صفحه 1:
فصل بيست و یک
«قو وم»
صفحه 2:
مقدمه (صفحه ۱۰۲۹)
همانطور که در فصل اول کتاب متذکر شدیم یکی از موضوعلتی که فد کلان آن به وسعت کل
اقتصاد است ۰ تورم است و در وافع از دغدغههای اقتصاددانان کلان چه از بعد نظری و چه از بعد
تجربی و سیاستی مسئله تورم است. اکنون پس از اينکه الگوهای کلان با فروض و شرایط
متفاوت را توضیح دادیم و سازوکار تعامل نیروهای اقتصاد در سطح کلان را تبیین کردهايم .
وقت لن رسیده است که چنین موضوع مهمی را مورد بررسی قرار دهیم. در مورد تورم
دیدگاههای متفاوت زیادی ارلئه شده اس که هر کدام به-بعدی از ایعاد اين موضوع پیچیده
مربوط میشود . اما عدهای تصور میکنند هر کدام از لین دیدگاهها تورم را به طور کامل تبیین
کرده است. لذا به جای اينکه برای درک لین.متفیر محوری اقتصاد همهی ابعاد آن را بشناسند :
سعى ميكنند با كرليش به نسمت یکی از دیدگاههای ارلئه شده در مورد لّن به شناختی ساده از
آن بسنده کنند و نظریات متعدد رنه شده در مورد تورم را مجادلات سلیقهای و بیثمر تلقی
کنند. به نظر نگارنده برای شناخت صحیح چنین موضوع مهمی باید همهی ابعاد ن را بررسی
کرده و شناخت همهی ذیدگاههای اراله شده در مورد آن رابه دقت مطالعه کرد و تاکیدات آن را
به خاطر سبرد. تنها با لين نوع نكاه.به تورم است كه ميتوان به سازوكارها و يوياييهاى ن پی برد
و به اشارات تجربى و سياستى مهم و مفيد در مورد آن دست يافت.
صفحه 3:
مقدمه (ادامه)
ما در این فصل ابتدا تورم را تعریف کرده و سپس در مورد اهمیت تورم و هزینههای مربوط به آن
بحث ميكنيم. در بخش بعدی ماهیت تورم . پویایبها و سازوکارهای آّن و دیدگاههای نختلف در
ol oe را تبیین ميکنیم. در بخش بعدی بحث مختصری در مورد جریان علیت میان پول و
تورم و بحث فعال بودن و منفعل بودن پول ارلئه ميکنیم. در پایان همبا توجه به شرلیط حاکم بر
اقتصاد ايران 4 قدرى قر مورذا ماهیت تورم در اقتصاد oly! صحبت
صفحه 4:
تعر یف تورم (منحه ۰۳۰)
در فصل سوم ملاحظه کردیم که تورم عبارت است از رشد شاخص قیمت؛ از آنجا که شاخص
قیمتها گروه ونیعی از کالاها را شامل میشبود : لا در محاسريه گورم اولا متوسظققییر قیمت
کالاها در کل اقتصاد مورد نظر است . انیا رشد قیمت هر کالابا یک وزن مناسب در محاسبهی
رشد شاخص مذکور لحاظ میشود. بنابرلین میتوان گفت که تورم عبارت است از رشد مستمر
و همهگیر قیمتها. یعنی در صورتی به افزایش قیمتها تورم اطلاق میشود که اين افزايش
مربوط به همهی کالاها (یا اکثر کالاها) باشد و به صورت یکذغعهای و مقطعی نباشد , بلکه حالت
ر داشته باشد. لذا به افزایش تنها بعضی از کالاها به لحاظ فنی تورم اطلاق نمیشود. به
افزایش یکدفمهای قیمتها هم تورم گفته نمیشود:به فزلیش مقطمی و یکدفمهای قیمتها .
قیمتها گفته میشود. (به نمودار ۲۱-۱ نگاه کنید)
صفحه 5:
زمان 1
Pp
زمان
(ب) برش قيمتها به مثابه افزايش يكدفعداى قيمتها (الف) تورم به مثابه افزايش مستمر قيمتها
نمودار (I-11) تفاوت تورم و يرش قيمتها
Pp
صفحه 6:
(صفحه ۱۰۳۰)
بنابراین در محاسبهی تورم هم بلید متوسط افزلیش قیمت مربوط به عمدهی کالاها در هر نقطه
از اقتصاد را منظور نمود و هم بلید به افزلیش قیمت هر کالا وزن مناسب با آن اعطا کرد. اساسا
در ارزیلبی تورم باید به بعد پویای آن هم توجه نمود. ماهیت تورم در اصل یک ماهیت پویا
است . اما افزلیش یکدفعهای قیمتها ماهیت ایستا دارد. لذا در بحث تقاضای پول گفته میشود که
اگر قیمتها به طور یکدفمهای افزایش یابد , تقاضای اسمی پول را به طور متناسب افزایش میدهد
اما اگر تورم فزلیش یلبد یا قیمتها به طور مستمر در حال افزلیش باشند . تقاضای پول حقیقی
کاهش مییابد.
صفحه 7:
هزینههای تورم (سنحه ۰۳۱)
در چارچوب اقتصاد کلاسیکی محض . تورم اساسا یک پدیدهی پولی انستو چون بخش,پولی از
بخش حقیقی مجزا است . تورم در اقتصاد حللت خنثی دارد. یعنی تورم صرفا انعکاسی از
تغییرات رشد پول است و بنابراین بر بخش حقیقی و تخصیص منابع و توزیع درآمد تاثیری
ندارد. اما فریدمن که در مورد نظریههای پیلی و ماهیت تورم با کلاسیکها دیدگاههای مشترک
زیادی دارد . تورم را پرهزینه و مضر تلقی میکند. وی معتقد است تورم موجب نااطمینانی میشود
و پیشبینی متغیرهایی که در ارزیلبی پروژهها مورد استفاده قرار میگیرند را با مشکل مواجه
ازد و این موجب میشود هزینهی را فعالیتهای اقتصادی به خاطر افزایش واریانس
متفیرهای تصمیم و متفیرهای مرتبط با آنها فزایش یلبد و لین خود موجب محدود شدن رشد
سرمایهگذاری و کاهش بهرهوری میشود.
مسلما هر قدر اقتاد رقبتیتر و ذارای بات بیشتر باشد و نیروهای بازار و رقلبت در ن قویتر
باشند , تورم اثرات منفی کمتری در پی دارد و بیشتر با قواعد هیدرولیکی ظروف مرتبطه
مطابقت دارد. اما بلید به خاطر داشت که حتی در اقتصادهای کاملا رقابتی (که در دنیای واقعی
وجود خارجی ندارد) : خنثلیی و بیضرر بودن تورم موضوعیت ندارد. همانطور که خنثایی پول و
عدم تاثیر آن نیز در چنین اقتصادهایی موضوعیت ندارد.
صفحه 8:
(صفحه ۱۰۳۱)
به میزلنی که هر اقتصاد از حللت رقلبت فاصله میگیرد یا در آن بیثب
3 نلبع و بخش حقیقی را بیشتر تحت تأثیر خود قرار
موجود . تورم ت لبع رابه هم میریزد ۰ زیر به صورت متنا
اگر آتطور که کلاسیکها میگفتندتورم به صورت متناسب عمل
تغییر دهد » زيرا منابع بر قیمتهای نسبی مبتنی ا
قیمتهای را تغییر نمیدهد ۰ اما در اقتصادهای موجود تورم متناسب عمل نمیکند ۰ لذا
قیمتها به هم میخورد و تخصیص منلبع را دچار تغییر میسازد.اگر این رفتار نامتنا
قیمتها در فرایندهای تورمی گسترده باشد » علاوه بر تخصیص مجدد منلبع . تورم توزیع مجدد
درآمد هم انجام میدهد. در اقتصاد ایران تورم هم ایجاد نااطمینلنی میکند و چشمانداز فعالیتهای
مولد اقتصادی را مکدر و نامشخض میساژد . هم تخصیص مجدد منابع انجام میدهد.
صفحه 9:
(صفحه ۱۰۳۲)
از آنجا که بخشهای نامولد در اقتصاد کشور از قدرت قیمتگذاری بالایی برخوردارند . تورم بیشتر
منلبع را به سمت این نوع فعالیتها سوق میدهد. همچنین تورم وضعیت نسبی درآمد دهکهای
پایین درآمدی را بدتر و وضعیت دهکهای درآمدی بالازا بهترمیسازد. درراجلهٌ پنجم مستندات
برنامهی سوم با ارائهی یک برآورد اقتصادسنجی نشان داده شده است که تورم وضعیت ۴ دمک
درآمدی بالا را بهتر میسازد و وضعیت ۴ دهک پایینی را بدتر میکند. تورم همچنین هزینههای
برنامههای تعدیل ساختاری و تصحیح قیمتهای نامرتبط را افزلیش میدهد .به طوری که امروز
ملع اصلی اجرای sheets مذکور قلمداد ميشود. تورم علاوه بر نااطمینانی ۰ توزیع مجدد درآمد
25 مجدد منلبع » مخیط وركاجو صر توسههى اقتضادى را يرلى تهيود كيفيت +
ارتقای تکنولویٍی و و نوآوری نامناسب میسازد. البته در ارزیلبی هزینههای تورم a
تورم ۰ میزان عدم تناسبی که ایجاد میکند و سایر ویژگیهای ن را در نظر داشت. از همه مهمتر
وقتی پویاییهای تورم قوی شود و حللت مزمن و مستمر به خود بگیرد ۰ زمینه را برای بیثباتی
نقدینگی هم فراهم میکند و جهت علیت که عمدتا از پول به تورم میباشد را تا حدی تغییر داده
و جهت علیت از تورم به پول را هم فعال میسازد.
صفحه 10:
(صفحه ۱۰۳۲)
بالاخره وقتی تورم مستمر و بلا باشد » در صورتی clin gy Cage Gila pL AS
باشد . از طریق لثر لیرا -تانزی زمینهی کسر بودجههای زیاد و مستمر فراهم میشود و |
خود زمینه را برای خود تقویتشوندگی تورم فراهم و یا حتی تشدید میکند.
نکتهی قابل ذکر مهمی که در اینجا بايد مورد توجه قرار گیرد این است که با وجودی که در
کشنوزهای پیشرفته توزم به ضورت aula lis عمل :ميكتيهو lane بازر رای تغدیلات
تعادلی قوی هستند . این کشورها اجازه نمیدهند تورم از ۲ للی ۳ درصد در اقتصادشان بالاتر
رود. لين در حللى است كه هزينهى تورم در مقايسّه ها كشورهاى در حال توسعه بسيار بايينتر
است. در كشورهاى ييشرفته جز در نيمهى دوم دههى 112٠ دههى 191١ كه تورمهاى نسبتا
بالایی را تجربه کردهلند . در زمانهاى ديككر سعى كردهاند تورم خود را مهار كنند و در انجام اين
امر تا حد زیادی موفق بودهاند.
صفحه 11:
ماهیت تور م (صنحه ۱۰۳۲)
یک مجادلهی عمده در مورد تورم لین است که تورم ريشه در جاذبهی
Lalas دارد یا فشار هزینه؟ ما در اینجابه طور مختصر این دو دیدگاه را
در کنار دیدگاههای دیگر مطرح میکنیم.
صفحه 12:
تورم مبتنی بر جاذبهی تقاضا رمنه ۸۰۳۲
طبق ایدهی کلاسیکها و پولیون تورم از طریق جاذبهی تقاضا و بر اثر رشد پول اسمی به وجود
ميآيد و همانطور كه در فصول هفده . هیجده و نوزده توضیح دادیم در اين چارچوب تحلیلی تنها
از طریق حجم پول در جریان و افزلیش تقاضا تورم به وجود ميأید. به عبارت کلی طبق این
دیدگاه تورم بر جاذبهی تقاضا مبتنی است. همانطور که در نمودار (۲۱-۲) ملاحظه میشود با
افزايش حجم پول در جریان (انتقال منحنی LO به سمت ea و راست) و افزایش تقاضا
(انتقال منحنى تقاضا به سيمت أنيت) ملم Py ge? gages لیش مییلبد ؛ اگرچه
سطح محصول كل هم ازاأجه ل إفزليش مب اما كر ا( سطح محصول اشتفال عامل بأشد در
افق زمانى طولانيتر قيمتها از هم فراتر میرود و با عکسالسمل صاحبان صنايع نهادههای
تولیدی نسبت به افزلیش 8 قیمت نهاده افزلیش یافته و منحنی عرضهی کل طوری به سمت
بالا منتقل میشود که گطح درآمتبه طخ بلندمدت *1 باز گردد و قیمتها متناسب با افزایشل
حجم پول افزایش یابد.
صفحه 13:
نمودار (۲-۲۱) تورم مبتنی بر جاذبهی تقاضا
صفحه 14:
(صنحه ۱۰۳۳ و ۱۰۳۴)
لين نگرش با تاکید بر دو فرض ثلبت بودن سرعت گردش پول و تملیل داشتن اقتصاد به وضعیت
اشتغال کامل , تورم را ماهیتا یک پدیدهی پهلی ارزیلبی میکند. حتی فریدمن مدعی میشود که
تورم همه جا و هميشه یک پدیدهی پیلی است. وی انستدلال میکند که اگر در دههی ۱3۷۰
حجم پول در جریان در کشورهای صنعتی افزلیش نمییافت . افزایش مستمر قیمتها و تورم در
این کشورها مجال بروز نداشت. وی برای اثبات مدعای خود از روش تجربهی متقلبل استفاده
ميكند. يعنى ميكويد در دههی ۱۹۷۰ در کشورهای مذکور تورمهای بالایی وجود داشته است ۰
نبارهی حجم پول در جریان هم در لین کشورها به طور قلبل ملاحظهای افزلیش یافته است ۰
ابراین علت لین تورمها افزلیش انبارهی پول بوده است . زیرا اگر انبارهی پول لین گونه افزایش
نمییافت چنین تورمی مجال بروز نداشت.
آنچه مسلم است این است که این روش تبیین پدیدهی تورم بخش قابل ملاحظهای از تورم در
دورههای مختلف در کشورهای پیشرفته و تا ندازهی محدودتری در کشورهای در حال توسعه را
توضیح میدهد و هیچ کس نمیتولند موضوعیت لین ایدهی تا لین حد گسترده را مورد انکار قرار
دهد . ام اينكه آيا اين ايده به طور مطلق تورم را در همهی کشورها و همهی زمانها توضیح
میدهد یا نه موضوع دیگری است که جای اما و اگر فراوان دارد.
صفحه 15:
(صفحه ۱۰۳۴)
نکتهی دیگری که در اینجا باید به كن توجه كرد لين است كه در اقتصاد رکودی و
در شرلیط وجود بیکاری و ظرفیتهای خللی . سیاستهای پولی و مللی طرف تقاضا
میتولند به افزايش محصول و اشتغال بیانجامد و اثر تورمی لن محدود باشد. اما
اگر اقتصاد در نزدیکی اشتغال کامل باشد ۰ سیاستهای مالی از طریق اثر
مخدودگتنده موجب کاهش فاهای سرمایفگذاری شده و قیمتها را چندان
افزلیش نمیدهد و لین سیاست پولی است که در چنین شرایطی به افزایش تورم
نجر میشود ؛ یا سیاست مللی اگر از طریق پولی کردن کسر بودجه توسط بانک
مرکزی تأمین مالی شود . به تناسب افزايش حجم پول موجب تورم ميشود.
صفحه 16:
تورم مبتنی بر فشار هزینه (منع ۰۳۴)
عدهای تورم را به فشار هزینههای تولید منتسب میکنند و میگویند افزایش قیمت
نهادهها به صورت افزايش هزینهی تولید از طریق منتقل کردن منحنی عرضهی
کل به سمت بالا و چپ موجب بروز تورم ميشود.
همانطور که در نمودار (۲۱-۳) ملاحظه مشود وقتی که خاطر افزایش قیعت:
نهادهها یا کاهش بهرهوری یا به طور کلی افزایش هزینهی تولید . منحنی
عرضهی کل به سمت بالا و چپ منتقل میشود . هم سطح تولید کل کاهش
مییابد هم سطح عمومی قیمتها افزايش مییابد و متعاقب آن رکود تورمی به وجود
ميآيد. لذا طرفداران اين ايده اظهار میکنند که در دههی ۱۹۷۰ آنچه که باعث
شد تورم در کشورهای صنعتی افزایش یابد . فشار هزینههای ناشی از افزایش
قیمت سوخت بود. آنها استدلال کردند که چگونه میشود هزینهی تولید حدود ۲۰
للی ۴۰ درصد افزایش یلبد اما قیمت محصول منتظر افزلیش پول بملند و افزایش
نیابد.
صفحه 17:
نمودار (۲-۲۱) تورم مبتنی بر فشار هزینهها
صفحه 18:
(صفحه ۱۰۳۵)
طرفداران اين ايده معتقدند نهلیت چیزی که از همراهی و همجهتی پول و تورم در مشاهدات تجربی
برداشت میشود این است که بگوییم پول و تورم همبستگی کامل مثبت دارند. اما در مورد نحوهی
تعامل لين دو و جهت علیت میان لین دو با صرف مشاهدهی لین همبستگی مثبت کامل نمیتوان به
طور مشخص اظهار نظر كرد. بايد بررسى كرد كه آيا تماماً اين تورم معلول بيثباتيهاى بول و نقديدكى
است یا بیثباتیهای پولی تا اندازهای به خاطر بیثباتی تورم است یا پول و تورم در تأثيركذارى بر
یکدیگر با هم تعامل پیچیده دارند. از نظر لین عده به روش تجربهی متقلیل مبتنی بر اينكه اكر يول
زياد نميشد تورم هم مجال افزايش نداشت (حالا كه يول زياد شده است تورم هم افزايش يافته)
نميتوان عليت بول براى تورم را تلبت کرد. اساسا لین روش استدلال ۰ روش کاملی نیست ۰ زیرا جه
بسا پول تا حد قلبل ملاحظهای در عکسالعمل به بیثباتی قیمتها سیلان پیدا کرده باشد و در نهایت
آنچه که ما مشاهده میکنیم همراهی و همبستگی میان هردو است. اساسا اگر تورم به فشار هزینهها
مربوط باشد . وقتی هزینههای تولید:به طور قلبل ملاحظه افزلیش میلبد بلید سرعت گردش پول به
سمت بالا تعديل شود يا پول به طور منفعل گردش یلبد تا افزایش تورم به لحاظ فنی و مکانیکی
امکانپذیر شود. مسلماً ادعای این افراد لین نیست که تورم هميشه و در همه جا از فشار هزینهها به
وجود ميآيد و اساسا تورم ماهیت پولی ندارد » بلکه تاکیدشان این است که در موارد افزایش
هزينهها منشأ تقويت استعدادهاى تورمى است و يول هم به كونهاى تعديل ميشود كه با تورم
همراهى كند و استمرار قيمتهاى افزايش يافته را امكانيذير سازد.
صفحه 19:
(صفحه ۱۰۳۶)
به طور کلی هیچ کس نمیتواند همراهی پول و تورم و اینکه تورم با رشد نقدینگی با هم همجهت
هستند را انکار کند.
در کشور ما هزینههای تولید مدام در معرض افزایش است. قیمت نهادههای کشاورزی و پرورش
دام و طیور و هزینهی تولیدات صنعتی مدام رو به افزایش است و نسبت به کشورهای پیشرفته
یار بالا است و لین موجب شده که قیمت کالاهای ساهت داخل تسبت به قیمت خارجی آنها
بالاتر باشد و رقابتپذیری کشور در سطح اقتصاد بینالملل کاهش ابد. لذا بخش تولید ما باید
هنگام تحلیل تورم مدعی شود که تورم در ایران به طور کامل ماهیت پولی دارد و ابتدا بايد
نقدینگی را کنترل کرد تا تورم مهار شود.
مقامات پولی هم نباید تورم را صرفا به رشد هزینهها منتسب کنند و از مسئولیت خود برای
مدیریت صحیح نقدینگی کشور شانه خالی کنند . بلکه باید به نقش هر دو عامل و تعامل پیچیده
میان لین دو عنصر تأثیرگذار توجه داشته باشند و با لین نگاه با تورم برخورد کنند. لذا در عين
حال که بلید رشد نقدینگی را مهار کرد و از سیلان و بیثباتی آن جلوگیری کرد . باید سازمان
كار و تولید را متحول و به روز کرد . انضباط مالى را بايد در بنكاهها نهاديته كرد +
واسطهگریهای چندباره روی نهادههای تولید کشاورزی و پرورش دام و طیور جلوگیری کر
تسهیلات مناسب در اختیار تولیدکننده قرار داد و ارتقای بهرهوری و ابداع و نوآوری را مورد
تاکید و توجه قرار داد.
صفحه 20:
(صفحه ۱۰۳۶)
اساسا تورمهای مزمن و با پوباییهای پیچیده نمیتواند ريشه در طرف عرضهی
اقتصاد نداشته باشند . لذا کشورهلیی که از تورمهای بالا و مستمر در رنج هستند
عمنتابا مشكلات طرف gine Gel we shy Sap Caso aye تیست. که
نقدینگی در این کشورها باثبات و محدود است. نقدینگی در لین اقتصادها هم
بیتبات استد. اما بیقباتی نقدینگ کر تعاملجلمتکلات و موانغ طرف عرضه
آسحمران بیذا آمیکند
صفحه 21:
دیدگاه ساختار گرایان در مورد تورم «سنعه ۱۰۳۶و ۰۳۷)
ساختاركرايان در عين حال که نقش پول در ایجاد تورم را میپذیرند و برای فشار هزینهها در
تشکیل تورم نقش قلئل هستند . برای تورم علل مهم دیگری را مطرح میکنند که میتولند به ما
در درک صحیح پیچیدگیهای تورم بسیار کمک کند. آنها معتقدند که برای شناخت صحیح تورم
باید به عوامل ساختاری و نهادی هم توجه کرد و تعامل لین عوامل با عوامل پولی و هزینهای را
نیز در نظر گرفت. از دید آنها تورم میتواند نتیجهی تضادهای توزیمی باشد + یعنی عوامل
اقتصادی که در اقتصاد کالا یا خدمات میفروشند . اگر از قدرت قیمتگذاری برخوردار باشند .
esi بل خود را افزلیش دهند به لین امید كه دیگران کاری
eA Jone i hg ی به خود اختصاص دهند ۰ زیرا اگر مثلا فرد
فروشندهی کالای 68 قیمت کالای خود را افزلیش دهد و فروشندگان کالاهای دیگر چنین کاری
انجام ندهند و فروشندگان نهادهها و خدمات تولیدی هم قیمت خور را بالا نبرند . سهم
برخورداری فروشندهی کالای (6 از محصول ملی افزایش مييابد. اما از آنجا که همهی
فروشندگان و همهی عوامل اقتصادی (ولو به صورت ناهماهنگ و غیر همزمان) در معرض
انگیزههای یکسان و مشلبه قرار دارند . دیگران هم با همین تصور قیمت كالاهاى خود را بالا
میبرند. لذا در طول زمان یطح عمومی قیمتها مدام در حال افزایش است و تورم به طور پویا
استمراز مییابد.
صفحه 22:
(صفحه ۱۰۳۷)
طبق این دیدگاه عامل اصلی تورم وجود قدرت قیمتگذاری میان عوامل اقتصادی و استفادهی
ناهماهنگ آنها زاين قدرت برای به دست آوردن سهم نسبی بیشتر از محصول ملی است. البته
در عمل آنطور که عوامل فردی تصور میکنند سهم نسبی آنها افزایش نمییلید (يا افزایش آن
زودگذر است) ۰ زیرا وقتی دیگران هم با همین انگیزه همین اقدام را انجام دهند سنهم نسبی همه
تقریبابه وضعیت قبلی خودباز میگردد و ثبت است. البته وضعیت نقدينگی هم در اینجابیتثیر
نیست. اگر سیلان نقدینگی زیاد باشد ۰ تقویت استعدادهای تورمی از طریق تضادهای توزیعی
تسهیل و تقویت میشود و اگر نقدینگی محدود و منضبط باشد . مجرای مذکور محدودتر
یشود. اما اینطور یست که لین اقدامات؟تعلول Dab Sti البتهبه طور حتم با تقدینگی
تعامل دارد. لذا در تحلیل تورم بلید لین عوامل مهم را ابتدا مستقل ارزیلبی کرد ؛ بعد آنها را در
تعامل با عوامل پولی و هزینهای بررسی نمود.
صندوق بینالملی پول در برنامههای ننوهیتردوکسی خود (برنامههای نسل دوم خود) به
شورهایی که تعدیل ساهتاری انجام میدادند توصیه کرد که هنگام تفیبر دادن قیمتهای
کلیدی . سایر قیمتها را در اقتصاد به طور همهگیر و شدید کنترل کنند تا عواملی که قدرت
قیمتگذاری دلخواه داد برنامههای تعدیل را وروه نسازند.
لذا بر اساس لین دیدگاه بلید در شناخت و تحلیل تورم و نیز در سیاستهای مبارزه با تورم نقش
عوامل قیمتگذار دلخواه را به عنوان یک عامل بسیر تأثیرگذار در نظر گرفت. به نظر ميرست
چنین عاملی تجربهی تورم مستمر در سالهای اخیر در اقتصاد ایران را خوب توضیح میدهد.
صفحه 23:
(صفحه ۱۰۳۸)
در کشور ما چون ساختار اقتصاد رقابتی نیست » بسیاری از عوامل اقتصادی قدرت قیمتگذاری
دارند و سعی میکندد به جای تدبیر . اندیشه » تلاش ۰ نوآوری و ارتقای تکنولوی از طریق
افزایش قیمت وضع خود را بهتر کنند. شرایط يولى اقتصاد هم طوری است که زمینه را برای این
کار کاملاً فراهم کرده است» زیرا پیلن کردن. کسر بودجه» عدم فروترماوزهای نفتی #نط بانک
مرکزی . اعطای اعتبارات فراوان به بانکها و مردم . نقدینگی زا بیکبات کرده انت. بنابراین سیلان
شدید و مستمر نقدینگی زمینه برای افزایش قیمتها از مجرای قیمتگذاریهای دلخواه فراهم نموده
است. لذا در تحلیل تورم ایران باید هر دو عامل را لحاظ کرد . نه صرفاً نقدینگی یا قدرت
قیمتگذاری تنها را
نکتهی مهمی که در مورد اقتصاد ایران باید در نظر گرفته شود این است که اگر این تضادهای
توزیمی به افزلیش مستمر متناسم قیعتها گنجررجچشن,»"زبازهای تخصیصی و توزیمی آن چننان
زیادنبود. در اقتصاد ایران درآمد حقوقبگیران و صاحبان نهادههای مولد نسبت به تورم به طور
کامل شاخصبندی نميشوند. اما درآمد عوامل نامیلد و ناکارآمد بیش از تورم افزایش مییابد. در
اقتصاد ایران به واقع عدهای هستند که با بالا بردن قیمتها ارتزاق میکنند و سهم خود از محصول
ملی را به طور مستمر بیشتر و بیشتر میکنند.
یکی دیگر از عوامل تعیینکنندهی تورم که ساختارگراها به آن اشاره میکنند قیمتگذاری بر اساس
اضافه قیمت دلخواه است. یعنی صاحبان بنگاهها . صاحبان کالاهای واسطهای و صاحبان نهادهها
همه به جای یک اضافه قیمت منطقی و معقول به طور دلخواه به عنوان ما به ازاء خدمات خود يا
به عنوان قيمت ارزش افزودهی خود به قیمتها اضافه میکنند. اینها در هر شرایطی به اندک بهانه
جه مرتبط و چه نامرتبط ء قیمتهای خود را بالا میبرند.
صفحه 24:
(صفحه ۱۰۳۸)
طبیعتاً وجود چنین ساز و کاری پویایبهای تورم را فعال و پیچیده میکند. در اقتصاد
ایران از همان ابتدای اجرای برنامههای تعدیل ساختاری چون مدیریت اصلاح قیمتها
وجود نداشت و متصدیان و سیاستگذاران بدون بسترسازی و اندیشیدن تمهیدات لازم
.به جای اصلاح و تعدیل قیمتهای کلیدی آنها را رها میکردند و عوامل قیمتگذار
دلخواه در فضای روانی تغییر بعضی متغیرهای کلیدی قیمتهای خود را افزایش
میدادند. چه بسا تغییر قیمتهای کلیدی ارتباط چندانی با هزینههای کالای خاص
نداشت ء اما صاحبان آن كالا به بهانهى اينكه فلا قیعت کلیدی افزایش یافته است ۰
قيمت خود را بالا ميبردند و لين موجب شد كه قيمتهاى نسبى كه برنامههاى تعديل
برای اصلاح آنها تدوین و اجرا شد . هیچوقت اصلاح نشود و بعضا بدتر هم بشود.
اصلاح نظام قیمتها و تصحیح قیمتهای نسبی برای تصحیح تخصیص منلبع یک ee
است و رها کردن قیمتهای کلیدی و عکسالعمل عوامل قیمتگذار بر اساس اضافه
قیمتهای دلخواه و بازگرداندن قیمتهای نسبی به جای اول خود مقولهای دیگر است
که نه تنها اقتصاد را به اهداف مطلوب خود سوق نداده است . بلکه هزینههای
ستگیتی را ههابر آن.تحميل كرد أسست.
صفحه 25:
(صفحه ۱۰۳۹)
بحث ما در اینجا دفاع از تثبیت قیمتها نیست . بلکه مخالفت با رها کردن قیمتها و
قیمتگذاریهای دلخواه بر اساس اضافه قیمتهای دلخواه است. البته در مواقع شوکدرملنی و تغییر
تغيرهاى كليدى بايد توجه داشت كه هدف از اين كار تصحیح کدام فیمتهای نسبی است ؛
مسلماً قیمتهای نسبی که تصحیح آنها مورد نظر چنین اقدامی است بلید نظارت شود و اضافه
قیمتهلیی که ملنع لین تصحیح میشود . یا حتی آن را بدتر میکند بلید کنترل شود تا در فضایی
باثبات و آرام قیمتهای مذکور تصحیح شود و پس از آنکه نظام قیمتها فعال شد و علامتدهیهای
صحیح قیمتها شروع شد . تعیین قیمتها را به نظام عرضه و تقاضا واگذار کرد.
یکی دیگر از عوامل تعیینکنندهی تورم که" ساختارگراها به آن اشاره میکنند شاخصبندی
دستمزدها . حقالعملها . قیمت خدمات و قیمت نهادهها و مواد اولیه و تکرر آن است. معمولا
بعضی عوامل اقتصادی چند بار در سال قیمت خدمات خود یا قيمت مواد اولیهی خود یا نهادهی
خود را شاخصبندی میکنند. تکرار شاخضبندی و خود شاخصبندی از عوامل بسیار تاثیرگذار بر
تقویت استعدادهای تورمی است. باید توجه داشت که لین تنها در اقتصادهای موضوعیت دارد که
ساختار رقابتی و سالم ندارند و قیمتگذاریهای دلخواه در آنها به امری رایج تبدیل شده است.
عدم رقابتپذیری . تکنولویی پایین تولید و مشکلات مبنایی طرف عرضه به عنوان تنگناهای
ساختاری نیز از عوامل دیگر ساختاری تاثیرگذار بر پیچیدهتر شدن و قویتر شدن استعدادها و
پوباییهای تورم است.
صفحه 26:
(صفحه ۱۰۳۹)
نکتهای که در اینجا بلید به آن توجه کرد لین است که در اقتصاد ایران Gal عوامل ساختاری در
شکلگیری و استمرار تورم بسیار فعال هستند و با عوامل پولی که در ایران حللت بیثبات دارند .
تعامل فعللی ندارند و اصولا همدیگر رابه طور مستمر تقویت و تشویق میکنند ؛ گویی نظلام پولی
و بانکی در خدمت تقویت لین عوامل است و لین عوامل نیز بر بیثباتیهای پیلی و سیلان مستمر
نقدینگی تاثیرات شگرف دارند.
یک عامل مهم دیگری که در اقتصاد أن
عامل مهم تاثیرگذار بر افزلیش و استمرار تورم نقش برجستهای دارد . حضور بخش نامولد قوی
است. منظور من از بخش نامولد طیف گستردهای از فعالیتهای ناهمگن اقتصادی است که
درآمدهای بالایی بر آنها مترتب اسّت" و مالیات و حقوق اجتماعی خود را به طور متناسب با
درآمدشان پرداخت نمیکنند و اگر از صحنهی فعالیتهای اقتصادی حذف شهند نه تنها به روند
رشد و توسعهی کشور صدمه نمیزنند . بلکه موجب بهبود و ارتقای آن نیز خواهند شد. افزایش
دادن قیمت و اساسا وضع ای بالا از مشخصههای اصلی این بخش است. به طور کلی
عواملی که در این بخش فعالیت دارند از افزلیش قیمت و حتی چند برابر کردن قیمت ارتزاق
میکنند.
ان نسبت به سایر اقتصادهای در حال توسعه به عنوان
صفحه 27:
(صفحه ۱۰۴۰)
ممکن ا فته شود که علت اصلی که اینها میتوانند از لین مجرا ارتزاق کنند وجود بیثباتی و
پلان نقدینگی است. در جواب گفته میشود که سیلان نقدینگی تسهیلکننده و همراهکننده و
در بعضی موارد هم علت است . اما در مورد نقش مستقل فعالیتهای این بخش و جایگاه
ساختاری آن نبلید غافل شد و مسلما ماهیت عمل لین بخش در اقتصاد کشور یک عامل مستقل
شکلگیری پویایبهای پیچیدهی تورم است. به هر حال محصول ملی کل به مثابهی یک کیک
است که هر چقدر عوامل مولد بیشتری در ایجاد آن شرکت کنند اندازهی این کیک بزرگتر
خواهد بود و مسلما با افزیش تولید و رشد ن در حجم معینی از نقدینگی سطح قیمتها پایین
خواهد بود و اما اگر بخش زیادی از عوامل اقتصادی در بخش نامولد مشغول باشند و همه در
موقع آماده شدن کیک با وجودی که در ایجاد و پخت ن شرکت نداشتهلند . سهم زیادی از آن
را از آن خود کنند ۰ مسلما سهم عوامل سازندهی آن کاهش مییابد و چون کیک کوچک
یشود . قیمتها افزایش میبلبد و اصولا مجرای تصاحب سهم قلبل ملاحظهای از کیک محصول
ملى ٠ توسط عوامل نامولد همین افزایش قیمتها و تورم است.
همانطور که در بحث پول متذکر شدیم در سال ۱۳۸۵ رشد نقدینگی حدود ۴۰ درصد و رشد
درآمد اسمی کل حدود ۲۰ درصد بوده است. در آنجا استدلال کردیم که دلیل متقنی وجود
ندارد که سرعت گردش پول در واقعیت کاهش یافته باشد . بنابراین آن را ثابت فرض کردیم. بعد
گفتیم که اگر صاحبان نهادهها و عوامل و صاحبان سود خود را بر اساس تورم شاخصبندی کامل
نمایند (که معمولا شاخصبندی در مورد آنها به طور ناقص انجام میشود) تنها ۲۰ درصد این
صفحه 28:
(صفحه ۱۰۴۰)
رشد نقدینگی در اختیار صاحبان نهادهها و صاحبان بنگاهها قرر میگیرد و ۲۰ درصد دیگر آن در
اختیار کسانی قرار میگیرد که آنها را صرف مبادلات نامرتبط با 9606) میکنند » یعنی
فعالیتهای نامولد و غیرقانینی و غیر رسمی. یعنی مثلا آگر ۲۰ درصد رشد نقدینگی در سال
۵ حدوداً ۲۰۰۰۰۰ میلیارد ریال باشد و سرعت معاملاتی گردش نقدینگی حدود ۸ باشد .
در سال ۱۳۸۵ حدودا ۱۶۰۰۰۰۰ میلیارد ریال بیشتر از گذشته معاملات روی فعالیتهای نامرتبط
با ۵000) انجام شده است که این میتولند انعکاس افزایش شدیذ"معاملات در اين حوزه و
افزليش شديد قيمتها در اينجا باشد و لين به خوبی مدعای ما در مورد گسترش فعالیتهای بخش
نامولد در اقتصاد ایران را تایید ميکند.
لذابه نظر نگارنده نادیده گرفتن حضور لین بخش و جایگاه ساختاری آن و سازوکار عمل آن در
همهی تحلیلهای مربوط به اقتصاد ایران . مخصوصا موضوع مهمی چون تورم ۰ ما را به بیراهه
میبرد. عدم لحاظ این مانع مهم ما را در تحلیل نظری و تجربی تورم در اقتصاد کشور دچار
سردرگمی و اشتباه میسازد. اصولا هر موضوع عادی علمی دارای ابعاد متعدد و طول و تفصیل
است و برای بررسی » تحلیل و تبیین آن بليد به همهى ابعاد آن توجه كرد. اصولا اكر تنها از يك
زاویهبه لین موضوعات نگاه شود در تحلیل و توضیح آنها دچار اشتباه میشویم و آنها را آن طور
که در وا بر دارند و عمل میکنند نمیشناسیم . چه رسد به تورم که موضوعی است با
oo jul sla پیچیدگی زيار
صفحه 29:
(صفحه ۱۰۴۱)
مسلما چنین موضوعی را نمیتوان با تحلیلهای ساده تبیین نمود. این که صرفا گفته شود تورم
ريشه در نقدینگی دارد پا اينکه در مقلبل ۰ نسبت به تاثیر نقدینگی بر تورم مخالفت شود . به
هیچ وجه ابعاد و ساز و کار عمل تورم را برای ما مشخص نمیکند. اصولا چنین تحلیلهای
سادهلوحانه از چارچوب روششناسی علم خارج است. اگر موضوعی به این مهمی و دارای
پیچیدگی با این تحلیلهای ساده یک بعدی قابل تحلیل بود ء همه اقتصاددان بودند. امروزه هم در
جرلید و وسایل ارتباط جمعی ملاحظه میکنیم که بسیاری از کسانی که حتی اقتصاد نخواندهاند
با همین روشها تحلیل میکنند. در دانشگاهها هم متاسفانه این وضعیت بیمشتری نیست. حتی
بعضی اینگونه تحلیلهای یک بعدی را دفاع از علم تلقی میکنند : در حللی که به نظر نکارنده این
روشهای تحلیل تهی کردن موضوعات علمی از معیارهای علمی است.
در ارزیلبی تورم باید همهی دیدگاهها را لحاظ کرد. دیدگاه پولی تا حد زیادی در هر اقتصادی
موضوعیت دارد .اما مطلق نیست. نظریهی فشار هزینهها نیز در جای خود امر صحیحی است و
در تورمهای مزمن و بالا مسلما نقشآفرین است ؛ سازوکار تضادهای توضیعی در ایجاد تورم یک
واقعیت انکارناپذیر است ؛ نحوهی عمل و گستردگی بخش نامولد در افزليش قيمتها و بيثباتيهاى
پولی و مللی یک واقعیت مسلم است ؛ وجود قدرت قیمتگذاری دلخواه و اضافه قیمتهای دلخواه
در اقتصاد کشور به عنوان عاسل تاثیرگذار بر تورم یک واقعیت مشهود است ؛ نقش
شاخصبندیهای مکرر در ایجاد تورم در کشور نیز قلبل تردید نیست و نقش تنگناهای ساختاری
طرف عرضه و نبود رقابتپذیری یک عامل آشکاری است که تورم را به طور مستمر تقویت میکند.
صفحه 30:
(صفحه ۱۰۴۱)
لذا برای تحلیل و تبیین تورم در اقتصاد ایران حتما بلید همهی لین عوامل را در کنار هم مورد
مطالعه کرد و تعامل آنها با یکدیگر را در نظر گرفت. لحاظ همزمان لین عوامل و درک Ma jl
تعامل آنها با یکدیگر ما را در شناخت صحیح لین پدیدهی امطلوب و ارائهی راهکازهای مناسب
برای کاهش دادن آن و پوباییها و استعدادهای آن بسیار از آنجا که ماهیت
تورم و سازوکارهای تورمی در کشورهای پیشرفته بسیار ضعیفتر و سادهتر از ماهیت آن در کشور
ما است ۰ مسلما مسلما تحلیل تورم آنها بسیار سادهتر از تحلیل تورم در کشور ما است ۰ ولی
تحلیل و تبیین تورم آنها نیز نیاز به نگاه چندبعدی و جامع دارد. بنابراین به دانشجویان توصیه
میشود که تورم را همانطور که پیچیده و چندبعدی است ۰ پیچیدگیها و ابعاد ن را مطالعه کنند.
به نظر میرسد که در اقتصاد امروز ایران علاوه بر تنگناهای ساختاری . سیاسی و اجتماعی تبعیت
ياست پولی از سیاست مللی . استمرار کسر بودجهی دولت . بیثباتیهای پولی چه در حوزهی
پایهی پهلی . چه در قلمرو کارکرد ضریب فزایندهی پهلی ۰ مشکل روششناسی و شناخت صحیح
نیز به علتها و مولنع اضافه شده است و تحلیلهای نظری و تجربی که در مورد تورم ارائه میشود .
شتر ماهیت ژورنالیستی و سطحی پیدا کرده است و لین بر عهدهی دانشجویان و اساتید ۱
که در مورد این مهم فکری بکنند و تمهیدی بینديشند.
صفحه 31:
جریان علیت (منحه ۰۴۲)
یکی از موضوعات مرتبط با ماهیت تورم و شناخت روشهای مبارز ا آن داشتن اطلاعاتی دقیق از
جريان عليت ميان يول و تورم است. عمده طرفداران نظریهی مقداری و پولگرایان جدید با فرض
برونزا بودن پول ۰ خنشی بودن پول در بلندمدت ۰ ثبات تقاضای پول و سرعت گردش پول ۰ پول
را علت افزلیش قیمتها میدانند و معتقدند که خجریان علیت از پول به دمت تورم است. بنابراین
لت تورم پول است و تورم معلول است و اثر ۰ نه علت و موثر. بتابراین مبارزه با تورم بدون
کاهش دادن انبارهی پول و نقدینگی به مثابهی مبارزه با معلول است . نه مبارزه از طریق علت.
مخالفین لین دیدگاه مدعی هستند که آنچه از آمارها و شواهد تجربی مربوط به يول و تورم قابل
استنباط است لین است که بین پول و تورم همبستگی وجود دارد . اما اینکه کدام یک از این دو
مشفیز همراه علت اس و گدام معلول«عا اتنکه آیا اين دوبا هم تعامل دارند یا نه .بدون در نظر
گرفتن شرلیط اقتصاد مورد مطالعه قلبل تشخیص نیست. در مواردی ممکن است ابتدا قیمتها یا
انتظارات تورمی افزلیش یلبد و به دنبال ن تورم فزلیش یلید و lg صورت متفعل به دنبال
خود IES لذا ذرقوارکی ممکن است پول متفعل باشذ.
صفحه 32:
(صفحه ۱۰۴۲)
در فصول مربوط به اقتصاد پولی خاطر نشان کردیم که بعضی از نظریهپردازان حتی در مورد
اقتصاد آمریکا در دورهای که فریدمن و شوارتز شاهد میآورند که پول فعال و برونزاست ۰ شواهد
تجربی مخللف آّن ارلئه میکنند. ایشان ادعا میکنند که در شرلیط روثق اقتصادی قیمتها رو به
افزایش میگذارد و سود انتظاری و چشمانداز کسب و کار ارتقا پیدا میکند و بانکها شروع به وام
دادن میکنند. سپس بلنک مرکزی به عنون آخرین چاره ذخایر آنها را تامين کرده و پایهی پولی
را افزایش میدهد. یعنی پول به صورت منفعل نسبت به مقتضیات اقتصادی از جمله تورم
عکسالعمل نشان میدهد.
وقتی به آمار و اطلاعات تاریخی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نگاه میکنیم ملاحظه
میکنیم که یکی از منلبع عمدهی افزایش پایهی پیلی بدهی دولت به بلنک مرکزی است. دولت
در حوزهی بودجههای جاری و عمومی به عنوان بزرگترین مصرفکننده مطرح است . لذا هر
تورمی که در اقتصاد رخ میدهد دولت به عنوان بزرگترین مصرفکننده از همه بیشتر متضرر
میشود و کسری میآورد وبه خاطر نبود نظام مالیلتی کارآمد لین کسریها را از طریق استقراض از
بانک مرکزی تامین میکند.
صفحه 33:
(صفحه ۱۰۴۳)
لذا ملاحظه میکنیم که در بسیاری از این موارد تورم موجب افزایش پایهی پولی و حجم نقدینگی
شده است. بنابراین جریان علیت به طور مطلق یکطرفه نیست و میتولند دوطرفه باشد . چه بسا
در عمدهی موارد جریان از پول به سمت تورم باشد و در موارد زیادی هم از تورم به سمت پول
پاشف.و از همه:مهمتر تعامل لین فوبا.یگدیگر است.جویان کلیت: رکسویق 9 قطعین, تیست ۰ به
ضورت دوطرفه (بیشتر علیت منستقیم: و قدری علیت-هکوس) و زفتبرگشت است. لذا برای
شناخت صحیح تورم باید سازوکار این تعامل و جهت علیت را شناخت.
معمولا جر اقتضادهای ald, Laut وبالباك3 پیشرفتل جهت: علیتابه صورث عمده از پل به
سمت تورم است » اما در همین کشورها در دورههای بیثباتی . جنگ و در دورههای گذار و
نتقال و تعدیل اقتصاد جریان معکوس (از تورم به پول) هم فعال ميشود. در کشورهایی که با
بیثبلتی مستمر مواجههستند و ساختار مناشبی ندارند ۰ بروز جریان علیت معکوس بیشتر رواج
دارد. این نکتهای است که اگر در اجرای برنامههای تعدیل اقتصادی به ن توجه میشد . شاید
تورم و نقدینگی اینگونه افزایش و استمرار نداشت. هماکنون که سیاستگذاران در نظر دارند
بعضی:قیمتهای کلیدی مثل سوخت را افزلیش دهند : وعده میدهند که از محل وجوه مربوط به
مابهالتفاوت قیمت آزاد و قیمت فعلی همهی راهها را میسازیم .به تامین اجتماعی کمک میکنیم
و
صفحه 34:
(صفحه ۱۰۴۳)
لین در حللی است که سایر شرایط باقی بملند و به دنبال آزاد کرد فكت ٠ تورم و انتظارات
تورمی شکل نگیرد وگرنه ممکن است اثرات تورمی این اقدام بر بودجهی دولت به گونهای باشد
که درآمد حقیقی دولت هیچ افزلیش نیبد. لذااگر قرار است قیمتهای کلیدی تغییر کند و اصلاح
و تعديل روى لن انجام شود . باید مدیریت اصلاح قیمتها فعال شود و در یک دوره به عوامل
اقتصادی دیگر اجازهی افزلیش قیمت داده نشود تا قیمتهای نسبی به واقع تصحیح شود. معمولا
جر اقتصاد ايران. تغيير قيبث: يك عقف الليكى وتو ال ر اكلام حارد كه بسيان'قوى اسه وناكر
بسترسازی و آمادهسازی صورت گیرد . انتظارات تورمی را تحريك ميكند و يوياييهاى تورم را
تقویت میکند و یک لثر اجرا دارد که به خاطر وجود قیمتگذاری در میان عوامل اقتصادی لین اثر
هم بسیار قوی است. لذا نقش مدیریت اصلاح قیمتهابه طور برجستهای آشکار میشود.
صفحه 35:
وضعیت تورم در اقتصاد ایران (منحه ۰۴۴
دلایل بروز تورم
آمار و ارقام مربوط به شاخص قیمتها و تورم در اقتصاد کشور حکایت از
این دارد که تورم در اقتصاد ایران حالت ماندگار و مزمن پیدا کرده
است. جدول متوسط تورم در دورههای زمانی مختلف و شاخصهای
آماری مربوط به آن که در جدول (۲۱-۱) ارلیه شده است به خوبی
موید این واقعیت است.
صفحه 36:
جدول (۲۱-۱) : میانگین تورم و شاخصهای آماری مربوط به آن در اقتصاد ایران
انحراف معیار
۶۸
he
۶1
۱۳۹۷
Yo
۳۳
۸۶
حداکثر
۳۴۰
YAN
۳۴۴
FAY
\OA
۱۸۳۴
۴۹۵
میانه
۱۳۸
۱۰۱
۳۰۷
۳۱.۵
۱۵۳
۱۳۶
۱۸۳۳
ماخذ : بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
میانگین
۱۶۰
yar
۱۸۳۸
۳۷۳۲
۱۴.۱
۱۴۳۷
VAY
دورهی زمانی
۱۳۵۵-۵۹
۱۳۶۰-۶۷
۱۳۶۸۲
۱۳۷۲-۷۸
۱۳۷۹-۳۲
۱۳۸۴-۶
۱۳۵۵-۶
صفحه 37:
(صفحه ۱۰۴۴)
همانطور که متذکر شدیم نقش نقدینگی در ایجاد و استمرار تورم برجسته و غیر
قلبل انکار است . لذا سیلان و بیثبلتی نقدینگی در دهههای گذشته بدون تردید
یکی از عوامل تورم در اقتصاد کشور بوده است. در دورهی جنگ کسر بودجههای
دولت و پیلی کردن آنها منشا رشد نقدینگی بوده است. در برنامههای اول و دوم
توسعه بدهیهای دولت به بانک مرکزی و مابهالتفاوت نرخ ارز رسمی و نرخ ارز
ضمانت شده برای بازپرداخت بدهیهای خارخی,منشا اصلی رشد فعال و منفعل
نقدینگی بوده است. در برنامهی سوم علاوه بر بدهیهای دولت به بانک مرکزی ۰
افزایش ارزش داراییهای ارزی بللک مرکزی به خاطر فروش نرفتن ارزهای بودجه
منشا رشد نقدینگی بوده است dee طوری که از سال ۱۳۷۹ به بعد برای اولین بار
فقره داراییهای ارزی بللک مرکزی به عنوان عامل مسلط نشر پایهی پولی مطرح
میشود و بدهیهای دولت در رتبهی دوم قرار میگیرد. وضعیت رشد پایه پولی .
پول ۰ شبه پول و نقدینگی و ضرایب فزایندهی نقدینگی و شاخص lx OPT
سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۶ در جدول (۲۱-۲) ارائه شده است.
صفحه 38:
جدول (۲۱-۲) : وضعیت متغیرهای پولی و شاخص 2۳1) در سالهای اخیر در اقتصاد ایران
بزقامة
دوم
برنامه
سوم
شاخص
0
۴۹۵
YY.
Wr
YAY
Yel
۱۳۶
۱۱۴
\OA
۶
yor
۱۳۹
WF
۸۴
۳۹
Vw
۳۶
۱۱۹
ov
WY
۱۰۸
۷۹
QA
11 aa eee eo واو ee 0
پایهی پول
۳۳۷
We
A
VA
YOR
۱۷۵
۵۲
YY.)
۷۶
۱۷۵
۳۵۹
۲۶۹
WA
شبه پول
FF
PX
۱۷۳۸
vey
۳۳۷
۳۷۰
۳۳۲
۳۱3۹
۳۱۷
۴۰۰
۳۹۳
VEY
۳۳۰
۳۴۳
۳۹۴
VAS
نقدینگی
۳۷۶
YY.
vor
1۹
Yea
yay
YAR
Yel
۲۶۱
oy
۳۳۳
TAT
۱۸۶
۱۳۷۴
۱۳۷۵
۱۳۷۶
۱۳۷۷
۱۳/۸
۱۳۷۹
۱۳۸۰
۱۳۸۱
۱۳۸۲
۱۳۸۳
۱۳۸۴
۱۳۸۵
۱۳۸۶
صفحه 39:
(صفحه ۱۰۴۵)
همان طور که از اعداد و ارقام این جدول ملاحظه میشود همهی متغیرهای پولی و
شاخص 6۳71( از رشد بالایی برخوردار بودهاند. نکتهای که در اینجا باید به آن
توجه داشت این است که بخش قلبل ملاحظهای از نقدینگی حللت منفعل دارد.
تفاوت مقادیر مصوب رشد نقدینگی در برنامههای دوم و سوم با مقادیر عملکرد به
خوبی گویای وجود انفعال پول طی سالهای لین سه برنامه در اقتصاد ایران است.
(به جداول (۲۱-۵(,۲۱-۴(,۲۱-۳) نگاه کنید)
صفحه 40:
جدول (۲۱-۳) : تفاوت مقادیر مصوب و عملکرد نرخ رشد نقدینگی در برنامهی اول
متوسطدوزه
YIN
1۳۵
متوسطتوره
any
12
متوسط دوره
۴۶
۹۳۸
۱۳۷۲
۸۰
۳۳۴
جدول (۲۱-۴) : تفاوت مقادیر مصوب و
۱۳۷۸
"۲
۱۱
جدول (۲۱-۵) : تفاوت مقاد:
۱۳۸۳
۱/۳
۲/۳۰
۱۳۷۱
اللا
۳۷۲۵
۱۳/۷
Oy
۴۹
پر مصوب و
۱۳۸۲
YE
۱۳۶
۱۳۷۰
YA
1۴
عملکرد نرخ رشد نقدینگی در برنامهی دوم
۱۳۷۵
any
۳۷
۱۳۷۶
ay
۳۵
poise
1۳۸۱
VINO
۱۳۶۹
۹۵
ary
۱۳۸۰
AYA
۱۳۶۸
ar
15
۱۳۷۴ سال
۳ | مصوب
۷ | عملکرد
2 برنامهی 7
۷۵۹ سال
۰ | مصوب
۹ | عملكرد
سال
مصوب
عملكرد
صفحه 41:
(صفحه ۱۰۴۶)
بنابرلین تورم و نقدینگی با هم تعامل دارند و جریان علیت دوطرفه بین آنها برقرار است.
لذا برای مبارزه با تورم علاوه بر کنترل پول فعال باید زمینههای انفعللی پولی را هم
محدود نمود. علاوه بر رشد نقدینگی » انتظارات تورمی نیز در شکلدهی سطح و پایداری
و ناپایداری تورم در اقتصاد ایران نقش داشته است. در برنامهی اول و دوم توسعه
تغییرات نرخ ارز در بازار آزاد عامل عمدهی شکلدهی انتظارات تورمی عوامل اقتصادی
بود. لذا مثلا در سال ۱۳۷۴ نرخ تورم به طور ماهلنه از تغییرات نرخ ارز تبعیت میکند ؛
به طوری که تورم در سال مذکور حدود ۶/۴۹ درصد افزلیش میبلبد در حالیکه نرخ رشد
نقدینگی در لین سال حدود ۶۱۳۷ درصد است. در سال ۱۳۷۵ با وجودی که نرخ رشد
نقدینگی ۳۷ درصد است تورم تنها ۲۳ درصد افزايش مییلبد و سرعت گردش پول طوری
تعدیل میشود که چنین عدم تناسبی میان رشد نقدینگی و تورم در دو سال پیاپ
امکانپنیر ميشود. تنها تفاوت سال ۱۳۷۴ با سال ۱۳۷۵ در لین است که در سال ۱۳۷۴
پرش:قیِمَت ارز داشتليم اما در سال ۱۳۷۵ اینگینه نبوده است زیرا در سال ۱۳۷۵ هم
نرخ اسمی ارز برای هر دلار معادل ۳۰۰۰ ریال تثبیت شده بود و هم نرخ ارز بازار آزاد
برای هر دلار ۴۰۴۹ ریال در سال ۱۳۷۴ به ۴۱۷۳ JL, در سال ۱۳۷۵ تغییر کرده بود.
صفحه 42:
(صفحه ۱۰۴۶)
نکتهی قلبل ذکر در اینجا لین است که نقش مهم تغییرات نرخ ارز در ایجاد تغییرات تورمی
شدید و تقوبت پوباییهای تورم تنها به دورهی زمانی اجرای برنامههای اول و دوم مربوط
میشود. از سال ۱۳۷۸ به بعد به خاطر بهبود وضعیت درآمدهای ارزی ناشی از صدور نفت و
وفور درآمدهای ارزی ناشی از صدور نفت و وفور درآمدهای ارزی و تثبیت قیمت دلار در
بازار « لین عامل تاثیرگذار بر انتظارات تورمی تقویباموضوعیت خووآاازگست داد به .هر
حال در این مورد استفاده از لنگر اسمی نرخ ارز برای مهار و محدود کردن تورم موثر بوده
است. باید توجه داشت که تنها لنگرگاه استمی که بایدبه عنوان روش بلندمدت و مبنایی
بارزه با تورم در نظر گرفته شوخ » نقدینگی ادتت»البتّه لین کار آسانی نیست » زیرا انفعال
بخشی از نقدینگی مانع کنترل دقیق ّن ميشود. لذا باید زمینههای انفعال پیلی را مرتفع
كرد كرجه در شرايط کنونی اقتصاد تورم و نقدیگی با هم تعامل دارند . امابه هر حال بايد
بخشهای فعال پول را کنترل کرد و شرلیط انفعال col را هم از بین برد. وابستگی دولت به
درآمدهای ارزی نفت و عدم فروش آن به واردکنندگان رسمی . عدم انضباط بانکها در
اعطای وام و بیثبلتی مانده تسهیلات اعطلیی بلنک مرکزی به بانکها , تعامل و همراهی بانکها
(حقوق بانکهای خصوصی) با بخشهای نامولد اقتصاد و انتشار بیضابطهی چکپول ( در
چندسالهی اخیر) از عمده دلایل اصلی رشد بیرویهی نقدینگی در سالهای گذشته است.
صفحه 43:
(صفحه ۱۰۴۷)
نکتهی قابل توجه در اینجا این است که نقدینگی در مواردی علت و در مواردی
معلول و در کل حللت تسهیلکننده و بسترسازی دارد. اما طرف دیگر قضیه یعنی
وجود قیمتگذاریهای دلخواه را هم نبلید از نظر دور داشبت. Liesl jo Sb فعالیتهای
نامولد پردرآمد شلیع است ۰ کسب درآمد زیاد بدون انجام فعالیت تولیدی در مقیاس
کل تنها با افزایش دادن قیمتها و تصاحب بخش قابل ملاحظهای از ارزش نهایی
کالاهای تولید شده امکانپشیز اتبسن وضعیتی ماع شده ابست که همهی آنها
که کار مولد و پرزحمت انجام میدهند درآمدهای محدود داشته باشند و آنهلیی که با
قیمتگذاری و بالا بردن قیمت کالاهای تولید شده توسط دیگران یا بالا بردن اموال
غیر منقول ارتزاق میکنند بخش زیادی از دسترنج گروه اول را تصاحب کنند. لذا هم
باید با ایجاد بازار رقابت و تامین بسترها و نهادهای مربوط به ن قدرت وسیع
قیمتگذاریهای دلخواه را محدود کرد و هم بر قيمتكذاريها نظارت كرد. البته اين
ننده و رها
صفحه 44:
راه حلها (منحه ۰۳۷
تورم در کشور ما از سازوکار و پویا
(۲۱-۴) تا اندازهای وضعیت تورم در
اییهای خود تقویتشوندهی پیچیدهای برخوردار است. نمودار
ر ما را در مقایسه با کل جهان و حتی کشورهای در
حال توسعه توضیح میدهد.
صفحه 45:
(صفحه ۱۰۴۸)
همانطور که از لین نمودار ملاحظه میشود مقایسهی تورم ايران و
جهان گویای این است که تورم در اقتصاد ایران از علل ساختاری
و مبنایی رنج میبرد ۰ زیرا در همهی سالها نسبت به جهان
وضعیت بدتری داشته است. بنابراین به نظر میرسد برای محدود
OLS تورم و تضعیف پوبایبهای آن باید به راهحلهایی مبنایی
توجه کرد. در اینجا به طور مختصر راهحلهای مورد نظر خود در
مورد تورم را مطرح ميكنيم.
صفحه 46:
انسداد زمینههای انفعال پولی من ۴۸.)
بید کاری کرد که وابستگی بودجهی دولت به ارزهای نفتی کاهش یلبد تا افزایش ذخایرارزی
بلنک مرکزی موجب سیلان نقدینگی نشود. همچنین باید نظام مالیاتستانی را تصحیح کرد تا از
طریق آن سهم درآمدهای مالیلتی از بودجه را افزلیش داد.یالا برفن نسهم مذاکورلزوماًنباید از
طريق افزايش مالياتستانى از مالاتدهندگان فعلی تحقق یابد بلكه بايد از ابوه مشاغل و
فعالیتهایی موجود در اقتصاد که درآمدهای زیادی کسب میکنند و از مالیات فرار میکنند و
فعالیت آنها چه بسا شفاف (و حتی مفید) نیست مالیات گرفت که لین خود یک مقولهی اصلاح
ساختار است و بلید ایجاد مقدمات و نهادهای لازم قانینی و آمار و اطلاعات به سمت آن حرکت
کرد. اما اگر اصلاح نظام مالیلتی را در بیشتر ستاندن مالیات از افراد و بنگامهای شناسایی شده
خلاضه کنیم اطبق منطقصگتی لاف بلس به هدف خود. ترسیم. همچنین نرای انبداد
مجاری انفعال پیلی دولت باید انضباط و شفافیت بودجهی خود را تامین کند و همهی مجاری
فوق بودجهای را در داخل بودجه قرار دهد و در قلمرو بودجهی عمومی و بودجهی شرکتهای
دولتی هم بهانضباط و شفافیت بیشتر توجه شود و هم به کارلیی عملکرده. ید میزان توجه به
کارایی wad paces jo" بيحصولات لحاط كرد:و:قيمت تاكارابى نخود:را در: چارچوب.
قیمتهای بااتر از مردم اخذ نکرد.برای تحقق هدف مذکور از بخشودكيهاى غير بهينهى مالياتى
نیز باید اجتناب کرد
صفحه 47:
اهتمام به محدود کردن جنبههای فعال پول (من؛۴.)
دولت و مقامات پهلی باید تاثیر اقدامات و تصمیماتَمختلف خود بر
رشد نقدینگی را ارزیلبی و لحاظ کنند و تا آنجا که امکانپذیر است از
اقداماتی که منجر به افزلیش بخش غیر قلبل کنترل پول و نقدینگی
میشود . اجتناب کنند. در سالهای گذشته هر بار اراده میشده سیاست
انقباض پولی اعمال شود لین سیاست به طور خاصی اجرا ميشده |
ابتدا همهی آنها که در نظام غیر شفاف بانکی دارای نفوذ بودهاند
نقدینگی خود را تامین میکردهاند . به طوری که انقباض مذکور در
طرحهای نیمهتمام و فعالیتهای تولیدی اجرا ميشده است. این روش
کار هزینهی انقباض پول را بسیار بالا میبرد. کنترل پول باید روی
بخشهای نامولد و موارد غیر ضروری اعمال شود نه روی بخشهای مولد
و طرحهای زیربنایی
صفحه 48:
شفافیت کار کرد نظام بانکی (FA ante)
بانکها باید به طور شفاف عملکرد خود را نظارتپذیر نموده و رتبهبندی
فعالیتهای اقتصادی در اعطای اعتبارات را جدی بگیرند. وضعیت استمهال
وامها . مطالبات مشکوکالوصول و وصول نشدهی خود را اصلاح کنند و موارد
استفاده از خدمات بانکی را به طور شفاف در اختیار متصدیان امور اقتصادی
قرار دهد. به نظر میرسد دستیابی آسان عوامل غیر مولد و قیمتگذاران
دلخواه به منلبع بانکی یکی از عوامل موثر بر تقویت استعدادهای تورمی در
اقتصاه کشور است»خَتی وقتی وال مولد وام داده میشود باید به
بازپرداخت و استمهال یا عدم استمهال ن توجه کرد ۰ زیرا استمهال وام
صاحب کالا و صاحب مسکن به وی مجال میدهد که کالای خود را به اميد
قیمتهای بسیار بالاتر راکد نگهداری کند و موجب میشود میان 3
عرضه فاصله ایجاد شود. بانکها میتوانند منبع آماری بسیار خوبی برای دولت
جهت اصلاح نظام مالیاتی و بهبود مالیاتستانی باشند.
صفحه 49:
(FA ante) A gol محدود کردن فعالیتهای
تولید ناخللص ملی به مثابهی یک کیک است که به نحوی میان مردم و عوامل اقتصادی
توزیع ميشود. وقتی عدهای در تهیهی این کیک مشارکت کنند و عدهای دیگر هم به
فعالیتهایی بپردازند که هیچ ارتباطی با بزرگتر شدن کیک ندارد و هنگام آماده شدن کیک
بخواهند نسبت به کسانی که ن را ایجاد کرده سهم بیشتری ببرند . لین کار تنها از طریق
بالا بردن قیمتها امکانپذیر است ؛ یعنی تنها از طریق ایجاد فاصلهی زیاد ميان قيمتهاى
تولید کننده و مصرفکننده و اساسا افزایش در قیمت کالاهای نامرتبط با 9606) است که
لین افراد میتوانند به چنین درآمدهایی دست یابند.اگر فعالیتهای نامولد کلیهیفعایهایی
که اگر حذف شهند نه تنها به روند رشد و توسعهی کشور آسیب نمیزنند بلکه آن را تسریع
میکند . اطلاق کنیم که اگر شامل طیفی از فعالیتهای قاچاق * ی کی یسیو
قانونی میشود کهبه آنها چرآمدهای بستار یالایی تعلق میگیرد؛ مسلماً برای مبارزهی مبنایی
با تورم بلید برای محدود کردن لین فعالیتها فکری اساسی انجام شود. در اینجا به هیچ وجه
ث گرفتن درآمُد عدهای نیسّت . بلکه بحث بر سر ایجاد بسترهای حقوقی . قانونی .
مالیلتچح کعلیی و افتطادی تا زمیتهی جولان عوامل مذکور را محدود سارد از اين
طریق هم زمینهی تضعیف پویاییهای تورم فراهم شود و هم دستیابی به رشد پایدار در
اقتصاد کشور امکانپذیر شود.
صفحه 50:
تقویت فرهنک کار و ارتقاء هر هوری (منحه ۱۰۵۰)
جامعهای که در ن عوامل اقتصادی یا کار نکنند یا کار در انجام
فعالیت اقتصادی کارا نباشد و در آن بهرهوری رو به رشد نباشد .
مسلما طرف عرضهی اقتصاد با تنگنا روبرو میشود و لین خود زمینهی
تورمهای ماندگار را فراهم میکند. فرهنگی در جامعهی ما رواج دارد که
طبق آن همه تملیل دارند شغل کمزحمتی انتخاب کنند که درآمد
زياد هم داشته باشد. در اين جامعه مسلماً طرف عرضهی اقتصاد قوی
نخواهد بود.
ارتقاء بهرهوری به بهبود تکنولوژیکی . گسترش دانش ۰ دانشمحور
Gad امور و اصلاح نظامهای انگیزشی وابسته است. برای تامین رشد
مستمر در اقتصاد و تقویت طرف عرضه باید فرهنگ کار و تولید را در
کشور تغییر داد و به بهرهوری به مفهوم جامع آن بیشتر توجه کرد.
اين امور به فرهنگسازی » نهادسازی و برنامهریزی نیاز دارد.
صفحه 51:
اجتناب از تغیبرات بدون مقدمهی قیمتهای کلیدی و نسبی (سنحه ۰۵۰)
مسلماً قیمتهای نسبی در اقتصاد از وضعیت مطلوب برخوردار نیستند و
بايد اصلاح شوند . اما اصلاح آنها کار آسانی نیست و نمیتوان بدون
مقدمه و بسترسازی آن را یک شبه تغییر داد. باید هم مدیریت اصلاح
قیمت ایجاد کرد و هم مقدمات فنی -سأختاری «اقصتادی . حقوقی .
نظارتی و کنترلی آن را بررسی و پیشبینی کرد. در طول برنامههای اول
تا چهارم هميشه تغییرات بدون مقدمهی قیمتهای کلیدی یکی از
عوامل تاثیرگذار بر تورم بوده است. یکی از مواردی که عوامل قیمتگذار
دلخواه ربط و بیربط قیمتهای خود را افزایش میدهند وقتی است که
قیمتهای کلیدی بدون مقدمه تغییر میکنند. لذا باید برای تصحیح
قیمتهای کلیدی و نسبی . مقدمات . بسترها و نهادهای لازم را برای
مدیریت دورهی گذار قیمتها ایجاد کرد تا آثار اعلام و اجرای تغییرات
قیمتهای نسبی را به حداقل رساند.
صفحه 52:
اعمال نظارت و کنترل در امور قبمتگذاری در موارد وجود قدرت
قیمنگذاری دلخواه (سنعه ۱۰۵۱)
تا وقتی قیمتها از طریق سازوکارهای غیرشخصی و بینام رقلبت تعیین نمیشود و عوامل اقتصادی
از قدرت قیمتگذاری دلخواه برخوردارند ید بر امر قیمتگذاری نظارت کرد و نظارت بر قیمتها را
تباید در تثبیت قیمت تولید کننده خلاصه کرد. منظور از نظارت و کنترل . تثبیت قیمت
تولیدکننده در مواجه با افزلیش قیمت نهاده نیست . بلکه منظور نظارت بر قیمتگذاریهای دلخواه
و افزایشهای نامرتبط قیمت در شرلیط اصلاح قیمتهای نسبی یا در شرایط عادی است. در سال
۵ و ۱۳۸۶ تمام محصولات دامداران مشمول تثبیت قیمتها شد در حالی که یارائهی
نهادههای آن یا کاهش یافت یا قطع شد و آنها را تا آستانهی ورشکستگی پیش برد » اما قیمت
الخ ساختمانی آنباز شده مرتب/آفزایگن مییاف تا کتی به چند برابز قیمت قبلی خود رسید:
این نوع کنترل اختلالزا است. کنترل و نظارت مورد نظر ما دقیقا ماهیت ضد اختلال و
تصحیحکنندهی نسبتها را دارد. نبايد زمينه را طورى فراهم كرد كه قيمت يك آپارتمان در هر
سال دو برابر شود و اضافه ارزش لَنَْ معادل درآمد طول عمر كارى يك فرد باشد. اين نوعى
اختلال است و بليد زمينههاى آن را محدود كرد. بليد ساز و كارى فراهم كرد كه فاصلهى قيمت
فروش محصولات کشاورزی و قیمت تولیدکننده ده برابر نباشد. اگر قرار است یک قيمت كليدى
اصلاح شود نباید مجال داد قبل از اجرای آن قیمتهای دیگر بیربط افزایش یابد. حتی تا یک دوره
نباید اجازه داد قیمتهای مرتبط نیز افزایش یابند.
صفحه 53:
بهبود ر قابتبذیری بینالمللی اقتصاد کشور (سنع ۰۵۱
باید تکیه بر دانشهای جدید از طریق بهبود و ارتقاء فنآوری زمینهی
گسترش صادرات غیرنفتی در اقتصاد را فراهم کرد و لین تنها از طریق
ذیر شدن صنایع و بنگاههای اقتضادی کشور امکانپذیر است.
ذیری هم در كرو بنیانهای صنعتی و بهبود تکنولوژی و
ارتقاء بهرهوری است. اگر رة بری در اقتصاد تامین شود » هم طرف
عرضهی اقتصاد قوی میشود و هم استفاده از افزلیش قیمت برای ماندن
و سود بردن موضوعیت خود را از دست میدهد.
صفحه 54:
جمعبندی (صفحه ۱۰۵۲)
در اين فصل ابتدا تورم را تعریف و توصیف کردیم و هزینههای آن را بر شمردیم.
سپس ماهیت تورم را از ید مکلتب مختلف بررسی کردیم. علاوه بر طرح نظری
متعارف یعنی تورم مبتنی بر جاذبهی تقاضا و تورم مبتنی بر فشار هزینه » نظ
ساختارگراها در مورد تورم را هم مطرح کردیم. در اين نظریه تاکید روی تضادها و
اصطکاکهای توزیعی ۰ شاخصبندیهای مکرر و تنگناهای طرف عرضه بود. نکات
مختصری در مورد جریان علیت معکوس در اقتصاد کشور را مطرح ساختیم. در
مرحلهی بعد ضمن ارائهی آمار و ارقام مربوط به متغیرهای پولی و قیمتی در
اقتصاد ایران به بعضی ویژگیهای خاص تورم در ایران اشاره کردیم. سپس علل
تورم در اقتصاد کشور را برشمردیم. در تبیین علل تورم علاوه بر تاکید بر تاثیر
وجود قیمتگذاریهای دلخواه و گسترش بخش نامولد و ضعف فرهنگ کار بر تورم
هم اشاره کردیم و در پایان راهحلهای مورد نظر خود را به اختصار برشمردیم.
نکتهی قابل ذکر در اینجا این است که ما در همهی موارد به اختصار در مورد تورم
صحبت کردیم و عمدتا به طرح نکات عمده بسنده کردیم.
