داستان کوتاه شما ۲ انتخاب دارید

داستان کوتاه شما ۲ انتخاب دارید

اسلاید 1: شما دو انتخاب دارید

اسلاید 2: جری مدیر یک رستوران است. او همیشه در حالت روحی خوبی به سر می برد.

اسلاید 3: هنگامی که شخصی از او می پرسد که چگونه این روحیه را حفظ می کند، معمولا پاسخ می دهد:

اسلاید 4: ”اگر من کمی بهتر از این بودم دوقلو می شدم.“

اسلاید 5: هنگامی که او محل کارش را تغییر می دهد بسیاری از پیشخدمتهای رستوران نیز کارشان را ترک می کنند

اسلاید 6: تا بتوانند با او از رستورانی به رستوران دیگر همکاری داشته باشند.

اسلاید 7: چرا؟

اسلاید 8: برای اینکه جری ذاتا یک فرد روحیه دهنده است.

اسلاید 9: اگر کارمندی روز بدی داشته باشد،جری همیشه هست تا به او بگوید که چگونه به جنبه مثبت اوضاع نگاه کند.

اسلاید 10: مشاهده این سبک رفتار واقعا کنجکاوی مرا تحریک کرد، بنابراین یک روز به سراغ او رفتم و پرسیدم:

اسلاید 11: من نمی فهمم! هیچکس نمی تواند همیشه آدم مثبتی باشد. تو چطور اینکار را می کنی؟

اسلاید 12: جری پاسخ داد، ”هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم و به خودم می گویم، امروز دو انتخاب دارم. می توانم در حالت روحی خوبی باشم و یا می توانم حالت روحی بد را برگزینم.

اسلاید 13: من همیشه حالت روحی خوب را انتخاب می کنمهر وقت که اتفاق بدی رخ می دهد، می توانم انتخاب کنم که نقش قربانی را بازی کنم یا انتخاب کنم که از آن رویداد درسی بگیرم.

اسلاید 14: هر وقت که شخصی برای شکایت نزد من می آید، می توانم انتخاب کنم که شکایت او را بپذیرم و یا انتخاب کنم که روی مثبت زندگی را مورد توجه قرار دهم. من همیشه روی مثبت زندگی را انتخاب می کنم.

اسلاید 15: من اعتراض کردم ”اما این کار همیشه به این سادگی نیست“

اسلاید 16: جری گفت ” همینطور است“

اسلاید 17: ”کل زندگی انتخاب کردن است. وقتی شما همه موضوعات اضافی و دست و پاگیر را کنار می گذارید، هر موقعیتی، موقعیت انتخاب و تصمیم گیری است.

اسلاید 18: شما می توانید انتخاب کنید که چگونه به موقعیتها واکنش نشان دهید.شما انتخاب می کنید که افراد چطور حالت روحی شما را تحت تاثیر قرار دهند.شما انتخاب می کنید که در حالت روحی خوب یا بدی باشید.این انتخاب شماست که چطور زندگی کنید“

اسلاید 19: چند سال بعد،

اسلاید 20: من آگاه شدم که جری تصادفا کاری انجام داده است که هرگز در صنعت رستوران داری نباید انجام داد

اسلاید 21: او درب پشتی رستورانش را باز گذاشته بود.

اسلاید 22: و بعد ؟؟؟

اسلاید 23: صبح هنگام،او با سه مرد سارق روبرو شد

اسلاید 24: آنها چه می خواستند؟

اسلاید 25: #123*+!@$%&*~

اسلاید 26: درحالیکه او داشت گاوصندوق را باز می کرد

اسلاید 27: به علت عصبی شدن دستش لرزید و تعادلش را از دست داد.دزدان وحشت کرده و به او شلیک کردند.

اسلاید 28: خوشبختانه، جری را سریعا پیدا کردند و به بیمارستان رساندند.

اسلاید 29: پس از 18 ساعت جراحی

اسلاید 30: و هفته ها مراقبتهای ویژه

اسلاید 31: جری از بیمارستان ترخیص شد در حالیکه بخشهایی از گلوله ها هنوز در بدنش وجود داشت.

اسلاید 32: من جری را شش ماه پس از آن واقعه دیدم.

اسلاید 33: هنگامی که از او پرسیدم که چطور است،

اسلاید 34: پاسخ داد، ” اگر من اندکی بهتر بودم دوقلو می شدم. می خواهی جای گلوله را ببینی؟“

اسلاید 35: من از دیدن زخمهای او امتناع کردم، اما از او پرسیدم هنگامی که سرقت اتفاق افتاد در فکرت چه می گذشت.

اسلاید 36: جری پاسخ داد، ”اولین چیزی که از فکرم گذشت این بود که باید درب پشت را می بستم“

اسلاید 37: ”بعد، هنگامی که آنها به من شلیک کردند همانطور که روی زمین افتاده بودم، به خاطر آوردم که دو انتخاب دارم: می توانستم انتخاب کنم که زنده بمانم یا بمیرم. من انتخاب کردم که زنده بمانم.“

اسلاید 38: پرسیدم : ”نترسیده بودی“

اسلاید 39: جری ادامه داد، ” کادر پزشکی عالی بودند. آنها مرتبا به من می گفتند که خوب خواهم شد.

اسلاید 40: اما وقتی که مرا به سوی اتاق اورژانس می بردند و من در چهره دکترها و پرستارها وضعیت را می دیدم، واقعا ترسیده بودم.

اسلاید 41: من از چشمان آنها می خواندم ” این مرد مردنی است.“

اسلاید 42: ”می دانستم که باید کاری کنم“

اسلاید 43: پرسیدم ”چکار کردی“

اسلاید 44: جری گفت ”خوب، آنجا یک پرستار تنومند بود که با صدای بلند از من می پرسید آیا به چیزی حساسیت دارم یا نه“

اسلاید 45: من پاسخ دادم ”بله“

اسلاید 46: دکترها و پرستاران ناگهان دست از کار کشیدند و منتظر پاسخ من شدند.

اسلاید 47: یک نفس عمیق کشیدم

اسلاید 48: و پاسخ دادم ” گلوله“

اسلاید 49: درحالیکه آنها می خندیدند گفتم:

اسلاید 50: من انتخاب کردم که زنده بمانم. لطفا مرا مثل یک آدم زنده عمل کنید نه مثل مرده ها.

اسلاید 51: به لطف مهارت دکترها و البته به خاطر طرز فکر حیرت انگیزش، جری زنده ماند

اسلاید 52: من از او آموختم که

اسلاید 53: هر روز شما این انتخاب را دارید که از زندگی خود لذت ببرید و یا از آن متنفر باشید.

اسلاید 54: طرز فکر تنها چیزی است که واقعا مال شماست – و هیچکس نمی تواند آنرا کنترل کرده و یا از شما بگیرد.

اسلاید 55: بنابراین، اگر بتوانید از آن محافظت کنید، سایر امور زندگی ساده تر می شوند.

اسلاید 56: حال شما دو انتخاب دارید:

اسلاید 57: می توانید این پیام را پاک کنید.می توانید آنرا به فرد دیگری بفرستید که به آن توجه کند.

اسلاید 58: امیدوارم که شماره 2 را انتخاب کنید.http://ch54.samenblog.com/