صفحه 1:
30 سب ۶ با ار
0
صفحه 2:
به نام خداوند شعرافرين
صفحه 3:
خویان پارسی گوی )7(
گذری و نظری بر شعر امروز
st ۲
صفحه 4:
صفحه 5:
صفحه 6:
نام:
طلوع: 2 ارديبهشت ١8
زادگاه و آرامگاه: کتو: 2 ۱
صفحه 7:
تنفس صبح _
در کوچه ی آفتاب
متل چشمه, مثل رود
9
صفحه 8:
قیصر امین پور. از سال ۱۳۶۷-ا ۱۳۸۳ سردبیر مجله ی سروش
نوجوان بود.
صفحه 9:
قیصر امین پور. در ميان شاعران Sole! ویژگی دارد که در
سرایندگان دیگر. کم تر بافت می شود و لمنء
سروده هلیش است؛ ایشان برای « نوجوان و بزرگسال شعر
سروده اند.
صفحه 10:
اشعار قیصر. از نظر موضوعی و مفهومی. و ساختاری و قالبی نیز
صفحه 11:
زنده ياد دکتر قیصر امین پور شاعری است که از
سالگی
9
صد سالكى
مى توان با اشعارش زندكى كرد.
صفحه 12:
صفحه 13:
امین پور یکی از نامدارترین چهره های شعر کودک و نوجوان است.
به همین علت. اندکی کتاب «به قول پرستو » (مجموعه شعر
نوجوان) را بررسی کنیم:
صفحه 14:
صفحه 15:
"ابباتی از اشعار کتاب:
خدا پر داد تا پرواز باشد گلوبی داد تا آواز باشد
خدا ميخواست باغ آسمان ها به روى ما هميشه باز باشد
خدا بال و پر و پروازشان داد
ولی مردم درون خود خزیدند
خدا هفت آسمان باز را ساخت
ولی مردم قفس را آفریدند
" زندگی ترکیب شادی با غم است
دوست میدارم من این پیوند را
گر چه می گویند شادی بهتر است
دوست دارم گربه با لبخند را
صفحه 16:
See
Fie
بی باغ feat
مال يد ى افشاك
صفحه 17:
صفحه 18:
صفحه 19:
صفحه 20:
صفحه 21:
=)
صفحه 22:
تو قلته ی خیالی و تسخیر تو محال
بخت منی که خوابی و تعبیر تو محال
ای همچو شعر حافظ و تفسیر مثنوی
شرح تو غير ممكن و تفسير تو محال
عنقاى بى نشانى و سيمرغ كوه قاف
تفسير رمز و راز اسساطير تو محال
بيجاره ى دجار تو را جاره جز نو جيست؟
جون مرك ناكزيرى و تدبير تو محال
ای عشق! ای سرشت من! ای سرنوشت من!
تقدير من غم و تغيير تو محال
صفحه 23:
مکتب عشق }=
مکتب خونریزی است. مکتب والای عشق
شیوه ی چنگیزی است. شیوه ی یغمای عشق
عشق به وقت ورود. کرد تعارف به درد
وز همه برخاست آه. در جلو پای عشق
مبحث معنای عشق. شامل صد دفتر است
وآن همه یک جمله است. عشق به معنای عشق
مبحث تعریف عشق, نیز دو قسمت بود
گرچه دویی نیست در. حضرت یکتای عشق
فصل الف. الفت است. قسمت ب. بندگی
نيست به غير از دو حرف درس الفبای عشق
عشق مساوی ست باء حاصل جمع وجود
مرگ مساوی ست باء بودن منهای عشق
صفحه 24:
صفحه 25:
| سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
اكر داغ دل بود. ما ديده ايم
[ اگر دل دلیل است. آورده ایم
| Oe ew ar Cero
كواهى بخواهيد. اينى كواه
دلی سربلند و سری سربزیر
| Rares)
۱
اگر خون دل بود. ما خورده ایم
Ren ee ser ae
اگر خنجر دوستان. گرده ايم
ل ا 0
۱
صفحه 26:
من از عهد آدم
از ۱0|
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سروديم نم نم:
صفحه 27:
(es دا
ا
ولی شاعران آرمانشهر را آفریدند
که دز خواب هم خواب آن را ندندند
صفحه 28:
صفحه 29:
صفحه 30: