش میکرد که قرص خورشید مظهر آن بود و به همین دلیل، در سال ۱۳۴۸ پیش از میلاد او نام آخناتون (به معنی خدمت گزار آتون یا خرسند کننده آتون) را برای خود انتخاب کرد.آخناتون در پایتخت جدیدش، عمارنه، که پیش از هر کاری به پایه گذاری آن پرداخته بود تا ارائه آیین اعتقادی جدیدی را در آن آغاز کند، کانون مذهبی بزرگی با قصرها و معابد گوناگون ایجاد کرد که آفتاب به همه جای آن راه داشت-خدایان قدیمی در اندرونیهای مرموز و تاریک معابد ستایش میشدند.معابد خدایان پیشین بسته و نامشان در همه جا محو شد.اگرچه آخناتون خود را شاهی خداگونه میدانست اما مردمی تر از برخی فراعنه پیش از خود رفتار میکرد. او با همسر اصلی و زیبایش، نفرتیتی همچون موجودی فانی و کاملا معمولی در میان مردم میگشت، حتی وقتی یکی از شش فرزندش مرد از گریستن در مقابل عامه مردم خودداری نکرد.
اسلاید 10: در مصر باستان خانواده اساس زندگی روزمره بود. سنت معمول آن جامعه تک همسری بود و چند همسری-مگر نزد شاهان-به ندرت دیده میشد. ازدواج میان خواهر و برادر غیرمعمول بود اما غیر مجاز محسوب نمیشد. برای مراسم عروسی، عروس و داماد به همراه خانوادههای خود نزد مسئولی حکومتی میرفتند که نام و دارایی دو طرف را ثبت میکرد. سپس در سرسرای ویژه قربانیهای معبد، جشن بزرگی برپا میکردند.برخلاف دیگر سرزمینهای دوران باستان، زن مصری حقوقی برابر با حقوق همسرش داشت.او میتوانست در داراییهای مشترکشان دخل و تصرف کند، نقش اجتماعی آشکاری در زندگی داشت و دیگران نسبت به وی با احترام رفتار میکردند.
اسلاید 11: بازیهای بچههای آن دوران درست شبیه بازیهای امروز ما بود. آنها با توپ (گوی) و حلقه بازی میکردند. پسرها نیزه میانداختند یا با تیر و کمان هدفهایی را میزدند. دختربچهها عروسکهایی با دست و پاهای قابل حرکت و موهای واقعی داشتند. وسایل آشپزخانه و خانههای عروسکی، حیوانات اسباب بازی، قایقهای چوبی کوچک و ماهیهای چوبی که روی آب شناور میماندند از اسباب بازیهای محبوب بچهها بود.زنان و مردان نیز بازیکنان پرشوری بودند. آنها با تاسهایی از جنس استخوان یا عاج بازی میکردند یابا نوعی تخته نرد سرگرم میشدند.آنها مردمی بسیار موسیقی دوست بودند.مصریان باستان با نغمه چنگ، تنبور، نی و دایره زنگی آواز میخواندند. موقع برگزاری جشنها، در کاسه و بشقاب و ظرفهای رنگارنگ غذا میخوردند و نوشیدنیها را درون صراحیهایی از رخام و سنگ لوح آبی یا سیاه رنگ به یکدیگر عرضه میکردند.
اسلاید 12: بسیاری از اشراف در حومهٔ شهر ممفیس زندگی میکردند. تعدادی از مورخان معتقدند که آنها در ویلاهای زیبایی که از چوب و خشت ساخته شده بود، ساکن بودند. این ویلاها را دیوارهای بلندی احاطه میکرد و هر یک باغی داشت که دارای یک استخر پر از ماهی بود که سطح آن را نیلوفرهای آبی میپوشاندند. در یک سمت استخر، معبدی کوچک قرار داشت که افراد خانواده در آن جا عبادت میکردند.اسباب و اثاثیه ظریف، البته نه به خوبی آن چه فرعون داشت، اتاقهای ویلا را زینت میداد. در تالار بزرگ پذیرایی، که اصلیترین اتاق بود، دیوارها و ستونهای چوبی، که پایههای حایل سقف مسطح ویلا بودند، با صحنههایی از زندگی مصری تزیین میشدند. قالیهای ضخیم در کف اتاق پهن میکردند. در این نوع خانهها حتی گرمابههایی در درون خانه وجود داشت که در آن جا خدمتکاران، اشراف را میشستند و در کنار گرمابهها، توالتهایی بود که شامل نشیمنگاهی آجری میشد که روی لگنهای قابل جابجایی تعبیه شده بود.قدرت و مناصب
اسلاید 13: پس از شستشو، یک خانواده اشرافی عادی، صبحانهاش را که شامل شراب، میوه، نان ادویهدار، عسل و خرما بود، میخورد. سپس مرد خانواده برای کار نزد فرعون به دربار میرفت. این افراد مهمترین و قدرتمندترین کارگزاران فرعون بودند. برای مثال کارگزاری که عنوان «چشم و گوش پادشاه» را داشت، مسئول بازجوییها و پرسوجوهای محرمانه برای فرعون بود. بعضی از این افراد به وزیر در انجام وظایف متعددش کمک میکردند. برای مثال، یکی از اشراف ممکن بود در سفری همراه با وزیر برای بازدید یکی از ایالتها برود یا به وزیر در نقش قاضی اعظم خدمت کند.جامعه مصر باستان مردسالار بود. اما وضع زنان، بهویژه زنان متمول، در مصر بهتر از زنان در بسیاری از جوامع باستانی همدوره یا حتی بعضی کشورهای امروزی بود. آنها نمیتوانستند مناصب دولتی داشته باشند و نفوذ سیاسی ناچیزی داشتند، اما گاهی زنی صاحب شأن میتوانست در غیاب همسرش در کارهای حکومتی یا ادارهٔ یکی از ایالات کشور کمک کند.
اسلاید 14: مصریان دوران باستان میراث گران بهایی از خود به جا نهادهاند که فصل مهمی از تاریخ هنر را به خود اختصاص دادهاست. مقدمات شکل گیری این هنر از هزاره چهارم قبل از میلاد آغاز شد اما پیدایش ویژگیهای آن مقارن با اتحاد مصر علیا و سفلی بود ویژگیهای مزبور با اندکی تغییرات تا استیلای اسکندر مقدونی پایدار ماند. هنر مصر باستان را به لحاظ تاریخی و در ارتباط با دودمانهای حاکم بر مصر به دورههای مختلف تقسیم میکنند:
اسلاید 15: 1-دودمانهای اولیهپادشاهی کهندوره بینابینی اولپادشاهی میانهدوره بینابینی دومپادشاهی جدیدواپسین دوره
اسلاید 16: مصریان وجه خاصی برای هنر نداشتند و هنرمند هم نه یک فرد خالق و مستقل بلکه صنعت گری کار آزموده بود که لزوما باید با یک گروه کار میکرد. آنان جادو را به عنوان نیرویی بنیادی میانگاشتند و بر همین اساس معتقد بودند که اگر چیزی درست ساخته شود، میتواند با طی تشریفاتی خاص پا به عرصه حیات بنهد. تمام تلاش آنها در هنر هم برای رسیدن به همین هدف بود.آنان با ساختن تصویری از فرعون، قالبی برای سکونت (کا)، یا روح او در دنیای پس از مرگ تدارک میدیدند و با تجسم مناسک مذهبی، آرامش خدایان را تامین میکردند. و حتی با ثبت رویدادهای تاریخی، استمرار قدرت فرعون و عظمت مصر را منظور میداشتند. به همین دلیل آنها از بازنمایی موضوعات ناخوشایند دوری میجستند و فقط جلوههای آرمانی و مطلوب زندگی را در آثارشان منعکس میکردند. هنرمند مصری سعی میکرد که همواره حقیقتی عینی و عقلانی و مستقل از زمان و مکان را بیان کند.او اشیاء را نه بر اساس دریافتهای بصری متغیر و اتفاقی، که بر آن صورتی که واقعی و ثابت فرض میشد، مجسم میکرد. صفات اساسی و کیفیتهای انتزاعی را به صورت نمادین نشان میداد. (مثلا درجه اهمیت بر حسب اندازه، برای زنده نمایی از پیکرها از رنگهای قرار دادی و برای تزیین نکات مبهم از خط هیروگلیف بهره میبرد). هنرمند مصری غالبا خطهای مستقیم و شکلهای یک پارچه به کار میبرد که برای او جنبه کاملا عملی داشت، تا ذوق هنری
اسلاید 17: به باور مصریان در ابتدا دریایی عظیم بود. از تلاطم آّبهای بیکران، زمین آراسته پدید آمد. و از همان آبهایی که خدای آفتاب، راع، از آنها متولد شده بود، تپه اولیه سر برآورد. این تپه چهار فرزند داشت: شو(هوا)، تفنوت(آب)، گب(خاک) و نوت (آسمان). فرزندان گب و نوت نیز اوزیریس (زندگی گیاهان)، ایزیس (زمین حاصلخیز)، ست(خشکسالی) و نفتیس (بیابان) بودند. بعدها، وقتی انسان پدید آمد، این خدایان خود را نامرئی کردند. علاوه بر آنها خدایان کوچکتر بی شماری نیز بودند که البته در زمره خدایان تاریخ آفرینش به شمار نمیآمدند. آنها همگی بدون استثنا، از مصر دوران اولیه ریشه میگرفتند. هر شهر و هر روستایی، که در آن زمان به اجتماعات بزرگتر میپیوست، خدایی خاص خود را داشت. وقتی منس در مقام شاه، مصر را متحد کرد، علاوه بر خدایان محلی هر استان، خدایان بزرگ نیز مورد ستایش قرار گرفتند. خانواده واقعی فرمانروایان همیشه از خدایان شهر یا روستا ریشه میگرفتند و در وجود آنها مستقر بودند.باورهای دینی
اسلاید 18: به باور مصریان، بعد از خاکسپاری، متوفی باید در دادگاه مردگان در مورد زندگی زمینی خویش پاسخ میداد-کسی که در آن محکمه مردود میشد، برای بار دوم میمرد و این مرگ به معنای نابودی قطعی بود. دادگاه مردگان در تالار حقیقت برگزار میشد. اوزیریس، داور اعظم این دادگاه بود و ۴۲ اهریمن پلید مرده را به شدت مورد بازجویی قرار میدادند. تحوت کاتب دادگاه بود و آنوبیس، ایزدی که سری شبیه سر سگ داشت، ترازوی داوری را اداره میکرد.ابتدا آنوبیس مرده را به تالاری هدایت میکرد که در آنجا باید دفاعیاتی را ایراد میکرد که سوگندی بر بی گناهیش بود. بعد از این سخنرانی و بازپرسی اهریمنان، آنوبیس قلب مرده را درون یک کفه از ترازویی قرار میداد که در کفه دیگرش تندیس کوچکی از ماعت، ایزد بانوی حقیقت و عدالت قرار داشت. اگر کفههای ترازو در حال تعادل باقی میماندند و ترازو نمیلرزید، آن فرد در امتحان پذیرفته شده بود و اجازه داشت به قلمرو مردگان وارد شود. برعکس اگر ترازو به سوی کفه بدیهای فرد سنگینی میکرد و نا متعادل میشد او در امتحان مردود شده بود و عفریتی وی را تکه تکه میکرد و میبلعید.زندگی پس از مرگ
اسلاید 19: برای مومیایی کردن مردگان، ابتدا همه بافتهای نم را از داخل جسد بیرون میآوردند تا جداگانه مومیایی و در چهار کوزه مخصوص و در بسته به نام کانوپ نگهداری شوند. سپس جسد را تا ۵۰ روز درون پشتهای از جوش شیرین قرار میدادند این ماده همه رطوبت جسد را جذب میکرد و بیرون میکشید. بعد از این مرحله، جسد با پارچههای کتانی که گاهی مقدار آن به ۱۰۰ متر میرسید نوارپیچی میشد. برای آنکه هوا به این پوشش کتانی نفوذ نکند، آن را به مایع چسبناک و صمغ مانندی آغشته میکردند. در میان لایههای نوارپیچی، زیور آلات و طلسمهای جادویی از طلا و سنگهای قیمتی قرار میدادند تا ارواح خبیث را دفع کند و همچنین مرده در دنیای آخرت با همان تجملاتی به سر برد که در زندگی خاکی این جهان از آنها بهره مند بود. آخرین وظیفه کاهن برای مومیایی، که حالا به حالت ایستاده قرار داشت. اجرای آیین دهان گشایی بود و هنگامی که مویه کنندگان نالههای هولناکشان را سر میدادند، تابوت، کوزههای دربسته و وسایل مربوط به متوفی را به درون مقبره اش میبردند. کارگران نیز ورودی مدفن اصلی را مسدود میکردند و سپس ضیافت ویژه آیین خاکسپاری آغاز میشد.آداب و رسوم
اسلاید 20: مصریان جهت حفظ کردن و ثبت رویدادها به صورت مکتوب خط هیروگلیف را اختراع کردند. فکر حفظ اسناد به صورت مکتوب از سرزمین همسایه، بین النهرین، به آنها رسیده بود. اما مصریها خط هجایی اهالی بین النهرین را نپذیرفتند بلکه، نشانههای نوشتاری خاصی برای خود اختراع کردند. مجموعه علامتهای هیروگلیف خطی تصویری را میسازد.دراین قسمت چندمثال برای شما میاورم: چیزی شبیه پله=پله--- چیزی شبیه عصا=پارچهٔ تاشده--- چیزی شبیه پارچ آب=کوزهبعدها مصریان خط کاهنی را اختراع کردند که با آن میتوانستند مطالب خود را روی پاپیروس بنویسند. این خطی نوشتاری بود که نشانههای تصویری نداشت به همین دلیل به سرعت گسترش یافت. نشانههای خط کاهنی با هم ادغام میشدند. برای نوشتن این خط از قلم نی، طومارهای پاپیروسی و همینطور از جوهر سرخ استفاده میشد، که کاتبان خود آن را میساختند.خط
اسلاید 21: پایه اولیه اهرام را ایمحوتپ، در سال ۲۶۲۰ پیش از میلاد، برای فرعون خود زوسر بنا کرد. او در آغاز مصطبهای (در زبان عربی به معنای سکو) ساخت-ساختمانی که جسد شاه مصری پیش از ورود به مقبره اش درون آن قرار میگرفت. آرامگاه زوسر از دهلیزی زیر زمینی تشکیل میشد که عمق آن از روی زمین ۲۷ متر بود. این مقبره دو طبقه را با سنگ خارای سرخ پوشانده بودند. مدفن اصلی در طبقه زیرین قرار داشت.ورودی محل دفن، دریچهای دایرهای شکل بود که بعد از مرگ زوسر آن رابا تخته سنگی گرانیتی به وزن سه تن مسدود کردند.اهرام
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.